يوسف ٥٢

از الکتاب
کپی متن آیه
ذٰلِکَ‌ لِيَعْلَمَ‌ أَنِّي‌ لَمْ‌ أَخُنْهُ‌ بِالْغَيْبِ‌ وَ أَنَ‌ اللَّهَ‌ لاَ يَهْدِي‌ کَيْدَ الْخَائِنِينَ‌

ترجمه

این سخن را بخاطر آن گفتم تا بداند من در غیاب به او خیانت نکردم؛ و خداوند مکر خائنان را هدایت نمی‌کند!

ترتیل:
ترجمه:
يوسف ٥١ آیه ٥٢ يوسف ٥٣
سوره : سوره يوسف
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بِالْغَیْبِ»: در غیاب یوسف از این مجلس. «لا یَهْدِی کَیْدَ ...»: مراد از هدایت کید، تنفیذ آن است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱- یوسف(ع) در زندان مصر ، علتهاى نپذیرفتن دعوت پادشاه و حاضر نشدن در نزد او و تقاضاى دادرسى را بیان کرد. (قال ارجع إلى ربک ... ذلک لیعلم) در اینکه جمله «ذلک لیعلم ...» تا آخر آیه بعد کلام یوسف(ع) است یا سخن زلیخا، دو نظر ابراز شده است. دلایل متعددى مؤید نظر نخست است که به برخى از آنها اشاره مى شود: ۱- ظاهر این است که «أن الله ...» عطف بر «أنى لم أخنه ...» باشد ; یعنى: «ذلک لیعلم... أن الله لایهدى ...». این معنا محتمل نیست که سخن زلیخا باشد. ۲- آنچه در آیه بعد آمده، حقایق و معارفى بلند است که اعتقاد و باور به آنها از زنى چون زلیخا - که در سلک مشرکان است - برنمى آید.

۲- آگاه شدن عزیز مصر به پرهیز یوسف(ع) از رابطه نامشروع با همسر وى ، از اهداف یوسف(ع) در تقاضاى دادرسى و بازجویى از زنان اشراف (ذلک لیعلم أنى لم أخنه بالغیب) چنان چه «ذلک لیعلم ...» کلام یوسف(ع) باشد، مشارالیه «ذلک» خارج نشدن از زندان و تقاضاى دادرسى و محاکمه زنان اشراف است. ضمیر در «یعلم» و «لم أخنه» مى تواند به «عزیز» باز گردد و مى تواند مراد از آن «ملک» باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال نخست است. بنابراین «ذلک لیعلم ...» ; یعنى، بیرون نرفتن من از زندان و تقاضاى دادرسى بدان خاطر بود که عزیز مصر بداند من در نهان به او خیانتى نکردم.

۳- یوسف(ع) با تقاضاى دادرسى و درخواست بازجویى از زنان ، درصدد بود تا به پادشاه اثبات کند که هرگز با همسر وى رابطه نامشروع نداشته و به او خیانت نکرده است. (ذلک لیعلم أنى لم أخنه بالغیب) برداشت فوق ، بر این اساس است که ضمیر در «یعلم» و «لم أخنه» به «ملک» باز گردد.

۴- همسر پادشاه مصر از زنان حاضر در مجلس مهمانى زلیخا و دلباخته یوسف(ع) بود. (ذلک لیعلم أنى لم أخنه بالغیب) بر این مبنا که ضمیر در «یعلم» و «لم أخنه» به «ملک» باز گردد ، از جمله «ذلک لیعلم ...» معلوم مى شود که همسر ملک نیز در زمره زنانى بود که دستهاى خویش را بریدند.

۵- لزوم تلاش براى رفع اتهام ناروا از خویش (ذلک لیعلم أنى لم أخنه بالغیب)

۶- رعایت عفّت و پرهیز از خیانت به ویژه در نهان و به دور از چشم مردم ، خصلتى ارزشمند و نیکوست. (ذلک لیعلم أنى لم أخنه بالغیب) «بالغیب» (در نهان) مى تواند حال براى ضمیر فاعلى و نیز براى ضمیر مفعولى در «لم أخنه» باشد. بنابراین «لم أخنه بالغیب» ; یعنى، به او خیانت نکردم آن گاه که وى [از چشم ما] نهان بود و یا من از او در نهان بودم.

۷- تجاوز به ناموس مردم خیانت به آنان است. (ذلک لیعلم أنى لم أخنه بالغیب)

۸- خیانت به مردم ، گناه و رفتارى نکوهیده است. (ذلک لیعلم أنى لم أخنه بالغیب)

۹- خداوند نخواهد گذاشت مکر و حیله خیانتکاران به فرجام رسد و به ثمر نشیند. (و أن الله لایهدى کید الخائنین)

۱۰- زنان اشراف مصر و متهم کنندگان یوسف(ع) به خیانت ، از زمره خائنان بودند. (أن الله لایهدى کید الخائنین) مصداق مورد نظر براى «الخائنین» زلیخا و زنان اشراف و نیز درباریانى مى باشند که تصمیم به زندانى کردن یوسف(ع) گرفتند (ثم بدا لهم من بعد ما رأوا الأیات لیسجننه) آیه ۳۵.

۱۱- خداوند، خنثى کننده مکر و حیله زنان اشراف و نجات بخش یوسف(ع) از زندان (أن الله لایهدى کید الخائنین)

۱۲- یوسف(ع) با تقاضاى دادرسى درصدد بود به پادشاه مصر ثابت کند که خیانتکاران هرگز به پیروزى نمى رسند و مکرشان فرجامى ندارد. (ذلک لیعلم ... أن الله لایهدى کید الخائنین) چنان چه گذشت عبارت «أن الله لایهدى ...» عطف بر «أنى ...» است ; یعنى: «ذلک لیعلم أن الله ...». این بدان خاطر بود که عزیز و یا پادشاه بداند که خداوند مکر خیانتکاران را به ثمر نمى نشاند.

۱۳- تلاش یوسف(ع) براى متوجه ساختن پادشاه مصر به نقش تعیین کننده سنن و اراده الهى در شکل گیرى حوادث و رخدادها (ذلک لیعلم ... أن الله لایهدى کید الخائنین)

موضوعات مرتبط

  • اشراف مصر: بازجویى از زنان اشراف مصر ۳; خیانت زنان اشراف مصر ۱۰; دفع مکر زنان اشراف مصر ۱۱
  • پادشاه مصر: آگاهى پادشاه مصر ۲; همسر پادشاه مصر در مجلس زلیخا ۴; همسر پادشاه مصر و یوسف(ع) ۴
  • تجاوز جنسى: خیانت تجاوز جنسى ۷ حوادث : عوامل مؤثر در حوادث ۱۳
  • خائنان: ۱۰ شکست مکر خائنان ۹، ۱۲
  • خدا: خدا و مکر خائنان ۹; نجات بخشى خدا ۱۱; نقش اراده خدا ۱۳; نقش سنتهاى خدا ۱۳
  • خود: اهمیت دفاع از خود ۵; رفع تهمت از خود ۵
  • خیانت: اجتناب از خیانت ۶; گناه خیانت ۸; موارد خیانت ۷
  • صفات: صفات پسندیده ۶
  • عزیزمصر: عزیزمصر و یوسف(ع) ۲
  • عفت: اهمیت عفت ۶
  • عمل: عمل ناپسند ۸
  • گناه: موارد گناه ۸
  • یوسف(ع): تعالیم یوسف(ع) ۱۳; تلاش یوسف(ع) ۱۳; خائنان به یوسف(ع) ۱۰; دادخواهى یوسف(ع) ۱; روش اثبات حق یوسف(ع) ۳; عفت یوسف(ع) ۲، ۳; فلسفه دادخواهى یوسف(ع) ۲، ۳، ۱۲; قصه یوسف(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۱۰، ۱۲، ۱۳; منجى یوسف(ع) ۱۱; نجات یوسف(ع) از زندان ۱۱; یوسف(ع) در زندان ۱; یوسف(ع) و پادشاه مصر ۳، ۱۲، ۱۳; یوسف(ع) و رد دعوت پادشاه مصر ۱; یوسف(ع) و همسر پادشاه مصر۳

منابع