الواقعة ٦٤: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link155 | آيات ۵۷ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link155 | آيات ۵۷ - ۹۶ سوره واقعه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link156 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link156 | لازمۀ اعتقاد به آفريدگار، تصديق قيامت و معاد است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link157 | مرگ | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link157 | مرگ از سوی خداوند، برای بشر مقدر شده است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link159 | علم به دنيا و ویژگی های آن، مسلتزم اذعان به معاد است]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link159 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link161 | اثبات ربوبيت پروردگار، با بر شمردن سه تا از مهمترين حوایج مردم: زراعت، آب و آتش]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link163 | معناى اين كه قرآن كريم، در «كتاب مكنون» است]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link161 | اثبات ربوبيت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link164 | مراد از «مسّ» و «مُطَهّرُون»، در آيه: «لا يَمَسُّهُ إلّا المُطَهّرُون»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link166 | اگر قيامتى در كار نيست، پس چرا جلوی مرگ را نمی گیرید؟!]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link163 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link167 | وضع سه گروه «مقربان»، «اصحاب يمين» و «اصحاب شمال»، به هنگام مرگ]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link164 | مراد از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link168 | بحث روایتی: (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته)]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link166 | اگر قيامتى در كار | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link167 | وضع | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link168 | (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته )]] | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۴ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۳۹
کپی متن آیه |
---|
أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ |
ترجمه
الواقعة ٦٣ | آیه ٦٤ | الواقعة ٦٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَزْرَعُونَهُ»: آن را میرویانید. بدیهی است کار انسانها تنها کشت است، اما رویانیدن تنها کار خدا است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۷ - ۹۶ سوره واقعه
- لازمۀ اعتقاد به آفريدگار، تصديق قيامت و معاد است
- مرگ از سوی خداوند، برای بشر مقدر شده است
- علم به دنيا و ویژگی های آن، مسلتزم اذعان به معاد است
- اثبات ربوبيت پروردگار، با بر شمردن سه تا از مهمترين حوایج مردم: زراعت، آب و آتش
- معناى اين كه قرآن كريم، در «كتاب مكنون» است
- مراد از «مسّ» و «مُطَهّرُون»، در آيه: «لا يَمَسُّهُ إلّا المُطَهّرُون»
- اگر قيامتى در كار نيست، پس چرا جلوی مرگ را نمی گیرید؟!
- وضع سه گروه «مقربان»، «اصحاب يمين» و «اصحاب شمال»، به هنگام مرگ
- بحث روایتی: (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ «63» أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ «64» لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ «65»
آيا آنچه را كشت مىكنيد، ديدهايد؟ آيا شما آن را مىرويانيد يا ما رويانندهايم؟
اگر بخواهيم آن را خار و خاشاك مىگردانيم، پس شما از روى تعجّب مىگوييد:
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ (64)
أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ: آيا شما مىرويانيد آن تخم در زمين افكنده را و نشو و نماى آن مىنمائيد، أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ: يا ما به قدرت كامله رويانيدهايم و نشو و نما دهنده و آن را به غايت خود رساننده. و چون در اين باب نزاع نداريد بلكه مقريد به زارعيت ما، پس چرا انديشه نمىكنيد تا بدانيد آن ذاتى كه قادر باشد بر رويانيدن زرع از حبه صغيره و ايجاد حبوب كثيره از آن كه يك دانه به هفصد دانه رساند، هر آينه قادر خواهد بود بر اعاده خلق بر آن نهجى كه بودهاند.
روايت شده از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله: لا يقولنّ احدكم زرعت و ليقل حرثت «1»: بايد نگويد يكى از شما زراعت كردم، بلكه بگويد كه حراثت نمودم.
زرع عبارت است از رويانيدن نباتات، و آن فعل خداى سبحان است؛ و حرث كه شكافتن زمين و دانه زير خاك نمودن فعل شما باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ (57) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ (58) أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ (59) نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ (60) عَلى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ (61)
وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ (62) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ (63) أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ (64) لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ (65) إِنَّا لَمُغْرَمُونَ (66)
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ (67) أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ (68) أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ (69) لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ (70) أَ فَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ (71)
أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ (72) نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِينَ (73) فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ (74)
ترجمه
ما آفريديم شما را پس چرا تصديق نميكنيد
بگوئيد بدانم آنچه را كه ميريزيد در رحمها
آيا شما مىآفرينيد آنرا يا ما آفريننده آنيم
ما مقدّر و مقرّر نموديم ميان شما مرگ را و نيستيم ما عاجزشدگان
از آنكه بدل نمائيم شما را بأمثال خودتان و ايجاد كنيم شما را در آفرينشى كه نميدانيد
و بتحقيق دانستيد آفرينش نخستين را پس چرا ياد نميكنيد
بگوئيد بدانم آنچه را كه كشت ميكنيد
آيا شما ميرويانيد آنرا يا ما رويانندهايم
اگر بخواهيم هر آينه ميگردانيم آنرا خشك و خورد پس در روز ذكر آنرا مكرّر نمائيد
همانا ما ضرر كشيده و خسارت
جلد 5 صفحه 133
زدگانيم
بلكه ما بىبهرگانيم
بگوئيد بدانم آبى را كه مينوشيد
آيا شما فرو ريختهايد آنرا از ابر يا مائيم فرو ريزندگان
اگر بخواهيم ميگردانيم آنرا تلخ و شور پس چرا شكر نميكنيد
آيا ديديد آتشى را كه بيرون ميآوريد
آيا شما آفريديد درختش را يا ما آفرينندگانيم
ما قرار داديم آنرا موجب تذكرى و مايه برخوردارى براى محتاجان
پس تسبيح گوى بنام پروردگارت كه بزرگ است.
تفسير
خداوند سبحان بعد از نقل انكار منكرين معاد در آيات سابقه اثبات فرموده است آنرا به بيانات مختلفه شگفتآورى كه حقّا الزامآور است از اين قبيل كه ما شما را از آب و خاك خلق نموديم و شما هم قبول داريد اين معنى را پس چرا تصديق نميكنيد كه ما شما را دو مرتبه از آب و خاك خلق ميكنيم با آنكه ميدانيد كسيكه يك مرتبه كارى را انجام داد دو مرتبه ميتواند انجام دهد خبر دهيد مرا از آبى كه ميريزيد شما در ارحام زنها كه آيا شما خلق ميكنيد آنرا و بصورت آدمى بيرون ميآوريد و جان ميدهيد او را يا ما اين كار را انجام ميدهيم ما خودمان مقدّر نموديم براى شما مرگ را در اوقات معيّنى و كسى عاجز ننموده است ما را از آنكه بعد از مردن شما و خاك شدن بدنهاتان امثال همان بدنهاتان را از همان خاك خلق نمائيم و روح شما را بآنها عودت دهيم در وقتى كه شما نميدانيد موعد آنرا كه قيامت است يا در ضمن هيئت و صورتى كه شما نميدانيد خوب است يا بد تا اشاره باشد به تبديل صورتها در قيامت از مؤمن و كافر بخوب و بد و اينكه امثال فرموده براى آنست كه وقتى بدن كه قالب روح است از روح خالى و خاك شد و دو مرتبه بصورت اوّل در آمد مثل آن بدن است تا آن روح بآن برگردد آن وقت همان شخص ميشود چون شخصيّت بروح است نه بجسم اين معنى در صورتى است كه قول خداوند على أن نبدّل متعلّق باشد بمسبوقين و محتمل است متعلق بقدّرنا باشد و ما نحن بمسبوقين جمله معترضه و بنابراين مراد آنستكه ما مقدّر نموديم ميان شما مرگ را براى آنكه شما را دو مرتبه زنده نمائيم و كسى در اين امر بر ما سبقت نگرفته است و اين معنى الطف از سابق است و آن اسهل از اين خلاصه آنكه قدرت ما باقى است و عجزى بر ما طارى نشده كه شما بگوئيد خدا دو مرتبه نميتواند ما را خلق نمايد شما كه دانستيد
جلد 5 صفحه 134
خلقت اوليّه ما را و ديديد كه چگونه از نطفه خلق شديد پس چگونه منكر ميشويد خلقت ثانويّه خودتان را و متذكّر نميشويد كه همان كس كه اوّلا شما را خلق نمود ميتواند دو مرتبه خلق كند در كافى از امام سجاد عليه السّلام نقل نموده كه خيلى تعجب است از كسيكه منكر خلقت ديگر شده با آنكه خلقت اولى را ديده در خلقت خودتان كه واضح است خودتان هيچ كارهايد بفرمائيد بدانم آن تخمى را كه شما در زمين كشت ميكنيد و خودتان را زارع ميپنداريد و ميخوانيد شما از آن تخم پوسيده در زمين صد تخم يا كمتر يا بيشتر برداشت ميكنيد يا ما آنرا عمل ميآوريم و تحويل شما ميدهيم و اگر بخواهيم آنرا گياه خشك خرد يا كاه بىدانه ميسازيم پس شما بعدا روز خودتان را از ندامت بسخنان گوناگون اسفآميز در آن زمينه بپايان ميرسانيد از قبيل آنكه ما ضرر كرديم و غرامت كشيديم ما اصلا روزى نداريم بهرهاى از دنيا خدا قسمت ما نكرده بگوئيد تا معلوم شود همين آبى كه ميآشاميد شما از ابر نازل نموديد يا ما اگر از اوامر ما تخلف نمائيد و ما بخواهيم ميتوانيم آنرا تلخ و شور كنيم كه قابل آشاميدن نباشد پس چرا شكر نميكنيد اين نعمت و امثال آنرا با آنكه با اينهمه معاصى باز ما اينكار را نكرده و نميكنيم آيا ديديد شما آتشى را كه از چوب تر بيرون ميآوريد شما آن درخت را خلق نموديد يا ما براى آنكه قدرت خودمان را بشما تذكر و ارائه دهيم و بهرهبردارى كنند از آن محتاجان و مسافران در وقت نزول در بيابان بىآب و گياه چنانچه در سوره يس ذكر شد كه دو چوب تر از دو درخت را بهم ميسايند و از آن آتش بيرون ميآيد و اين از عجائب صنع الهى است در باديه عربستان و بنابراين ضمير در جعلناها بنار زناد يا شجره آن راجع است و مقصود متذكر شدن بقدرت الهى است ولى قمى ره فرموده تا متذكر آتش قيامت شوند و مقوى كه مفرد مقوين است كسى را گويند كه نازل در وادى قفر شده و قمى ره نقل فرموده كه مراد محتاجانند و جمله أ فرأيتم در اين مقامات اگر چه بمعناى اخبرونى است ولى باز معناى اصلى خود را از دست نميدهد و مقصود از استفهام گرفتن اقرار از طرف مقابل است پس بايد تنزيه و تقديس نمود خداوند را از آنچه لايق مقام او نيست و مشغول بود بذكر نام نامى او و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده
جلد 5 صفحه 135
كه چون اين آيه نازل شد فرمود قرار دهيد آنرا در ركوع خودتان و در فقيه نيز مانند آنرا نقل نموده پس بايد گفت سبحان ربّى العظيم و بحمده.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ أَنتُم تَزرَعُونَهُ أَم نَحنُ الزّارِعُونَ (64)
آيا شما ميرويانيد يا ماايم از رويندگان، زرع بمعني روئيدن است که خداوند يك دانه و يك حبّه را از زير خاك بيرون ميآورد تا آنكه چندين خوشه و هر خوشه چندين حبّه از او بوجود آيد بسا هفتصد دانه، چنانچه ميفرمايد: مَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَموالَهُم فِي سَبِيلِ اللّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَت سَبعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ بقره آيه 263 لذا در حديث از پيغمبر اكرم (ص) است، فرمود: برعايا نگوئيد زارع بلكه بگوئيد حارث، چنانچه در اينکه آيه حرث را نسبت بانسان ميدهد در كلمه تحرثون و زرع را نسبت بخدا ميدهد حارث انسان زارع خداي متعال.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 64)- «آیا شما آن را میرویانید یا ما میرویانیم»؟ (أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ).
آری این خداوند است که در درون دانه، یک سلول زنده بسیار کوچک آفریده که وقتی در محیط مساعد قرار گرفت در آغاز از مواد غذائی آماده در خود دانه استفاده میکند، جوانه میزند، و ریشه میدواند، سپس با سرعت عجیبی از مواد غذائی زمین کمک میگیرد و گاه از یک تخم صدها یا هزاران تخم بر میخیزد.
نکات آیه
۱ - انسان در فرایند رشد و نموّ بذرى که در زمین کشاورزى اش مى پاشد، هیچ نقشى ندارد. (ءأنتم تزرعونه) «زرع» (مصدر «تزرعون»)، به معناى رویاندن و رشد و نموّ بخشیدن است. ضمیر مفعول «تزرعونه» به «حرث» در آیه قبل - که از «تحرثون» استفاده مى شود - و یا به «بذر» - که از مقام استفاده مى شود - باز مى گردد. استفهام در «ءأنتم...» انکارى است; یعنى، شما آن بذر را که کاشته اید، رشد نمى دهید.
۲ - رویش دانه هاى کاشته شده، در زمین، رشد و نموّ و بالاخره به ثمر رسیدن آن نمودى از قدرت خداوند است. (أم نحن الزرعون)
۳ - نقش الهى در فرایند رشد دانه ها در زمین، منحصر به فرد بوده و هیچ نیرویى توان چنین عملى را ندارد. (أم نحن الزرعون)
موضوعات مرتبط
- انسان: نقش انسان ها ۱
- توحید: توحید افعالى ۳
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۳
- خدا: اختصاصات خدا ۳; قدرت خدا ۳; نشانه هاى قدرت خدا۲
- گیاهان: منشأ رشد گیاهان ۱، ۲; منشأ رویش گیاهان ۲، ۳
- موجودات: عجز موجودات ۳
منابع