الحديد ٢١: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۱#link189 | آيات ۱۶ - ۲۴ سوره حديد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۱#link189 | آيات ۱۶ - ۲۴ سوره حديد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۱#link190 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۱#link190 | چرا دل های مؤمنان را قساوت گرفته و در برابر «ذكر خدا»، خاشع نمى شود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۲#link192 | پنج خصلت زندگى دنيا: لهو، لعب، زينت، تفاخر و تكاثر]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۲#link192 | پنج خصلت زندگى دنيا: لهو، | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۲#link193 | مَثَلى براى بيان فريبندگى دنيا]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۲#link193 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۲#link194 | تفاوت معنای آيه: «سَابِقُوا إلى مَغفِرَةٍ مِن رَبّكُم» با آيه: «وَ سَارِعُوا إلى مَغفِرَةٍ...»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۲#link194 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۲#link195 | مراد از اين كه عرض بهشت، مانند عرض آسمان و زمين است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۲#link195 | مراد از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۲#link197 | وجوه متعدد در معناى آيه: «مَا أصَابَ مِن مُصِيبَةٍ فِى الأرضِ وَ لا فِى أنفُسِكُم إلّا فِى كِتَابٍ...»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۲#link198 | سفارش به زهد و عدم وابستگی به دنیا]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۲#link197 | وجوه متعدد در معناى آيه : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۲#link199 | بحث روايتى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۲#link198 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲۲#link199 | | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۶ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۵۸
کپی متن آیه |
---|
سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا کَعَرْضِ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ |
ترجمه
الحديد ٢٠ | آیه ٢١ | الحديد ٢٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سَابِقُوا»: با همدیگر مسابقه دهید. بر یکدیگر پیشی گیرید. «عَرْضُهَا ...»: (نگا: آلعمران / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ سَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ... (۷) وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ (۲) وَ سَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ... (۸)
نزول
ابن شهر آشوب از امامین امام باقر|باقر و امام صادق|صادق علیهماالسلام روایت کند که این قسمت از آیه «ذلِک فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَنْ یشاءُ» و آیه ۳۲ سوره نساء «وَلاتَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکمْ عَلى بَعْضٍ» درباره امام مرتضى علیهالسلام نازل گردیده است.[۱]
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۲۴ سوره حديد
- چرا دل های مؤمنان را قساوت گرفته و در برابر «ذكر خدا»، خاشع نمى شود
- پنج خصلت زندگى دنيا: لهو، لعب، زينت، تفاخر و تكاثر
- مَثَلى براى بيان فريبندگى دنيا
- تفاوت معنای آيه: «سَابِقُوا إلى مَغفِرَةٍ مِن رَبّكُم» با آيه: «وَ سَارِعُوا إلى مَغفِرَةٍ...»
- مراد از اين كه عرض بهشت، مانند عرض آسمان و زمين است
- وجوه متعدد در معناى آيه: «مَا أصَابَ مِن مُصِيبَةٍ فِى الأرضِ وَ لا فِى أنفُسِكُم إلّا فِى كِتَابٍ...»
- سفارش به زهد و عدم وابستگی به دنیا
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ «21»
از هم سبقت بگيريد و براى رسيدن به مغفرتى از پروردگارتان و بهشتى كه پهنايش همچون پهناى آسمان و زمين است و براى كسانى آماده شده كه به خدا و پيامبرانش ايمان دارند، اين فضل خداست، به هر كه بخواهد مىدهد و خداوند صاحب فضل و فزون بخشى بزرگ است.
نکته ها
در آيه قبل، سخن اين بود كه نتيجه كارهاى دنيوى يا عذاب شديد است و يا مغفرت و رضوان، در اين آيه بر سبقت و پيشىگرفتن از يكديگر جهت رسيدن به فضل و رحمت الهى، تأكيد شده است.
مسابقه معنوى در قرآن
با كمى تأمل در آيه به شرايط و ويژگىهاى مسابقه معنوى پىمىبريم، از جمله:
شركت براى همگان آزاد است. «سابِقُوا»
مورد مسابقه معنويات است. «مَغْفِرَةٌ»
برگزار كننده آن، خداوند است. «سابِقُوا»
جوايز آن از قبل تعيين شده است. «أُعِدَّتْ»
زمان و مكان خاص ندارد. «سابِقُوا» مطلق است.
جلد 9 - صفحه 479
نوع جايزه و ويژگىهاى آن روشن است. «جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ»
جايزه بر اساس فضل الهى است. «ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ»
در جوايز هيچ گونه محدوديّتى نيست. «ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ»
پیام ها
1- هنگام طرد يك امر ناپسند، بايد جايگزين مناسبى ارائه داد. مَتاعُ الْغُرُورِ ...
سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ ... به جاى اينكه به سوى تفاخر و تكاثر (كه در آيه قبل بود) سبقت بگيريد به سوى مغفرت و بهشت سبقت بگيريد.
2- آنچه به كارهاى خير ارزش مىدهد، سرعت و سبقت است. سابِقُوا ...
3- بخشش و آمرزش از شئون ربوبيّت است. «مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ»
4- اول بخشيده شدن و سپس به بهشت وارد شدن. مَغْفِرَةٍ ... وَ جَنَّةٍ ...
5- با بالا بردن شناخت و معرفت نسبت به دنيا و آخرت، انتخاب را بر مردم آسان كنيد. فَتَراهُ مُصْفَرًّا ... ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً ... جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ ...
6- گذشت از دنيايى كه متاعش اندك و فريبنده است، شما را به بهشتى مىرساند كه وسعتش، وسعت آسمان و زمين است. كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ ...
7- ايمان به همهى پيامبران، لازمه ايمان به خداست. «آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ»
8- بهشت، فضل خداوند به مؤمنان است. «ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ»
9- نسبت به بهشتى يا جهنّمى بودن افراد داورى نكنيم كه خداوند در قيامت، با فضلش رفتار مىكند و چه بسا دوزخيان نزد ما، بهشتيان نزد خداوند باشند.
«يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ «21»
بعد از تحقير دنيا، ترغيب فرمايد به مسابقه اسباب مغفرت كه علت تامه نجات از عذاب نيران و فوز به نعيم جنان است:
سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ: سبقت و پيشى بگيريد به سوى موجبات آمرزشى كه واقع شود، مِنْ رَبِّكُمْ: از جانب پروردگار شما. از جمله موجبات مغفرت است: توبه، استغفار، نمازهاى واجبه، روزه، صدقه، حج، جهاد، حضور جماعت، و مسابقت به صف اول و تكبير اول، تبعيت حضرت رسالت و ولايت آل عصمت عليهم السّلام كه سبب آمرزش است. وَ جَنَّةٍ عَرْضُها: و پيشى بگيريد به بهشتى كه پهناى آن، كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ: مانند پهناى آسمان و زمين است كه همه را صحائف و به يكديگر وصل كنند، و هرگاه عرض آن به اين مثابه باشد طول آن در چه مرتبه باشد.
تنبيه: علما را در ذكر عرض بدون طول چند وجه است: 1- عظم عرض، دال است بر عظم طول. 2- آنكه طول بدون عرض ممكن است، اما عرض بدون طول ممكن نيست. 3- آنكه عرض بهشت مثل آسمان و زمين است، اما
«1» منهج الصادقين، جلد 9، صفحه 188.
جلد 13 - صفحه 40
طول آن به غير از خدا كسى نمىداند. 4- عرض اينجا به معنى بسط است مانند آيه «فَذُو دُعاءٍ عَرِيضٍ» و چون بهشت در آسمان هفتم است چنانچه در احاديث ثابت گشته، پس منافات نداشته باشد به آنكه عرض آن مانند عرض آسمان و زمين باشد.
در خبر است كه جبرئيل اراده نمود طول بهشت را بداند، سى هزار سال بپريد، ضعيف شد، از حق تعالى مدد قوت خواست، حق تعالى او را قوت داد، سى هزار مرتبه و هر مرتبه سى هزار سال بپريد؛ پس عرض كرد: خدايا بيشتر طى كردهام يا گذشتهام؟ حورى از خيمه خود آواز داد: اى روح اللّه، چرا زحمت خود مىدهى، به خدا در اين مدت كه مىپرى از ملك [مالك من] بيرون نرفتهاى جبرئيل گفت: تو كيستى؟ گفت: من حورىام از حوريان كه مخلوق شدهام براى مؤمنى از مؤمنان. «1» اين بهشت متصف به اين صفت، أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ: مهيا كرده شده است براى كسانى كه، آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ: ايمان آورند به خدا و پيغمبران او، ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ: آنچه موعود شده از مغفرت و بهشت، فضل خدا و كرم او است، چه نعم باقى را جزاى قليل فانى قرار داده؛ و اگر اقتصار فرمايد در جزا بقدر آنچه بنده به عمل آن مستحق شده، هر آينه بر سبيل عدل خواهد بود لكن به فضل خود زياده بر قدر استحقاق بدو كرامت فرمايد.
بعضى گفتهاند: هيچكس به خير دنيا و آخرت نمىرسد مگر به فضل الهى، زيرا او سبحانه اگر ما را امر به طاعت نمىكرد و طريق اهتدا براى ما تبيين نمىفرمود و در عمل صالح توفيق نمىداد، به نعيم ابدى و سعادت جاودانى مستفيض نمىشديم؛ پس همه از فضل سبحانى باشد. و ديگر آنكه خداوند منان به فضل و احسان، لطف فرموده به آنچه سبب ارشاد و هدايت ما باشد از اعطاء عقل و تمكين و ارسال رسل و انزال كتب و ازاحه علت و
«1» منهج الصادقين، جلد 9، صفحه 188.
جلد 13 - صفحه 41
تعريض ثواب و تهديد از عقاب نموده نسبت به عموم مكلفين براى اتمام حجت بر آنان.
يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ: عطا فرمايد آن را به عنايت خود هر كه را مىخواهد از اهل ايمان بدون ايجاب، وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ: و خدا صاحب فضل بزرگ است بر مؤمنان، هم در دنيا به توفيق ايمان و طاعت، و هم در آخرت به مغفرت و جنت.
(آية 22)
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ «21» ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «22» لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ «23» الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَ يَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ مَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ «24» لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ «25»
ترجمه
57/ 25- 21
پيشى بگيريد بر يكديگر بسوى آمرزشى از پروردگارتان و بهشتى كه وسعت آن مانند وسعت آسمان و زمين است آماده شده براى آنانكه ايمان آوردند بخدا و پيمبرانش اينست فضل خدا عطا ميكند آنرا بهر كه بخواهد و خداوند صاحب تفضّل بزرگ است
نمىرسد هيچ مصيبتى در زمين و نه در نفوس شما مگر آنكه در كتابى است پيش از آنكه بيافرينيم آنها را همانا اين بر خدا آسان است
تا غمگين نشويد بر آنچه فوت شد از شما و شاد نشويد بآنچه داد شما را و خدا دوست ندارد هيچ متكبّر فخر كننده را
آنانكه بخل ميكنند و امر ميكنند مردم را به بخل و هر كه رو گردان شود پس همانا خدا او است بىنياز ستوده
بتحقيق فرستاديم پيغمبران خود را با دلائل روشن و فرستاديم با ايشان كتاب و ميزان را تا قيام نمايند مردم بعدل و نازل نموديم آهن را كه در آن عذابى سخت است و منفعتها براى مردم و تا معلوم كند خدا كسى را كه يارى ميكند او و پيغمبرانش را با آنكه غائبند همانا خدا نيرومند توانا است.
تفسير
خداوند متعال بعد از مذمّت از اقبال بدنيا ترغيب فرموده اقبال بآخرت را باين تقريب كه سبقت گيريد بر يكديگر بجانب آمرزش خدا و تحصيل رضاى او چون بنده هر قدر مراقب رفتار خود باشد باز خالى از قصور و تقصير نيست و بشتابيد بسوى بهشتى كه وسعت و فراخى آن مانند وسعت و گنجايش آسمان و زمين است و اينك در باطن اين عالم موجود ميباشد و معدّ و مهيّا و آماده براى اهل
جلد 5 صفحه 150
ايمان بخدا و پيمبران و اوصياء ايشان است يا بهشتى كه پهناى آن مانند پهناى آسمان و زمين است وقتى آن دو مبسوط شوند و در ازاى آنرا جز خدا كسى نداند و فعلا مهيّا و آماده شده براى اهل ايمان در آسمان هفتم و بعدا فانى و دو مرتبه موجود ميشود بخواست خداوند چنانچه مفسّرين فرمودهاند و در هر حال بهشت جاويد با اين عرض و طول در مقابل اعمال ناچيز بندگان نيست بلكه بتفضّل و عنايت الهى است و آنان بآن اعمال هم بلطف او و بيان احكام و توفيق طاعت موفق شدند پس همه بتفضّل الهى است كه بهر كس خواسته فرموده و او صاحب فضل بىنهايت است قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كمترين اهل بهشت از حيث منزل كسى است كه منزلى دارد كه اگر تمام جن و انس بر او وارد شوند وسعت دارد از جهت خوردنى و آشاميدنى چنانچه در سوره حج گذشت و هر مصيبت و بلائى كه مردم بآن مبتلا شوند خواه مالى و زمينى باشد از قبيل خشكى و قحطى و آفت زدگى و خواه جانى و بدنى مانند مرض و عيب و نقص و ماتمزدگى و غيرها در لوح محفوظ و كتاب مرقوم الهى ثبت شده و مقدّر بتقدير او است قبل از آنكه خداوند نفوس بندگانرا ايجاد فرمايد و اين ثبت و تقدير با زيادى آن براى خدا آسان است و نتيجه آن آنست كه بندگان وقتى بدانند هر چه هست از نعمت و نقمت و بلا و محنت و مرض و عافيت بتقدير الهى است محزون نميشوند بآنچه از دستشان رفته و خوشحال نميشوند بآنچه بدستشان رسيده يا خدا بآنها داده چون أتاكم بقصر بمعناى اتيان نه اعطاء نيز قرائت شده و آن مناسبتر است براى معادل شدن با فاتكم كه در جمله سابقه ذكر شده است و بر حسب روايات ائمه اطهار اين خلق كه عدم حزن از بلا و عدم سر و راز عطا باشد از لوازم زهد در دنيا است كه عقلا و شرعا ممدوح است و عكس آن كه جزع در مصائب و سرور مفرط از مواهب و مناصب و مال و جاه دنيوى است بسيار مذموم است و لازمه آن تكبر و افتخار نمودن بر غير است باين عناوين و خداوند هيچ متكبّر و مفاخرى را دوست ندارد و از لوازم محبّت مفرط بمال و جاه دنيوى بخل نمودن از انفاق آن دو است در راه خدا و امر نمودن مردم را قولا و عملا ببخل و آن از بدترين رذائل اخلاقى است كه شخص بسبب آن از رحمت خدا دور
جلد 5 صفحه 151
و منفور خلق حتّى اهل و عيال ميشود و كسى كه باين دستورات پشت كند و عمل ننمايد بخودش ستم نموده خدا بىنياز از اعمال بندگان و اخلاق آنها است چون غنىّ بالذّات و حميد و محمود و ستوده و پسنديده در تمام صفات و افعال است و بنابر اين قول خداوند الّذين يبخلون و يأمرون الناس بالبخل محتمل است بدل از كلّ مختال فخور باشد و محتمل است مبتدا باشد كه خبر آن حذف شده براى دلالت كلام بعد بر آن و خداوند براى لطفيكه به بندگان دارد پيغمبران را با معجزات ظاهره فرستاده و نازل فرموده با ايشان كتاب سماوى و قانون عدل الهى را كه مستفاد از كتاب است بوسيله امام چنانچه قمى ره نقل فرموده كه ميزان امام است و بعضى گفتهاند خداوند از آسمان ترازو براى انبيا فرستاده كه بآن وزن شود اشياء و در جوامع آنرا نسبت بحضرت نوح نقل نموده كه جبرئيل براى او ترازو آورد و گفت قومت را امر نما بآن وزن نمايند و نيز خداوند نازل فرموده فيض وجود را از عالم بالا بمراتب ادنى كه از آن جمله آهن است كه آلات حرب از آن ساخته ميشود و منافع وجود آن در دنيا بسيار است و كمتر صنعتى است كه آهن در آن بكار نرود در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه خداوند عز و جل نازل نموده است چهار بركت را از آسمان بزمين و آن آهن است و آتش و آب و نمك و ظاهرا مراد از آسمان جهت اعلى است و در بعضى از روايات ذكر شده كه ذو الفقار امير المؤمنين آهنى است كه خداوند آنرا از آسمان نازل فرمود براى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و او آنرا بآن حضرت داد كه با دشمنان خدا جنگ كند و در هر حال نزول و ايجاد آهن براى آن بود كه مردم از آن منتفع شوند و براى آنكه مجاهدين در راه خدا و نصرت انبياء عليهم السّلام از غير آنها ممتاز گردند در خارج و باين صفت مشهود حضرت احديّت شوند و معلوم گردد كه چه كس مؤمن بغيب است كه خداى ناديده و پيغمبران را در حال حضور و غيابشان يكسان نصرت مينمايد و آلات آهنين را در قتل اعداء آنان بكار ميبرد و پوشيده نماند كه خدا توانا و نيرومند و قوى و غالب و قاهر است و احتياج بنصرت بندگان ندارد و براى آنكه مردم بكمال لايق خودشان برسند و بعزت دنيا و ثواب آخرت نائل شوند آنانرا دعوت بايمان و جهاد با كفار
جلد 5 صفحه 152
ميفرمايد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
سابِقُوا إِلي مَغفِرَةٍ مِن رَبِّكُم وَ جَنَّةٍ عَرضُها كَعَرضِ السَّماءِ وَ الأَرضِ أُعِدَّت لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِكَ فَضلُ اللّهِ يُؤتِيهِ مَن يَشاءُ وَ اللّهُ ذُو الفَضلِ العَظِيمِ «21»
سبقت بگيريد بر يكديگر بسوي مغفرت از پروردگار خود و بسوي بهشتي که سعه و پهناي آن مثل سعه آسمان و زمين است که مهيا شده از براي كساني که ايمان به خدا و رسول خدا دارند اينست فضل خداي متعال ميدهد او را هر که را بخواهد و خداوند صاحب فضل عظيم است.
سابِقُوا إِلي مَغفِرَةٍ مِن رَبِّكُم يعني اسباب مغفرت الهي را تحصيل كنيد
جلد 16 - صفحه 436
که اهمّ آنها ايمان است و توبه و اعمال صالحه که هر يك آنها چه اندازه موجب مغفرت الهي ميشود.
وَ جَنَّةٍ عَرضُها كَعَرضِ السَّماءِ وَ الأَرضِ جايي که عرض آن به اينکه توسعه باشد البته طول آن زيادتر است و ممكن است مراد سعه بهشت باشد که اگر تمام جنّ و انس و ملائكه و حور و غلمان در آن باشند هر كدام به قدر مدّ بصر جاي دارند و مسابقه بسوي بهشت به تكميل ايمان و ازدياد اعمال صالحه و مراعات شرائط قبول و ترك معاصي و تكميل صفات حميده و ازاله اخلاق رذيله است.
أُعِدَّت لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ که ايمان به وحدانيت حقّ و جامعيت جميع صفات كمال و جلال و جمال و تصديق جميع فرمايشات او و ايمان به رسل اينكه تمام آنها فرستاده خدا هستند و داراي جميع شرائط رسالت و جميع فرمايشات آنها حقّ و صدق است و خالي از جميع موانع نبوت هستند.
ذلِكَ فَضلُ اللّهِ يُؤتِيهِ مَن يَشاءُ که مكرّر گفته شد که تمام از راه تفضل است نه استحقاق و من يشاء همان كساني هستند که براي آنها مهيا شده و معدّ شده.
وَ اللّهُ ذُو الفَضلِ العَظِيمِ تفضلات آن مثل سعه رحمت او و نعم او حد و حصر ندارد هر قدر گفته شود كم گفته شده غير متناهيست آخر و تماميت ندارد آنهم هر تفضلي كوچك نيست كمال عظمت را دارد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 21)- یک مسابقه بزرگ معنوی! بعد از بیان ناپایداری جهان و لذات آن، و این که مردم در سرمایههای کم ارزش این جهان نسبت به یکدیگر تفاخر و تکاثر میجویند، در اینجا مردم را به یک مسابقه عظیم روحانی در طریق کسب
ج5، ص106
آنچه پایدار است و سزاوار هرگونه تلاش و کوشش دعوت کرده، میفرماید: «و به پیش تازید برای رسیدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتی که پهنه آن مانند آسمان و زمین است و برای کسانی که به خدا و رسولانش ایمان آوردهاند آماده شده است» (سابِقُوا إِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ).
در حقیقت مغفرت پروردگار کلید بهشت است همان بهشتی که پهنه آسمان و زمین را فرا میگیرد، و از هم اکنون آماده برای پذیرائی مؤمنان است تا کسی نگوید بهشت نسیه است و بر نسیه دل نباید نهاد.
این نکته شایسته توجه است که پیشی گرفتن به سوی مغفرت پروردگار از طریق اسباب آن است، مانند توبه و جبران طاعات فوت شده و اصولا اطاعت پروردگار و پرهیز از معاصی است.
و در پایان آیه میافزاید: «این فضل خداوند است که به هر کس بخواهد میدهد و خداوند صاحب فضل عظیم است» (ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ).
یقینا آن چنان بهشت گسترده، با آن مواهب عظیمش چیزی نیست که انسان با این اعمال ناچیز به آن برسد، و این تنها فضل و رحمت و لطف الهی است که آن پاداش عظیم را در مقابل این قلیل قرار داده، و از او نیز جز این انتظار نیست.
چرا که پاداشها همیشه به مقیاس اعمال نیست بلکه به مقیاس کرم پاداش دهنده است.
نکات آیه
۱ - هدف و آرمان انسان، باید دستیابى به سعادت و نیکبختى اخروى باشد; نه مظاهر فریبنده دنیا. (و ما الحیوة الدنیا إلاّ متع الغرور . سابقوا إلى مغفرة من ربّکم و جنّة)
۲ - انسان ها، باید دنیا را میدان مسابقه جهت دست یافتن به بهشت و آمرزش الهى قرار دهند. (و ما الحیوة الدنیا إلاّ متع الغرور . سابقوا إلى مغفرة من ربّکم و جنّة)
۳ - تلاش هرچه بیشتر انسان ها، براى رسیدن به غفران الهى و بهشت جاودان، توصیه خداوند به آنان (سابقوا إلى مغفرة من ربّکم و جنّة)
۴ - دنیا، عرصه مسابقه و تلاش براى کسب سعادت اخروى (بهشت پهناور) است; نه میدان بازى، آرایش، فخرفروشى و فزون خواهى. (سابقوا إلى مغفرة من ربّکم و جنّة)
۵ - رقابت در کارهاى پسندیده، امرى است شایسته و مورد سفارش خداوند. (سابقوا إلى مغفرة من ربّکم)
۶ - دستیابى به بهشت، در گرو جلب غفران و آمرزش الهى است. (سابقوا إلى مغفرة من ربّکم و جنّة)
۷ - غفران الهى نسبت به بندگان در قیامت، چنان عظیم است که در تصور کسى نمى گنجد. (سابقوا إلى مغفرة من ربّکم) نکره و مبهم آمدن «مغفرة»، مى تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.
۸ - آمرزش و چشم پوشى از گناه بندگان در قیامت، جلوه ربوبیت و پروردگارى خداوند (سابقوا إلى مغفرة من ربّکم)
۹ - وسعت بهشت، به اندازه وسعت همه آسمان ها و زمین است. (و جنّة عرضها کعرض السّماء و الأرض) واژه «عرض» در آیه شریفه معادل «سعه» است - نه مقابل طول - و «ال» در «السماء» جنسیه مى باشد. بنابراین «السماء»; یعنى، همه آسمان ها.
۱۰ - بهشت موعود، هم اکنون موجود و آماده است.* (أُعدّت للذین ءامنوا) به کار رفتن تعبیر «اُعدّت» (آماده شده است) به صورت فعل ماضى، بیانگر مطلب یاد شده است.
۱۱ - بهشت، براى کسانى آماده شده است که به خداوند و پیامبران او ایمان دارند. (أُعدّت للذین ءامنوا باللّه و رسله)
۱۲ - اسلام، بر پایه ایمان به خداوند و همه پیامبران استوار است. (للذین ءامنوا ... و رسله) جمع آمدن «رسل»، بیانگر این است که، فرق گذاشتن میان پیامبران پذیرفته نیست و انسان مسلمان، باید به همه پیامبران الهى ایمان داشته باشد.
۱۳ - انکار هر یک از پیامبران الهى، موجب خروج انسان از دایره اسلام است. (للذین ءامنوا باللّه و رسله)
۱۴ - ادیان آسمانى و پیامبران الهى، از نظر اهداف و جهت گیرى هاى اعتقادى و رفتارى، مشترک و همسو هستند. (أُعدّت للذین ءامنوا باللّه و رسله)
۱۵ - ادیان آسمانى، سلسله اى واحد و به هم پیوسته است. (للذین ءامنوا باللّه و رسله)
۱۶ - آمرزش گناه بندگان و اعطاى بهشت پهناور به آنان، جلوه فضل و فزون بخشى خداوند به آنان است; نه استحقاق ایشان. (سابقوا إلى مغفرة من ربّکم و جنّة ... ذلک فضل اللّه)
۱۷ - خداوند، هر کس را که مشیتش تعلق بگیرد، از فضل و عطاى خویش بهره مند مى سازد. (ذلک فضل اللّه یؤتیه من یشاء)
۱۸ - خداوند، صاحب فضل و فزون بخشى است. (و اللّه ذو الفضل)
۱۹ - فضل و فزون بخشى خداوند نسبت به بندگان، بس بزرگ و شکوهمند است. (و اللّه ذو الفضل العظیم)
موضوعات مرتبط
- آخرت: تلاش براى آخرت ۲
- آسمان: وسعت آسمان ۹
- آمرزش: آثار آمرزش ۶; تلاش براى آمرزش ۳
- ادیان آسمانى: اهداف ادیان آسمانى ۱۴; پیوستگى ادیان آسمانى ۱۵; هماهنگى ادیان آسمانى ۱۴
- اسلام: ارکان اسلام ۱۲
- اسماء و صفات: ذوالفضل العظیم ۱۸
- انبیا: آثار تکذیب انبیا ۱۳; اهداف انبیا ۱۴; هماهنگى انبیا ۱۴
- انسان: آرزوى انسان ۱; آمرزش اخروى انسان ها ۸; مسؤولیت انسان ها ۲
- ایمان: ایمان به انبیا ۱۱، ۱۲; ایمان به خدا ۱۱، ۱۲
- بهشت: آمادگى بهشت ۱۰، ۱۱; تلاش براى بهشت ۳، ۴; زمینه بهشت ۲; مسابقه براى بهشت ۲; منشأ بهشت ۱۶; موجبات بهشت ۶; وسعت بهشت ۹
- بهشتیان :۱۱
- تفاخر: اجتناب از تفاخر ۴
- تکاثر: اجتناب از تکاثر ۴
- خدا: آثار مشیت خدا ۱۷; آمرزشهاى خدا ۳، ۶، ۸; توصیه هاى خدا ۳، ۵; زمینه آمرزشهاى خدا ۲; عظمت آمرزشهاى خدا ۷; عظمت فضل خدا ۱۹; نشانه هاى ربوبیت خدا ۸; نشانه هاى فضل خدا ۱۶
- دنیا: رابطه دنیا و آخرت ۲; نقش دنیا ۴
- دنیاطلبى: اهمیت اجتناب از دنیاطلبى ۱
- زمین: وسعت زمین ۹
- زینت طلبى: اجتناب از زینت طلبى ۴
- سعادت: تلاش براى سعادت اخروى ۴; زمینه سعادت اخروى ۴
- سعادت طلبى: اهمیت سعادت طلبى ۱
- عمل: فرصت عمل ۲، ۴; مسابقه در عمل خیر ۵
- فضل خدا: مشمولان فضل خدا ۱۷
- کفر: موجبات کفر ۱۳
- گناه: آمرزش گناه ۸
- گناهکاران: منشأ آمرزش گناهکاران ۱۶
- لعب: اجتناب از لعب ۴
- مؤمنان: فضایل مؤمنان ۱۱; مؤمنان در بهشت ۱۱
منابع
- ↑ البرهان فی تفسیر القرآن.