ریشه وزر: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(Added root proximity by QBot)
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::وزر]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}


=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
خط ۱۰: خط ۳۲:


(بر وزن جسر) به معنى ثقل و سنگينى است طبرسى گفته اشتقاق آن از وَزَر (بر وزن فرس) است. راغب گفته: وزر به معنى سنگينى است به علت تشبيه به كوه. پس مطلب طبرسى و راغب هر دو يكى است. قران مجيد هريك بجاى ديگرى آمده است مثل [نحل:25]. [عنكبوت:13]. ناگفته نماند وزر مصدر واسم هردوآمده است (سنگينى، سنگين يعنى بار) و اغلب در گناه بكار رفته‏كه بار سنگينى است به گردن گناهكار. ولى در غير گناه نيز آمده چنانكه خواهيم گفت. * [طه:100]. هر كه از آن اعراض كند روز قيامت بار گناه را حمل خواهد نمود. * [انعام:31]. آنها گناهان خويش را به دوش مى‏كشند آگاه باش بد است آنچه حمل مى‏كنند «يَزِروُنَ» حمل بار سنگين است. * [انعام:164]. «وازِرَةٌ - اُخْرى» صفت نفس اند يعنى: هيچ نفس حامل گناه،گناه نفس ديگرى را حمل نمى‏كند و هر كس گناه خويش را به دوش مى‏كشد. *** * [شرح:1-3]. مراد از وزر ظاهرا سنگينى رسالت و تنگى سينه از آن است در مقابل عدم قبول مردم، كه آن حضرت سنگينى آن را كاملا احساس مى‏كرد و ظاهرا «أَنْقَضَ ظَهْرَكَ» اشاره به احساس كامل آن است و وضع وزر همان شرح صدر و انفاذ دين و توفيق پيشرفت آن است يعنى آيا سينه ات را وسيع نكرديم ،بار سنگينت را از تو برداشتيم بارى كه به پشتت سنگينى مى‏كرد. در اين آيه وِزْر به معنى ثقل آمده نه گناه ايضا در آيه [طه:87]. مراد زيورآلات است كه اوزار و اثقال ناميده شده، بقولى بنى اسرائيل آنها را از فرعونيان عاريه گرفته بودندو پس ندادند وخود را مجرم دانسته و اوزار گفته‏اند و نيز در آيه [محمّد:4]. كه به معنى اسباب جنگ است گويند سلاح جنگ را از آن اوزار گويند كه بر حامل آن ثقيل است. * [فرقان:35]. وزير به معنى كمك و يار است كه مقدارى از وظائف بالا دست خويش را حمل مى‏كند. و آن دوبار در قران مجيد آمده و هر دو در باره هارون «عليه السلام» است. [طه:29]. [فرقان:35].
(بر وزن جسر) به معنى ثقل و سنگينى است طبرسى گفته اشتقاق آن از وَزَر (بر وزن فرس) است. راغب گفته: وزر به معنى سنگينى است به علت تشبيه به كوه. پس مطلب طبرسى و راغب هر دو يكى است. قران مجيد هريك بجاى ديگرى آمده است مثل [نحل:25]. [عنكبوت:13]. ناگفته نماند وزر مصدر واسم هردوآمده است (سنگينى، سنگين يعنى بار) و اغلب در گناه بكار رفته‏كه بار سنگينى است به گردن گناهكار. ولى در غير گناه نيز آمده چنانكه خواهيم گفت. * [طه:100]. هر كه از آن اعراض كند روز قيامت بار گناه را حمل خواهد نمود. * [انعام:31]. آنها گناهان خويش را به دوش مى‏كشند آگاه باش بد است آنچه حمل مى‏كنند «يَزِروُنَ» حمل بار سنگين است. * [انعام:164]. «وازِرَةٌ - اُخْرى» صفت نفس اند يعنى: هيچ نفس حامل گناه،گناه نفس ديگرى را حمل نمى‏كند و هر كس گناه خويش را به دوش مى‏كشد. *** * [شرح:1-3]. مراد از وزر ظاهرا سنگينى رسالت و تنگى سينه از آن است در مقابل عدم قبول مردم، كه آن حضرت سنگينى آن را كاملا احساس مى‏كرد و ظاهرا «أَنْقَضَ ظَهْرَكَ» اشاره به احساس كامل آن است و وضع وزر همان شرح صدر و انفاذ دين و توفيق پيشرفت آن است يعنى آيا سينه ات را وسيع نكرديم ،بار سنگينت را از تو برداشتيم بارى كه به پشتت سنگينى مى‏كرد. در اين آيه وِزْر به معنى ثقل آمده نه گناه ايضا در آيه [طه:87]. مراد زيورآلات است كه اوزار و اثقال ناميده شده، بقولى بنى اسرائيل آنها را از فرعونيان عاريه گرفته بودندو پس ندادند وخود را مجرم دانسته و اوزار گفته‏اند و نيز در آيه [محمّد:4]. كه به معنى اسباب جنگ است گويند سلاح جنگ را از آن اوزار گويند كه بر حامل آن ثقيل است. * [فرقان:35]. وزير به معنى كمك و يار است كه مقدارى از وظائف بالا دست خويش را حمل مى‏كند. و آن دوبار در قران مجيد آمده و هر دو در باره هارون «عليه السلام» است. [طه:29]. [فرقان:35].
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
وزر:100, لا:54, اخر:49, ما:37, ل:35, ان:34, ها:32, هم:31, الى:31, کم:29, على:29, الا:28, ک:26, ه:25, حمل:24, ثم:23, من:23, ربب:23, ف:23, قوم:23, يوم:22, ب:21, ى:20, ضلل:20, سوء:19, الذى:19, الذين:19, عزز:18, قول:17, انس:17, وله:17, ظهر:17, وفى:17, ليس:17, اله:16, حتى:16, رجع:16, کون:16, دعو:16, الله:16, هارون:15, ذلک:15, ثقل:15, کمل:15, نا:15, عذب:15, ابراهيم:15, فى:14, وضع:14, اخو:14, موسى:14, نفس:14, رضو:14, اذ:14, جعل:13, علم:13, خلد:13, غير:13, قد:13, انن:13, عن:13, بعث:13, شکر:13, نقض:13, کلل:13, حيى:13, مکر:13, ذهب:12, کلا:12, حرب:12, لو:12, دنو:12, زين:12, اهل:12, شىء:12, فرر:12, اول:12, رفع:12, اين:12, لکن:12, قبل:12, کسب:12, سطر:12, رسل:12, لعب:12, صدر:11, فدى:11, قرر:11, نبء:11, صحف:11, فقه:11, ملک:11, شدد:11, اتى:11, لهو:11, مع:11, قذف:11, دور:11, فرط:11, کذب:11, اذا:11, کفر:11, اوى:11, وعد:11, کتب:11, سعى:11, نصر:10, بعد:10, عرض:10, منن:10, خلف:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۱

تکرار در قرآن: ۲۷(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

(بروزن فرس) پناهگاهى از كوه. چنانكه در مفردات و مجمع ذيل آيه «يَحْمِلُونَ أَوْزارَهُمْ» گفته است. [قيامة:11-12]. نه پناهگاهى نيست و قرارگاه يا قراريافتن به سوى خداى تو است.


(بر وزن جسر) به معنى ثقل و سنگينى است طبرسى گفته اشتقاق آن از وَزَر (بر وزن فرس) است. راغب گفته: وزر به معنى سنگينى است به علت تشبيه به كوه. پس مطلب طبرسى و راغب هر دو يكى است. قران مجيد هريك بجاى ديگرى آمده است مثل [نحل:25]. [عنكبوت:13]. ناگفته نماند وزر مصدر واسم هردوآمده است (سنگينى، سنگين يعنى بار) و اغلب در گناه بكار رفته‏كه بار سنگينى است به گردن گناهكار. ولى در غير گناه نيز آمده چنانكه خواهيم گفت. * [طه:100]. هر كه از آن اعراض كند روز قيامت بار گناه را حمل خواهد نمود. * [انعام:31]. آنها گناهان خويش را به دوش مى‏كشند آگاه باش بد است آنچه حمل مى‏كنند «يَزِروُنَ» حمل بار سنگين است. * [انعام:164]. «وازِرَةٌ - اُخْرى» صفت نفس اند يعنى: هيچ نفس حامل گناه،گناه نفس ديگرى را حمل نمى‏كند و هر كس گناه خويش را به دوش مى‏كشد. *** * [شرح:1-3]. مراد از وزر ظاهرا سنگينى رسالت و تنگى سينه از آن است در مقابل عدم قبول مردم، كه آن حضرت سنگينى آن را كاملا احساس مى‏كرد و ظاهرا «أَنْقَضَ ظَهْرَكَ» اشاره به احساس كامل آن است و وضع وزر همان شرح صدر و انفاذ دين و توفيق پيشرفت آن است يعنى آيا سينه ات را وسيع نكرديم ،بار سنگينت را از تو برداشتيم بارى كه به پشتت سنگينى مى‏كرد. در اين آيه وِزْر به معنى ثقل آمده نه گناه ايضا در آيه [طه:87]. مراد زيورآلات است كه اوزار و اثقال ناميده شده، بقولى بنى اسرائيل آنها را از فرعونيان عاريه گرفته بودندو پس ندادند وخود را مجرم دانسته و اوزار گفته‏اند و نيز در آيه [محمّد:4]. كه به معنى اسباب جنگ است گويند سلاح جنگ را از آن اوزار گويند كه بر حامل آن ثقيل است. * [فرقان:35]. وزير به معنى كمك و يار است كه مقدارى از وظائف بالا دست خويش را حمل مى‏كند. و آن دوبار در قران مجيد آمده و هر دو در باره هارون «عليه السلام» است. [طه:29]. [فرقان:35].

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
أَوْزَارَهُمْ‌ ۲
يَزِرُونَ‌ ۲
تَزِرُ ۵
وَازِرَةٌ ۵
وِزْرَ ۵
أَوْزَارِ ۱
وَزِيراً ۲
أَوْزَاراً ۱
وِزْراً ۱
أَوْزَارَهَا ۱
وَزَرَ ۱
وِزْرَکَ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط