يوسف ٥٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و تبرئه نکنم (بیزار نشمرم) خویشتن را همانا دل بسیار امرکننده است به زشتی مگر آنکه رحم کرده است پروردگار من همانا پروردگار من است آمرزنده مهربان‌
|-|معزی=و تبرئه نکنم (بیزار نشمرم) خویشتن را همانا دل بسیار امرکننده است به زشتی مگر آنکه رحم کرده است پروردگار من همانا پروردگار من است آمرزنده مهربان‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره يوسف | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::53|٥٣]] | قبلی = يوسف ٥٢ | بعدی = يوسف ٥٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره يوسف | نزول = [[نازل شده در سال::11|١١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::53|٥٣]] | قبلی = يوسف ٥٢ | بعدی = يوسف ٥٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«مآ أُبَرِّئُ»: تبرئه نمی‌کنم. بیگناه نمی‌دانم. «أمَّارَةٌ»: بسیار فرمان‌دهنده. صیغه مبالغه امر است. «إِلاّ مَا»: مگر نفسی که. مگر زمانی که. یادآوری: آیه‌های  و ، یعنی از (ذلِکَ لِیَعْلَمَ ... تا غَفُورٌ رَحِیمٌ) را می‌توان سخن یوسف بشمار آورد که بعد از سخنان زنان، قاصد به پیش او برگشته باشد و او به عنوان تعلیقی بر کشف حقیقت، آن را فرموده باشد. معنی دو آیه مذکور چنین می‌شود: این، بدان خاطر است که (شاه) بداند من در غیاب (او) بدو خیانت نکرده‌ام. بی‌گمان ترفند خیانتکاران راه به جائی نمی‌برد. من نفس خود را تبرئه نمی‌کنم که نفس، (انسان را) به بدیها می‌خواند مگر زمانی که پروردگارم رحم نماید. بی‌گمان پروردگارم غفور و رحیم است.
«مآ أُبَرِّئُ»: تبرئه نمی‌کنم. بیگناه نمی‌دانم. «أمَّارَةٌ»: بسیار فرمان‌دهنده. صیغه مبالغه امر است. «إِلاّ مَا»: مگر نفسی که. مگر زمانی که. یادآوری: آیه‌های  و ، یعنی از (ذلِکَ لِیَعْلَمَ ... تا غَفُورٌ رَحِیمٌ) را می‌توان سخن یوسف بشمار آورد که بعد از سخنان زنان، قاصد به پیش او برگشته باشد و او به عنوان تعلیقی بر کشف حقیقت، آن را فرموده باشد. معنی دو آیه مذکور چنین می‌شود: این، بدان خاطر است که (شاه) بداند من در غیاب (او) بدو خیانت نکرده‌ام. بی‌گمان ترفند خیانتکاران راه به جائی نمی‌برد. من نفس خود را تبرئه نمی‌کنم که نفس، (انسان را) به بدیها می‌خواند مگر زمانی که پروردگارم رحم نماید. بی‌گمان پروردگارم غفور و رحیم است.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۴


ترجمه

من هرگز خودم را تبرئه نمی‌کنم، که نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر می‌کند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.»

|و من خود را تبرئه نمى‌كنم، چرا كه مسلما نفس [آدمى‌] پيوسته به بدى‌ها امر مى‌كند، مگر آن كه پروردگارم رحم كند. همانا پروردگار من آمرزنده‌ى مهربان است
و من نفس خود را تبرئه نمى‌كنم، چرا كه نفس قطعاً به بدى امر مى‌كند، مگر كسى را كه خدا رحم كند، زيرا پروردگار من آمرزنده مهربان است.
و من (خودستایی نکرده و) نفس خویش را از عیب و تقصیر مبرّا نمی‌دانم، زیرا نفس امّاره انسان را به کارهای زشت و ناروا سخت وا می‌دارد جز آنکه خدای من رحم کند، که خدای من بسیار آمرزنده و مهربان است.
من خود را از گناه تبرئه نمی کنم؛ زیرا نفس طغیان گر، بسیار به بدی فرمان می دهد مگر زمانی که پروردگارم رحم کند؛ زیرا پروردگارم بسیار آمرزنده و مهربان است.
من خويشتن را بى‌گناه نمى‌دانم، زيرا نفس، آدمى را به بدى فرمان مى‌دهد. مگر پروردگار من ببخشايد، زيرا پروردگار من آمرزنده و مهربان است.
و من خود را مبرا نمی‌شمارم، چرا که نفس [آدمی‌] بدفرماست، مگر آنکه پروردگارم رحمت آورد، که پروردگار من آمرزگار مهربان است‌
و من خويشتن را [به خودستايى‌] بى‌گناه نمى‌شمارم، كه نفس [آدمى‌] بسى به بدى و گناه فرمان مى‌دهد مگر آنكه پروردگارم رحمت آرد همانا پروردگار من آمرزگار و مهربان است.
من نفس خود را تبرئه نمی‌کنم (و خویشتن را بیگناه نمی‌دانم) چرا که نفس (سرکش طبیعةً به شهوات می‌گراید و زشتیها را تزیین می‌نماید و مردمان را) به بدیها و نابکاریها می‌خواند، مگر نفس کسی که پروردگارم بدو رحم نماید (و او را در کنف حمایت خود مصون و محفوظ فرماید). بی‌گمان پروردگارم دارای مغفرت و مرحمت فراوانی است.
«و من نفس خود را تبرئه نمی‌کنم (که‌) همواره نفس (اماره) همی امرکننده به بدی است، مگر آنچه را که خدای من رحم کند. به‌راستی پروردگار من پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان است.»
و تبرئه نکنم (بیزار نشمرم) خویشتن را همانا دل بسیار امرکننده است به زشتی مگر آنکه رحم کرده است پروردگار من همانا پروردگار من است آمرزنده مهربان‌


يوسف ٥٢ آیه ٥٣ يوسف ٥٤
سوره : سوره يوسف
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مآ أُبَرِّئُ»: تبرئه نمی‌کنم. بیگناه نمی‌دانم. «أمَّارَةٌ»: بسیار فرمان‌دهنده. صیغه مبالغه امر است. «إِلاّ مَا»: مگر نفسی که. مگر زمانی که. یادآوری: آیه‌های و ، یعنی از (ذلِکَ لِیَعْلَمَ ... تا غَفُورٌ رَحِیمٌ) را می‌توان سخن یوسف بشمار آورد که بعد از سخنان زنان، قاصد به پیش او برگشته باشد و او به عنوان تعلیقی بر کشف حقیقت، آن را فرموده باشد. معنی دو آیه مذکور چنین می‌شود: این، بدان خاطر است که (شاه) بداند من در غیاب (او) بدو خیانت نکرده‌ام. بی‌گمان ترفند خیانتکاران راه به جائی نمی‌برد. من نفس خود را تبرئه نمی‌کنم که نفس، (انسان را) به بدیها می‌خواند مگر زمانی که پروردگارم رحم نماید. بی‌گمان پروردگارم غفور و رحیم است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- یوسف(ع) مصون ماندن خویش از گناهان و ارتکاب بدیها را ، به امداد خدا مى دانست نه برخاسته از اراده خود بدون توفیق الهى. (أنى لم أخنه ... و ما أُبرّءُ نفسى إن النفس لأمّارة بالسوء إلاّ ما رحم ربى) از ارتباط «ما أُبرّءُ نفسى» (من نفس خویش را از ارتکاب بدیها تبرئه نمى کنم)با جمله «لم أخنه بالغیب» و نیز شهادت زنان بر پاکدامنى یوسف(ع) (حاش لله ما علمنا علیه من سوء) این نکته معلوم مى شود که: یوسف(ع) با جمله «ما أُبرّءُ نفسى» درصدد نیست که بگوید من گناه کرده ام; بلکه با توجه به عبارت «إلاّ ما رحم ربى» در مقام بیان این حقیقت است که اگر من مرتکب گناه نشده ام، نه به خاطر توان شخصى است ; زیرا نفس هر کس و نیز نفس من ترغیب کننده به گناه و بدى است. پس آلوده نشدن من به گناه به توفیق الهى و رحمت او بوده است.

۲- یوسف(ع) از این اندیشه که امور خویش را خود بدون عنایت الهى تدبیر کند ، مبرّا و منزه بود. (و ما أُبرّءُ نفسى)

۳- نفس آدمیان بجز در پرتو امدادهاى الهى، همواره آنان را به ارتکاب گناهان و بدیها فرا مى خواند. (إن النفس لأمّارة بالسوء إلاّ ما رحم ربى) کلمه «امّارة» صیغه مبالغه و به معناى بسیار امر کننده و ترغیب کننده است. «ما» در «إلاّ ما رحم» ممکن است موصول اسمى و به معناى «التى» باشد. بر این مبنا «إن النفس ...» ; یعنى، نفس آدمیان ایشان را به بدیها فرمان مى دهد مگر آن نفسى که خداوند صاحبش را رحم کند. و محتمل است «ما» ظرفیه باشد. در این صورت مستثنى منه «فى کل زمان» است و معناى جمله چنین مى شود: «نفس آدمیان همواره آنان را به بدى فرامى خواند، مگر زمانى که خداوند بر صاحب آن نفس رحم کند».

۴- انبیا نیز همانند دیگران داراى کششهاى نفسانى هستند. (و ما أُبرّءُ نفسى إن النفس لأمّارة بالسوء)

۵- ترک گناه و پرهیز از بدیها و آلودگیها ، تنها با توفیق و امدادهاى خداوند میسر است. (إن النفس لأمّارة بالسوء إلاّ ما رحم ربى)

۶- نفس آدمى در صورت شمول رحمت خدا بر او ، به انجام بدیها فرمان نمى دهد و به ارتکاب گناهان ترغیب نمى کند. (إن النفس لأمّارة بالسوء إلاّ ما رحم ربى)

۷- یوسف(ع) مصونیت خویش از گناه و خیانت را پرتوى از رحمت الهى بر خویش مى دانست. (ما أُبرّءُ نفسى ... إلاّ ما رحم ربى)

۸- یوسف(ع) به دلیل باور به ربوبیت و تدبیر الهى ، رحمت او را مایه ترک گناهان و بدیها دانست و خود را ستایش نکرد. (و ما أُبرّءُ نفسى إن النفس لأمّارة بالسوء إلاّ ما رحم ربى)

۹- پیامبران با توفیق خدا و شمول رحمتش بر آنان ، از ارتکاب گناهان مصون مانده و از خطر نفس امّاره رهایى مى یابند. (إن النفس لأمّارة بالسوء إلاّ ما رحم ربى)

۱۰- ضرورت هوشیارى در برابر تمایلات نفسانى و لزوم فراهم آوردن زمینه هاى جلب رحمت الهى براى مصون ماندن از خطرات آن (إن النفس لأمّارة بالسوء إلاّ ما رحم ربى)

۱۱- خداوند، غفور (بسیار آمرزنده) و رحیم (مهربان) است. (إن ربى غفور رحیم)

۱۲- مغفرت و رحمت خداوند بر بندگان ، پرتوى از ربوبیت او بر ایشان است. (إلاّ ما رحم ربى إن ربى غفور رحیم)

۱۳- خداوند، امور انسانها را بر اساس رحمت خویش و مغفرت خطاهاى آنان تدبیر مى کند. (إن ربى غفور رحیم)

۱۴- ترحم خدا بر برخى انسانها و نجات آنان از سیطره نفس امّاره ، برخاسته از رحمت و غفران اوست. (إن النفس ... إلاّ ما رحم ربى إن ربى غفور رحیم)

۱۵- آمرزیده شدن گناهان و خطاهاى آدمى ، شرط شمول رحمت خدا بر ایشان است. (إن ربى غفور رحیم) برداشت فوق، از تقدم «غفور» بر «رحیم» استفاده شده است.

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: رحیم ۱۱; غفور ۱۱
  • انبیا: انبیا و تمایلات نفسانى ۴; انبیا و نفس امّاره ۹; بشر بودن انبیا ۴; منشأ عصمت انبیا ۹
  • ایمان: آثار ایمان ۸; ایمان به ربوبیت خدا ۸
  • پلیدى: زمینه ترک پلیدى ۵
  • تمایلات نفسانى: هوشیارى در برابر تمایلات نفسانى ۱۰
  • خدا: آثار آمرزشهاى خدا ۱۳، ۱۴; آثار امدادهاى خدا ۳، ۵; آثار توفیقات خدا ۵; آثار رحمت خدا ۶، ۸، ۱۳، ۱۴; آمرزشهاى خدا ۱۲; امدادهاى خدا ۱; توفیقات خدا ۱، ۹; ربوبیت خدا ۱۳; رحمت خدا ۱۲; زمینه سازى رحمت خدا ۱۰; شرایط رحمت خدا ۱۵; منشأ نجات بخشى خدا ۱۴; نشانه هاى ربوبیت خدا ۱۲
  • رحمت: مشمولان رحمت ۷، ۹، ۱۴
  • گناه: آثار آمرزش گناه ۱۳، ۱۵; زمینه گناه ۵، ۸; عوامل گناه ۳; عوامل مصونیت از گناه ۱۰; موانع گناه ۶
  • معصومین: ۹
  • نفس امّاره: نجات از نفس امّاره ۱۴; نفس امّاره و گناه ۶; نقش نفس امّاره ۳
  • هوشیارى: اهمیت هوشیارى ۱۰
  • یوسف(ع): امداد به یوسف(ع) ۱; ایمان یوسف(ع) ۸; بینش یوسف(ع) ۲; تنزیه یوسف(ع) ۲; تواضع یوسف(ع) ۸; توحید افعالى یوسف(ع) ۱، ۲; توفیق یوسف(ع) ۱; رحمت بر یوسف(ع) ۷; عقیده یوسف(ع) ۱، ۷، ۸; منشأ عصمت یوسف(ع) ۱، ۷، ۸

منابع