النور ١٩: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۰#link84 | آيات ۱۱ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۰#link84 | آيات ۱۱ - ۲۶ سوره نور]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۰#link85 | بيان آيات مربوط به داستان | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۰#link85 | بيان آيات مربوط به داستان «افك»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۱#link88 | اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، هيچ يك از شما هرگز پاك و تزكيه نمى شد]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۱#link89 | اتهام زنا به بانوان مؤمنه محصنه، لعنت در دنيا و آخرت و عذابى عظيم در پی دارد]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۱#link88 | اگر فضل و رحمت خدا بر شما | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۱#link91 | بحث روايتى: (روایاتی در بارۀ شأن نزول آیه «افک») ]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۱#link89 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۱#link91 | موارد اشکال در این روایت و روایات دیگر روایت شده از طریق عامه ]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۱#link91 | روایاتی از طرق شیعه در بارۀ رابطۀ «ماریه قبطیه» و داستان «افک» ]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۱#link91 | روايتى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۱#link91 | اشکالاتی که بر روایات شیعه نیز وارد است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۱#link91 | روایات دیگری در ذیل آیات مربوط به «افک» و «قذف»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان | |||
*[[تفسیر:المیزان | |||
*[[تفسیر:المیزان | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۵ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۲۲
کپی متن آیه |
---|
إِنَ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ |
ترجمه
النور ١٨ | آیه ١٩ | النور ٢٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْفَاحِشَةُ»: (نگا: نساء / ، انعام / .
تفسیر
- آيات ۱۱ - ۲۶ سوره نور
- بيان آيات مربوط به داستان «افك»
- اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، هيچ يك از شما هرگز پاك و تزكيه نمى شد
- اتهام زنا به بانوان مؤمنه محصنه، لعنت در دنيا و آخرت و عذابى عظيم در پی دارد
- بحث روايتى: (روایاتی در بارۀ شأن نزول آیه «افک»)
- موارد اشکال در این روایت و روایات دیگر روایت شده از طریق عامه
- روایاتی از طرق شیعه در بارۀ رابطۀ «ماریه قبطیه» و داستان «افک»
- اشکالاتی که بر روایات شیعه نیز وارد است
- روایات دیگری در ذیل آیات مربوط به «افک» و «قذف»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ «19» وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللَّهَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ «20»
همانا براى كسانى كه دوست دارند زشتىها در ميان اهلايمان شايع گردد، در دنيا وآخرت عذاب دردناكى است، و خداوند مىداند و شما نمىدانيد. و اگر فضل و رحمت الهى بر شما نبود و اين كه خداوند رئوف و مهربان است (شما را سخت كيفر مىداد).
نکته ها
اشاعهى فحشا، گاهى با زبان و قلم است كه عمل زشت مردم را افشا كند و گاهى با تشويق ديگران به گناه و قرار دادن امكانات گناه در اختيار آنان.
امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه آن چه را دربارهى مؤمنى بشنود، براى ديگران بازگو كند، جزء مصاديق اين آيه است. «1» در حديث مىخوانيم: كسى كه كار زشتى را شايع كند، مانند كسى است كه آن را مرتكب
«1». تفسير كنزالدقائق.
جلد 6 - صفحه 159
شده است. «1»
پیام ها
1- ما در برابر خواستههاى خود مسئوليم. يُحِبُّونَ ... لَهُمْ عَذابٌ
2- علاقه به گناه، مقدّمهى گناه است. در راه نهى از منكر، علاقه به منكر را محو كنيم. يُحِبُّونَ ...
3- حتّى دوست داشتن بعضى گناهان، گناه كبيره است، مانند ريختن آبروى مؤمن. يُحِبُّونَ ... عَذابٌ أَلِيمٌ
4- كسانى كه به دنبال اشاعه فحشا هستند، نظام اسلامى بايد آنها را تنبيه كند.
«عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا»
5- چه بسا سرچشمهى برخى از عذابهاى دنيوى كه نصيب ما مىشود، ريختن آبروى ديگران باشد. «وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ «19»
بعد از آن تهديد قاذفان فرمايد:
إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ: بدرستى كه آنانكه دوست دارند اينكه فاش گردد ناشايسته و انواع قبايح، فِي الَّذِينَ آمَنُوا: در شأن كسانى كه ايمان آوردهاند به خدا و پيغمبر تا در ميان مردم منتشر شود و آن را در زبان گيرند. لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا: مر ايشان راست عذابى دردناك در دنيا كه حد قذف باشد، وَ الْآخِرَةِ: و در آخرت به آتش جهنم. وَ اللَّهُ يَعْلَمُ: و خدا مىداند ضماير و اسرار را. وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ: و شما نمىدانيد آن را، پس عقوبت نمائيد بر آنچه به حسب ظاهر بر شما واضح گردد از حد قذف، و حق تعالى عقوبت خواهد كرد بر آنچه در قلوب است از دوست داشتن اشاعه قبيح نسبت به برادران دينى.
يا حق تعالى مىداند كميت و كيفيت عذاب قذف را و شما به آن دانا نيستيد.
تنبيه: يكى از صفات رذيله و اخلاق شنيعه، فاش نمودن و شيوع دادن امر قبيح و ناشايسته است در حق طايفه مؤمنان؛ و اين عمل در شرع مذموم و صاحب آن در نزد عقل معاتب و ملوم است، و مورد آيه بهتان فقط نيست، بلكه شامل باشد آن را كه شخص بگويد در حق مؤمنى آنچه را كه خود ديده يا شنيده باشد؛
جلد 9 - صفحه 213
چنانچه در كافى از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام مروى است كه فرمود:
من قال فى مؤمن ما راته عيناه و سمعته اذناه فهو من الّذين قال اللّه عزّ و جلّ: إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ:
هر كه بگويد در حق مؤمنى آنچه را كه ديده باشد به چشمهاى خود، يا شنيده باشد به گوشهاى خود، پس او داخل است در آيه شريفه «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ ...». «1» ايضا مفضل بن عمر روايت نموده كه آن حضرت فرمود:
من روى على مؤمن رواية يريد بها شينه و هدم مروته ليسقط من اعين النّاس اخرجه اللّه من ولايته الى ولاية الشّيطان فلا يقبله الشّيطان. «2» هر كس روايت كند از مؤمنى چيزى راى كه خواهد او راى عيبناك كند و آبروى او راى كم نمايد تا از چشم مردم بيفتد، خداوند عزّ شأنه او راى از تحت ولايت خود بيرون و داخل در ولايت شيطان كند و شيطان او راى قبول نكند.
از حديث شريف مستفاد مىشود كسى كه در صدد آبروريزى مؤمنين باشد به اشاعه فجايع نسبت به آنان، هر آينه از نظر لطف و مرحمت حق دور افتد و شيطان هم او راى به خود راه ندهد، و اين نهايت شقاوت بنده است كه مرتبهاش در پستى بجائى رسد كه شيطان از او تبرى نمايد. پس انسان عاقل به تأمل دريابد كه اخلاق رذيله هر كدام در مرتبه خود آثارى دارد گذشته از مبغوض بودن آن صفات در پيشگاه الهى، زيرا اثر وضعى هر چيزى منفك از آن نخواهد بود؛ و از همه گذشته ظهور صفات مذمومه، منفوريت عامه راى براى صاحبش ايجاد و او راى از نظرها بيندازد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهذا سُبْحانَكَ هذا بُهْتانٌ عَظِيمٌ «16» يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَداً إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ «17» وَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «18» إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ «19» وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللَّهَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ «20»
ترجمه
چرا نبايد وقتى كه شنيديد آنرا بگوئيد سزاوار نيست ما را كه سخن گوئيم باين، منزهى تو پروردگارا اين بهتانى است بزرگ،
پند ميدهد شما را خدا مبادا كه برگرديد بمانند آن هرگز اگر هستيد گروندگان
و بيان ميكند خدا براى شما آيتها را و خدا داناى درستكار است
همانا آنانكه
جلد 4 صفحه 15
دوست دارند كه شايع شود زشتكارى در آنانكه ايمان آوردند براى آنها است عذابى دردناك در دنيا و آخرت و خدا ميداند و شما نميدانيد
و اگر نبود فضل خدا بر شما و رحمتش و اينكه خدا با رأفت و مهربان است.
تفسير
خداوند سبحان در اين آيات شريفه تعقيب و تأكيد از توبيخ و ملامتهاى سابقه فرموده كه چرا نبايد شما مسلمانان اخلاقا اين طور باشيد كه وقتى چنين تهمتى را شنيديد بگوئيد سزاوار نيست براى ما كه سخنى از اين قبيل بگوئيم جاى تعجب است از چنين نسبتى خداوندا تو منزهى از آنكه حرم پيغمبرت را محترم ندارى مسلما اين نسبت، بهتان بزرگى است كه گرد آن بدامن شخص بزرگى مىنشيند و موجب هتك از مقام بزرگى ميگردد خداوند موعظه و نصيحت و نهى ميكند شما را كه مبادا ديگر پيرامون امثال اين تهمتها گرديد و مبادا بر گرديد بمانند اين عمل بد هرگز اگر واقعا ايمان بخدا و روز جزا داريد چون اين قبيل اعمال منافى با ايمان است و خداوند بيان ميكند براى شما آيات دالّه بر آداب و اخلاق حسنه را كه بر طبق مصلحت و حكمت است چون خدا دانا بصلاح بندگان است و دستوراتش متين و محكم و درست است و همانا كسانيكه دوست دارند و ميخواهند شايع و منتشر شود كارهاى زشت قبيح در ميان اهل ايمان و موجبات اين امر را فراهم مينمايند از براى آنها عذاب دردناك تازيانه است در دنيا و عذاب آتش دوزخ در آخرت و خدا همه چيز را ميداند و شما هيچ چيز نميدانيد مگر آنچه را خداوند بشما عطا فرموده است از دانش در كافى و امالى و قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه بگويد در باره مؤمن چيزيرا كه دو چشم او ديده و دو گوش او شنيده او از كسانى است كه خدا در اين آيه خبر داده و نيز در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام روايت نموده كه حمل كن امر برادرت را براه بهترش تا ثابت شود بر تو چيزيكه برگرداند ترا از آن و گمان مبر بكلمهئى كه بيرون ميآيد از دهان برادرت بدى را در صورتى كه مىيابى تو براى آن از خوبى راهى را و از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود تكذيب كن گوش و چشم خود را از برادرت پس اگر شهادت دهد نزد تو پنجاه بيّنه عادله كه او گفت و او گفت نگفتم پس تصديق كن او را و تكذيب نما آنها را و نيز در
جلد 4 صفحه 16
كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه بعد از آنكه سؤال نمود كسى از آنكه چيز بدى از يكى از برادران من بمن رسيده و او منكر شده ولى كسانيكه نقل نمودند آن چيز بد را مردمان موثّقى بودند اين دستور را فرمود بعلاوه آنكه و شايع منما البته از او چيزى را كه موجب آبروريزى او شود تا بوده باشى از كسانيكه خدا فرموده دوست دارند شايع شود زشتكارى در اين آيه و از امام صادق عليه السّلام روايت شده كسيكه منتشر نمايد كار زشتى را مانند كسى است كه مرتكب شده آنرا و روايات متعدده وارد شده كه مؤمن متهم نميكند مؤمن را و اگر كسى متهم كند برادر خود را گداخته ميشود ايمان در قلبش مانند گداخته شدن نمك در آب و كسيكه متهم نمايد برادر خود را محروم و ملعون است و اگر نبود فضل و رحمت خدا بر شما و آنكه او رءوف و رحيم است بفوريت عذاب عظيمى بشما ميرسيد و نكته حذف جواب بقرينه مقام و دلالت آيات سابقه تأمل نمودن مخاطب است در بدست آوردن آن و جاىگير شدن در قلبش و مراعات اختصار.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُم عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنيا وَ الآخِرَةِ وَ اللّهُ يَعلَمُ وَ أَنتُم لا تَعلَمُونَ «19»
محققا كساني که دوست ميدارند اينكه اشاعه فاحشه شود در كساني که ايمان آوردهاند از براي آنها است عذاب اليم در دنيا و آخرت و خداوند ميداند و شما نميدانيد.
مفسرين گفتند مراد از اشاعه فاحشه همان نقل إفك است که در آيات قبل گذشت.
و عذاب اليم در دنيا حد قذف است هشتاد تازيانه و در آخرت آتش است لكن ميگوييم ما و لو آيه در اينکه مورد نازل شده ولي منافي با عموم نيست چون مورد مخصص نيست و شاهد بر اينکه دعوي اخبار معتبره داريم که تمسك باين آيه كردهاند.
در مورد حرمت غيبت و بهتان حتي اگر طرف منكر شد و لو شهودي شهادت دهند قبول نكن در كافي مسندا از حضرت صادق عليه السلام فرمود:
(من قال في مؤمن ما رأته عيناه و سمعته اذناه فهو من الّذين قال اللّه عز و جل إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الفاحِشَةُ
الاية).
و نيز مسندا از حضرت كاظم روايت كرده که شخصي سؤال كرد که
جلد 13 - صفحه 507
جماعتي از ثقات بمن خبر دادند که فلان كس در حق تو چيزي گفته و من از او سؤال كردم گفت من نگفتم حضرت فرمود به محمّد إبن فضيل که سائل بود
( يا محمّد كذب سمعك و بصرك عن اخيك فان شهد عندك خمسون قسامة انه قال لك قولا و قال لم اقله فصدقه و كذبهم لا تذيعن عليه شيئا تشينه به و تهدم مروته فتكون من الّذين قال اللّه في كتابه.
(إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ
الاية)
و غير اينها بناء علي هذا.
(إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا) مطلق فحشاء را شامل است از فحش، غيبت، بهتان، افتراء، تهمت، قذف و امثال اينها.
(لَهُم عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنيا) از مضراتي که بر اينکه امور مترتب ميشود و حدود و تعذيراتي که بر اينها بار ميشود.
(وَ الآخِرَةِ) که در خبر دارد که مفيد از حضرت باقر عليه السلام از امير المؤمنين که فرمود:
(و اللّه الذي لا اله الا هو لا يعذب اللّه عز و جل مؤمنا بعذاب بعد التوبة و الاستغفار له الا بسوء ظنه باللّه و اغتيابه للمؤمنين)
که معلوم ميشود که توبه و استغفار هم رفع عذاب غيبت را نميكند.
(وَ اللّهُ يَعلَمُ وَ أَنتُم لا تَعلَمُونَ) که چه مضرات دنيوي و اخروي دارد اشاعه فحشاء.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 19)- باز برای محکم کاری، سخن را از شکل یک حادثه شخصی به صورت بیان یک قانون کلی و جامع تغییر داده و میگوید: «کسانی که دوست میدارند زشتیها و گناهان قبیح در میان افراد با ایمان اشاعه یابد عذاب دردناکی در دنیا و آخرت دارند» (إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ).
این تعبیر مفهوم وسیعی دارد که هر گونه نشر فساد و اشاعه زشتیها و قبائح و کمک به توسعه آن را شامل میشود.
و در پایان آیه میفرماید: «و خدا میداند و شما نمیدانید» (وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ).
او میداند چه کسانی در قلبشان حب این گناه است و کسانی را که زیر نامهای فریبنده به این عمل شوم میپردازند میشناسد اما شما نمیدانید و نمیشناسید.
نکات آیه
۱ - اشاعه فحشا در میان مردم، گناهى بزرگ و در پى دارنده عذابى دردناک در دنیا و آخرت (إنّ الذین یحبّون أن تشیع الفحشة فى الذین ءامنوا لهم عذاب ألیم فى الدنیا و الأخرة) «فاحشة» به هر عمل و سخن بسیار زشت گفته مى شود و این واژه کنایه از گناه زنا و فساد جنسى است. عبارت «أن تشیع الفاحشة» نیز به دو گونه قابل معنا و تفسیر کردن است: ۱- اشاعه فحشا و رواج گناهان جنسى. ۲- رواج و پخش اخبار مربوط به فحشا و روابط جنسى دیگران، که در این صورت کلمه اى در تقدیر است; یعنى، «أن تشیع خبر الفاحشة».
۲ - بازى با حیثیت مؤمنان و بدنام ساختن آنان، معصیتى بزرگ و داراى فرجامى سخت و دردناک در دنیا و آخرت (إنّ الذین یحبّون أن تشیع الفحشة فى الذین ءامنوا لهم عذاب ألیم فى الدنیا و الأخرة)
۳ - علاقه و رضایت قلبى به اشاعه فحشا و افشاى آنها - حتى بدون دست داشتن در این امر - ممنوع است. (إنّ الذین یحبّون أن تشیع الفحشة ... لهم عذاب ألیم) برداشت یاد شده، مبتنى بر این نکته است که مقصود از «یحبّون» صرف علاقه و رضایت قلبى باشد; هر چند تلاشى در این جهت صورت نگیرد. ظاهر ماده «حبّ» نیز گویاى همین مطلب است.
۴ - سلامت و پاکى مردم در جامعه از فحشا و انحرافات جنسى، مورد اهتمام دین اسلام است. (إنّ الذین یحبّون أن تشیع الفحشة ... لهم عذاب ألیم) تعیین کیفر سخت دنیوى و اخروى براى اشاعه دهندگان فحشا در جامعه حاکى از آن است که اسلام براى سلامت و پاکى جامعه اسلامى، بسیار اهمیت قائل است.
۵ - سیاست اسلام، مبتنى بر اهتمام به حفظ آبرو و حیثیت مؤمنان در جامعه است. (إنّ الذین یحبّون أن تشیع الفحشة فى الذین ءامنوا لهم عذاب ألیم) از این که خداوند براى افشاى روابط جنسى مردم و نشر اخبار آن، عذاب بزرگ دنیوى و اخروى مقرر فرموده است، مى توان استفاده کرد که سیاست اسلام مبتنى بر حفظ آبرو و حیثیت مؤمنان در جامعه است.
۶ - خداوند، به همه امور علم و آگاهى دارد. (واللّه یعلم)
۷ - حکم خداوند مبنى بر کیفر دنیوى و اخروى اشاعه دهندگان فحشا و سخت گیرى نسبت به آنان، ناشى از علم و آگاهى او به حکمت و پیامد کارها و رفتارها است. (إنّ الذین یحبّون أن تشیع الفحشة ... لهم عذاب ألیم فى الدنیا و الأخرة و اللّه یعلم و أنتم لاتعلمون) برداشت یاد شده بر اساس این نکته است که مفعول «یعلم» و «تعلمون» حکمت و پیامد همین حکم باشد; یعنى، شما نمى دانید که چرا خداوند تا این اندازه نسبت به اشاعه فحشا، واکنش سخت نشان مى دهد و حکمت این سخت گیرى چیست؟ تنها خداوند به آن آگاهى دارد.
۸ - علم و آگاهى خداوند به اسرار مردم و جهل آنان به اسرار یکدیگر (و اللّه یعلم و أنتم لاتعلمون) برداشت یاد شده براساس این احتمال است که مفعول «یعلم» اسرار مردم و علایق آنان باشد; چنان که تعبیر «یحبّون» (دوست دارند)، تأیید کننده همین مطلب است.
۹ - انسان ها نسبت به پیامد و بازتاب شوم دنیوى و اخروى اشاعه فحشا در جامعه، آگاهى درست و کاملى ندارند. (إنّ الذین یحبّون أن تشیع الفحشة ... و اللّه یعلم و أنتم لاتعلمون) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که مفعول «لاتعلمون» نتیجه و بازتاب کار زشت اشاعه فحشا و فساد جنسى در جامعه باشد.
۱۰ - اشاعه فحشا در میان جامعه اسلامى و تهمت آلودگى جنسى به مؤمنان پاکدامن، از ترفندهاى منافقان (إنّ الذین یحبّون أن تشیع الفحشة فى الذین ءامنوا لهم عذاب ألیم) تعبیر «فى الذین آمنوا» (در میان صفوف مؤمنان) بیانگر این نکته است که اشاعه دهندگان فحشا، خود از مؤمنان نیستند; بلکه در میان صفوف مؤمنان رخنه کرده اند و آنان را به فساد مى کشانند. گفتنى است چون آیات پیشین درباره ماجراى «افک» بود که به دست منافقان انجام گرفت، مى توان استفاده کرد که مقصود در «الذین یحبّون...» همان منافقان اند.
۱۱ - وجود افرادى بدخواه و خواستار اشاعه فحشا و بدنامى اهل ایمان در جامعه نوپاى صدراسلام (إنّ الذین یحبّون أن تشیع الفحشة فى الذین ءامنوا لهم عذاب ألیم)
۱۲ - بدخواهان جامعه نوپاى صدراسلام، افرادى ظاهرالصلاح و ناشناخته براى مردم مسلمان بودند. (إنّ الذین یحبّون أن تشیع الفحشة فى الذین ءامنوا ... و اللّه یعلم و أنتم لاتعلمون) جمله «واللّه یعلم و أنتم لاتعلمون» مى تواند به تقدیر «واللّه یعلمهم و أنتم لاتعلمونهم; خدا آنان را مى شناسد و شما آنان را نمى شناسید» باشد.
۱۳ - امت اسلام، تحت حمایت و یارى خداوند است. (إنّ الذین یحبّون أن تشیع الفحشة فى الذین ءامنوا ... و اللّه یعلم و أنتم لاتعلمون) جمله «واللّه یعلم و أنتم لاتعلمون» در واقع نوعى اعلان حمایت و پشتیبانى از سوى خدا است که گر چه مسلمانان، دشمنان داخلى خود را نمى شناسند; ولى خدا آنها را به دقت زیر نظر دارد. گفتنى است آیه بعد (و لولا فضل اللّه...) مؤید همین برداشت است.
۱۴ - «عن على(ع) انه قال. من قال فى مؤمن ما رأت عیناه و سمعت اُذناه ما یشینه و یهدم مروته فهو من الذین قال اللّه عزّوجلّ: «إنّ الذین یحبّون أن تشیع الفاحشة فى الذین آمنوا لهم عذاب ألیم». از حضرت على(ع) روایت شده است که فرمود: کسى که درباره مؤمنى چیزى را بازگو کند که چشمانش دیده و گوش هایش شنیده است و موجب بى آبرویى و بى اعتبارى آن مؤمن مى گردد، چنین کسى از جمله افرادى است که خداى - عزّوجلّ - در باره آنان فرمود: «إنّ الذین یحبّون أن تشیع الفاحشة فى الذین آمنوا لهم عذاب ألیم».۱- بحارالأنوار، ج ۷۲، ص ۳۶۵، ح ۷۷.
موضوعات مرتبط
- آبروریزى: فرجام آبروریزى ۲; گناه آبروریزى ۲
- احکام: منشأ تشریع احکام ۷
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱۱، ۱۲
- انسان: جهل انسان ها ۸، ۹; راز انسان ۸
- جامعه: اهمیت پاکى جامعه ۴; اهمیت سلامت جامعه ۴
- حمایتهاى خدا: مشمولان حمایتهاى خدا ۱۳
- خدا: علم غیب خدا ۷، ۸; وسعت علم خدا ۶
- عذاب : مراتب عذاب ۱، ۲; موجبات عذاب اخروى ۱، ۲; موجبات عذاب دنیوى ۱، ۲
- عفیفان: تهمت به عفیفان ۱۰
- علایق: علاقه به اشاعه فحشا ۳
- فحشا: آثار اجتماعى اشاعه فحشا ۹; اشاعه فحشا ۱۰; علاقمندان به اشاعه فحشا ۱۱; فرجام شوم اشاعه فحشا ۹; کیفر اخروى اشاعه فحشا ۷; کیفر اشاعه فحشا ۱; کیفر دنیوى اشاعه فحشا ۷; گناه اشاعه فحشا ۱; موارد اشاعه فحشا ۱۴
- فرجام: شوم ۲
- گناهان کبیره ۱، ۲:
- مؤمنان : اهمیت آبروى مؤمنان ۲، ۵; بدخواهان مؤمنان صدراسلام ۱۱، ۱۲; تهمت به مؤمنان ۱۰
- مسلمانان: حامى مسلمانان ۱۳
- منافقان: توطئه منافقان ۱۰; تهمتهاى منافقان ۱۰
منابع