الرعد ٣٠

از الکتاب
کپی متن آیه
کَذٰلِکَ‌ أَرْسَلْنَاکَ‌ فِي‌ أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ‌ مِنْ‌ قَبْلِهَا أُمَمٌ‌ لِتَتْلُوَ عَلَيْهِمُ‌ الَّذِي‌ أَوْحَيْنَا إِلَيْکَ‌ وَ هُمْ‌ يَکْفُرُونَ‌ بِالرَّحْمٰنِ‌ قُلْ‌ هُوَ رَبِّي‌ لاَ إِلٰهَ‌ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ‌ تَوَکَّلْتُ‌ وَ إِلَيْهِ‌ مَتَابِ‌

ترجمه

همان گونه (که پیامبران پیشین را مبعوث کردیم،) تو را به میان امّتی فرستادیم که پیش از آنها امّتهای دیگری آمدند و رفتند، تا آنچه را به تو وحی نموده‌ایم بر آنان بخوانی، در حالی که به رحمان [= خداوندی که رحمتش همگان را فراگرفته‌] کفر می‌ورزند؛ بگو: «او پروردگار من است! معبودی جز او نیست! بر او توکّل کردم؛ و بازگشتم بسوی اوست!»

ترتیل:
ترجمه:
الرعد ٢٩ آیه ٣٠ الرعد ٣١
سوره : سوره الرعد
نزول : ٧ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«کَذلِکَ أَرْسَلْنَاکَ»: این گونه شگرف و بدین صورت سترگ که در شأن تو است، تو را روانه کرده‌ایم. مگر نه این است که خاتم پیغمبرانی و پیغمبر همه جهانیانی؟! «کَذَالِکَ»: این گونه و بدین ویژگی خاصّی که در ارسال تو منظور بوده است. همان گونه که پیغمبران پیشین به میان اقوام خود فرستاده شده‌اند، تو نیز به میان این مردمان فرستاده شده‌ای. «وَ هُمْ یَکْفُرُونَ بِالرَّحْمنِ»: در حالی که آنان به خدای مهربان اعتقاد ندارند. این جمله حال ضمیر (هُمْ) در (عَلَیْهِمْ) است. یعنی تو قرآن را برای آنان می‌خوانی و آنان بر کفر خود می‌افزایند. «مَتَابِ»: اصل آن (مَتابی) است. یعنی بازگشت من.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

قتادة و مقاتل و ابن جریج گویند: این آیه درباره صلح حدیبیه نازل شده موقعى که می‌خواستند درباره صلح مزبور چیزى بنویسند، رسول خدا صلى الله علیه و آله به على علیه‌السلام فرمود: بنویس بسم الله الرحمن الرحیم.

در این میان سهیل بن عمرو و مشرکین گفتند: ما رحمن نمى شناسیم مگر این که می‌دانیم که اسم مسیلمه کذاب رحمن است سپس به پیامبر گفتند: بگو، بنویسند: بسمک اللّهمّ، چنانکه اهل جاهلیت مى نوشتند پس از این گفتار پیامبر به على گفت: بنویس که این صلح نامه ایست که با آن محمد رسول خدا صلی الله علیه و آله صلح کرده است.

مشرکین گفتند: اگر در صلح‌نامه تو را رسول خدا صلی الله علیه و آله بنویسى که ما با تو به جنگ و جدال پرداخته ایم، روش ما ظلم و ستم قلمداد خواهد شد بلکه باید بنویسى که این صلح‌نامه ایست که محمد بن عبدالله صلح کرده است در این میان اصحاب به پیامبر گفتند: یا رسول الله اگر چنین است واگذار ما را تا با اینان به جنگ پردازیم. پیامبر فرمود: نه، بگذارید هر چه میل آن‌ها است نوشته شود سپس این آیه نازل گردید.

ضحاک از ابن عباس روایت نموده که این آیه درباره کفار قریش نازل شده موقعى که رسول خدا صلی الله علیه و آله گفته بود، «اسجد واللرّحمن» یعنى به خداى رحمن سجده کنید، آن‌ها گفتند: رحمن چه کسى است؟[۱]

تفسیر


نکات آیه

۱- پیامبر(ص) فرستاده و رسولى از ناحیه خداوند در میان مردم (أرسلنک فى أُمّة)

۲- پیامبر(ص) در رسالت و تلقّى وحى همانند پیامبران امتهاى پیشین و برخورد امتش با وى همسان برخورد امتهاى پیشین با پیامبران خویش (کذلک أرسلنک فى أُمّة قد خلت من قبلها أمم لتتلوا علیهم الذى أوحینا إلیک) تشبیه در جمله «کذلک أرسلناک ...» مقتضى مشبه، مشبه به و وجه شبه مى باشد. گفته شده مشبّه «ارسال پیامبر در امت خویش»، مشبه به «ارسال پیامبران در امتهاى گذشته» و وجه شبه «حقایقى است که از آیات قبل و نیز آیه مورد بحث مى توان استفاده کرد». از آن حقایق است نفس رسالت، تلقى وحى، وظیفه پیامبرى، هدف ارسال (لتتلوا علیهم ...)، برخورد امتها، سرنوشت ایشان، سنت خداوند در امر هدایت و اضلال مردم پس از ارسال پیامبران (قل إن الله یضل من یشاء و یهدى إلیه من أناب) و ... .

۳- ظهور و انقراض امتهایى متعدد و بهره مند از رسولان الهى پیش از امت پیامبر(ص) و بعثت او (أرسلنک فى أُمّة قد خلت من قبلها أمم) از معانى «خلوّ» (مصدر خلت) گذشتن و سپرى شدن است و سپرى شدن امتها به معناى نابودى ایشان مى باشد. توصیف امت بهره مند از رسول (أرسلناک فى اُمّة) به اینکه امتهایى پیش از آن بودند، مى رساند که هر یک از امتها نیز داراى رسولى از ناحیه خدا بودند.

۴- تلاوت قرآن بر مردم ، از وظایف پیامبر(ص) و از هدفهاى ارسال او به پیامبرى (أرسلنک ... لتتلوا علیهم الذى أوحینا إلیک) «تلاوت» (مصدر تتلوا) به معناى خواندن است و «لتتلوا» متعلق به «أرسلناک» مى باشد و بیانگر وظیفه پیامبر و هدف ارسال او به پیامبرى است.

۵- قرآن حقیقتى که خداوند آن را با وحى بر پیامبر(ص) نازل کرد. (لتتلوا علیهم الذى أوحینا إلیک)

۶- امتى که پیامبر(ص) به سوى آنان مبعوث شد ، به خداوند رحمان کفر ورزیدند. (و هم یکفرون بالرحمن)

۷- نپذیرفتن قرآن و وحى نازل شده بر پیامبر(ص) کفر به خدا و رحمانیّت اوست. (لتتلوا علیهم الذى أوحینا إلیک و هم یکفرون بالرحمن) چون مردم عصر بعثت به ویژه اهل مکّه و اطراف آن، به خداوند معتقد بودند، معلوم مى شود مراد از «یکفرون بالرحمن» - به قرینه عبارت «لتتلوا علیهم ...» - انکار قرآن است. تعبیر کردن از انکار قرآن به کافر شدن به خدا، گویاى این نکته است که نپذیرفتن قرآن و کافر شدن به آن به منزله کفر ورزیدن به خداوند است.

۸- قرآن و وحى نازل شده بر پیامبر(ص) پرتوى از رحمت گسترده خداوند است. (و هم یکفرون بالرحمن)

۹- مردم عصر بعثت خداوند را به اسم و وصف «الرحمان» نمى شناختند و بدان کفر مىورزیدند. (و هم یکفرون بالرحمن) بسیارى از مفسران برآنند که مراد از کفر مردم عصر بعثت به «الرحمان» عدم آشنایى آنان با این اسم براى خداوند است ; یعنى، خداوند را با این اسم و وصف نمى شناختند و آن گاه که قرآن خداوند را به اسم «الرحمان» توصیف کرد، انکار کردند و گفتند «رحمان» دیگر کیست و چه خدایى است؟

۱۰- تنها خداوند رحمان ، مدبر و مربى پیامبر(ص) (قل هو ربى لا إله إلاّ هو)

۱۱- تنها خداوند شایسته و بایسته پرستش است. (لا إله إلاّ هو)

۱۲- باور و توجه به ربوبیت خدا وادار کننده آدمى به پرستش او (هو ربى لا إله إلاّ هو)

۱۳- تنها باید بر خدا توکّل کرد. (علیه توکلت) تقدیم «علیه» بر «توکلت» بیانگر حصر است.

۱۴- توحید پیامبر(ص) در توکل بر خدا (علیه توکلت)

۱۵- باور به ربوبیّت خدا و یکتایى او ، گرایش دهنده آدمى به توحید در توکّل (هو ربى لا إله إلاّ هو علیه توکلت) جمله «علیه توکلت» به منزله نتیجه اى است براى اعتقاد به ربوبیت خدا و یکتایى او که از «هو ربى» و «لا إله إلاّ هو» استفاده مى شود.

۱۶- بازگشت انسانها فقط به خداوند است. (و إلیه متاب) «متاب» مصدر میمى از «تابَ» و به معناى بازگشتن است. کسره باء در آن حاکى از حذف یاى متکلم مى باشد و تقدیم «إلیه» بر آن دلالت بر حصر دارد.

۱۷- اعتقاد به ربوبیت خدا و یکتایى او ، زمینه ساز باور آدمى به اینکه به سوى خدا در حرکت است و به او باز مى گردد. (هو ربى ... إلیه متاب) «إلیه متاب» نیز مانند «علیه توکلت» به منزله نتیجه اى است براى اعتقاد به ربوبیت خدا و یکتایى او.

۱۸- خداوند ، تعلیم دهنده پیامبر(ص) در چگونه برخورد کردن با کافران و پاسخ گویى به آنان (قل هو ربى ... و إلیه متاب)

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: رحمان ۶، ۱۰
  • امتها: تشابه امتها ۲
  • امتهاى پیشین: امتهاى پیشین و انبیا ۲; انقراض امتهاى پیشین ۳; تاریخ امتهاى پیشین ۳ انبیا: تاریخ انبیا ۳; تشابه رسالت انبیا ۲
  • انسان: فرجام انسان ها ۱۶
  • ایمان: آثار ایمان ۱۲، ۱۵; ایمان به بازگشت به خدا ۱۷; ایمان به توحید ۱۵; ایمان به ربوبیت خدا ۱۲، ۱۵; زمینه ایمان ۱۷
  • بازگشت به خدا: ۱۶
  • تشبیهات قرآن: تشبیه رسالت محمد(ص) ۲
  • توحید: توحید ربوبى ۱۰; توحید عبادى ۱۱
  • توکل: توکل بر خدا ۱۳، ۱۴; زمینه توکل ۱۵
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱۱; جهان بینى و ایدئولوژى ۱۲، ۱۵، ۱۷
  • خدا: اختصاصات خدا ۱۰، ۱۱، ۱۳، ۱۶; تعالیم خدا ۱۸; نشانه هاى رحمت خدا ۸
  • ذکر: ذکر ربوبیت خدا ۱۲
  • رسولان خدا: ۱
  • عبادت: زمینه عبادت خدا ۱۲
  • عقیده: عقیده به توحید ۱۷; عقیده به ربوبیت خدا ۱۷
  • قرآن: اهمیت تلاوت قرآن ۴; تشبیهات قرآن ۲; تکذیب قرآن ۷; وحیانیت قرآن ۵، ۸
  • کافران: روش برخورد با کافران ۱۸; کافران به خدا ۶
  • کفر: کفر به خدا ۷; کفر به رحمانیت خدا ۷، ۹; موارد کفر ۷
  • محمد(ص): توحید محمد(ص) ۱۴; توکل محمد(ص) ۱۴; فلسفه نبوت محمد(ص) ۴; محمد(ص) و تلاوت قرآن ۴; محمد(ص) و کافران ۱۸ ; مدبر محمد(ص) ۱۰; مربى محمد(ص) ۱۰; مسؤولیت محمد(ص) ۴; معلم محمد(ص) ۱۸ ; نبوت محمد(ص) ۱; وحى به محمد(ص) ۵، ۸
  • مردم: جهل مردم صدراسلام ۹; کفر مردم صدراسلام ۶، ۹; مردم صدراسلام و رحمانیت خدا ۹
  • مسلمانان: مسلمانان و محمد(ص) ۲
  • وحى: تکذیب وحى ۷

منابع

  1. تفسیر مجمع البیان.