البقرة ١٩٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=به انجام رسانید حج و عمره را برای خدا و اگر بازداشته شدید پس آنچه فراهم شود از قربانی و نتراشید سرهای خویش را تا برسد قربانی به جایگاه خود و آن کس از شما که بیمار یا به او آزاری از سرش باشد پس فدیه‌ای از روزه یا صدقه یا قربانی تا گاهی که ایمن شدید پس هر کس متمتع شده است عمره را بسوی حجّ پس آنچه فراهم شود از قربانی و آنکس که نیابد پس روزه سه روز در حجّ و هفت روز گاهی که بازگردید اینک ده روز کامل این برای آن کس است که نیستند خاندان او نزدیک مسجد حرام و بترسید خدا را و بدانید که خداوند است سخت‌شکنجه‌
|-|معزی=به انجام رسانید حج و عمره را برای خدا و اگر بازداشته شدید پس آنچه فراهم شود از قربانی و نتراشید سرهای خویش را تا برسد قربانی به جایگاه خود و آن کس از شما که بیمار یا به او آزاری از سرش باشد پس فدیه‌ای از روزه یا صدقه یا قربانی تا گاهی که ایمن شدید پس هر کس متمتع شده است عمره را بسوی حجّ پس آنچه فراهم شود از قربانی و آنکس که نیابد پس روزه سه روز در حجّ و هفت روز گاهی که بازگردید اینک ده روز کامل این برای آن کس است که نیستند خاندان او نزدیک مسجد حرام و بترسید خدا را و بدانید که خداوند است سخت‌شکنجه‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::196|١٩٦]] | قبلی = البقرة ١٩٥ | بعدی = البقرة ١٩٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::79|٧٩]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = [[نازل شده در سال::21|٩ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::196|١٩٦]] | قبلی = البقرة ١٩٥ | بعدی = البقرة ١٩٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::79|٧٩]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«أَتِمُّوا»: به تمام و کمال انجام دهید. «أُحْصِرْتُمْ»: محاصره شدید. بازداشته شدید. «إسْتَیْسَرَ»: ممکن شد. دست داد. «الْهَدْیِ»: چهارپایانی که برای قربانی در موسم حجّ به مکّه گسیل می‌گردند. «لا تَحْلِقُوا»: نتراشید. «مَحِلَّ»: مکانی که در آن ذبح حیوان قربانی مشروع گردیده است. «صَدَقَةٍ»: طعام دادن. اطعام شش نفر از فقراء. «نُسُکٍ»: حیوانی که ذبح می‌شود، و اقلّ آن گوسفندی است.
«أَتِمُّوا»: به تمام و کمال انجام دهید. «أُحْصِرْتُمْ»: محاصره شدید. بازداشته شدید. «إسْتَیْسَرَ»: ممکن شد. دست داد. «الْهَدْیِ»: چهارپایانی که برای قربانی در موسم حجّ به مکّه گسیل می‌گردند. «لا تَحْلِقُوا»: نتراشید. «مَحِلَّ»: مکانی که در آن ذبح حیوان قربانی مشروع گردیده است. «صَدَقَةٍ»: طعام دادن. اطعام شش نفر از فقراء. «نُسُکٍ»: حیوانی که ذبح می‌شود، و اقلّ آن گوسفندی است.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۱


ترجمه

و حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید! و اگر محصور شدید، (و مانعی مانند ترس از دشمن یا بیماری، اجازه نداد که پس از احرام‌بستن، وارد مکه شوید،) آنچه از قربانی فراهم شود (ذبح کنید، و از احرام خارج شوید)! و سرهای خود را نتراشید، تا قربانی به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود)! و اگر کسی از شما بیمار بود، و یا ناراحتی در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید فدیه و کفّاره‌ای از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندی بدهد! و هنگامی که (از بیماری و دشمن) در امان بودید، هر کس با ختم عمره، حج را آغاز کند، آنچه از قربانی برای او میسّر است (ذبح کند)! و هر که نیافت، سه روز در ایام حج، و هفت روز هنگامی که باز می‌گردید، روزه بدارد! این، ده روز کامل است. (البته) این برای کسی است که خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد [= اهل مکّه و اطرافِ آن نباشد]. و از خدا بپرهیزید! و بدانید که او، سخت‌کیفر است!

و حجّ و عمره را براى خدا به پايان بريد، و اگر محاصره [يا ممنوع‌] شديد [و اتمام حجّ ممكن نشد] هر قربانى كه ميسّر است فراهم كنيد و سرهاى خود را نتراشيد تا قربانى به قربانگاه برسد، پس هر كه از شما بيمار است يا رنجى به سر دارد [و به ناچار سر بتراشد] پس
و براى خدا حجّ و عمره را به پايان رسانيد، و اگر [به علت موانعى‌] بازداشته شديد، آنچه از قربانى ميسر است [قربانى كنيد]؛ و تا قربانى به قربانگاه نرسيده سر خود را متراشيد؛ و هر كس از شما بيمار باشد يا در سر ناراحتيى داشته باشد [و ناچار شود در احرام سر بتراشد] به كفاره [آن، بايد] روزه‌اى بدارد، يا صدقه‌اى دهد، يا قربانيى بكند؛ و چون ايمنى يافتيد، پس هر كس از [اعمال‌] عمره به حجّ پرداخت، [بايد ]آنچه از قربانى ميسر است [قربانى كند]، و آن كس كه [قربانى ]نيافت [بايد] در هنگام حجّ، سه روز روزه [بدارد]؛ و چون برگشتيد هفت [روز ديگر روزه بداريد]؛ اين ده [روز] تمام است. اين [حجّ تمتّع ]براى كسى است كه اهل مسجد الحرام [=مكّه‌] نباشد؛ و از خدا بترسيد، و بدانيد كه خدا سخت‌كيفر است.
و همه اعمال حج و عمره را برای خدا به پایان رسانید، و اگر ترس و منعی پیش آید قربانی کنید به آنچه مقدور و میسر است، و سر متراشید تا آن گاه که قربانی شما به محل ذبح برسد. و هر کس بیمار باشد یا سردرد بر او عارض شود (سر بتراشد و) از آن فدا دهد به روزه داشتن یا صدقه دادن یا کشتن گوسفند، و پس از آنکه ترس و منع بر طرف شود هر کس از عمره تمتّع به حج باز آید هر چه میسر و مقدور است قربانی کند و هر کس به قربانی تمکّن نیافت سه روز در ایام حجّ روزه بدارد و هفت روز هنگام مراجعت، که ده روز تمام شود. این عمل بر آن کس است که اهل شهر مکّه نباشد. (به این احکام عمل کنید) و از نافرمانی خدا پروا کنید و بدانید که عذاب خدا سخت است.
حج وعمره را برای خدا به پایان برید، و اگر [به علتی] از انجام آن ممنوع شدید، آنچه را از قربانی برای شما میسر است [قربانی کنید و از احرام در آیید]؛ و سر خود را نتراشید تا قربانی به محلش برسد؛ و از شما اگر کسی بیمار بود یا در سرش ناراحتی و آسیب داشت [و ناچار بود سر بتراشد، جایز است سر بتراشد و] کفّاره ای چون روزه، یا صدقه یا قربانی بر عهده اوست. و هنگامی که [از علل ممنوعیّت] در امان بودید، پس هر که با پایان بردن عمره تمتّع به سوی حج تمتّع رود، آنچه از قربانی میسر است [قربانی کند]. و کسی که قربانی نیابد، سه روزْ روزه، در همان سفر حج و هفت روزْ روزه، هنگامی که بازگشتید بر عهده اوست؛ این ده روز کامل است [و قابل کم و زیاد شدن نیست]. این وظیفه کسی است که [خود و] خانواده اش ساکن و مقیم [منطقه] مسجد الحرام نباشد. و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا سخت کیفر است.
حج و عمره را براى خدا كامل به جاى آريد. و اگر شما را از حج بازداشتند، آن قدر كه ميسّر است قربانى كنيد و سر متراشيد تا قربانى شما به قربانگاهش برسد. اگر يكى از شما بيمار يا در سرش آزارى بود به عنوان فديه روزه بدارد يا صدقه دهد يا قربانى كند. و چون ايمن شويد، هر كه از عمره تمتّع به حج باز آيد، آن قدر كه او را ميسّر است قربانى كند. و هر كه را قربانى ميسّر نشد سه روز در حج روزه بدارد و هفت روز چون از حج باز گردد، تا ده روز كامل شود. و اين حكم براى كسى است كه از مردم مكه نباشد. از خدا بترسيد و بدانيد كه خدا به سختى عقوبت مى‌كند.
و حج و عمره را خاص خداوند به پایان برید، و اگر بازداشته شدید، هر آنچه میسر باشد قربانی کنید، و سرتان را نتراشید، تا قربانی به قربانگاه برسد، آنگاه هرکس از شما که بیمار باشد یا سرش را آزاری رسیده باشد [و سر بتراشد] بر اوست که کفاره‌ای بدهد [که عبارت است از] یک روز روزه یا صدقه یا قربانی، و چون امن و آسایش یافتید، هرکس که از عمره آهنگ حج تمتع کند بر اوست که هر آنچه میسر باشد قربانی کند، و کسی که نیابد بر اوست سه روز روزه در ایام حج و هفت روز پس از بازگشتتان، و این یک ده کامل است، و اینها درباره کسی است که خانواده او اهل مسجدالحرام نباشد و از خداوند پروا کنید و بدانید که خدا سخت کیفر است‌
حجّ و عمره را براى خدا تمام به جاى آوريد، و اگر بازداشته شويد، پس آنچه از قربانى ميسّر است، و سرهاى خويش متراشيد تا قربانى به جايگاهش برسد، و هر كه از شما بيمار است يا رنجى در سر دارد [كه ناچار است سر را بتراشد] پس فديه‌اى [بايد] از روزه يا صدقه يا قربانى و چون ايمن شديد، هر كه از عمره تمتع به حجّ در آيد پس آنچه از قربانى ميسّر است، و هر كه قربانى نيابد- يا نتواند- سه روز در ايام حج روزه بدارد و هفت روز هنگامى كه [از سفر] بازگرديد. اين دهِ روز كامل است. اين حكم براى كسى است كه خاندانش نزديك مسجد الحرام نباشند- يعنى مُقيم مكه و اطراف آن نباشد- و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه خدا سخت كيفر است.
و حجّ و عمره را به تمام و کمال خالصانه برای خدا انجام دهید (و مراسم و مناسک ظاهری را به پایان برید و هدفتان جز رضای خدا نباشد) و اگر (از برگزاری بعضی از مناسک، به وسیله‌ی دشمن یا بیماری و غیره) بازداشته شدید (و خواستید از احرام به در آئید، بر شما است که) هر آنچه از قربانی فراهم شود (همچون شتر و گاو و گوسفند، ذبح کنید و آن گاه از احرام به در آئید) و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به قربانگاه خود برسد (همان جائی که حاجی در آن از انجام مراسم حجّ بازمانده، و یا کعبه است)، و اگر کسی از شما بیمار شد، یا ناراحتی در سر داشت (به سبب زخمی بودن یا سردرد و یا بیماریهای دیگر، و محتاج شد موی سر را بتراشد، باید که) فدیه بدهد، از قبیل (سه روز) روزه یا صدقه (که دادن خوراک یک‌روزه‌ی شش نفر نادار است) و یا گوسفندی (که باید ذبح و میان فقراء تقسیم شود). و وقتی که (از دشمن یا بیماری) در امان بودید (و به حجّ و عمره رفتید و نخست) کسی از عمره بهره‌مند گردد سپس حجّ را آغاز کند، آنچه از قربانی میسّر شد (ذبح می‌کند و به فقرای آنجا می‌دهد). و کسی که (قربانی یا بهای قربانی را) نیابد، سه روز در (ایّام) حجّ، و هفت روز هنگامی که بازگشت (به خانه و کاشانه‌ی خود، باید روزه بگیرد). این ده روز کاملی است (که نباید از آنها غفلت شود) این (بهره‌مندی و آغاز از عمره، یا قربانی و یا روزه‌داری) از آن کسی است که خانواده‌ی او اهل مسجدالحرام (یعنی ساکنان مکّه و دوروبر آن) نباشد. (تقوا داشته باشید) و از خدا بترسید و بدانید که خدا دارای کیفر سختی است.
و برای خدا حجّ و عمره را به اتمام برسانید. پس اگر (به علت موانعی از آن) بازداشته شدید، آنچه از قربانی میسر است (قربانی کنید) و تا قربانی به قربان‌گاه نرسیده سر خود را متراشید؛ پس هر کس از شما بیمار بوده یا در سرش ناراحتی باشد (و ناچار شود در احرام سر نتراشد) در این صورت (به جای آن،) باید (به عنوان) فدیه، روزه‌ای بدارد یا صدقه‌ای بدهد یا عبادتی (دیگر، مناسب با حج، همچون قربانی انجام دهد). پس هنگامی که ایمنی یافتید، (پس) هر کس با عمره‌ی تمتع سوی حج رهسپار شد اینجا آنچه از قربانی میسّر است (قربانی کند) و آن کس که (قربانی) نیافت (باید) در (ضمن) حج، سه روز روزه بدارد و چون برگشتید هفت روز دیگر (روزه بدارید). این ده، (روزهایی) کامل است (و) این (حجّ تمتّع) برای کسی است که اهلش [:خود و کسانش] ساکن در مسجدالحرام [:مکّه‌] نباشند. و از خدا بترسید و بدانید که خدا سخت‌کیفر است.
به انجام رسانید حج و عمره را برای خدا و اگر بازداشته شدید پس آنچه فراهم شود از قربانی و نتراشید سرهای خویش را تا برسد قربانی به جایگاه خود و آن کس از شما که بیمار یا به او آزاری از سرش باشد پس فدیه‌ای از روزه یا صدقه یا قربانی تا گاهی که ایمن شدید پس هر کس متمتع شده است عمره را بسوی حجّ پس آنچه فراهم شود از قربانی و آنکس که نیابد پس روزه سه روز در حجّ و هفت روز گاهی که بازگردید اینک ده روز کامل این برای آن کس است که نیستند خاندان او نزدیک مسجد حرام و بترسید خدا را و بدانید که خداوند است سخت‌شکنجه‌


البقرة ١٩٥ آیه ١٩٦ البقرة ١٩٧
سوره : سوره البقرة
نزول : ٩ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَتِمُّوا»: به تمام و کمال انجام دهید. «أُحْصِرْتُمْ»: محاصره شدید. بازداشته شدید. «إسْتَیْسَرَ»: ممکن شد. دست داد. «الْهَدْیِ»: چهارپایانی که برای قربانی در موسم حجّ به مکّه گسیل می‌گردند. «لا تَحْلِقُوا»: نتراشید. «مَحِلَّ»: مکانی که در آن ذبح حیوان قربانی مشروع گردیده است. «صَدَقَةٍ»: طعام دادن. اطعام شش نفر از فقراء. «نُسُکٍ»: حیوانی که ذبح می‌شود، و اقلّ آن گوسفندی است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - وجوب اِتمام اعمال حج و عمره، به طور کامل (و اتمّوا الحج و العمرة للّه)

۲ - اَداى حج و عمره، باید براى خداوند باشد. (و اتمّوا الحج و العمرة للّه)

۳ - محصورِ از حج و عمره، باید براى خروج از احرام، چهارپایى (گاو، شتر یا گوسفند) را که براى او میسور و آسان باشد، قربانى کند. (فان أحصرتم فما استیسر من الهدى) محصور، مُحرِمى است که به خاطر مرض و یا منع دشمن، نتواند اعمال حج و یا عمره را به پایان رساند.

۴ - اتمام حج و عمره بر محصورِ اِحرام بسته، واجب نیست. (و اتمّوا الحج ... فان أحصرتم فما استیسر من الهدى)

۵ - حرمت تراشیدن سر براى محصور، قبل از رسیدن قربانى به قربانگاه (و لا تحلقوا رءوسکم حتى یبلغ الهدى مَحِلَّه)

۶ - تراشیدن سر پس از بردن قربانى به قربانگاه، راه خروج از احرام (فان أحصرتم فما استیسر من الهدى و لا تحلقوا رؤسکم حتى یبلغ الهدى مَحِلَّه) ظاهر این است که فرستادن قربانى به محل مخصوص و سپس تراشیدن سر، به جهت خارج شدن از احرام است ; نه یک تکلیف تعبّدى براى محصور.

۷ - ذبح و یا نحر قربانى، باید در مکان مخصوصِ خود باشد. (حتى یبلغ الهدى مَحلّه)

۸ - مُحرمى که بیمار باشد و یا از ناحیه سَر در اذیّت است، مى تواند قبل از قربانى کردن، سرش را بتراشد. (و لا تحلقوا رءوسکم ... فمن کان منکم مریضاً) مراد از «مریض» به قرینه قسیمش (او به اذىً من رأسه)، مرضى است که مداواى آن در گرو تراشیدن سر است. و مراد از «به اذىً»، آزارى است که از غیر ناحیه مرض، همانند وجود حشرات، در موهاى مُحرم باشد.

۹ - مرض، موجب تخفیف در تکلیف (فمن کان منکم مریضاً او به اذىً من رأسه ففدیة)

۱۰ - روزه یا صدقه و یا قربانى، فدیه (کفاره) تراشیدن سر قبل از قربانى، براى مُحرِم معذور (فمن کان منکم ... ففدیة من صیام او صدقة او نُسُک)

۱۱ - حلیت محرمات احرام، پس از اتمام عمره تا شروع مناسک حجّ (فاذا امنتم فمن تمتّع بالعمرة الى الحج)

۱۲ - تقدّم اعمال عمره بر حجّ، در حجّ تمتّع (فمن تمتّع بالعمرة الى الحج)

۱۳ - وجوب قربانى در حج تمتّع (فمن تمتّع ... فما استیسر من الهدى)

۱۴ - وجوب روزه به مدّت سه روز در حج و هفت روز پس از بازگشت (ده روز کامل)، براى فاقد قربانى (فمن لم یجد فصیام ثلثة ایام فى الحج و سبعة ... تلک عشرة کاملة)

۱۵ - حج تمتّع، مخصوص غیر اهل مکّه است. (ذلک لمن لم یکن اهله حاضرى المسجد الحرام)

۱۶ - ملاک مکّى بودن، سکونت خانواده شخص در مکّه است. (ذلک لمن لم یکن اهله حاضرى المسجد الحرام)

۱۷ - لزوم پرهیز از هر گونه کوتاهى در انجام کامل اعمال حج (و اتقوا اللّه) امر به رعایت تقواى الهى پس از احکام حج، تأکیدى است بر انجام اعمال حج به همان گونه که خداوند بیان کرده است.

۱۸ - لزوم رعایت تقواى الهى (و اتقوا اللّه)

۱۹ - تقوا، زمینه ساز انجام تکالیف الهى (و اتمّوا الحج و العمرة ... و اتقوا اللّه)

۲۰ - خداوند، شدید العقاب است. (انّ اللّه شدید العقاب)

۲۱ - سرپیچى از انجام کامل اعمال حج، موجب گرفتار شدن به مجازات سخت الهى (و اتمّوا الحج ... و اعلموا انّ الله شدید العقاب)

۲۲ - توجّه به شدّت عقاب خداوند، زمینه ساز انجام کامل تکالیف الهى (و اتمّوا الحج و العمرة ... و اعلموا انّ اللّه شدید العقاب)

۲۳ - توجّه به شدّت عقاب الهى، زمینه ساز تقواست. (و اتقوا اللّه و اعلموا انّ اللّه شدید العقاب) بنابر اینکه «و اعلموا ...»، به منزله علّت براى «و اتقوا اللّه» باشد.

۲۴ - عدم رعایت تقوا و سرپیچى از تکالیف الهى، موجب عقاب شدید خداوند (و اتمّوا الحج ... و اتقوا اللّه و اعلموا انّ اللّه شدید العقاب)

۲۵ - وجود زمینه هاى مخالفت با احکام حج در میان مسلمانان صدر اسلام (و اتمّوا الحج ... و اتقوا اللّه و اعلموا انّ اللّه شدید العقاب) تهدید شدیداللّحن الهى پس از بیان احکام حج، نمایانگر زمینه هایى در مخالفت با احکام حج و یا عمل نکردن به آن احکام، از سوى برخى مسلمانان است.

روایات و احادیث

۲۶ - تمامیّت و کمال حج، به دیدار امام است. (و اتمّوا الحج) امام باقر (ع): تمام الحج لقاء الإمام.[۱]

۲۷ - مریض، مصداق محصور در حج (فان احصرتم) امام صادق (ع): ... المحصور المریض.[۲]

۲۸ - اقلّ قربانى، یک گوسفند است. (فما استیسر من الهدى) امام رضا (ع): «فما استیسر من الهدى» یعنى شاة.[۳]

۲۹ - کفاره تراشیدن سر قبل از قربانى، سه روز روزه و یا صدقه به شش مسکین و یا قربانى کردن یک گوسفند است. (فمن کان منکم مریضاً ... او صدقة او نسک) امام صادق (ع): ... و جعل الصیام ثلاثة ایام و الصدقة على ستّة مساکین لکل مسکین مدّین و النّسک شاة ...[۴].

۳۰ - ملاک مکّى بودن، سکونت در شعاع هجده میلى، از هر سوى مسجد الحرام (لمن لم یکن اهله حاضرى المسجد الحرام) امام صادق (ع) درباره آیه مزبور، فرمود: من کان منزله على ثمانیة عشر میلا من بین یدیها و ثمانیة عشر میلا من خلفها و ثمانیة عشر میلا عن یمینها و ثمانیة عشر میلا عن یسارها فلا متعة له ...[۵].

۳۱ - حد وجوب قربانى در حج، سهل و میسور بودن آن است. (فمن تمتع ... فما استیسر من الهدى)

۳۲ - مُحرم شدن در غیر میقات و قربانى کردن حیوان اَخته شده، جایز نیست. (و اتموا الحج و العمرة) امام رضا (ع): لا یجوز الإحرام دون المیقات قال اللّه عز و جل «و اتمّوا الحج و العمرة للّه» و لا یجوز ان یضحى بالخصى لانه ناقص ...[۶].

۳۳ - عدم جواز حج قِران و اِفراد، مگر براى اهل مکّه و حاضران در آن (و اتمّوا الحجّ و العمرة للّه) امام رضا (ع): لا یجوز القران و الافراد الّذى یستعمله العامة الاّ لاهل مکّة و حاضریها ... قال اللّه تعالى «و اتمّوا الحج و العمرة للّه ...»[۷].

۳۴ - تمامیّت حج و عمره به پرهیز از کلام ناشایست و نافرمانى و نزاع در حج است. (و اتمّوا الحجّ و العمرة للّه) امام باقر و امام صادق (ع): ... فانّ تمام الحجّ و العمرة ان لا یرفث و لا یفسق و لا یجادل[۸].

۳۵ - تمامیّت حج و عمره، به انجام آن توأم با پرهیز از محرمات احرام است. (و اتمّوا الحجّ و العمرة للّه) امام صادق (ع): ... یعنى بتمامهما، اداؤهما و اتقاء ما یتقى المحرم فیهما[۹].

۳۶ - عمره، همانند حج واجب است. (و اتمّوا الحجّ و العمرة للّه) امام صادق (ع): العمرة واجبة على الخلق بمنزلة الحجّ ... لانّ اللّه عزّ و جل یقول «و اتمّوا الحج و العمرة للّه»[۱۰].

۳۷ - شتر، گاو و گوسفند، نوع قربانى در حج تمتّع (فمن تمتّع بالعمرة الى الحجّ فما استیسر من الهدى) امام صادق (ع): ... فما استیسر من الهدى امّا جزور و امّا بقرة و امّا شاة[۱۱].

۳۸ - از شرایط تمامیّت حج، محرم شدن از خانه مسکونى خویش است. (و اتمّوا الحجّ و العمرة للّه) رسول اللّه (ص) درباره آیه فوق فرمود: انّ من تمام الحجّ ان تحرم من دویرة اهلک[۱۲].

۳۹ - کسى که با خود قربانى آورده، نباید قبل از قربانى کردن سر خود را بتراشد و محلّ گردد. (و لا تحلقوا رءوسکم حتّى یبلغ الهدى محلّه) امام صادق (ع): قال رسول اللّه (ص): ... و لم یکن یستطیع ان یحلّ من اجل الهدى الذى کان معه ان اللّه عزّ و جل یقول «و لا تحلقوا رءوسکم ...»[۱۳].

۴۰ - در صورت مشکل بودن روزه، کفاره تراشیدن اضطرارى سر در حج، صدقه است. (ففدیة من صیام او صدقة او نسک) امام رضا (ع) درباره آیه فوق فرمود: فاقام الصّدقة مقام الصیام اذا عسر علیه[۱۴].

۴۱ - وجوب بجا آوردن عمره تمتّع، قبل از انجام اعمال حجّ (فمن تمتع بالعمرة الى الحجّ) امام صادق (ع): انّ الحجّ متّصل بالعمرة لان اللّه عزّ و جل یقول «فاذا امنتم فمن تمتّع ...» فلیس ینبغى لاحد الاّ ان یتمتّع[۱۵].

۴۲ - ده روز روزه، جانشین کامل براى قربانى در حج (فمن لم یجد ... تلک عشرة کاملة) امام صادق (ع): ... الکامل کمالها کمال ألأضیحة سواء اتیت بها او اتیت بالاضحیة تمامها کمال الاضیحة[۱۶].

۴۳ - وجوب سه روز روزه، در روز ترویه و روز قبل و روز بعد از آن (عرفه) در حج بر کسى که قادر به قربانى نیست. (فمن لم یجد فصیام ثلثة ایّام فى الحجّ) از امام صادق (ع) درباره حج کننده اى که قادر بر قربانى نیست سؤال شد، آن حضرت فرمود: یصوم ثلاثة ایّام فى الحجّ یوماً قبل الترویة و یوم الترویة و یوم عرفة[۱۷].

۴۴ - وجوب روزه به مدّت سه روز در حج و هفت روز پس از بازگشت به سوى خانواده، براى فاقد قربانى (فمن لم یجد فصیام ثلثة ایّام فى الحجّ و سبعة اذا رجعتم) از امام صادق (ع) درباره حاجى متمتّعى که قربانى ندارد، سؤال شد، آن حضرت فرمود: یصوم ثلاثة ایّام بمکّة و سبعة اذا رجع الى اهله[۱۸].

۴۵ - حج تمتّع مخصوص کسى است که خانواده اش در محدوده چهل و هشت میلى مکّه ساکن نباشد. (ذلک لمن لم یکن اهله حاضرى المسجد الحرام) امام باقر (ع) درباره آیه فوق فرمود: یعنى اهل مکّه لیس علیهم متعة کل من کان اهله دون ثمانیة و اربعین میلا ذات عرق و عسفان کما یدور حول مکّه فهو ممن دخل فى هذه الایة[۱۹].

۴۶ - حج تمتّع مخصوص کسى است که خانواده اش در منطقه واقع بین میقاتها و مسجدالحرام ساکن نباشد. (ذلک لمن لم یکن اهله حاضرى المسجد الحرام) امام صادق (ع) درباره آیه فوق فرمود: مادون المواقیت الى مکة فهو حاضرى المسجد الحرام(۲۰).

۴۷ - زمان انجام عمره تمتّع، ماههاى حج مى باشد. (فمن تمتّع بالعمرة الى الحج) امام باقر (ع): انّ العمرة واجبة بمنزلة الحج ... و العمرة فى اشهر الحج متعة[۲۰].

موضوعات مرتبط

 ۱  
  • احرام: احکام احرام ۳۲ ; محرّمات احرام ۳۵ ; میقات احرام ۳۸
  • احکام: ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۲۷، ۲۸، ۲۹، ۳۰، ۳۱، ۳۲، ۳۳، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵، ۴۶، ۴۷ احکام ثانوى ۳، ۴۰
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۲۵
  • اسماء و صفات: شدید العقاب ۲۰
  • اضطرار: اضطرار و رفع تکلیف ۹
  • اماکن مقدس: ۱۶، ۳۰، ۴۵، ۴۶
  • انفاق: انفاق به مساکین ۲۹
  • بیمار: احکام بیمار ۸، ۲۷
  • تربیت: روش تربیت ۲۲
  • ترس: آثار ترس ۲۲، ۲۳
  • تقوا: آثار تقوا ۱۹ ; اعراض از تقوا ۲۴ ; اهمیّت تقوا ۱۸ ; زمینه تقوا ۲۳
  • تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۱۹، ۲۲ ; قدرت در تکلیف ۳۱
  • حج: احرام در حج ۶، ۳۸ ; احکام حج ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۲۷، ۲۸، ۲۹، ۳۰، ۳۱، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵، ۴۶، ۴۷ ; جدال در حج ۳۴ ; حج افراد ۳۳ ; حج تمتّع ۱۲، ۳۷، ۴۵، ۴۶ ; حج قران ۱۵، ۳۰، ۳۳ ; حج محصور ۴، ۵ ; حلق در حج ۶، ۸، ۱۰، ۲۹، ۳۹ ; قربانى در حج ۳، ۵، ۷، ۸، ۹، ۱۳، ۱۴، ۲۸، ۲۹، ۳۱
  • خدا: عذاب خدا ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۴
  • روزه: روزه کفّاره ۱۰، ۱۴، ۲۹، ۳۹، ۴۰، ۴۲، ۴۳
  • صدقه: صدقه کفّاره ۱۰، ۲۹، ۴۰
  • عبادت: اخلاص در عبادت ۲
  • عذاب: موجبات عذاب ۲۱، ۲۴
  • عرفات: ۴۳
  • عصیان: کیفر عصیان ۲۱، ۲۴
  • علم: علم و عمل ۲۲، ۲۳
  • عمره: احکام عمره ۱، ۲، ۳، ۴، ۱۱، ۱۲، ۳۴، ۳۵، ۳۶، ۴۱ ; عمره تمتّع ۴۱، ۴۷
  • فدیه: ۱۰
  • قربانى: قربانى کفّاره ۱۰
  • قواعد فقهى: ۹
  • کفارات: ۱۰، ۱۴، ۲۹، ۴۰
  • محرّمات: ۵
  • مضطر: احکام مضطر ۳۰
  • واجبات: ۱۳، ۱۴، ۳۶، ۴۱، ۴۳ ولایت و امامت: ۲۶

منابع

  1. کافى، ج ۴، ص ۵۴۹، ح ۲; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۸۳- ، ح ۶۵۰.
  2. کافى، ج ۴، ص ۳۶۹، ح ۳; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۸۳- ، ح ۶۵۴.
  3. عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۱۲۰، ح ۱، نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۸۵، ح ۶۶۰.
  4. کافى، ج ۴، ص ۳۵۸، ح ۲ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۸۷- ، ح ۶۶۴ و ۶۶۶.
  5. کافى، ج ۴، ص ۳۰۰، ح ۳ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۹۲- ، ح ۶۹۲. ۶- و۷.عیون اخبار الرضا،ج ۲،ص ۱۲۴،ح ۱،ب ۳۵- ;نورالثقلین،ج ۱،ص ۱۸۱،ح ۶۴۱.
  6. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۸۸، ح ۲۲۵ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۸۱، ح ۶۴۲.
  7. کافى، ج ۴، ص ۲۶۴، ح ۱ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۱۹۳، ح ۲.
  8. علل الشرایع، ج ۲، ص ۴۰۸، ح ۱ ; کافى، ج ۴، ص ۲۶۵، ح ۴.
  9. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۹۰، ح ۲۳۳ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۱۹۷، ح ۱۷.
  10. الدر المنثور، ج ۱، ص ۵۰۲.
  11. کافى، ج ۴، ص ۲۴۸، ح ۶ ; علل الشرایع، ج ۲، ص ۴۱۲، ح ۱، ب ۱۵۳.
  12. عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۱۱۸، ح ۱ ; علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۷۱، ح ۹، باب ۱۸۲.
  13. علل الشرایع، ج ۲، ص ۴۱۱، ح ۱، ب ۱۴۹ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۸۸، ح ۶۶۹.
  14. تهذیب شیخ طوسى، ج ۵، ص ۴۰، ح ۴۹، ب ۴ ; کافى، ج ۴، ص ۵۱۰، ح ۱۵، ب ۳۱۸.
  15. کافى، ج ۴، ص ۵۰۸، ح ۳ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۹۰، ح ۶۷۷ و ۶۷۹.
  16. تهذیب شیخ طوسى، ج ۵، ص ۲۳۴، ح ۱۲۸، ب ۱۶; استبصار، ج ۲، ص ۲۸۲، ح ۲۲، ب ۱۹۴.
  17. تهذیب شیخ طوسى، ج ۵، ص ۳۳، ح ۲۷ ; استبصار، ج ۲، ص ۱۵۷، ح ۳.
  18. استبصار، ج ۲، ص ۱۵۸، ح ۴ ; تهذیب شیخ طوسى، ج ۵، ص ۳۳، ح ۲۸ ; تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۹۴- ، ح ۲۴۸.
  19. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۸۷، ح ۲۱۹ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۱۹۴، ح ۱۴.
  20. کافى، ج ۴، ص ۳۵۸، ح ۲ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۸۷- ، ح ۶۶۴ و ۶۶۶.