ریشه ندو: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(Added root proximity by QBot) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::ندو]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
جمع شدن. «نَدَاالْقَوْمُنَدْواً: اِجْتَمَعُوا». نادى اسم فاعل است و نيز به معنى مجلس و محل اجتماع باشد [عنكبوت:29]. آن سخن لوط «عليه السلام»است به قومش يعنى كار زشت (لواط) را در محل اجتماعى مردم و پيش چشم عموم مرتكب مىشويد. گفتهاند: تا اجتماع هست نادى خوانده مىشود. [علق:17-18]. در مجمع فرموده: نادى مجلس اهل نادى است و در اثر كثرت استعمال هر مجلس را نادى گفتهاند. ظاهرا مراد از نادى در آيه اهل مجلس است يعنى: آن شخص اهل مجلس و ياران خويش را به يارى بخواند ماهم زبانيه و مأموران آتش را مىخوانيم. نَدِىّ: مانند نادى به معنى مجلس اجتماع است در مجمع فرموده: ندى و نادى مجلسى است كه اهلش در آن جمع شدهاند و دارالندوه مكّه كه خانه قُصَىّ بود از آن است و در آن به مشاوره جمع مىشدند. [مريم:73]. كافران به اهل ايمان گفتند: كدام يك از دو گروه مقام بهتر و مجلس نيكوتر (و آراستهتر) دارد، اين همان تفاخر به مال و زينت دنيا است لذا در جواب آيه بعدى آمده: «وَكَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثاثاً وَرِئْياً». | جمع شدن. «نَدَاالْقَوْمُنَدْواً: اِجْتَمَعُوا». نادى اسم فاعل است و نيز به معنى مجلس و محل اجتماع باشد [عنكبوت:29]. آن سخن لوط «عليه السلام»است به قومش يعنى كار زشت (لواط) را در محل اجتماعى مردم و پيش چشم عموم مرتكب مىشويد. گفتهاند: تا اجتماع هست نادى خوانده مىشود. [علق:17-18]. در مجمع فرموده: نادى مجلس اهل نادى است و در اثر كثرت استعمال هر مجلس را نادى گفتهاند. ظاهرا مراد از نادى در آيه اهل مجلس است يعنى: آن شخص اهل مجلس و ياران خويش را به يارى بخواند ماهم زبانيه و مأموران آتش را مىخوانيم. نَدِىّ: مانند نادى به معنى مجلس اجتماع است در مجمع فرموده: ندى و نادى مجلسى است كه اهلش در آن جمع شدهاند و دارالندوه مكّه كه خانه قُصَىّ بود از آن است و در آن به مشاوره جمع مىشدند. [مريم:73]. كافران به اهل ايمان گفتند: كدام يك از دو گروه مقام بهتر و مجلس نيكوتر (و آراستهتر) دارد، اين همان تفاخر به مال و زينت دنيا است لذا در جواب آيه بعدى آمده: «وَكَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثاثاً وَرِئْياً». | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ندى:100, ه:45, ف:41, هم:38, من:35, ربب:34, ل:31, کون:30, يوم:27, ان:26, اذ:25, ک:24, انن:24, کم:23, قول:22, نا:21, ب:20, ها:20, لا:20, صحب:20, على:20, ى:19, سمع:19, قوم:19, امن:19, ما:18, فى:17, ظلم:17, ندو:17, جنن:17, اتى:17, دعو:16, الذين:16, هو:16, نوح:15, يا:15, قبل:15, لما:15, موسى:15, رحم:15, دبر:15, اذا:14, قد:14, نور:14, زکريا:14, هما:14, شرک:14, عذب:13, رسل:13, عبد:13, اله:13, حضر:13, لعل:13, صلو:13, جوب:13, الا:13, وله:13, نسى:13, عظم:13, اين:13, ايوب:13, هدى:12, لکن:12, ذلک:12, عمل:12, الله:12, سجد:12, صبح:12, رجل:12, عمى:12, خلص:12, قرب:12, حسن:12, جنب:12, بعد:12, طور:12, کلل:12, ا:12, لم:12, قرن:12, جىء:12, خفى:12, اخذ:12, نجو:12, لو:12, انا:12, سعى:12, حزن:12, صلى:12, سلم:12, ملک:12, هلک:12, خوف:12, کذب:12, ثم:12, مع:12, عرف:12, أعراف:12, نکث:12, ن:12, نبو:12, کفر:12, ودى:12, ايى:12, سوم:12, شکر:11, جبن:11, يمن:11, الى:11, اول:11, برک:11, حقق:11, بنو:11, حشر:11, ورث:11, ارث:11, انتم:11, مسس:11, حفظ:11, نکر:11, نصر:11, صمم:11, صلح:11, ذکر:11, حدث:11, فرعون:11, ورق:11, عضد:11, صرم:11, شرب:11, جبل:11, عزز:11, حوت:11, لات:11, ولى:11, ذا:11, س:11, خطء:11, عصى:11, کظم:11, ورى:11, لوت:11, تلل:11, مقت:11, علم:11, بکم:11, مالک:11, غدو:11, شطء:11, تلکم:11, ضلل:11, خير:11, الک:11, موج:11, جعل:11, فرق:11, عطو:11, رئى:11, حجر:11, عن:11, ليت:11, لئک:11, تحت:11, هذا:11, زبن:11, کلا:11, عصو:11, اجر:11, نوم:11, فوز:11, قدر:11, سبل:11, زعم:11, حين:11, اوب:11, قضى:11, کثر:11, هل:11, سهر:11, نصى:11, وجد:11, حرث:11, بين:11, ظهر:11, جودى:11, غفر:11, اذن:11, لن:11, نعم:11, طيب:11, فضل:11, ابراهيم:11, سبح:11, قطع:11, صيح:11, هزء:11, عقل:11, خصف:11, درک:11, علو:11, نصو:11, غمم:11, يى:11, جمعة:11, عقر:11, قسم:11, وضع:11, وهن:11, وقر:11, صدق:11, کشف:11, نوص:11, عجب:11, قبس:10, عزل:10, دون:10, لعب:10, قدس:10, فيض:10, وذر:10, سوى:10, طفق:10, کبر:10, جرى:10, نعق:10, کما:10, دنو:10, وقى:10, موه:10, ليل:10, ذرر:10, بقع:10, الذى:10, طوى:10, نهى:10, انث:10, انت:10, حول:10, هى:10, ظنن:10, نذر:10, حجب:10, غضب:10, دخل:10, فرد:10, سوء:10, مثل:10, ضرر:10, شطن:10, بلى:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۰
تکرار در قرآن: ۵۳(بار)
قاموس قرآن
جمع شدن. «نَدَاالْقَوْمُنَدْواً: اِجْتَمَعُوا». نادى اسم فاعل است و نيز به معنى مجلس و محل اجتماع باشد [عنكبوت:29]. آن سخن لوط «عليه السلام»است به قومش يعنى كار زشت (لواط) را در محل اجتماعى مردم و پيش چشم عموم مرتكب مىشويد. گفتهاند: تا اجتماع هست نادى خوانده مىشود. [علق:17-18]. در مجمع فرموده: نادى مجلس اهل نادى است و در اثر كثرت استعمال هر مجلس را نادى گفتهاند. ظاهرا مراد از نادى در آيه اهل مجلس است يعنى: آن شخص اهل مجلس و ياران خويش را به يارى بخواند ماهم زبانيه و مأموران آتش را مىخوانيم. نَدِىّ: مانند نادى به معنى مجلس اجتماع است در مجمع فرموده: ندى و نادى مجلسى است كه اهلش در آن جمع شدهاند و دارالندوه مكّه كه خانه قُصَىّ بود از آن است و در آن به مشاوره جمع مىشدند. [مريم:73]. كافران به اهل ايمان گفتند: كدام يك از دو گروه مقام بهتر و مجلس نيكوتر (و آراستهتر) دارد، اين همان تفاخر به مال و زينت دنيا است لذا در جواب آيه بعدى آمده: «وَكَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثاثاً وَرِئْياً».
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
نِدَاءً | ۲ |
فَنَادَتْهُ | ۱ |
مُنَادِياً | ۱ |
يُنَادِي | ۱ |
نَادَيْتُمْ | ۱ |
نَادَاهُمَا | ۱ |
نُودُوا | ۱ |
نَادَى | ۱۳ |
نَادَوْا | ۲ |
نَادُوا | ۱ |
فَنَادَاهَا | ۱ |
نَادَيْنَاهُ | ۲ |
نَدِيّاً | ۱ |
نُودِيَ | ۴ |
فَنَادَى | ۲ |
نَادَيْنَا | ۱ |
يُنَادِيهِمْ | ۴ |
نَادِيکُمُ | ۱ |
نَادَانَا | ۱ |
فَنَادَوْا | ۲ |
يُنَادَوْنَ | ۲ |
التَّنَادِ | ۱ |
يُنَادُونَکَ | ۱ |
يُنَادِ | ۱ |
الْمُنَادِ | ۱ |
يُنَادُونَهُمْ | ۱ |
فَتَنَادَوْا | ۱ |
نَادَاهُ | ۱ |
نَادِيَهُ | ۱ |