الرعد ٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::يَعْلَم|يَعْلَمُ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَعْلَم| ]] [[شامل این ریشه::علم‌| ]][[ریشه غیر ربط::علم‌| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::تَحْمِل|تَحْمِلُ‌]] [[کلمه غیر ربط::تَحْمِل| ]] [[شامل این ریشه::حمل‌| ]][[ریشه غیر ربط::حمل‌| ]][[شامل این کلمه::کُل|کُلُ‌]] [[شامل این ریشه::کلل‌| ]][[شامل این کلمه::أُنْثَى|أُنْثَى‌]] [[کلمه غیر ربط::أُنْثَى| ]] [[شامل این ریشه::انث‌| ]][[ریشه غیر ربط::انث‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::تَغِيض|تَغِيضُ‌]] [[کلمه غیر ربط::تَغِيض| ]] [[شامل این ریشه::غيض‌| ]][[ریشه غیر ربط::غيض‌| ]][[شامل این کلمه::الْأَرْحَام|الْأَرْحَامُ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْأَرْحَام| ]] [[شامل این ریشه::رحم‌| ]][[ریشه غیر ربط::رحم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::تَزْدَاد|تَزْدَادُ]] [[کلمه غیر ربط::تَزْدَاد| ]] [[شامل این ریشه::زيد| ]][[ریشه غیر ربط::زيد| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::کُل|کُلُ‌]] [[شامل این ریشه::کلل‌| ]][[شامل این کلمه::شَيْء|شَيْ‌ءٍ]] [[کلمه غیر ربط::شَيْء| ]] [[شامل این ریشه::شى‌ء| ]][[ریشه غیر ربط::شى‌ء| ]][[شامل این کلمه::عِنْدَه|عِنْدَهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::عِنْدَه| ]] [[شامل این ریشه::عند| ]][[ریشه غیر ربط::عند| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::بِمِقْدَار|بِمِقْدَارٍ]] [[کلمه غیر ربط::بِمِقْدَار| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::قدر| ]][[ریشه غیر ربط::قدر| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::يَعْلَم|يَعْلَمُ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَعْلَم| ]] [[شامل این ریشه::علم‌| ]][[ریشه غیر ربط::علم‌| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::تَحْمِل|تَحْمِلُ‌]] [[کلمه غیر ربط::تَحْمِل| ]] [[شامل این ریشه::حمل‌| ]][[ریشه غیر ربط::حمل‌| ]][[شامل این کلمه::کُل|کُلُ‌]] [[شامل این ریشه::کلل‌| ]][[شامل این کلمه::أُنْثَى|أُنْثَى‌]] [[کلمه غیر ربط::أُنْثَى| ]] [[شامل این ریشه::انث‌| ]][[ریشه غیر ربط::انث‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::تَغِيض|تَغِيضُ‌]] [[کلمه غیر ربط::تَغِيض| ]] [[شامل این ریشه::غيض‌| ]][[ریشه غیر ربط::غيض‌| ]][[شامل این کلمه::الْأَرْحَام|الْأَرْحَامُ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْأَرْحَام| ]] [[شامل این ریشه::رحم‌| ]][[ریشه غیر ربط::رحم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::تَزْدَاد|تَزْدَادُ]] [[کلمه غیر ربط::تَزْدَاد| ]] [[شامل این ریشه::زيد| ]][[ریشه غیر ربط::زيد| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::کُل|کُلُ‌]] [[شامل این ریشه::کلل‌| ]][[شامل این کلمه::شَيْء|شَيْ‌ءٍ]] [[کلمه غیر ربط::شَيْء| ]] [[شامل این ریشه::شى‌ء| ]][[ریشه غیر ربط::شى‌ء| ]][[شامل این کلمه::عِنْدَه|عِنْدَهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::عِنْدَه| ]] [[شامل این ریشه::عند| ]][[ریشه غیر ربط::عند| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::بِمِقْدَار|بِمِقْدَارٍ]] [[کلمه غیر ربط::بِمِقْدَار| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::قدر| ]][[ریشه غیر ربط::قدر| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|اللَّهُ‌ يَعْلَمُ‌ مَا تَحْمِلُ‌ کُلُ‌ أُنْثَى‌ وَ مَا تَغِيضُ‌ الْأَرْحَامُ‌ وَ مَا تَزْدَادُ وَ کُلُ‌ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ‌ بِمِقْدَارٍ
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=خدا می‌داند آنچه را که هر مادینه‌ای (در رَحِمش) بر می‌گیرد و (نیز) آنچه را که (این) رحم‌ها می‌کاهند، و آنچه را فزونی می‌یابند. و هر چیزی را نزد او اندازه‌ای است.
|-|صادقی تهرانی=خدا می‌داند آنچه را که هر مادینه‌ای (در رَحِمش) بر می‌گیرد و (نیز) آنچه را که (این) رحم‌ها می‌کاهند، و آنچه را فزونی می‌یابند. و هر چیزی را نزد او اندازه‌ای است.
|-|معزی=خدا داند آنچه بارور شود هر ماده‌ای و آنچه فروبرند زهدانها و آنچه بیفزایند و هر چیزی است نزد او به اندازه‌
|-|معزی=خدا داند آنچه بارور شود هر ماده‌ای و آنچه فروبرند زهدانها و آنچه بیفزایند و هر چیزی است نزد او به اندازه‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">Allah knows what every female bears, and every increase and decrease of the wombs. With Him, everything is by measure.</div>
{{آيه | سوره = سوره الرعد | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::8|٨]] | قبلی = الرعد ٧ | بعدی = الرعد ٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::18|١٨]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/013008.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/013008.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الرعد | نزول = [[نازل شده در سال::18|٦ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::8|٨]] | قبلی = الرعد ٧ | بعدی = الرعد ٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::18|١٨]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«کُلُّ أُنثَی»: هر ماده‌ای اعم از انسان یا حیوان. «تَغِیضُ»: می‌کاهد و کم می‌کند. فرو می‌برد و می‌بلعد. این فعل به صورت لازم و متعدّی استعمال می‌شود. در اینجا متعدّی است. «تَزْدَادُ»: می‌افزاید. افزون می‌نماید. «کُلُّ شَیْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ»: در نزد خدا همه‌چیز دارای مقدار و اندازه مشخّص و معیّن، و حساب و کتاب دقیق و روشن است (نگا: حجر / ، فرقان /  طلاق / . «بِمِقْدَارٍ»: دارای اندازه ثابت و کمیّت معیّن است.
«کُلُّ أُنثَی»: هر ماده‌ای اعم از انسان یا حیوان. «تَغِیضُ»: می‌کاهد و کم می‌کند. فرو می‌برد و می‌بلعد. این فعل به صورت لازم و متعدّی استعمال می‌شود. در اینجا متعدّی است. «تَزْدَادُ»: می‌افزاید. افزون می‌نماید. «کُلُّ شَیْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ»: در نزد خدا همه‌چیز دارای مقدار و اندازه مشخّص و معیّن، و حساب و کتاب دقیق و روشن است (نگا: حجر / ، فرقان /  طلاق / . «بِمِقْدَارٍ»: دارای اندازه ثابت و کمیّت معیّن است.
خط ۲۹: خط ۳۷:
[[الرعد ١٣ | وَ يُسَبِّحُ‌ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ‌ وَ...]] (۱)   
[[الرعد ١٣ | وَ يُسَبِّحُ‌ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ‌ وَ...]] (۱)   
</div>
</div>
== نزول ==
'''شأن نزول آیات ۸ تا ۱۱:'''
ابن عباس گوید: این آیات درباره دو مرد بنام اربد بن قیس و عامر بن طفیل نازل گردید و همچنین آیه ۱۲ «هُوَ الَّذِی یرِیکمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً» تا آخر آن و نیز آیه ۱۳ را (که بعد خواهد آمد) نیز به این آیات در این شأن و نزول مى افزایند.<ref> طبرانى و دیگران از علماء عامه.</ref>
و نیز گویند آیات ۱. و ۱۱ درباره دو مرد فوق‌الذکر نازل گردیده بدین تفصیل، این دو مرد نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمدند و سؤالاتى از پیامبر نمودند ولى مقصود بدى داشتند و با طرح این سؤال مکر و حیله اى از ناحیه آنان در بین بوده است که بالاخره خداوند نتیجه مکر و حیله آن‌ها را به خودشان بازگردانید.
عامر نزد پیامبر آمد و گفت: یا محمد اگر من مسلمان بشوم با من چکار خواهى کرد و چه مزیتى بر سایر مسلمین خواهم داشت، پیامبر فرمود: آنچه که سایر مسلمانان بدان مکلف خواهند بود تو نیز مانند آن‌ها مکلف به تکلیف قرار خواهى گرفت.
عامر گفت: می‌خواهم که در ازاى مسلمان شدن مرا پس از خودت خلیفه و وصى خود گردانى. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: این کار در دست من نیست بلکه به فرمان خداى من است. سپس گفت: بعد از مسلمان شدن به من چه خواهى داد؟ پیامبر فرمود: به تو لشکرى می‌دهم که با آن با دشمنان اسلام به جنگ پردازى. در جواب گفت: این سمت را که خودم هم دارم پس چه لزومى دارد که مسلمان شوم و البته مقصود عامر این بود که با رسول خدا صلی الله علیه و آله سرگرم صحبت باشد و به اربد دستور داده بود که در حین صحبت او با پیامبر از پشت سر رسول خدا صلی الله علیه و آله را مورد حمله قرار دهد.
در همین وقت بود که به اربد اشاره نمود، اربد خواست که از پشت شمشیر بکشد ولى آنچه سعى کرد که شمشیر را از غلاف بیرون آورد نتوانست و شمشیر او در غلاف در جاى خود ماند در این میان پیامبر متوجه شد و خود را کنار کشید و گفت: خدایا اینان که با من به مکر و حیله برخاسته اند، تو خود کارشان را بساز.
در این بین صاعقه اى بر سر اربد آمد و او را بسوخت، عامر که این منظره وحشتناک را دید، فرار کرد و در حین فرار فریاد می‌زد و مى گفت: یا محمد از خداى خود خواستى و او را به کیفر عمل رسانیدى و از بین بردى ولى بدان من با سواران زیاد و جوانان جنگجوى خودم به سراغ تو خواهم آمد.
پیامبر در جواب فرمود: خداوند تو را از این عمل باز خواهد داشت، چندى بعد عامر به مرض طاعون مبتلا گردید و از بین رفت.<ref> تفسیر کشف الاسرار.</ref>


== تفسیر ==
== تفسیر ==
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۴#link289 | آيات ۱۶ - ۷، سوره رعد]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۴#link289 | آيات ۷ - ۱۶ سوره رعد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۴#link290 | تعريض و توهين كفار به قرآن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۴#link290 | تعريض و توهين كفار به قرآن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۴#link291 | خطاب (انما انت منذر) در پاسخ به كفار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۵#link292 | اشاره به سه عملکرد رحم، در ايام حمل، در آيه شريفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۵#link292 | اشاره به سه تا از كارهاى رحم در ايام حملدر آيه شريفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۵#link295 | معناى عَالِمُ الغَيب و الشَّهادة و «کبیر» و «متعال» بودن خداوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۵#link293 | وجوهى كه مفسرين در معناى (آنچه رحم ها كم و زياد مى كنند) گفته اند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۵#link297 | مراد از نگهبانانى كه انسان را از «امر خداوند» حفظ مى كنند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۵#link294 | هر موجودى به امر و حكم خدا محدود به حد و مقدارى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۵#link299 | مقصود از آیۀ: «إنَّ اللهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَومٍ حَتّى يُغَيِّرُوا مَا بِأنفُسِهِم»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۵#link295 | معناى غيبت و شهادت و اينكه خداوند عالم الغيب و الشهادة است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۵#link302 | حكمت وجود تلازم بين اعمال صالح و نعمت ها و بهره مندى ها]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۵#link296 | معناى ((كبير)) و ((متعال )) بودن خداى تعالى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۶#link303 | اختلاف شديد مفسران، در معناى آيه شريفه: «لَهُ مُعَقِّبَاتٌ...»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۵#link297 | مراد از اينكه انسان نگهبانانى دارد كه او را از امر خداوند حفظ مى كنند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۶#link304 | بيان اين كه حق دعا (دعاى مستجاب)، براى خدا است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۵#link298 | ((معقبات )) همانگونه كه به امر خدا حفظ مى كنند از امر خدا نيز حفظ مى كنند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۶#link305 | تمثيلى برای حال كسى را كه غير خدا را مى خواند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۵#link299 | مقصود از جمله : ((ان الله لايغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۶#link307 | ذلت حقيقى همه چيز، در برابر خداى تعالى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۵#link300 | فقط بين اعمال خير و آثار نيك خارجى ملازمه هست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link310 | وجه نسبت دادن سجود به سايه ها، در صبح و شام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۵#link301 | پنج مساءله كه از توضيح آيه (له معقبات ...) روشن مى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link312 | جهت اختصاص جمله: «وَ يُسَبِّحُ الرَّعدُ بِحَمدِه»، به بيان تسبيح رعد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۵#link302 | جهت و حكمت وجود تلازم بين اعمال صالح و نعمت ها و بهره مندى ها]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link313 | توحيد خالق، به معناى توحيد ربّ است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۶#link303 | اختلاف شديد مفسرين در معناى آيه شريفه ((له معقبات ...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link315 | بحث روايتى: (روایاتی ذیل آیات گذشته)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۶#link304 | معناى دعا و بيان اينكه حق دعا (دعاى مستجاب ) براى خدا است و در برابر او نه غير او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link318 | داستان «عامر» و «اربد»، به نقل از ابن عباس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۶#link305 | تمثيلى كه حال كسى را كه غير خدا را مى خواند بيان مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۶#link306 | سه مطلب از تفسير آيه روشن گرديد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۶#link307 | ذلت حقيقى همه چيز در برابر خداى تعالى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۶#link308 | تذلل و تواضع همه موجودات در برابر خدا ذاتى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۶#link309 | وجه فساد گفتار بعضى مفسرين در مراد از سجده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link310 | وجه اسناد سجود به سايه ها]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link311 | وجه اختصاص سجود موجودات به صبح و شام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link312 | جهت اختصاص جمله : ((و يسبح الرعد بحمده )) به بيان تسبيح رعد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link313 | توحيد خالق به معناى توحيد رب است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link314 | اعتقاد به وحدانيت خالق اعتقاد به ربوبيت ارباب و آله]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link315 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link316 | رواياتى در ذيل جمله : ((انما انت منذر و لكل قوم هاد)) كه بر طبق آنها ((هادى )) على(عليه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link317 | رواياتى در معناى : ((الله يعلم ما تحملكل اثنى و ما تغيض الارحام و ما تزداد))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link318 | داستان عامر و اربد به نقل از ابن عباس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link319 | چند روايت در ذيل آيه شريفه : ((له معقبات من بين يديه ...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link320 | رواياتى در بيان مراد از: ((ان الله لايغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم ...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۷#link321 | روايتى در مورد سجود هر كه در آسمانها و زمين است براى خدا]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۵۴#link85 | آيه ۸ - ۱۰]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۵۴#link85 | آيه ۸ - ۱۰]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۵۴#link86 | آيه و ترجمه]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۵۴#link86 | آيه و ترجمه]]
خط ۷۶: خط ۸۸:
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۵۴#link91 | ۳ - براى خداوند غيب و شهود يكسان است .]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۵۴#link91 | ۳ - براى خداوند غيب و شهود يكسان است .]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۵۴#link92 | ۴ - آثار تربيتى توجه به علم خدا]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۵۴#link92 | ۴ - آثار تربيتى توجه به علم خدا]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‌ وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ «8»
خداوند مى‌داند آنچه را كه هر ماده‌اى (در شكم) حمل مى‌كند و آنچه را كه رحم‌ها جذب مى‌كنند (مثل نطفه) و آنچه را كه (در مراحل بعد از جذب) مى‌افزايند و هر چيز نزد او به مقدار و اندازه‌اى است.
===نکته ها===
در اين آيه، ابتدا از علم خداوند نسبت به حمل هر ماده‌اى، (چه داراى رَحم باشد مثل انسان و حيوان و چه داراى رَحم نباشد مثل نبات و جماد) سخن به ميان آمده و سپس به موجودات داراى رحم اشاره شده است.
«غيض» به معناى فرو بردن (نطفه) است. يعنى خداوند، به آن آبى كه رحم به خود جذب مى‌كند و در آن تغييراتى مى‌دهد و رو به رشد و زيادى مى‌برد، آگاه است.
===پیام ها===
1- خداوند حالات بارورى تمام موجودات را مى‌داند. «يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‌»
2- علم خداوند، به جزئيات هم تعلق مى‌گيرد. (او از نژاد، صفات، استعدادها، شكل و جنس جنين آگاهست.) يَعْلَمُ‌ ... ما تَغِيضُ‌ ... وَ ما تَزْدادُ
3- در تكامل يا نقص نوزاد، رَحم نقش مهمى دارد. «ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ»
4- نظام آفرينش موجودات بر اساس مقدار و ميزان دقيق است. «بِمِقْدارٍ» (يعنى اگر مدّت حمل كم يا زياد شود، اگر حمل سقط شود يا چند قلو گردد، اگر حمل، ناقص‌الخلقه يا داراى عضو زيادى شود، اين كم و زيادى‌ «تَغِيضُ‌ و تَزْدادُ» بر اساس يك فرمول حساب شده است.)
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‌ وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ «8»
بعد از آن احتجاج فرمايد كه حق تعالى عالم به جميع معلومات است:
اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‌: خداوند سبحان مى‌داند به علم ازلى آنچه را كه در شكم هر حاملى است، از مذكر يا مؤنث، تامّ است يا ناقص،
----
«1» اصول كافى ج 1 ص 191.
«2» همان مصدر.
جلد 6 - صفحه 342
حسن است يا قبيح، قصير است يا طويل، سعيد است يا شقى. تمام خصوصيات و جزئيات آن را آگاه است. وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ: و مى‌داند آنچه ناقص و آنچه زياد گردد در مدت و عدد و خلقت. نزد حسن آنچه بكاهد به سقط و بى‌وقت از شكم بيفتد يا بيفزايد بر مدت نقصان تا به تمام نه ماه رسد.
مراد مدت حمل است كه اقل آن شش ماه و اكثر آن نزد خاصه ده ماه باشد.
و به روايت موثقه در عهد عمر زنى فرزند شش ماهه آورد، عمر حكم به رجم او نمود. حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: اگر زن با تو به كتاب خدا مخاصمه نمايد بر تو غلبه نمايد. عمر گفت: چگونه؟ فرمود: زيرا حق تعالى فرمايد «وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً» و در آيه ديگر فرمود «وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ» هر گاه مدت دو سال كه رضاع است از سى ماه كم كنى شش ماه بماند، پس مدت حمل شش ماه باشد. عمر گفت: راست گفتى. «1» وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ: و هر چيزى از رزق و اجل يا آنچه ذكر شد تماما در پيشگاه حضرت سبحانى به مقدار و اندازه باشد بر وجه حكمت و مصلحت كه تجاوز و قصور از آن ننمايد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‌ وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ «8» عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعالِ «9» سَواءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهارِ «10» لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ «11»
ترجمه‌
خدا ميداند آنچه را بارور ميشود هر زنى و آنچه را كم ميكند رحمها و آنچه را زياد مينمايد و هر چيزى نزد او داراى اندازه‌اى است‌
داناى نهان و آشكار است بزرگ بلند مرتبه است‌
يكسان است از شما كسيكه پنهان نمايد گفتار را و كسيكه آشكار كند و كسيكه مخفى شود در شب و كسيكه آشكار شود در روز
مر او را است تعقيب كنندگانى از پيش روى او و از پشت سرش كه حفظ ميكنند او را بامر خدا همانا خدا تغيير نميدهد آنچه را در قومى است تا وقتى كه تغيير دهند آنچه را در نفسهاى آنها است و چون خواهد خدا برساند بقومى بدى را پس نيست برگرداندنى مر آنرا و نباشد از براى آنها غير از خدا هيچ اختيار دارى.
تفسير
خداوند ميداند آنچه در ارحام امّهات است از ذكور و اناث و تمام و
----
جلد 3 صفحه 192
ناقص و حسن و قبيح و سعيد و شقى و ساير صفات و احوال آنها را و آنكه چند روز رحمها كم ميكنند از ميزان متعارف حمل كه نه ماه است در نگهدارى طفل و زودتر فارغ ميشوند و چند روز زياد ميكنند و ديرتر فارغ ميشوند چنانچه در كافى و عيّاشى ره از صادقين عليهما السلام نقل نموده بعلاوه آنكه موجب زيادى آنستكه زن در مدّت حمل خون مى‌بيند هر چند روز كه خون ديده بر نه ماه افزوده ميشود و اين مخصوص بحمل نيست هر چيزى از خوشى و ناخوشى و عزّت و ذلّت و فقر و ثروت و غيرها در علم خدا مقدّر است و ميزان معيّنى دارد كه كم و زياد نميشود مگر خودش بخواهد كه كم و زياد كند ميداند آنچه را كه حس خلق ادراك نميكند و نهان از انظار است و آنچه را ادراك ميكند و مشهود است و بزرگ است كه هر بزرگى كوچك است در برابر بزرگى او و مقهور است در جنب قدرت و عزّت و عظمت او بلكه نابود است در برابر بود او و بلندى و برترى و بالاترى دارد بذات خويش بر ماسواى خود فرق ندارد در علم او آنكه از افراد شما كسى پنهان كند گفتار خود را در باطنش و كسى آشكار كند سخن را براى ديگرى هر دو را كاملا ميداند و مى‌شناسد و نيز فرق ندارد براى او كسيكه از شما در شب تار بكنجى مخفى شود و كسيكه در روز روشن در ميان مردم راه برود هر دو را مى‌بيند و مى‌يابد بنحو اتمّ و اكمل از انحاء ديدن و يافتن قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه يعنى سرّ و علانيه نزد او يكسان است و از براى خدا يا از براى آنكس كه مخفى يا آشكار شده ملائكه‌اى است كه از پى يكديگر در اطراف او گردش ميكنند براى حفظ او از خطرات وارده بر او از جلو رو و عقب سر دائره وار كه شامل يمين و يسار هم هست اگر چه صريحا ذكر نشده بنابراين مراد از من بين يديه و من خلفه جوانب اربعه است و حفظ آن ملائكه او را بامر خدا است و براى آنستكه خدا اين مأموريت را بآنها داده در مناقب و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه يحفظونه من امر اللّه يعنى بامر خدا حفظ ميكنند او را از آنكه در چاه بيفتد يا ديوار بر سرش خراب شود يا آفت ديگرى باو برسد تا وقتى كه مقدّر الهى وارد گردد و پيش آيد كه او را تسليم آن كنند و آنها چهار ملكند دو ملك در روز و دو ملك در شب كه حفظ و تعقيب ميكنند او را و قريب باين معنى را عيّاشى از امام صادق عليه السّلام و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده بعلاوه آنكه خدا تغيير نميدهد
----
جلد 3 صفحه 193
نعمت و عافيت قومى را تا وقتى كه تغيير دهند ايشان احوال جميله خودشان را باعمال قبيحه ولى عدد ملائكه در روايت علوى تعيين نشده و عيّاشى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه خداوند حكم فرموده بحكم حتم كه انعام نكند بر بنده خود نعمتى را پس بگيرد آنرا از او پيش از آنكه آن بنده معصيتى نمايد كه مستوجب شود بسبب آن معصيت كه گرفته شود آن نعمت از او و اين است مراد از قول خداوند انّ اللّه لا يغيّر ما بقوم حتى يغيّر و اما بأنفسهم و در معانى از امام سجّاد عليه السّلام نقل نموده كه گناهانى كه موجب تغيير نعمت ميشوند جور بر مردم و ترك عادت خير و كار خوب و كفران نعمت و ترك شكر است و آنكه پس از اين بيان اين آيه را تلاوت فرمود و معلوم است كه وقتى خدا بخواهد براى كسانى بدى را خواه سلب نعمت باشد خواه عذاب خواه بليّات ديگر دفع و رفع و منعى براى آن متصوّر نيست كه كسى جز خدا اختيار آنها را در دست بگيرد و نگذارد بر آنها آسيبى برسد يا اعانت و دستگيرى از آنها كند مگر آنكه توبه و انابه كنند و دست توسل بدامن اولياء خدا بزنند و خدا خودش بآبروى ايشان از تقصير آنها بگذرد و نعمت و عافيت را بر آنها مستدام فرمايد ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
اللّه‌ُ يَعلَم‌ُ ما تَحمِل‌ُ كُل‌ُّ أُنثي‌ وَ ما تَغِيض‌ُ الأَرحام‌ُ وَ ما تَزدادُ وَ كُل‌ُّ شَي‌ءٍ عِندَه‌ُ بِمِقدارٍ «8»
خداوند ميداند آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ حمل‌ ميكنند و حامله‌ و آبستن‌ ميشوند ‌هر‌ انثايي‌ و چه‌ موقع‌ وضع‌ حمل‌ ‌او‌ ميشود چه‌ مدت‌ حمل‌ كم‌ ‌باشد‌ و چه‌ زياد ‌از‌ متعارف‌ و ‌هر‌ چيزي‌ ‌در‌ نزد خداوند بمقدار معيني‌ ‌است‌.
اللّه‌ُ يَعلَم‌ُ ما تَحمِل‌ُ كُل‌ُّ أُنثي‌ يكي‌ ‌از‌ علوم‌ خمسه‌ ‌که‌ ‌در‌ قرآن‌ فرموده‌ همين‌ حمل‌ ‌در‌ ارحام‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد إِن‌َّ اللّه‌َ عِندَه‌ُ عِلم‌ُ السّاعَةِ وَ يُنَزِّل‌ُ الغَيث‌َ وَ يَعلَم‌ُ ما فِي‌ الأَرحام‌ِ وَ ما تَدرِي‌ نَفس‌ٌ ما ذا تَكسِب‌ُ غَداً وَ ما تَدرِي‌ نَفس‌ٌ بِأَي‌ِّ أَرض‌ٍ تَمُوت‌ُ إِن‌َّ اللّه‌َ عَلِيم‌ٌ خَبِيرٌ لقمان‌ ‌آيه‌ 34. ميداند ذكر ‌است‌ ‌ يا ‌ انثي‌ تام‌ الاجزاء ‌است‌ ‌ يا ‌ ناقص‌ رنگ‌ و شكل‌ ‌او‌ زيبا ‌است‌ ‌ يا ‌ زشت‌ وَ ما تَغِيض‌ُ الأَرحام‌ُ وَ ما تَزدادُ تفسيرات‌ زيادي‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ جمله‌ ‌شده‌ 1‌-‌ اينكه‌ مدت‌ حمل‌ غالبا نه‌ ماه‌ ‌است‌ ولي‌ اقل‌ مدت‌ شش‌ ماه‌ ‌است‌ چنانچه‌ يحيي‌ و حضرت‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ عليهما ‌السلام‌ شش‌ ماهه‌ متولد شدند و اكثر مدت‌ يك‌ سال‌ ‌است‌ و بينهما متوسطات‌ تغيض‌ راجع‌ باقل‌ ‌است‌ و تزداد راجع‌ باكثر.
2‌-‌ اينكه‌ تغيض‌ بمعني‌ سقط ‌است‌ ‌که‌ قبل‌ المدت‌ بدنيا ميآيد و تزداد راجع‌ ‌به‌ اينكه‌ زائد ‌بر‌ يكي‌ ‌است‌ باصطلاح‌ دو قلو.
3‌-‌ تغيض‌ بمعني‌ ناقص‌ الخلقه‌ و تزداد بمعني‌ عضو زائد مثل‌ شش‌ انگشتي‌ و نحو ‌او‌ و مانعي‌ ندارد ‌که‌ شامل‌ جميع‌ اينها شود زيرا تمام‌ ‌آنها‌ ‌را‌ خداوند عالم‌ ‌است‌ وَ كُل‌ُّ شَي‌ءٍ عِندَه‌ُ بِمِقدارٍ قبل‌ ‌از‌ خلقت‌ و ‌بعد‌، ازلا و ابدا تمام‌ نزد ‌خدا‌ معلوم‌ ‌است‌ و محدود خردلي‌ تخلف‌ نميكند آني‌ جلو و عقب‌ نميافتد
312
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 8)- علم بی‌پایان خدا! در این بخش سخن از علم وسیع پروردگار (علم به نظام آفرینش و علم به اعمال بندگان) و آگاهی او بر همه چیز است.
نخست می‌گوید «خداوند از جنینهایی که هر زن- یا هر حیوان ماده- حمل می‌کند آگاه است» (اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَحْمِلُ کُلُّ أُنْثی).
نه تنها از جنسیت آن، بلکه از تمام مشخصات، استعدادها، ذوقها، و نیروهایی که بالقوه در آن نهفته شده آگاه است.
«و (همچنین) آنچه را که رحمها کم می‌کنند و قبل از موعد مقرر بیرون می‌ریزند» می‌داند (وَ ما تَغِیضُ الْأَرْحامُ).
«و (همچنین) از آنچه از موعد مقرر افزون نگاه می‌دارند» نیز باخبر است (وَ ما تَزْدادُ).
سپس قرآن اضافه می‌کند: «و هر چیز در نزد خدا به مقدار و میزان ثابت و معین است» (وَ کُلُّ شَیْ‌ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ).
تا تصور نشود که این کم و زیادها بی‌حساب و بی‌دلیل است، همان گونه که اجزای جنین و خون رحم، همه دارای حساب و کتاب است.
}}


|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۱۲۴: خط ۲۶۴:
[[رده:تقدیر آفرینش]][[رده:قانونمندى آفرینش]][[رده:مدت باردارى]][[رده:علم به جنین]][[رده:علم به ویژگیهاى جنین]][[رده:علم غیب خدا]][[رده:تقدیر مجذوبات رحم (زهدان)]][[رده:تقدیر مدفوعات رحم (زهدان)]][[رده:علم به ویژگیهاى رحم (زهدان)]][[رده:مجذوبات رحم (زهدان)]][[رده:مدفوعات رحم (زهدان)]][[رده:تقدیر موجودات]]
[[رده:تقدیر آفرینش]][[رده:قانونمندى آفرینش]][[رده:مدت باردارى]][[رده:علم به جنین]][[رده:علم به ویژگیهاى جنین]][[رده:علم غیب خدا]][[رده:تقدیر مجذوبات رحم (زهدان)]][[رده:تقدیر مدفوعات رحم (زهدان)]][[رده:علم به ویژگیهاى رحم (زهدان)]][[رده:مجذوبات رحم (زهدان)]][[رده:مدفوعات رحم (زهدان)]][[رده:تقدیر موجودات]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الرعد ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الرعد ]]
{{#seo:
|title=آیه 8 سوره رعد
|title_mode=replace
|keywords=آیه 8 سوره رعد,رعد 8,اللَّهُ‌ يَعْلَمُ‌ مَا تَحْمِلُ‌ کُلُ‌ أُنْثَى‌ وَ مَا تَغِيضُ‌ الْأَرْحَامُ‌ وَ مَا تَزْدَادُ وَ کُلُ‌ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ‌ بِمِقْدَارٍ,تقدیر آفرینش,قانونمندى آفرینش,مدت باردارى,علم به جنین,علم به ویژگیهاى جنین,علم غیب خدا,تقدیر مجذوبات رحم (زهدان),تقدیر مدفوعات رحم (زهدان),علم به ویژگیهاى رحم (زهدان),مجذوبات رحم (زهدان),مدفوعات رحم (زهدان),تقدیر موجودات,آیات قرآن سوره الرعد
|description=اللَّهُ‌ يَعْلَمُ‌ مَا تَحْمِلُ‌ کُلُ‌ أُنْثَى‌ وَ مَا تَغِيضُ‌ الْأَرْحَامُ‌ وَ مَا تَزْدَادُ وَ کُلُ‌ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ‌ بِمِقْدَارٍ
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۱۸

کپی متن آیه
اللَّهُ‌ يَعْلَمُ‌ مَا تَحْمِلُ‌ کُلُ‌ أُنْثَى‌ وَ مَا تَغِيضُ‌ الْأَرْحَامُ‌ وَ مَا تَزْدَادُ وَ کُلُ‌ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ‌ بِمِقْدَارٍ

ترجمه

خدا از جنین‌هایی که هر (انسان یا حیوان) مادّه‌ای حمل می‌کند آگاه است؛ و نیز از آنچه رحمها کم می‌کنند (و پیش از موعد مقرّر می‌زایند)، و هم از آنچه افزون می‌کنند (و بعد از موقع میزایند)؛ و هر چیز نزد او مقدار معینی دارد.

خدا مى‌داند هر ماده‌اى چه بارى [در رحم‌] دارد، و آنچه را كه رحم‌ها مى‌كاهند يا مى‌افزايند نيز مى‌داند، و هر چيزى نزد او به اندازه است
خدا مى‌داند آنچه را كه هر ماده‌اى [در رحم‌] بار مى‌گيرد، و [نيز] آنچه را كه رحمها مى‌كاهند و آنچه را مى‌افزايند. و هر چيزى نزد او اندازه‌اى دارد.
تنها خدا می‌داند که بار حمل آبستنان عالم چیست و بار رحمها چه نقصان و چه زیادت آرند، و مقدار همه چیز در علم ازلی خدا معین است.
خدا [حالات، صفات و زمان ولادت] جنین هایی را که هر انسان و حیوان ماده ای آبستن است، و آنچه را رحم ها [از زمان طبیعی حمل] می کاهند و آنچه را می افزایند، می داند؛ و هر چیزی نزد او اندازه معینی دارد.
خدا مى‌داند كه هر ماده‌اى چه در رحم دارد و آنچه رحمها كاهد و آنچه رحمها افزايد. و هر چيز را در نزد او مقدارى معين است.
خداوند می‌داند که هر مادینه‌ای چه باری دارد و اینکه رحمها [از مدت حمل یا از جنین‌] چه می‌کاهند و چه می‌افزایند، هر چیزی نزد او اندازه‌ای معین دارد
خدا مى‌داند كه هر مادينه‌اى چه بار دارد و زهدانها چه مى‌كاهد و چه مى‌افزايد، و هر چيزى نزد او به اندازه است.
خدا می‌داند که هر زنی (در شکم خود) چه چیز حمل می‌کند (و بار او پسر یا دختر است، و وضع جسمانی و روحانی، و کیفیّت و کمیّت استعدادها و نیروهای بالقوّه در او چگونه است)، و می‌داند که رحمها از چه چیز می‌کاهند و بر چه چیز می‌افزایند (و فعل و انفعالات دوران عادی و قاعدگی و آبستنی آنها چگونه بوده و زمان حاملگی و زایمان چه وقت و چقدر و بر چه منوال است)، و هر چیز در نزد او به مقدار و میزان است (و از اندازه‌ی معیّن و حساب مشخّص برخوردار است).
خدا می‌داند آنچه را که هر مادینه‌ای (در رَحِمش) بر می‌گیرد و (نیز) آنچه را که (این) رحم‌ها می‌کاهند، و آنچه را فزونی می‌یابند. و هر چیزی را نزد او اندازه‌ای است.
خدا داند آنچه بارور شود هر ماده‌ای و آنچه فروبرند زهدانها و آنچه بیفزایند و هر چیزی است نزد او به اندازه‌

Allah knows what every female bears, and every increase and decrease of the wombs. With Him, everything is by measure.
ترتیل:
ترجمه:
الرعد ٧ آیه ٨ الرعد ٩
سوره : سوره الرعد
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«کُلُّ أُنثَی»: هر ماده‌ای اعم از انسان یا حیوان. «تَغِیضُ»: می‌کاهد و کم می‌کند. فرو می‌برد و می‌بلعد. این فعل به صورت لازم و متعدّی استعمال می‌شود. در اینجا متعدّی است. «تَزْدَادُ»: می‌افزاید. افزون می‌نماید. «کُلُّ شَیْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ»: در نزد خدا همه‌چیز دارای مقدار و اندازه مشخّص و معیّن، و حساب و کتاب دقیق و روشن است (نگا: حجر / ، فرقان / طلاق / . «بِمِقْدَارٍ»: دارای اندازه ثابت و کمیّت معیّن است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

شأن نزول آیات ۸ تا ۱۱:

ابن عباس گوید: این آیات درباره دو مرد بنام اربد بن قیس و عامر بن طفیل نازل گردید و همچنین آیه ۱۲ «هُوَ الَّذِی یرِیکمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً» تا آخر آن و نیز آیه ۱۳ را (که بعد خواهد آمد) نیز به این آیات در این شأن و نزول مى افزایند.[۱]

و نیز گویند آیات ۱. و ۱۱ درباره دو مرد فوق‌الذکر نازل گردیده بدین تفصیل، این دو مرد نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمدند و سؤالاتى از پیامبر نمودند ولى مقصود بدى داشتند و با طرح این سؤال مکر و حیله اى از ناحیه آنان در بین بوده است که بالاخره خداوند نتیجه مکر و حیله آن‌ها را به خودشان بازگردانید.

عامر نزد پیامبر آمد و گفت: یا محمد اگر من مسلمان بشوم با من چکار خواهى کرد و چه مزیتى بر سایر مسلمین خواهم داشت، پیامبر فرمود: آنچه که سایر مسلمانان بدان مکلف خواهند بود تو نیز مانند آن‌ها مکلف به تکلیف قرار خواهى گرفت.

عامر گفت: می‌خواهم که در ازاى مسلمان شدن مرا پس از خودت خلیفه و وصى خود گردانى. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: این کار در دست من نیست بلکه به فرمان خداى من است. سپس گفت: بعد از مسلمان شدن به من چه خواهى داد؟ پیامبر فرمود: به تو لشکرى می‌دهم که با آن با دشمنان اسلام به جنگ پردازى. در جواب گفت: این سمت را که خودم هم دارم پس چه لزومى دارد که مسلمان شوم و البته مقصود عامر این بود که با رسول خدا صلی الله علیه و آله سرگرم صحبت باشد و به اربد دستور داده بود که در حین صحبت او با پیامبر از پشت سر رسول خدا صلی الله علیه و آله را مورد حمله قرار دهد.

در همین وقت بود که به اربد اشاره نمود، اربد خواست که از پشت شمشیر بکشد ولى آنچه سعى کرد که شمشیر را از غلاف بیرون آورد نتوانست و شمشیر او در غلاف در جاى خود ماند در این میان پیامبر متوجه شد و خود را کنار کشید و گفت: خدایا اینان که با من به مکر و حیله برخاسته اند، تو خود کارشان را بساز.

در این بین صاعقه اى بر سر اربد آمد و او را بسوخت، عامر که این منظره وحشتناک را دید، فرار کرد و در حین فرار فریاد می‌زد و مى گفت: یا محمد از خداى خود خواستى و او را به کیفر عمل رسانیدى و از بین بردى ولى بدان من با سواران زیاد و جوانان جنگجوى خودم به سراغ تو خواهم آمد.

پیامبر در جواب فرمود: خداوند تو را از این عمل باز خواهد داشت، چندى بعد عامر به مرض طاعون مبتلا گردید و از بین رفت.[۲]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‌ وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ «8»

خداوند مى‌داند آنچه را كه هر ماده‌اى (در شكم) حمل مى‌كند و آنچه را كه رحم‌ها جذب مى‌كنند (مثل نطفه) و آنچه را كه (در مراحل بعد از جذب) مى‌افزايند و هر چيز نزد او به مقدار و اندازه‌اى است.

نکته ها

در اين آيه، ابتدا از علم خداوند نسبت به حمل هر ماده‌اى، (چه داراى رَحم باشد مثل انسان و حيوان و چه داراى رَحم نباشد مثل نبات و جماد) سخن به ميان آمده و سپس به موجودات داراى رحم اشاره شده است.

«غيض» به معناى فرو بردن (نطفه) است. يعنى خداوند، به آن آبى كه رحم به خود جذب مى‌كند و در آن تغييراتى مى‌دهد و رو به رشد و زيادى مى‌برد، آگاه است.

پیام ها

1- خداوند حالات بارورى تمام موجودات را مى‌داند. «يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‌»

2- علم خداوند، به جزئيات هم تعلق مى‌گيرد. (او از نژاد، صفات، استعدادها، شكل و جنس جنين آگاهست.) يَعْلَمُ‌ ... ما تَغِيضُ‌ ... وَ ما تَزْدادُ

3- در تكامل يا نقص نوزاد، رَحم نقش مهمى دارد. «ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ»

4- نظام آفرينش موجودات بر اساس مقدار و ميزان دقيق است. «بِمِقْدارٍ» (يعنى اگر مدّت حمل كم يا زياد شود، اگر حمل سقط شود يا چند قلو گردد، اگر حمل، ناقص‌الخلقه يا داراى عضو زيادى شود، اين كم و زيادى‌ «تَغِيضُ‌ و تَزْدادُ» بر اساس يك فرمول حساب شده است.)

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‌ وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ «8»

بعد از آن احتجاج فرمايد كه حق تعالى عالم به جميع معلومات است:

اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‌: خداوند سبحان مى‌داند به علم ازلى آنچه را كه در شكم هر حاملى است، از مذكر يا مؤنث، تامّ است يا ناقص،


«1» اصول كافى ج 1 ص 191.

«2» همان مصدر.

جلد 6 - صفحه 342

حسن است يا قبيح، قصير است يا طويل، سعيد است يا شقى. تمام خصوصيات و جزئيات آن را آگاه است. وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ: و مى‌داند آنچه ناقص و آنچه زياد گردد در مدت و عدد و خلقت. نزد حسن آنچه بكاهد به سقط و بى‌وقت از شكم بيفتد يا بيفزايد بر مدت نقصان تا به تمام نه ماه رسد.

مراد مدت حمل است كه اقل آن شش ماه و اكثر آن نزد خاصه ده ماه باشد.

و به روايت موثقه در عهد عمر زنى فرزند شش ماهه آورد، عمر حكم به رجم او نمود. حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: اگر زن با تو به كتاب خدا مخاصمه نمايد بر تو غلبه نمايد. عمر گفت: چگونه؟ فرمود: زيرا حق تعالى فرمايد «وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً» و در آيه ديگر فرمود «وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ» هر گاه مدت دو سال كه رضاع است از سى ماه كم كنى شش ماه بماند، پس مدت حمل شش ماه باشد. عمر گفت: راست گفتى. «1» وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ: و هر چيزى از رزق و اجل يا آنچه ذكر شد تماما در پيشگاه حضرت سبحانى به مقدار و اندازه باشد بر وجه حكمت و مصلحت كه تجاوز و قصور از آن ننمايد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‌ وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ «8» عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعالِ «9» سَواءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهارِ «10» لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ «11»

ترجمه‌

خدا ميداند آنچه را بارور ميشود هر زنى و آنچه را كم ميكند رحمها و آنچه را زياد مينمايد و هر چيزى نزد او داراى اندازه‌اى است‌

داناى نهان و آشكار است بزرگ بلند مرتبه است‌

يكسان است از شما كسيكه پنهان نمايد گفتار را و كسيكه آشكار كند و كسيكه مخفى شود در شب و كسيكه آشكار شود در روز

مر او را است تعقيب كنندگانى از پيش روى او و از پشت سرش كه حفظ ميكنند او را بامر خدا همانا خدا تغيير نميدهد آنچه را در قومى است تا وقتى كه تغيير دهند آنچه را در نفسهاى آنها است و چون خواهد خدا برساند بقومى بدى را پس نيست برگرداندنى مر آنرا و نباشد از براى آنها غير از خدا هيچ اختيار دارى.

تفسير

خداوند ميداند آنچه در ارحام امّهات است از ذكور و اناث و تمام و


جلد 3 صفحه 192

ناقص و حسن و قبيح و سعيد و شقى و ساير صفات و احوال آنها را و آنكه چند روز رحمها كم ميكنند از ميزان متعارف حمل كه نه ماه است در نگهدارى طفل و زودتر فارغ ميشوند و چند روز زياد ميكنند و ديرتر فارغ ميشوند چنانچه در كافى و عيّاشى ره از صادقين عليهما السلام نقل نموده بعلاوه آنكه موجب زيادى آنستكه زن در مدّت حمل خون مى‌بيند هر چند روز كه خون ديده بر نه ماه افزوده ميشود و اين مخصوص بحمل نيست هر چيزى از خوشى و ناخوشى و عزّت و ذلّت و فقر و ثروت و غيرها در علم خدا مقدّر است و ميزان معيّنى دارد كه كم و زياد نميشود مگر خودش بخواهد كه كم و زياد كند ميداند آنچه را كه حس خلق ادراك نميكند و نهان از انظار است و آنچه را ادراك ميكند و مشهود است و بزرگ است كه هر بزرگى كوچك است در برابر بزرگى او و مقهور است در جنب قدرت و عزّت و عظمت او بلكه نابود است در برابر بود او و بلندى و برترى و بالاترى دارد بذات خويش بر ماسواى خود فرق ندارد در علم او آنكه از افراد شما كسى پنهان كند گفتار خود را در باطنش و كسى آشكار كند سخن را براى ديگرى هر دو را كاملا ميداند و مى‌شناسد و نيز فرق ندارد براى او كسيكه از شما در شب تار بكنجى مخفى شود و كسيكه در روز روشن در ميان مردم راه برود هر دو را مى‌بيند و مى‌يابد بنحو اتمّ و اكمل از انحاء ديدن و يافتن قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه يعنى سرّ و علانيه نزد او يكسان است و از براى خدا يا از براى آنكس كه مخفى يا آشكار شده ملائكه‌اى است كه از پى يكديگر در اطراف او گردش ميكنند براى حفظ او از خطرات وارده بر او از جلو رو و عقب سر دائره وار كه شامل يمين و يسار هم هست اگر چه صريحا ذكر نشده بنابراين مراد از من بين يديه و من خلفه جوانب اربعه است و حفظ آن ملائكه او را بامر خدا است و براى آنستكه خدا اين مأموريت را بآنها داده در مناقب و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه يحفظونه من امر اللّه يعنى بامر خدا حفظ ميكنند او را از آنكه در چاه بيفتد يا ديوار بر سرش خراب شود يا آفت ديگرى باو برسد تا وقتى كه مقدّر الهى وارد گردد و پيش آيد كه او را تسليم آن كنند و آنها چهار ملكند دو ملك در روز و دو ملك در شب كه حفظ و تعقيب ميكنند او را و قريب باين معنى را عيّاشى از امام صادق عليه السّلام و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده بعلاوه آنكه خدا تغيير نميدهد


جلد 3 صفحه 193

نعمت و عافيت قومى را تا وقتى كه تغيير دهند ايشان احوال جميله خودشان را باعمال قبيحه ولى عدد ملائكه در روايت علوى تعيين نشده و عيّاشى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه خداوند حكم فرموده بحكم حتم كه انعام نكند بر بنده خود نعمتى را پس بگيرد آنرا از او پيش از آنكه آن بنده معصيتى نمايد كه مستوجب شود بسبب آن معصيت كه گرفته شود آن نعمت از او و اين است مراد از قول خداوند انّ اللّه لا يغيّر ما بقوم حتى يغيّر و اما بأنفسهم و در معانى از امام سجّاد عليه السّلام نقل نموده كه گناهانى كه موجب تغيير نعمت ميشوند جور بر مردم و ترك عادت خير و كار خوب و كفران نعمت و ترك شكر است و آنكه پس از اين بيان اين آيه را تلاوت فرمود و معلوم است كه وقتى خدا بخواهد براى كسانى بدى را خواه سلب نعمت باشد خواه عذاب خواه بليّات ديگر دفع و رفع و منعى براى آن متصوّر نيست كه كسى جز خدا اختيار آنها را در دست بگيرد و نگذارد بر آنها آسيبى برسد يا اعانت و دستگيرى از آنها كند مگر آنكه توبه و انابه كنند و دست توسل بدامن اولياء خدا بزنند و خدا خودش بآبروى ايشان از تقصير آنها بگذرد و نعمت و عافيت را بر آنها مستدام فرمايد ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


اللّه‌ُ يَعلَم‌ُ ما تَحمِل‌ُ كُل‌ُّ أُنثي‌ وَ ما تَغِيض‌ُ الأَرحام‌ُ وَ ما تَزدادُ وَ كُل‌ُّ شَي‌ءٍ عِندَه‌ُ بِمِقدارٍ «8»

خداوند ميداند آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ حمل‌ ميكنند و حامله‌ و آبستن‌ ميشوند ‌هر‌ انثايي‌ و چه‌ موقع‌ وضع‌ حمل‌ ‌او‌ ميشود چه‌ مدت‌ حمل‌ كم‌ ‌باشد‌ و چه‌ زياد ‌از‌ متعارف‌ و ‌هر‌ چيزي‌ ‌در‌ نزد خداوند بمقدار معيني‌ ‌است‌.

اللّه‌ُ يَعلَم‌ُ ما تَحمِل‌ُ كُل‌ُّ أُنثي‌ يكي‌ ‌از‌ علوم‌ خمسه‌ ‌که‌ ‌در‌ قرآن‌ فرموده‌ همين‌ حمل‌ ‌در‌ ارحام‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد إِن‌َّ اللّه‌َ عِندَه‌ُ عِلم‌ُ السّاعَةِ وَ يُنَزِّل‌ُ الغَيث‌َ وَ يَعلَم‌ُ ما فِي‌ الأَرحام‌ِ وَ ما تَدرِي‌ نَفس‌ٌ ما ذا تَكسِب‌ُ غَداً وَ ما تَدرِي‌ نَفس‌ٌ بِأَي‌ِّ أَرض‌ٍ تَمُوت‌ُ إِن‌َّ اللّه‌َ عَلِيم‌ٌ خَبِيرٌ لقمان‌ ‌آيه‌ 34. ميداند ذكر ‌است‌ ‌ يا ‌ انثي‌ تام‌ الاجزاء ‌است‌ ‌ يا ‌ ناقص‌ رنگ‌ و شكل‌ ‌او‌ زيبا ‌است‌ ‌ يا ‌ زشت‌ وَ ما تَغِيض‌ُ الأَرحام‌ُ وَ ما تَزدادُ تفسيرات‌ زيادي‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ جمله‌ ‌شده‌ 1‌-‌ اينكه‌ مدت‌ حمل‌ غالبا نه‌ ماه‌ ‌است‌ ولي‌ اقل‌ مدت‌ شش‌ ماه‌ ‌است‌ چنانچه‌ يحيي‌ و حضرت‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ عليهما ‌السلام‌ شش‌ ماهه‌ متولد شدند و اكثر مدت‌ يك‌ سال‌ ‌است‌ و بينهما متوسطات‌ تغيض‌ راجع‌ باقل‌ ‌است‌ و تزداد راجع‌ باكثر.

2‌-‌ اينكه‌ تغيض‌ بمعني‌ سقط ‌است‌ ‌که‌ قبل‌ المدت‌ بدنيا ميآيد و تزداد راجع‌ ‌به‌ اينكه‌ زائد ‌بر‌ يكي‌ ‌است‌ باصطلاح‌ دو قلو.

3‌-‌ تغيض‌ بمعني‌ ناقص‌ الخلقه‌ و تزداد بمعني‌ عضو زائد مثل‌ شش‌ انگشتي‌ و نحو ‌او‌ و مانعي‌ ندارد ‌که‌ شامل‌ جميع‌ اينها شود زيرا تمام‌ ‌آنها‌ ‌را‌ خداوند عالم‌ ‌است‌ وَ كُل‌ُّ شَي‌ءٍ عِندَه‌ُ بِمِقدارٍ قبل‌ ‌از‌ خلقت‌ و ‌بعد‌، ازلا و ابدا تمام‌ نزد ‌خدا‌ معلوم‌ ‌است‌ و محدود خردلي‌ تخلف‌ نميكند آني‌ جلو و عقب‌ نميافتد

312

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 8)- علم بی‌پایان خدا! در این بخش سخن از علم وسیع پروردگار (علم به نظام آفرینش و علم به اعمال بندگان) و آگاهی او بر همه چیز است.

نخست می‌گوید «خداوند از جنینهایی که هر زن- یا هر حیوان ماده- حمل می‌کند آگاه است» (اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَحْمِلُ کُلُّ أُنْثی).

نه تنها از جنسیت آن، بلکه از تمام مشخصات، استعدادها، ذوقها، و نیروهایی که بالقوه در آن نهفته شده آگاه است.

«و (همچنین) آنچه را که رحمها کم می‌کنند و قبل از موعد مقرر بیرون می‌ریزند» می‌داند (وَ ما تَغِیضُ الْأَرْحامُ).

«و (همچنین) از آنچه از موعد مقرر افزون نگاه می‌دارند» نیز باخبر است (وَ ما تَزْدادُ).

سپس قرآن اضافه می‌کند: «و هر چیز در نزد خدا به مقدار و میزان ثابت و معین است» (وَ کُلُّ شَیْ‌ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ).

تا تصور نشود که این کم و زیادها بی‌حساب و بی‌دلیل است، همان گونه که اجزای جنین و خون رحم، همه دارای حساب و کتاب است.

نکات آیه

۱- خداوند ، از ویژگیهاى جنین هر زن و مادینه اى آگاه است. (الله یعلم ما تحمل کل أُنثى) مراد از «ما» به قرینه «تحمل کل اُنثى» جنین است. «اُنثى» به هر جنس ماده از انسان (زن) و غیر انسان (مادینه) گفته مى شود.

۲- خداوند ، به آنچه رحم زنان و مادینه ها براى جنین جذب مى کنند آگاه است. (الله یعلم ... ما تغیض الأرحام) «غیض» به معناى کاستن و فرو بردن است که به مناسبت مورد از آن به جذب کردن تعبیر شد. و چون سخن جمله قبل درباره جنین بود معلوم مى شود مقصود از آنچه رحمها جذب مى کنند، جذبهایى است که در ارتباط با جنین مى باشد چه آنها که در پیدایش جنین دخیل است و چه آنها که مایه رشد و نمو جنین مى باشد.

۳- خداوند ، از آنچه رحم زنان و مادینه ها براى جنین جذب نکرده و از خود دفع مى کنند آگاه است. (الله یعلم ما تحمل کل أُنثى ... و ما تزداد) «ازدیاد» (مصدر تزداد) به معناى افزودن است و ضمیر در «تزداد» به ارحام باز مى گردد. آنچه را رحمها مى افزایند - که معناى عبارت «ما تزداد» است - مى تواند ناظر به چیزهایى باشد که رحمها افزون بر نیاز جنین از خود تراوش مى کنند که دفع مى شود و مى تواند ناظر به افزودن بر جنین باشد که مایه رشد و نمو او مى شود.

۴- خداوند به نطفه هایى که رحم زنان و مادینه ها به خود جذب مى کنند تا جنین شود ، آگاه است. (الله یعلم ما تحمل کل أُنثى و ما تغیض الأرحام)

۵- خداوند به آنچه رحم زنان و مادینه ها - پس از جذب نطفه - بر آن مى افزایند داناست. (الله یعلم ما تحمل کل أُنثى ... و ما تزداد)

۶- پدیده هاى عالم هر کدام داراى اندازه و حدّى مخصوص به خود است. (و کل شىء عنده بمقدار)

۷- خداوند ، تعیین کننده مقدار و اندازه هر موجود (و کل شىء عنده بمقدار)

۸- آنچه رحمها جذب مى کنند یا بر آن مى افزایند و یا از خود دفع مى کنند ، داراى اندازه و مقدارى مشخص است. (الله یعلم ... و کل شىء عنده بمقدار)

روایات و احادیث

۹- «عن أحدهما- علیهما السلام- فى قول الله عزوجل: «یعلم ما تحمل کل اُنثى و ما تغیض الأرحام و ما تزداد» قال: الغیض کل حمل دون تسعة أشهر ،«و ما تزداد» کل شىء یزداد على تسعة أشهر... ;[۳] از امام باقر یا امام صادق(ع) درباره سخن خداى عزوجل: «یعلم ما تحمل کل اُنثى و ما تغیض الأرحام و ما تزداد» روایت شده است که فرمود: مراد از غیض هر حملى است که کمتر از نُه ماه طول کشد و مراد از «و ما تزداد» هر حملى است که بیشتر از نُه ماه طول کشد ...».

۱۰- «عن محمدبن مسلم قال: سألت أباعبدالله(ع) عن قول الله: «یعلم ما تحمل کل أُنثى و ما تغیض الأرحام»؟ قال: ما لم یکن حملاً ، «و ما تزداد» قال: الذکر و الاُنثى جمیعاً ;[۴] محمدبن مسلم گوید از امام صادق(ع) درباره سخن خدا: «یعلم ما تحمل کل أُنثى و ما تغیض الأرحام» سؤال کردم، حضرت فرمود: [مراد از ما تغیض الأرحام ]چیزى است که حمل نباشد و در مورد «و ما تزداد» فرمود: پسر و دختر هر دو مى باشد».

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: تقدیر آفرینش ۶; قانونمندى آفرینش ۶
  • باردارى: مدت باردارى ۹
  • جنین: علم به جنین ۲، ۴، ۱۰; علم به ویژگیهاى جنین ۱
  • خدا: علم غیب خدا ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۱۰
  • رحم: (زِهدان) تقدیر مجذوبات رحم (زِهدان) ۸; تقدیر مدفوعات رحم (زِهدان) ۸; علم به ویژگیهاى رحم (زِهدان) ۲، ۳، ۴، ۵; مجذوبات رحم (زِهدان) ۲، ۴; مدفوعات رحم (زِهدان) ۳
  • موجودات: تقدیر موجودات ۷

منابع

  1. طبرانى و دیگران از علماء عامه.
  2. تفسیر کشف الاسرار.
  3. کافى، ج ۶، ص ۱۲، ح ۲ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۴۸۵، ح ۳۱.
  4. تفسیرعیاشى، ج ۲، ص ۲۰۵، ح ۱۳ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۴۸۵، ح ۳۴.