الأنبياء ١٠٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::لَهُم|لَهُمْ‌]] [[شامل این ریشه::ل‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[شامل این کلمه::فِيهَا|فِيهَا]] [[شامل این ریشه::فى‌| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[شامل این کلمه::زَفِير|زَفِيرٌ]] [[کلمه غیر ربط::زَفِير| ]] [[شامل این ریشه::زفر| ]][[ریشه غیر ربط::زفر| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::هُم|هُمْ‌]] [[شامل این ریشه::هم‌| ]][[شامل این کلمه::فِيهَا|فِيهَا]] [[شامل این ریشه::فى‌| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يَسْمَعُون|يَسْمَعُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَسْمَعُون| ]] [[شامل این ریشه::سمع‌| ]][[ریشه غیر ربط::سمع‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::لَهُم|لَهُمْ‌]] [[شامل این ریشه::ل‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[شامل این کلمه::فِيهَا|فِيهَا]] [[شامل این ریشه::فى‌| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[شامل این کلمه::زَفِير|زَفِيرٌ]] [[کلمه غیر ربط::زَفِير| ]] [[شامل این ریشه::زفر| ]][[ریشه غیر ربط::زفر| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::هُم|هُمْ‌]] [[شامل این ریشه::هم‌| ]][[شامل این کلمه::فِيهَا|فِيهَا]] [[شامل این ریشه::فى‌| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يَسْمَعُون|يَسْمَعُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَسْمَعُون| ]] [[شامل این ریشه::سمع‌| ]][[ریشه غیر ربط::سمع‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|لَهُمْ‌ فِيهَا زَفِيرٌ وَ هُمْ‌ فِيهَا لاَ يَسْمَعُونَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=برایشان در آنجا ناله‌ای پرهیجان است، و (هم)آنان در آنجا (ندای یکدیگر را) نمی‌شنوند.
|-|صادقی تهرانی=برایشان در آنجا ناله‌ای پرهیجان است، و (هم)آنان در آنجا (ندای یکدیگر را) نمی‌شنوند.
|-|معزی=ایشان را است در آن آه‌کشیدنی و ایشان در آن نمی‌شنوند
|-|معزی=ایشان را است در آن آه‌کشیدنی و ایشان در آن نمی‌شنوند
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">In it they will wail. In it they will not hear.</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/021100.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/021100.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الأنبياء | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::100|١٠٠]] | قبلی = الأنبياء ٩٩ | بعدی = الأنبياء ١٠١  | کلمه = [[تعداد کلمات::8|٨]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الأنبياء | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::100|١٠٠]] | قبلی = الأنبياء ٩٩ | بعدی = الأنبياء ١٠١  | کلمه = [[تعداد کلمات::8|٨]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۳۰: خط ۳۸:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۶#link318 | آيات ۹۲ - ۱۱۲ سوره انبياء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۶#link318 | آيات ۹۲ - ۱۱۲ سوره انبياء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۶#link319 | معناى آيه : ((ان هذه امتكم امة واحدة و انا ربكم فاعبدون (( و مراد از ((امت (( در آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۶#link319 | مراد از «امت واحده» در آيه شریفه: «إنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُم أُمَّةً وَاحِدَة»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۶#link320 | نكوهش اختلاف مردم در امر دين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۶#link320 | نكوهش اختلاف مردم در امر دين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۷#link321 | بيان اينكه اعمال كسانى كه تواءم با ايمان ازاعمال صالح به جاى مى آورند مقبول است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۷#link321 | شرط قبولی اعمال، ایمان همراه با عمل صالح است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۷#link322 | وجوه مختلف در معناى آيه : ((و حرام على قرية اهكناها انهم لايرجعون (( و اشاره به اينكه فساد فرد به فساد مجتمع مى انجامد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۷#link322 | وجوه مختلف در معناى آيه: «وَ حَرَامٌ عَلَى قَريَةٍ أهلَكنَاهَا أنَّهُم لَا يَرجِعُون»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۷#link324 | يادآورى معاد و تهديد مشركين به عذاب جاودانى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۷#link324 | يادآورى معاد و تهديد مشركان به عذاب جاودانى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۷#link325 | مقصود از ((زبور((، ((ذكر(( و ((وراثت (( در آيه : ((ولقد كتبنا... ان الارض يرثهاعبادى الصالحون ((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۷#link325 | مقصود از «زبور»، «ذكر» و «وراثت»، در آيه: «إنَّ الأرضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّالِحُون»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۷#link326 | بييان اينكه آيه ناظر بر وراثت دنيوى و اخروى هر دو است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۷#link328 | اعلام خطر رسول خدا «ص»، به مشركان استهزاء كننده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۷#link327 | اشاره به اينكه تمامى معارف و احكام اسلام از فروغ توحيد و منتهى به آنند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۷#link328 | اعلام خطر رسول خدا(صلى الله عليه و آله ) به مشركان استهزاء كننده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۸#link329 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۸#link329 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۸#link330 | رواياتى در ذيل آيه : ((انكم و ما تعبدون حصب جهنم (( و محاجه يكى از مشركين باپيامبر (صلى الله عليه و آله ) بعد از نزول اين آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۸#link331 | بيان ضعف روايات اهل سنت، در ذیل آیه «إنَّكُم وَ مَا تَعبُدُونَ حَصَبُ جَهَنّم»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۸#link331 | بيان ضعف رواياتى كه در ذيل (انكم و ما تعبدون خصب جهنم ) از طرف اهل سنت روايت شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۸#link332 | روايتى درباره اين كه على «ع» و شيعيانش، از مصاديق آيه: «إنَّ الَّذِينَ سَبَقَت لَهُم مِنَّا الحُسنَى...» مى باشند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۸#link332 | روايتى درباره اينكه على (عليه السلام ) و شيعيانش از مصاديق آيه : ((ان الذين سبقتلهم منا الحسنى ...(( مى باشند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۸#link333 | روايتى در اين كه آيه: «وَ لَقَد كَتَبنَا فِى الزَّبُور...»، درباره مهدی «ع» و اصحاب اوست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۸#link333 | روايتى در اين معنى كه آيه : ((ولقد كتبنا فى الزبور...(( درباره قائم آل محمد (عليهم السلام ) و اصحاب او است]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۷۰#link279 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۷۰#link279 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ «100»
براى آنان در دوزخ، ناله‌ها ونعرهاست و آنان در آنجا (هيچ پاسخى) نمى‌شنوند.
===نکته ها===
معمولًا بيان صداها در زبان عرب بر وزن فعيل است، مثل: زفير، شهيق، زئير و هرير، و زفير به صدايى گفته مى‌شود كه با بازدم همراه است.
منظور از جمله‌ «لا يَسْمَعُونَ» اين نيست كه اهل دوزخ هيچ صدايى نمى‌شنوند، بلكه مراد آنست كه هر چه فرياد مى‌زنند پاسخ نجات بخشى دريافت نمى‌كنند، زيرا در قرآن آياتى است كه بر شنيدن اهل جهنّم دلالت مى‌كند، آنجا كه از مأمور عذاب، مهلت مى‌خواهند و يا از خداوند، درخواست نجات مى‌كنند و يا زمانى كه از آنان سؤال مى‌شود پاسخ مى‌دهند.
===پیام ها===
1- به غير خدا دل نبنديم و سرنوشت خود را به خدايان دروغين وعاجز گره نزنيم. لَوْ كانَ‌ ... ما وَرَدُوها
2- عجز و محكوميّت با جايگاه خداوندى سازگار نيست. لَوْ كانَ‌ ... ما وَرَدُوها
3- عذاب شرك، عذابى ابدى است. «كُلٌّ فِيها خالِدُونَ»
جلد 5 - صفحه 498
4- دوزخ، جايگاه ناله‌هاى بى جواب است. فِيها زَفِيرٌ ... لا يَسْمَعُونَ‌
5- بى‌پاسخى ناله‌ها و فريادها، خود شكنجه ديگرى براى اهل دوزخ است. «وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ (100)
لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ: مر ايشان راست در جهنم ناله زار غمگين كه غمى از آن عظيمتر نباشد. و چون نقم عظيم باشد، ناله آن عظيم باشد، و لذا تفسير زفير به صوت حمار نموده‌اند. و مراد از آن شدت تنفس است نزد سوزاندن آتش ايشان را. نعوذ باللّه منها.
وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ‌: 1- و ايشان در جهنم نشوند سخنى را كه بدان شاد شوند و راحتى به آنها رسد، بلكه هميشه صداى ناله معذبان شنوند. 2- به جهت هول و وحشت هيچ صدائى را نتوانند بشنوند. 3- حق تعالى ايشان را كر
جلد 8 - صفحه 447
فرمايد چنانكه كور گرداند ايشان را. كما قال‌ (عُمْياً وَ بُكْماً وَ صُمًّا) «1». 4- ابن مسعود گفته: جهت نشنيدن آنها آن است كه در تابوتهاى آتشين باشند كه آن را به ميخهاى آتشين محكم نموده در قعر جهنم، و هر يك گمان كند كه غير او معذب نيست.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا بَلْ كُنَّا ظالِمِينَ (97) إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ (98) لَوْ كانَ هؤُلاءِ آلِهَةً ما وَرَدُوها وَ كُلٌّ فِيها خالِدُونَ (99) لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ (100) إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى‌ أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ (101)
لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ (102) لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ (103)
ترجمه‌
- و نزديك شود وعده‌ئى كه حقّ است پس آنگاه امر از اين قرار است كه خيره باشد چشمهاى آنانكه كافر شدند ميگويند اى واى بر ما بتحقيق بوديم در غفلت از اين بلكه بوديم ستمكاران‌
همانا شما و آنچه مى‌پرستيد غير از خدا فروزينه جهنّميد شمائيد مرآنرا وارد شوندگان‌
اگر بودند آنان خدايان وارد نميشدند در آن و تمامى باشند در آن جاودانيان‌
مر ايشانرا است در آن ناله زار و آنان در آن نميشنوند
همانا آنانكه پيشى گرفته است براى آنان از ما صفت خوبى آنگروهند از آن دور كرده شدگان‌
نميشنوند صداى اشتعال آنرا و ايشان باشند در آنچه خواهان باشد نفسهاشان جاودانيان‌
اندوهناك نكند آنها را ترسيكه بزرگترين ترسها است و پيشواز نمايند از ايشان ملائكه و گويند اين روز موعود شما است آنروز كه بوديد وعده داده ميشديد.
تفسير
- خداوند تعالى بعد از ذكر باز شدن راه يأجوج و مأجوج و انهدام سدّ آنها اعلام فرموده نزديك شدن قيامت را با بيان بعضى از احوال مردم در
----
جلد 3 صفحه 579
آنروز باين تقريب كه در چنين روز و موقفى چشمهاى كفّار از شدّت هول و هراس خيره و مات ميشود بطوريكه قادر بر بهم زدن آن نيستند و بى‌اختيار با خود ميگويند واى بر ما چه غفلتى داشتيم ما در دنيا از چنين روز و موقفى براى اشتغال بامور موقته و لذائذ فانيه و بى‌فكرى در اين عاقبت وخيم بلكه ظلم عظيم كه از ما بر ما واقع شد و گوش بمواعظ بزرگان نداديم و خداوند ميفرمايد شما و آنچه ميپرستيد فروزينه يعنى مايه فروزان شدن يا هيزم جهنّميد چون حصب سنگ ريزه و غيره است كه پرتاب بسوى آتش شود براى اشتعال آن و بعضى حطب بطاء مؤلّفه قرائت نموده‌اند و در مجمع آنرا از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه بمعناى هيزم است و شما براى طعمه آتش جهنّم وارد آن ميشويد و اينكه لها واردون فرموده نه فيها براى اشعار باين نكته است و اگر معبودهاى شما بحقّ و در حقيقت خدا بودند وارد در جهنّم نميشدند با آنكه آنها مخلّد در آتشند چنانچه پرستش كنندگان آنها مخلّدند و در جهنّم ناله شديدى دارند مانند صداى خرولى از شدّت وحشت و عذاب صداى يكديگر را نميشنوند يا صداى دادرسى را نميشنوند از جنس خدايانشان و غير آنها و ظاهر ما تعبدون بملاحظه لفظ ما كه در غير ذوى العقول استعمال ميشود و آنكه مقصود بخطاب كفّار مكّه‌اند كه بت‌پرست بودند و آنكه آنرا از سنگ و چوب و فلزّاتى كه مناسب با حصب جهنّم بودن است ميساختند بتها هستند نه امثال مسيح عليه السّلام و عزير و ملائكه كه هر يك معبود جمعى از كفّار بودند و بنابراين لفظ ما تعبدون شامل آنذوات مقدّسه نميشود تا احتياج باخراج داشته باشد ولى خداوند براى رفع تشكيك مشكّكين و شبهه معاندين بيان حال ايشانرا بلافاصله در تحت عنوان كلّى منطبق بر ايشان بطور يقين در آيه بعد فرموده براى آنكه در قوّه استثناء باشد باين تقريب كه كسانيكه قبلا براى آنها از ما ذكر خيرى شده و وصف خوبى ايشانرا نموديم آنگروه كه جماعت صلحاء ميباشند دور كرده خواهند بود از جهنّم بفاصله زيادى كه صداى اشتعال آنرا نميشنوند و احساس نميكنند با آنكه محسوس است و در آنچه دل خواهشان باشد و اشتياق بآن داشته باشند مخلّد و جاويد خواهند بود محزون و غمگين نميكند ايشانرا هول و ترسيكه بزرگتر از هر هول و ترسى است كه در دنيا روى ميدهد و آنوقتى است كه صور دميده‌
----
جلد 3 صفحه 580
ميشود و مردم در صحراى محشر مجتمع ميشوند و ملائكه رحمت از ايشان براى تهنيت و تبريك استقبال مينمايند و عرضه ميدارند اين آنروز موعود الهى است گوارا باد بر شما نعمتهاى جاودان بهشت كه نتيجه دسترنج دنيوى شما است قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه چون آيه‌ إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ‌ نازل شد حال اهل مكّه ديگرگون و سخت آشفته گرديد پس عبد اللّه بن زبعرى وارد بر آنها گشت با آنكه در اطراف اين آيه بحث ميكردند و بآنها گفت محمّد اين سخن را گفته گفتند بلى گفت اگر اقرار كند نزد من او را محكوم مينمايم پس جمع شد بين آن دو و بحضرت عرض كرد اين آيه را كه قبلا تلاوت نمودى در باره ما و خدايان ما است بالخصوص يا در باره تمام امم و خدايان آنها است حضرت فرمود در باره شما و خدايانتان و ساير امم و خدايانشان است مگر كسانيكه خدا آنها را استثناء فرموده او گفت محكوم شدى مگر تو ستايش ننمودى عيسى بن مريم را بذكر خير با آنكه نصارى او و مادرش را ميپرستند و دسته‌ئى از مردم ملائكه را ميپرستند آيا اين خدايان در آتش نيستند با كسانيكه آنها را مى‌پرستند پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود خير پس صداى قريش بخنده بلند شد و بحضرت گفتند ابن زبعرى محكومت كرد پيغمبر فرمود سخن باطلى گفتيد مگر من نگفتم مگر كسانيرا كه خدا آنها را استثنا نموده كه فرموده همانا آنانكه سبقت گرفت از براى ايشان از ما صفت خوبى از عذاب دورند بقدرى كه صداى شعله آتش را هم نميشنوند و آنچه دلخواهشان باشد هميشه براى ايشان موجود است و در قرب الاسناد از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود خداوند روز قيامت هر چه را مردم جز او ميپرستيدند از آفتاب و ماه و غير آن دو حاضر ميفرمايد پس سؤال ميشود از هر كس كه چيزى را ميپرستيده كه چرا آنرا ميپرستيدى پس ميگويند پروردگارا ما آنها را ميپرستيديم براى آنكه وسيله قرب ما بتو باشند پس خداوند امر ميفرمايد بملائكه كه تمامشان را از عابد و معبود بجهنّم ببريد مگر كسانيرا كه من استثنا نمودم كه بايد از آتش دور باشند حقير عرض ميكنم ظاهرا مراد از آفتاب و ماه اوّلى و دوّمى باشد چون در روايت ديگرى بآن دو تفسير شده و آنكه بصورت دو گاو محشور ميشوند و با بندگانش بجهنّم ميروند و وجه مناسبت تعبير از آن دو
----
جلد 3 صفحه 581
بآفتاب و ماه در سوره الرّحمن بيايد انشاء اللّه تعالى و معلوم است كه بردن بتها بجهنّم براى زيادتى عذاب بت‌پرستان و حسرت و ندامت آنها است كه به بينند بتها ميسوزند و قربى پيش خدا نداشتند تا مقرّب آنها شوند و در اخبار عديده آيات اخيره بوجود مبارك امير المؤمنين عليه السّلام و شيعيان آنحضرت و ائمه اطهار كه مصاديق جليّه عناوين مذكوره در آياتند تفسير شده و فرموده‌اند آنان كسانى هستند كه خداوند ايشانرا بخوبى ياد فرموده و از جهنّم دور و در بهشت مخلّدند و زير سايه عرش الهى جاى دارند و از فزع اكبر ايمنند و حزن و اندوه و بيم و ترسى ندارند و ملائكه باستقبالشان ميآيند و ايشانرا بشارت ببهشت و نعمتهاى بى‌منتهاى آن ميدهند و اين آيات در باره ايشان نازل شده ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لَهُم‌ فِيها زَفِيرٌ وَ هُم‌ فِيها لا يَسمَعُون‌َ (100)
‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌در‌ جهنّم‌ صدايي‌ مثل‌ صوت‌ حمار نعره‌ مي‌زنند ‌از‌ شدّت‌ عذاب‌ و طلب‌ نجات‌ مي‌كنند، و ‌آنها‌ ‌در‌ ‌آن‌ آتش‌ نمي‌شنوند جواب‌ مساعدي‌.
(لَهُم‌ فِيها زَفِيرٌ): زفير اوّل‌ صوت‌ حمار ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ قلب‌ و سينه‌ خارج‌ مي‌شود، و شهيق‌ آخر صوت‌ حمار ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ حلق‌ و گلو بيرون‌ مي‌آيد چنانچه‌ مي‌فرمايد: «فَأَمَّا الَّذِين‌َ شَقُوا فَفِي‌ النّارِ لَهُم‌ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيق‌ٌ» هود آيه 108.
(وَ هُم‌ فِيها لا يَسمَعُون‌َ): ‌هر‌ چه‌ ناله‌ كنند و فرياد زنند جواب‌ نجاتي‌ نمي‌شوند بلكه‌ آنچه‌ مي‌شنوند جواب‌ يأس‌ ‌است‌ چنانچه‌ تكلّم‌ ‌آنها‌ ‌با‌ ملائكه عذاب‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ بيان‌ ‌شده‌ مثل‌: «وَ نادَوا يا مالِك‌ُ لِيَقض‌ِ عَلَينا رَبُّك‌َ قال‌َ إِنَّكُم‌ ماكِثُون‌َ» زخرف‌ آيه 77.
و مثل‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌:‌عليه‌‌به‌ «وَ قال‌َ الَّذِين‌َ فِي‌ النّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّم‌َ ادعُوا رَبَّكُم‌ يُخَفِّف‌ عَنّا يَوماً مِن‌َ العَذاب‌ِ قالُوا أَ وَ لَم‌ تَك‌ُ تَأتِيكُم‌ رُسُلُكُم‌ بِالبَيِّنات‌ِ قالُوا بَلي‌ قالُوا فَادعُوا وَ ما دُعاءُ الكافِرِين‌َ إِلّا فِي‌ ضَلال‌ٍ» مؤمن‌ آيه 52.
و مثل‌ اينكه‌ مي‌گويند: «رَبَّنا أَخرِجنا مِنها فَإِن‌ عُدنا فَإِنّا ظالِمُون‌َ قال‌َ اخسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُون‌ِ» مؤمنون‌ آيه 110.
و مثل‌ مكالماتي‌ ‌که‌ ‌بين‌ اكابر كفّار و ضعفاء ‌آنها‌ واقع‌ مي‌شود چنانچه‌ مي‌فرمايد: «وَ بَرَزُوا لِلّه‌ِ جَمِيعاً فَقال‌َ الضُّعَفاءُ لِلَّذِين‌َ استَكبَرُوا إِنّا كُنّا لَكُم‌ تَبَعاً فَهَل‌ أَنتُم‌ مُغنُون‌َ عَنّا مِن‌ عَذاب‌ِ اللّه‌ِ مِن‌ شَي‌ءٍ قالُوا لَو هَدانَا اللّه‌ُ لَهَدَيناكُم‌ سَواءٌ عَلَينا أَ جَزِعنا أَم‌ صَبَرنا ما لَنا مِن‌ مَحِيص‌ٍ» ابراهيم‌ آيه 24.
و ‌قوله‌ ‌تعالي‌: «وَ إِذ يَتَحاجُّون‌َ فِي‌ النّارِ فَيَقُول‌ُ الضُّعَفاءُ لِلَّذِين‌َ استَكبَرُوا إِنّا كُنّا لَكُم‌ تَبَعاً فَهَل‌ أَنتُم‌ مُغنُون‌َ عَنّا نَصِيباً مِن‌َ النّارِ قال‌َ الَّذِين‌َ استَكبَرُوا إِنّا كُل‌ٌّ فِيها إِن‌َّ
جلد 13 - صفحه 248
اللّه‌َ قَد حَكَم‌َ بَين‌َ العِبادِ» مؤمن‌ آيه 50.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 100)- برای توضیح بیشتر پیرامون وضع دردناک، این «عابدان گمراه»، در برابر آن «معبودان بی‌ارزش» می‌گوید: «آنها در دوزخ، فریادها و ناله‌های دردناک دارند» (لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ).
ممکن است این زفیر و ناله غم انگیز تنها مربوط به عابدان نباشد، بلکه شیاطینی که معبودشان بودند نیز در این امر با آنها شریک باشند.
جمله بعد، یکی دیگر از مجازاتهای دردناک آنها را باز گو می‌کند و آن اینکه «آنها در دوزخ چیزی نمی‌شنوند» (وَ هُمْ فِیها لا یَسْمَعُونَ).
این جمله ممکن است اشاره به این باشد که آنها سخنی که مایه سرور و خوشحالیشان باشد مطلقا نمی‌شنوند، و تنها مستمع ناله‌های جانکاه دوزخیان،
ج3، ص191
و فریادهای فرشتگان عذاب هستند.
بعضی گفته‌اند منظور این است که اینها صدای هیچ کس را مطلقا نمی‌شنوند گویی تنها آنها در عذابند و این خود مایه مجازات بیشتری است.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۸۴: خط ۲۳۶:
[[رده:آثار فریاد جهنمیان]][[رده:موانع شنوایى جهنمیان]][[رده:اهمیت شنوایى]][[رده:مراتب عذاب]][[رده:آثار شدت عذاب مشرکان]][[رده:عذاب اخروى مشرکان]][[رده:فریاد مشرکان]][[رده:کرى مشرکان]][[رده:مشرکان در جهنم]][[رده:عذاب اخروى معبودان باطل]][[رده:معبودان باطل در جهنم]][[رده:نعمت شنوایى]]
[[رده:آثار فریاد جهنمیان]][[رده:موانع شنوایى جهنمیان]][[رده:اهمیت شنوایى]][[رده:مراتب عذاب]][[رده:آثار شدت عذاب مشرکان]][[رده:عذاب اخروى مشرکان]][[رده:فریاد مشرکان]][[رده:کرى مشرکان]][[رده:مشرکان در جهنم]][[رده:عذاب اخروى معبودان باطل]][[رده:معبودان باطل در جهنم]][[رده:نعمت شنوایى]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الأنبياء ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الأنبياء ]]
{{#seo:
|title=آیه 100 سوره أنبياء
|title_mode=replace
|keywords=آیه 100 سوره أنبياء,أنبياء 100,لَهُمْ‌ فِيهَا زَفِيرٌ وَ هُمْ‌ فِيهَا لاَ يَسْمَعُونَ‌,آثار فریاد جهنمیان,موانع شنوایى جهنمیان,اهمیت شنوایى,مراتب عذاب,آثار شدت عذاب مشرکان,عذاب اخروى مشرکان,فریاد مشرکان,کرى مشرکان,مشرکان در جهنم,عذاب اخروى معبودان باطل,معبودان باطل در جهنم,نعمت شنوایى,آیات قرآن سوره الأنبياء
|description=لَهُمْ‌ فِيهَا زَفِيرٌ وَ هُمْ‌ فِيهَا لاَ يَسْمَعُونَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۳۴

کپی متن آیه
لَهُمْ‌ فِيهَا زَفِيرٌ وَ هُمْ‌ فِيهَا لاَ يَسْمَعُونَ‌

ترجمه

برای آنان در آن [= دوزخ‌] ناله‌های دردناکی است و چیزی نمی‌شنوند.

آنها را در آن جا ناله‌هايى [دردناك‌] است و ايشان در آن جا چيزى نمى‌شنوند
براى آنها در آنجا ناله‌اى زار است و در آنجا [چيزى‌] نمى‌شنوند.
آن کافران را در دوزخ زفیر و ناله بسیار دردناکی است و در آنجا هیچ سخنی (که مایه امید و نشاط شود) نخواهند شنید.
آنان در دوزخ، نعره های دردناکی دارند و در آنجا [سخنی امیدوار کننده] نمی شنوند.
آنان در جهنم فرياد مى‌كشند و در آنجا هيچ نمى‌شنوند.
آنان در آن فریاد دارند، و در آن [هیچ چیز] نمی‌شنوند
آنها در آنجا نعره‌اى- ناله‌هاى دردناك مانند بانگ خران- دارند و در آنجا سخنى نمى‌شنوند- كه بدان شاد شوند-.
آنان در دوزخ ناله‌ی غم‌انگیز و گلوگیری دارند و در آنجا چیزی را (که مایه‌ی سرور و شادی باشد) نمی‌شنوند.
برایشان در آنجا ناله‌ای پرهیجان است، و (هم)آنان در آنجا (ندای یکدیگر را) نمی‌شنوند.
ایشان را است در آن آه‌کشیدنی و ایشان در آن نمی‌شنوند

In it they will wail. In it they will not hear.
ترتیل:
ترجمه:
الأنبياء ٩٩ آیه ١٠٠ الأنبياء ١٠١
سوره : سوره الأنبياء
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«زَفِیرٌ»: صدائی که در گلو شکسته شود و به سبب غم و اندوه با زحمت اداء گردد. «لا یَسْمَعُونَ»: نمی‌شنوند. مراد شنیدن سخنان دل‌انگیز و مایه سرور است (نگا: اعراف / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ «100»

براى آنان در دوزخ، ناله‌ها ونعرهاست و آنان در آنجا (هيچ پاسخى) نمى‌شنوند.

نکته ها

معمولًا بيان صداها در زبان عرب بر وزن فعيل است، مثل: زفير، شهيق، زئير و هرير، و زفير به صدايى گفته مى‌شود كه با بازدم همراه است.

منظور از جمله‌ «لا يَسْمَعُونَ» اين نيست كه اهل دوزخ هيچ صدايى نمى‌شنوند، بلكه مراد آنست كه هر چه فرياد مى‌زنند پاسخ نجات بخشى دريافت نمى‌كنند، زيرا در قرآن آياتى است كه بر شنيدن اهل جهنّم دلالت مى‌كند، آنجا كه از مأمور عذاب، مهلت مى‌خواهند و يا از خداوند، درخواست نجات مى‌كنند و يا زمانى كه از آنان سؤال مى‌شود پاسخ مى‌دهند.

پیام ها

1- به غير خدا دل نبنديم و سرنوشت خود را به خدايان دروغين وعاجز گره نزنيم. لَوْ كانَ‌ ... ما وَرَدُوها

2- عجز و محكوميّت با جايگاه خداوندى سازگار نيست. لَوْ كانَ‌ ... ما وَرَدُوها

3- عذاب شرك، عذابى ابدى است. «كُلٌّ فِيها خالِدُونَ»

جلد 5 - صفحه 498

4- دوزخ، جايگاه ناله‌هاى بى جواب است. فِيها زَفِيرٌ ... لا يَسْمَعُونَ‌

5- بى‌پاسخى ناله‌ها و فريادها، خود شكنجه ديگرى براى اهل دوزخ است. «وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ (100)

لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ: مر ايشان راست در جهنم ناله زار غمگين كه غمى از آن عظيمتر نباشد. و چون نقم عظيم باشد، ناله آن عظيم باشد، و لذا تفسير زفير به صوت حمار نموده‌اند. و مراد از آن شدت تنفس است نزد سوزاندن آتش ايشان را. نعوذ باللّه منها.

وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ‌: 1- و ايشان در جهنم نشوند سخنى را كه بدان شاد شوند و راحتى به آنها رسد، بلكه هميشه صداى ناله معذبان شنوند. 2- به جهت هول و وحشت هيچ صدائى را نتوانند بشنوند. 3- حق تعالى ايشان را كر

جلد 8 - صفحه 447

فرمايد چنانكه كور گرداند ايشان را. كما قال‌ (عُمْياً وَ بُكْماً وَ صُمًّا) «1». 4- ابن مسعود گفته: جهت نشنيدن آنها آن است كه در تابوتهاى آتشين باشند كه آن را به ميخهاى آتشين محكم نموده در قعر جهنم، و هر يك گمان كند كه غير او معذب نيست.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا بَلْ كُنَّا ظالِمِينَ (97) إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ (98) لَوْ كانَ هؤُلاءِ آلِهَةً ما وَرَدُوها وَ كُلٌّ فِيها خالِدُونَ (99) لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ (100) إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى‌ أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ (101)

لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ (102) لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ (103)

ترجمه‌

- و نزديك شود وعده‌ئى كه حقّ است پس آنگاه امر از اين قرار است كه خيره باشد چشمهاى آنانكه كافر شدند ميگويند اى واى بر ما بتحقيق بوديم در غفلت از اين بلكه بوديم ستمكاران‌

همانا شما و آنچه مى‌پرستيد غير از خدا فروزينه جهنّميد شمائيد مرآنرا وارد شوندگان‌

اگر بودند آنان خدايان وارد نميشدند در آن و تمامى باشند در آن جاودانيان‌

مر ايشانرا است در آن ناله زار و آنان در آن نميشنوند

همانا آنانكه پيشى گرفته است براى آنان از ما صفت خوبى آنگروهند از آن دور كرده شدگان‌

نميشنوند صداى اشتعال آنرا و ايشان باشند در آنچه خواهان باشد نفسهاشان جاودانيان‌

اندوهناك نكند آنها را ترسيكه بزرگترين ترسها است و پيشواز نمايند از ايشان ملائكه و گويند اين روز موعود شما است آنروز كه بوديد وعده داده ميشديد.

تفسير

- خداوند تعالى بعد از ذكر باز شدن راه يأجوج و مأجوج و انهدام سدّ آنها اعلام فرموده نزديك شدن قيامت را با بيان بعضى از احوال مردم در


جلد 3 صفحه 579

آنروز باين تقريب كه در چنين روز و موقفى چشمهاى كفّار از شدّت هول و هراس خيره و مات ميشود بطوريكه قادر بر بهم زدن آن نيستند و بى‌اختيار با خود ميگويند واى بر ما چه غفلتى داشتيم ما در دنيا از چنين روز و موقفى براى اشتغال بامور موقته و لذائذ فانيه و بى‌فكرى در اين عاقبت وخيم بلكه ظلم عظيم كه از ما بر ما واقع شد و گوش بمواعظ بزرگان نداديم و خداوند ميفرمايد شما و آنچه ميپرستيد فروزينه يعنى مايه فروزان شدن يا هيزم جهنّميد چون حصب سنگ ريزه و غيره است كه پرتاب بسوى آتش شود براى اشتعال آن و بعضى حطب بطاء مؤلّفه قرائت نموده‌اند و در مجمع آنرا از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه بمعناى هيزم است و شما براى طعمه آتش جهنّم وارد آن ميشويد و اينكه لها واردون فرموده نه فيها براى اشعار باين نكته است و اگر معبودهاى شما بحقّ و در حقيقت خدا بودند وارد در جهنّم نميشدند با آنكه آنها مخلّد در آتشند چنانچه پرستش كنندگان آنها مخلّدند و در جهنّم ناله شديدى دارند مانند صداى خرولى از شدّت وحشت و عذاب صداى يكديگر را نميشنوند يا صداى دادرسى را نميشنوند از جنس خدايانشان و غير آنها و ظاهر ما تعبدون بملاحظه لفظ ما كه در غير ذوى العقول استعمال ميشود و آنكه مقصود بخطاب كفّار مكّه‌اند كه بت‌پرست بودند و آنكه آنرا از سنگ و چوب و فلزّاتى كه مناسب با حصب جهنّم بودن است ميساختند بتها هستند نه امثال مسيح عليه السّلام و عزير و ملائكه كه هر يك معبود جمعى از كفّار بودند و بنابراين لفظ ما تعبدون شامل آنذوات مقدّسه نميشود تا احتياج باخراج داشته باشد ولى خداوند براى رفع تشكيك مشكّكين و شبهه معاندين بيان حال ايشانرا بلافاصله در تحت عنوان كلّى منطبق بر ايشان بطور يقين در آيه بعد فرموده براى آنكه در قوّه استثناء باشد باين تقريب كه كسانيكه قبلا براى آنها از ما ذكر خيرى شده و وصف خوبى ايشانرا نموديم آنگروه كه جماعت صلحاء ميباشند دور كرده خواهند بود از جهنّم بفاصله زيادى كه صداى اشتعال آنرا نميشنوند و احساس نميكنند با آنكه محسوس است و در آنچه دل خواهشان باشد و اشتياق بآن داشته باشند مخلّد و جاويد خواهند بود محزون و غمگين نميكند ايشانرا هول و ترسيكه بزرگتر از هر هول و ترسى است كه در دنيا روى ميدهد و آنوقتى است كه صور دميده‌


جلد 3 صفحه 580

ميشود و مردم در صحراى محشر مجتمع ميشوند و ملائكه رحمت از ايشان براى تهنيت و تبريك استقبال مينمايند و عرضه ميدارند اين آنروز موعود الهى است گوارا باد بر شما نعمتهاى جاودان بهشت كه نتيجه دسترنج دنيوى شما است قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه چون آيه‌ إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ‌ نازل شد حال اهل مكّه ديگرگون و سخت آشفته گرديد پس عبد اللّه بن زبعرى وارد بر آنها گشت با آنكه در اطراف اين آيه بحث ميكردند و بآنها گفت محمّد اين سخن را گفته گفتند بلى گفت اگر اقرار كند نزد من او را محكوم مينمايم پس جمع شد بين آن دو و بحضرت عرض كرد اين آيه را كه قبلا تلاوت نمودى در باره ما و خدايان ما است بالخصوص يا در باره تمام امم و خدايان آنها است حضرت فرمود در باره شما و خدايانتان و ساير امم و خدايانشان است مگر كسانيكه خدا آنها را استثناء فرموده او گفت محكوم شدى مگر تو ستايش ننمودى عيسى بن مريم را بذكر خير با آنكه نصارى او و مادرش را ميپرستند و دسته‌ئى از مردم ملائكه را ميپرستند آيا اين خدايان در آتش نيستند با كسانيكه آنها را مى‌پرستند پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود خير پس صداى قريش بخنده بلند شد و بحضرت گفتند ابن زبعرى محكومت كرد پيغمبر فرمود سخن باطلى گفتيد مگر من نگفتم مگر كسانيرا كه خدا آنها را استثنا نموده كه فرموده همانا آنانكه سبقت گرفت از براى ايشان از ما صفت خوبى از عذاب دورند بقدرى كه صداى شعله آتش را هم نميشنوند و آنچه دلخواهشان باشد هميشه براى ايشان موجود است و در قرب الاسناد از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود خداوند روز قيامت هر چه را مردم جز او ميپرستيدند از آفتاب و ماه و غير آن دو حاضر ميفرمايد پس سؤال ميشود از هر كس كه چيزى را ميپرستيده كه چرا آنرا ميپرستيدى پس ميگويند پروردگارا ما آنها را ميپرستيديم براى آنكه وسيله قرب ما بتو باشند پس خداوند امر ميفرمايد بملائكه كه تمامشان را از عابد و معبود بجهنّم ببريد مگر كسانيرا كه من استثنا نمودم كه بايد از آتش دور باشند حقير عرض ميكنم ظاهرا مراد از آفتاب و ماه اوّلى و دوّمى باشد چون در روايت ديگرى بآن دو تفسير شده و آنكه بصورت دو گاو محشور ميشوند و با بندگانش بجهنّم ميروند و وجه مناسبت تعبير از آن دو


جلد 3 صفحه 581

بآفتاب و ماه در سوره الرّحمن بيايد انشاء اللّه تعالى و معلوم است كه بردن بتها بجهنّم براى زيادتى عذاب بت‌پرستان و حسرت و ندامت آنها است كه به بينند بتها ميسوزند و قربى پيش خدا نداشتند تا مقرّب آنها شوند و در اخبار عديده آيات اخيره بوجود مبارك امير المؤمنين عليه السّلام و شيعيان آنحضرت و ائمه اطهار كه مصاديق جليّه عناوين مذكوره در آياتند تفسير شده و فرموده‌اند آنان كسانى هستند كه خداوند ايشانرا بخوبى ياد فرموده و از جهنّم دور و در بهشت مخلّدند و زير سايه عرش الهى جاى دارند و از فزع اكبر ايمنند و حزن و اندوه و بيم و ترسى ندارند و ملائكه باستقبالشان ميآيند و ايشانرا بشارت ببهشت و نعمتهاى بى‌منتهاى آن ميدهند و اين آيات در باره ايشان نازل شده ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَهُم‌ فِيها زَفِيرٌ وَ هُم‌ فِيها لا يَسمَعُون‌َ (100)

‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌در‌ جهنّم‌ صدايي‌ مثل‌ صوت‌ حمار نعره‌ مي‌زنند ‌از‌ شدّت‌ عذاب‌ و طلب‌ نجات‌ مي‌كنند، و ‌آنها‌ ‌در‌ ‌آن‌ آتش‌ نمي‌شنوند جواب‌ مساعدي‌.

(لَهُم‌ فِيها زَفِيرٌ): زفير اوّل‌ صوت‌ حمار ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ قلب‌ و سينه‌ خارج‌ مي‌شود، و شهيق‌ آخر صوت‌ حمار ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ حلق‌ و گلو بيرون‌ مي‌آيد چنانچه‌ مي‌فرمايد: «فَأَمَّا الَّذِين‌َ شَقُوا فَفِي‌ النّارِ لَهُم‌ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيق‌ٌ» هود آيه 108.

(وَ هُم‌ فِيها لا يَسمَعُون‌َ): ‌هر‌ چه‌ ناله‌ كنند و فرياد زنند جواب‌ نجاتي‌ نمي‌شوند بلكه‌ آنچه‌ مي‌شنوند جواب‌ يأس‌ ‌است‌ چنانچه‌ تكلّم‌ ‌آنها‌ ‌با‌ ملائكه عذاب‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ بيان‌ ‌شده‌ مثل‌: «وَ نادَوا يا مالِك‌ُ لِيَقض‌ِ عَلَينا رَبُّك‌َ قال‌َ إِنَّكُم‌ ماكِثُون‌َ» زخرف‌ آيه 77.

و مثل‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌:‌عليه‌‌به‌ «وَ قال‌َ الَّذِين‌َ فِي‌ النّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّم‌َ ادعُوا رَبَّكُم‌ يُخَفِّف‌ عَنّا يَوماً مِن‌َ العَذاب‌ِ قالُوا أَ وَ لَم‌ تَك‌ُ تَأتِيكُم‌ رُسُلُكُم‌ بِالبَيِّنات‌ِ قالُوا بَلي‌ قالُوا فَادعُوا وَ ما دُعاءُ الكافِرِين‌َ إِلّا فِي‌ ضَلال‌ٍ» مؤمن‌ آيه 52.

و مثل‌ اينكه‌ مي‌گويند: «رَبَّنا أَخرِجنا مِنها فَإِن‌ عُدنا فَإِنّا ظالِمُون‌َ قال‌َ اخسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُون‌ِ» مؤمنون‌ آيه 110.

و مثل‌ مكالماتي‌ ‌که‌ ‌بين‌ اكابر كفّار و ضعفاء ‌آنها‌ واقع‌ مي‌شود چنانچه‌ مي‌فرمايد: «وَ بَرَزُوا لِلّه‌ِ جَمِيعاً فَقال‌َ الضُّعَفاءُ لِلَّذِين‌َ استَكبَرُوا إِنّا كُنّا لَكُم‌ تَبَعاً فَهَل‌ أَنتُم‌ مُغنُون‌َ عَنّا مِن‌ عَذاب‌ِ اللّه‌ِ مِن‌ شَي‌ءٍ قالُوا لَو هَدانَا اللّه‌ُ لَهَدَيناكُم‌ سَواءٌ عَلَينا أَ جَزِعنا أَم‌ صَبَرنا ما لَنا مِن‌ مَحِيص‌ٍ» ابراهيم‌ آيه 24.

و ‌قوله‌ ‌تعالي‌: «وَ إِذ يَتَحاجُّون‌َ فِي‌ النّارِ فَيَقُول‌ُ الضُّعَفاءُ لِلَّذِين‌َ استَكبَرُوا إِنّا كُنّا لَكُم‌ تَبَعاً فَهَل‌ أَنتُم‌ مُغنُون‌َ عَنّا نَصِيباً مِن‌َ النّارِ قال‌َ الَّذِين‌َ استَكبَرُوا إِنّا كُل‌ٌّ فِيها إِن‌َّ

جلد 13 - صفحه 248

اللّه‌َ قَد حَكَم‌َ بَين‌َ العِبادِ» مؤمن‌ آيه 50.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 100)- برای توضیح بیشتر پیرامون وضع دردناک، این «عابدان گمراه»، در برابر آن «معبودان بی‌ارزش» می‌گوید: «آنها در دوزخ، فریادها و ناله‌های دردناک دارند» (لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ).

ممکن است این زفیر و ناله غم انگیز تنها مربوط به عابدان نباشد، بلکه شیاطینی که معبودشان بودند نیز در این امر با آنها شریک باشند.

جمله بعد، یکی دیگر از مجازاتهای دردناک آنها را باز گو می‌کند و آن اینکه «آنها در دوزخ چیزی نمی‌شنوند» (وَ هُمْ فِیها لا یَسْمَعُونَ).

این جمله ممکن است اشاره به این باشد که آنها سخنی که مایه سرور و خوشحالیشان باشد مطلقا نمی‌شنوند، و تنها مستمع ناله‌های جانکاه دوزخیان،

ج3، ص191

و فریادهای فرشتگان عذاب هستند.

بعضی گفته‌اند منظور این است که اینها صدای هیچ کس را مطلقا نمی‌شنوند گویی تنها آنها در عذابند و این خود مایه مجازات بیشتری است.

نکات آیه

۱- فریاد دردناک و زجرآلود مشرکان در جهنم (لهم فیها زفیر ) «زفیر» به معناى پر شدن سینه از غم و اندوه است و نیز به معناى صداى نخست خران است (لسان العرب). در این جا به معناى فریاد دردناک و اندوهگین مى باشد.

۲- عذاب و شکنجه مشرکان و معبودهایشان در جهنم شدید خواهد بود. (لهم فیها زفیر و هم فیها لایسمعون ) (برداشت یاد شده بنابر این نکته است که ضمیر «لهم» به مشرکان و معبودهاى آنان بازگردد. در این صورت نشنیدن صدا، ممکن است یا به خاطر شدت هول و بزرگى عذاب باشد و یا به خاطر این که صداى ناله آنان آن قدر بلند است که هیچ صداى دیگرى را نمى شنوند.)

۳- محرومیت مشرکان از شنوایى در جهنم (و هم فیها لایسمعون )

۴- شدت عذاب ها و طنین فریاد، مانع شنیدن مشرکان در جهنم خواهد شد. (لهم فیها زفیر و هم فیها لایسمعون ) ( برداشت اد شده بنابراین احتمال است که «لهم فیها زفیر» را به مثابه علت براى «لایسمعون» بگیریم; یعنى، عذاب و طنین فریاد دوزخیان آن قدر شدید و بلند است که مانع آنان از شنیدن صداى دیگران مى شود.)

۵- شنوایى، نعمتى مهم براى انسان، حتى براى دوزخیان در جهنم (و هم فیها لایسمعون ) از این که در اوصاف دوزخیان این جهت ذکر شده، به دست مى آید که شنوایى نعمتى است که خداوند از دوزخیان سلب کرده است.

موضوعات مرتبط

  • جهنمیان: آثار فریاد جهنمیان ۴; موانع شنوایى جهنمیان ۴
  • شنوایى: اهمیت شنوایى ۵
  • عذاب: مراتب عذاب ۲، ۴
  • مشرکان: آثار شدت عذاب مشرکان ۴; عذاب اخروى مشرکان ۲; فریاد مشرکان ۱; کرى مشرکان ۳; مشرکان در جهنم ۱، ۲، ۳
  • معبودان باطل: عذاب اخروى معبودان باطل ۲; معبودان باطل در جهنم ۲
  • نعمت: نعمت شنوایى ۵

منابع