البقرة ١١٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و گفتند آنان که نمی دانند چرا سخن نگوید با ما خدا یا نیاید ما را آیتی بدینسان گفتند آنان که پیش از ایشان بودند همانند گفتار ایشان ماننده شده است دلهای آنان همانا بیان کردیم آیتها را برای گروهی که یقین دارند
|-|معزی=و گفتند آنان که نمی دانند چرا سخن نگوید با ما خدا یا نیاید ما را آیتی بدینسان گفتند آنان که پیش از ایشان بودند همانند گفتار ایشان ماننده شده است دلهای آنان همانا بیان کردیم آیتها را برای گروهی که یقین دارند
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::118|١١٨]] | قبلی = البقرة ١١٧ | بعدی = البقرة ١١٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::26|٢٦]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = [[نازل شده در سال::17|٥ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::118|١١٨]] | قبلی = البقرة ١١٧ | بعدی = البقرة ١١٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::26|٢٦]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«لَوْ لا یُکَلِّمُنَا اللهُ»: چرا خدا با ما حرف نزند. «لَوْ لا»: چرا نه. حرفی است که بر طلب حصول ما بعد خود دلالت دارد. «آیَةٌ»: آیه قرآنی. معجزه پیشنهادی (نگا: إسراء /  - ). «تَشَابَهَتْ». به هم مانده است. همگون همدیگر بوده است. «بَیَّنَّا»: بیان و روشن کرده‌ایم. با بیّنه و حجّت فرو فرستاده‌ایم. «یُوقِنُونَ»: جویای یقین هستند. دانش قاطعانه و باور صادقانه دارند.
«لَوْ لا یُکَلِّمُنَا اللهُ»: چرا خدا با ما حرف نزند. «لَوْ لا»: چرا نه. حرفی است که بر طلب حصول ما بعد خود دلالت دارد. «آیَةٌ»: آیه قرآنی. معجزه پیشنهادی (نگا: إسراء /  - ). «تَشَابَهَتْ». به هم مانده است. همگون همدیگر بوده است. «بَیَّنَّا»: بیان و روشن کرده‌ایم. با بیّنه و حجّت فرو فرستاده‌ایم. «یُوقِنُونَ»: جویای یقین هستند. دانش قاطعانه و باور صادقانه دارند.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۸


ترجمه

افراد ناآگاه گفتند: «چرا خدا با ما سخن نمی‌گوید؟! و یا چرا آیه و نشانه‌ای برای خود ما نمی‌آید؟!» پیشینیان آنها نیز، همین گونه سخن می‌گفتند؛ دلها و افکارشان مشابه یکدیگر است؛ ولی ما (به اندازه کافی) آیات و نشانه‌ها را برای اهل یقین (و حقیقت‌جویان) روشن ساخته‌ایم.

و نادان‌ها گفتند: چرا خدا با ما [بى واسطه‌] سخن نمى‌گويد يا معجزه‌اى سوى ما نمى‌آيد؟ گذشتگان آنها نيز چنين مى‌گفتند، دل‌هايشان به هم مى‌ماند. البته ما آيات را براى اهل يقين بيان كرده‌ايم
افراد نادان گفتند: «چرا خدا با ما سخن نمى‌گويد؟ يا براى ما معجزه‌اى نمى‌آيد؟» كسانى كه پيش از اينان بودند [نيز] مثل همين گفته ايشان را مى‌گفتند. دلها [و افكار]شان به هم مى‌ماند. ما نشانه‌ها[ى خود] را براى گروهى كه يقين دارند، نيك روشن گردانيده‌ايم.
مردم نادان اعتراض کردند که چرا خداوند با ما سخن نگوید، یا معجزه‌ای (و کتابی مطابق میل ما) بر ما نمی‌آید؟ پیشینیان هم به مانند اینان (به نادانی) چنین سخنان می‌گفتند؛ دلهاشان (در نافهمی) به هم شبیه است. ما ادلّه رسالت را برای اهل یقین روشن گردانیدیم.
و کسانی که نادان و ناآگاهند، گفتند: چرا خدا با ما سخن نمی گوید یا نشانه و معجزه ای برای ما نمی آید؟ گذشتگان آنان نیز مانند گفته ایشان را گفتند؛ دل هایشان [در تعصّب، لجاجت، عناد و نادانی] شبیه هم است. تحقیقاً ما [به اندازه لازم] نشانه ها را برای اهل باور بیان کرده ایم.
نادانان گفتند: چرا خدا با ما سخن نمى‌گويد؟ يا معجزه‌اى بر ما نمى‌آيد؟ پيشينيانشان نيز چنين سخنانى مى‌گفتند. دلهايشان همانند يكديگر است. ما براى آنان كه به يقين رسيده‌اند، آيات را بيان كرده‌ايم.
نادانان گفتند چرا خداوند با ما [بی‌واسطه‌] سخن نمی‌گوید، یا چرا معجزه‌ای برای ما نازل نمی‌شود کسانی که پیش از اینان بودند نیز مانند سخن ایشان را گفتند، دل و درونشان همانند است، و ما آیات خود را برای مردمی که اهل یقین هستند، روشن ساخته‌ایم‌
آنان كه دانا نيستند گفتند: چرا خدا با ما سخن نمى‌گويد يا نشانه‌اى براى ما نمى‌آيد؟ كسانى هم كه پيش از آنها بودند چنين مى‌گفتند، دلهاشان همانند است. ما نشانه‌ها- آيات- را براى گروهى كه يقين دارند روشن و آشكار كرده‌ايم.
آنان که نمی‌دانند (و از زمره‌ی مشرکانند) می‌گویند: چه می‌شود اگر خدا با ما سخن گوید، و یا این که معجزه‌ای (از معجزات پیشنهادی) برای ما بیاید (و آشکارا جلوه‌گر شود). کسانی که پیش از آنان نیز بودند همین سخنان ایشان را می‌گفتند. دلهایشان با هم همانند است (و افکار و اندیشه‌ی آنان همسان است). ما آیه‌ها را برای حقیقت‌جویان آشکار و بیان کرده‌ایم.
و کسانی (همچون مشرکان) که (از نظر وحیانی) نمی‌دانند، گفتند: «چرا خدا با ما سخن نمی‌گوید؟ یا برای ما نشانه‌ای نمی‌آید؟» این‌گونه، کسانی که پیش از اینان بودند (نیز) مثل همین گفته‌ی ایشان را گفتند، (و) دل‌ها(و افکار)شان همانند یکدیگر بوده است. ما بی‌چون نشانه‌ها(ی خود) را برای گروهی که یقین می‌آورند، نیک روشن گردانیده‌ایم.
و گفتند آنان که نمی دانند چرا سخن نگوید با ما خدا یا نیاید ما را آیتی بدینسان گفتند آنان که پیش از ایشان بودند همانند گفتار ایشان ماننده شده است دلهای آنان همانا بیان کردیم آیتها را برای گروهی که یقین دارند


البقرة ١١٧ آیه ١١٨ البقرة ١١٩
سوره : سوره البقرة
نزول : ٥ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لَوْ لا یُکَلِّمُنَا اللهُ»: چرا خدا با ما حرف نزند. «لَوْ لا»: چرا نه. حرفی است که بر طلب حصول ما بعد خود دلالت دارد. «آیَةٌ»: آیه قرآنی. معجزه پیشنهادی (نگا: إسراء / - ). «تَشَابَهَتْ». به هم مانده است. همگون همدیگر بوده است. «بَیَّنَّا»: بیان و روشن کرده‌ایم. با بیّنه و حجّت فرو فرستاده‌ایم. «یُوقِنُونَ»: جویای یقین هستند. دانش قاطعانه و باور صادقانه دارند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - مشرکان، خواهان گفتگوى مستقیم خداوند با آنان درباره حقانیت رسالت پیامبر(ص) (و قال الذین لایعلمون لولا یکلمنا اللّه) آیه بعد (انا ارسلنا بالحق ...) دلالت بر آن دارد که پیشنهاد اعتراض آمیز مشرکان (لولا یکلمنا اللّه; چرا خدا با ما سخن نمى گوید) درباره حقانیت رسالت پیامبر(ص) است.

۲ - مشرکان، براى پذیرش رسالت پیامبر(ص) خواهان نشانه و معجزه اى بر حقانیت او بودند. (و قال الذین لایعلمون لولا ... أو تأتینا ءایة)

۳ - مشرکان خواهان تحقق معجزه اى بودند که خود آن را پیشنهاد مى کردند.* (و قال الذین لایعلمون لولا ... أو تأتینا ءایة)

۴ - شرک برخاسته از جهل و مشرکان مردمى نادانند. (و قال الذین لایعلمون) مراد از «الذین لایعلمون»، مشرکان است. توصیف مشرکان به نادانان، اشاره به دو حقیقت دارد: اول اینکه ریشه شرک، جهل است و دوم اینکه، پیشنهاد آنان مبنى بر سخن گفتن خدا با آنها و یا آمدن معجزه، نشانه نادانى ایشان است.

۵ - انتظار سخن گفتن خدا با مردم، انتظارى برخاسته از جهل است. (و قال الذین لایعلمون لولا یکلمنا الله)

۶ - مشرکان، آیات و نشانه هاى رسالت پیامبر را نادیده گرفته مدعى نبودن هیچگونه نشانه اى بر حقانیت او بودند. (و قال الذین لایعلمون لولا ... أو تأتینا ءایة)

۷ - جهل، منشأ توقعات نا به جا و نامعقول (و قال الذین لایعلمون لولا یکلمنا اللّه)

۸ - ادعاى مشرکان بر نبود آیه و معجزه اى براى رسالت پیامبر(ص)، نشانه جهل آنان است. (و قال الذین لایعلمون لولا ... أو تأتینا ءایة)

۹ - یهود و نصارا نیز همانند مشرکان، خواهان سخن گفتن خدا با آنان درباره راستى و درستى رسالت پیامبران بودند. (کذلک قال الذین من قبلهم مثل قولهم) در آیه ۱۱۳ مشرکان با تعبیر «الذین لایعلمون» در قبال یهود و نصارا مطرح شده اند و در آیه مورد بحث مشرکان با همان تعبیر در قبال «الذین من قبلهم» قرار گرفته اند. از این مقایسه معلوم مى شود: مقصود از «الذین من قبلهم» یهود و نصارا است.

۱۰ - ضعف بینش و شناخت یهود، نصارا و مشرکان عصر بعثت، درباره خداوند (و قال الذین لایعلمون لولا یکلمنا اللّه ... کذلک قال الذین من قبلهم مثل قولهم)

۱۱ - همگونى تفکر مخالفان پیامبران در طول تاریخ (کذلک قال الذین من قبلهم ... تشبهت قلوبهم)

۱۲ - تسلى دلدارى خداوند به پیامبر(ص) در برابر بهانه هاى نا به جاى مشرکان (لولا یکلمنا اللّه أو تأتینا ءایة کذلک قال الذین من قبلهم) از هدفهاى بیان کفرورزى امتهاى گذشته و یادآورى بهانه جوییهاى آنان، دلدارى و تسلى دادن به پیامبر (ص) است; یعنى، اى پیامبر! اگر مشرکان ایمان نمى آورند و بهانه جویى مى کنند، مپندار که کوتاهى کرده اى; زیرا مردمان گذشته نیز در برابر پیامبران همین گونه عمل مى کرده اند.

۱۳ - همانندى اندیشه هاى انسانها، از عوامل تکرار حوادث تاریخى است. (کذلک قال الذین ... مثل قولهم تشبهت قلوبهم)

۱۴ - خداوند، نشانه هاى بسیارى را براى اثبات حقانیت پیامبر(ص) در اختیار مردم قرار داده است. ( قد بیّنّا الأیت) «ال» در «الأیات» براى استغراق و شمول است و مقصود از آن در آیه شریفه، کثرت و فراوانى است.

۱۵ - تنها اهل یقین (کسانى که از عنادورزى و لجاجت پیراسته اند)، از آیات الهى بهره مند شده و در پرتو آن، حقایق و معارف دینى را در مى یابند. (قد بیّنّا الأیت لقوم یوقنون) چون آیات و نشانه هاى صداقت پیامبر به همگان ارائه شده است، لام در «لقوم» لام انتفاع مى باشد و جمله فوق چنین معنا مى شود: ما آیات و نشانه ها را براى همگان بیان داشته ایم، ولى اهل یقین از آنها بهره مى برند.

۱۶ - ادعاى نبود نشانه اى بر حقانیت رسالت پیامبر(ص) و نیز سایر پیامبران، ادعایى گزاف و دروغین است. (لولا ... تأتینا ءایة ... قد بیّنّا الأیت لقوم یوقنون) جمله «قد بیّنّا الأیات» پاسخ به ادعایى است که جمله «لولا ... تأتینا ءایة» آن را بیان مى دارد.

۱۷ - سخن گفتن خدا با عموم مردم، انتظارى سخیف و امرى نامعقول است. (قال الذین لایعلمون لولا یکلمنا اللّه أو تأتینا ءایة ... قد بیّنا الأیت ) پاسخ ندادن خداوند به اعتراض نخست مشرکان (لولا یکلمنا اللّه) مى تواند اشاره به سخافت آن باشد; یعنى، این درخواست و اعتراض آن چنان نا به جاست که حتى شایسته پاسخگویى نیز نیست.

۱۸ - آیات قرآن، نشانه هایى روشن بر حقانیت پیامبر(ص) است. (قد بیّنّا الأیت) مراد از «الأیات» مى تواند همه نشانه هایى باشد که گواه بر راستى و درستى نبوت پیامبر(ص) است که بارزترین آنها، آیات قرآن مى باشد و نیز منظور از آن مى تواند خصوص آیات قرآن باشد.

۱۹ - مشرکان بر اثر جهل و لجاجت، آیات قرآن را نشانه اى بر حقانیت پیامبر نمى شمردند. (قال الذین لایعلمون لولا ... تأتینا ءایة ... قد بیّنّا الأیت لقوم یوقنون)

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: استفاده از آیات خدا ۱۵
  • ادعا: ادعاى دروغ ۱۶
  • امور: امور نامعقول ۱۷
  • انبیا: حقانیت انبیا ۱۶; مشابهت دشمنان انبیا ۱۱
  • انسان: گفتگوى خدابا انسان ها ۱۷; مشابهت تفکر انسان ها ۱۳
  • تاریخ: عوامل تکرار تاریخ ۱۳
  • توقعات بیجا: ۵، ۱۷ توقع گفتگو با خدا ۱، ۵، ۹; منشأ توقعات بیجا ۷
  • جاهلان: ۴
  • جهل: آثار جهل ۴، ۵، ۷، ۱۹
  • خدا: افعال خدا ۱۴
  • دین: فهم دین ۱۵
  • شرک: زمینه شرک ۴
  • قرآن: نقش قرآن ۱۸
  • لجاجت: آثار اجتناب از لجاجت ۱۵; آثار لجاجت ۱۹
  • محمّد(ص): حقانیت محمّد(ص) ۹، ۱۶; دلایل حقانیت محمّد(ص) ۱۴، ۱۸، ۱۹; دلایل نبوت محمّد(ص) ۶، ۸; دلدارى به محمّد(ص) ۱۲
  • مسیحیان: خداشناسى مسیحیان صدر اسلام ۱۰; خواسته هاى مسیحیان ۹; عقیده مسیحیان صدر اسلام ۱۰; مسیحیان و حقانیت محمّد(ص) ۹
  • مشرکان: ادعاهاى مشرکان ۶، ۸; بهانه جویى مشرکان ۱۲; جهل مشرکان ۴، ۱۹; خداشناسى مشرکان صدر اسلام ۱۰; خواسته هاى مشرکان ۱، ۲، ۳، ۹; عقیده مشرکان صدر اسلام ۱۰; لجاجت مشرکان ۱۹; مشرکان و حقانیت محمّد(ص) ۱، ۲، ۶، ۹; مشرکان و محمّد (ص) ۶، ۱۹; نشانه هاى جهل مشرکان ۸
  • معجزه: درخواست معجزه ۲، ۳; معجزه اقتراحى ۳
  • یقین: صفات اهل یقین ۱۵; ویژگیهاى اهل یقین ۱۵
  • یهود: خداشناسى یهود صدر اسلام ۱۰; خواسته هاى یهود ۹; عقیده یهود صدر اسلام ۱۰; یهود و حقانیت محمّد(ص) ۹

منابع