الزمر ٦٩: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و درخشید زمین به نور پروردگار خویش و گذارده شد کتاب و آورده شدند پیغمبران و گواهان و داوری شد میان آنان به حقّ و ایشان ستم نشوند | |-|معزی=و درخشید زمین به نور پروردگار خویش و گذارده شد کتاب و آورده شدند پیغمبران و گواهان و داوری شد میان آنان به حقّ و ایشان ستم نشوند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الزمر | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الزمر | نزول = [[نازل شده در سال::16|٤ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::69|٦٩]] | قبلی = الزمر ٦٨ | بعدی = الزمر ٧٠ | کلمه = [[تعداد کلمات::21|٢١]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«أَشْرَقَتْ»: روشن شد. تابان گردید. «الأرْضُ»: مراد زمین محشر و گستره قیامت است. «بِنُورِ رَبِّهَا»: با نور خداوندگارش. مراد از نور خدا، پرتو تجلّی است (نگا: اعراف / . بعضیها نور را کنایه از عدل و داد الهی گرفتهاند که محشر را نورانی میکند. «وُضِعَ الْکِتَابُ»: نامه اعمال به دست صاحبان آن داده میشود (نگا: اسراء / و ، کهف / ). «الشُّهَدَآءِ»: جمع شهید، گواهان. مراد انبیاء (نگا: نساء / ، قصص / ) و علماء و راهنمایان امت محمّدی (نگا: بقره / و فرشتگان است (نگا: نساء / ق / ، انفطار / - ). در صورت اوّل، عطف (الشُّهَدَآءِ) بر (النَّبِیِّینَ) از قبیل عطف عامّ بر خاصّ است. | «أَشْرَقَتْ»: روشن شد. تابان گردید. «الأرْضُ»: مراد زمین محشر و گستره قیامت است. «بِنُورِ رَبِّهَا»: با نور خداوندگارش. مراد از نور خدا، پرتو تجلّی است (نگا: اعراف / . بعضیها نور را کنایه از عدل و داد الهی گرفتهاند که محشر را نورانی میکند. «وُضِعَ الْکِتَابُ»: نامه اعمال به دست صاحبان آن داده میشود (نگا: اسراء / و ، کهف / ). «الشُّهَدَآءِ»: جمع شهید، گواهان. مراد انبیاء (نگا: نساء / ، قصص / ) و علماء و راهنمایان امت محمّدی (نگا: بقره / و فرشتگان است (نگا: نساء / ق / ، انفطار / - ). در صورت اوّل، عطف (الشُّهَدَآءِ) بر (النَّبِیِّینَ) از قبیل عطف عامّ بر خاصّ است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۹
ترجمه
الزمر ٦٨ | آیه ٦٩ | الزمر ٧٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَشْرَقَتْ»: روشن شد. تابان گردید. «الأرْضُ»: مراد زمین محشر و گستره قیامت است. «بِنُورِ رَبِّهَا»: با نور خداوندگارش. مراد از نور خدا، پرتو تجلّی است (نگا: اعراف / . بعضیها نور را کنایه از عدل و داد الهی گرفتهاند که محشر را نورانی میکند. «وُضِعَ الْکِتَابُ»: نامه اعمال به دست صاحبان آن داده میشود (نگا: اسراء / و ، کهف / ). «الشُّهَدَآءِ»: جمع شهید، گواهان. مراد انبیاء (نگا: نساء / ، قصص / ) و علماء و راهنمایان امت محمّدی (نگا: بقره / و فرشتگان است (نگا: نساء / ق / ، انفطار / - ). در صورت اوّل، عطف (الشُّهَدَآءِ) بر (النَّبِیِّینَ) از قبیل عطف عامّ بر خاصّ است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَکَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کُلِ... (۴) وَ لِکُلِ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذَا جَاءَ... (۴) يَوْمَ نَدْعُو کُلَ أُنَاسٍ... (۳) وَ إِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ (۰)
إِنَ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْکَ... (۳) إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَ... (۲) إِنَ اللَّهَ لاَ يَظْلِمُ مِثْقَالَ... (۱) وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ... (۲) وَ تَرَى کُلَ أُمَّةٍ جَاثِيَةً کُلُ... (۱)
تفسیر
- آيات ۶۲ - ۷۵ سوره زمر
- اشاره به وحدانيت خدا در ربوبيت با بيان اينكه او خالق همه چيز ووكيل بر همه چيز است
- اشاره به عدم منافات عصمت با اختيار و بيان اينكه نهى پيامبر صلى الله عليه و آله ازشرك ورزيدن ،نهى حقيقى است
- معناى اينكه درباره مشركين فرمود: و ما قدروداالله حق قدره
- مراد از اينكه زمين در قيامت در قبضه خداوند است
- توضيحى درباره نفخه صور وصعقه آسمانيان و زمينيان
- مقصود از استثناء الا من شاءالله در آيه و نفس فى الصور...
- نفخه دوم و زنده شدن مردگان در قيامت
- مراد از اشراق زمين به نور پروردگارش در قيامت ، و وجوهى كه در اين باره گفته شدهاست
- كلام صاحب كشاف در معنى روشن شدن زمين به نور پروردگارش در قيامت و دواشكال به آن
- حق به طلب در تفسير و اشرقت الاءرض بنور ربها
- كافران دسته دسته به جهنم و متقين گروه گروه به بهشت هدايت مى شوند
- سخن بهشتيان بعد از ورود به بهشت
- طواف ملائكه گرداگرد عرش الهى در قيامت و تسبيح آنان خداونند را
- رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته
- دو روايت درباره اينكه بهشت و جهنم را درب هايى است
نکات آیه
۱ - سراسر زمین در عرصه قیامت به نور الهى روشن خواهد شد. (و أشرقت الأرض بنور ربّها) «إشراق» (مصدر «أشرقت») به معناى اضائه (روشن شدن) است.
۲ - زمین، در قیامت عرصه روشن شدن حقایق الهى (و أشرقت الأرض بنور ربّها) برخى از مفسران بر این عقیده اند که چون خاصیت نور، روشن کردن هر چیز ناپیدا است. بنابراین مقصود از روشن شدن زمین به نور پروردگار، روشن شدن حقایق در عرصه قیامت است و اضافه نور به خداوند اضافه تشریفى و از باب تعظیم مى باشد.
۳ - تابش نور عدل و قسط الهى بر اهل زمین در قیامت (و أشرقت الأرض بنور ربّها) بسیارى از مفسران گفته اند: مقصود از نور در این آیه، به قرینه جمله هاى بعدى - که درباره نامه اعمال و داورى به حق خداوند سخن گفته است - نور عدل و قسط الهى است; چنان که در فرهنگ عرب، به پادشاهى که عادل باشد گفته مى شود (أشرقت الأفاق بعدلک و أضائت الدنیا بقسطک).
۴ - روشن شدن زمین و حقایق مربوط به اهل آن در قیامت، جلوه ربوبیت الهى است. (و أشرقت الأرض بنور ربّها)
۵ - نامه اعمال همه بندگان در قیامت، عرضه خواهد شد. (و وضع الکتب) «وضع» به معناى نهادن است و در این جا کنایه از عرضه شدن مى باشد. «کتاب» در آیه شریفه به معناى نامه اعمال است.
۶ - تمامى اعمال بندگان ثبت و درج شده و در قیامت به صورت نوشته اى ظاهر خواهد شد. (و وضع الکتب)
۷ - حضور پیامبران در قیامت براى گواهى دادن بر اعمال بندگان، هنگام عرضه اعمالشان (و جاىء بالنبیّین) مقصود از آوردن پیامبران در قیامت هنگام عرضه نامه اعمال بندگان - به قرینه آیه «فکیف إذا جئنا من کلّ اُمّة بشهید و جئنابک على هؤلاء شهیداً (نساء(۴)، ۴۱) گواهى دادن آنان است.
۸ - روح پیامبران، حاضر و ناظر بر تمامى رفتار بندگان در دنیا است. (و جاىء بالنبیّین) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که لازمه گواهى دادن بر اعمال، نظارت و حضور در صحنه عمل است.
۹ - احضار شاهدانى چند در عرصه قیامت براى گواهى دادن بر اعمال بندگان، هنگام عرضه نامه اعمالشان (و الشهداء) «شهدا» جمع «شاهد» (گواه) است.
۱۰ - تمامى رفتار و کردار انسان ها در دنیا، تحت نظارت گروهى شاهد و گواه قرار دارد. (و الشهداء) برداشت یاد شده به خاطر این مطلب است که لازمه گواهى شاهدان در قیامت، نظارت و حضور آنان در صحنه هاى اعمال بندگان در دنیا مى باشد.
۱۱ - داورى میان مردم در قیامت، بر پایه حق خواهد بود. (و قضى بینهم بالحقّ)
۱۲ - داورى میان مردم در قیامت، عادلانه بوده و به کسى ستم نخواهد شد. (و هم لایظلمون)
۱۳ - تمامى رفتار و کردار آدمى در دنیا، باید برپایه حق و مطابق با عدل باشد. (و قضى بینهم بالحقّ و هم لایظلمون) تذکر خداوند به این که داورى میان مردم در قیامت، بر پایه حق و عادلانه خواهد بود، در واقع توصیه اى است به بندگان که رفتار خود را مطابق عدل و برپایه حق بنا نهند; زیرا در قیامت رفتار آنان بر همین اساس سنجیده و جزا داده خواهد شد.
۱۴ - داورى خداوند میان بندگان در قیامت، بر پایه مستندات پرونده اعمال، گواهى پیامبران و گواهانى چند خواهد بود. (و وضع الکتب و جاىء بالنبیّین و الشهداء و قضى بینهم بالحقّ و هم لایظلمون)
۱۵ - داورى بر اساس مستندات پرونده و گواهى شاهدان، قضاوتى عادلانه و به حق خواهد بود. (و وضع الکتب و جاىء بالنبیّین و الشهداء و قضى بینهم بالحقّ و هم لایظلمون)
موضوعات مرتبط
- انبیا: انبیا در قیامت ۷; سعه وجودى انبیا ۸; علم انبیا ۸; گواهى اخروى انبیا ۷، ۱۴; نظارت انبیا ۸; نقش انبیا ۷
- انسان: انسان ها در قیامت ۳، ۹; عمل انسان ها ۱۰
- حق: اهمیت حق ۱۳
- خدا: آثار نور خدا ۱; عدالت خدا ۳; ملاک قضاوت خدا ۱۴; نشانه هاى ربوبیت خدا ۴; نور خدا ۳
- زمین: زمین در قیامت ۱، ۲، ۴; منشأ روشنایى زمین ۱، ۴
- عدالت: اهمیت عدالت ۱۳
- عمل: ثبت عمل ۶; گواهان عمل ۷، ۹، ۱۰; ملاک ارزیابى عمل ۱۳; ناظران عمل ۸، ۱۰
- قضاوت: عدالت در قضاوت اخروى ۱۲; قضاوت به حق ۱۱، ۱۵; گواهى در قضاوت ۱۵; ملاک قضاوت ۱۵
- قیامت: ظهور حقایق در قیامت ۲، ۴، ۶; قضاوت در قیامت ۱۴; گواهان در قیامت ۷، ۱۴; ملاک قضاوت در قیامت ۱۱، ۱۲; ویژگیهاى قیامت ۱، ۳، ۴، ۵، ۶، ۱۱، ۱۲
- نامه عمل: ارائه نامه عمل ۵، ۶، ۷، ۹; نامه عمل در قیامت ۵، ۶، ۹، ۱۴