الكهف ٥٢: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و روزی که گوید بخوانید شریکانم را آنان که میپنداشتید پس خواندندشان پس پاسخشان نگفتند و نهادیم میانشان پرتگاهی را | |-|معزی=و روزی که گوید بخوانید شریکانم را آنان که میپنداشتید پس خواندندشان پس پاسخشان نگفتند و نهادیم میانشان پرتگاهی را | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = [[نازل شده در سال::12|١٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::52|٥٢]] | قبلی = الكهف ٥١ | بعدی = الكهف ٥٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::15|١٥]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«جَعَلْنَا بَیْنَهُم مَّوْبِقاً»: میان آنان عداوت راه میاندازیم (نگا: مریم / و ، احقاف / . میانشان مهلکهای میسازیم که آتش دوزخ است و همه ایشان در آن مشترک خواهند بود. رابطه و میانه دنیوی ایشان را موجب هلاک اخروی آنان میسازیم. «مَوْبِقاً»: مهلکه. هلاک. عداوتی که آن قدر سخت است که انگار خودِ دشمنانگی است. | «جَعَلْنَا بَیْنَهُم مَّوْبِقاً»: میان آنان عداوت راه میاندازیم (نگا: مریم / و ، احقاف / . میانشان مهلکهای میسازیم که آتش دوزخ است و همه ایشان در آن مشترک خواهند بود. رابطه و میانه دنیوی ایشان را موجب هلاک اخروی آنان میسازیم. «مَوْبِقاً»: مهلکه. هلاک. عداوتی که آن قدر سخت است که انگار خودِ دشمنانگی است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۱
ترجمه
الكهف ٥١ | آیه ٥٢ | الكهف ٥٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جَعَلْنَا بَیْنَهُم مَّوْبِقاً»: میان آنان عداوت راه میاندازیم (نگا: مریم / و ، احقاف / . میانشان مهلکهای میسازیم که آتش دوزخ است و همه ایشان در آن مشترک خواهند بود. رابطه و میانه دنیوی ایشان را موجب هلاک اخروی آنان میسازیم. «مَوْبِقاً»: مهلکه. هلاک. عداوتی که آن قدر سخت است که انگار خودِ دشمنانگی است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۷ - ۵۹ سوره كهف
- جابجائى كوهها در قيامت كه به تعبيرهاى مختلفى در قرآن آمده است
- يادآورى قيام وعرضه گشتن مشركين وهمه مردم بر پروردگار، همراه با اعمالشان وديگرهيچ
- اشاره به چند نكته وخصوصيت درباره قيامت
- از ياد بردن قيامت سبب اصلى اعراض از هدايت وفساداعمال است
- ((وضع كتاب (( در قيامت ، كتابى كه هيچ صغيره وكبيره اى را فروگذار نكرده ومجرمان(چه مشرك وچه غير مشرك ) از آن بيمناكند
- تجسم گناهان كوچك وبزرگ ووحشت گنهكاران در قيامت
- مراد از ولايت شيطان در جمله : ((افتخذونه وذريته اولياء من دونى وهم لكم عدو((
- دوبرهان كه در آيه ((ما اشهد تهم خلق السموات والارض ...(( براى نفى ولايت ابليس وذرية اش اقامه شده است
- وجوه مختلف ديگرى كه مفسرين درباره معنى ومفاد آيه فوق گفته اند
- معناى اينكه فرمود: ((در قيامت ما بين مشركين وشركاءمحل هلاكت قرار داده ايم ((
- معناى جمله : ((وربك الغفور ذوالرحمة (( ومعنايى كه در سياق آيات تهديد افاده مى كند
- بحث روايتى
- (چند روايت در ذيل آيات گذشته )
نکات آیه
۱- خداوند، در قیامت، به مشرکان فرصت خواهد داد تا از معبودهاى پندارى خویش استمداد کنند. (نادوا شرکاءى الذین زعمتم)
۲- مشرکان، در قیامت، به پندار توان مندى معبودان شان بر یارى آنان، عجولانه، از آنان استمداد خواهند کرد. (و یوم یقول نادوا ... فدعوهم) «فاى تعقیب» در «فدعوهم» بر بى درنگ بودن کار آنان دلالت مى کند. کاربرد فعل ماضى، براى کارى که در قیامت انجام مى گیرد (دعوهم) نشانه آن است که - به مجرد فرصت یافتن مشرکان - باید استمداد را انجام یافته تلقى کرد.
۳- معبودان و شرکاى پندارى مشرکان، در قیامت، هیچ پاسخى به کمک خواهى آنان نخواهند داد. (فدعوهم فلم یستجیبوا لهم)
۴- بى نتیجه بودن کمک خواهى مشرکان از معبودان خویش، هشدار خداوند به اهل شرک و پذیرندگان ولایت شیاطین است. (و یوم یقول نادوا شرکاءى ... فلم یستجیبوا لهم)
۵- صحنه بیهوده بودن استمداد مشرکان از معبودهاى خود در قیامت، صحنه اى شایان فراگیرى و به خاطر سپردن است. (و یوم یقول نادوا شرکاءى ... فلم یستجیبوا لهم) «یوم» مفعول براى فعل مقدرى مانند «اُذکروا» است ;یعنى، «به یاد آن روز باشید که ...».
۶- در قیامت، مشرکان، از معبودان پندارى خویش جدا و دوراند. (و یوم یقول نادوا شرکاءى) «نداء» به معناى «بلند کردن آواز و آشکار ساختن آن» است (مفردات راغب) و فعل «نادوا» نشانه زیاد بودن فاصله مشرکان و معبودان است.
۷- مشرکان، حتى در قیامت هم دل بسته یارى معبودان شان اند. (فدعوهم)
۸- غیر خدا، فاقد هرگونه نقش و قدرت، در آغاز و نیز فرجام هستى است. (ما أشهدتّهم خلق السموت والأرض ... و یوم یقول نادوا ... فدعوهم فلم یستجیبوا لهم)
۹- در قیامت، کارامد نبودن معبودان مشرکان و بطلان شرک، آشکار خواهد شد. (فدعوهم فلم یستجیبوا لهم)
۱۰- شرک، مبتنى بر پندار و فاقد بنیان و اساس حقیقى است. (شرکاءى الذین زعمتم)
۱۱- در میان معبودان مشرکان، موجودات شعوردار نیز وجود دارد. (شرکاءى الذین زعمتم فدعوهم) با توجه به واژه «الذین» و ضمیر «هم» که براى ذوى العقول است، چنین برمى آید که معبودهاى مشرکان، صرفاً، بت و یا موجودات فاقد شعور دیگر نیستند، بلکه موجوداتى با شعور مانند ملائکه جن و ... نیز در بین آن ها وجود دارند.
۱۲- خداوند، در قیامت، بین مشرکان و معبودان شان وادى هلاکت بارى را قرار خواهد داد و هرگونه ارتباط میان آن ها را ناممکن خواهد ساخت. (و جعلنا بینهم موبقًا) «وبوق» به معناى «هلاک شدن» است و «موبق» اسم مکان به معناى «مکان هلاکت» است.
۱۳- شیاطین و دیگر معبودان دروغین مشرکان، در صحنه قیامت حضور خواهند داشت. (نادوا شرکاءى ... و جعلنا بینهم موبقًا) به قرینه آیات قبل، مراد از «شرکاء» همان ابلیس و ذریه او است.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: آغاز آفرینش ۸; فرجام آفرینش ۸
- استمداد: استمداد از معبودان باطل ۱، ۲، ۷; بى تأثیرى استمداد از معبودان باطل ۴، ۵
- توحید: توحید افعالى ۸
- خدا: اختصاصات خدا ۸; انذارهاى خدا ۴; مهلت هاى خدا ۱
- ذکر: ذکر بى یاورى مشرکان ۵
- شرک: بطلان شرک ۹; پوچى شرک ۱۰
- شیاطین: شیاطین در قیامت ۱۳; هشدار به پیروان شیاطین ۴
- عجز: عجز غیرخدا ۸
- عقیده: عقیده باطل ۱۰
- قیامت: استمداد در قیامت ۱، ۲; ظهور حقایق در قیامت ۹; قطع روابط در قیامت ۱۲; وادى مهلک در قیامت ۱۲
- مشرکان: استمداد مشرکان ۲; بى یاورى مشرکان ۳; رد استمداد مشرکان ۳; عجله اخروى مشرکان ۲; عقیده باطل مشرکان ۲; علایق مشرکان۷; مشرکان در قیامت ۱، ۳، ۵، ۶، ۷، ۱۲; مشرکان و معبودان باطل ۶، ۷، ۱۲; مهلت به مشرکان ۱; هشدار به مشرکان ۴
- معبودان باطل: شعور معبودان باطل ۱۱; عجز معبودان باطل ۳، ۹; معبودان باطل در قیامت ۶، ۹، ۱۲، ۱۳