آل عمران ١٠: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=آنان که کفر ورزیدند بینیاز نکندشان اموالشان و نه فرزندانشان از خدا به چیزی و ایشانند سوخت آتش | |-|معزی=آنان که کفر ورزیدند بینیاز نکندشان اموالشان و نه فرزندانشان از خدا به چیزی و ایشانند سوخت آتش | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره آل عمران | نزول = | {{آيه | سوره = سوره آل عمران | نزول = [[نازل شده در سال::15|٣ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::10|١٠]] | قبلی = آل عمران ٩ | بعدی = آل عمران ١١ | کلمه = [[تعداد کلمات::18|١٨]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«لَن تُغْنِیَ عَنْهُمْ»: بدیشان نفع نمیرساند. از ایشان دفع نمیگرداند. «مِنَ اللهِ»: از عذاب خدا. «وَقُود»: افروزینه. هیمهای که آتش را با آن روشن میسازند. هیزم. | «لَن تُغْنِیَ عَنْهُمْ»: بدیشان نفع نمیرساند. از ایشان دفع نمیگرداند. «مِنَ اللهِ»: از عذاب خدا. «وَقُود»: افروزینه. هیمهای که آتش را با آن روشن میسازند. هیزم. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۳
ترجمه
آل عمران ٩ | آیه ١٠ | آل عمران ١١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَن تُغْنِیَ عَنْهُمْ»: بدیشان نفع نمیرساند. از ایشان دفع نمیگرداند. «مِنَ اللهِ»: از عذاب خدا. «وَقُود»: افروزینه. هیمهای که آتش را با آن روشن میسازند. هیزم.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَ مَأْوَاهُمْ... (۰) وَ لاَ تُعْجِبْکَ أَمْوَالُهُمْ وَ... (۳) إِنَّکُمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ... (۰) يَوْمَ لاَ يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱۸ - ۱۰، سوره آل عمران
- آهنگ و غرض كلى اين آيات و ارتباط آنها با آياتقبل
- ديدگاه انسان مادى به مال و اولاد
- وجه مقدم ساختن ((اموال )) بر ((اولاد)) در آيه شريفه
- تكذيب كنندگان (از كفار) منشاء اصلى آتش هستند و ديگران به آتش آنها مى سوزند
- معناى ((شديد العقاب )) بودن خداى سبحان
- آيه شريفه ((قد كان لكم )) ناظر بر واقعه بدر است كه در آن با نصرت الهى مؤ منينظفريافتند
- معناى آيه شريفه در نتيجه
- بيان وجوه و احتمالاتى كه درباره مرجع ضميرها در آيه شريفه گفته شده است
- معناى بصير و بصيرت در معارف الهى
- اموال و لذائذ اين دنيا وسائل در مقدّمه نيل به چيزى است كه نزد خدا است و خود مستقلاهدفنيستند
- چه كسى دنيا و متاع دنيوى را در نظر انسان زينت مى دهد؟
- دو گونه بودن جلوه گرى دنيا در نظر مردم
- فساد نظريه بعضى از مفسرين كه گفته اند حقايق و طبايع مستند به خدا است ، پس حبمال ولذايذدنيوى مستند به خداى تعالى است
- بخث در اين سوره از طبيعت امتها است
- فساد گفته مفسرى ديگر
- منشاء اشتباه اين مفسران ، غفلت از وجود ارتباط بين تمام اجزاى اين عالم مى باشد.
- در اين عالم نه فقط اعيان خارجى ، بلكه اوصاف وافعال نيز با هم مرتبط و وابسته هستند
- كون و فساد در غير اعمال و در اعمال سعادت آور، بلاواسطه مستند به خدا است ولى دراعمال شقاوت بار باواسطه مستند به او است
- چيزى كه دانشمندان را از بحث پيرامون جبر و اختيار بازداشته است
- چهار نكته راجع به آيه كريمه ((زين للناس حب الشهوات ))
- معناى تزئين حب براى مردم
- اصناف مردم از لحاظ دلبستگى به اقسام شهوات
- لذائذ و نعمتهاى دنيا در آخرت هم است با اين تفاوت كه نعمتهاى آخرت خالى از قبح وفساداست
- توضيحى درباره ((رضوان من اللّه ))
- علت تقابل رضوان با شهوات انسانى در آيه شريفه
- چرا لذائذ اخروى مختص به مؤ من است
- تقرير يك اشكال : لذائذ دنيوى براى بقاى انسان و حفظنسل او است ، در آخرت كه دار بقاءاست ،چه حاجتى اين گونه لذائذ هست
- جواب به اشكال فوق
- خلود و جاودانگى انسان در آخرت به معناى ابطال وجود او نيست ، بلكه ادامه وجود دنيوىاواست
- انسان علاوه بر نقص و كمال طبيعى ، نقص و كمالى نيز دارد كه به اختيار واعمال او بسته است
- تخلص از عذاب نعمتى افزون بر مغفرت است
- پنج خصلت براى متقين
- پس به اين عنايت ، تحمل شهادت و اداى آن هر دو شهادت است ، يعنى هر دو حق را حفظ واقامه مى كنند، و قسط و عدالت را به پا مى دارند. چرا خداوند در اين آيه اقامه شهادتمى كند
- توضيحى درباره رابطه بين عادل بودن خداى سبحان و شهادت او به وحدانيت خودش
- وجه اينكه ملائكه و صاحبان علم هم در كنار خدا شهادت مى دهند
- نقش و معناى ((قائما بالقسط)) در آيه شريفه
- پاسخ به سخن بعضى از مفسرين كه گفته اند مراد از شهادت دادن خدا، شهادت قولىنيست
- شهادت خداوند دعواى مشركين را باطل مى كند
- نتيجه معناى آيه : نفى شريك براى خداوند است
- علت تكرار ((لا اله الا هو)) و ختم آيه به دو نامه ((عزيز)) و ((حكيم ))
- بحث روايتى
- بالاترين لذتها در دنيا و آخرت كدام است ؟
نکات آیه
۱ - کافران به جاى تکیه بر رحمت الهى، بر مال و اولاد خویش متّکى هستند. (ربّنا ... هب لنا من لدنک رحمة ... انّ الذین کفروا لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم)
۲ - کافران، بى نیازى را در مال و اولاد مى جویند; در حالى که هرگز آن را نمى یابند. (انّ الذین کفروا لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه شیئاً)
۳ - اتّکاى به غیر خدا، هرگز خلأها و نیازهاى حقیقى انسان را برآورده نمى کند. (لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه شیئاً)
۴ - مال و اولاد، اهرم بازدارنده از گرایش به خدا (لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه شیئاً)
۵ - اموال و اولاد، هرگز انسان را از خدا بى نیاز نمى سازد. (لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه شیئاً)
۶ - کافران، گرفتار خلأ جبران ناپذیر معنوى (لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه شیئاً) آیه، در صدد رد پندار کسانى است که مال و اولاد را سبب بى نیازى از خدا و معنویت مى دانند.
۷ - انسان در هر حال، نیازمند به خداوند است. (لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه)
۸ - تنها کافران، آتشگیره دوزخند. (اولئک هم وقود النار) حصر، از ضمیر فصل «هُم» استفاده شده است. و «وقود»، به چیزى گویند که آتش به وسیله آن شعلهور مى شود.
۹ - هشدار الهى به کافران در مورد عاقبت بد آنان (انّ الذین کفروا ... و اولئک هم وقود النار)
۱۰ - آتش دوزخ، از درون کافران زبانه مى کشد. (اولئک هم وقود النار) با توجّه به معناى لغوى «وقود»: هو الحطب المجعول للوُقود. یعنى وقود، هیزمى است براى روشن کردنِ آتش.
۱۱ - مال و اولاد کافران، آنان را هرگز از آتش دوزخ و عذاب الهى دور نخواهد ساخت. (لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه شیئاً) «من اللّه»، یعنى از عذاب الهى، به قرینه «اولئک هم وقود النار».
موضوعات مرتبط
- اختلال روانى: ۶
- انسان: نیازهاى معنوى انسان ۳، ۴، ۵، ۶، ۷
- اولاد: اتکاى به اولاد ۱، ۲ ; ارزش اولاد ۵ ; علاقه به اولاد ۴
- ایمان: موانع ایمان ۴
- جهنم: آتش جهنم ۱۰ ; آتشگیره جهنم ۹
- خدا: رحمت خدا ۱ ; هشدارهاى خدا ۵
- دنیاپرستى: آثار دنیاپرستى ۴
- شرک: شرک افعالى ۳
- عذاب: اهل عذاب ۹، ۱۰، ۱۱
- کافران: ۸، ۹، ۱۰ اولاد کافران ۱۱ ; دنیاپرستى کافران ۱، ۲ ; عقاید کافران ۲ ; فرجام کافران ۹ ; مال کافران ۱۱
- کفر: آثار کفر ۱۰ ; کیفر کفر ۹، ۱۰
- مال: اتکاى به مال ۱، ۲ ; ارزش مال ۵ ; علاقه به مال ۴
- هدایت: موانع هدایت ۴