الأنفال ٢٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(افزودن جزییات آیه)
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::اذْکُرُوا|اذْکُرُوا]] [[کلمه غیر ربط::اذْکُرُوا| ]] [[شامل این ریشه::ذکر| ]][[ریشه غیر ربط::ذکر| ]][[شامل این کلمه::إِذ|إِذْ]] [[شامل این ریشه::اذ| ]][[شامل این کلمه::أَنْتُم|أَنْتُمْ‌]] [[شامل این ریشه::انتم‌| ]][[شامل این کلمه::قَلِيل|قَلِيلٌ‌]] [[کلمه غیر ربط::قَلِيل| ]] [[شامل این ریشه::قلل‌| ]][[ریشه غیر ربط::قلل‌| ]][[شامل این کلمه::مُسْتَضْعَفُون|مُسْتَضْعَفُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::مُسْتَضْعَفُون| ]] [[شامل این ریشه::ضعف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ضعف‌| ]][[شامل این کلمه::فِي|فِي‌]] [[شامل این ریشه::فى‌| ]][[شامل این کلمه::الْأَرْض|الْأَرْضِ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْأَرْض| ]] [[شامل این ریشه::ارض‌| ]][[ریشه غیر ربط::ارض‌| ]][[شامل این کلمه::تَخَافُون|تَخَافُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::تَخَافُون| ]] [[شامل این ریشه::خوف‌| ]][[ریشه غیر ربط::خوف‌| ]][[شامل این کلمه::أَن|أَنْ‌]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این کلمه::يَتَخَطّفَکُم|يَتَخَطَّفَکُمُ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَتَخَطّفَکُم| ]] [[شامل این ریشه::خطف‌| ]][[ریشه غیر ربط::خطف‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::النّاس|النَّاسُ‌]] [[کلمه غیر ربط::النّاس| ]] [[شامل این ریشه::انس‌| ]][[ریشه غیر ربط::انس‌| ]][[شامل این کلمه::فَآوَاکُم|فَآوَاکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَآوَاکُم| ]] [[شامل این ریشه::اوى‌| ]][[ریشه غیر ربط::اوى‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَيّدَکُم|أَيَّدَکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَيّدَکُم| ]] [[شامل این ریشه::ايد| ]][[ریشه غیر ربط::ايد| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::بِنَصْرِه|بِنَصْرِهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::بِنَصْرِه| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::نصر| ]][[ریشه غیر ربط::نصر| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::رَزَقَکُم|رَزَقَکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::رَزَقَکُم| ]] [[شامل این ریشه::رزق‌| ]][[ریشه غیر ربط::رزق‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنَ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::الطّيّبَات|الطَّيِّبَاتِ‌]] [[کلمه غیر ربط::الطّيّبَات| ]] [[شامل این ریشه::طيب‌| ]][[ریشه غیر ربط::طيب‌| ]][[شامل این کلمه::لَعَلّکُم|لَعَلَّکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::لَعَلّکُم| ]] [[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این ریشه::لعل‌| ]][[ریشه غیر ربط::لعل‌| ]][[شامل این کلمه::تَشْکُرُون|تَشْکُرُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::تَشْکُرُون| ]] [[شامل این ریشه::شکر| ]][[ریشه غیر ربط::شکر| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::اذْکُرُوا|اذْکُرُوا]] [[کلمه غیر ربط::اذْکُرُوا| ]] [[شامل این ریشه::ذکر| ]][[ریشه غیر ربط::ذکر| ]][[شامل این کلمه::إِذ|إِذْ]] [[شامل این ریشه::اذ| ]][[شامل این کلمه::أَنْتُم|أَنْتُمْ‌]] [[شامل این ریشه::انتم‌| ]][[شامل این کلمه::قَلِيل|قَلِيلٌ‌]] [[کلمه غیر ربط::قَلِيل| ]] [[شامل این ریشه::قلل‌| ]][[ریشه غیر ربط::قلل‌| ]][[شامل این کلمه::مُسْتَضْعَفُون|مُسْتَضْعَفُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::مُسْتَضْعَفُون| ]] [[شامل این ریشه::ضعف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ضعف‌| ]][[شامل این کلمه::فِي|فِي‌]] [[شامل این ریشه::فى‌| ]][[شامل این کلمه::الْأَرْض|الْأَرْضِ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْأَرْض| ]] [[شامل این ریشه::ارض‌| ]][[ریشه غیر ربط::ارض‌| ]][[شامل این کلمه::تَخَافُون|تَخَافُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::تَخَافُون| ]] [[شامل این ریشه::خوف‌| ]][[ریشه غیر ربط::خوف‌| ]][[شامل این کلمه::أَن|أَنْ‌]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این کلمه::يَتَخَطّفَکُم|يَتَخَطَّفَکُمُ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَتَخَطّفَکُم| ]] [[شامل این ریشه::خطف‌| ]][[ریشه غیر ربط::خطف‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::النّاس|النَّاسُ‌]] [[کلمه غیر ربط::النّاس| ]] [[شامل این ریشه::انس‌| ]][[ریشه غیر ربط::انس‌| ]][[شامل این کلمه::فَآوَاکُم|فَآوَاکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَآوَاکُم| ]] [[شامل این ریشه::اوى‌| ]][[ریشه غیر ربط::اوى‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَيّدَکُم|أَيَّدَکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَيّدَکُم| ]] [[شامل این ریشه::ايد| ]][[ریشه غیر ربط::ايد| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::بِنَصْرِه|بِنَصْرِهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::بِنَصْرِه| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::نصر| ]][[ریشه غیر ربط::نصر| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::رَزَقَکُم|رَزَقَکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::رَزَقَکُم| ]] [[شامل این ریشه::رزق‌| ]][[ریشه غیر ربط::رزق‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنَ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::الطّيّبَات|الطَّيِّبَاتِ‌]] [[کلمه غیر ربط::الطّيّبَات| ]] [[شامل این ریشه::طيب‌| ]][[ریشه غیر ربط::طيب‌| ]][[شامل این کلمه::لَعَلّکُم|لَعَلَّکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::لَعَلّکُم| ]] [[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این ریشه::لعل‌| ]][[ریشه غیر ربط::لعل‌| ]][[شامل این کلمه::تَشْکُرُون|تَشْکُرُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::تَشْکُرُون| ]] [[شامل این ریشه::شکر| ]][[ریشه غیر ربط::شکر| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|وَ اذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ‌ قَلِيلٌ‌ مُسْتَضْعَفُونَ‌ فِي‌ الْأَرْضِ‌ تَخَافُونَ‌ أَنْ‌ يَتَخَطَّفَکُمُ‌ النَّاسُ‌ فَآوَاکُمْ‌ وَ أَيَّدَکُمْ‌ بِنَصْرِهِ‌ وَ رَزَقَکُمْ‌ مِنَ‌ الطَّيِّبَاتِ‌ لَعَلَّکُمْ‌ تَشْکُرُونَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=و به یاد آورید چون شما در زمین، گروهی اندک و مستضعف بودید، می‌ترسیدید مردم شما را بربایند. پس (خدا) به شما پناه داد و به یاری خود شما را تأیید کرد و از چیزهای پاکیزه به شما روزی داد. شاید سپاسگزاری کنید.
|-|صادقی تهرانی=و به یاد آورید چون شما در زمین، گروهی اندک و مستضعف بودید، می‌ترسیدید مردم شما را بربایند. پس (خدا) به شما پناه داد و به یاری خود شما را تأیید کرد و از چیزهای پاکیزه به شما روزی داد. شاید سپاسگزاری کنید.
|-|معزی=و یاد آرید هنگامی را که بودید گروه اندکی ناتوان شمردگان در زمین بیم داشتید که بربایند شما را مردم پس پناهتان داد و کمک کرد شما را به یاری خود و روزی داد شما را از پاکیزه‌ها شاید شکر گزارید
|-|معزی=و یاد آرید هنگامی را که بودید گروه اندکی ناتوان شمردگان در زمین بیم داشتید که بربایند شما را مردم پس پناهتان داد و کمک کرد شما را به یاری خود و روزی داد شما را از پاکیزه‌ها شاید شکر گزارید
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">And remember when you were few, oppressed in the land, fearing that people may capture you; but He sheltered you, and supported you with His victory, and provided you with good things—so that you may be thankful.</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/008026.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/008026.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الأنفال | نزول = [[نازل شده در سال::13|١ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::26|٢٦]] | قبلی = الأنفال ٢٥ | بعدی = الأنفال ٢٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::22|٢٢]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الأنفال | نزول = [[نازل شده در سال::13|١ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::26|٢٦]] | قبلی = الأنفال ٢٥ | بعدی = الأنفال ٢٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::22|٢٢]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۲۸: خط ۳۶:
[[النساء ٩٤ | يَا أَيُّهَا الَّذِينَ‌ آمَنُوا إِذَا...]] (۰)   
[[النساء ٩٤ | يَا أَيُّهَا الَّذِينَ‌ آمَنُوا إِذَا...]] (۰)   
</div>
</div>
== نزول ==
این آیه درباره قریش بخصوص نازل گردیده است.<ref>البرهان فی تفسیرالقرآن و تفسیر على بن ابراهیم.</ref>


== تفسیر ==
== تفسیر ==
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴#link26 | آيات ۲۹ - ۱۵، سوره انفال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴#link26 | آيات ۲۹ - ۱۵، سوره انفال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴#link27 | بيان آيات شريفه متضمن دستوراتى راجع به جهاد اسلامى و نهى از فرار از جنگ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴#link27 | بيان آيات شريفه متضمن دستوراتى راجع به جهاد اسلامى و نهى از فرار از جنگ]]
خط ۵۸: خط ۷۱:
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۷#link50 | چند روايت در مورد شاءن نزول آيه : (( يا ايها الذين آمنوا لاتخوفوا اللهوالرسول ... )) ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۷#link50 | چند روايت در مورد شاءن نزول آيه : (( يا ايها الذين آمنوا لاتخوفوا اللهوالرسول ... )) ]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۵۲#link70 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۵۲#link70 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآواكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «26»
و به ياد آوريد زمانى را كه شما كم بوديد و در زمين (مكّه) مستضعف بوديد، مى‌ترسيديد مردم (دشمنان) شما را بربايند، پس (خداوند در مدينه) پناهتان داد و با يارى خويش، شما را نيرومند كرد و از پاكيزه‌ها به شما روزى داد، باشد كه شما شكرگزارى كنيد.
===نکته ها===
«تخطف»، به معناى به سرعت گرفتن و ربودن است.
مسلمانان مكّه قبل از هجرت پيامبر به مدينه، همواره مورد اذيّت و آزار و شكنجه‌ى مشركان بودند، لذا با سفارش و تدبير پيامبر به صورت فردى يا دسته‌جمعى به ديگر مناطق هجرت مى‌كردند؛ بعضى به حبشه، بعضى به يمن و طائف و برخى به شعب ابى‌طالب رفتند و پيوسته در ترس و اضطراب بودند و هنگامى كه به مدينه مهاجرت كردند، هيچ خانه و كاشانه‌اى نداشتند و عدّه‌ى بسيارى از آنان جزو اصحاب صُفّه ودر مسجد پيامبر جاى گرفته بودند. انصار نيز در اوائل هجرت پيامبر به مدينه، در فقر و ندارى و قحطى گرفتار بودند به‌
جلد 3 - صفحه 299
حدّى كه به دانه‌اى خرما بسنده مى‌كردند، به علاوه گرفتار اذيّت و آزار يهوديان نيز بودند.
امّا در اواخر بعثت، خداوند به مسلمانان مكنت و توانايى داد و به چنان قدرتى رسيدند كه اهل ذمّه به آنان جزيه مى‌دادند و يا مشركان همواره در ترس و اضطراب از كشته و اسيرشدن و به غلامى و كنيزى گرفته شدن توسط مسلمانان بودند و بعضى نيز با طوع و رغبت اموال خود را تقديم مسلمانان مى‌كردند. «1» در اينجا خداوند ضعف و ناتوانى آنان را يادآور مى‌شود تا شكرگزار قدرت و امنيّت بوجود آمده باشند.
===پیام ها===
1- يادآورى روزهاى ناتوانى و روزهاى يارى خداوند، مايه‌ى دور شدن از فتنه‌هاست. «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً- وَ اذْكُرُوا»
2- در ابتدا تعداد مسلمانان، بسيار كم بود. (كلمه‌ى‌ «قَلِيلٌ» به جاى‌ «قَلِيلُونَ»، تأكيد بر كم بودن است)
3- مسلمانان در مكّه تا پيش از هجرت به مدينه، دائماً ترس و دلهره داشتند.
«تَخافُونَ» (فعل مضارع، نشانه‌ى استمرار است)
4- در راه حقّ، از كمى نفرات وناتوانى وآوارگى نهراسيم، «وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ» كه يارى خداوند حتمى است. فَآواكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ‌ ...
5- امنيّت‌ «فَآواكُمْ»، توان رزمى و پيروزى‌ «أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ» و بهبودى وضع اقتصادى‌ «رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ»، از نعمت‌هاى ويژه‌ى الهى است.
6- يادآورى روزهاى ضعف و مقايسه‌ى آن با روزهاى پيروزى، مايه‌ى شكرگزارى و عشق و توكّل به خداوند است. وَ اذْكُرُوا ... لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ‌
7- در سايه‌ى ايمان، خداوند به گروه اندكِ ضعيفِ هراسناك، عزّت و قدرت و مكنت مى‌بخشد. (كلّ آيه)
----
«1». تفسير اطيب‌البيان.
تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 300
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآواكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «26»
بعد از آن حق تعالى مؤمنان را متذكر فرمايد از حالت سالفه آنها و اظهار انعام خود بر ايشان به نصرت و تأييد و تكثير مى‌فرمايد:
وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ‌: و ياد كنيد اى مهاجران وقتى را كه شما برسيد اندك، مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ‌: بيچارگان و ضعيف القوّه در زمين مكه قبل از
----
«1» فروع كافى، جلد 5، كتاب الجهاد، صفحه 56، ذيل حديث اوّل- بحار الانوار، جلد 12، صفحه 386، حديث 12.
----
جلد 4 صفحه 325
هجرت، تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ‌: مى‌ترسيديد از آنكه بربايند شما را كفار قريش و اهل فارس و روم، و خائف بوديد از آنكه چون از مكه خارج شويد مشركان بر شما تاخت آورند، فَآواكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ‌: پس جاى داد شما را در مدينه و تقويت فرمود شما را به نصرت خود به مظاهرت انصار يا به امداد ملائكه در بدر، وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ‌: و روزى فرمود شما را از غنايم پاكيزه كه بر امم سابقه نبوده، لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ‌: براى اينكه شما شاكر باشيد نعم او را.
نزد بعضى خطاب به كافه عرب است كه ذليل بودند در دست ملوك فارس و روم، و به بركت ميمنت حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عزيز و ارجمند شدند، و بر تمام ملوك فارس و روم غالب گشتند.
شأن نزول: در مجمع- جابر بن عبد اللّه انصارى نقل نمايد كه: جبرئيل بر پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل، و خبر داد كه ابو سفيان در فلان جاى با جمعى از مشركان فرود آمده است پس به تهيه حرب آنها مشغول شويد و اين خبر را مخفى داريد تا ناگهان بر سر آنها رويد. يكى از منافقان قضيه را مطلع و ابو سفيان را از آمدن مسلمانان خبردار نمود؛ آيه شريفه نازل شد: «1»
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآواكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «26»
ترجمه‌
و ياد كنيد هنگاميرا كه بوديد اندك ناتوان شمرده شدگان در زمين مى‌ترسيديد كه بربايند شما را مردم پس جاى داد شما را و تاييد فرمودتان بنصرتش و روزى داد شما را از پاكيزه‌ها باشد كه شما شكرگزار شويد.
تفسير
قمى ره فرموده كه نازل شده است در باره قريش مخصوصا و از امير المومنين ع نيز روايت شده است و ظاهرا بيان مراد از ناس است چون مسلمانان بعد از خروج از مكّه عدّه و عدّه‌شان كم بود و كفار قريش بچشم حقارت بآنها نظر مى‌نمودند و مسلمانان مى‌ترسيدند كه بين راه آنها را بيابند و اسير كنند و چون بمدينه رسيدند جاى گير و مستقر شدند و مأمنى پيدا كردند تا آنكه خداوند در جنگ بدر بآنها ظفر عنايت فرمود و از غنائم آن كاملا برخوردار شدند و امر معاش آنها بنحو اتمّ منظّم شد خداوند مى‌فرمايد آن اوقات سختى را در نظر بياوريد و در برابر نعم غير مترقّبه الهيّه شكرگزار باشيد.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ اذكُرُوا إِذ أَنتُم‌ قَلِيل‌ٌ مُستَضعَفُون‌َ فِي‌ الأَرض‌ِ تَخافُون‌َ أَن‌ يَتَخَطَّفَكُم‌ُ النّاس‌ُ فَآواكُم‌ وَ أَيَّدَكُم‌ بِنَصرِه‌ِ وَ رَزَقَكُم‌ مِن‌َ الطَّيِّبات‌ِ لَعَلَّكُم‌ تَشكُرُون‌َ «26»
و ياد كنيد اي‌ گروه‌ مؤمنين‌ زماني‌ ‌را‌ ‌که‌ عدّه‌ ‌شما‌ قليل‌ ‌بود‌ و ‌شما‌ ‌را‌ ضعيف‌ ميشمردند ‌در‌ روي‌ زمين‌ و ميترسيديد ‌به‌ اينكه‌ بغتة كفارگير شويد و ‌شما‌ ‌را‌ دستگير كنند خداوند ‌شما‌ ‌را‌ جاي‌گير كرد و تأييد فرمود ‌شما‌ ‌را‌ بنصرت‌ ‌خود‌ و روزي‌ داد ‌شما‌ ‌را‌ ‌از‌ چيزهاي‌ پاكيزه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌شما‌ شكرگزار ‌اينکه‌ نعمت‌ بزرگ‌ باشيد.
جلد 8 - صفحه 102
بعضي‌ توهم‌ كردند ‌از‌ مفسرين‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ اشاره‌ بدوره‌ قبل‌ ‌از‌ اسلام‌ بوده‌ راجع‌ بانصار ‌در‌ مدينه‌ و بعضي‌ گفتند راجع‌ بمهاجرين‌ قبل‌ ‌از‌ تشرف‌ باسلام‌ لكن‌ ‌اينکه‌ ‌هر‌ دو احتمال‌ خلاف‌ ظاهر بلكه‌ نص‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌است‌ زيرا قبل‌ ‌از‌ اسلام‌ نه‌ مهاجرين‌ و نه‌ انصار قليل‌ و مستضعف‌ بودند و نه‌ خوف‌ ‌از‌ كفار داشتند زيرا ‌با‌ ‌آنها‌ ‌در‌ مسلك‌ موافق‌ بودند تمام‌ كافر و مشرك‌ بودند بلي‌ اختلاف‌ قبائلي‌ و جنگ‌ و جدال‌ ‌بين‌ ‌آنها‌ ‌بود‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ اشاره‌ باوائل‌ اسلام‌ ‌است‌ و اواخر ‌آن‌ و راجع‌ بجميع‌ مؤمنين‌ ‌از‌ مهاجرين‌ و انصار.
اما مهاجرين‌ قبل‌ ‌از‌ هجرت‌ حضرت‌ رسالت‌ ‌در‌ مكه‌ معظمه‌ ‌در‌ شكنجه‌ مشركين‌ بودند ‌که‌ بعضي‌ هجرت‌ بحبشه‌ و بعضي‌ بيمن‌ و طائف‌ و بعضي‌ ‌در‌ شعب‌ ابي‌ طالب‌ و دائما مورد اذيت‌ مشركين‌ بودند. و اما انصار ‌پس‌ ‌از‌ هجرت‌ ‌رسول‌ اللّه‌ اوائل‌ هجرت‌ بفقر و فاقه‌ و قحطي‌ گرفتار يهود عنود بودند لذا ميفرمايد وَ اذكُرُوا إِذ أَنتُم‌ قَلِيل‌ٌ ‌که‌ عدّه‌ مؤمنين‌ چه‌ مهاجرين‌ و چه‌ انصار بسيار كم‌ بودند مُستَضعَفُون‌َ فِي‌ الأَرض‌ِ كفار و مشركين‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ مسلط بودند مثل‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌در‌ ايادي‌ فرعونيان‌ و تمام‌ بفقر و تنگدستي‌ گرفتار. اما مهاجرين‌ ‌که‌ اصلا ‌پس‌ ‌از‌ هجرت‌ منزل‌ و خانه‌ نداشتند بعضي‌ بخانه‌ انصار و بعضي‌ اصحاب‌ صفه‌ ‌در‌ مسجد، و اما انصار بقحطي‌ و نيستي‌ ‌که‌ ‌حتي‌ بچند دانه‌ خرما و چند لقمه‌ نان‌ جو بسر ميبردند و ‌هر‌ زمان‌ خبر بآنها ميرسيد ‌که‌ كفار و مشركين‌ ‌در‌ مقام‌ حمله‌ بمدينه‌ و نابود كردن‌ مسلمين‌ هستند ‌که‌ تَخافُون‌َ أَن‌ يَتَخَطَّفَكُم‌ُ النّاس‌ُ و كفار مدينه‌ ‌از‌ يهود و ساير طبقات‌ اينها ‌هم‌ انتظار داشتند ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ حمله‌ مشركين‌ ‌با‌ ‌آنها‌ همدست‌ شوند و اساس‌ اسلام‌ ‌را‌ منهدم‌ كنند فَآواكُم‌ ‌در‌ اواخر بعثت‌ تمام‌ ثروتمند شدند و منازلي‌ تحصيل‌ كردند و ‌از‌ غنائم‌ دار الحرب‌ استفاده‌ زيادي‌ كردند ‌حتي‌ آنكه‌ اهل‌ ذمه‌ حاضر بجزيه‌ دادن‌ شدند و همان‌ مشركيني‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌آنها‌ خوف‌ داشتند بغلامي‌ و كنيزي‌
جلد 8 - صفحه 103
‌آنها‌ درآمدند و حاضر بفديه‌ شدند ‌تا‌ آزاد شدند ‌حتي‌ بسياري‌ بالطوع‌ و الرغبة آمدند و املاك‌ ‌خود‌ ‌را‌ تقديم‌ كردند ‌که‌ جزو انفال‌ شد و بسياري‌ مراكز ‌خود‌ ‌را‌ تخليه‌ كردند بدون‌ جنگ‌ ‌که‌ مفتوح‌ العنوه‌ ‌باشد‌ و عدّه‌ مسلمين‌ زياد شدند ‌که‌ ‌در‌ سوره‌ نصر خداوند ميفرمايد بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ إِذا جاءَ نَصرُ اللّه‌ِ وَ الفَتح‌ُ وَ رَأَيت‌َ النّاس‌َ يَدخُلُون‌َ فِي‌ دِين‌ِ اللّه‌ِ أَفواجاً و خداوند رعبي‌ ‌در‌ قلوب‌ مشركين‌ انداخت‌ ‌تا‌ آنجا ‌که‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ كاغذ دعوت‌ بدين‌ اسلام‌ ‌بر‌ خسرو پادشاه‌ ايران‌ و قيصر سلطان‌ روم‌ و نصاراي‌ نجران‌ فرستاد ديگر چه‌ نحو وَ أَيَّدَكُم‌ بِنَصرِه‌ِ ‌باشد‌ و فراواني‌ نعمت‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ ‌از‌ ‌هر‌ جهت‌ فراهم‌ شد وَ رَزَقَكُم‌ مِن‌َ الطَّيِّبات‌ِ ‌با‌ ‌اينکه‌ همه‌ لطف‌ و عنايت‌ بايد البته‌ قدرداني‌ كنيد و شكرگزار نعمتهاي‌ الهي‌ باشيد ‌که‌ گفتيم‌ لَعَلَّكُم‌ تَشكُرُون‌َ ‌براي‌ تراخي‌ نيست‌ بلكه‌ بمعني‌ ينبغي‌ ‌است‌ ‌يعني‌ بايد و سزاوار ‌است‌ ‌که‌ شكرگزار باشيد.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 26)- بار دیگر قرآن دست مسلمانان را گرفته و به گذشته تاریخشان باز می‌گرداند و به آنها حالی می‌کند که در چه پایه‌ای بودید و اکنون در چه مرحله‌ای
ج2، ص144
قرار دارید تا درسی را که در آیات قبل به آنها آموخت به خوبی درک کنند.
می‌گوید: «به خاطر بیاورید آن زمان را که شما گروهی کوچک و ناتوان بودید و در چنگال دشمنان گرفتار، و آنها شما را به ضعف و ناتوانی کشانده بودند»! (وَ اذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ).
«آن چنان که می‌ترسیدید مشرکان و مخالفان شما را بسرعت بربایند» (تَخافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ).
این تعبیر، نهایت ضعف و کمی نفرات مسلمانان را در مکّه قبل از هجرت در برابر مشرکان نیرومند و یا بعد از هجرت در مقابل قدرتهای بزرگ آن روز همانند ایران و روم آشکار می‌سازد.
«ولی خداوند شما را پناه داد» (فَآواکُمْ).
«و با یاری خود شما را تقویت کرد» (وَ أَیَّدَکُمْ بِنَصْرِهِ).
«و از روزیهای پاکیزه شما را بهره‌مند ساخت» (وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ).
«شاید شکر نعمت او را به جا آرید» (لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۱۳۹: خط ۲۹۲:
[[رده:اهمیت آمادگى نظامى]][[رده:ارزشها]][[رده:تاریخ صدر اسلام]][[رده:اهمیت امکانات اقتصادى]][[رده:اهمیت امنیت اجتماعى]][[رده:آثار علم به تاریخ]][[رده:محرک تاریخ]][[رده:منشأ تحولات تاریخ]][[رده:عوامل مؤثر در تربیت]][[رده:آثار علم به حوادث]][[رده:افعال خدا]][[رده:امداد خدا]][[رده:روزى خدا]][[رده:نعمتهاى خدا]][[رده:احکام خوردنیها]][[رده:سلطه دشمنان]][[رده:آثار ذکر سختى]][[رده:استفاده از روزى]][[رده:روزى طیب]][[رده:ارزش شکر]][[رده:زمینه شکر نعمت]][[رده:شکر نعمت]][[رده:موجبات شکر]][[رده:ظالمان]][[رده:عوامل پیروزى در غزوه بدر]][[رده:غنایم غزوه بدر]][[رده:قصه غزوه بدر]][[رده:جنگ]][[رده:قصه غنایم]][[رده:اهمیت قدرت دفاعى]][[رده:سلطه‌جویى قریش]][[رده:ظلم کافران قریش]][[رده:امداد به مسلمانان]][[رده:پناه دادن به مسلمانان]][[رده:ترس در مسلمانان]][[رده:ضعف در مسلمانان]][[رده:قدرت مسلمانان صدر اسلام]][[رده:مسلمانان پس از هجرت]][[رده:مسلمانان در مدینه]][[رده:مسلمانان صدر اسلام]][[رده:مسلمانان قبل از هجرت]][[رده:نعمتهاى مسلمانان]][[رده:سلطه مشرکان]]
[[رده:اهمیت آمادگى نظامى]][[رده:ارزشها]][[رده:تاریخ صدر اسلام]][[رده:اهمیت امکانات اقتصادى]][[رده:اهمیت امنیت اجتماعى]][[رده:آثار علم به تاریخ]][[رده:محرک تاریخ]][[رده:منشأ تحولات تاریخ]][[رده:عوامل مؤثر در تربیت]][[رده:آثار علم به حوادث]][[رده:افعال خدا]][[رده:امداد خدا]][[رده:روزى خدا]][[رده:نعمتهاى خدا]][[رده:احکام خوردنیها]][[رده:سلطه دشمنان]][[رده:آثار ذکر سختى]][[رده:استفاده از روزى]][[رده:روزى طیب]][[رده:ارزش شکر]][[رده:زمینه شکر نعمت]][[رده:شکر نعمت]][[رده:موجبات شکر]][[رده:ظالمان]][[رده:عوامل پیروزى در غزوه بدر]][[رده:غنایم غزوه بدر]][[رده:قصه غزوه بدر]][[رده:جنگ]][[رده:قصه غنایم]][[رده:اهمیت قدرت دفاعى]][[رده:سلطه‌جویى قریش]][[رده:ظلم کافران قریش]][[رده:امداد به مسلمانان]][[رده:پناه دادن به مسلمانان]][[رده:ترس در مسلمانان]][[رده:ضعف در مسلمانان]][[رده:قدرت مسلمانان صدر اسلام]][[رده:مسلمانان پس از هجرت]][[رده:مسلمانان در مدینه]][[رده:مسلمانان صدر اسلام]][[رده:مسلمانان قبل از هجرت]][[رده:نعمتهاى مسلمانان]][[رده:سلطه مشرکان]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الأنفال ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الأنفال ]]
{{#seo:
|title=آیه 26 سوره أنف
|title_mode=replace
|keywords=آیه 26 سوره أنف,أنف 26,وَ اذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ‌ قَلِيلٌ‌ مُسْتَضْعَفُونَ‌ فِي‌ الْأَرْضِ‌ تَخَافُونَ‌ أَنْ‌ يَتَخَطَّفَکُمُ‌ النَّاسُ‌ فَآوَاکُمْ‌ وَ أَيَّدَکُمْ‌ بِنَصْرِهِ‌ وَ رَزَقَکُمْ‌ مِنَ‌ الطَّيِّبَاتِ‌ لَعَلَّکُمْ‌ تَشْکُرُونَ‌,اهمیت آمادگى نظامى,ارزشها,تاریخ صدر اسلام,اهمیت امکانات اقتصادى,اهمیت امنیت اجتماعى,آثار علم به تاریخ,محرک تاریخ,منشأ تحولات تاریخ,عوامل مؤثر در تربیت,آثار علم به حوادث,افعال خدا,امداد خدا,روزى خدا,نعمتهاى خدا,احکام خوردنیها,سلطه دشمنان,آثار ذکر سختى,استفاده از روزى,روزى طیب,ارزش شکر,زمینه شکر نعمت,شکر نعمت,موجبات شکر,ظالمان,عوامل پیروزى در غزوه بدر,غنایم غزوه بدر,قصه غزوه بدر,جنگ,قصه غنایم,اهمیت قدرت دفاعى,سلطه‌جویى قریش,ظلم کافران قریش,امداد به مسلمانان,پناه دادن به مسلمانان,ترس در مسلمانان,ضعف در مسلمانان,قدرت مسلمانان صدر اسلام,مسلمانان پس از هجرت,مسلمانان در مدینه,مسلمانان صدر اسلام,مسلمانان قبل از هجرت,نعمتهاى مسلمانان,سلطه مشرکان,آیات قرآن سوره الأنفال
|description=وَ اذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ‌ قَلِيلٌ‌ مُسْتَضْعَفُونَ‌ فِي‌ الْأَرْضِ‌ تَخَافُونَ‌ أَنْ‌ يَتَخَطَّفَکُمُ‌ النَّاسُ‌ فَآوَاکُمْ‌ وَ أَيَّدَکُمْ‌ بِنَصْرِهِ‌ وَ رَزَقَکُمْ‌ مِنَ‌ الطَّيِّبَاتِ‌ لَعَلَّکُمْ‌ تَشْکُرُونَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۵۷

کپی متن آیه
وَ اذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ‌ قَلِيلٌ‌ مُسْتَضْعَفُونَ‌ فِي‌ الْأَرْضِ‌ تَخَافُونَ‌ أَنْ‌ يَتَخَطَّفَکُمُ‌ النَّاسُ‌ فَآوَاکُمْ‌ وَ أَيَّدَکُمْ‌ بِنَصْرِهِ‌ وَ رَزَقَکُمْ‌ مِنَ‌ الطَّيِّبَاتِ‌ لَعَلَّکُمْ‌ تَشْکُرُونَ‌

ترجمه

و به خاطر بیاورید هنگامی را که شما در روی زمین، گروهی کوچک و اندک و زبون بودید؛ آنچنان که می‌ترسیدید مردم شما را بربایند! ولی او شما را پناه داد؛ و با یاری خود تقویت کرد؛ و از روزیهای پاکیزه بهره‌مند ساخت؛ شاید شکر نعمتش را بجا آورید!

و [ياد كنيد] هنگامى را كه در [اين‌] سرزمين گروهى اندك و مستضعف بوديد و بيم آن داشتيد كه مردم شما را از ميان بردارند ولى او شما را پناه داد و به نصرت خويش ياريتان كرد و از نعمت‌هاى پاكيزه به شما روزى داد، باشد كه شاكر باشيد
و به ياد آوريد هنگامى را كه شما در زمين، گروهى اندك و مستضعف بوديد. مى ترسيديد مردم شما را بربايند، پس [خدا] به شما پناه داد و شما را به يارى خود نيرومند گردانيد و از چيزهاى پاك به شما روزى داد، باشد كه سپاسگزارى كنيد.
و به یاد آرید زمانی که عده قلیلی بودید که شما را ضعیف و خوار در زمین (مکه) می‌شمردند و از مردم (مشرک) بر خود ترسان بودید که مبادا شما را (از روی زمین) برچینند، بعد از آن خدا شما را در پناه خود آورد و به یاری خود نیرومندی و نصرت به شما عطا کرد و از پاکیزه‌ترین (غنائم و) طعامها روزی شما فرمود، باشد که شکر به جای آرید.
و یاد کنید هنگامی را که شما در زمین گروهی اندک بودید، و ناتوان و زبون شمرده می شدید، و همواره می ترسیدید که مردم [مشرک و کافر] شما را بربایند [تا شکنجه و آزار دهند ونابود کنند] پس خدا شما را [در شهر مدینه] جای داد و با یاریش نیرومندتان ساخت، و از [نعمت های] پاکیزه اش به شما روزی بخشید تا سپاس گزاری کنید.
و به ياد آوريد آن هنگام را كه اندك بوديد و در شمار زبون‌شدگان اين سرزمين، بيم آن داشتيد كه مردم شما را از ميان بردارند و خدا پناهتان داد و يارى كرد و پيروز گردانيد و از چيزهاى پاكيزه روزى داد، باشد كه سپاس گوييد.
و یاد کنید آنگاه که در این سرزمین اندکشمار و مستضعف بودید و می‌ترسیدید که مردمان [کافر] شما را از خانه و کاشانه‌تان آواره کنند، ولی او شما را [نزد یارانتان‌] جای داد و به نصرت خویش یاری کرد و از پاکیزه‌ها روزی داد، باشد که سپاس بگزارید
و به ياد آريد هنگامى را كه در زمين گروهى اندك و ناتوان شمرده شده بوديد، بيم آن داشتيد كه مردمان- مشركان مكه و قبيله‌هاى عرب- شما را بربايند، پس شما را جاى داد- در مدينه- و به يارى خود نيرومند گردانيد و از چيزهاى پاكيزه روزيتان داد تا مگر سپاس داريد.
(ای مؤمنان!) به یاد آورید هنگامی را که شما گروه اندک و ضعیفی در سرزمین (مکّه) بودید و می‌ترسیدید که مردم شما را بربایند، ولی خدا شما را (در سرزمین مدینه) پناه و مأوی داد و با معونت و یاری خود شما را (در جنگ بدر پیروز گرداند و) نیرو بخشید و غنائم پاکیزه‌ای بهره‌ی شما کرد تا این که سپاسگزاری بکنید (و در راه جهاد به جان و دل بکوشید).
و به یاد آورید چون شما در زمین، گروهی اندک و مستضعف بودید، می‌ترسیدید مردم شما را بربایند. پس (خدا) به شما پناه داد و به یاری خود شما را تأیید کرد و از چیزهای پاکیزه به شما روزی داد. شاید سپاسگزاری کنید.
و یاد آرید هنگامی را که بودید گروه اندکی ناتوان شمردگان در زمین بیم داشتید که بربایند شما را مردم پس پناهتان داد و کمک کرد شما را به یاری خود و روزی داد شما را از پاکیزه‌ها شاید شکر گزارید

And remember when you were few, oppressed in the land, fearing that people may capture you; but He sheltered you, and supported you with His victory, and provided you with good things—so that you may be thankful.
ترتیل:
ترجمه:
الأنفال ٢٥ آیه ٢٦ الأنفال ٢٧
سوره : سوره الأنفال
نزول : ١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَن یَتَخَطَّفَکُمْ»: این که شما را بربایند. «آوَی»: پناه داد. مکان و مأوی داد. «أَیَّدَ»: تقویت کرد. نیرو و شکوه بخشید. «الطَّیِّبَاتِ»: روزیهای پاکیزه. مراد غنائم جنگ است که تنها برای آنان حلال و پاکیزه بود.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

این آیه درباره قریش بخصوص نازل گردیده است.[۱]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآواكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «26»

و به ياد آوريد زمانى را كه شما كم بوديد و در زمين (مكّه) مستضعف بوديد، مى‌ترسيديد مردم (دشمنان) شما را بربايند، پس (خداوند در مدينه) پناهتان داد و با يارى خويش، شما را نيرومند كرد و از پاكيزه‌ها به شما روزى داد، باشد كه شما شكرگزارى كنيد.

نکته ها

«تخطف»، به معناى به سرعت گرفتن و ربودن است.

مسلمانان مكّه قبل از هجرت پيامبر به مدينه، همواره مورد اذيّت و آزار و شكنجه‌ى مشركان بودند، لذا با سفارش و تدبير پيامبر به صورت فردى يا دسته‌جمعى به ديگر مناطق هجرت مى‌كردند؛ بعضى به حبشه، بعضى به يمن و طائف و برخى به شعب ابى‌طالب رفتند و پيوسته در ترس و اضطراب بودند و هنگامى كه به مدينه مهاجرت كردند، هيچ خانه و كاشانه‌اى نداشتند و عدّه‌ى بسيارى از آنان جزو اصحاب صُفّه ودر مسجد پيامبر جاى گرفته بودند. انصار نيز در اوائل هجرت پيامبر به مدينه، در فقر و ندارى و قحطى گرفتار بودند به‌

جلد 3 - صفحه 299

حدّى كه به دانه‌اى خرما بسنده مى‌كردند، به علاوه گرفتار اذيّت و آزار يهوديان نيز بودند.

امّا در اواخر بعثت، خداوند به مسلمانان مكنت و توانايى داد و به چنان قدرتى رسيدند كه اهل ذمّه به آنان جزيه مى‌دادند و يا مشركان همواره در ترس و اضطراب از كشته و اسيرشدن و به غلامى و كنيزى گرفته شدن توسط مسلمانان بودند و بعضى نيز با طوع و رغبت اموال خود را تقديم مسلمانان مى‌كردند. «1» در اينجا خداوند ضعف و ناتوانى آنان را يادآور مى‌شود تا شكرگزار قدرت و امنيّت بوجود آمده باشند.

پیام ها

1- يادآورى روزهاى ناتوانى و روزهاى يارى خداوند، مايه‌ى دور شدن از فتنه‌هاست. «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً- وَ اذْكُرُوا»

2- در ابتدا تعداد مسلمانان، بسيار كم بود. (كلمه‌ى‌ «قَلِيلٌ» به جاى‌ «قَلِيلُونَ»، تأكيد بر كم بودن است)

3- مسلمانان در مكّه تا پيش از هجرت به مدينه، دائماً ترس و دلهره داشتند.

«تَخافُونَ» (فعل مضارع، نشانه‌ى استمرار است)

4- در راه حقّ، از كمى نفرات وناتوانى وآوارگى نهراسيم، «وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ» كه يارى خداوند حتمى است. فَآواكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ‌ ...

5- امنيّت‌ «فَآواكُمْ»، توان رزمى و پيروزى‌ «أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ» و بهبودى وضع اقتصادى‌ «رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ»، از نعمت‌هاى ويژه‌ى الهى است.

6- يادآورى روزهاى ضعف و مقايسه‌ى آن با روزهاى پيروزى، مايه‌ى شكرگزارى و عشق و توكّل به خداوند است. وَ اذْكُرُوا ... لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ‌

7- در سايه‌ى ايمان، خداوند به گروه اندكِ ضعيفِ هراسناك، عزّت و قدرت و مكنت مى‌بخشد. (كلّ آيه)


«1». تفسير اطيب‌البيان.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 300

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآواكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «26»

بعد از آن حق تعالى مؤمنان را متذكر فرمايد از حالت سالفه آنها و اظهار انعام خود بر ايشان به نصرت و تأييد و تكثير مى‌فرمايد:

وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ‌: و ياد كنيد اى مهاجران وقتى را كه شما برسيد اندك، مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ‌: بيچارگان و ضعيف القوّه در زمين مكه قبل از


«1» فروع كافى، جلد 5، كتاب الجهاد، صفحه 56، ذيل حديث اوّل- بحار الانوار، جلد 12، صفحه 386، حديث 12.


جلد 4 صفحه 325

هجرت، تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ‌: مى‌ترسيديد از آنكه بربايند شما را كفار قريش و اهل فارس و روم، و خائف بوديد از آنكه چون از مكه خارج شويد مشركان بر شما تاخت آورند، فَآواكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ‌: پس جاى داد شما را در مدينه و تقويت فرمود شما را به نصرت خود به مظاهرت انصار يا به امداد ملائكه در بدر، وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ‌: و روزى فرمود شما را از غنايم پاكيزه كه بر امم سابقه نبوده، لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ‌: براى اينكه شما شاكر باشيد نعم او را.

نزد بعضى خطاب به كافه عرب است كه ذليل بودند در دست ملوك فارس و روم، و به بركت ميمنت حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عزيز و ارجمند شدند، و بر تمام ملوك فارس و روم غالب گشتند.

شأن نزول: در مجمع- جابر بن عبد اللّه انصارى نقل نمايد كه: جبرئيل بر پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل، و خبر داد كه ابو سفيان در فلان جاى با جمعى از مشركان فرود آمده است پس به تهيه حرب آنها مشغول شويد و اين خبر را مخفى داريد تا ناگهان بر سر آنها رويد. يكى از منافقان قضيه را مطلع و ابو سفيان را از آمدن مسلمانان خبردار نمود؛ آيه شريفه نازل شد: «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآواكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «26»

ترجمه‌

و ياد كنيد هنگاميرا كه بوديد اندك ناتوان شمرده شدگان در زمين مى‌ترسيديد كه بربايند شما را مردم پس جاى داد شما را و تاييد فرمودتان بنصرتش و روزى داد شما را از پاكيزه‌ها باشد كه شما شكرگزار شويد.

تفسير

قمى ره فرموده كه نازل شده است در باره قريش مخصوصا و از امير المومنين ع نيز روايت شده است و ظاهرا بيان مراد از ناس است چون مسلمانان بعد از خروج از مكّه عدّه و عدّه‌شان كم بود و كفار قريش بچشم حقارت بآنها نظر مى‌نمودند و مسلمانان مى‌ترسيدند كه بين راه آنها را بيابند و اسير كنند و چون بمدينه رسيدند جاى گير و مستقر شدند و مأمنى پيدا كردند تا آنكه خداوند در جنگ بدر بآنها ظفر عنايت فرمود و از غنائم آن كاملا برخوردار شدند و امر معاش آنها بنحو اتمّ منظّم شد خداوند مى‌فرمايد آن اوقات سختى را در نظر بياوريد و در برابر نعم غير مترقّبه الهيّه شكرگزار باشيد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ اذكُرُوا إِذ أَنتُم‌ قَلِيل‌ٌ مُستَضعَفُون‌َ فِي‌ الأَرض‌ِ تَخافُون‌َ أَن‌ يَتَخَطَّفَكُم‌ُ النّاس‌ُ فَآواكُم‌ وَ أَيَّدَكُم‌ بِنَصرِه‌ِ وَ رَزَقَكُم‌ مِن‌َ الطَّيِّبات‌ِ لَعَلَّكُم‌ تَشكُرُون‌َ «26»

و ياد كنيد اي‌ گروه‌ مؤمنين‌ زماني‌ ‌را‌ ‌که‌ عدّه‌ ‌شما‌ قليل‌ ‌بود‌ و ‌شما‌ ‌را‌ ضعيف‌ ميشمردند ‌در‌ روي‌ زمين‌ و ميترسيديد ‌به‌ اينكه‌ بغتة كفارگير شويد و ‌شما‌ ‌را‌ دستگير كنند خداوند ‌شما‌ ‌را‌ جاي‌گير كرد و تأييد فرمود ‌شما‌ ‌را‌ بنصرت‌ ‌خود‌ و روزي‌ داد ‌شما‌ ‌را‌ ‌از‌ چيزهاي‌ پاكيزه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌شما‌ شكرگزار ‌اينکه‌ نعمت‌ بزرگ‌ باشيد.

جلد 8 - صفحه 102

بعضي‌ توهم‌ كردند ‌از‌ مفسرين‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ اشاره‌ بدوره‌ قبل‌ ‌از‌ اسلام‌ بوده‌ راجع‌ بانصار ‌در‌ مدينه‌ و بعضي‌ گفتند راجع‌ بمهاجرين‌ قبل‌ ‌از‌ تشرف‌ باسلام‌ لكن‌ ‌اينکه‌ ‌هر‌ دو احتمال‌ خلاف‌ ظاهر بلكه‌ نص‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌است‌ زيرا قبل‌ ‌از‌ اسلام‌ نه‌ مهاجرين‌ و نه‌ انصار قليل‌ و مستضعف‌ بودند و نه‌ خوف‌ ‌از‌ كفار داشتند زيرا ‌با‌ ‌آنها‌ ‌در‌ مسلك‌ موافق‌ بودند تمام‌ كافر و مشرك‌ بودند بلي‌ اختلاف‌ قبائلي‌ و جنگ‌ و جدال‌ ‌بين‌ ‌آنها‌ ‌بود‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ اشاره‌ باوائل‌ اسلام‌ ‌است‌ و اواخر ‌آن‌ و راجع‌ بجميع‌ مؤمنين‌ ‌از‌ مهاجرين‌ و انصار.

اما مهاجرين‌ قبل‌ ‌از‌ هجرت‌ حضرت‌ رسالت‌ ‌در‌ مكه‌ معظمه‌ ‌در‌ شكنجه‌ مشركين‌ بودند ‌که‌ بعضي‌ هجرت‌ بحبشه‌ و بعضي‌ بيمن‌ و طائف‌ و بعضي‌ ‌در‌ شعب‌ ابي‌ طالب‌ و دائما مورد اذيت‌ مشركين‌ بودند. و اما انصار ‌پس‌ ‌از‌ هجرت‌ ‌رسول‌ اللّه‌ اوائل‌ هجرت‌ بفقر و فاقه‌ و قحطي‌ گرفتار يهود عنود بودند لذا ميفرمايد وَ اذكُرُوا إِذ أَنتُم‌ قَلِيل‌ٌ ‌که‌ عدّه‌ مؤمنين‌ چه‌ مهاجرين‌ و چه‌ انصار بسيار كم‌ بودند مُستَضعَفُون‌َ فِي‌ الأَرض‌ِ كفار و مشركين‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ مسلط بودند مثل‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌در‌ ايادي‌ فرعونيان‌ و تمام‌ بفقر و تنگدستي‌ گرفتار. اما مهاجرين‌ ‌که‌ اصلا ‌پس‌ ‌از‌ هجرت‌ منزل‌ و خانه‌ نداشتند بعضي‌ بخانه‌ انصار و بعضي‌ اصحاب‌ صفه‌ ‌در‌ مسجد، و اما انصار بقحطي‌ و نيستي‌ ‌که‌ ‌حتي‌ بچند دانه‌ خرما و چند لقمه‌ نان‌ جو بسر ميبردند و ‌هر‌ زمان‌ خبر بآنها ميرسيد ‌که‌ كفار و مشركين‌ ‌در‌ مقام‌ حمله‌ بمدينه‌ و نابود كردن‌ مسلمين‌ هستند ‌که‌ تَخافُون‌َ أَن‌ يَتَخَطَّفَكُم‌ُ النّاس‌ُ و كفار مدينه‌ ‌از‌ يهود و ساير طبقات‌ اينها ‌هم‌ انتظار داشتند ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ حمله‌ مشركين‌ ‌با‌ ‌آنها‌ همدست‌ شوند و اساس‌ اسلام‌ ‌را‌ منهدم‌ كنند فَآواكُم‌ ‌در‌ اواخر بعثت‌ تمام‌ ثروتمند شدند و منازلي‌ تحصيل‌ كردند و ‌از‌ غنائم‌ دار الحرب‌ استفاده‌ زيادي‌ كردند ‌حتي‌ آنكه‌ اهل‌ ذمه‌ حاضر بجزيه‌ دادن‌ شدند و همان‌ مشركيني‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌آنها‌ خوف‌ داشتند بغلامي‌ و كنيزي‌

جلد 8 - صفحه 103

‌آنها‌ درآمدند و حاضر بفديه‌ شدند ‌تا‌ آزاد شدند ‌حتي‌ بسياري‌ بالطوع‌ و الرغبة آمدند و املاك‌ ‌خود‌ ‌را‌ تقديم‌ كردند ‌که‌ جزو انفال‌ شد و بسياري‌ مراكز ‌خود‌ ‌را‌ تخليه‌ كردند بدون‌ جنگ‌ ‌که‌ مفتوح‌ العنوه‌ ‌باشد‌ و عدّه‌ مسلمين‌ زياد شدند ‌که‌ ‌در‌ سوره‌ نصر خداوند ميفرمايد بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ إِذا جاءَ نَصرُ اللّه‌ِ وَ الفَتح‌ُ وَ رَأَيت‌َ النّاس‌َ يَدخُلُون‌َ فِي‌ دِين‌ِ اللّه‌ِ أَفواجاً و خداوند رعبي‌ ‌در‌ قلوب‌ مشركين‌ انداخت‌ ‌تا‌ آنجا ‌که‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ كاغذ دعوت‌ بدين‌ اسلام‌ ‌بر‌ خسرو پادشاه‌ ايران‌ و قيصر سلطان‌ روم‌ و نصاراي‌ نجران‌ فرستاد ديگر چه‌ نحو وَ أَيَّدَكُم‌ بِنَصرِه‌ِ ‌باشد‌ و فراواني‌ نعمت‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ ‌از‌ ‌هر‌ جهت‌ فراهم‌ شد وَ رَزَقَكُم‌ مِن‌َ الطَّيِّبات‌ِ ‌با‌ ‌اينکه‌ همه‌ لطف‌ و عنايت‌ بايد البته‌ قدرداني‌ كنيد و شكرگزار نعمتهاي‌ الهي‌ باشيد ‌که‌ گفتيم‌ لَعَلَّكُم‌ تَشكُرُون‌َ ‌براي‌ تراخي‌ نيست‌ بلكه‌ بمعني‌ ينبغي‌ ‌است‌ ‌يعني‌ بايد و سزاوار ‌است‌ ‌که‌ شكرگزار باشيد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 26)- بار دیگر قرآن دست مسلمانان را گرفته و به گذشته تاریخشان باز می‌گرداند و به آنها حالی می‌کند که در چه پایه‌ای بودید و اکنون در چه مرحله‌ای

ج2، ص144

قرار دارید تا درسی را که در آیات قبل به آنها آموخت به خوبی درک کنند.

می‌گوید: «به خاطر بیاورید آن زمان را که شما گروهی کوچک و ناتوان بودید و در چنگال دشمنان گرفتار، و آنها شما را به ضعف و ناتوانی کشانده بودند»! (وَ اذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ).

«آن چنان که می‌ترسیدید مشرکان و مخالفان شما را بسرعت بربایند» (تَخافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ).

این تعبیر، نهایت ضعف و کمی نفرات مسلمانان را در مکّه قبل از هجرت در برابر مشرکان نیرومند و یا بعد از هجرت در مقابل قدرتهای بزرگ آن روز همانند ایران و روم آشکار می‌سازد.

«ولی خداوند شما را پناه داد» (فَآواکُمْ).

«و با یاری خود شما را تقویت کرد» (وَ أَیَّدَکُمْ بِنَصْرِهِ).

«و از روزیهای پاکیزه شما را بهره‌مند ساخت» (وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ).

«شاید شکر نعمت او را به جا آرید» (لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).

نکات آیه

۱- مسلمانان تا قبل از هجرت به مدینه مواجه با کمى نیرو و نفرات، ناتوان و در سلطه دشمنان بودند. (و اذکروا إذ أنتم قلیل مستضعفون فى الأرض) مفرد آوردن کلمه «قلیل»، به جاى قلیلون، تأکیدى است بر کمى افراد و نیروهاى اهل ایمان. قابل ذکر است که مفسران، آیه مورد بحث را درباره مقایسه موقعیت و وضعیت مسلمانان در مکه و مهاجرت آنان به مدینه دانسته اند.

۲- مسلمانان تا پیش از هجرت به مدینه، همواره هراسان از گرفتار آمدن به چنگ دشمنان و نابود شدن به دست آنان (تخافون أن یتخطفکم الناس) «تخطف» به معناى گرفتن با سرعت است و در آیه مى تواند کنایه از غلبه و نابودى باشد. فعل مضارع «تخافون» حکایت از استمرار این وضعیت دارد.

۳- کفار قریش برخوردار از روحیه زورمدارى و سلطه جویى (أنتم قلیل مستضعفون ... تخافون أن یتخطفکم الناس) چون آیه ناظر به حالات مسلمانان تا پیش از هجرت است، مصداق مورد نظر از «الناس»، مشرکان مکه و کفار قریش است.

۴- یادآورى دوران سختى، داراى نقش سازنده در تربیت انسان (و اذکروا إذ أنتم)

۵- خداوند، مسلمانان صدر اسلام را پس از هجرت، در مدینه مأوى داد و از سلطه مشرکان خارج کرد. (فأویکم و أیدکم بنصره)

۶- خداوند، مسلمانان صدر اسلام را در مدینه با امدادهاى خویش توانا و قدرتمند ساخت. (تخافون أن یتخطفکم الناس فأویکم و أیدکم بنصره) «تأیید» به معناى تقویت کردن و قدرتمند ساختن است.

۷- خداوند، مسلمانان صدر اسلام را پس از هجرت، از روزیهاى پاک و پاکیزه بهره مند ساخت. (فاویکم ... و رزقکم من الطیبت)

۸- غنایم جنگ بدر، از روزیهاى پاکیزه که خداوند مسلمانان صدر اسلام را از آن بهره مند ساخت.* (و رزقکم من الطیبت) از مصادیق مورد نظر براى «الطیبت»، به دلیل وقوع آیه مورد بحث پس از بیان جنگ بدر، غنایم جنگى است.

۹- غنایم به دست آمده در جهادهاى اسلامى، از روزیهاى پاکیزه خداوند براى مسلمانان* (و رزقکم من الطیبت)

۱۰- امدادهاى ویژه الهى، منشأ پیروزى مسلمانان در جنگ بدر* (و أیدکم بنصره)

۱۱- جواز بهرهورى مؤمنان از هر روزى طیب و پاکیزه (و رزقکم من الطیبت)

۱۲- برخوردارى جامعه از امنیت اجتماعى و توان دفاعى و امکانات اقتصادى، از نعمتهاى مهم الهى (فاویکم و أیدکم بنصره و رزقکم من الطیبت)

۱۳- توجه به بحرانهاى گذشته و برطرف شدن آن، در پرتو امدادهاى الهى، زمینه ساز گرایش به شکرگزارى خداوند در برابر نعمتهاى او (و اذکروا إذ أنتم قلیل ... فاویکم ... لعلکم تشکرون) «لعل» متعلق به «اذکروا» است و بیانگر هدف از ضرورت به یاد داشتن مطالبى است که در آیه مطرح شد. از جمله مقایسه دو حالت قبل از هجرت و بعد از آن.

۱۴- شکرگزارى انسان به درگاه خدا، ارزشى والا در بینش الهى (و اذکروا إذ أنتم قلیل ... فاویکم ... لعلکم تشکرون)

۱۵- ضرورت شکرگزارى به درگاه خداوند به سبب نعمتها، امدادها و روزیهاى پاکیزه او (فاویکم و أیدکم بنصره و رزقکم من الطیبت لعلکم تشکرون)

۱۶- تحولات تاریخى در اختیار خداوند و به دست اوست. (فاویکم و أیدکم بنصره و رزقکم من الطیبت)

روایات و احادیث

۱۷- عن امیرالمؤمنین(ع) حدیث طویل و فیه: فاما الآیات التى فى قریش فهى قوله تعالى: «و اذکروا إذ أنتم قلیل مستضعفون فى الأرض تخافون ... ».[۲] از امیرالمؤمنین (ع) ضمن حدیثى طولانى نقل شده است: از آیاتى که درباره قریش نازل شده آیه شریفه «و اذکروا إذ أنتم قلیل مستضعفون فى الأرض ... » است. ۱۸ ع--ن رسول اللّه(ص) فى قوله: « ... تخافون أن یتخطفکم الناس» قیل یا رسول اللّه(ص) و مَن الناس؟ قال: اهل فارس.[۳] از رسول خدا(ص) سؤال شد: مراد از «ناس» در آیه « ... تخافون أن یتخطفکم الناس» چه کسانى هستند؟ حضرت فرمود: اهل فارس (ایرانیان).

موضوعات مرتبط

  • آمادگى نظامى: اهمیت آمادگى نظامى ۱۲
  • ارزشها:۱۴
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲، ۷، ۱۰
  • امکانات اقتصادى: اهمیت امکانات اقتصادى ۱۲
  • امنیت اجتماعى: اهمیت امنیت اجتماعى ۱۲
  • تاریخ: آثار علم به تاریخ ۱۳ ; محرک تاریخ ۱۶ ; منشأ تحولات تاریخ ۱۶
  • تربیت: عوامل مؤثر در تربیت ۴
  • حوادث: آثار علم به حوادث ۱۳
  • خدا: افعال خدا ۱۶ ; امداد خدا ۶، ۱۰، ۱۳، ۱۵ ; روزى خدا ۷، ۸، ۹ ; نعمتهاى خدا ۱۲
  • خوردنیها: احکام خوردنیها ۱۱
  • دشمنان: سلطه دشمنان ۱
  • ذکر: آثار ذکر سختى ۴
  • روزى: استفاده از روزى ۱۱ ; روزى طیب ۷، ۸، ۹، ۱۱، ۱۵
  • شکر: ارزش شکر ۱۴ ; زمینه شکر نعمت ۱۳ ; شکر نعمت ۱۵ ; موجبات شکر ۱۵
  • ظالمان:۳
  • غزوه بدر: عوامل پیروزى در غزوه بدر ۱۰ ; غنایم غزوه بدر ۸ ; قصّه غزوه بدر ۱۰
  • غنایم: جنگ ۹ ; قصه غنایم ۱۰
  • قدرت دفاعى: اهمیت قدرت دفاعى ۱۲
  • قریش: سلطه‌جویى قریش ۳ ; ظلم کافران قریش ۳
  • مسلمانان: امداد به مسلمانان ۶ ; پناه دادن به مسلمانان ۵ ; ترس در مسلمانان ۲ ; ضعف در مسلمانان ۱ ; قدرت مسلمانان صدر اسلام ۶ ; مسلمانان پس از هجرت ۷ ; مسلمانان در مدینه ۵، ۶ ; مسلمانان صدر اسلام ۱، ۲، ۵، ۷، ۸ ; مسلمانان قبل از هجرت ۱، ۲ ; نعمتهاى مسلمانان ۷، ۸، ۹
  • مشرکان: سلطه مشرکان ۵

منابع

  1. البرهان فی تفسیرالقرآن و تفسیر على بن ابراهیم.
  2. نورالثقلین، ج ۲، ۱۴۳، ح ۶۴.
  3. الدرالمنثور، ج ۴، ص ۴۷.