النحل ٦٥: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link282 | آيات ۶۵ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link282 | آيات ۶۵ - ۷۷ سوره نحل]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link283 | مفاد آيه | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link283 | مفاد آيه «إنَّ فِى ذَلِكَ لَآيَةً لِقَومٍ يَسمَعُون»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link284 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link284 | معناى اين كه فرمود: شير خالص را از ميان فضولات شكم و خون به شما نوشانيديم]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link285 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link285 | بيان مفاد آيه: «تَتَّخِذُونَ مِنهُ سَكَراً وَ رِزقاً حَسَناً...»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link286 | عدم دلالت جمله : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link286 | عدم دلالت جمله: «تَتَّخِذُونَ مِنهُ سَكَراً وَ رِزقاً حَسَناً»، بر مباح بودن مسكرات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link288 | معنا و موارد استعمال كلمه «وحى»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link288 | معنا و موارد استعمال كلمه | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link289 | وحی ها و الهامات خداى سبحان، به زنبور عسل]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link289 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link290 | وجه اين كه آيه زنبور عسل به «لِقَومٍ يَسمَعُون»، ختم شده]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link290 | وجه | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link291 | فلسفه برتری بعضی از مردم بر بعض دیگر، در رزق و روزی]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link291 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link292 | وجوه ديگرى كه در معناى آيه فوق گفته شده است]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link292 | وجوه ديگرى كه در معناى آيه فوق گفته شده است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link293 | ذكر نعمت داشتن فرزندان و نوادگان]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link293 | ذكر نعمت داشتن فرزندان و نوادگان]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link294 | وجوهى كه در معناى آيه : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link294 | وجوهى كه در معناى آيه: «مَا لَا يَملِكُ لَهُم رِزقاً فِى السَّمَاوَات وَ الأرض» گفته شده]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link295 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link295 | معنای نهی از مَثَل زدن براى خدا، در آیه شریفه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link296 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link296 | مَثَلى براى اثبات توحيد ربوبى، با استناد به وحدت منعم]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link297 | اقامه حجت بر توحيد و اشاره به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۳#link297 | اقامه حجت بر توحيد و اشاره به مسأله نبوت با ذكر يك مَثَل]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۴#link298 | چند وجه ديگر در تفسير آيه : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۴#link298 | چند وجه ديگر در تفسير آيه: «وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً رَجُلَين...»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۴#link299 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۴#link299 | مراد از غيبت آسمان ها و زمين، در آیه شریفه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۴#link300 | بيان | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۴#link300 | بيان اين كه قيامت، از غيب هاى سماوات و ارض است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۴#link301 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۴#link301 | معنای اين كه فرمود: قيامت، مانند چشم بر هم زدن، يا نزديكتر از آن است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۴#link302 | عموميت قدرت خدا و نحوه تعلق آن به مخلوقات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۴#link302 | عموميت قدرت خدا و نحوه تعلق آن به مخلوقات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۴#link305 | بحث روايتی]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۴#link305 | | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۱۸
کپی متن آیه |
---|
وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَ فِي ذٰلِکَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ |
ترجمه
النحل ٦٤ | آیه ٦٥ | النحل ٦٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«السَّمَآءِ»: مراد ابر است (نگا: اعراف / ، نور / ، واقعه / ). «مَوْتِهَا»: مراد از مرگ زمین، خشکی و لختی آن است. «فَأَحْیَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا»: زمین لخت و خشک را با آن سبز و خرّم و لبریز از جوش و خروش میسازد. شاید اشاره به این هم باشد که آب برف و باران پس از جذب آن توسّط گیاهان، در درون آنها به بافتها و سلولهای زنده تبدیل میشود.
تفسیر
- آيات ۶۵ - ۷۷ سوره نحل
- مفاد آيه «إنَّ فِى ذَلِكَ لَآيَةً لِقَومٍ يَسمَعُون»
- معناى اين كه فرمود: شير خالص را از ميان فضولات شكم و خون به شما نوشانيديم
- بيان مفاد آيه: «تَتَّخِذُونَ مِنهُ سَكَراً وَ رِزقاً حَسَناً...»
- عدم دلالت جمله: «تَتَّخِذُونَ مِنهُ سَكَراً وَ رِزقاً حَسَناً»، بر مباح بودن مسكرات
- معنا و موارد استعمال كلمه «وحى»
- وحی ها و الهامات خداى سبحان، به زنبور عسل
- وجه اين كه آيه زنبور عسل به «لِقَومٍ يَسمَعُون»، ختم شده
- فلسفه برتری بعضی از مردم بر بعض دیگر، در رزق و روزی
- وجوه ديگرى كه در معناى آيه فوق گفته شده است
- ذكر نعمت داشتن فرزندان و نوادگان
- وجوهى كه در معناى آيه: «مَا لَا يَملِكُ لَهُم رِزقاً فِى السَّمَاوَات وَ الأرض» گفته شده
- معنای نهی از مَثَل زدن براى خدا، در آیه شریفه
- مَثَلى براى اثبات توحيد ربوبى، با استناد به وحدت منعم
- اقامه حجت بر توحيد و اشاره به مسأله نبوت با ذكر يك مَثَل
- چند وجه ديگر در تفسير آيه: «وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً رَجُلَين...»
- مراد از غيبت آسمان ها و زمين، در آیه شریفه
- بيان اين كه قيامت، از غيب هاى سماوات و ارض است
- معنای اين كه فرمود: قيامت، مانند چشم بر هم زدن، يا نزديكتر از آن است
- عموميت قدرت خدا و نحوه تعلق آن به مخلوقات
- بحث روايتی
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ «65»
و خداوند از آسمان آبى فرستاد، پس بواسطه آن زمين را پس از آنكه مرده بود زنده كرد، البتّه در اين (باريدن وروئيدن) براى گروهى كه (سخن حقّ را با جان ودل) مىشنوند نشانهاى روشن است.
نکته ها
در آيه قبل، نزول كتاب كه مايه زنده شدن دلهاست، مطرح شد، در اين آيه، نزول باران كه سبب زنده شدن زمين است، مطرح گرديده است.
پیام ها
1- پديدههاى طبيعى، (از جمله آمدن ابر وباران) تصادفى نيست، به ارادهى خداوند است. «وَ اللَّهُ أَنْزَلَ»
2- زمين همچون انسان مرگ و حيات دارد. «فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها»
3- اجراى برنامههاى الهى از طريق اسباب عادّى وطبيعى است. «فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ» 4- آب، مايهى حيات زمين وزمينيان است. «فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ»
5- تدبير خداوند در طبيعت، كلاس توحيد است. «إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً»*
جلد 4 - صفحه 543
6- بهترين راه خداشناسى، گوش سپردن وپندگرفتن از آيات الهى است. «لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ (65)
بعد از آن اخبار فرمايد نعمت خود را بر خلق:
وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً: خداوند سبحان به قدرت كامله و حكمت شامله نازل فرمايد از آسمان باران را. فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها: پس زنده مىفرمايد به آن باران زمين را بعد از مردنش.
نكته: تشبيه فرموده زمين خشك بىبر و بىمنفعت را به مرده، چنانچه مرده حس و حركت ندارد، همچنين زمين در زمستان بىحس و آثارى از آن ظاهر نباشد، به قدرت كامله الهى، به سبب باران، زنده گشته، گياه روئيده، اشجار سبز و خرم شده، طراوت و نضارت آنان، صنع ربوبى را گويا شوند.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ: بدرستى كه در اين فرستادن باران از آسمان و شكافتن زمين به انواع گل و ريحان، هرآينه علامات و دلالاتى است براى گروهى كه مىشنوند به گوش دل و انديشه نمايند در اين آيات بينات، و عبرت يابند از مشاهدات، و مهتدى شوند به سعادات.
تبصره: آيه شريفه اثبات مبدء و معاد را مىفرمايد:
اما اثبات مبدء به دلالت مطابقى و برهان وجدانى زمينى كه آثار نمو از آن منخلع و مانند مرده گشته، به قدرت الهيه، نزول باران قوه انباتيه در آن ايجاد،
جلد 7 - صفحه 233
زمين به منزله رحم و تخم به مثابه نطفه، به حكمت بالغه تغذيه نموده، بتدريج تربيت يافته تا به موعد معين يك مرتبه تمام دشت و صحرا، صفحه سبز و خرم، و باغستان پر از رياحين و لاله و ياسمين مىگردد. و البته ظهور اين آثار و تدبيرات، برهان «لمّى» خواهد بود بر وجود مؤثر و مدبرى كه تمام موجودات در تحت فرمان او است.
و اما اثبات معاد به دلالت التزامى و برهان عقلى بدين تقرير: خداوندى كه قادر باشد بر زنده نمودن زمين را بعد از مردنش، هرآينه البته قدرت دارد بر زنده كردن انسان پس از مردنش، و هيچ استبعادى نخواهد داشت، زيرا نظير آن مشاهده شود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَكَ عَلَيْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ (61) وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ ما يَكْرَهُونَ وَ تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنى لا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَ أَنَّهُمْ مُفْرَطُونَ (62) تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (63) وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (64) وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ (65)
ترجمه
و اگر مؤاخذه كند خدا مردم را بستمشان باقى نميگذارد بر روى زمين هيچ جنبندهاى را ولى تأخير مىاندازد آنها را تا وقتى نام برده شده پس چون آمد وقتشان باز پس نميمانند ساعتى و پيشى نميگيرند
و قرار ميدهند براى خدا
جلد 3 صفحه 295
آنچه را ناخوش دارند و بيان ميكند زبانهاشان دروغ را كه مرايشان را است خوبى ناچار همانا مر ايشانرا است آتش و همانا آنانند پيش فرستاده شدگان
قسم بخدا هر آينه بتحقيق فرستاديم بسوى امّتهائى پيش از تو پس آرايش داد براى آنها شيطان كارهاشان را پس او است اختيار دار آنها امروز و مر ايشانرا است عذابى دردناك
و نفرستاديم بر تو كتاب را مگر براى آنكه بيان كنى براى آنها آنچيزى را كه اختلاف كردند در آن و براى راهنمائى و بخشايش از براى گروهى كه ايمان ميآورند
و خداوند نازل نمود از آسمان آب را پس زنده كرد بآن زمين را پس از مردنش همانا در اين هر آينه نشانهاى است براى گروهى كه ميشنوند.
تفسير
خداوند كريم و رحيم و حليم است تعجيل در عقوبت اهل ظلم بكفر و عصيانشان نميفرمايد و تا قابليتشان براى ترحم باقى باشد عذاب نميفرمايد و اگر مؤاخذه كند و عذاب فرمايد خداوند آنها را در دنيا جنبندهاى از اهل ظلم در زمين باقى نخواهد ماند ولى مصلحت در بقاء آنها است تا اجل محتوم و مقدرشان كه لحظهاى جلو و عقب نمىافتد برسد براى آنكه توالد و تناسل نمايند و از آنها بندگان صالح خدا بوجود آيند و بمقامات عاليه خود برسند و بنابراين مراد از دابّه همان اهل ظلمند بقرينه استحقاق حكمى كه براى آنها ذكر شده و محتمل است مراد هر جنبنده باشد اعمّ از انسان و حيوان چون وقتى عذاب نازل شود خشك وتر با هم ميسوزند مانند باغبانى كه براى غلبه علف هرزه باغچهاى را ويران كند و مجددا آباد نمايد و البتّه خداوند بغير اهل ظلم در آخرت پاداش خواهد داد كه جبران عذاب آنها در دنيا بنحو اكمل بشود مانند امراضى كه خداوند بر اولياء و غير اهل تكليف مسلط ميفرمايد براى ارتقاء درجه و عبرت و ساير مصالح كه موجب مزيد اجر آنها است و مرجع ضمير در عليها معلوم است كه زمين است بمناسبت لفظ ناس و دابّه كه در زمين مشى مينمايند و تعجّب در اين است كه اهل كفر و عصيان چيزيرا كه از براى خودشان نمىپسندند مانند شريك و دختر براى خدا قرار ميدهند و اموال پست نامرغوب را در راه خدا صرف ميكنند با وجود اين دروغ زبانى ميگويند كه ما اهل بهشتيم در صورتى كه اهل جهنمند بلكه پيش قدم در آنند اگر مفرطون بفتح را قرائت شود و بعضى بكسر قرائت نمودهاند يعنى آنها
جلد 3 صفحه 296
زياده روى كنندگانند در معصيت و كسانيكه بوساوس شيطان اعمال ناپسند خودشان را پسنديدند و تكذيب نمودند پيغمبران را و مخالفت كردند اوامر ايشانرا آن ملعون قرين و ناصر و صاحب اختيار آنها است در دنيا ولى در آخرت از آنها تبرّى ميكند و بعذاب اليم الهى گرفتار خواهند شد و خداوند قرآن را فرستاد بر پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى بيان معارف و احكام الهيه و رفع اختلاف از ميان مردم در صحت عقائد و صلاحيت اعمال و براى هدايت و رحمت بر اهل ايمان و ذكر كليه آيات الهيه و ادلّه توحيد كه از آن جمله نزول باران و تجديد حيات زمين است بروئيدن انواع گياه براى كسانى نافع است كه گوش شنوا داشته باشند و پس از شنيدن تفكّر و تأمّل نمايند و بيابند دلالت و صحّت آنرا نه براى كسانيكه سر گرم بدنيا و مستغرق در بحر تعصّب و عنادند و توجّهى بآيات الهيه ندارند تا بمبدء و معاد خود پى برند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ اللّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحيا بِهِ الأَرضَ بَعدَ مَوتِها إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَومٍ يَسمَعُونَ (65)
و خداوند نازل فرمود از آسمان آب را پس زنده فرمود باين آب زمين را بعد از مردن زمين محققا در اينکه هر آينه آية و دليل است براي قومي که گوش قلب آنها باز است و ميشنوند وَ اللّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً خداوند در مقام بيان ادله توحيد است که يكي از ادله انزال آب است از عالم بالا بقدرة كامله خود که آب را از دريا بتوسط بخارات و اشراق شمس ميگيرد و در جوّ هوا که برده است منجمد ميكند و تشكيل ابر ميدهد و بتوسط باد ابرها را بجميع نقاط زمين حركت ميدهد و مواد مائيّه آن بطرف زمين ميبارد و مواد هوائيّه بطرف بالا ميرود و مراد از سماء عالم بالا است فَأَحيا بِهِ الأَرضَ زمين که در فصل زمستان خزان ميشود و بتوسط باران در اعماق زمين فرو ميرود و گياه و حبوب و اشجار روئيده ميشود که حيات زمين است بعد موتها که خزان ميشود گياهها خشك ميشود گلها از بين ميرود برگها ريزش ميكند و در بسياري از آيات بعث و حيات در آخرت را و موت در دنيا را بهمين مثال تنظير فرمود ولي آن قدر چشم قلب را كور كرده و گوش قلب را كر که نميبيند و نه ميشنود و نه درك ميكند لذا ميفرمايد إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَومٍ يَسمَعُونَ بگوش قلب و اما آنهايي که گوش قلب كر شده اينکه قضايا را حمل بر طبيعت ميكنند و مكرر گفتهايم كساني که كفر و شرك و عناد و فسق و فجور آنها بحدي رسيد که روح عقلاني آنها مرد در حق آنها صادق است لا يعقلون لا يبصرون لا يسمعون لا يعلمون و كساني که بنور ايمان و اخلاق فاضله و اعمال حسنه روح انساني خود را تكميل كردند در حق آنها صادق است يعقلون و يسمعون و يبصرون و يعلمون دسته اول را ميفرمايد أُولئِكَ كَالأَنعامِ بَل هُم أَضَلُّ اعراف آيه 178 و دسته دوم را ميفرمايد
جلد 12 - صفحه 150
إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الأَلبابِ رعد آيه 19.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 65)- آبها، میوهها، دامها: بار دیگر به بیان نعمتها و مواهب گوناگون پروردگار باز میگردد، که هم تأکیدی است بر مسأله توحید و شناخت خدا، و هم در لابلای آن اشارهای به مسأله معاد است، و هم با ذکر این نعمتها، حس شکرگزاری بندگان را تحریک کرده، آنها را از این طریق به خدا نزدیکتر میسازد.
نخست میگوید: «خداوند از آسمان آبی فرستاد و زمین را پس از آنکه مرده بود به وسیله آن حیات بخشید» (وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها).
«در این نشانه روشنی است (از عظمت خدا) برای جمعیتی که گوش شنوا دارند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ).
هم نشانهای است از قدرت عظمت آفریدگار، و هم دلیلی است بر امکان معاد و هم نعمت بزرگی است از نعمتهای خداوند.
نکات آیه
۱- خداوند، نازل کننده آب (باران) از آسمان (و الله أنزل من السّماء ماء)
۲- آسمان، از منابع آب است. (و الله أنزل من السّماء ماء)
۳- خداوند، احیاگر زمینهاى موات به وسیله آب باران (و الله أنزل من السّماء ماء فأحیا به الأرض بعد موتها)
۴- خداوند، آب را مایه حیات موجودات زنده قرار داده است. (فأحیا به الأرض بعد موتها) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که مقصود از «الأرض» اهل زمین; یعنى، موجودات داراى حیات باشد که شایسته مرگ و حیاتند.
۵- زمین، پیش از برخوردارى از آب، فاقد حیات بود. (فأحیا به الأرض بعد موتها)
۶- عوامل طبیعى، مجراى اراده و خواست خداوند است. (و الله أنزل من السّماء ماء فأحیا به الأرض بعد موتها) اینکه خداوند زمین را به وسیله آب احیا کرد (فأحیا به الأرض) مى تواند گویاى برداشت فوق باشد.
۷- نزول باران از آسمان و حیات یافتن زمین موات با آن، از آیات خداوند (و الله أنزل من السّماء ماء فأحیا به الأرض ... إن فى ذلک لأیة)
۸- آیت خداوند بودن آب باران و حیات موجودات، براى مردم حق شنو قابل درک است. (و الله أنزل من السّماء ماء ... إن فى ذلک لأیة لقوم یسمعون)
۹- حق شنوى، زمینه درک حقایق (إن فى ذلک لأیة لقوم یسمعون)
موضوعات مرتبط
- آب: فواید آب ۴، ۵; منابع آب ۲
- آسمان: فواید آسمان ۲
- آیات خدا: آیات آفاقى ۷; درک آیات خدا ۸
- باران: بارش باران ۷; فواید باران ۳; منشأ بارش باران ۱
- حقایق: زمینه درک حقایق ۹
- حق: آثار حق پذیری ۶; ادراک حق پذیران ۸
- خدا: افعال خدا ۱، ۳; حیات بخشی خدا ۳; مجارى مشیت خدا ۶
- زمین: احیاى زمین ۷; تاریخ زمین ۵; عوامل احیاى زمین ۵; منشأ احیاى زمین ۳
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۶
- موجودات: عوامل حیات موجودات ۴
منابع