يونس ٦٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=گفتند برگرفت خدا فرزندی منزّه است او او است بی‌نیاز وی را است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است نیست نزد شما فرمانروائی بدان آیا گوئید بر خدا آنچه را نمی‌دانید
|-|معزی=گفتند برگرفت خدا فرزندی منزّه است او او است بی‌نیاز وی را است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است نیست نزد شما فرمانروائی بدان آیا گوئید بر خدا آنچه را نمی‌دانید
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره يونس | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::68|٦٨]] | قبلی = يونس ٦٧ | بعدی = يونس ٦٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::27|٢٧]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره يونس | نزول = [[نازل شده در سال::16|٤ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::68|٦٨]] | قبلی = يونس ٦٧ | بعدی = يونس ٦٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::27|٢٧]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«وَلَداً»: فرزند. فرزندان. این واژه برای مفرد و جمع به کار می‌رود. مراد فرشتگان به گفته کافران (نگا: نحل / ) و عیسی و عُزَیر به گفته مسیحیان و یهودیان است (نگا: توبه / ). «سُبْحَانَهُ»: پاک و منزّه است. برای تعجّب به کار می‌رود. «سُلْطَانٍ»: حجّت و برهان.
«وَلَداً»: فرزند. فرزندان. این واژه برای مفرد و جمع به کار می‌رود. مراد فرشتگان به گفته کافران (نگا: نحل / ) و عیسی و عُزَیر به گفته مسیحیان و یهودیان است (نگا: توبه / ). «سُبْحَانَهُ»: پاک و منزّه است. برای تعجّب به کار می‌رود. «سُلْطَانٍ»: حجّت و برهان.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۱


ترجمه

گفتند: «خداوند فرزندی برای خود انتخاب کرده است»! (از هر عیب و نقص و احتیاجی) منزه است! او بی‌نیاز است! از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است! شما هیچ‌گونه دلیلی بر این ادعا ندارید! آیا به خدا نسبتی می‌دهید که نمی‌دانید؟!

|گفتند: خدا فرزندى گرفته است، منزّه است او. بى‌نياز است او. آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است از آن اوست. شما بر اين گفته حجت نداريد. آيا چيزى را كه نمى‌دانيد به خدا نسبت مى‌دهيد
گفتند: «خدا فرزندى براى خود اختيار كرده است.» منزّه است او. او بى‌نياز است. آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آنِ اوست. شما را بر اين [ادّعا] حجّتى نيست. آيا چيزى را كه نمى‌دانيد، به دروغ بر خدا مى‌بنديد؟
کافران قائل شدند که خدا فرزندی اتخاذ کرده (چنین نیست) او منزه است و هم بی‌نیاز که هر چه در آسمانها و زمین است همه ملک اوست، و شما کافران و مشرکان بر این قول خود هیچ دلیلی ندارید، آیا بی‌دلیل و از روی جهالت نسبت به خدا چنین دروغ سخن می‌گویید؟!
[مشرکان بر پایه گمان واهی خود] گفتند: خدا برای خود فرزندی گرفته است!! او منزّه از هر عیب و نقصی است، او از هر چیزی بی نیاز است، آنچه در آسمان ها و زمین است، در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست؛ نزد شما بر این ادعا [یِ پوچ] هیچ دلیل و برهانی نیست، آیا چیزی را از روی جهل و نادانی به خدا نسبت می دهید؟!
گفتند: خدا فرزندى برگزيده است. منزه است. بى‌نياز است. از آن اوست هر چه در آسمانها و زمين است. شما را بر آن سخن دليلى نيست. چرا در باره خدا چيزهايى مى‌گوييد كه به آن آگاه نيستيد؟
[مشرکان‌] گفتند خداوند فرزندی برگزیده است، او منزه است، او بی‌نیاز است، او راست آنچه در آسمانها و زمین است، شما دلیلی بر این [ادعا] ندارید، آیا چیزی را که نمی‌دانید به خداوند نسبت می‌دهید؟
[مشركان‌] گفتند: خدا فرزندى گرفت پاك و منزه است او اوست بى‌نياز او راست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است. نزد شما هيچ حجتى بر اين [گفتار] نيست. آيا بر خدا چيزى مى‌گوييد كه نمى‌دانيد؟!
(مشرکان) می‌گویند: خداوند فرزندی برای خود برگزیده است (که فرشتگانند. عجب بدبختی! این انسان است که برای بقای نام و نشان نیاز به فرزند دارد. خدا که جاودانه و سرمدی است کی نیاز به فرزند دارد) او منزّه (از این عیبها و نقصها) است. او بی‌نیاز است. چرا که آنچه در آسمانها و زمین است از آن او است. شما (ای مشرکان!) هیچ گونه دلیل و برهانی بر این (ادّعای خود) ندارید. آیا چیزی را به خدا نسبت می‌دهید که از آن آگاهی ندارید؟!
گفتند: «خدا فرزندی برای خود برگرفته.» او منزّه (و) بی‌نیاز است. آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست. بر این (ادعا) نزد شما هیچ گونه (برهان و) سلطه‌ای نیست. آیا چیزی را که نمی‌دانید، به دروغ بر خدا می‌بندید؟
گفتند برگرفت خدا فرزندی منزّه است او او است بی‌نیاز وی را است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است نیست نزد شما فرمانروائی بدان آیا گوئید بر خدا آنچه را نمی‌دانید


يونس ٦٧ آیه ٦٨ يونس ٦٩
سوره : سوره يونس
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«وَلَداً»: فرزند. فرزندان. این واژه برای مفرد و جمع به کار می‌رود. مراد فرشتگان به گفته کافران (نگا: نحل / ) و عیسی و عُزَیر به گفته مسیحیان و یهودیان است (نگا: توبه / ). «سُبْحَانَهُ»: پاک و منزّه است. برای تعجّب به کار می‌رود. «سُلْطَانٍ»: حجّت و برهان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - مشرکان بر این باور بودند که خداوند، براى رفع نیازمندیهاى خود، فرزند اختیار کرده است. (قالوا اتخذ اللّه ولداً سبحنه هو الغنى)

۲ - مشرکان، معتقد به الوهیت خداوند بودند. (قالوا اتخذ اللّه)

۳ - برگزیدن فرزند، بیانگر وجود نقص است و خداوند از هر نقصى، مبرا و منزه مى باشد. (قالوا اتخذ اللّه ولداً سبحنه هو الغنى)

۴ - خداوند، غنى مطلق است و ماسواى او همه به او نیازمندند. (هو الغنى) «الغنى» مسند محلّى به «الف و لام جنس» مفید حصر مى باشد.

۵ - اختیار فرزند، معلول نیاز است و خداوند بى نیاز مطلق است. (قالوا اتخذ اللّه ولداً سبحنه هو الغنى)

۶ - تمامى موجودات آسمانها و زمین از آن خداوند و ملک بى شریک اویند. (له ما فى السموت و ما فى الأرض)

۷ - مالکیت مطلق خداوند بر تمامى موجودات، دلیل بى نیازى او از برگزیدن فرزند (قالوا اتخذ اللّه ولداً سبحنه هو الغنى له ما فى السموت و ما فى الأرض)

۸ - جهان آفرینش، داراى آسمانهاى متعدد (السموت)

۹ - اعتقاد به وجود فرزند براى خدا، پندارى باطل و فاقد هر گونه دلیل و برهان است. (قالوا اتخذ اللّه ولداً ... إن عندکم من سلطن بهذا)

۱۰ - مشرکان بدون توجّه به درستى و نادرستى مدعاى خویش (فرزندگزینى خدا)، آن را به خدا نسبت مى دادند. (قالوا اتخذ اللّه ولداً ... أتقولون على اللّه ما لا تعلمون)

۱۱ - نسبت دادن هر وصف و فعلى به خداوند و اعتقاد به آن، باید برپایه علم و برهان باشد. (قالوا اتخذ اللّه ولداً ... إن عندکم من سلطن بهذا أتقولون على اللّه ما لا تعلمون)

۱۲ - نسبت دادن چیزى به خداوند، بدون دلیل قاطع و بى اطلاع از درستى و نادرستى آن، امرى ناپسند و مورد نکوهش خداوند است. (قالوا اتخذ اللّه ولداً ... إن عندکم من سلطن بهذا أتقولون على اللّه ما لا تعلمون)

۱۳ - معارف و عقاید، باید بر پایه استدلال و برهان استوار باشد. (إن عندکم من سلطن بهذا أتقولون على اللّه ما لا تعلمون)

موضوعات مرتبط

  • آسمان: تعدد آسمان ۸
  • اسماء و صفات: صفات جلال ۳ ; غنى ۴
  • افترا: افترا به خدا ۱۰
  • خدا: اختصاصات خدا ۴، ۶ ; بىنیازى خدا ۴، ۵ ; تنزیه خدا ۳، ۵ ; خدا و فرزند ۱، ۳، ۵، ۷، ۹، ۱۰ ; خدا و نقص ۳ ; دلایل بىنیازى خدا ۷ ; سرزنش اسناد جاهلانه به خدا ۱۲ ; سرزنشهاى خدا ۱۲ ; شرایط اسناد به خدا ۱۱ ; مالکیت خدا ۶، ۷
  • شرک: بىمنطقى شرک ۹
  • عقیده: اهمیّت آگاهى در عقیده ۱۱ ; اهمیّت برهان در عقیده ۱۱، ۱۳ ; عقیده باطل ۹ ; عقیده به الوهیت خدا ۲
  • علت و معلول: ۵
  • عمل: عمل ناپسند ۱۲
  • مشرکان: افتراهاى مشرکان ۱۰ ; بىمنطقى مشرکان ۱۰ ; عقیده مشرکان ۱، ۲ ; مشرکان و الوهیت خدا ۲
  • موجودات: مالک موجودات ۶ ; نیازمندى موجودات ۴

منابع