لقمان ٢٤: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=بهرهمندشان سازیم اندکی و سپس ناگزیرشان سازیم بسوی عذابی انبوه | |-|معزی=بهرهمندشان سازیم اندکی و سپس ناگزیرشان سازیم بسوی عذابی انبوه | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره لقمان | نزول = | {{آيه | سوره = سوره لقمان | نزول = [[نازل شده در سال::12|١٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::24|٢٤]] | قبلی = لقمان ٢٣ | بعدی = لقمان ٢٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::7|٧]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«نُمَتِّعُهُمْ قَلِیلاً»: (نگا: نساء / ). «نَضْطَرُّهُمْ»: وادارشان میکنیم. مجبورشان میگردانیم. «غَلِیظٍ»: سخت و شدید. | «نُمَتِّعُهُمْ قَلِیلاً»: (نگا: نساء / ). «نَضْطَرُّهُمْ»: وادارشان میکنیم. مجبورشان میگردانیم. «غَلِیظٍ»: سخت و شدید. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۳
ترجمه
لقمان ٢٣ | آیه ٢٤ | لقمان ٢٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نُمَتِّعُهُمْ قَلِیلاً»: (نگا: نساء / ). «نَضْطَرُّهُمْ»: وادارشان میکنیم. مجبورشان میگردانیم. «غَلِیظٍ»: سخت و شدید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِ... (۴) مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَ مَأْوَاهُمْ... (۲) وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً... (۱) فَلاَ تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّمَا... (۰) مَتَاعٌ فِي الدُّنْيَا ثُمَ إِلَيْنَا... (۲) وَ إِذَا مَسَ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا... (۳) مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّهِ... (۰) کُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِيلاً إِنَّکُمْ... (۲) فَمَهِّلِ الْکَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ... (۰)
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى... (۰) قُلْ إِنَ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ... (۰) وَ تَرَى الْمَلاَئِکَةَ حَافِّينَ... (۰) وَ ذَرْنِي وَ الْمُکَذِّبِينَ أُولِي... (۱) وَ لاَ تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ... (۰)
تفسیر
- آيات ۲۰ - ۳۴، سوره لقمان
- معناى اينكه فرمود: ((سخر لكم ما فى السموات و ما فى الارض ))
- نكوهش از مجادله بدون علم و از روى تقليد درباره خدا
- احتجاج بر وحدانيت خداى تعالى در الوهيت و ربوبيت ، از طريق انحصار ملك حقيقى در او، وغنى و حميد على الاطلاق بودنش جل و علا
- افاده كثرت و وستعت خلق و تدبير خداى تعالى
- بيان امكان معاد در برابر استبعاد مشركين
- اعتراض به آينه شريفه و پاسخ به آن
- استشهاد براى علم خدا به اعمال بندگان به تدبير جارى در نظام شب و روز
- معناى ((حق )) بودن خداى تعالى و ((على )) و ((كبير)) بودن او عزاسمه
- معناى جمله : ((و لا يغرنكم بالله الغرور))
- بيان اينكه خداوند عالم به هر كوچك و بزرگ است
- بحث روايتى
- وصف دنيا از زبان اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در جواب مردى كه از دنيا بدگويى مىكرد
- چند روايت در مورد انحصار علم به چند چيز در خداى تعالى درذيل آيه : ((ان الله عنده علم الساعة و...))
نکات آیه
۱ - بهره ورى کافران از منافع دنیا، محدود و ناچیز است. (و من کفر ... نمتّعهم قلیلاً) «قلیلاً» مى تواند صفتِ مفعولِ مطلق محذوف باشد; یعنى، «نمتّعهم تمتیعاً قلیلاً»
۲ - رفاه دنیوى کافران، در قبال عذاب سخت آخرت، اندک و ناچیز است. (نمتّعهم قلیلاً ثمّ نضطرّهم إلى عذاب غلیظ)
۳ - نعمت هاى کافران در دنیا، هر چند به ظاهر زیاد باشد، ناچیز است. (و من کفر ... نمتّعهم قلیلاً) «قلیلاً» ممکن است نسبى بوده و در رابطه با مجموعه امکانات دنیا و نیز آخرت و همین طور زوال پذیر بودنش سنجیده شود. در این صورت، این معنا را مى رساند که کافران، هر چند امکانات زیادى به دست آورند، ناچیز است.
۴ - توجه به فرجام اخروى، داراى نقشى اساسى، در ارزش گذارى رفاه و آسایش دنیوى است. (نمتّعهم قلیلاً ثمّ نضطرّهم إلى عذاب غلیظ) قلیل بودن بهره ورى کافران از دنیا، چه بسا به خاطر گرفتارى آنان به عذاب سخت باشد. گرفتار شدن به چنان عذابى، بهره مند بودن زیاد از امکانات دنیا را ناچیز خواهد کرد. بنابراین، توجه به فرجام اخروى میزان رفاه و آسایش دنیوى را رقم مى زند.
۵ - خداوند، کافران حق ناپذیر را، به سرعت مجازات نمى کند و به آنها مدتى مهلت مى دهد. (نمتّعهم قلیلاً ثمّ نضطرّهم) احتمال دارد «قلیلاً» صفت براى مفعول به «نمتّع» باشد که «زماناً» است. بنابراین، مفاد آیه چنین مى شود: «به آنان، مدت کوتاهى مهلت مى دهیم و سپس آنان را روانه عذاب جهنم مى کنیم.».
۶ - امکانات رفاهىِ نسبىِ کافران، در دنیا، از جانب خداوند است. (نمتّعهم قلیلاً)
۷ - کافران در قیامت، وادار مى شوند که در عذابى سخت، وارد شوند. (نمتّعهم قلیلاً ثمّ نضطرّهم إلى عذاب غلیظ)
۸ - کافران، هیچ گریزى از حیطه قهر و قدرت خداوند، ندارند. (نضطرّهم إلى عذاب غلیظ)
۹ - ملاک سعادت مندى و ارزشِ شخص، در نزد خداوند، بهره مند بودن از امکانات دنیوى نیست. (نمتّعهم قلیلاً ثمّ نضطرّهم إلى عذاب غلیظ)
۱۰ - کفر، عامل گرفتار شدنِ انسان به عذابى سخت است. (و من کفر فلایحزنک کفره ... ثمّ نضطرّهم إلى عذاب غلیظ)
۱۱ - انسان، داراى نقشى اساسى در سرنوشت و فرجام خویش است. (و من کفر فلایحزنک کفره ... ثمّ نضطرّهم إلى عذاب غلیظ)
موضوعات مرتبط
- ارزشها: ملاک ارزشها ۴، ۹
- امکانات مادى: منشأ امکانات مادى ۶
- انسان: نقش انسان ۱۱
- حق: کیفر حق ناپذیران ۵
- خدا: احاطه خدا ۸; سنتهاى خدا ۵; غضب خدا ۸; قدرت خدا ۸; مهلتهاى خدا ۵
- ذکر: آثار ذکر فرجام اخروى ۴
- رفاه: ملاک ارزش رفاه ۴
- سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۱۱
- سعادت: ملاک سعادت ۹
- سنتهاى خدا: سنت مهلت ۵
- عذاب: عذاب سخت ۷، ۱۰; موجبات عذاب ۱۰
- کافران: امکانات مادى کافران ۶; بى ارزشى امکانات مادى کافران ۱; رفاه دنیوى کافران ۲، ۳، ۶; عجز کافران ۸; عذاب اخروى کافران ۷; کافران در قیامت ۷; کیفر اخروى کافران ۲; کیفر کافران ۵; مهلت به کافران ۵; نعمتهاى کافران ۳
- کفر: آثار کفر ۱۰; کیفر کفر ۱۰