آل عمران ١٩٧
کپی متن آیه |
---|
مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهَادُ |
ترجمه
آل عمران ١٩٦ | آیه ١٩٧ | آل عمران ١٩٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَتَاعٌ»: کالا و نعمت. تمتّع و بهرهمندی. خبر مبتدای محذوفی چون (هُوَ) است که مرجع آن (تَقَلُّب) است. «مَأْوَی»: مکانی که سرانجام بدان پناه میبرند (نگا: آلعمران / . «مِهَاد»: آرامگاه. بِستر.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
إِنَ الَّذِينَ کَفَرُوا لَنْ... (۰) مَتَاعٌ فِي الدُّنْيَا ثُمَ إِلَيْنَا... (۱) أَ فَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْداً حَسَناً... (۱) نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلاً ثُمَ... (۲) فَمَهِّلِ الْکَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ... (۰)
قُلْ إِنَ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ... (۰) مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّهِ... (۰) وَ لاَ يَحْسَبَنَ الَّذِينَ کَفَرُوا... (۰) مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّهِ... (۰) وَ تَرَى الْمَلاَئِکَةَ حَافِّينَ... (۰)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«197» مَتاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ
(بهرهى آنها از اين رفت و آمدها) متاع ناچيزى است، سپس جايگاه ابدى آنان جهنّم است كه بد جايگاهى است.
نکته ها
مشركان مكّه ويهوديان مدينه به خاطر مسافرتهاى تجارتى، سر وسامان داشتند، ولى مسلمانان به خاطر هجرت به مدينه و از دست دادن مال و دارايى وزندگى خود در مكّه و همچنين محاصرهى اقتصادى، در فشار و تنگنا بودند. اين آيه مايهى تسلّى آنهاست.
در روايتى از حضرت على عليه السلام آمده است: «ماخير بخير بعدها النّار» «1» خير و خوشىهايى كه به دنبال آن آتش باشد، ارزشى ندارند. لذّتهاى كوتاه مدّت و عذاب ابدى براى كافران، ولى سختىهاى موقّت و آرامش وآسايش ابدى از آنِ مؤمنان است.
پیام ها
1- انبيا نيز نياز به هشدار دارند، تا در معرض تأثير پذيرى قرار نگيرند. «لا يَغُرَّنَّكَ»
2- اعزام هيأتهاى سياسى، اقتصادى، نظامى، تشكيل جلسات و مصاحبهها از سوى دشمن، شما را فريب ندهد. «لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا»
3- كاميابىهاى مادّى هر اندازه باشد، محدود و ناچيز است. «مَتاعٌ قَلِيلٌ»
4- كاميابىهاى كافران، نشانهى حقّانيت ومحبوبيّت آنان نيست. «مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
مَتاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ (197)
مَتاعٌ قَلِيلٌ: بهره و حظ اندكى است به جهت كوتاهى مدت آن، يا در جنب نعمتى كه خداوند براى مؤمنين مهيا فرموده، تمام نعم دنيا هيچ است. از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مروى است كه فرمود: آنچه در دنيا باشد، نيست مگر مثل آنكه يكى از شما انگشت خود را در دريا فرو برد، پس بايد نظر كند آنچه از دريا به انگشت او چسبيده، با وجود كمى آن سريع الزوال است «1». بنابراين كفار هر چه در تحصيل نعم محقر دنيويه كوشند، عاقبت آن را چشم پوشند. ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ: پس جايگاه آنها جهنم باشد، وَ بِئْسَ الْمِهادُ:
«1» بحار الانوار، جلد 73، صفحه 119، حديث 110.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 335
و بد آرامگاهى و بد موضع گستردهاى است جهنم براى مكافات كفار.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است مؤمنان را به اينكه: بسط در تجارت و زراعت و رفت و آمد كفار و ارائه دادن صنايع آنان و رواج امتعه آنها در شهرها، هر آينه مغرور و فريفته نگرداند ايشان را و توجه آنها را باز ندارد از آنچه خداى تعالى به ايشان مرحمت فرموده كه سرمايه ايمان و نعمت سرمدى باشد، زيرا متاع دنيا فانى، و هرچه بسيار باشد كم، و ثواب آخرتى باقى، و هر قدر كم باشد بسيار خواهد بود؛ و عاقل مؤمن، باقى را مبدل نكند به فانى.
محققين در خصوص اينكه دنيا را حقيقتى نيست بلكه به منزله وهم و خيال است، تشبيه نمودهاند آن را به خواب، كه آدمى آنچه در آن بيند، وقتى بيدار مىشود، اصلا اثرى از آنها نيست؛ و لذا دنيا حكم خواب، و مرگ به منزله بيدارى است، چنانچه فرمود: النّاس نيام اذا ماتوا انتبهوا. مردم خوابند، وقتى مردند بيدار مىشوند؛ وقتى اين خواب به انجام رسيد، ملاحظه شود كه هيچ در دست نخواهد بود، جز عمل.
مروى است روز قيامت دنيا را به صورت پير زالى كبودمو، ازرق چشم، گراز دندان، كريه منظر، قبيح صورت بياورند، و همه مردم او را ببينند. به آنها گويند: اين را مىشناسيد؟ جواب دهند كه نعوذ باللّه او را شناسيم. خطاب شود: اين دنيائى است كه به آن تفاخر مىكرديد و رشك مىبرديد و به سبب آن با هم مخاصمه و قطع رحم مىنموديد. پس دنيا را به جهنم اندازند، دنيا فرياد كند: كجايند دوستان من؟ امر شود دوستان او را به او ملحق سازند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
مَتاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ (197)
ترجمه
برخوردارى اندكى است پس جاى ايشان دوزخ است و آن بد آرامگاهى است.
تفسير
در حديث نبوى است كه حال نعيم دنيا نسبت بآخرت مانند كسى است كه سر انگشت خود را بآب دريا تر نمايد و از آن برخوردار شود
دنيى آنقدر ندا در كه بر او رشك برند
يا وجود و عدمش را غم بيهوده خورند
اين سرائى است كه البته خلل خواهد يافت
خنك آنقوم كه در بند سراى ديگرند
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
مَتاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأواهُم جَهَنَّمُ وَ بِئسَ المِهادُ (197)
دنيايي که انسان را از فيوضات اخروي محروم كند بسيار ناچيز است زيرا باعث جايگاه جهنم ابدي ميشود و بد جايگاهيست.
لذا بزرگان از براي دنيا در مقابل آخرت مثالهايي زدهاند، بعضي تشبيه
جلد 4 - صفحه 466
كردند بمار خوش خط و خال که در باطن سمّ قاتل دارد، بعضي بگوشت گنديده که در دست آدم خورهدار باشد، بعضي بپير زالي که خود را آرايش كرده باشد، بعضي بدرياي عميقي که مورث غرق و هلاكت گردد، بعضي بمزبله که جعلها باو انس گرفته، بعضي بقفس که در آن طير مأخوذ شده، بعضي بحبس که در آن محبوس باشد، و بس است در مذمّت آن فرمايش منسوب بامير المؤمنين عليه السّلام
دار بالبلاء محفوفة و بالقدر موصوفة
و بالاخره اهلش با هزار حسرت ميگذارند و ميروند. بلي اگر انسان عاقل باشد و دنيا را وسيله آخرت بداند و در اينکه چند روزه باقيه تحصيل زاد و توشه براي آخرت نمايد باعمال صالحه و دار عمل بداند که فرمود
الدنيا مزرعة الاخرة
و فرمود
اليوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لا عمل
اينکه را دنياي بلاغ ميگويند و بسيار خوب است و تمام فيوضات آخرت در اينکه دنيا تحصيل ميشود و بايد قدرداني كرد و بهرهبرداري لذا در مقابل اهل دنيا و فريفته شدگان باو ميفرمايد:
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- قدرت و توشه هاى مادى، هر اندازه باشد، ناچیز و اندک است. (لا یغرّنک ... متاع قلیل) على رغم اینکه امکانات مادى کافران به اندازه اى بوده که خطر فریبندگى داشته، خداوند آنها را اندک مى شمارد.
۲- بهره مندى کافران از قدرت و امکانات مادى، محدود و کوتاه است. (متاع قلیل ثمّ ماویهم جهنّم)
۳- توان و امکانات مادى کافران، دلیلى بر حقّانیّت آنان نیست. (لا یغرّنک تقلّب الّذین کفروا فى البلاد. متاع قلیل ثمّ ماویهم جهنّم) تصریح به اندک بودن بهره مندى کافران در دنیا و یادآورى فرجام شوم آنان، اشاره به این معنا دارد که شوکت ظاهرى آنان، نه به خاطر تقرّبشان در پیشگاه خداوند است و نه نشانه حقانیّت آنان.
۴- جهنّم، جایگاه کافران قدرتمند و بهره مند از مواهب مادّى (ثمّ ماویهم جهنّم) «مأوى» به معناى منزل است. (لسان العرب).
۵- جهنّم، بستر و خوابگاه شوم و ناپسند (و بئس المهاد) «مهاد»، به معناى فراش (بستر خواب و استراحت) است. (لسان العرب).
موضوعات مرتبط
- جهنّم: شومى جهنّم ۵
- دنیا: امکانات دنیوى ۱، ۲، ۳ ; قدرت دنیوى ۱، ۲
- کافران: امکانات دنیوى کافران ۲، ۳ ; بطلان کافران ۳ ; فرجام کافران ۴ ; قدرت دنیوى کافران ۲ ; کافران در جهنم ۴
منابع