الجن ٢٥: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::قُل|قُلْ‌]] [[کلمه غیر ربط::قُل| ]] [[شامل این ریشه::قول‌| ]][[ریشه غیر ربط::قول‌| ]][[شامل این کلمه::إِن|إِنْ‌]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این کلمه::أَدْرِي|أَدْرِي‌]] [[کلمه غیر ربط::أَدْرِي| ]] [[شامل این ریشه::درى‌| ]][[ریشه غیر ربط::درى‌| ]][[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::قَرِيب|قَرِيبٌ‌]] [[کلمه غیر ربط::قَرِيب| ]] [[شامل این ریشه::قرب‌| ]][[ریشه غیر ربط::قرب‌| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::تُوعَدُون|تُوعَدُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::تُوعَدُون| ]] [[شامل این ریشه::وعد| ]][[ریشه غیر ربط::وعد| ]][[شامل این کلمه::أَم|أَمْ‌]] [[شامل این ریشه::ام‌| ]][[شامل این کلمه::يَجْعَل|يَجْعَلُ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَجْعَل| ]] [[شامل این ریشه::جعل‌| ]][[ریشه غیر ربط::جعل‌| ]][[شامل این کلمه::لَه|لَهُ‌]] [[شامل این ریشه::ل‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّي|رَبِّي‌]] [[کلمه غیر ربط::رَبّي| ]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::ى‌| ]][[ریشه غیر ربط::ى‌| ]][[شامل این کلمه::أَمَدا|أَمَداً]] [[کلمه غیر ربط::أَمَدا| ]] [[شامل این ریشه::امد| ]][[ریشه غیر ربط::امد| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::قُل|قُلْ‌]] [[کلمه غیر ربط::قُل| ]] [[شامل این ریشه::قول‌| ]][[ریشه غیر ربط::قول‌| ]][[شامل این کلمه::إِن|إِنْ‌]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این کلمه::أَدْرِي|أَدْرِي‌]] [[کلمه غیر ربط::أَدْرِي| ]] [[شامل این ریشه::درى‌| ]][[ریشه غیر ربط::درى‌| ]][[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::قَرِيب|قَرِيبٌ‌]] [[کلمه غیر ربط::قَرِيب| ]] [[شامل این ریشه::قرب‌| ]][[ریشه غیر ربط::قرب‌| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::تُوعَدُون|تُوعَدُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::تُوعَدُون| ]] [[شامل این ریشه::وعد| ]][[ریشه غیر ربط::وعد| ]][[شامل این کلمه::أَم|أَمْ‌]] [[شامل این ریشه::ام‌| ]][[شامل این کلمه::يَجْعَل|يَجْعَلُ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَجْعَل| ]] [[شامل این ریشه::جعل‌| ]][[ریشه غیر ربط::جعل‌| ]][[شامل این کلمه::لَه|لَهُ‌]] [[شامل این ریشه::ل‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّي|رَبِّي‌]] [[کلمه غیر ربط::رَبّي| ]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::ى‌| ]][[ریشه غیر ربط::ى‌| ]][[شامل این کلمه::أَمَدا|أَمَداً]] [[کلمه غیر ربط::أَمَدا| ]] [[شامل این ریشه::امد| ]][[ریشه غیر ربط::امد| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|قُلْ‌ إِنْ‌ أَدْرِي‌ أَ قَرِيبٌ‌ مَا تُوعَدُونَ‌ أَمْ‌ يَجْعَلُ‌ لَهُ‌ رَبِّي‌ أَمَداً
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=بگو: «من نمی‌دانم آن چه وعده داده می‌شوید، نزدیک است یا خدا برایش مدتی دور قرار می‌دهد.»
|-|صادقی تهرانی=بگو: «من نمی‌دانم آن چه وعده داده می‌شوید، نزدیک است یا خدا برایش مدتی دور قرار می‌دهد.»
|-|معزی=بگو ندانم آیا نزدیک است آنچه وعده داده شوید یا برنهد برایش پروردگارم سرآمدی را
|-|معزی=بگو ندانم آیا نزدیک است آنچه وعده داده شوید یا برنهد برایش پروردگارم سرآمدی را
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">Say, “I do not know whether what you are promised is near, or whether my Lord will extend it for a period.”</div>
{{آيه | سوره = سوره الجن | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::25|٢٥]] | قبلی = الجن ٢٤ | بعدی = الجن ٢٦  | کلمه = [[تعداد کلمات::12|١٢]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/072025.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/072025.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الجن | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::25|٢٥]] | قبلی = الجن ٢٤ | بعدی = الجن ٢٦  | کلمه = [[تعداد کلمات::12|١٢]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«مَا تُوعَدُونَ»: آنچه به شما وعده داده می‌شود، مراد قیامت و عذاب آن است. «أَمَداً»: مدّت زمان طولانی (نگا: آل‌عمران / ، کهف / ، حدید / ).
«مَا تُوعَدُونَ»: آنچه به شما وعده داده می‌شود، مراد قیامت و عذاب آن است. «أَمَداً»: مدّت زمان طولانی (نگا: آل‌عمران / ، کهف / ، حدید / ).
خط ۲۶: خط ۳۴:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۶#link51 | آيات ۱۸ - ۲۸، سوره جّن]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۶#link52 | وجوه مختلف درباره مراد از اينكه مساجد از آن خدا است (و انّ المساجد للّه ...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۶#link51 | آيات ۱۸ - ۲۸  سوره جّن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۶#link53 | مراد از كسانى كه چون پيامبر (صلى اللّه عليه وآله ) به نماز مى ايستاد در اطرافشگرد مى آمدند (كاد و يكونون عليه لبدا)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۶#link52 | وجوه مختلف در اين كه: «مساجد، از آنِ خدا است»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۶#link54 | بيان موقعيت پيامبر (صلى اللّه عليه وآله و سلّم ) نسبت به پروردگار و نسبت به مردم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۶#link53 | مراد از كسانى كه هنگام نماز پيامبر«ص»، در اطرافش جمع مى شدند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link55 | علم غيب بالاصالة از آن خدا است و بالتّبع و به تعليم الهى ديگران هم مى توانند آنرا دارا شوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۶#link54 | بيان جایگاه پيامبر«ص»، نسبت به پروردگار و نسبت به مردم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link56 | احتمالات و وجوه مختلف درباره معناى آيه : ((فانّه يسلك من بين يديه و من خلفهرصدا...)) كه سلوك رصد در پشت سر رسول (صلى اللّه عليه وآله و سلّم ) علت آن رابيان مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link55 | علم غيب، به اصالت، از آنِ خداست و به تعليم الهى، ديگران هم مى توانند از آن برخوردار شوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link57 | چهار مطلب كه از سه آيه اخير مورد بحث استفاده مى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link56 | وجوه مختلف درباره معناى آيه: «فَإنّهُ يَسلُكُ مِن بَينِ يَدَيهِ وَ مِن خَلفِهِ رَصداً»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link58 | مستثنيات از عموم ((فلا يطهر على غيبه احدا))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link57 | نکات سه آيه اخير، در باره علم غیبِ خاصّ خدای تعالی]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link59 | معصوم بودن انبياء و رسل در گرفتن ، حفظ و ابلاغ وحى به زبان و به عمل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link59 | معصوم بودن پیامبران در گرفتن، حفظ و ابلاغ وحى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link60 | عدم اختصاص علم غيب به پيامبران به موردى خاص]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link60 | عدم اختصاص علم غيب به پيامبران، به موردى خاص]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link61 | (رواياتى راجع به جمله ((انّ المساجد للّه )) واينكه پيغمبر(صلى اللّه عليه وآله ) وائمه (عليه السلام ) عالم غيب يوده اند)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link61 | بحث روایی: رواياتى راجع به معنای: «مساجد، از آنِ خداست»]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۷#link68 | آيه ۲۵ - ۲۸]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۷#link68 | آيه ۲۵ - ۲۸]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۷#link69 | آيه و ترجمه]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۷#link69 | آيه و ترجمه]]
خط ۴۶: خط ۵۶:
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۷#link73 | ۲ - راه ديگرى براى اثبات علم غيب پيشوايان]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۷#link73 | ۲ - راه ديگرى براى اثبات علم غيب پيشوايان]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۷#link74 | ۳ - تحقيقى پيرامون آفرينش ((جن ))]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۷#link74 | ۳ - تحقيقى پيرامون آفرينش ((جن ))]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً «24» قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً «25»
(آنان در غفلت و غرور به سر مى‌برند) تا وقتى كه آنچه را به آن تهديد مى‌شوند، ببينند، كه خواهند دانست چه كسى ياورش ضعيف‌تر و نفراتش كمتر است. بگو: من نمى‌دانم كه آيا آنچه وعده داده مى‌شويد نزديك است، يا پروردگارم براى تحقق آن مدتى (طولانى) قرار مى‌دهد.
----
«1». كهف، 110.
«2». احقاف، 9.
«3». انعام، 50.
جلد 10 - صفحه 258
===نکته ها===
گروهى، افتخارشان به اين است كه بگويند: «نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً» مال و فرزند ما بيشتر است. «1» لذا قران مى‌فرمايد: در قيامت خواهند فهميد كه نه پول به كار آيد نه مال و ثروت.
ندانستن زمان قيامت، براى آماده بودن از يكسو و دلهره نداشتن از سوى ديگر مفيد است.
«قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ»
===پیام ها===
1- گذشت زمان، مسائل را روشن مى‌كند. «حَتَّى إِذا رَأَوْا»
2- عاقبت، سرهاى متكبران به سنگ خواهد خورد. «حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ»
3- روز قيامت، روز ظهور ضعف و ناتوانى انسان و همه تكيه‌گاه‌هاى اوست.
«فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً»
4- پيامبر هم بدون اراده الهى از آينده خبر ندارد. «قُلْ إِنْ أَدْرِي»
5- گفتن نمى‌دانم، عيب نيست. «قُلْ إِنْ أَدْرِي»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً «25»
كفار بعد از شنيدن اين آيه گفتند: اين موعود كى خواهد بود؛ آيه آمد:
قُلْ‌: بگو آنچه وعده داده شده، راست و درست و محققا واقع خواهد شد، زيرا وعده خدا تخلف پذير نيست، لكن مخفى است. إِنْ أَدْرِي‌: نمى‌دانم، أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ‌: آيا نزديك است آنچه وعده داده شده‌ايد از عذاب، يعنى هر آنى از آنات حاليه، محتمل الوقوع است، أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً: يا مقرر كرده براى آن پروردگار من، زمانى كه مدت آن دراز باشد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً «21» قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً «22» إِلاَّ بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً «23» حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً «24» قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً «25»
عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‌ غَيْبِهِ أَحَداً «26» إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‌ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً «27» لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصى‌ كُلَّ شَيْ‌ءٍ عَدَداً «28»
ترجمه‌
بگو همانا من مالك نيستم براى شما زيانى و نه نفعى‌
بگو همانا من هرگز پناه نميدهد مرا از خدا كسى و هرگز نمى‌يابم غير از او پناهى‌
مگر رساندن احكام از خدا و پيغامهاى او و هر كه نافرمانى كند خدا و پيغمبرش را پس همانا براى او است آتش جهنّم جاودانيانند در آن هميشه‌
تا وقتى كه به بينند آنچه را كه وعده داده ميشوند پس زود است بدانند كه كيست ضعيف‌تر از جهت ياور و كمتر از حيث عدد
بگو نميدانم آيا نزديك است آنچه وعده داده ميشويد يا قرار ميدهد براى آن پروردگارم زمانى دراز
او است داناى پنهان پس مطّلع نميسازد بر علم غيب خود كسى را
مگر آن را كه بپسندد از پيغمبران پس همانا او ميگمارد از پيش روى او و از پشت سرش نگهبانى‌
تا بداند كه بتحقيق رساندند پيغامهاى پروردگارشان را و احاطه دارد بآنچه نزد ايشان است و احصاء فرموده تمام موجودات را بشماره.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب دستور سابق به پيغمبر خود دستور فرموده كه بكفّار قريش و غيره كه مزاحم حضرت ميشدند بفرمايد از من خوف و رجائى نداشته باشيد و گرد من اجتماع ننمائيد من از خود قدرت و اختيارى ندارم هر چه هست از خدا است و هر خوف و رجائى بايد بساحت او منتهى شود من بنده عاجزم نه ميتوانم بشما ضرر برسانم نه منفعت او خداى قادر بر ضرر و نفع است من هم اگر
----
جلد 5 صفحه 290
معصيت خدا را نمايم پناه و محلّ التجائى جز او و رحمتش ندارم اگر بخواهد بقهرش با من معامله كند بلى مورد التجاء و در تحت اختيار من ابلاغ احكام خدا و رساندن پيامهاى او است و بنابر اين الّا بلاغا ميشود استثناء از ملتحدا باشد و ميشود استثناء از شيئا باشد كه مستفاد از لا املك ضرّا و لا رشدا است و ميشود استثناء از رشدا باشد چون ابلاغ از سنخ ارشاد است و در هر حال تخلّف از فرمان خدا و پيغمبر بانكار موجب خلود در آتش جهنّم است و در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه چون پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مردم را دعوت بقبول ولايت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود قريش جمع شدند و از حضرت استدعا نمودند كه آنها را از اين امر معاف فرمايد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود اختيار آن با خدا است و آنها حضرت را متّهم نمودند و از نزد او خارج شدند پس اين آيات نازل شد و مراد از بلاغا من اللّه و رسالاته امر ولايت است و عصيان در آن موجب خلود در آتش است و گفته‌اند چون قريش بكثرت عدد خودشان و قلّت عدد مسلمانان افتخار مينمودند خداوند فرموده اين عصيان و تكبّر براى آنها باقى است تا روز كه به بينند وعده خداوند بنصرت اسلام بر كفر انجاز شده در صدر اسلام يا در زمان رجعت امير المؤمنين عليه السّلام و ظهور امام زمان عليه السّلام بمقتضاى بعضى از روايات يا در قيامت بمشاهده عذاب خودشان و ثواب اهل ايمان آنوقت معلوم خواهد شد كه ياور كدام يك از آن دو دسته ضعيف‌تر و عددشان كمتر است و در هر حال به پيغمبر اكرم دستور داده شده كه اظهار بى‌اطّلاعى از موعد آن نمايد چون علم غيب منحصر بخدا است و بكسى نميدهد مگر كسانيرا كه بپسندد از انبياء بقدريكه مصلحت باشد و ميرسد از ايشان باوصياء بر حسب بعضى از روايات تا دليل باشد بر نبوّت و امامتشان و آن پيغمبرى كه باو علم غيب عنايت شده در پيش رو و پشت سرش ملائكه‌اى سالك و مترصدند شياطين چيزى از آن علم نربايند و با آن مخلوط ننمايند تا بداند آن پيغمبر كه ملائكه‌اى كه واسطه ابلاغ پيامهاى الهى هستند از قبيل جبرئيل و اعوان او كاملا بوظيفه خود عمل نموده‌اند و چيزى از وحى الهى كم و زياد نشده يا تا مشهود شود بر خدا كه انبياء ابلاغ رسالات خدا را بى‌كم و زياد نموده‌اند يعنى تعلق گيرد علم الهى بوجود عينى آن چنانچه تحقّق‌
----
جلد 5 صفحه 291
داشت بوجود علميش قبل از تحقّق در خارج و رصد بمعناى نگهبان است و بر واحد و جمع اطلاق ميشود و علم خداوند احاطه دارد بعلم انبياء و غير هم و عدد تمام افراد موجودات حتى قطرات باران و ريگهاى بيابان را خدا ميداند. از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه كسيكه زياد سوره قل اوحى را بخواند از انواع صدمات جنّيان محفوظ خواهد شد و با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم محشور ميگردد انشاء اللّه تعالى.
----
جلد 5 صفحه 292
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قُل‌ إِن‌ أَدرِي‌ أَ قَرِيب‌ٌ ما تُوعَدُون‌َ أَم‌ يَجعَل‌ُ لَه‌ُ رَبِّي‌ أَمَداً «25»
بفرما باين‌ كفار ‌که‌ ‌من‌ نميدانم‌ آيا نزديك‌ ‌است‌ آنچه‌ وعده‌ داده‌ شده‌ايد ‌ يا ‌ قرار داده‌ و جعل‌ فرموده‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ پروردگار ‌من‌ مدتي‌ و سر آمدي‌ بالجمله‌ يكي‌ ‌از‌ علوم‌ مختصه‌ بخدا قيام‌ ساعت‌ و روز قيامت‌ ‌است‌: إِن‌َّ اللّه‌َ عِندَه‌ُ عِلم‌ُ السّاعَةِ لقمان‌ آيه 34.
اقول‌: اولا انسان‌ بمجرد موت‌ ‌اگر‌ اهل‌ عذاب‌ ‌باشد‌ گرفتار ‌است‌ چنانچه‌ فرمودند:
اذا مات‌ ‌إبن‌ آدم‌ قامت‌ قيامته‌
و فرمودند:
(القبر اما روضة ‌من‌ رياض‌ الجنة ‌او‌ حفرة ‌من‌ حفر النيران‌).
و ثانيا آنچه‌ آينده‌ ‌است‌ نزديك‌ ‌است‌ و آنچه‌ گذشته‌ دور ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد:
إِنَّهُم‌ يَرَونَه‌ُ بَعِيداً وَ نَراه‌ُ قَرِيباً. و ثالثا چيزي‌ ‌که‌ البته‌ آمدني‌ ‌است‌ و آخر ندارد ‌بعد‌ و قرب‌ ‌آن‌ تفاوت‌ ندارد.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 25)- عالم الغیب خداست! چون در آیات قبل اشاره به این حقیقت
ج5، ص305
شده بود که «استهزا و سرکشی این گروه همچنان ادامه می‌یابد تا زمانی که وعده الهی دائر بر عذاب فرا رسد» این سؤال را بر می‌انگیزد که این وعده کی تحقق می‌یابد؟
قرآن مجید به پاسخ این سؤال پرداخته می‌گوید: «بگو: من نمی‌دانم آنچه به شما وعده داده شده (از عذاب دنیا و قیام رستاخیز) نزدیک است، یا پروردگارم زمانی برای آن قرار می‌دهد»؟ (قل ان ادری ا قریب ما توعدون ام یجعل له ربی امدا).
این علم مخصوص ذات پاک خداست، و او خواسته از بندگانش مکتوم بماند تا موضوع امتحان و آزمون خلق کامل گردد، چرا که اگر بدانند دور است یا نزدیک در هر دو صورت امتحان کم اثر خواهد بود.
بارها در آیات قرآن مجید به این معنی برخورد می‌کنیم که هر وقت سؤال از زمان قیامت می‌شد پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله اظهار بی‌اطلاعی می‌فرمود و می‌گفت: علم آن مخصوص خداست.
در حدیثی آمده است که روزی «جبرئیل» در صورت یک عرب بیابانی در برابر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله ظاهر شد، و از جمله سؤالاتی که از آن حضرت نمود این بود که گفت: «به من بگو: کی قیامت بر پا می‌شود»؟
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: «کسی که از او سؤال می‌کنی (در این مسأله) آگاهتر از سؤال کننده نیست»! بار دیگر آن مرد عرب با صدای بلند گفت: «ای محمّد! قیامت کی خواهد آمد»؟
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: «وای بر تو قیامت می‌آید، بگو ببینم چه چیز برای آن فراهم کرده‌ای؟» اعرابی گفت: من نماز و روزه بسیاری فراهم نکرده‌ام، ولی خدا و رسولش را دوست دارم.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: «پس تو با کسی خواهی بود که دوستش داری»!
ج5، ص306
«انس» یکی از یاران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله می‌گوید: «مسلمانان از هیچ سخنی مانند این سخن خوشحال نشدند».
}}


|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۷۸: خط ۲۴۶:
[[رده:وعده خدا به کافران]][[رده:وقت تحقق وعده هاى خدا]][[رده:علم به قیامت]][[رده:استهزاهاى کافران]][[رده:پرسشهاى کافران]][[رده:محدوده علم محمد]][[رده:مسؤولیت محمد]][[رده:نقش وحى]]
[[رده:وعده خدا به کافران]][[رده:وقت تحقق وعده هاى خدا]][[رده:علم به قیامت]][[رده:استهزاهاى کافران]][[رده:پرسشهاى کافران]][[رده:محدوده علم محمد]][[رده:مسؤولیت محمد]][[رده:نقش وحى]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الجن ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الجن ]]
{{#seo:
|title=آیه 25 سوره جن
|title_mode=replace
|keywords=آیه 25 سوره جن,جن 25,قُلْ‌ إِنْ‌ أَدْرِي‌ أَ قَرِيبٌ‌ مَا تُوعَدُونَ‌ أَمْ‌ يَجْعَلُ‌ لَهُ‌ رَبِّي‌ أَمَداً,وعده خدا به کافران,وقت تحقق وعده هاى خدا,علم به قیامت,استهزاهاى کافران,پرسشهاى کافران,محدوده علم محمد,مسؤولیت محمد,نقش وحى,آیات قرآن سوره الجن
|description=قُلْ‌ إِنْ‌ أَدْرِي‌ أَ قَرِيبٌ‌ مَا تُوعَدُونَ‌ أَمْ‌ يَجْعَلُ‌ لَهُ‌ رَبِّي‌ أَمَداً
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۰۷

کپی متن آیه
قُلْ‌ إِنْ‌ أَدْرِي‌ أَ قَرِيبٌ‌ مَا تُوعَدُونَ‌ أَمْ‌ يَجْعَلُ‌ لَهُ‌ رَبِّي‌ أَمَداً

ترجمه

بگو: «من نمی‌دانم آنچه به شما وعده داده شده نزدیک است یا پروردگارم زمانی برای آن قرارمی‌دهد؟!

|بگو: من نمى‌دانم كه آيا آنچه وعده داده مى‌شويد نزديك است يا پروردگارم براى آن مدتى قرار مى‌دهد
بگو: «نمى‌دانم آنچه را كه وعده داده شده‌ايد نزديك است يا پروردگارم براى آن زمانى نهاده است؟»
بگو: من خود ندانم که عذاب موعود شما وقتش نزدیک است یا خدا تا آن روز مدتی (بسیار) قرار داده است.
بگو: نمی دانم آیا آنچه را وعده داده می شوید نزدیک است یا پروردگارم برای آن زمانی طولانی قرار خواهد داد؟
بگو: من نمى‌دانم كه آيا آن وعده‌اى كه به شما داده‌اند نزديك است، يا پروردگار من براى آن زمانى نهاده است؟
بگو نمی‌دانم آنچه به شما وعده داده‌اند نزدیک است، یا پروردگار من برای آن فاصله‌ای [دراز] قرار داده است‌
بگو: نمى‌دانم كه آيا آنچه وعده داده مى‌شويد- عذاب- نزديك است يا پروردگارم براى آن مدتى مى‌نهد
بگو: (ای کافران!) من نمی‌دانم آیا چیزی که به شما وعده داده می‌شود، نزدیک است، یا این که پروردگارم زمان طولانی و زیادی را برای آن در نظر گرفته است.
بگو: «من نمی‌دانم آن چه وعده داده می‌شوید، نزدیک است یا خدا برایش مدتی دور قرار می‌دهد.»
بگو ندانم آیا نزدیک است آنچه وعده داده شوید یا برنهد برایش پروردگارم سرآمدی را

Say, “I do not know whether what you are promised is near, or whether my Lord will extend it for a period.”
ترتیل:
ترجمه:
الجن ٢٤ آیه ٢٥ الجن ٢٦
سوره : سوره الجن
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَا تُوعَدُونَ»: آنچه به شما وعده داده می‌شود، مراد قیامت و عذاب آن است. «أَمَداً»: مدّت زمان طولانی (نگا: آل‌عمران / ، کهف / ، حدید / ).


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً «24» قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً «25»

(آنان در غفلت و غرور به سر مى‌برند) تا وقتى كه آنچه را به آن تهديد مى‌شوند، ببينند، كه خواهند دانست چه كسى ياورش ضعيف‌تر و نفراتش كمتر است. بگو: من نمى‌دانم كه آيا آنچه وعده داده مى‌شويد نزديك است، يا پروردگارم براى تحقق آن مدتى (طولانى) قرار مى‌دهد.


«1». كهف، 110.

«2». احقاف، 9.

«3». انعام، 50.

جلد 10 - صفحه 258

نکته ها

گروهى، افتخارشان به اين است كه بگويند: «نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً» مال و فرزند ما بيشتر است. «1» لذا قران مى‌فرمايد: در قيامت خواهند فهميد كه نه پول به كار آيد نه مال و ثروت.

ندانستن زمان قيامت، براى آماده بودن از يكسو و دلهره نداشتن از سوى ديگر مفيد است.

«قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ»

پیام ها

1- گذشت زمان، مسائل را روشن مى‌كند. «حَتَّى إِذا رَأَوْا»

2- عاقبت، سرهاى متكبران به سنگ خواهد خورد. «حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ»

3- روز قيامت، روز ظهور ضعف و ناتوانى انسان و همه تكيه‌گاه‌هاى اوست.

«فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً»

4- پيامبر هم بدون اراده الهى از آينده خبر ندارد. «قُلْ إِنْ أَدْرِي»

5- گفتن نمى‌دانم، عيب نيست. «قُلْ إِنْ أَدْرِي»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً «25»

كفار بعد از شنيدن اين آيه گفتند: اين موعود كى خواهد بود؛ آيه آمد:

قُلْ‌: بگو آنچه وعده داده شده، راست و درست و محققا واقع خواهد شد، زيرا وعده خدا تخلف پذير نيست، لكن مخفى است. إِنْ أَدْرِي‌: نمى‌دانم، أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ‌: آيا نزديك است آنچه وعده داده شده‌ايد از عذاب، يعنى هر آنى از آنات حاليه، محتمل الوقوع است، أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً: يا مقرر كرده براى آن پروردگار من، زمانى كه مدت آن دراز باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً «21» قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً «22» إِلاَّ بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً «23» حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً «24» قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً «25»

عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‌ غَيْبِهِ أَحَداً «26» إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‌ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً «27» لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصى‌ كُلَّ شَيْ‌ءٍ عَدَداً «28»

ترجمه‌

بگو همانا من مالك نيستم براى شما زيانى و نه نفعى‌

بگو همانا من هرگز پناه نميدهد مرا از خدا كسى و هرگز نمى‌يابم غير از او پناهى‌

مگر رساندن احكام از خدا و پيغامهاى او و هر كه نافرمانى كند خدا و پيغمبرش را پس همانا براى او است آتش جهنّم جاودانيانند در آن هميشه‌

تا وقتى كه به بينند آنچه را كه وعده داده ميشوند پس زود است بدانند كه كيست ضعيف‌تر از جهت ياور و كمتر از حيث عدد

بگو نميدانم آيا نزديك است آنچه وعده داده ميشويد يا قرار ميدهد براى آن پروردگارم زمانى دراز

او است داناى پنهان پس مطّلع نميسازد بر علم غيب خود كسى را

مگر آن را كه بپسندد از پيغمبران پس همانا او ميگمارد از پيش روى او و از پشت سرش نگهبانى‌

تا بداند كه بتحقيق رساندند پيغامهاى پروردگارشان را و احاطه دارد بآنچه نزد ايشان است و احصاء فرموده تمام موجودات را بشماره.

تفسير

خداوند متعال در تعقيب دستور سابق به پيغمبر خود دستور فرموده كه بكفّار قريش و غيره كه مزاحم حضرت ميشدند بفرمايد از من خوف و رجائى نداشته باشيد و گرد من اجتماع ننمائيد من از خود قدرت و اختيارى ندارم هر چه هست از خدا است و هر خوف و رجائى بايد بساحت او منتهى شود من بنده عاجزم نه ميتوانم بشما ضرر برسانم نه منفعت او خداى قادر بر ضرر و نفع است من هم اگر


جلد 5 صفحه 290

معصيت خدا را نمايم پناه و محلّ التجائى جز او و رحمتش ندارم اگر بخواهد بقهرش با من معامله كند بلى مورد التجاء و در تحت اختيار من ابلاغ احكام خدا و رساندن پيامهاى او است و بنابر اين الّا بلاغا ميشود استثناء از ملتحدا باشد و ميشود استثناء از شيئا باشد كه مستفاد از لا املك ضرّا و لا رشدا است و ميشود استثناء از رشدا باشد چون ابلاغ از سنخ ارشاد است و در هر حال تخلّف از فرمان خدا و پيغمبر بانكار موجب خلود در آتش جهنّم است و در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه چون پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مردم را دعوت بقبول ولايت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود قريش جمع شدند و از حضرت استدعا نمودند كه آنها را از اين امر معاف فرمايد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود اختيار آن با خدا است و آنها حضرت را متّهم نمودند و از نزد او خارج شدند پس اين آيات نازل شد و مراد از بلاغا من اللّه و رسالاته امر ولايت است و عصيان در آن موجب خلود در آتش است و گفته‌اند چون قريش بكثرت عدد خودشان و قلّت عدد مسلمانان افتخار مينمودند خداوند فرموده اين عصيان و تكبّر براى آنها باقى است تا روز كه به بينند وعده خداوند بنصرت اسلام بر كفر انجاز شده در صدر اسلام يا در زمان رجعت امير المؤمنين عليه السّلام و ظهور امام زمان عليه السّلام بمقتضاى بعضى از روايات يا در قيامت بمشاهده عذاب خودشان و ثواب اهل ايمان آنوقت معلوم خواهد شد كه ياور كدام يك از آن دو دسته ضعيف‌تر و عددشان كمتر است و در هر حال به پيغمبر اكرم دستور داده شده كه اظهار بى‌اطّلاعى از موعد آن نمايد چون علم غيب منحصر بخدا است و بكسى نميدهد مگر كسانيرا كه بپسندد از انبياء بقدريكه مصلحت باشد و ميرسد از ايشان باوصياء بر حسب بعضى از روايات تا دليل باشد بر نبوّت و امامتشان و آن پيغمبرى كه باو علم غيب عنايت شده در پيش رو و پشت سرش ملائكه‌اى سالك و مترصدند شياطين چيزى از آن علم نربايند و با آن مخلوط ننمايند تا بداند آن پيغمبر كه ملائكه‌اى كه واسطه ابلاغ پيامهاى الهى هستند از قبيل جبرئيل و اعوان او كاملا بوظيفه خود عمل نموده‌اند و چيزى از وحى الهى كم و زياد نشده يا تا مشهود شود بر خدا كه انبياء ابلاغ رسالات خدا را بى‌كم و زياد نموده‌اند يعنى تعلق گيرد علم الهى بوجود عينى آن چنانچه تحقّق‌


جلد 5 صفحه 291

داشت بوجود علميش قبل از تحقّق در خارج و رصد بمعناى نگهبان است و بر واحد و جمع اطلاق ميشود و علم خداوند احاطه دارد بعلم انبياء و غير هم و عدد تمام افراد موجودات حتى قطرات باران و ريگهاى بيابان را خدا ميداند. از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه كسيكه زياد سوره قل اوحى را بخواند از انواع صدمات جنّيان محفوظ خواهد شد و با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم محشور ميگردد انشاء اللّه تعالى.


جلد 5 صفحه 292

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قُل‌ إِن‌ أَدرِي‌ أَ قَرِيب‌ٌ ما تُوعَدُون‌َ أَم‌ يَجعَل‌ُ لَه‌ُ رَبِّي‌ أَمَداً «25»

بفرما باين‌ كفار ‌که‌ ‌من‌ نميدانم‌ آيا نزديك‌ ‌است‌ آنچه‌ وعده‌ داده‌ شده‌ايد ‌ يا ‌ قرار داده‌ و جعل‌ فرموده‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ پروردگار ‌من‌ مدتي‌ و سر آمدي‌ بالجمله‌ يكي‌ ‌از‌ علوم‌ مختصه‌ بخدا قيام‌ ساعت‌ و روز قيامت‌ ‌است‌: إِن‌َّ اللّه‌َ عِندَه‌ُ عِلم‌ُ السّاعَةِ لقمان‌ آيه 34.

اقول‌: اولا انسان‌ بمجرد موت‌ ‌اگر‌ اهل‌ عذاب‌ ‌باشد‌ گرفتار ‌است‌ چنانچه‌ فرمودند:

اذا مات‌ ‌إبن‌ آدم‌ قامت‌ قيامته‌

و فرمودند:

(القبر اما روضة ‌من‌ رياض‌ الجنة ‌او‌ حفرة ‌من‌ حفر النيران‌).

و ثانيا آنچه‌ آينده‌ ‌است‌ نزديك‌ ‌است‌ و آنچه‌ گذشته‌ دور ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد:

إِنَّهُم‌ يَرَونَه‌ُ بَعِيداً وَ نَراه‌ُ قَرِيباً. و ثالثا چيزي‌ ‌که‌ البته‌ آمدني‌ ‌است‌ و آخر ندارد ‌بعد‌ و قرب‌ ‌آن‌ تفاوت‌ ندارد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 25)- عالم الغیب خداست! چون در آیات قبل اشاره به این حقیقت

ج5، ص305

شده بود که «استهزا و سرکشی این گروه همچنان ادامه می‌یابد تا زمانی که وعده الهی دائر بر عذاب فرا رسد» این سؤال را بر می‌انگیزد که این وعده کی تحقق می‌یابد؟

قرآن مجید به پاسخ این سؤال پرداخته می‌گوید: «بگو: من نمی‌دانم آنچه به شما وعده داده شده (از عذاب دنیا و قیام رستاخیز) نزدیک است، یا پروردگارم زمانی برای آن قرار می‌دهد»؟ (قل ان ادری ا قریب ما توعدون ام یجعل له ربی امدا).

این علم مخصوص ذات پاک خداست، و او خواسته از بندگانش مکتوم بماند تا موضوع امتحان و آزمون خلق کامل گردد، چرا که اگر بدانند دور است یا نزدیک در هر دو صورت امتحان کم اثر خواهد بود.

بارها در آیات قرآن مجید به این معنی برخورد می‌کنیم که هر وقت سؤال از زمان قیامت می‌شد پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله اظهار بی‌اطلاعی می‌فرمود و می‌گفت: علم آن مخصوص خداست.

در حدیثی آمده است که روزی «جبرئیل» در صورت یک عرب بیابانی در برابر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله ظاهر شد، و از جمله سؤالاتی که از آن حضرت نمود این بود که گفت: «به من بگو: کی قیامت بر پا می‌شود»؟

پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: «کسی که از او سؤال می‌کنی (در این مسأله) آگاهتر از سؤال کننده نیست»! بار دیگر آن مرد عرب با صدای بلند گفت: «ای محمّد! قیامت کی خواهد آمد»؟

پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: «وای بر تو قیامت می‌آید، بگو ببینم چه چیز برای آن فراهم کرده‌ای؟» اعرابی گفت: من نماز و روزه بسیاری فراهم نکرده‌ام، ولی خدا و رسولش را دوست دارم.

پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: «پس تو با کسی خواهی بود که دوستش داری»!

ج5، ص306

«انس» یکی از یاران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله می‌گوید: «مسلمانان از هیچ سخنی مانند این سخن خوشحال نشدند».

نکات آیه

۱ - پیامبر(ص)، مأمور ابلاغ صریح آگاه نبودن خویش، از زمان تحقق وعده هاى خداوند به مردم (قل إن أدرى أقریب ما توعدون)

۲ - پیامبر(ص)، نسبت به دور و نزدیک بودن تحقق وعده هاى الهى به کافران آگاه نبود. (قل إن أدرى أقریب ما توعدون أم یجعل له ربّى أمدًا) «أمَد» در اصل به معناى غایب و منتهاى شىء است و در این آیه مقصود از آن - به قرینه «قریب» - مدت طولانى است.

۳ - محدودیت قلمرو علم پیامبر(ص) نسبت به عالم آخرت، منهاى وحى الهى به ایشان (قل إن أدرى أقریب ما توعدون أم یجعل له ربّى أمدًا)

۴ - پرسش استهزاآمیز کافران حق ناپذیر، از زمان تحقق وعده هاى الهى درباره خویش (أقریب ما توعدون أم یجعل له ربّى أمدًا) آیه شریفه درصدد پاسخ به پرسش کافران درباره تحقق وعده هاى الهى است که در آیه قبل مطرح شده بود. از این رو برخى از مفسران نوشته اند که این آیه، درباره «نضربن حارث» است که او و همفکرانش پیوسته مى گفتند: «متى هذا الوعد إن کنتم صادقین» (۱۰/۴۸).

موضوعات مرتبط

  • خدا: وعده خدا به کافران ۲; وقت تحقق وعده هاى خدا ۱، ۲، ۴
  • قیامت: علم به قیامت ۳
  • کافران: استهزاهاى کافران ۴; پرسشهاى کافران ۴
  • محمد(ص): محدوده علم محمد(ص) ۱، ۲، ۳; مسؤولیت محمد(ص) ۱
  • وحى: نقش وحى ۳

منابع