النحل ٦٣: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link248 | آيات ۴۱ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link248 | آيات ۴۱ - ۶۴ سوره نحل]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link249 | مقصود از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link249 | مقصود از «حسنه» در دنيا، كه خداوند به مهاجران وعده داده؟]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link250 | علت توصيف | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link250 | علت توصيف مهاجران، به دو صفت «صبر» و «توكل»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۹#link252 | معنای كلمۀ «ذكر»، و مراد از «اهل ذکر»، در آیه شریفه]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۹#link252 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۹#link255 | وجوهى كه مفسران در تفسير آيه: «فَاسئَلُوا أهلَ الذِّکر» گفته اند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۹#link256 | حجت بودن بيانات رسول خدا و عترت او «ع»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۹#link257 | تهديد مشركان، كه از درِ مكر به خدا و پيامبرانش، گناه مى كردند]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۹#link255 | وجوهى كه | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۹#link258 | مراد از تهدید مشرکان به «اخذ در تقلّب» و «اخذ بر تخوّف»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۹#link256 | حجت بودن بيانات رسول | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۹#link259 | گردش سايه اشياء، نشانه خضوع و سجود موجودات در برابر خداست]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۹#link257 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۰#link260 | معنای سجده جنبندگان آسمان ها و زمين، براى خدا]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۹#link258 | مراد از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۰#link261 | توضيحى درباره استكبار در مقابل مخلوق و در مقابل خالق]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۹#link259 | گردش سايه | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۰#link263 | وجه عدم استكبار عملى ملائكه، در برابر خداى سبحان]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۰#link260 | سجده جنبندگان | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۰#link265 | مقصود از جمله: «لَا تَتَّخذُوا إلَهَينِ اثنَين»، در آیه شریفه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۰#link261 | توضيحى درباره استكبار | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۰#link266 | لازمه مالكيت مطلقه خدا اين است كه: دین، تنها و تنها برای اوست]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۰#link267 | انسان به طور فطری، در تنگناها و شدائد، دست به دامان خداوند می شود]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۰#link263 | وجه عدم استكبار عملى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۰#link268 | توضيح اين كه: كفران نعمت، غایت و غرض شرك ورزيدن مشركان است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۰#link269 | مقصود از اين كه: مشركان، بخشى از روزى خود را نصيب «مَا لَا يَعلَمُون» قرار مى دهند]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۰#link265 | مقصود از جمله : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link270 | سبب اين كه مشركان، ملائكه را مؤنث و دختران خدا مى دانستند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۰#link266 | لازمه مالكيت مطلقه خدا اين است كه | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link271 | گفتگویی در معناى جمله: «وَ لَهُم مَا يَشتَهُون»، در آیه شریفه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۰#link267 | در تنگناها و شدائد، | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link272 | حكايت دختركُشى مشركان و نكوهش آن]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۰#link268 | توضيح | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link273 | ايمان نداشتن به آخرت، ريشه همه گناهان است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۰#link269 | مقصود از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link274 | منزه بودن خداى تعالى، از هر قبيح عقلى و طبعى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link270 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link275 | معناى جملۀ «وَ ِللّهِ المَثَلُ الأعلَى»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link271 | معناى جمله : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link276 | اگر خدا مردم را به ظلمشان مجازات كند، جنبنده ای بر روى زمين نمی ماند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link272 | حكايت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link277 | بيان ضعف استدلال به اين آيه، براى قول به معصوم نبودن انبياء]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link273 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link278 | مراد از «امت ها» و «اليوم»، در آيه: «تَاللّهِ لَقَد أرسَلنَا إلَى أُمَمٍ مِن قَبلِكَ...»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link274 | منزه بودن خداى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link279 | بحث روایتی]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link275 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link280 | بيان اين كه مراد از «اهل ذكر»، اهل كتاب است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link276 | اگر خدا مردم را به ظلمشان | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link277 | بيان ضعف استدلال به اين | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۱#link278 | مراد از | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link279 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link280 | بيان | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۳۸
گسترشکپی متن آیه |
---|
ترجمه
النحل ٦٢ | آیه ٦٣ | النحل ٦٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ»: اهریمن در این جهان سرپرست و متولّی امور ایشان است. شیطان امروز هم که روزگار آخرین رسالت است باز هم کسانی را گول میزند و از راه به در میکند. انگار اینان همفکران گذشتگان و از نسل ایشانند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۱ - ۶۴ سوره نحل
- مقصود از «حسنه» در دنيا، كه خداوند به مهاجران وعده داده؟
- علت توصيف مهاجران، به دو صفت «صبر» و «توكل»
- معنای كلمۀ «ذكر»، و مراد از «اهل ذکر»، در آیه شریفه
- وجوهى كه مفسران در تفسير آيه: «فَاسئَلُوا أهلَ الذِّکر» گفته اند
- حجت بودن بيانات رسول خدا و عترت او «ع»
- تهديد مشركان، كه از درِ مكر به خدا و پيامبرانش، گناه مى كردند
- مراد از تهدید مشرکان به «اخذ در تقلّب» و «اخذ بر تخوّف»
- گردش سايه اشياء، نشانه خضوع و سجود موجودات در برابر خداست
- معنای سجده جنبندگان آسمان ها و زمين، براى خدا
- توضيحى درباره استكبار در مقابل مخلوق و در مقابل خالق
- وجه عدم استكبار عملى ملائكه، در برابر خداى سبحان
- مقصود از جمله: «لَا تَتَّخذُوا إلَهَينِ اثنَين»، در آیه شریفه
- لازمه مالكيت مطلقه خدا اين است كه: دین، تنها و تنها برای اوست
- انسان به طور فطری، در تنگناها و شدائد، دست به دامان خداوند می شود
- توضيح اين كه: كفران نعمت، غایت و غرض شرك ورزيدن مشركان است
- مقصود از اين كه: مشركان، بخشى از روزى خود را نصيب «مَا لَا يَعلَمُون» قرار مى دهند
- سبب اين كه مشركان، ملائكه را مؤنث و دختران خدا مى دانستند
- گفتگویی در معناى جمله: «وَ لَهُم مَا يَشتَهُون»، در آیه شریفه
- حكايت دختركُشى مشركان و نكوهش آن
- ايمان نداشتن به آخرت، ريشه همه گناهان است
- منزه بودن خداى تعالى، از هر قبيح عقلى و طبعى
- معناى جملۀ «وَ ِللّهِ المَثَلُ الأعلَى»
- اگر خدا مردم را به ظلمشان مجازات كند، جنبنده ای بر روى زمين نمی ماند
- بيان ضعف استدلال به اين آيه، براى قول به معصوم نبودن انبياء
- مراد از «امت ها» و «اليوم»، در آيه: «تَاللّهِ لَقَد أرسَلنَا إلَى أُمَمٍ مِن قَبلِكَ...»
- بحث روایتی
- بيان اين كه مراد از «اهل ذكر»، اهل كتاب است
نکات آیه
۱- سوگند خداوند به خویش، مبنى بر ارسال پیامبرانى به سوى امتهاى مختلف، پیش از ظهور اسلام (تالله لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک)
۲- خداوند قبل از پیامبر(ص)، انبیایى را به سوى امتهایى گسیل داشت. (تالله لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک)
۳- شیطان، اعمال زشت امتهاى گذشته را در نظر آنان زیبا جلوه داد. (لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم) تزیین کردارها و نیز ذیل آیه «و لهم عذاب ألیم» قرینه است بر اینکه مراد از «اعمال»، کردارهاى ناروا و قبیح است.
۴- تزیین اعمال ناروا، از راههاى اغواگرى شیطان (فزیّن لهم الشیطن أعملهم)
۵- گرایش و تمایل انسان به زیبایى و گریز از زشتى (فزیّن لهم الشیطن أعملهم) از اینکه شیطان اعمال زشت مردم را تزیین کرد و آنان را به وسیله همان عمل گمراه ساخت، نشان دهنده نکته فوق است.
۶- امتهاى پیشین، فریفته شیطان شده و تسلیم انبیاى خود نشدند. (لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم) جمله «زیّن لهم الشیطان أعمالهم» به قرینه وعده عذابى که در همین آیه به آن امتها داده شده، کنایه از عدم تسلیم آنها در برابر انبیاست.
۷- فریب دیگران با ظاهرسازى، امرى شیطانى و مذموم (فزیّن لهم الشیطن أعملهم)
۸- امتهایى که تحت تأثیر اغواى شیطان، تسلیم انبیا نشدند، تحت ولایت شیطانند. (أُمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم فهو ولیّهم الیوم)
۹- افتراها و نسبتهاى نارواى مشرکان به خداوند، برخاسته از اغواى شیطان بوده است. (و یجعلون لله البنت ... و یجعلون لله ما یکرهون ... لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم) ذکر قصه بعثت انبیا در میان امتهاى پیشین و تحت تأثیر اغواى شیطان قرار گرفتن آنان، مى تواند تعریضى باشد به مشرکان مکه که نسبتهاى ناروا به خداوند مى دادند.
۱۰- دلدارى خداوند به پیامبر(ص) در برابر تبلیغات سوء و افتراهاى مشرکان (و یجعلون لله البنت ... و یجعلون لله ما یکرهون ... تالله لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم) التفات از غیبت به خطاب در آیاتى که داراى سیاق واحدى اند، احتمال دارد براى بیان مطلب یاد شده باشد.
۱۱- ظاهرسازیهاى شیطان، از موانع حرکت و نهضت انبیا (تالله لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم)
۱۲- تسلیم اغوا و ظاهرسازیهاى شیطان شدن، ولایت او را در پى دارد. (فزیّن لهم الشیطن أعملهم فهو ولیّهم الیوم)
۱۳- مشابهت جریانهاى مخالف انبیا در طول تاریخ (تالله لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم فهو ولیّهم الیوم)
۱۴- کیفر امتهایى که به دعوت انبیا جواب مساعد ندادند، عذاب دردناک است. (و لهم عذاب ألیم)
۱۵- هشدار خداوند به مشرکان مکه براى اجتناب از اغواها و ظاهرسازیهاى شیطان (تالله لقد أرسلنا إلى أمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم ... و لهم عذاب ألیم)
موضوعات مرتبط
- اغواگرى: سرزنش اغواگرى ۷
- افترا: منشأ افترا به خدا ۹
- امتها: تزیین عمل امتها ۳
- امتهاى پیشین: اغواپذیرى امتهاى پیشین ۶
- انبیا: انبیاى قبل از محمد(ص) ۱، ۲; بعثت انبیا ۱; تاریخ انبیا ۲، ۱۳; دشمنان انبیا ۱۳; موانع نهضت انبیا ۱۱
- انسان: زیبایی طلبى انسان ۵; گرایشهاى انسان ۵
- تاریخ: تکرار تاریخ ۱۳
- خدا: انذارهاى خدا ۱۵; سوگند به خدا ۱
- زشتى: تنفر از زشتى ۵
- شیطان: آثار اغواپذیرى از شیطان ۱۲; آثار اغواگرى شیطان ۹، ۱۱; اجتناب از شیطان ۱۵; اغواگرى شیطان ۳، ۱۵; پیروان شیطان ۶; روش اغواگرى شیطان ۴; زمینه ولایت شیطان ۱۲; مشمولان ولایت شیطان ۸; ولایت بر پیروان شیطان ۸
- عذاب: مراتب عذاب ۱۴; موجبات عذاب ۱۴
- عصیان: آثار عصیان از انبیا ۸; عصیان از انبیا ۶، ۱۴; کیفر عصیان از انبیا ۱۴
- عمل: تزیین عمل ناپسند ۳، ۴; عمل شیطانى ۷; عمل ناپسند ۷
- قرآن: سوگندهاى قرآن ۱
- گرایشها: گرایش به زیبایى ۵
- محمد(ص): دلدارى به محمد(ص) ۱۰
- مشرکان: افتراهاى مشرکان ۱۰; منشأ افتراهاى مشرکان ۹
- مشرکان مکه: انذار مشرکان مکه ۱۵
منابع