ریشه بيت: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
جز (Move page script صفحهٔ ریشه بيت‌ را به ریشه بيت منتقل کرد)
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::بيت‌]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
=== قاموس قرآن ===
مسكن. اعّم از آن كه از سنگ باشد يا موى و غيره (اطاق - خيمه) (اقرب الموارد، مفردات) طبرسى ذيل آيه 125، بقره فرمايد: بيت و منزل و مأوى نظير هم‏اند و بيت شِعر را از آن بيت گويند كه حروف و كلام را جمع كرده مثل منزل كه اهلش را جمع مى‏كند. راغب گويد: جمع بيت، بيوت و ابيات است ليكن بيوت مخصوص به مسكن و ابيات مخصوص به شعر است. [بقره:158]، هر كه خانه خدا را قصد كند (حَجّ آورد) يا عُمْرَه آورد بر او گناه نيست كه بصفا و مروه بگردد و طواف كند. [نمل:52]، اينك خانه‏هايشان در اثر ظلمى كه كردند خالى مانده است. در اينجا درباره چند آيه بايد توضيح بدهيم. 1- [فرقان:64]، در اقرب الموارد گويد: «بات يبيت بيوتة... اَدْرَكه الليل نام اولم ينم» يعنى بيتوته آن است كه شب آدمى را درك كند بخوابد يا نه، در قاموس و نهايه نيز چنين گفته و در مجمع البيان آن را از زجّاج نقل مى‏كند. زمخشرى گفته: بيتوته آنست كه شب تو را دريابد خواه بخوابى يا نه. على هذا معنى آيه اين است: بندگان خدا آنهائى‏اند كه شب آنها را در مى‏يابد در حالى كه براى پروردگار خود ساجد و قائم‏اند. در اين صورت احياءِ تمام شب در عبادت، از آيه فهميده نمى‏شود و اگر كمى ساجد و قائم باشد، مصداق آيه واقع مس شود. بعضى از بزرگان در تفسير خود گويد: بيتوته درك شب است خواهد بخوابد يا نه. و اين بر خلاف آن است كه اهل لغت نقل شد زيرا در نقل اهل لغت، شب فاعل است نه مفعول. 2- [نساء:81]، بَيُّوت (بر وزن قَيّوم) آن است كه در شب انجام داده شود (مفردات) در اقرب الموارد هست: «بَيَّتَ الاَمْرَ: عَمِلَه اَوْدَبَّرَهُ لَيلاً» همچنين است در نهايه ابن اثير و صحّاح، طبرسى آن را از مُبَّرد نقل كره است. بنابراين معنى آيه چنين است: پس چون از پيش تو بيرون روند عدّه‏اى از آنها، شب هنگام غير از آن چه تو مى‏گوئى تدبير مى‏كنند. همچنين آيه [نساء:108]، خدا با آنهاست آنگاه كه شب هنگام آن چه خدا راضى نيست تدبير مى‏كنند. 3- [يونس:50]، گفته‏اند: بيات و تبييت، قصد كردن دشمن است در شب. ترجمه آيه اين است: بگو خبر دهيد اگر عذاب خدا شب يا روز شما را يابد... و ازاين معنى است [نمل:49]، گفتند: بخدا قسم ياد كنيد كه صالح و اهل او را شب هنگام قصد كرده و بكشيم. ناگفته نماند: آن چه درباره سه آيه فوق گفته شد نزديك بهم و بلكه مصداق هم‏اند. 4- [حج:29]، مراد از بيت عتيق كعبه است، اين تركيب در آيه 33 همين سوره نيز واقع است. اما اينكه چرا به كعبه عتيق گفته شده، از وجوهى كه در مجمع البيان نقل شده دو وجه اقرب بنظر مى‏رسد. 1- چون كعبه و جاى آن از مِلْكِّيت مردم آزاد است و آنگاه كه بنا نهاده شد كسى مالك آن زمين نبود على هذا، آن آزاد مطلق است و مال كسى نيست بلكه براى همه است (در کافى از امام باقر علیه السلام نقل شده: «قال هو بیت عتیق من الناس لم یملکه احد») «وُضِعَ للنّاس» 2- بواسطه قدمت آن كه اوّلين خانه براى مردم است، عتيق ناميده شده است. راغب گويد: عتيق آنست كه در زمان يا مكان يا رتبه مقدّم باشد لذا بقديم و شخص محترم و آزاد عتيق گويند. بنابراين مى‏شود گفت كه: عتيق در آيه به معنى محترم است، بيت عتيق يعنى خانه محترم اين وجه از دو وجه گذشته بهتر است و مؤّيد آن كلمه حرام است كه در بعض آيات صفت بيت واقع شده مثل [مائده:97]، و حرام چنان كه مى‏دانيم به معنى محترم است. 5- كلمه بيت در قرآن در بيوت مردم و حشرات و چادر و غيره بكار رفته است مثل [نحل:80]، [نحل:68]، [عنكبوت:41]، 6- [بقره:189]. اهل تفسير گفته‏اند در جاهليّت اشخاص مُحْرِم مادامى كه در حال اِحرام بودند به منازل خود نقبى زده و از آن داخل مى‏شدند و آن را كار خوب مى‏پنداشتند، در مجمع البيان آن را از ابى جارود از امام باقر «عليه السلام» نقل كرده است. بنابراين، آيه مى‏گويد خوبى آن نيست كه بخانه‏هااز عقب آنها در آئيد بلكه خوبى در تقوى است و بمنازل از درهاى آنها در آئيد. و در وجه ربط ما بعد آيه با ما قبل آن مى‏گويد «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الاَهِّلَةِ قُل هِىَ مَواقيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ» گفته‏اند: چون در ما قبل از حجّ ياد شده بدان مناسب اين عادت بد ذكر داده شده است. در اخبار اهل بيت «عليهم السلام» كه در تفسير عياشى و غيره نقل شده «وَأْتُوا البُيُوتَ مِنْ اَبْوابِها» باتيان امور از وجوه شرعى معنى شده و نيز نقل شده: «آل محمّد (صلى اللّه عليه و آله) ابواب اللّه و سبيله و الدُّعاة الى الجّنة و القادة اليها و الا دِلّاءُ عليها الى يوم القيمة». 7- ناگفته نماند از اينكه نقل شد: بيت به معنى مسكن است خواه از سنگ باشد يا پارچه و از اين كه در معنى «دار» مى‏گويند: محلّى است كه جامع بناء و عرصه است (قاموس) روشن مى‏گردد كه ترجمه صحيح بيت، اطاق و ترجمه «دار» خانه است، اطلاقات قرآن نيز از اين قرار است، چنان كه با مراجعه به المعجم المفهرس واضح مى‏گردد. 8- [احزاب:33] درباره اين آيه به «اهل» رجوع شود.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
کم:100, من:88, او:71, ل:71, بيت:63, هم:54, ف:43, فى:42, ها:41, ب:37, لا:36, ما:35, ه:35, ان:33, الله:33, وله:33, اله:32, امن:32, انن:31, قول:30, ک:29, ى:27, على:27, کون:26, جعل:25, قوم:24, نا:23, ربب:23, دخل:22, غير:22, اخو:22, عمم:22, اهل:21, الى:21, طهر:21, انس:21, اخذ:20, امم:20, اتى:19, حرم:19, خول:19, عند:18, الذين:18, جبل:18, سلم:18, عنکب:18, عنکبوت:18, هن:18, اذ:18, طوف:18, ذکر:17, عن:17, قبل:17, خرج:16, اکل:16, ابراهيم:16, ابو:16, صلو:16, وقى:16, الا:16, وهن:16, الذى:16, علم:16, حتى:15, اذن:15, نحت:15, ظهر:15, حجج:15, ايى:15, نفس:15, لو:15, شىء:15, شرک:15, بئس:15, سقف:15, کتب:15, سکن:14, بوب:14, ذلک:14, اوى:14, عتق:14, کن:14, رفع:14, اذا:14, عمر:14, برر:14, کلل:14, مصر:14, ثم:14, نبو:14, اسماعيل:14, عذب:13, عرض:13, طوع:13, ظلم:13, برز:13, هو:13, سجد:13, ائى:13, ذا:13, برج:13, تلو:13, اول:13, جهل:13, جنح:13, عور:13, جمع:13, جناح:12, زرع:12, نعم:12, زخرف:12, ا:12, قرى:12, يوم:12, جلد:12, يدى:12, بوء:12, ملک:12, مثل:12, وفى:12, لکن:12, طعم:12, عرج:12, فضض:12, کفر:12, نشر:12, رضو:12, رحم:12, رکع:12, کما:12, رقق:12, کفل:12, خفف:12, خرب:12, نن:12, فرق:12, هدى:12, عهد:12, ثوب:12, کعبة:12, وضع:12, قلد:12, فره:12, قلب:12, هذا:12, ذخر:12, سطر:12, تلک:12, قعد:12, شجر:12, خوى:12, ذهب:12, بشر:12, يا:12, مکو:12, قرر:12, سمو:12, ليس:12, عرف:12, حلل:12, بغى:12, ترک:12, نهر:12, بحر:12, نوم:12, رعب:12, جنن:12, هجر:12, رجس:12, مسک:11, برک:11, عظم:11, رقى:11, ذى:11, طور:11, مع:11, حقق:11, وجد:11, الو:11, قصر:11, فضل:11, سجر:11, قيل:11, صدى:11, ن:11, رود:11, هضم:11, التى:11, حمد:11, شهر:11, هى:11, جوع:11, دلل:11, سرر:11, مرض:11, نجو:11, شتت:11, ذوق:11, صيح:11, مجد:11, موت:11, وسع:11, کرم:11, ظعن:11, عکف:11, ولى:11, هل:11, حسن:11, طلع:11, قسم:11, لما:11, جىء:11, عجل:11, کثر:11, بنو:11, صير:11, ولد:11, نيل:11, سبل:11, هنا:11, ارض:11, خطب:11, وکل:11, شهد:11, حشر:11, سهل:11, صبح:11, عرش:11, نحل:11, متع:11, نذر:11, ودى:11, غلق:11, نسک:11, وسم:11, قذف:11, الم:11, هلک:11, حنف:11, لئک:11, قتل:11, رغم:11, فرعون:11, دعو:11, دمر:11, حيى:11, نخل:11, جزى:11, رئى:11, صلح:11, فتح:11, حسب:10, لن:10, اجل:10, هون:10, نبء:10, بکة:10, صيف:10, وکء:10, عبر:10, زيد:10, شعر:10, نور:10, الک:10, يى:10, عبد:10, رقب:10, رسل:10, موسى:10, عمل:10, فحش:10, لم:10, انت:10, وحد:10, کره:10, حرج:10, ذلکم:10, نصح:10, هيت:10, جرم:10, صدق:10, عثو:10, تفث:10, رجع:10, غفر:10, ذرر:10, خير:10, وحى:10, نفع:10, لعل:10, وقت:10, حيث:10, سمع:10, خفى:10, بين:10, حکم:10, مروه:10
</qcloud>
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
{|class="wikitable sortable"
{|class="wikitable sortable"
خط ۲۳: خط ۵۴:
|الْبُيُوتِ‌ || ۲  
|الْبُيُوتِ‌ || ۲  
|-
|-
|بَيَّتَ‌ || ۱  
|بَيَّتَ‌ || ۱  
|-
|-
|يُبَيِّتُونَ‌ || ۲  
|يُبَيِّتُونَ‌ || ۲  
|-
|-
|بَيْتِهِ‌ || ۱  
|بَيْتِهِ‌ || ۱  
خط ۴۹: خط ۸۰:
|يَبِيتُونَ‌ || ۱  
|يَبِيتُونَ‌ || ۱  
|-
|-
|لَنُبَيِّتَنَّهُ‌ || ۱  
|لَنُبَيِّتَنَّهُ‌ || ۱  
|-
|-
|بُيُوتُهُمْ‌ || ۱  
|بُيُوتُهُمْ‌ || ۱  

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۵

تکرار در قرآن: ۷۳(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

مسكن. اعّم از آن كه از سنگ باشد يا موى و غيره (اطاق - خيمه) (اقرب الموارد، مفردات) طبرسى ذيل آيه 125، بقره فرمايد: بيت و منزل و مأوى نظير هم‏اند و بيت شِعر را از آن بيت گويند كه حروف و كلام را جمع كرده مثل منزل كه اهلش را جمع مى‏كند. راغب گويد: جمع بيت، بيوت و ابيات است ليكن بيوت مخصوص به مسكن و ابيات مخصوص به شعر است. [بقره:158]، هر كه خانه خدا را قصد كند (حَجّ آورد) يا عُمْرَه آورد بر او گناه نيست كه بصفا و مروه بگردد و طواف كند. [نمل:52]، اينك خانه‏هايشان در اثر ظلمى كه كردند خالى مانده است. در اينجا درباره چند آيه بايد توضيح بدهيم. 1- [فرقان:64]، در اقرب الموارد گويد: «بات يبيت بيوتة... اَدْرَكه الليل نام اولم ينم» يعنى بيتوته آن است كه شب آدمى را درك كند بخوابد يا نه، در قاموس و نهايه نيز چنين گفته و در مجمع البيان آن را از زجّاج نقل مى‏كند. زمخشرى گفته: بيتوته آنست كه شب تو را دريابد خواه بخوابى يا نه. على هذا معنى آيه اين است: بندگان خدا آنهائى‏اند كه شب آنها را در مى‏يابد در حالى كه براى پروردگار خود ساجد و قائم‏اند. در اين صورت احياءِ تمام شب در عبادت، از آيه فهميده نمى‏شود و اگر كمى ساجد و قائم باشد، مصداق آيه واقع مس شود. بعضى از بزرگان در تفسير خود گويد: بيتوته درك شب است خواهد بخوابد يا نه. و اين بر خلاف آن است كه اهل لغت نقل شد زيرا در نقل اهل لغت، شب فاعل است نه مفعول. 2- [نساء:81]، بَيُّوت (بر وزن قَيّوم) آن است كه در شب انجام داده شود (مفردات) در اقرب الموارد هست: «بَيَّتَ الاَمْرَ: عَمِلَه اَوْدَبَّرَهُ لَيلاً» همچنين است در نهايه ابن اثير و صحّاح، طبرسى آن را از مُبَّرد نقل كره است. بنابراين معنى آيه چنين است: پس چون از پيش تو بيرون روند عدّه‏اى از آنها، شب هنگام غير از آن چه تو مى‏گوئى تدبير مى‏كنند. همچنين آيه [نساء:108]، خدا با آنهاست آنگاه كه شب هنگام آن چه خدا راضى نيست تدبير مى‏كنند. 3- [يونس:50]، گفته‏اند: بيات و تبييت، قصد كردن دشمن است در شب. ترجمه آيه اين است: بگو خبر دهيد اگر عذاب خدا شب يا روز شما را يابد... و ازاين معنى است [نمل:49]، گفتند: بخدا قسم ياد كنيد كه صالح و اهل او را شب هنگام قصد كرده و بكشيم. ناگفته نماند: آن چه درباره سه آيه فوق گفته شد نزديك بهم و بلكه مصداق هم‏اند. 4- [حج:29]، مراد از بيت عتيق كعبه است، اين تركيب در آيه 33 همين سوره نيز واقع است. اما اينكه چرا به كعبه عتيق گفته شده، از وجوهى كه در مجمع البيان نقل شده دو وجه اقرب بنظر مى‏رسد. 1- چون كعبه و جاى آن از مِلْكِّيت مردم آزاد است و آنگاه كه بنا نهاده شد كسى مالك آن زمين نبود على هذا، آن آزاد مطلق است و مال كسى نيست بلكه براى همه است (در کافى از امام باقر علیه السلام نقل شده: «قال هو بیت عتیق من الناس لم یملکه احد») «وُضِعَ للنّاس» 2- بواسطه قدمت آن كه اوّلين خانه براى مردم است، عتيق ناميده شده است. راغب گويد: عتيق آنست كه در زمان يا مكان يا رتبه مقدّم باشد لذا بقديم و شخص محترم و آزاد عتيق گويند. بنابراين مى‏شود گفت كه: عتيق در آيه به معنى محترم است، بيت عتيق يعنى خانه محترم اين وجه از دو وجه گذشته بهتر است و مؤّيد آن كلمه حرام است كه در بعض آيات صفت بيت واقع شده مثل [مائده:97]، و حرام چنان كه مى‏دانيم به معنى محترم است. 5- كلمه بيت در قرآن در بيوت مردم و حشرات و چادر و غيره بكار رفته است مثل [نحل:80]، [نحل:68]، [عنكبوت:41]، 6- [بقره:189]. اهل تفسير گفته‏اند در جاهليّت اشخاص مُحْرِم مادامى كه در حال اِحرام بودند به منازل خود نقبى زده و از آن داخل مى‏شدند و آن را كار خوب مى‏پنداشتند، در مجمع البيان آن را از ابى جارود از امام باقر «عليه السلام» نقل كرده است. بنابراين، آيه مى‏گويد خوبى آن نيست كه بخانه‏هااز عقب آنها در آئيد بلكه خوبى در تقوى است و بمنازل از درهاى آنها در آئيد. و در وجه ربط ما بعد آيه با ما قبل آن مى‏گويد «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الاَهِّلَةِ قُل هِىَ مَواقيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ» گفته‏اند: چون در ما قبل از حجّ ياد شده بدان مناسب اين عادت بد ذكر داده شده است. در اخبار اهل بيت «عليهم السلام» كه در تفسير عياشى و غيره نقل شده «وَأْتُوا البُيُوتَ مِنْ اَبْوابِها» باتيان امور از وجوه شرعى معنى شده و نيز نقل شده: «آل محمّد (صلى اللّه عليه و آله) ابواب اللّه و سبيله و الدُّعاة الى الجّنة و القادة اليها و الا دِلّاءُ عليها الى يوم القيمة». 7- ناگفته نماند از اينكه نقل شد: بيت به معنى مسكن است خواه از سنگ باشد يا پارچه و از اين كه در معنى «دار» مى‏گويند: محلّى است كه جامع بناء و عرصه است (قاموس) روشن مى‏گردد كه ترجمه صحيح بيت، اطاق و ترجمه «دار» خانه است، اطلاقات قرآن نيز از اين قرار است، چنان كه با مراجعه به المعجم المفهرس واضح مى‏گردد. 8- [احزاب:33] درباره اين آيه به «اهل» رجوع شود.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
الْبَيْتَ‌ ۴
بَيْتِيَ‌ ۳
الْبَيْتِ‌ ۹
الْبُيُوتَ‌ ۲
بُيُوتِکُمْ‌ ۵
بَيْتٍ‌ ۳
الْبُيُوتِ‌ ۲
بَيَّتَ‌ ۱
يُبَيِّتُونَ‌ ۲
بَيْتِهِ‌ ۱
بَيَاتاً ۳
بُيُوتاً ۹
بَيْتِکَ‌ ۲
بُيُوتَکُمْ‌ ۱
بَيْتِهَا ۱
بَيْتٌ‌ ۱
بِالْبَيْتِ‌ ۱
بُيُوتٍ‌ ۱
بُيُوتِ‌ ۸
يَبِيتُونَ‌ ۱
لَنُبَيِّتَنَّهُ‌ ۱
بُيُوتُهُمْ‌ ۱
بَيْتاً ۲
لَبَيْتُ‌ ۱
بُيُوتَنَا ۱
بُيُوتِکُنَ‌ ۲
بُيُوتَ‌ ۱
لِبُيُوتِهِمْ‌ ۲
بُيُوتَهُمْ‌ ۱
بُيُوتِهِنَ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط