الأعراف ١٦٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و بخش کردیم آنان را دوازده سبط (نبیره‌گان) امّتهائی و وحی نمودیم به موسی هنگامی که آب از او خواستند قومش که بنواز عصای خویش را به سنگ پس برجهید از آن دوازده چشمه دانستند هر مردمی آبشخور خود را و سایه افکندیم بر ایشان با ابر و فرود آوردیم بر ایشان مَنّ و سَلوی (نان و مرغ بریان) بخورید از پاکهای آنچه به شما روزی دادیم و ستم نکردند بر ما و لیکن بودند خویشتن را ستم‌کنندگان‌
|-|معزی=و بخش کردیم آنان را دوازده سبط (نبیره‌گان) امّتهائی و وحی نمودیم به موسی هنگامی که آب از او خواستند قومش که بنواز عصای خویش را به سنگ پس برجهید از آن دوازده چشمه دانستند هر مردمی آبشخور خود را و سایه افکندیم بر ایشان با ابر و فرود آوردیم بر ایشان مَنّ و سَلوی (نان و مرغ بریان) بخورید از پاکهای آنچه به شما روزی دادیم و ستم نکردند بر ما و لیکن بودند خویشتن را ستم‌کنندگان‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::160|١٦٠]] | قبلی = الأعراف ١٥٩ | بعدی = الأعراف ١٦١  | کلمه = [[تعداد کلمات::50|٥٠]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = [[نازل شده در سال::16|٤ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::160|١٦٠]] | قبلی = الأعراف ١٥٩ | بعدی = الأعراف ١٦١  | کلمه = [[تعداد کلمات::50|٥٠]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«قَطَّعْنَاهُمْ»: آنان را تقسیم کردیم. «أَسْبَاطاً»: جمع سِبْط، نوادگان. مراد قبائل است و هر قبیله‌ای از نسل مردی. بدل است؛ نه تمییز. واژه (أَسْباط) گاهی در معنی مفرد یعنی قبیله استعمال شده است، همان گونه که (أَنصار) برای گروه ویژه‌ای از اصحاب، عَلَم شده است. در این صورت می‌توان (أَسْباطاً) را تمییز بشمار آورد. «أُمَماً»: جماعت. گروه. بدل دوم (اثْنَتَیْ عَشْرَةَ) یا عطف بیان یا بدل (أَسْباطاً) است. «إِنبَجَسَتْ»: برجوشید. فوّاره زد (نگا: بقره / ). «مَشْرَب»: آبشخور. «ظَلَّلْنا»: سایبان کردیم. «غَمَام»: ابر. «مَنّ»: ترنجبین. گزنگبین. «سَلْوَی»: پرنده بلدرچین. سُمانی (نگا: بقره / ).
«قَطَّعْنَاهُمْ»: آنان را تقسیم کردیم. «أَسْبَاطاً»: جمع سِبْط، نوادگان. مراد قبائل است و هر قبیله‌ای از نسل مردی. بدل است؛ نه تمییز. واژه (أَسْباط) گاهی در معنی مفرد یعنی قبیله استعمال شده است، همان گونه که (أَنصار) برای گروه ویژه‌ای از اصحاب، عَلَم شده است. در این صورت می‌توان (أَسْباطاً) را تمییز بشمار آورد. «أُمَماً»: جماعت. گروه. بدل دوم (اثْنَتَیْ عَشْرَةَ) یا عطف بیان یا بدل (أَسْباطاً) است. «إِنبَجَسَتْ»: برجوشید. فوّاره زد (نگا: بقره / ). «مَشْرَب»: آبشخور. «ظَلَّلْنا»: سایبان کردیم. «غَمَام»: ابر. «مَنّ»: ترنجبین. گزنگبین. «سَلْوَی»: پرنده بلدرچین. سُمانی (نگا: بقره / ).

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۷


ترجمه

ما آنها را به دوازده گروه -که هر یک شاخه‌ای (از دودمان اسرائیل) بود - تقسیم کردیم. و هنگامی که قوم موسی (در بیابان) از او تقاضای آب کردند، به او وحی فرستادیم که: «عصای خود را بر سنگ بزن!» ناگهان دوازده چشمه از آن بیرون جست؛ آنچنان که هر گروه، چشمه و آبشخور خود را می‌شناخت. و ابر را بر سر آنها سایبان ساختیم؛ و بر آنها «مَن» و «سَلوی» فرستادیم؛ (و به آنان گفتیم:) از روزیهای پاکیزه‌ای که به شما داده‌ایم، بخورید! (و شکر خدا را بجا آورید! آنها نافرمانی و ستم کردند؛ ولی) به ما ستم نکردند، لکن به خودشان ستم می‌نمودند.

و آنان را به دوازده عشيره كه هر يك شاخه‌اى بود تقسيم كرديم، و به موسى آن‌گاه كه قومش از او آب خواستند وحى كرديم كه با عصايت به سنگ بزن. آن‌گاه از آن دوازده چشمه جوشيد كه هر گروهى آبخور خويش را بشناخت و ابر را سايبانشان نموديم و برايشان منّ و سلوى نا
و آنان را به دوازده عشيره كه هر يك امتى بودند تقسيم كرديم، و به موسى -وقتى قومش از او آب خواستند- وحى كرديم كه با عصايت بر آن تخته سنگ بزن. پس، از آن، دوازده چشمه جوشيد. هر گروهى آبشخور خود را بشناخت؛ و ابر را بر فراز آنان سايبان كرديم، و گزانگبين و بلدرچين بر ايشان فرو فرستاديم. از چيزهاى پاكيزه‌اى كه روزيتان كرده‌ايم بخوريد. و بر ما ستم نكردند، ليكن بر خودشان ستم مى‌كردند.
و قوم موسی را به دوازده سبط منشعب کردیم که هر سبطی طایفه‌ای باشند. و چون امت موسی (در آن بیابان بی‌آب) از او آب طلبیدند به موسی وحی کردیم که عصای خود را بر سنگ زن، پس دوازده چشمه آب از آن سنگ جوشید و جاری شد، هر قبیله آبشخور خود را دانستند. و ما به واسطه ابر بر سر آنها سایه افکندیم و نیز بر آنها من و سلوی (مرغ و ترنجبین) فرستادیم (تا تغذیه کنند، و گفتیم) از لذیذ و پاکیزه قوتی که روزیتان کردیم تناول کنید. و آنها نه بر ما بلکه بر خویش ستم می‌کردند.
و ما بنی اسرائیل را به دوازده قبیله که هر یک امتی بودند، تقسیم کردیم، و به موسی هنگامی که قومش از او درخواست آب کردند، وحی نمودیم که عصایت را بر این سنگ بزن؛ در نتیجه دوازده چشمه از آن جوشید؛ هر گروهی چشمه ویژه خود را شناخت؛ و ابر را بر سر آنان سایبان قرار دادیم، و برای آنان منّ و سلوی [یعنی ترنجبین و مرغی مخصوص] نازل کردیم [و به آنان گفتیم:] از روزی های پاکیزه ای که به شما دادیم، بخورید. و [آنان با سرپیچی از فرمان های ما] بر ما ستم نکردند، ولی همواره بر خود ستم می ورزیدند.
بنى‌اسرائيل را به دوازده سبط تقسيم كرديم. و چون قوم موسى از او آب خواستند به او وحى كرديم كه عصايت را بر سنگ بزن. از آن سنگ دوازده چشمه روان شد. و هر گروه آبشخور خويش را بشناخت. و ابر را سايبانشان ساختيم و برايشان من و سلوى نازل كرديم. بخوريد از اين چيزهاى پاكيزه كه بر شما روزى داده‌ايم. و آنان به ما ستم نكردند بلكه به خودشان ستم مى‌كردند.
و ایشان را به دوازده سبط و امت تقسیم کردیم، و چون قوم موسی از او آب خواستند به او وحی کردیم که با عصایت به سنگ بزن، آنگاه از آن دوازده چشمه شکافت، و هر گروهی [از اسباط] آبشخور خود را شناختند و ابر را سایبانشان گرداندیم و برایشان من و سلوی فرو فرستادیم [و گفتیم‌] از روزی پاکیزه‌ای که به شما بخشیده‌ایم بخورید و بر ما ستم نکردند، بلکه بر خویشتن ستم کردند
و آنان را به دوازده گروه- كه هر يك شاخه‌اى از نوادگان يعقوب بودند- بخش كرديم و به موسى هنگامى كه قوم وى از او آب خواستند وحى كرديم كه عصايت را بر سنگ بزن، پس دوازده چشمه از آن جوشيد، هر گروهى آبشخور خويش را بشناخت. و ابر را بر آنان سايبان ساختيم و بر آنان مَنّ و سَلوى- دو نوع خوراكى- فروفرستاديم، [و گفتيم:] از پاكيزه‌هاى آنچه روزيتان كرديم بخوريد. و بر ما ستم نكردند بلكه بر خويشتن ستم مى‌كردند.
بنی‌اسرائیل را به دوازده قبیله و شاخه تقسیم کردیم، و هنگامی که آنان از موسی تقاضای آب کردند، به موسی وحی کردیم که با عصای خود بر سنگ بزن. به ناگاه دوازده چشمه از آن سنگ بیرون جوشید. هر دسته‌ای از مردمان با آبشخور خود آشنا شد (و هیچ قبیله‌ای مزاحم قبیله‌ی دیگری نگردید) و ابر را سایبان ایشان کردیم (و بدین‌وسیله آنان را از گرمای سوزان بیابان محفوظ داشتیم) و ترنجبین و بلدرچین نصیب ایشان کردیم (و بدانان گفتیم:) از چیزهای پاکی بخورید که روزی شما کرده‌ایم. (ولی آنان در حق این نعمتها ناشکری کردند و ستم ورزیدند) امّا به ما ستم نکردند بلکه به خودشان ستم نمودند (و زیان ناسپاسی متوجّه خودشان گردید).
و آنان را به دوازده نواده - که هر یک امتی بودند - از یکدیگر جدا ساختیم و به موسی - چون قومش از او آب خواستند - وحی کردیم که: «با عصایت به سنگ بزن.» پس، از آن دوازده چشمه جستن گرفت (و) هر گروهی آبشخور خود را همی شناخت. و ابر را بر فرازشان سایبان کردیم و گزانگبین و آرامش را برایشان فروفرستادیم (و گفتیم:) «از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید.» و بر ما ستم نکردند، ولی بر خودهاشان ستم می‌کرده‌اند.
و بخش کردیم آنان را دوازده سبط (نبیره‌گان) امّتهائی و وحی نمودیم به موسی هنگامی که آب از او خواستند قومش که بنواز عصای خویش را به سنگ پس برجهید از آن دوازده چشمه دانستند هر مردمی آبشخور خود را و سایه افکندیم بر ایشان با ابر و فرود آوردیم بر ایشان مَنّ و سَلوی (نان و مرغ بریان) بخورید از پاکهای آنچه به شما روزی دادیم و ستم نکردند بر ما و لیکن بودند خویشتن را ستم‌کنندگان‌


الأعراف ١٥٩ آیه ١٦٠ الأعراف ١٦١
سوره : سوره الأعراف
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قَطَّعْنَاهُمْ»: آنان را تقسیم کردیم. «أَسْبَاطاً»: جمع سِبْط، نوادگان. مراد قبائل است و هر قبیله‌ای از نسل مردی. بدل است؛ نه تمییز. واژه (أَسْباط) گاهی در معنی مفرد یعنی قبیله استعمال شده است، همان گونه که (أَنصار) برای گروه ویژه‌ای از اصحاب، عَلَم شده است. در این صورت می‌توان (أَسْباطاً) را تمییز بشمار آورد. «أُمَماً»: جماعت. گروه. بدل دوم (اثْنَتَیْ عَشْرَةَ) یا عطف بیان یا بدل (أَسْباطاً) است. «إِنبَجَسَتْ»: برجوشید. فوّاره زد (نگا: بقره / ). «مَشْرَب»: آبشخور. «ظَلَّلْنا»: سایبان کردیم. «غَمَام»: ابر. «مَنّ»: ترنجبین. گزنگبین. «سَلْوَی»: پرنده بلدرچین. سُمانی (نگا: بقره / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- خداوند بنى اسرائیل را دوازده تیره و قبیله قرار داد. (و قطّعنهم اثنتى عشرة أسباطا أمما) تمییز «اثنتى عشرة» کلمه اى مونث و مفرد همانند «فرقة» است که به خاطر وضوحش در کلام آورده نشده است. اسباط، جمع سبط (تیره و قبیله) بدل براى «اثنتى عشرة» است.

۲- هر یک از دوازده تیره بنى اسرائیل خود امت و مجموعه اى مجزا از دیگر تیره ها (و قطّعنهم اثنتى عشرة أسباطا أمما) «أمما» (جمع أمة) حال براى «أسباطا» است ; یعنى قبایلى که هر کدام امتى بودند.

۳- انتساب بنى اسرائیلیان به هر یک از فرزندان یعقوب، اساس گروه بندى آنان (و قطّعنهم اثنتى عشرة أسباطا أمما) «اسباط» در لغت به معناى نوادگان است. به کارگیرى این واژه براى تیره هاى دوازده گانه بنى اسرائیل اشاره به این دارد که اساس این قبایل که همگان نواده هاى یعقوب (اسرائیل) هستند دوازده فرزند او مى باشند.

۴- تقسیم بنى اسرائیل به دوازده گروه، نعمتى الهى براى آنان و در راستاى تنظیم امور اجتماعى ایشان (قطّعنهم اثنتى عشرة أسباطا أمما ... قد علم کل أناس مشربهم) با توجه به اینکه در قسمتهاى بعد، نعمتهاى ارزانى شده به بنى اسرائیل مطرح شده است، معلوم مى شود تقسیم آنان به دوازده گروه نیز از نعمتهاى الهى است. جمله «قد علم ... » که بیان ثمره نیکو براى این گروه بندى است مى تواند مؤید نعمت بودن این تقسیم بندى باشد.

۵- زندگانى قبیله اى، شیوه زندگى بنى اسرائیل در عصر موسى (و قطّعنهم اثنتى عشرة أسباطا أمما)

۶- قوم موسى پس از عبور از دریا به کمبود آب و غذا مبتلا شدند. (إذ استسقه قومه ... و أنزلنا علیهم المن و السلوى)

۷- بنى اسرائیل با توسل به موسى(ع) خواستار برطرف شدن مشکل کمبود آب شدند. (إذ استسقه قومه)

۸- جواز توسل به پیامبران براى رهایى از مشکلات (إذ استسقه قومه)

۹- موسى(ع) از جانب خداوند فرمان یافت تا براى دستیابى به آب عصاى خویش را به سنگ زند. (و أوحینا إلى موسى ... أن اضرب بعصاک الحجر) «ال» در «الحجر» هم مى تواند تعریف جنس باشد، که در این صورت مراد از «الحجر»، سنگ در مقابل اشیاى دیگر است، و هم مى تواند «ال» براى عهد حضورى و یا ذهنى باشد، که در این صورت مراد از «الحجر» سنگى مخصوص بوده است.

۱۰- موسى(ع) در پى فرمان الهى بدون هیچ تأخیر عصاى خویش را براى به دست آوردن آب بر سنگ زد. (أن اضرب بعصاک الحجر فانبجست منه اثنتا عشرة عینا) حرف «فاء» در «فانبجست» فاء فصیحه است ; یعنى بیانگر معطوف علیه مقدر مى باشد. آن معطوف علیه مقدر به قرینه فراز قبل، «فضرب بعصاه الحجر» است. گویا حذف این جمله براى رساندن این معناست که فرمان الهى (اضرب) همان و زدن همان.

۱۱- فرمان خدا به موسى (زدن عصا بر سنگ براى تهیه آب) فرمانى اعلام شده به او از طریق وحى (و أوحینا إلى موسى ... أن اضرب بعصاک الحجر)

۱۲- جوشش دوازده چشمه آب از سنگ در پى فرود آمدن عصاى موسى بر آن (أن اضرب بعصاک الحجر فانبجست منه اثنتا عشرة عینا) «انبجاس» مصدر «انبجست» به معناى جوشیدن و فوران زدن است.

۱۳- هر یک از دوازده چشمه جوشیده از سنگ، مخصوص طایفه اى از دوازده طایفه بنى اسرائیل بود. (قد علم کل أناس مشربهم) «أناس» جمع إنس (مردم) است و مراد از آن طوایف دوازده گانه بنى اسرائیل مى باشد. «مشرب» به آب آشامیدنى و یا جایگاهى که از آن آب برمى دارند گفته مى شود و مقصود از آن چشمه هایى است که از سنگ جوشید.

۱۴- هر یک از دوازده چشمه جوشیده از سنگ، داراى علامتى مشخص کننده اختصاص آن به طایفه اى از بنى اسرائیل بود. (قد علم کل أناس مشربهم)

۱۵- هر کدام از طوایف بنى اسرائیل به چشمه مخصوص خویش آگاه بودند. (قد علم کل أناس مشربهم)

۱۶- قوم موسى پس از عبور از دریا به گرماى سوزان خورشید گرفتار شدند. (و ظلّلنا علیهم الغمم)

۱۷- خداوند با سایه گستر ساختن ابرها بر قوم موسى آنان را از تابش سوزان خورشید رهایى بخشید. (و ظلّلنا علیهم الغمم) «غمامه» به معناى ابر و جمع آن غمام است. (لسان العرب). برخى از اهل لغت برآنند که غمام به معناى ابر سفید است. «تظلیل» (مصدر ظلّلنا) به معناى سایه قرار دادن است.

۱۸- خداوند براى تغذیه قوم موسى به هنگام عبورشان از صحراى سوزان، بر آنان منّ و سلوا فرو فرستاد. (و أنزلنا علیهم المن و السلوى) کلمه «منّ» در لغت به ترنجبین و نیز شربتى شیرین همانند عسل معنا شده است و در معناى «سلوى» گفته شده که پرنده اى است سفید رنگ همانند بلدرچین و برخى گفته اند «سلوى» همان بلدرچین است.

۱۹- «منّ» و «سلوى» خوراکى پاکیزه و از روزیهاى عطا شده به بنى اسرائیل (و أنزلنا علیهم المن و السلوى کلوا من طیبت ما رزقنکم)

۲۰- پدیدار شدن ابر بر فراز قوم موسى، زمینه فرود آمدن منّ و سلوى براى آنان* (و ظلّلنا علیهم الغمم و أنزلنا علیهم المن و السلوى) عطف شدن «أنزلنا ... » بر جمله «ظلّلنا ... » مى تواند حاکى از ارتباط میان آمدن ابر با نزول منّ و سلوى باشد.

۲۱- دسترسى قوم موسى به غذاهاى حلال و حرام در پى عبور از دریا (کلوا من طیبت ما رزقنکم)

۲۲- بهره گیرى از «منّ» و «سلوى» و روزیهاى پاکیزه، توصیه خداوند به بنى اسرائیل (کلوا من طیبت ما رزقنکم) برداشت فوق با توجه به فعل امر (کلوا)، استفاده شده است.

۲۳- خداوند روزى دهنده به بندگان خویش (ما رزقنکم)

۲۴- بهره گیرى از نعمتهاى پاکیزه، توصیه خداوند به بندگان (کلوا من طیبت ما رزقنکم)

۲۵- طبیعت و جهان هستى در اختیار خدا و تحولات آن به دست اوست. (فانبجست منه ... ظلّلنا علیهم الغمم و أنزلنا علیهم المن و السلوى)

۲۶- ظهور معجزاتى متعدد (پدید آمدن آب، سایه، نزول منّ و سلوى) براى قوم موسى در پى عبورشان از دریا (فانبجست ... ظلّلنا علیهم الغمم و أنزلنا علیهم المن و السلوى)

۲۷- قوم موسى با بهره گیرى از خوراکیهاى ناپاک از دستور خداوند سرپیچى کردند. (کلوا من طیبت ما رزقنکم و ما ظلمونا و لکن کانوا أنفسهم یظلمون) چنانچه اطلاق ستمگرى بر قوم موسى (کانوا أنفسهم یظلمون) در ارتباط با جمله «کلوا من طیبت ... » بیان شده باشد، مراد از ستمگرى آنان، استفاده از خوراکیهاى حرام و ناپاک است ; ولى چنانچه جمله «و ما ظلمونا و لکن ... » در ارتباط با نعمتهاى متعددى باشد که در آیه مطرح شده، مراد از ستمگرى ایشان، ناسپاسى در برابر آن نعمتهاست. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

۲۸- قوم موسى ناسپاس در برابر نعمتهاى عطا شده به آنان (جوشیدن چشمه هاى آب براى آنان و ... ) (و ما ظلمونا و لکن کانوا أنفسهم یظلمون) برداشت فوق مبتنى بر این است که جمله «و ما ظلمونا و لکن ... » در ارتباط با تمامى قسمتهایى که بیانگر نعمتهاى الهى است، ایراد شده باشد.

۲۹- قوم موسى با ناسپاسى و تخلف از دستورات خداوند هیچ زیانى را متوجه ساحت قدس او نکردند. (و ما ظلمونا)

۳۰- ناسپاسى قوم موسى و تمرد ایشان از فرمانهاى خدا، ستمى بود که آنان بر خود روا داشتند. (و قطّعنهم ... و ما ظلمونا و لکن کانوا أنفسهم یظلمون)

۳۱- تخلف از فرمان خدا و ناسپاسى در برابر نعمتهاى او، ظلمى است از ناحیه انسان به خویشتن (و لکن کانوا أنفسهم یظلمون)

۳۲- بازگشت زیان گناه به گنهکار است، نه متوجه ساحت قدس خداوند (و ما ظلمونا و لکن کانوا أنفسهم یظلمون)

موضوعات مرتبط

  • آب: چشمه‌هاى آب ۲۸
  • آفرینش: حاکم آفرینش ۲۵ ; منشأ تحولات در آفرینش ۲۵
  • ابر: نقش ابر ۱۷، ۲۰
  • اعداد: عدد دوازده ۱، ۲، ۴، ۱۲، ۱۳، ۱۴
  • امور اجتماعى: تنظیم امور اجتماعى ۴
  • انبیا: محدوده رسالت انبیا ۹
  • بنى اسرائیل: ابتلاى بنى اسرائیل ۶ ; ابتلاى بنى اسرائیل به گرما ۱۶، ۱۷ ; اسباط بنى اسرائیل ۱، ۲، ۴ ; بنى اسرائیل و موسى(ع) ۷ ; تاریخ بنى اسرائیل ۱، ۲، ۳، ۶، ۷، ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۱، ۲۶، ۲۷، ۲۸ ; تغذیه بنى اسرائیل ۱۸ ; چشمه‌هاى اسباط بنى اسرائیل ۱۳، ۱۴، ۱۵ ; حرامخوارى بنى اسرائیل ۲۷ ; خواسته هاى بنى اسرائیل ۷ ; دوازده چشمه بنى اسرائیل ۱۲، ۱۳، ۱۴ ; روزى بنى اسرائیل ۱۹ ; زندگى اجتماعى بنى اسرائیل ۵ ; زندگى بنى اسرائیل دوران موسى(ع) ۵ ; سایه ابر بر بنى اسرائیل ۱۷، ۲۰، ۲۶ ; طعام بنى اسرائیل ۲۱ ; ظلم بنى اسرائیل ۳۰ ; عبور بنى اسرائیل از دریا ۶، ۱۶، ۲۱، ۲۶ ; عصیان بنى اسرائیل ۲۷، ۲۹، ۳۰ ; قحطى در بنى اسرائیل ۶ ; کفران بنى اسرائیل ۲۸، ۲۹، ۳۰ ; کمبود آب در بنى اسرائیل ۶، ۷، ۹ ; کمبود غذا در بنى اسرائیل ۶ ; گروههاى بنى اسرائیل ۳ ; مشکلات بنى اسرائیل ۶، ۷، ۱۶ ; نجات بنى اسرائیل از گرما ۱۷ ; نژاد بنى اسرائیل ۳ ; نعمتهاى بنى اسرائیل ۴، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۶، ۲۸
  • توسل: احکام توسل ۸ ; توسل به انبیا ۸ ; جواز توسل ۸
  • چشمه: سنگى ۱۲، ۱۳، ۱۴
  • خدا: اضرار به خدا ۲۹، ۳۲; افعال خدا ۱۷ ; اوامر خدا ۹، ۱۰، ۱۱ ; توصیه‌هاى خدا ۲۲، ۲۴ ; رزاقیت خدا ۲۳ ; عصیان از خدا ۲۷، ۲۹، ۳۰، ۳۱ ; عطایاى خدا ۱۹ ; قدرت خدا ۲۵ ; نعمتهاى خدا ۴
  • خود: ظلم به خود ۳۰، ۳۱
  • روزى: طیّب ۲۲
  • سلوى: استفاده ز نعمت سلوى ۲۲ ; زمینه نعمت سلوى ۲۰ ; نعمت سلوى ۱۸، ۱۹، ۲۶
  • طیبات: استفاده از طیبات ۲۴
  • ظالمان:۳۰
  • ظلم: موارد ظلم ۳۱
  • کفران: نعمت ۳۱
  • گناه: آثار گناه ۳۲
  • گناهکاران: زیانکارى گناهکاران ۳۲
  • من: استفاده از نعمت منّ ۲۲ ; زمینه نعمت منّ ۲۰ ; نعمت منّ ۱۸، ۱۹، ۲۶
  • موسى(ع): استسقاى موسى(ع) از سنگ ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲ ; تعدد معجزه موسى(ع) ۲۶ ; عصاى موسى(ع) ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲ ; قصه موسى(ع) ۹، ۱۰، ۱۲ ; معجزه موسى(ع) ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲ ; وحى به موسى(ع) ۱۱
  • یعقوب(ع): فرزندان یعقوب(ع) ۳

منابع