هود ٣٨: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و میساخت کشتی را و هرگاه بر او گذشتی گروهی از قومش مسخرهاش گرفتندی گفت اگر ما را مسخره کنید همانا ما شما را مسخره کنیم چنانکه بودید شما مسخره میکردید | |-|معزی=و میساخت کشتی را و هرگاه بر او گذشتی گروهی از قومش مسخرهاش گرفتندی گفت اگر ما را مسخره کنید همانا ما شما را مسخره کنیم چنانکه بودید شما مسخره میکردید | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره هود | نزول = | {{آيه | سوره = سوره هود | نزول = [[نازل شده در سال::9|٩ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::38|٣٨]] | قبلی = هود ٣٧ | بعدی = هود ٣٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::21|٢١]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«کُلَّمَا»: هر زمان که. هر وقت که. «سَخِرُوا مِنْهُ»: مسخرهاش میکردند. | «کُلَّمَا»: هر زمان که. هر وقت که. «سَخِرُوا مِنْهُ»: مسخرهاش میکردند. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۲
ترجمه
هود ٣٧ | آیه ٣٨ | هود ٣٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کُلَّمَا»: هر زمان که. هر وقت که. «سَخِرُوا مِنْهُ»: مسخرهاش میکردند.
تفسیر
- آيات ۴۹ - ۳۶، سوره هود
- قطع اميد از ايمان آوردن قوم نوح (ع )
- مراد از خطاب خداوند به نوح (ع ): كشتى را پيش چشمان ما و به وحى ما بساز و...
- مسخره كردن قوم نوح (ع )، كشتى ساختن او را و جواب آن حضرت به آنان
- معناى جمله : ((و فار التنور)) و اقوال مختلفى كه در معناى تنور و فوران آن گفته اند
- معناى جمله : ((بسم اللّه مجريها و مرسيها)) و احتمالاتى كه درباره مفردات اين جمله ومعناى آن ذكر شده است
- گفتگوى نوح (ع ) كه از كفر درونى پسرش اطلاع نداشت ، با او
- اتمام عذاب ، و امر تكوينى خداى تعالى به سكون و آرامش زمين و آسمان (يا ارض ابلعىماءك و...)
- نكات ادبى و بلاغت شگفتى كه در آيه : ((وقيل يا ارض ابلعى ماءك و يا سماء اقلعى ...)) ديده مى شود
- دلسوزى نوح (ع ) براى پسرش در قالب استفسار از خداى تعالى و ادبى كه آنحضرت در سخن گفتن درباره پسرش ، در برابر احكم الحاكمين به كار برده است
- مراد از اينكه پسر نوح (ع ) از اهل آن حضرت نبوده است (انه ليس من اهلك )
- چند قول ديگر پيرامون مراد از جمله : ((انه عمل غير صالح ))
- منظور از اينكه پسر نوح (ع )، عملى غير صالح است (انهعمل غير صالح )
- نمونه هايى از نهى از عملى كه واقع نشده است
- بيان اينكه اين كلام نوح (ع ) كه به خدا عرض كرد: ((و الا تغفر لى و ترحمنى اكن منالخاسرين )) اظهار شكر است
- خطاب و امر به هبوط به نوح (ع ) و همراهانش ، دومين امر به هبوط به بشر، بعد از امربه هبوط آدم (ع ) بوده است
- مراد از جمله : ((و على امم ممن معك )) در خطاب خداوند به نوح (ع )
- بحث روايتى (رواياتى در مورد داستان نوح و قوم او، درذيل آيات شريفه گذشته )
- داستان حضرت نوح (ع ) از زبان مبارك امام صادق (ع )
- روايتى در ارتباط با فوران تنور از امير المؤ منين (ع )
- دو روايت از امام باقر (عليه السلام ) درباره حضرت نوح (ع ) و شريعت او
- رواياتى درباره پسر نوح (ع ) و تفسير اينكه به نوح (ع ) فرمود: او ازاهل تو نيست و عمل غير صالح است
- ۱ - اجمالى از اصل داستان
- ۲ - داستان نوح (عليه السلام ) در قرآن انحراف تدريجى بشر از فطرت انسانى وپيدايش اختلاف طبقاتى بعد از حضرت آدم (ع ) و بعثت و رسالت حضرت نوح (ع
- دين و شريعت نوح (ع )
- زحمات طاقت فرسايى كه آن حضرت در كار دعوتمتحمل شد
- مدت زيستن نوح (ع ) در ميان قوم خود
- كشتى ساختن آن حضرت
- نزول عذاب و آمدن طوفان
- پايان ماجرا و پياده شدن نوح و همراهانش از كشتى
- داستان پسر غرق شده نوح (ع )
- ۳- خصايص نوح (ع ): اولين پيامبر اولوالعزم ، پدر دومنسل حاضر بشر و...
- ۴- داستان آن حضرت در تورات فعلى
- موارد مخالفت و تفاوت داستان نوح (ع ) در تورات با آنچه در قرآن آمده است
- ۵- داستان طوفان نوح (ع ) در تواريخ و اسطوره هاى سايرملل
- ۶- آيا نبوت نوح (ع ) جهانى و براى همه بشر بوده است ؟
- شرحى در مورد نبوت و بعثت انبياء و جواب به بعضاهل سنت كه منكر عموميت رسالت نوح (ع ) هستند
- انسان در مسير كمالى خود (به طبع ثانوى ) ناچار از حيات اجتماعى و تعاونى است
- ضرورت وجود قانون در حيات اجتماعى بشر
- علاوه بر بهره مندى او از عقل و تفكر، هدايت تشريعى انسان از راه وحى و نبوت ، براىرسيدن به كمال و سعادت ضرورى و لازم است
- عمل نكردن بشر به تعاليم وحى ، نمى توانددليل بر لغو بودن ارسال رسل و انزال كتب باشد
- شريعت نوح (ع ) كه نخستين شريعت الهى بوده ، لزوما جهانى و همگانى بوده است
- آيا طوفان نوح همه كره زمين را دربرگرفت ؟ سخن صاحب المنار در اين باره
- بيان نادرستى سخن صاحب المنار و اشاره به اينكه آيات قرآنى ظاهر در اين است كهطوفان نوح همه زمين را فرا گرفته بوده است
- ۱- زمين هاى رسوبى
- ۲- عامل پيدايش قشرها و طبقات زمين ، همان طبقات رسوبى بوده اند
- ۳- توسعه و گسترش درياها به علت سرازير شدن سيلابها به طرف آنها
- ۴- در عهد طوفان چه عواملى باعث زياد شدن آبها و شدتعمل آنها شدند؟
- ۵- نتيجه بحث و انطباق مباحث گذشته از زمين شناسى با وقوع طوفان نوح
- ۸- عمر طولانى نوح (ع )
- ۹- كوه جودى كجا است ؟
- و چرا حيوانات هم دچار طوفان شده اند؟
- ۱- گرايش و اطمينان انسان به حس و تمايل او به تشبيه وتمثيل غير محسوس به محسوس
- ۲ - توجه به خدا از راه عبادت ، بر مبناى اصل كلى و فطرى خضوع ضعيف در برابرقوى
- در قرآن كريم ، نهى از پرستش اصنام و آلهه ، مترتب بر اثبات ضعف و ناتوانى آنهااست
- ۳ - وثنيت از كجا سرچشمه گرفته و به چه صورت آغاز شد؟
- ۴- چرا براى ارباب انواع و خدايان ديگر مجسمه ساختند ولى براى خداى تعالى مجسمهنساختند؟
- ۵- وثنيت صائبه
- ۶- وثنيت برهميه
- ۷- وثنيت بودايى ، شخصيت و تعاليم بودا
- ۸- وثنيت عرب
- ۹- دفاع اسلام از توحيد و مبارزه اش با وثنيت
- ۱۰- بناى سيره رسول خدا (ص ) بر توحيد و نفى شركاء
- ۱- تناسخ در نظر وثنى مذهبان
- ۲ - سرايت شرك در عبادت از وثنى ها به ساير اديان
- ۳- اسلام گرايش به وثنيت و شرك را چگونه اصلاح كرد؟
- ۴- پاسخ به يك شبهه در مورد توسل به معصومين و اولياءاللّه (عليهم السلام ) و اظهارمحبت به ايشان
- فرق بين شرك و استشفاع
نکات آیه
۱- نوح(ع) در پى فرمان خداوند ، به ساختن کشتى پرداخت. (واصنع الفلک ... و یصنع الفلک) در کلام عرب ، گاهى فعل مضارع به جاى فعل ماضى به کار مى رود و منظور از آن ترسیم حادثه هاى گذشته است به گونه اى که گویا پیش روى مخاطبان قرار دارد. در آیه شریفه نیز ، فعل «یصنع» به همین منظور به جاى «صنع» استعمال شده است.
۲- کارگاه کشتى سازى نوح ، مجاور گذرگاه عمومى و در دید و منظر همگان بود. (و یصنع الفلک و کلما مرّ علیه ملأ من قومه)
۳- کفرپیشگان ، به هنگام مواجه شدن با نوح(ع) او را به خاطر کشتى سازى به استهزا و مسخره مى گرفتند. (و یصنع الفلک و کلما مرّ علیه ملأ من قومه سخروا منه)
۴- کفرپیشگان ، آن گاه که دسته جمعى و گروه گروه با نوح(ع) مواجه مى شدند ، او را به خاطر کشتى سازى به تمسخر مى گرفتند. (کلما مرّ علیه ملأ من قومه) برداشت فوق ، از کلمه «ملأ» - که در این جا به معناى گروه و جماعت است - استفاده شده است.
۵- نوح(ع) پس از دریافت فرمان الهى مبنى بر ساختن کشتى، همه وقت و همّت خویش را مصروف اجراى آن فرمان کرد. (و یصنع الفلک و کلما مرّ علیه ملأمن قومه سخروا منه) بدیهى است که تمسخر کفرپیشگان، مخصوص زمانى نبوده که نوح(ع) را در کارگاه کشتى سازى مشاهده کنند. بنابراین مقید کردن زمان استهزا به وقتى که در جایگاه کشتى سازى با او مواجه مى شدند، به این نکته اشاره دارد که: کافران آن حضرت را در غیر آن مکان نمى یافتند و این حاکى است که او، تمام وقت را در کارگاه مشغول به کار بوده است.
۶- سالکان راه خدا و پیروان انبیا ، در معرض تمسخر و استهزاى کافران و دشمنان دین (کلما مرّ علیه ملأمن قومه سخروا منه)
۷- تمسخر و استهزاى کفرپیشگان ، هرگز نوح(ع) و پیروانش را از اجراى فرمان خدا باز نداشت. (و یصنع الفلک و کلما مرّ علیه ملأمن قومه سخروا منه)
۸- ضرورت صبر و مقاومت حق پویان در برابر استهزا و آزار دشمنان (و یصنع الفلک و کلما مرّ علیه ملأمن قومه سخروا منه) جمله «و یصنع الفلک و کلما مرّ ...» بیانگر صبر و مقاومت حضرت نوح(ع) و پیروان اوست و هدف از نقل آن ، ایجاد روحیه مقاومت در حق پویان و درس صبر و استقامت به آنان است.
۹- نوح(ع) در پاسخ استهزاگران ، آنان را از آینده اى درخور استهزا و در پى دارنده تمسخر خبر داد. (إن تسخروا منا فإنا نسخر منکم کما تسخرون)
۱۰- جواز استهزا و مسخره کردن استهزاگران ، در حد استهزاى آنان (إن تسخروا منا فإنا نسخر منکم کما تسخرون)
۱۱- جواز مقابله به مثل در پاسخ گویى به دشمنان دین (إن تسخروا منا فإنا نسخر منکم کما تسخرون)
۱۲- پیروان نوح ، همراه و همگام با او براى ساختن کشتى (إن تسخروا منا فإنا نسخر منکم) برداشت فوق ، مقتضاى آوردن ضمیر جمع در «منا» و «إنا» و «نسخر» است.
۱۳- کارها و دستورهاى پیامبران را هرگز نباید لغو و بیهوده پنداشت ، هر چند که براى آن توجیهى نتوان یافت. (و یصنع الفلک و کلما مرّ علیه ملأمن قومه سخروا منه) نقل این قسمت از داستان حضرت نوح(ع) (ساختن کشتى و در پى داشتن استهزاى کافران) بیانگر نکاتى است از جمله اینکه: نباید کارهاى پیامبران و فرمانهاى خداوند را، با مقیاسهاى بشرى سنجید و بر آنها خرده گیرى نمود آن گونه که اشراف قوم نوح، به خاطر نبود دریا در ناحیه زندگانى آنان، کشتى سازى نوح(ع) را امرى بیهوده و لغو پنداشتند و او را مسخره کردند.
روایات و احادیث
۱۴- «عن أبى عبدالله(ع) ... فلما أتى علیهم تسعمأة سنة همّ أن یدعو علیهم ... فأمره الله عزوجل أن یغرس النخل ... فلما أتى لذلک خمسون سنة و بلغ النخل و استحکم أمر بقطعه ... فأمره الله أن ینحت السفینة و أمر جبرئیل(ع) أن ینزل علیه و یعلمه کیف یتخذها فقدر طولها فى الأرض ألفاً و مأتى ذراع و عرضها ثمانمأة ذراع و طولها فى السماء ثمانون ذراعاً...;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده است: هنگامى که نهصد سال بر قوم نوح گذشت [و دعوت او را اجابت نکردند ]خواست که بر آنان نفرین کند; پس خداوند عزوجل به او امر فرمود که درخت خرما بکارد ... پس چون پنجاه سال گذشت و درخت کامل و محکمى شد، آن حضرت را به بریدن آن فرمان داد ... آن گاه امر فرمود کشتى را بسازد و جبرئیل را مأمور کرد که بر نوح نازل شود و به او یاد دهد که کشتى را چگونه بسازد. پس جبرئیل طول کشتى را هزار و دویست ذراع و عرض آن را هشتصد ذراع و ارتفاع آن را هشتاد ذراع تعیین کرد ...».
۱۵- «عن أبى عبدالله(ع) [فى حدیث قال بعد ما قرأ قوله تعالى]: «کلما مرّ علیه ملأ من قومه سخروا منه ...»: ... کانوا یسخرون منه و یقولون: ینحت سفینة فى البرّ;[۲] از امام صادق(ع) روایت شده است که [ضمن حدیثى بعد از قراءت آیه مزبور] فرمود: ... قوم نوح او را مسخره مى کردند و مى گفتند: او در خشکى کشتى مى سازد!».
۱۶- «عن أبى عبدالله(ع) قال: بقى نوح فى قومه ثلاثمأة سنة یدعوهم إلى الله فلم یجیبوه ... فأمره الله أن ینحت السفینة ... فقال: یا رب من یعیننى على اتخاذها؟ فأوحى الله إلیه ناد فى قومک من أعاننى علیها و نجر منها شیئاً صار ما ینجره ذهباً و فضة فنادى نوح(ع) فیهم بذلک فأعانوه علیها ...;[۳] از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: نوح سیصد سال در بین قوم خود باقى ماند و آنها را به خدا دعوت کرد، ولى او را اجابت نکردند ... پس خداوند وى را امر کرد تا کشتى بسازد ... نوح گفت: پروردگارا! چه کسى مرا در ساختن کشتى کمک مى کند؟ به او وحى شد در بین قوم خود ندا کن: هر کس مرا در ساختن کشتى کمک کند، تراشه هاى چوبى که مى تراشد براى او طلا و نقره مى شود. نوح این ندا را داد، پس قوم او در ساختن کشتى به او کمک کردند».
۱۷- «عن أبى عبدالله(ع) [فى حدیث]: ... فعمل نوح سفینة فى مسجد الکوفة بیده...;[۴] از امام صادق(ع) روایت شده است که [ضمن حدیثى ]فرمود:... نوح به دست خود در مسجد کوفه کشتى ساخت...».
موضوعات مرتبط
- احکام: ۱۰، ۱۱
- استهزا: احکام استهزا ۱۰; استهزاى جایز ۱۰
- استهزاگران: استهزاى استهزاگران ۱۰; فرجام شوم استهزاگران ۹; مقابله به مثل با استهزاگران۱۰
- انبیا: استهزاى پیروان انبیا ۶; اهمیت افعال انبیا ۱۳; اهمیت تعالیم انبیا ۱۳; تنزیه انبیا ۱۳
- حق طلبان: اهمیت استقامت حق طلبان ۸
- خدا: اوامر خدا ۱، ۵، ۱۴
- دشمنان: استقامت بر اذیتهاى دشمنان ۸; استقامت بر استهزاهاى دشمنان ۸; مقابله به مثل با دشمنان ۱۱
- دین: استهزاهاى دشمنان دین ۶; روش برخورد با دشمنان دین۱۱;
- سالکان: استهزاى سالکان ۶
- قوم نوح: استهزاهاى قوم نوح ۳، ۴، ۱۵; فرجام قوم نوح ۹
- کافران: استهزاهاى کافران ۶
- مسجد کوفه: ۱۷
- مقابله به مثل: مقابله به مثل جایز ۱۱
- نوح(ع): استهزاى نوح(ع) ۳، ۴، ۱۵; پیروان نوح(ع) و استهزاهاى قوم نوح ۷; پیشگویى نوح(ع) ۹; عمل به تکلیف نوح(ع) ۵، ۷; قصه نوح(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۷، ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۱۶; کشتىسازىپیروان نوح(ع) ۱۲; کشتىسازى نوح(ع) ۱، ۳، ۴، ۵، ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۱۶; مسؤولیت نوح(ع) ۱۴; مکان کشتىسازى نوح(ع) ۲، ۱۷; نوح(ع) و استهزاگران ۹; نوح(ع) و استهزاهاى قوم نوح ۷