الواقعة ٢٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۴۱: خط ۴۱:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link145 | آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link145 | آيات ۱۱ - ۵۶  سوره واقعه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link146 | موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link146 | موارد استعمال كلمۀ «قرب»، در امور مادی و معنوی]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link147 | مراد از اولين و آخرين در آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) و وصف نعمتهاى بهشتى مقربان از ايشان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link148 | توصیف نعمت های بهشتى مقربان ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link148 | وصف نعم بهشتى اصحاب اليمين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link148 | توصیف نعمت های بهشتى اصحاب یمین ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link149 | دسته سوم (اصحاب الشمال ) و بيان وصعيت آنها در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link149 | توصیف حال اصحاب شمال، در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link150 | مقصود از ((اتراف )) در تعليل استقرار اصحابشمال در عذاب به اينكه آنان مترف بودند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link151 | اقوال مختلف درباره مقصود از «حنث عظيم»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link151 | اقوال مختلف درباره مقصود از ((حنث عظيم )) كه اصحابشمال بر آن اصرار مى ورزيدند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link152 | پاسخ خداوند به استبعاد معاد مشركان و بيان حالشان در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link152 | پاسخ خداوند به استبعاد معاد مشركين و بيانحال و وضعشان در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link153 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link153 | توضيحى راجع به روايتى كه بر نسخ آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) با آيه : ((ثلة من الاولين و ثلة من الاخرين )) دلالت دارد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link153 | توضیحی راجع به نسخ آيه: «ثُلّة من الأوّلين و ثُلّة من الآخرين»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link154 | رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link154 | رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى]]



نسخهٔ کنونی تا ‏۴ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۱۸

کپی متن آیه
إِلاَّ قِيلاً سَلاَماً سَلاَماً

ترجمه

تنها چیزی که می‌شنوند «سلام» است «سلام»!

|مگر سخنى كه سلام است و سلام
سخنى جز سلام و درود نيست.
هیچ جز سلام و تحیّت و احترام هم نگویند و نشنوند.
مگر سخنی که سلام است و سلام،
جز يك سخن: سلام، سلام.
نشنوند مگر سخنی که سلام است و سلام‌
مگر گفتارى: سلام، سلام.
مگر سخن سلام! سلام! را.
(سخنی) بجز گفته‌ی سلامی سالم نیست.
جز گفتار سلامی سلامی‌

But only the greeting: “Peace, peace.”
ترتیل:
ترجمه:
الواقعة ٢٥ آیه ٢٦ الواقعة ٢٧
سوره : سوره الواقعة
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قِیلاً»: سخن (نگا: نساء / . مستثنی است. «سَلاماً سَلاماً»: درود! درود! صفت (قیلاً) است. یعنی سخنی که سالم از یاوه و گناه است. یا بدل آن است و معنی چنین می‌شود: مگر سخنی را که سلام! سلام! است (نگا: مریم / ). «سَلاماً، سَلاماً»: سلام بعد از سلام. سلامها و سلامها بر همدیگر. یا درود خدا بر ایشان، و یا درود فرشتگان بر آنان (نگا: السراج المنیر).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً «25» إِلَّا قِيلًا سَلاماً سَلاماً «26»

در آنجا سخن بيهوده و نسبت گناه به ديگرى را نمى‌شنوند. سخنى جز سلام و درود نيست.

نکته ها

«لغو» يعنى سخن بى‌فايده و بيهوده و «تأثيم» به معناى نسبت دادن گناه به ديگران است.

در روايات، عقل چنين توصيف شده است: «ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان» «1» آن‌


«1». كافى، ج 1، ص 11.

جلد 9 - صفحه 424

كه انسان با آن بندگى خدا كند و در راه كسب بهشت و سعادت جاودان قدم گذارد.

اگر انسان كمى فكر كند كه چند روز بندگى خدا در دنيا، اين همه رفاه و آسايش و كاميابى در قيامت را به دنبال دارد و با اين حال حاضر شود همه اين لذّت‌هاى ابدى را به خاطر دنياى فانى از دست بدهد، كمال بى عقلى است و اين است معناى خسارت واقعى كه خداوند مى‌فرمايد: «قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ» «1» اى پيامبر! به مردم بگو: زيانكاران واقعى كسانى هستند كه خودشان را باختند.

در دعاى ماه رجب نيز مى‌خوانيم: «خاب الوافدون على غيرك» «2» خدايا! كسانى كه به غير تو رو كردند، باختند و سودى نبردند.

بهشتيان از چند سوى، درود و سلام دريافت مى‌كنند:

الف) از جانب اصحاب يمين (دوستان بهشتى). «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ. فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ» «3» اگراز اصحاب يمين باشد (به‌او مى‌گويند) از طرف دوستان، بر تو سلام.

ب) از جانب اعرافيان. «وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُمْ وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» «4» بر اعراف مردانى هستند كه همه را به چهره مى‌شناسند و بهشتيان را ندا مى‌دهند كه سلام بر شما.

ج) از جانب فرشتگان. «وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ» «5» فرشتگان از هر سو بر آنان وارد مى‌شوند و به خاطر صبر و مقاوتشان بر آنان سلام مى‌كنند.

د) از طرف خداوند. «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ» «6» از جانب خداوند رحيم، سلام بر آنان باد.

مراد از «سَلاماً سَلاماً»؛ يا سخنان پيراسته از لغو و نارواست و يا گفتگوهاى همراه با سلام و صلح و صفا.

پیام ها

1- در بهشت، اسباب آزار روحى و روانى نيست. لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً ...


«1». زمر، 15.

«2». مفاتيح الجنان.

«3». واقعه، 90 و 91.

«4». اعراف، 46.

«5». رعد، 23 و 24.

«6». يس، 58.

جلد 9 - صفحه 425

2- معمولًا كاميابى‌هاى دنيوى آميخته با لغو و گناه است، ولى در قيامت، چنين نيست. لا يَسْمَعُونَ‌ ...

3- بهشت، سراى سلام و سلامت است. «إِلَّا قِيلًا سَلاماً سَلاماً» (جامعه‌اى كه در آن سلام و سلامتى رواج دارد و لغو و بيهودگى در آن وجود ندارد، جامعه‌اى بهشتى است.)

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِلاَّ قِيلاً سَلاماً سَلاماً «26»

إِلَّا قِيلًا سَلاماً سَلاماً: مگر قولى را كه مى‌گويند سلاما بعد سلام. يا در بهشت استماع سلام كنند كه عبارت است از وارستگى از غم و نقمت. يا اهل بهشت پيوسته بر يكديگر سلام كنند از روى حسن ادب و نيكوئى اخلاق كه موجب مزيت نجابت است.

جلد 12 - صفحه 458


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ «17» بِأَكْوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ «18» لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ «19» وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ «20» وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «21»

وَ حُورٌ عِينٌ «22» كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ «23» جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «24» لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً «25» إِلاَّ قِيلاً سَلاماً سَلاماً «26»

ترجمه‌

ميگردند گرد ايشان كودكانى كه هميشه بحال خوبى باقى هستند

با قدحها و تنگهاى بلور دسته‌دار و جامى از شراب ناب‌

نه سر درد ميگيرند از آن و نه مست ميشوند

و ميوه از آنچه اختيار نمايند

و گوشت پرنده از آنچه ميل كنند

و زنانى سفيد پوست سياه چشم‌

چون مرواريد در صدف پنهان‌

بجهت پاداش در مقابل آنچه ميكردند

نميشنوند در آن سخن بيهوده و نه نسبت بگناهى را

مگر گفتار سلام سلام را.


جلد 5 صفحه 128

تفسير

مقرّبان درگاه الهى كه در آيات سابقه شروع به بيان احوالشان شد پيشخدمت‌هائى دارند كه براى انجام اوامر ايشان حاضر و در اطراف تختهاى مرصع آنان در گردشند و مستفاد از بعضى روايات آنست كه آنها اطفالى هستند از اهل دنيا كه ثواب و گناهى نداشتند و خداوند در بهشت آنها را خدمتگزاران مقرّبان درگاه فرموده براى آنكه خدمت آنها گواراتر است و آنها هميشه بحال طراوت و تازگى باقى ميباشند و قمّى ره مخلّدون را بمسوّرون تفسير فرموده يعنى داراى سوار و دست‌بند و در روايت نبوى باطفال مشركين مخصوص شده‌اند و بعضى آنها را غلمان بهشتى دانسته‌اند و در هر حال اينها با ظرفهائى از قبيل قدح‌ها و تنگهاى دسته‌دار برّاق و جامها نوشابه و شراب طهور بهشتى را كه نه خمار و دردسر ميآورد و نه مستى و زوال عقل سقايت مينمايند براى ايشان و هر نوع ميوه‌ئى را كه خواسته باشند و هر قسم كباب جوجه و مرغى را كه مايل باشند فورا در دسترسشان قرار ميدهند و حاضر ميكنند نزدشان در قدح‌ها و در آنجا براى ايشان زنان سفيد پوست دست نخورده آهوى چشمانى هستند كه در لطافت و صفاء و بكارت و بهاء مانند مرواريدهاى تازه از صدف بيرون آمده‌اند و بالاتر از همه آنكه تمام اينها را مستحقند كه بايشان داده شوند بپاداش اعمال صالحه و براى تحصيل علم و معرفتى كه در دنيا نموده‌اند و آنجا صحبت لغو و بيهوده و چرند و بى‌اساس بهيچ وجه وجود ندارد كه كسى بزند يا بشنود و همچنين دروغ و غيبت و فحش و افترا و تهمت آنجا نيست آنجا فقط سلام و تعارف و تحيّت و خير مقدم و مباركباد بسلامتى و دوام نعمت رواج است كه با يكديگر معمول ميدارند و كلمه سلاما مفعول قيلا يا بدل يا صفت آنست و تكرار آن براى اشاره بافشاء سلام و كثرت وقوع آن در خارج است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لا يَسمَعُون‌َ فِيها لَغواً وَ لا تَأثِيماً «25» إِلاّ قِيلاً سَلاماً سَلاماً «26»

لا يَسمَعُون‌َ فِيها لَغواً وَ لا تَأثِيماً لغو كلمات‌ بيهوده‌ و بيفايده‌ ‌است‌ و تأثيم‌ ‌از‌ اثم‌ كلمات‌ زشت‌ و قبيح‌. بالجمله‌ الفاظ صادره‌ ‌از‌ انسان‌ سه‌ قسم‌ ‌است‌ حسن‌ كلمات‌ مفيده‌ چه‌ حسن‌ صرف‌ ‌باشد‌ چه‌ حسن‌ مطلق‌ و قبيح‌ چه‌ قبيح‌ صرف‌ و چه‌ قبيح‌ مطلق‌ لغو چه‌ لغو صرف‌

جلد 16 - صفحه 397

و چه‌ لغو مطلق‌ چهار قسم‌ اخير ‌در‌ بهشت‌ نيست‌ ولي‌ دو قسم‌ اوّل‌ بلكه‌ مي‌توان‌ ‌گفت‌ همان‌ قسم‌ اوّل‌ كلام‌ حسن‌ صرف‌ ‌به‌ قرينه استثناء.

إِلّا قِيلًا سَلاماً سَلاماً تكرار سلام‌ اشاره‌ ‌به‌ سلام‌ و جواب‌ سلام‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌هر‌ دو سلام‌ ‌است‌ و صيغ‌ سلام‌ چهار ‌است‌: سلام‌ عليك‌، ‌السلام‌ عليك‌، سلام‌ عليكم‌، ‌السلام‌ عليكم‌‌-‌ و صيغ‌ جواب‌ ‌اينکه‌ چهار ‌است‌ بعلاوه تقديم‌ عليك‌ و عليكم‌ ‌بر‌ ‌السلام‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 26)- سپس می‌افزاید: «تنها چیزی که در آنجا می‌شنوند سلام است سلام»! (إِلَّا قِیلًا سَلاماً سَلاماً).

سلام و درود خداوند و ملائکه مقربین او، و سلام و درود خودشان به یکدیگر، در آن جلسات پرشور و پر صفا که لبریز از دوستی و محبت است.

نکات آیه

۱ - در بهشت پیشتازان (سابقون)، جز سخنان سالم و پیراسته از لغو و نسبت هاى ناروا مبادله نمى شود. (لایسمعون فیها لغوًا ... إلاّ قیلاً سلمًا سلمًا) «قیل» معادل «قول» و موصوف «سلاماً» است; یعنى، «لایسمعون فیها إلاّ قولاً هو سالم من اللغو و التأثیم».

۲ - مکالمات در بهشت پیشتازان، همراه با درود و تحیت پى درپى است; نه آمیخته با لغو و نسبت هاى ناروا. (لایسمعون فیها لغوًا ... إلاّ قیلاً سلمًا سلمًا) کلمه «سلاماً» مى تواند بدل براى «قلیلاً» باشد. گفتنى است که تکرار «سلاماً»، براى بیان تعاقب و پى درپى بودن است; یعنى، «سلاماًاثر سلام» (درود پى درپى).

۳ - بیهوده گویى و دادن نسبت هاى ناروا، دو بیمارى روحى - روانى براى انسان ها (إلاّ قیلاً سلمًا سلمًا) از تعبیر «سلاماً» استفاده مى شود که «لغو» و «تأثیم» - که در آیه پیش آمده - دو گونه از بیمارى است.

موضوعات مرتبط

  • بهشت: سخن پسندیده در بهشت ۱; لغو در بهشت ۱; ویژگیهاى بهشت ۱
  • بهشتیان: تحیت بهشتیان ۲; گفتگوى بهشتیان ۲
  • بیمارى: بیمارى روانى ۳
  • پیشگامان: پیشگامان در بهشت ۱، ۲
  • دشنام: ناپسندى دشنام ۳
  • لغو: ناپسندى لغو ۳

منابع