الشورى ١٥: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=پس بسوی این برخوان و پایداری کن چنانکه امر شدی و پیرو نکن هوسهای ایشان را و بگو ایمان آوردم بدانچه فرستاد خدا از کتاب و مأمور شدم که دادگری کنم میان شما خدا است پروردگار ما و پروردگار شما ما را است کردارهائی و شما را است کردارهای شما و نیست دستاویزی میان ما و شما (یا نیست ستیزی) خدا گردآورد میان ما و بسوی او است بازگشت‌
|-|معزی=پس بسوی این برخوان و پایداری کن چنانکه امر شدی و پیرو نکن هوسهای ایشان را و بگو ایمان آوردم بدانچه فرستاد خدا از کتاب و مأمور شدم که دادگری کنم میان شما خدا است پروردگار ما و پروردگار شما ما را است کردارهائی و شما را است کردارهای شما و نیست دستاویزی میان ما و شما (یا نیست ستیزی) خدا گردآورد میان ما و بسوی او است بازگشت‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الشورى | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::15|١٥]] | قبلی = الشورى ١٤ | بعدی = الشورى ١٦  | کلمه = [[تعداد کلمات::42|٤٢]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الشورى | نزول = [[نازل شده در سال::13|١ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::15|١٥]] | قبلی = الشورى ١٤ | بعدی = الشورى ١٦  | کلمه = [[تعداد کلمات::42|٤٢]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«فَلِذلِکَ»: به سوی آن آئین یگانه آسمانی که دین همه انبیاء پیشین بوده و اسلام نام دارد. برای رفع آن اختلافات ملّتها. لام (لِذلِکَ) به معنی (إِلی) و یا برای تعلیل است. «حُجَّةً»: دلیل آوردن. جدال کردن.
«فَلِذلِکَ»: به سوی آن آئین یگانه آسمانی که دین همه انبیاء پیشین بوده و اسلام نام دارد. برای رفع آن اختلافات ملّتها. لام (لِذلِکَ) به معنی (إِلی) و یا برای تعلیل است. «حُجَّةً»: دلیل آوردن. جدال کردن.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۱


ترجمه

پس به همین خاطر تو نیز آنان را به سوی این آیین واحد الهی دعوت کن و آنچنان که مأمور شده‌ای استقامت نما، و از هوی و هوسهای آنان پیروی مکن، و بگو: «به هر کتابی که خدا نازل کرده ایمان آورده‌ام و مأمورم در میان شما عدالت کنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ نتیجه اعمال ما از آن ما است و نتیجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصی در میان ما نیست؛ و خداوند ما و شما را در یکجا جمع می‌کند، و بازگشت (همه) به سوی اوست!»

|پس براى اين [دين اسلام‌] دعوت كن، و همان گونه كه دستور يافته‌اى پايدارى كن و از هوس‌هاى آنها پيروى مكن و بگو: [من‌] به هر كتابى كه خدا نازل كرده ايمان آورده‌ام و مأمور شده‌ام ميان شما به عدالت حكم كنم. خداوند [يگانه‌] پروردگار ما و پروردگار شماست. اع
بنابراين به دعوت پرداز، و همان گونه كه مأمورى ايستادگى كن، و هوسهاى آنان را پيروى مكن و بگو: «به هر كتابى كه خدا نازل كرده است ايمان آوردم و مأمور شدم كه ميان شما عدالت كنم؛ خدا پروردگار ما و پروردگار شماست؛ اعمال ما از آنِ ما و اعمال شما از آنِ شماست؛ ميان ما و شما خصومتى نيست؛ خدا ميان ما را جمع مى‌كند، و فرجام به سوى اوست.
بدین سبب تو همه را (به دین اسلام و کلمه توحید) دعوت کن و چنانکه مأموری پایداری کن و پیرو هوای نفس مردم مباش و بگو که من به کتابی که خدا فرستاد (قرآن) ایمان آورده‌ام و مأمورم که میان شما به عدالت حکم کنم، خدای یگانه پروردگار همه ما و شماست، (پاداش) عمل ما بر ما و عمل شما بر شماست (و پس از تبلیغ رسالت) دیگر هیچ حجت و گفت و گویی بین ما و شما باقی نیست. خدا (روز جزا برای حکم حق) میان ما جمع می‌کند و بازگشت همه به سوی اوست.
پس آنان را [به سوی همان آیینی که به تو وحی شده] دعوت کن، و همان گونه که مأموری [بر این دعوت] استقامت کن، و از هواهای نفسانی آنان پیروی مکن و بگو: به هر کتابی که خدا نازل کرده، ایمان آوردم، و مأمورم که در میان شما به عدالت رفتار کنم؛ خدا پروردگار ما و شماست؛ اعمال ما برای خود ما و اعمال شما برای خود شماست؛ دیگر میان ما و شما [پس از روشن شدن حقایق] هیچ حجت و برهانی نیست؛ خدا ما و شما را [در عرصه قیامت] جمع می کند، و بازگشت [همه] به سوی اوست.
براى آن دعوت كن و چنان كه فرمان يافته‌اى پايدارى ورز و از پى خواهشهايشان مرو و بگو: به كتابى كه خدا نازل كرده است ايمان دارم و به من فرمان داده‌اند كه در ميان شما به عدالت رفتار كنم. خداى يكتا پروردگار ما و پروردگار شماست. اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شما. ميان ما و شما هيچ محاجه‌اى نيست. خدا ما را در يك جا گرد مى‌آورد و سرانجام به سوى اوست.
پس برای این [امر] دعوت کن، و چنانکه دستور یافته‌ای پایداری کن، و از هوی و هوس آنان پیروی مکن و بگو به هر کتابی که خداوند فرو فرستاده است، ایمان آورده‌ام، و دستور یافته‌ام که در میان شما دادگری کنم، خداوند پروردگار ما و پروردگار شماست، کار و کردار ما از آن ماست، و کار و کردار شما از آن شما، در میان ما و شما گفت و گویی نیست، خداوند ما و شما را [برای داوری‌] گرد می‌آورد و سیر و سرانجام به سوی اوست‌
پس براى اين- براى وحدت دين و عدم پراكندگى در آن- [آنان را به برپا داشتن دين‌] بخوان و چنانكه فرمان يافته‌اى استوار و پايدار باش و از كامها و هوسهاى آنان پيروى مكن، و بگو: به كتابى كه خداى فروفرستاده است ايمان آوردم و فرمان يافته‌ام تا ميان شما به عدل و داد رفتار كنم. خداى يكتا پروردگار ما و پروردگار شماست. ما را كارهاى ما و شما را كارهاى شما ميان ما و شما هيچ ستيزه‌اى نيست. خدا ميان ما گرد آرد- هنگام رستاخيز-، و بازگشت [همه‌] به سوى اوست.
تو نیز مردمان را به سوی آن (آئین واحد الهی دعوت کن که اسلام است) و آن گونه که به تو فرمان داده شده است (بر دعوت مردمان به دین یزدان ماندگار باش و در این راه) ایستادگی کن و از خواستها و هوسهای ایشان پیروی مکن، و بگو: من به هر کتابی که از سوی خدا نازل شده باشد ایمان دارم، و به من دستور داده شده است که در میان شما دادگری کنم. خدا پروردگار ما و پروردگار شما است. اعمال ما از آن ما است (نه از آن شما) و اعمال شما از آن شما است (نه از آن ما، و هر کسی در مقابل کارهایش مسؤول است). میان ما و شما خصومت و مجادله‌ای نیست (چرا که حق را بیان و آشکار کردم و از این به بعد نیازی به جدال و استدلال نمی‌باشد). خداوند (سرانجام در قیامت در یکجا) ما را جمع خواهد کرد، و بازگشت (همه در آن روز، برای داوری و حساب و کتاب) به سوی او است (و هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت).
پس بنابراین (در برابر گسیختگی مکلفان از حق)، تو همچنان به دعوت (رسالتی پایانی) بپرداز و همان گونه که مأموری ایستادگی کن و هوس‌های آنان را پیروی مکن و بگو: «به هر کتابی که خدا نازل کرده است ایمان آوردم و مأمور شدم میانتان عدالت و ساماندهی کنم‌؛ خدا، پروردگار ما و پروردگار شماست‌؛ اعمال ما از آنِ ما و اعمال شما از آنِ شماست‌؛ حجتی (جز حجت الهی) در میان ما و میان شما نیست‌؛ خدا بین ما را جمع می‌کند و بازگشت همه تنها سوی اوست.»
پس بسوی این برخوان و پایداری کن چنانکه امر شدی و پیرو نکن هوسهای ایشان را و بگو ایمان آوردم بدانچه فرستاد خدا از کتاب و مأمور شدم که دادگری کنم میان شما خدا است پروردگار ما و پروردگار شما ما را است کردارهائی و شما را است کردارهای شما و نیست دستاویزی میان ما و شما (یا نیست ستیزی) خدا گردآورد میان ما و بسوی او است بازگشت‌


الشورى ١٤ آیه ١٥ الشورى ١٦
سوره : سوره الشورى
نزول : ١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَلِذلِکَ»: به سوی آن آئین یگانه آسمانی که دین همه انبیاء پیشین بوده و اسلام نام دارد. برای رفع آن اختلافات ملّتها. لام (لِذلِکَ) به معنی (إِلی) و یا برای تعلیل است. «حُجَّةً»: دلیل آوردن. جدال کردن.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - پیامبر(ص) مأمور به دعوت مردمان به اقامه دین و پرهیز از اختلافات و تفرقه در آن (أن أقیموا الدین و لاتتفرّقوا فیه ... فلذلک فادع) برداشت یاد شده مبتنى بر این است که «ذلک» اشاره به جمله «أقیموا الدین و...» باشد. گفتنى است که بر این مبنا لام «لذلک» به معناى «إلى» خواهد بود.

۲ - رفع اختلافات دینى و زدودن شک و تردید درباره حقایق آن، از اهداف رسالت پیامبراکرم(ص) (و ما تفرّقوا ... لفى شک منه مریب . فلذلک فادع) «ذلک» مى تواند اشاره به شک و تردیدهایى باشد که از تفرقه افکنى هاى پیشینیان اهل کتاب، دامنگیر آنان شده بود (و إنّ الذین أورثوا الکتاب لفى شک منه مریب).

۳ - پیامبر(ص) مکلف به استقامت و پایدارى دربرابر مشکلات و دشوارى هاى دعوت (فادع و استقم)

۴ - استقامت و پایدارى، توصیه مکرر خداوند به پیامبر(ص) (و استقم کما أمرت) ماضى بودن فعل «أمرت» حاکى از آن است که پیامبر(ص) پیش از این هم امر به استقامت شده بود.

۵ - تبلیغ دین، همراه با مشکلات انبوه و نیازمند استقامت و پایدارى (فادع و استقم کما أمرت)

۶ - پایدارى و استوارى در راه تبلیغ و اقامه دین، وظیفه اى دشوار و طاقت فرسا براى مبلغان دینى (فادع و استقم کما أمرت) توصیه خداوند به استقامت، بیانگر این است که راه تبلیغ دین و اقامه آن، راهى بس ناهموار و پیمودن آن بسیار سخت و دشوار است.

۷ - تسلیم نشدن در برابر فشارِ خواسته ها و تمایلات گوناگون مخالفان فرمان خداوند به پیامبر(ص) (فادع و استقم کما أمرت و لاتتّبع أهواءهم)

۸ - رهبران جامعه اسلامى، در خطر به سازش کشیده شدن و سستى در برابر فشارها و تهدیدهاى سخت دشمنان (و استقم کما أمرت و لاتتّبع أهواءهم)

۹ - هواپرستى و تمایلات نفسانى، مخالف اهداف دعوت الهى است. (و لاتتّبع أهواءهم)

۱۰ - سازش با هواپرستان و تمایلات نامشروع آنان، موجب انحراف رهبران دینى (فادع و استقم کما أمرت و لاتتّبع أهواءهم) استقامت (مصدر «استقم») به معناى ادامه حرکت در راه راست است و تقابل «استقم» با «لاتتّبع أهوائهم» مطلب بالا را مى رساند.

۱۱ - جامعه اسلامى، نباید تمایلات اجتماعى ناروا را بر قوانین الهى برترى دهد. (فادع و ... و لاتتّبع أهواءهم)

۱۲ - هواپرستى، عامل تفرقه و دسته بندى هاى مذهبى * (و ما تفرّقوا ... إلاّ ... بغیًا ... و لاتتّبع أهواءهم) بنابراین که ضمیر «أهوائهم» - به قرینه آیه قبل - به اختلاف کنندگان اهل کتاب بازگردد، عبارت «لاتتّبع أهوائهم» مى تواند این نکته را برساند که هواپرستى موجب تفرقه آنان شده است.

۱۳ - پیامبر(ص)، مکلف به اعلام ایمان خویش به تمامى کتاب هاى آسمانى (و قل ءامنت بما أنزل اللّه من کتب) برداشت یاد شده بر این اساس است که منظور از «کتاب» در جمله «ءامنت بما أنزل اللّه من کتاب» همه کتاب هاى نازل شده از سوى خداوند (تورات، انجیل و قرآن) باشد. گفتنى است که تنوین «کتاب» - که براى تنویع است - مطلب بالا را تأیید مى کند.

۱۴ - اتحاد و اشتراک ادیان آسمانى، در اصول اساسى دعوت خود (و قل ءامنت بما أنزل اللّه من کتب)

۱۵ - ایمان به پیامبران پیشین و کتاب هاى آسمانى آنان، بخشى از باورهاى دین اسلام (و قل ءامنت بما أنزل اللّه من کتب) از این که پیامبر(ص) مأمور بود به کتاب هاى آسمانى پیشین ایمان آورد و با توجه به اسوه بودن آن حضرت، مطلب بالا استفاده مى شود.

۱۶ - پیامبر(ص)، مأمور به اعلان و ابراز باورها و عقاید مشترک خود با اهل کتاب (قل ءامنت بما أنزل اللّه من کتب) برداشت یاد شده بر این اساس است که مخاطب پیامبر(ص) اهل کتاب باشند.

۱۷ - حضور قابل توجه اهل کتاب در جامعه عصر بعثت (قل ءامنت بما أنزل اللّه من کتب) برداشت یاد شده با توجه به تأکید پیامبر(ص) به باورهاى مشترک خود با اهل کتاب است که مى تواند تلاشى در راستاى همسو نمودن آنان با اندیشه اسلامى و بهره مندى از تأثیر و نفوذ آنان باشد.

۱۸ - برپایى عدالت، از اهداف اصلى دعوت پیامبر(ص) (فادع ... و أُمرت لأعدل بینکم)

۱۹ - رسالت پیامبران، در راستاى رفع تبعیض ها و ایجاد عدالت در جامعه بشرى (شرع لکم ... فلذلک فادع ... و أُمرت لأعدل بینکم) با توجه به وحدت شرایعت هاى آسمانى که از آیه «شرع لکم...» استفاده مى شود - مطلب بالا قابل برداشت است.

۲۰ - تلاش براى تحقق و برپایى عدالت، وظیفه دینى یکتاپرستان (و أُمرت لأعدل بینکم) برداشت یاد شده با توجه به اصل اولیه اشتراک احکام دینى بین پیامبر(ص) و دیگران است.

۲۱ - تفاوت نگذاشتن بین طبقات مختلف اجتماعى در مقام تبلیغ و هدایت و اجراى شریعت، از وظایف پیامبر(ص) (و أُمرت لأعدل بینکم) بنابراین که «أمرت لأعدل بینکم» مربوط به نحوه اجراى دعوت و اقامه دین به وسیله پیامبر(ص) باشد، برداشت بالا به دست مى آید.

۲۲ - خداوند، پروردگار یگانه همه انسان ها (اللّه ربّنا و ربّکم)

۲۳ - لزوم تأکید و بهره مندى از باورهاى مشترک و مورد اتفاق در مقام دعوت دینى (قل ءامنت ... اللّه ربّنا و ربّکم)

۲۴ - ربوبیت الهى بر همگان، مقتضى اجراى عدالت در میان همه آنان (أُمرت لأعدل بینکم اللّه ربّنا و ربّکم) جمله «اللّه ربّنا» مى تواند تعلیل براى «أمرت لأعدل» باشد.

۲۵ - باور به ربوبیت خداى یگانه، مقتضى ایمان به همه کتاب هاى آسمانى است. (و قل ءامنت بما أنزل اللّه من کتب ... اللّه ربّنا و ربّکم)

۲۶ - پیامدهاى عملکرد نیک و بد انسان، متوجه خود او است. (لنا أعملنا و لکم أعملکم)

۲۷ - خصومت و ستیز پیروان ادیان توحیدى با توجه به وحدت پروردگار و بازگشت عمل هر انسان به خودش، فاقد منطق و توجیه (اللّه ربّنا و ربّکم لنا أعملنا و لکم أعملکم لا حجّة بیننا و بینکم) بنابراین که مراد از «لاحجّة»، نفى خصومت و نزاع باشد، برداشت بالا به دست مى آید.

۲۸ - اندیشه هاى طبقاتى و امتیاز طلب، فاقد هرگونه پشتوانه علمى و دلیل منطقى (و أُمرت لأعدل بینکم ... لا حجّة بیننا و بینکم) برداشت بالا بنابر این نکته است که «لاحجّة...» تأکیدى براى «أمرت لأعدل» باشد و نیز پاسخى به امتیازخواهان باشد که پشتوانه اى براى سخن خویش ندارند.

۲۹ - گردآورى تمامى انسان ها، در صحنه قیامت به اراده خداوند (اللّه یجمع بیننا)

۳۰ - بازگشت همه انسان ها به سوى خدا است. (و إلیه المصیر)

۳۱ - رعایت عدالت میان گروه هاى مختلف اهل کتاب، برنامه الهى پیامبر(ص) (و أُمرت لأعدل بینکم) برداشت یاد شده بر این پایه است که مخاطبان پیامبر(ص) اهل کتاب باشند.

۳۲ - تلاش پیامبر(ص)، در راه ایجاد زندگى مسالمت آمیز میان مسلمانان و اهل کتاب* (قل ءامنت ... لا حجّة بیننا و بینکم) بنابراین که مخاطب پیامبر(ص) اهل کتاب بوده و «لاحجّة بیننا و بینکم» کنایه از نفى خصومت و دشمنى باشد، مطلب بالا قابل برداشت است.

۳۳ - اعتقاد به توحید و معاد، محور مشترک براى وحدت و همبستگى پیروان ادیان آسمانى (اللّه ربّنا و ربّکم ... اللّه یجمع بیننا و بینکم) بنابراین که مخاطبان پیامبر(ص) اهل کتاب باشند، برداشت یاد شده به دست مى آید.

موضوعات مرتبط

  • اتحاد: دعوت به اتحاد ۱
  • اختلاف: اهمیت حلّ اختلاف دینى ۲; ترک اختلاف دینى ۱; عوامل اختلاف دینى ۱۲
  • ادیان آسمانى: بى منطقى دشمنى پیروان ادیان آسمانى ۲۷; زمینه اتحاد پیروان ادیان آسمانى ۳۳; هماهنگى ادیان آسمانى ۱۴
  • استقامت: توصیه به استقامت ۴
  • اسلام: تعالیم اسلام ۱۵
  • انبیا: رسالت انبیا ۱۹
  • انسان: فرجام انسان ها ۳۰; مربى انسان ها ۲۲; منشأ تجمع اخروى انسان ها ۲۹
  • اهل کتاب: اعلام اتحاد با اهل کتاب ۱۶; اهل کتاب در صدراسلام ۱۷; زندگى مسالمت آمیز با اهل کتاب ۳۲; عدالت در اهل کتاب ۳۱
  • ایمان: آثار ایمان به توحید ربوبى ۲۵; اظهار ایمان به کتب آسمانى ۱۳; ایمان به انبیا ۱۵; ایمان به کتب آسمانى ۱۵; زمینه ایمان به کتب آسمانى ۲۵
  • بازگشت به خدا: ۳۰
  • تبعیض: اهمیت رفع تبعیض ۱۹
  • تبلیغ: استقامت در تبلیغ ۳
  • تفکر: بى منطقى تفکر طبقاتى ۲۸
  • توحید: توحید ربوبى ۲۲
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۲۲، ۳۰
  • خدا: آثار اراده خدا ۲۹; آثار ربوبیت خدا ۲۴; اوامر خدا ۷; توصیه هاى خدا ۴; موانع دعوت به خدا ۹
  • خود: بازگشت آثار عمل به خود ۲۶، ۲۷
  • دشمنان: آثار تهدیدهاى دشمنان ۸
  • دعوت: تأکید بر مشترکات در دعوت ۲۳; روش دعوت ۲۳
  • دین: استقامت در تبلیغ دین ۵، ۶; اهمیت دین ۱۱; روش تبلیغ دین ۲۱; مشکلات تبلیغ دین ۵
  • دیندارى: دعوت به دیندارى ۱
  • رهبران دینى: زمینه گمراهى رهبران دینى ۱۰; زمینه لغزش رهبران دینى ۸
  • سختى: صبر در سختى ۳
  • عدالت: اهمیت عدالت ۱۸; اهمیت عدالت اجتماعى ۱۹، ۲۰، ۲۱; زمینه عدالت اجتماعى ۲۴
  • عقیده: آثار عقیده به توحید ۳۳; آثار عقیده به توحید ربوبى ۲۷; آثار عقیده به معاد ۳۳
  • عمل: آثار فردى عمل ۲۷; آثار فردى عمل پسندیده ۲۶; آثار فردى عمل ناپسند ۲۶
  • مبلغان: مسؤولیت مبلغان ۶
  • محمد(ص): اصلاح طلبى محمد(ص) ۳۲; اعلام عقیده محمد(ص) ۱۶; اهداف رسالت محمد(ص) ۲; اهداف محمد(ص) ۳۱; ایمان محمد(ص) ۱۳; تکلیف محمد(ص)۳، ۷، ۱۳، ۲۱; تلاش محمد(ص) ۳۲; توصیه به محمد(ص) ۴; رسالت محمد(ص)۱; عدالتخواهى محمد(ص) ۳۱; مسؤولیت محمد(ص) ۱۶; مهمترین رسالت محمد(ص) ۱۸; نقش محمد(ص) ۳۲; هواپرستى مخالفان محمد(ص) ۷
  • مخالفان: استقامت در برابر مخالفان ۷
  • مسؤولیت: مسؤولیت اجتماعى ۱۱
  • موحدان: تکلیف موحدان ۲۰
  • هدایت: روش هدایت ۲۱
  • هواپرستان: سازش با هواپرستان ۱۰
  • هواپرستى: آثار هواپرستى ۹، ۱۲; مبارزه با هواپرستى ۱۱

منابع