الحديد ٢٢
کپی متن آیه |
---|
مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لاَ فِي أَنْفُسِکُمْ إِلاَّ فِي کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَ ذٰلِکَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ |
ترجمه
الحديد ٢١ | آیه ٢٢ | الحديد ٢٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مُصِیبَةٍ»: رخداد در معنی عام خود (نگا: فی ظلال القرآن) اعم از خیر یا شر. «کِتَابٍ»: لوح محفوظ. علم خدا (نگا: انعام / ، یس / ). «نَبْرَأَهَا»: آن را بیافرینیم. مراد آفرینش زمین و انسانها و بطور کلی همه کائنات است. «یَسِیرٌ»: ساده. آسان. با قیاس به علم خدا، زمان گذشته و حال و آینده، و مشکل و مشکلتر و مشکلترین، و آسان و آسانتر و آسانترین، معنی ندارد. جهان برابر نقشه و طرح قبلی خدا ساخته شده است و همه چیز در آن دقیق و اندازهگیری گشته است، و لذا چیزی ناسنجیده و خودسرانه رخ نمیدهد و خارج از نقشه پیاده نمیگردد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
شأن نزول آیات ۲۲ و ۲۳:
امام صادق علیهالسلام فرماید: هنگامى که سر مبارک حسین بن على علیهالسلام را نزد یزید بن معاویه لعنهالله آوردند على بن الحسین و دختران امیرالمؤمنین علیهمالسلام را نیز وارد بارگاه یزید نمودند و دست و کتف على بن الحسین در این هنگام به غل و زنجیر بسته شده بود.
یزید به عنوان شماتت به على بن الحسین رو کرد و گفت: شکر و سپاس مر خدائى راست که پدر تو را به قتل رسانید. زین العابدین در پاسخ او فرمود: لعنت خدا بر کسانى باد که به چنین قتل ناروائى اقدام کردند.
یزید از جواب على بن الحسین در خشم شد دستور داد گردن او را بزنند. على بن الحسین فرمود: اى یزید اگر تو مرا بکشى چه کسى این دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله را به منازل ایشان در مدینه خواهد رسانید. در حالتى که آنان سرپرست و محرمى جز من ندارند.
در اینجا خشم یزید فرو نشست و گفت: اى على بن الحسین جز تو دیگرى آنان را به منازل خویش نخواهد رسانید سپس دستور داد سوهانى حاضر کردند و خود با دست خویش به وسیله سوهان زنجیر گردن على بن الحسین را برید و از گردن او بیرون آورد سپس گفت: اى ابومحمد آیا میدانى چرا زنجیر را از گردن تو باز کردم. فرمود: بلى، خواست بدین وسیله منتى بر ما گذاشته باشى. یزید گفت: آرى به خدا قسم جز این قصد دیگرى نداشتم سپس این آیه را خواند «وَ ما أَصابَکمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کسَبَتْ أَیدِیکمْ؛ آنچه رنج و مصیبت به شما برسد از اثر اعمالى است که انجام داده اید».
على بن الحسین فرمود: اى یزید این آیة درباره ما نازل نشده است بلکه این آیات (آیه ۲۲ و آیه ۲۳ این سوره) درباره ما نازل شده است و آن را قرائت کرد و فرمود: زیرا ما از آن کسانى هستیم که اگر چیزى از ما در این دنیا فائت شده و از دست برود، دلتنگ و آزرده خاطر نمى شویم و نیز اگر اقبال و خوبى به ما برسد شادخاطر و مغرور نگردیم.[۱]
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۲۴ سوره حديد
- چرا دل های مؤمنان را قساوت گرفته و در برابر «ذكر خدا»، خاشع نمى شود
- پنج خصلت زندگى دنيا: لهو، لعب، زينت، تفاخر و تكاثر
- مَثَلى براى بيان فريبندگى دنيا
- تفاوت معنای آيه: «سَابِقُوا إلى مَغفِرَةٍ مِن رَبّكُم» با آيه: «وَ سَارِعُوا إلى مَغفِرَةٍ...»
- مراد از اين كه عرض بهشت، مانند عرض آسمان و زمين است
- وجوه متعدد در معناى آيه: «مَا أصَابَ مِن مُصِيبَةٍ فِى الأرضِ وَ لا فِى أنفُسِكُم إلّا فِى كِتَابٍ...»
- سفارش به زهد و عدم وابستگی به دنیا
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «22»
هيچ مصيبتى در زمين و نه در جسم و جانتان به شما نرسد، مگر آن كه پيش از آنكه آن را پديد آوريم در لوحى ثبت است، همانا اين امر بر خداوند آسان است.
جلد 9 - صفحه 480
نکته ها
«نَبْرَأَها» از «برء» به معنى پديد آوردن است. خداوندى كه زمين را پديد آورده و انسان را آفريده است، براى آنها مشكلات و مصائبى نيز قرار داده است، همچون زلزله و قحطى و سيل براى زمين و بيمارى و جراحت و مردن براى انسان.
در متون تاريخى آمده است كه يزيد به اهل بيت امام حسين عليه السلام كه در دست او اسير بودند، گفت: مصيبتى كه بر شما وارد شد بخاطر عملكرد خود شما بود و آيه 30 سوره شورى را خواند كه ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ .... امام سجاد عليه السلام در پاسخ فرمود:
اين آيه درباره ما نازل نشده و سپس آيه مورد بحث را قرائت فرمود. يعنى خداوند از پيش مقرّر كرده بود كه ما چنين سختىها و مشكلاتى را براى حفظِ دين او تحمّل كنيم.
در حديث مىخوانيم: بلاها براى ظالم وسيله ادب و هشدار است، ولى براى مؤمنان وسيله آزمايش و رشد و براى انبيا وسيله دريافت درجات و براى اولياى خدا وسيلهى دريافت كرامت است. «البلاء للظالم أدب و للمؤمن امتحان و للانبياء درجة و للاولياء كرامة» «1»
پیام ها
1- حوادث طبيعى همچون سيل و زلزله كه موجب تخريب منازل و مزارع «مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ» و يا جراحات و مرگ و مير «فِي أَنْفُسِكُمْ» مىشود، بر اساس نظام از پيش پايهگذارى شده الهى است، نه امورى تصادفى كه از تحت قدرت خداوند خارج باشد. «إِلَّا فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها»
2- هستى، حساب و كتاب دارد و تمام پديدهها، پيش از وقوع، ثبت است. ما أَصابَ ... إِلَّا فِي كِتابٍ
3- هيچ حادثهاى براى خداوند تازگى ندارد. «فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها»
4- از احاطه خداوند بر تمام حوادث طبيعى تعجّب نكنيد. «إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ»
«1». تفسيرنمونه و بحار، ج 64، ص 235.
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 481
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «22»
بعد از تبيين ثواب به طاعات، بيان طوارى مصائب و ابتلائات را فرمايد:
ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ: نرسد و نخواهد رسيد هيچ بليه و داهيهاى: فِي الْأَرْضِ:
در زمين مانند قحطى و گرانى و نقصان اموال و زراعات و ميوهجات و غير آن، وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ: و نه در نفسهاى شما مانند امراض و آلام و غموم و موت اقربا و احبّا و انواع عاهات و آفات و غير آن، إِلَّا فِي كِتابٍ: مگر آنكه ثبت كرده شده است در لوح محفوظ، مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها: پيش از آنكه بيافرينيم نفسها را يا زمين را، يا مصيبت را تا ملائكه به آن استدلال كنند بر آنكه خداوند سبحان، عالم بالذات و حقايق اشياء را پيش از وقوع آن مىداند. إِنَّ ذلِكَ: بدرستى كه اثبات مصائب در لوح محفوظ و ايجاد آن در آن با وجود بسيارى آن، عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ: بر خدا آسان است جهت غناى سبحانى در آن از عده و مده، اگرچه دشوار است بر بندگان.
(آية 23)
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ «21» ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «22» لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ «23» الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَ يَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ مَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ «24» لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ «25»
ترجمه
57/ 25- 21
پيشى بگيريد بر يكديگر بسوى آمرزشى از پروردگارتان و بهشتى كه وسعت آن مانند وسعت آسمان و زمين است آماده شده براى آنانكه ايمان آوردند بخدا و پيمبرانش اينست فضل خدا عطا ميكند آنرا بهر كه بخواهد و خداوند صاحب تفضّل بزرگ است
نمىرسد هيچ مصيبتى در زمين و نه در نفوس شما مگر آنكه در كتابى است پيش از آنكه بيافرينيم آنها را همانا اين بر خدا آسان است
تا غمگين نشويد بر آنچه فوت شد از شما و شاد نشويد بآنچه داد شما را و خدا دوست ندارد هيچ متكبّر فخر كننده را
آنانكه بخل ميكنند و امر ميكنند مردم را به بخل و هر كه رو گردان شود پس همانا خدا او است بىنياز ستوده
بتحقيق فرستاديم پيغمبران خود را با دلائل روشن و فرستاديم با ايشان كتاب و ميزان را تا قيام نمايند مردم بعدل و نازل نموديم آهن را كه در آن عذابى سخت است و منفعتها براى مردم و تا معلوم كند خدا كسى را كه يارى ميكند او و پيغمبرانش را با آنكه غائبند همانا خدا نيرومند توانا است.
تفسير
خداوند متعال بعد از مذمّت از اقبال بدنيا ترغيب فرموده اقبال بآخرت را باين تقريب كه سبقت گيريد بر يكديگر بجانب آمرزش خدا و تحصيل رضاى او چون بنده هر قدر مراقب رفتار خود باشد باز خالى از قصور و تقصير نيست و بشتابيد بسوى بهشتى كه وسعت و فراخى آن مانند وسعت و گنجايش آسمان و زمين است و اينك در باطن اين عالم موجود ميباشد و معدّ و مهيّا و آماده براى اهل
جلد 5 صفحه 150
ايمان بخدا و پيمبران و اوصياء ايشان است يا بهشتى كه پهناى آن مانند پهناى آسمان و زمين است وقتى آن دو مبسوط شوند و در ازاى آنرا جز خدا كسى نداند و فعلا مهيّا و آماده شده براى اهل ايمان در آسمان هفتم و بعدا فانى و دو مرتبه موجود ميشود بخواست خداوند چنانچه مفسّرين فرمودهاند و در هر حال بهشت جاويد با اين عرض و طول در مقابل اعمال ناچيز بندگان نيست بلكه بتفضّل و عنايت الهى است و آنان بآن اعمال هم بلطف او و بيان احكام و توفيق طاعت موفق شدند پس همه بتفضّل الهى است كه بهر كس خواسته فرموده و او صاحب فضل بىنهايت است قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كمترين اهل بهشت از حيث منزل كسى است كه منزلى دارد كه اگر تمام جن و انس بر او وارد شوند وسعت دارد از جهت خوردنى و آشاميدنى چنانچه در سوره حج گذشت و هر مصيبت و بلائى كه مردم بآن مبتلا شوند خواه مالى و زمينى باشد از قبيل خشكى و قحطى و آفت زدگى و خواه جانى و بدنى مانند مرض و عيب و نقص و ماتمزدگى و غيرها در لوح محفوظ و كتاب مرقوم الهى ثبت شده و مقدّر بتقدير او است قبل از آنكه خداوند نفوس بندگانرا ايجاد فرمايد و اين ثبت و تقدير با زيادى آن براى خدا آسان است و نتيجه آن آنست كه بندگان وقتى بدانند هر چه هست از نعمت و نقمت و بلا و محنت و مرض و عافيت بتقدير الهى است محزون نميشوند بآنچه از دستشان رفته و خوشحال نميشوند بآنچه بدستشان رسيده يا خدا بآنها داده چون أتاكم بقصر بمعناى اتيان نه اعطاء نيز قرائت شده و آن مناسبتر است براى معادل شدن با فاتكم كه در جمله سابقه ذكر شده است و بر حسب روايات ائمه اطهار اين خلق كه عدم حزن از بلا و عدم سر و راز عطا باشد از لوازم زهد در دنيا است كه عقلا و شرعا ممدوح است و عكس آن كه جزع در مصائب و سرور مفرط از مواهب و مناصب و مال و جاه دنيوى است بسيار مذموم است و لازمه آن تكبر و افتخار نمودن بر غير است باين عناوين و خداوند هيچ متكبّر و مفاخرى را دوست ندارد و از لوازم محبّت مفرط بمال و جاه دنيوى بخل نمودن از انفاق آن دو است در راه خدا و امر نمودن مردم را قولا و عملا ببخل و آن از بدترين رذائل اخلاقى است كه شخص بسبب آن از رحمت خدا دور
جلد 5 صفحه 151
و منفور خلق حتّى اهل و عيال ميشود و كسى كه باين دستورات پشت كند و عمل ننمايد بخودش ستم نموده خدا بىنياز از اعمال بندگان و اخلاق آنها است چون غنىّ بالذّات و حميد و محمود و ستوده و پسنديده در تمام صفات و افعال است و بنابر اين قول خداوند الّذين يبخلون و يأمرون الناس بالبخل محتمل است بدل از كلّ مختال فخور باشد و محتمل است مبتدا باشد كه خبر آن حذف شده براى دلالت كلام بعد بر آن و خداوند براى لطفيكه به بندگان دارد پيغمبران را با معجزات ظاهره فرستاده و نازل فرموده با ايشان كتاب سماوى و قانون عدل الهى را كه مستفاد از كتاب است بوسيله امام چنانچه قمى ره نقل فرموده كه ميزان امام است و بعضى گفتهاند خداوند از آسمان ترازو براى انبيا فرستاده كه بآن وزن شود اشياء و در جوامع آنرا نسبت بحضرت نوح نقل نموده كه جبرئيل براى او ترازو آورد و گفت قومت را امر نما بآن وزن نمايند و نيز خداوند نازل فرموده فيض وجود را از عالم بالا بمراتب ادنى كه از آن جمله آهن است كه آلات حرب از آن ساخته ميشود و منافع وجود آن در دنيا بسيار است و كمتر صنعتى است كه آهن در آن بكار نرود در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه خداوند عز و جل نازل نموده است چهار بركت را از آسمان بزمين و آن آهن است و آتش و آب و نمك و ظاهرا مراد از آسمان جهت اعلى است و در بعضى از روايات ذكر شده كه ذو الفقار امير المؤمنين آهنى است كه خداوند آنرا از آسمان نازل فرمود براى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و او آنرا بآن حضرت داد كه با دشمنان خدا جنگ كند و در هر حال نزول و ايجاد آهن براى آن بود كه مردم از آن منتفع شوند و براى آنكه مجاهدين در راه خدا و نصرت انبياء عليهم السّلام از غير آنها ممتاز گردند در خارج و باين صفت مشهود حضرت احديّت شوند و معلوم گردد كه چه كس مؤمن بغيب است كه خداى ناديده و پيغمبران را در حال حضور و غيابشان يكسان نصرت مينمايد و آلات آهنين را در قتل اعداء آنان بكار ميبرد و پوشيده نماند كه خدا توانا و نيرومند و قوى و غالب و قاهر است و احتياج بنصرت بندگان ندارد و براى آنكه مردم بكمال لايق خودشان برسند و بعزت دنيا و ثواب آخرت نائل شوند آنانرا دعوت بايمان و جهاد با كفار
جلد 5 صفحه 152
ميفرمايد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ما أَصابَ مِن مُصِيبَةٍ فِي الأَرضِ وَ لا فِي أَنفُسِكُم إِلاّ فِي كِتابٍ مِن قَبلِ أَن نَبرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَي اللّهِ يَسِيرٌ «22»
اصابه نميكند مصيبتي در زمين و نه در نفوس شما مگر در كتاب است از پيش از آنكه ظاهر كنيم آن را بدرستي که اينکه بر خداوند سهل و آسان است.
ما أَصابَكُم مِن مُصِيبَةٍ ماء نافيه و اصابه مصيبت بلاهاي نازله است.
فِي الأَرضِ که گفتند
دار بالبلاء محفوفة
بالاخصّ امروزه مثل اينکه تصادفات و ظلمها و قحطي و گراني و زلزله و برق و شدت سرما و درماندگيها و بيچارگيها و احراقها و ساير انواع بلاها.
جلد 16 - صفحه 437
وَ لا فِي أَنفُسِكُم مثل امرض که چه اندازه فراوان شده که در هر محكمه بايد نمره گرفت براي چند روز بعد و مريضخانهها که مملو است از مرضي و ديگر جاي مريض ندارند و گرفتاري اولاد يا فقدان آنها و هموم و غموم و اضطراب و توحش و اشباه اينها هيچكدام از آنها نيست.
إِلّا فِي كِتابٍ که لوح محفوظ است که در آن ثبت شده است از پيش از خلقت عالم تا انقراض دنيا آنچه واقع شدني است و خداوند ميداند و بسياري از ملائكه و انبياء و رسل و ائمّه اطهار هم ميدانند و منشأ تمام آنها اعمال زشت بني آدم است که ميفرمايد: وَ ما أَصابَكُم مِن مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَت أَيدِيكُم وَ يَعفُوا عَن كَثِيرٍ شوري آيه 29 و بسا براي امتحان است يا براي ارتفاع درجه است يا براي كفّاره گناهان است و مغفرت الهي.
مِن قَبلِ أَن نَبرَأَها از پيش از آنكه ظاهر و بارز كنيم آن را و اينکه امر بر خداوند سهل و آسان است.
إِنَّ ذلِكَ عَلَي اللّهِ يَسِيرٌ هيچ امري بر خداي متعال صعب و دشوار نيست و احتياج به اسباب و مقدّمات ندارد إِنَّما أَمرُهُ إِذا أَرادَ شَيئاً أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ يس آيه 82.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 22)- سپس برای تأکید بیشتر در زمینه عدم دلبستگی به دنیا، و شاد نشدن به اقبال آن، و غمگین نگشتن به ادبار آن، میافزاید: «هیچ مصیبتی (ناخواسته) در زمین و نه در وجود شما روی نمیدهد مگر این که همه آنها قبل از آن که زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است، و این امر برای خداوند آسان است» (ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ).
ج5، ص107
آری! مصائبی که در زمین رخ میدهد همچون زلزلهها و سیلها و طوفانها و همچنین مصائبی که در نفوس انسانها واقع میشود مانند مرگ و میرها، و انواع حوادث دردناکی که دامان انسان را میگیرد همه آنها از قبل مقدر شده است، و در لوح محفوظ ثبت است.
ولی باید توجه داشت که مصائبی که در این آیه به آن اشاره شده، تنها مصائبی است که به هیچ وجه قابل اجتناب نیست و مولود اعمال انسانها نمیباشد و گر نه مصیبتها، و ناکامیهایی که تنها معلول گناهان و سهلانگاری خود انسان است، راه مقابله با آنها موضع گیری صحیح در برنامههای زندگی است.
و منظور از «لوح محفوظ» علم بیپایان خداوند است، و یا صفحه جهان خلقت و نظام علت و معلول که آن نیز مصداق علم فعلی خداوند است.
نکات آیه
۱ - هیچ حادثه ناگوارى در زندگى بشر، اتفاقى و از روى تصادف نیست. (ما أصاب من مصیبة فى الأرض و لا فى أنفسکم إلاّ فى کتب)
۲ - هر رویداد ناگوارى، چه آنچه در زمین رخ مى دهد (مانند سیل، زلزله، قحطى، خشکسالى و...) و (چه آنچه بر نفوس عارض مى شود (مانند بیمارى، نقص عضو، جراحت و...)، قبلاً تعیین و در کتابى ثبت و درج شده است. (ما أصاب من مصیبة فى الأرض و لا فى أنفسکم إلاّفى کتب من قبل أن نبرأها)
۳ - لوح محفوظ، دربرگیرنده همه رویدادها و حوادث (ما أصاب من مصیبة فى الأرض و لا فى أنفسکم إلاّفى کتب) در آیات دیگر، کتابى که در آن تقدیرهاى الهى ضبط شده، «لوح محفوظ» نامیده شده است.
۴ - لوح محفوظ، کتابى بس ارجمند و والا (ما أصاب من مصیبة ... إلاّفى کتب) تنکیر «کتاب»، مى تواند براى تفخیم و بیان عظمت و ارجمندى لوح محفوظ باشد.
۵ - لوح محفوظ، از نظرها پنهان داشته شده و اطلاع بر محتویات آن براى غیر خداوند ممکن نیست. (ما أصاب من مصیبة ... إلاّفى کتب) نکره آمدن «کتاب» - که همان لوح محفوظ است - مى تواند براى بیان مطلب یاد شده باشد.
۶ - اراده الهى، حاکم بر همه تحولات فردى و اجتماعى در زندگى بشر (ما أصاب من مصیبة فى الأرض ... من قبل أن نبرأها) ضمیر «ها» در «نبرأها» به مصیبت بازمى گردد و «برء» (مصدر «نبرأ») به معناى آفریدن و پدید آوردن است. نسبت دادن همه پدیده هاى فردى و اجتماعى به خداوند، بیانگر مطلب یاد شده است.
۷ - دخالت در شؤون زندگى همه انسان ها، به رغم وسعت و گستردگى آن، براى خداوند بسى سهل و آسان است. (ما أصاب من مصیبة ... إنّ ذلک على اللّه یسیر)
موضوعات مرتبط
- انسان: سهولت تصرف در زندگى انسان ها ۷
- تحولات اجتماعى: منشأ تحولات اجتماعى ۶
- تصادف: نفى تصادف ۱
- حوادث: ثبت حوادث در لوح محفوظ ۲; منشأ حوادث ۱
- خدا: حاکمیت اراده خدا ۶; قدرت خدا ۷
- لوح محفوظ: اختفاى لوح محفوظ ۵; جامعیت لوح محفوظ ۲، ۳; عظمت لوح محفوظ ۴; علم به لوح محفوظ ۵
- نظام علیت :۱
منابع
- ↑ تفسیر على بن ابراهیم.