ریشه لوم: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
جز (Move page script صفحهٔ ریشه لوم‌ را به ریشه لوم منتقل کرد)
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
سرزنش.آن نوعا در مقابل چيزى است كه به ملامت كننده ناگوار و به ملامت شده نامناسب باشد.[ابراهيم:22] مرا ملامت نكنيد خود را ملامت كنيد. تلاوم: ملامت كردن يكديگر است [قلم:30]. بعضى به بعضى روكردندو همديگر را سرزنش مى‏نموده‏اند. لَوْمَة: به معنى ملامت است [مائده:54]. در راه خدا جهاد مى‏كنند و از ملامت سرزنش كننده‏اى نمى‏ترسند. ملوم اسم مفعول است [اسراء:39]. مُليم: به ضم ميم اسم فاعل است به معنى ملامت كننده [صافات:142]. ماهى او را بلعيد حال آنكه خودش را ملامت مى‏كرد كه چرا از ميان قوم خويش خارج شدم و يا قوم خويش را ملامت مى‏كرد كه او را به تنگ آورده سبب خروج وى گشتند طبرسى آن را مستحق لوم معنى كرده و گويد: مليم آن است كار را ملامت آور كند ولى ظاهرا اين درست نيست زيرا اسم مفعول آن ملام است پس مليم به معنى ملامت كننده است. [ذاريات:40]. فرعون و لشكريانش را گرفته و به دريا انداختيم حال آنكه خويشتن را ملامت مى‏كرد كه چرا از حق منصرف گشته است. مجمع اين رامثل سابق گفته است.
سرزنش.آن نوعا در مقابل چيزى است كه به ملامت كننده ناگوار و به ملامت شده نامناسب باشد.[ابراهيم:22] مرا ملامت نكنيد خود را ملامت كنيد. تلاوم: ملامت كردن يكديگر است [قلم:30]. بعضى به بعضى روكردندو همديگر را سرزنش مى‏نموده‏اند. لَوْمَة: به معنى ملامت است [مائده:54]. در راه خدا جهاد مى‏كنند و از ملامت سرزنش كننده‏اى نمى‏ترسند. ملوم اسم مفعول است [اسراء:39]. مُليم: به ضم ميم اسم فاعل است به معنى ملامت كننده [صافات:142]. ماهى او را بلعيد حال آنكه خودش را ملامت مى‏كرد كه چرا از ميان قوم خويش خارج شدم و يا قوم خويش را ملامت مى‏كرد كه او را به تنگ آورده سبب خروج وى گشتند طبرسى آن را مستحق لوم معنى كرده و گويد: مليم آن است كار را ملامت آور كند ولى ظاهرا اين درست نيست زيرا اسم مفعول آن ملام است پس مليم به معنى ملامت كننده است. [ذاريات:40]. فرعون و لشكريانش را گرفته و به دريا انداختيم حال آنكه خويشتن را ملامت مى‏كرد كه چرا از حق منصرف گشته است. مجمع اين رامثل سابق گفته است.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ف:100, هم:44, لا:35, فى:34, انن:33, ى:33, لوم:30, ه:30, من:30, ب:30, کم:30, ما:28, ذلک:28, اله:28, ن:26, وله:26, الله:24, نفس:24, ا:22, هو:21, غير:21, بسط:21, ذکر:21, خوف:21, ل:21, بغى:20, قول:20, بعض:19, فضل:19, ان:19, کون:19, ورى:19, على:19, نا:18, ربب:18, ملک:17, يمن:16, اول:16, قسم:16, حسر:15, لو:15, ک:15, دحر:15, جهنم:15, انا:15, يا:15, الذى:15, حسب:15, عاد:15, قعد:15, اذ:15, صفو:15, انس:15, حوت:15, انت:15, يمم:15, اتى:14, ذلکن:14, لولا:14, ويل:14, رسل:14, سبل:14, لقى:14, لقم:13, لن:13, کرم:13, کلل:13, نفع:13, قوم:13, امن:13, جمع:13, قبل:13, يوم:13, رزق:13, قد:13, عن:13, اخر:13, صرخ:13, ها:13, نبذ:13, دحض:13, جوب:13, لئک:12, عظم:12, ظلم:12, روح:12, الک:11, عقم:11, جهد:11, طغو:11, رود:11, ولى:11, جند:11, او:11, دعو:11, کفر:10, عنق:10, انتم:10, شىء:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۴۳

تکرار در قرآن: ۱۴(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

سرزنش.آن نوعا در مقابل چيزى است كه به ملامت كننده ناگوار و به ملامت شده نامناسب باشد.[ابراهيم:22] مرا ملامت نكنيد خود را ملامت كنيد. تلاوم: ملامت كردن يكديگر است [قلم:30]. بعضى به بعضى روكردندو همديگر را سرزنش مى‏نموده‏اند. لَوْمَة: به معنى ملامت است [مائده:54]. در راه خدا جهاد مى‏كنند و از ملامت سرزنش كننده‏اى نمى‏ترسند. ملوم اسم مفعول است [اسراء:39]. مُليم: به ضم ميم اسم فاعل است به معنى ملامت كننده [صافات:142]. ماهى او را بلعيد حال آنكه خودش را ملامت مى‏كرد كه چرا از ميان قوم خويش خارج شدم و يا قوم خويش را ملامت مى‏كرد كه او را به تنگ آورده سبب خروج وى گشتند طبرسى آن را مستحق لوم معنى كرده و گويد: مليم آن است كار را ملامت آور كند ولى ظاهرا اين درست نيست زيرا اسم مفعول آن ملام است پس مليم به معنى ملامت كننده است. [ذاريات:40]. فرعون و لشكريانش را گرفته و به دريا انداختيم حال آنكه خويشتن را ملامت مى‏كرد كه چرا از حق منصرف گشته است. مجمع اين رامثل سابق گفته است.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
لَوْمَةَ ۱
لاَئِمٍ‌ ۱
لُمْتُنَّنِي‌ ۱
تَلُومُونِي‌ ۱
لُومُوا ۱
مَلُوماً ۲
مَلُومِينَ‌ ۲
مُلِيمٌ‌ ۲
بِمَلُومٍ‌ ۱
يَتَلاَوَمُونَ‌ ۱
اللَّوَّامَةِ ۱

ریشه‌های مرتبط