هود ١٧: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۳۸
ترجمه
هود ١٦ | آیه ١٧ | هود ١٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بَیِّنَةٍ»: دلیل و برهان روشن. بیانگر حق و باطل و جداسازنده آن دو از یکدیگر. در اینجا مراد فطرت خداجو و عقل سلیم است. «یَتْلُوهُ»: به دنبال آن میآید. «شَاهِدٌ»: گواه. مراد قرآن است. «مِنْهُ»: مرجع ضمیر (هُ) واژه (رَبّ) است. «مِن قَبْلِهِ»: پیش از قرآن. مرجع (هِ) واژه (شاهِدٌ) است. «إِمَاماً»: مقتدی. راهنما. حال (کِتابُ) است. «اُوْلئِکَ»: آنان. مراد افراد برحق و با ایمان است. مفرد آمدن (مَنْ) در آغاز آیه، و جمع آمدن (أولئِکَ) در وسط آن، با توجّه به لفظ و معنی موصول است. «بِهِ»: به قرآن. «الأحْزَابِ»: جمع حِزْب، گروهها و دستهها. در اینجا مراد همه طوائف و قبائل و کسانی است که کفر و ضلال آنان را به هم مربوط میسازد و در یک صف قرار میدهد. «مَوْعِد»: وعدهگاه. مراد جایگاه و قرارگاه است. «مِرْیَةٍ»: شکّ و تردید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْکِتَابَ... (۶) وَ هٰذَا کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ... (۵) وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِي... (۱) وَ مَا أَکْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ... (۴) فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّينِ حَنِيفاً... (۲) وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ... (۲) وَ إِنَ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ... (۱)
قُلْ أَيُ شَيْءٍ أَکْبَرُ شَهَادَةً... (۶) قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي... (۴) قُلْ أَيُ شَيْءٍ أَکْبَرُ شَهَادَةً... (۲) قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي... (۴) مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ... (۰) اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ... (۷) وَ لَوْ شِئْنَا لَبَعَثْنَا فِي کُلِ... (۰) وَ مَا کَانَ رَبُّکَ مُهْلِکَ... (۵) لِيُنْذِرَ مَنْ کَانَ حَيّاً وَ... (۳) إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعَالَمِينَ (۰) لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا... (۴) هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي... (۶) الم (۰) ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ... (۱) الم (۰) تَنْزِيلُ الْکِتَابِ لاَ رَيْبَ... (۳) وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَکَ الْأَقْرَبِينَ (۰)
تفسیر
- آيات ۲۴ - ۱۷، سوره هود
- معناى ((بينه )) و موارد اطلاق و استعمال آن
- بينه در آيه : ((افمن كان على بينه من ربه ...)) به معناى بصيرت الهى است و جملهمذكور منطبق بر رسول خدا (ص ) است
- معناى شاهد در: ((و يتلوه شاهد منه )) و اثر شهادت در اعتماد به مورد شهادت و ايمان بهآن
- اشاره به انطباق ((شاهد منه )) در آيه شريفه با امير المؤ منين (ع ) و وجوه ديگرى كهمفسرين درباره مراد از شاهد گفته اند
- قرآن چيز نوظهورى نيست و پيش از آن ، كتاب موسى (ع )نازل شده ، كتابى كه امام و رحمت بود
- خطاب به مشركين : اين شما هستيد كه به خدا افتراء مى بنديد
- توضيح : مراد از اينكه در قيامت مشركين بر پروردگارشان عرضه مى شوند
- تمامى منحرفين از راه حق ، ستمكار و مفترى بر خدايند
- مشركين و كفار با كفر خود و جز خدا را ولى گرفتن ، از قدرت و سلطه خداى تعالى وولايت او خارج نگشته اند و عذابشان دو برابر مى شود
- توضيحى درباره اينكه كفار آيات خدا را نمى بينند و انذارها و تبشيرها را نمى شنوند
- وجوه ديگرى كه مفسرين در معناى جمله : ((و ما كانوا يستطيعون السمع و ما كانوايبصرون )) گفته اند
- معناى خسران نفس و ضلال گم شدن متريات و مراد از اينكه كفار در آخرت ((اخسرون ))هستند
- معناى ((اجابت ))و مراد از اخبات مؤ منينى بسوى خدا
- وصف (واجتنبوا ربهم ) به طايفه خاصى از مؤ منين اشاره دارد.
- بحث روايتى
- روايات متعددى درباره انطباق جمله : ((افمن كان على بينه من ربه و يتلوه شاهد منه ))بر رسول خدا (ص ) و امير المؤ منين (عليه السلام )
- رد سخن مغرضانه صاحب المنار
- روايتى درباره معناى : ((واخبتوا الى ربهم )) ۲۹۲
نکات آیه
۱- گروهى از انسانها ، برخوردار از بصیرت الهى و دلیلى روشن بر حقانیت قرآن و الهى بودن آن (أفمن کان على بیّنة من ربه) «بینة» به معناى دلیل روشن است و متعلق آن - به دلیل آیات قبل و نیز جمله هاى بعد نظیر «إنه الحق من ربک» - حقانیت و الهى بودن قرآن است. «مَن» در «أفمن کان» مبتدا و خبر آن شبه جمله اى همانند «کمن لیس کذلک» است. بنابراین «أفمن کان ...»; یعنى، پس آیا کسى که از بصیرتى الهى برخوردار است و دلیل روشنى بر حقانیت قرآن دارد، مانند کسى است که چنین نیست؟
۲- قرآن ، خود دلیل و شاهدى بر راستى و درستى خویش است. (و یتلوه شاهد منه) در اینکه مقصود از «شاهد» چیست، چند نظر ابراز شده است. عبارت «و من قبله کتاب موسى» مى تواند این نظر را تأیید کند که: مراد از آن خود قرآن مى باشد. مورد شهادت به دلیل «إنه الحق من ربک» حقانیت و الهى بودن قرآن است و «تُلُوّ» (مصدر یتلو) به معناى در پى آمدن است و در پى آمدن شاهد، کنایه از تأیید کردن و پشتیبانى نمودن مى باشد. ضمیر در «یتلوه» به «مَن» و ضمیر «منه» به «رب» برمى گردد. بنابراین جمله «أفمن ... یتلوه شاهد منه»; یعنى، آیا کسى که علاوه بر «بیّنه» از پشتیبانى شهادت قرآن برخوردار است، مانند کسى است که اینگونه نیست؟
۳- بهره مندان از بصیرت الهى ، دلالت و گواهى قرآن را بر حقانیت قرآن ، درمى یابند و بدان واقف مى شوند. (أفمن کان على بیّنة من ربه و یتلوه شاهد منه) روشن است که مساوى نبودن زمینه داران ایمان با فاقدان آن ، در ارتباط با شهادت قرآن (أفمن ... یتلوه شاهد منه [کمن لیس کذلک]) مجرد وجود قرآن به عنوان شاهد نیست; بلکه درک و عدم درک آنان از گواهى قرآن ، موجب تمایز آن دو گروه است.
۴- بصیرت و روشن ضمیرى انسان ، پرتوى از ربوبیت خداوند است. (أفمن کان على بیّنة من ربه)
۵- تورات ، دلیلى بر حقانیت قرآن (و یتلوه ... من قبله کتب موسى) «کتاب» عطف بر «شاهد» است و ضمیر در «قبله» به شاهد برمى گردد.
۶- تورات ، حاوى بشارت به نزول قرآن (و من قبله کتب موسى)
۷- برخورداران از بصیرت الهى ، دلالت تورات بر حقانیت قرآن را ، به خوبى درمى یابند. (أفمن کان على بیّنة من ربه...ومن قبله کتب موسى)
۸- تورات ، کتابى نازل شده بر موسى(ع) (و من قبله کتب موسى)
۹- تورات ، پیشوا و راهنماى مردم و مایه رحمت بر ایشان (و من قبله کتب موسى إمامًا و رحمة)
۱۰- انسانها ، باید کتابهاى آسمانى را پیشوا و مقتداى خویش قرار دهند. (و من قبله کتب موسى إمامًا و رحمة)
۱۱- پیامبر(ص) داراى بصیرتى الهى بر حقانیت قرآن و برخوردار از شاهدى ربانى بر الهى بودن آن و آگاه به حقایق تورات (أفمن کان على بیّنة من ربه ... و من قبله کتب موسى) برخى از مفسران برآنند که مصداق بارز و مورد نظر براى «من کان على بیّنة» پیامبر(ص) است. این گروه جمله «فلاتک ...» را مؤید این نظر شمرده اند.
۱۲- آنان که از بصیرت الهى برخوردارند ، به قرآن ایمان مى آورند. (أفمن کان على بیّنة ... أُولئک یؤمنون به) مراد از ضمیر در «به» به دلیل آیات گذشته (أم یقولون افتراه ...) و نیز بخشهاى بعدى آیه ، قرآن است.
۱۳- کافران به قرآن از هرگروه و طایفه (مشرکان ، یهودیان ، نصارا و ...) به آتش دوزخ گرفتار خواهند شد. (و من یکفر به من الأحزاب فالنار موعده) «ال» در «الأحزاب» مى تواند عهدیه باشد که در این صورت اشاره به مشرکان ، یهود و نصاراست و مى تواند «ال» در آن براى استغراق باشد که در این صورت ، مصداقهاى بارز و موردنظر آن ، گروههاى نامبرده اند.
۱۴- همه انسانها از هر گروه و طایفه (مشرکان ، یهود ، نصارا و ...) وظیفه دار ایمان به قرآن (و من یکفر به من الأحزاب فالنار موعده)
۱۵- لزوم زدودن شک و شبهه از خویشتن در باره راستى و درستى قرآن (فلاتک فى مریة منه) مراد از ضمیر در «منه» قرآن است و مخاطب جمله «فلاتک ...» تک تک انسانهاست.
۱۶- شک و شبهه در راستى و درستى قرآن ، مایه گرفتار شدن به آتش دوزخ است. (فالنار موعده فلاتک فى مریة منه)
۱۷- درخواست بصیرت از خداوند، توجه به قرآن و حقایق مطرح شده در آن و مطالعه تورات ، راههاى زدودن شک و شبهه درباره حقانیت قرآن است. (أفمن کان على بیّنة ... فلاتک فى مریة منه) روشن است که شک و شبهه، همانند علم و یقین که از امور قلبى است، با امر و نهى قابل ایجاد و رفع نیست. بنابراین جمله «فلاتک فى مریة منه» (در حقانیت قرآن شک نداشته باش) ارشاد به فراهم آوردن زمینه هایى است که مایه برطرف شدن شک مى شود و آنها همان حقایقى است که در صدر آیه، بیان شده است.
۱۸- قرآن ، کتابى سراسر حق و پیراسته از هرگونه باطل (إنه الحق) «ال» در «الحق» به اصطلاح براى استغراق صفات است و دلالت بر کمال دارد.
۱۹- الهى بودن قرآن و پیراستگى آن از هرگونه باطل ، دلیل ناروا بودن شک و شبهه در راستى و درستى آن (فلاتک فى مریة منه إنه الحق من ربک) جمله «إنه الحق من ربک» به منزله دلیل براى «فلاتک ...» مى باشد.
۲۰- قرآن ، کتابى از ناحیه خداوند و پرتوى از ربوبیت اوست. (إنه الحق من ربک)
۲۱- بیشتر مردم به قرآن ایمان نمى آورند. (و لکنّ أکثر الناس لایؤمنون) برداشت فوق ، مبنى بر این است که «ال» در «الناس» براى استغراق باشد.
۲۲- بیشتر مردم از بصیرتى که آنان را به حقانیت قرآن رهنمون شود، محرومند. (أفمن کان على بیّنة من ربه ... و لکنّ أکثر الناس لایؤمنون)
۲۳- اکثر مردم عصر بعثت ، از ایمان آوردن به قرآن امتناع مىورزیدند. (و لکنّ أکثر الناس لایؤمنون) برداشت فوق ، براین اساس است که «ال» در «الناس» عهد حضورى و اشاره به مردمى باشد که در زمان نزول آیات سوره هود ، زندگى مى کردند.
روایات و احادیث
۲۴- «سئل أبوالحسن الرضا(ع) عن قول الله عزوجل: «أفمن کان على بیّنة من ربه و یتلوه شاهد منه» فقال: أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه الشاهد على رسول الله(ص)، و رسول الله(ص) على بیّنة من ربه;[۱] از امام رضا(ع) از قول خداى عزوجل «أفمن کان على بیّنة من ربه و یتلوه شاهد منه» سؤال شد، فرمود: أمیرالمؤمنین - که درود خدا بر او باد - شاهد بر رسول خداست و رسول الله(ص) بر حجتى روشن از جانب پروردگار خویش است».
۲۵- «عن الحسین بن على(ع) فى قوله: «و یتلوه شاهد منه» قال: الشاهد هو محمد(ص);[۲] از امام حسین(ع) روایت شده است که درباره «و یتلوه شاهد منه» فرمود: شاهد محمد(ص) است».
۲۶- «عن أمیرالمؤمنین(ع) فى قوله تعالى: «و من یکفر به من الأحزاب فالنار موعده» یعنى الجحود به والعصیان له;[۳] از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که مقصود از کفر در آیه شریفه ، انکار و نافرمانى است».
موضوعات مرتبط
- اکثریت: جهل اکثریت ۲۲; کفر اکثریت ۲۱; کفر اکثریت مردم صدراسلام ۲۳
- امام على(ع): مقامات امام على(ع) ۲۴
- انسان: تکالیف انسان ۱۴; مسؤولیت انسان ها ۱۰
- ایمان: ایمان به حقانیت قرآن۱۵; ایمان به قرآن ۱۴; عوامل ایمان به قرآن ۱۷
- بشارت: بشارت نزول قرآن ۶
- بصیرت: آثار بصیرت ۱۲; ادراک اهل بصیرت ۷; اهل بصیرت ۱۱; اهل بصیرت و تورات ۷; اهل بصیرت و قرآن ۱، ۳، ۱۲; اهمیت درخواست بصیرت ۱۷; ایمان اهل بصیرت ۱۲; کثرت محرومان از بصیرت ۲۲; منشأ بصیرت ۴
- تورات: آثار مطالعه تورات ۱۷; بشارتهاى تورات ۶; تورات و قرآن ۵، ۶; رحمت بودن تورات ۹; رهبرى تورات ۹; فهم گواهى تورات ۷; گواهى تورات ۵; نزول تورات ۸; ویژگیهاى تورات ۸، ۹; هدایتگرى تورات ۹
- جهنم: موجبات جهنم ۱۶
- جهنمیان: ۱۳
- خدا: نشانه هاى ربوبیت خدا ۴، ۲۰
- دعا: آثار دعا ۱۷
- ذکر: آثار ذکر قرآن ۱۷; اهمیت ذکر قرآن ۱۷
- رحمت: موجبات رحمت ۹
- قرآن: آثار حقانیت قرآن ۱۹; آثار وحیانیت قرآن ۱۹; اهمیت قرآن ۱۴، ۱۶; تنزیه قرآن;۱۸ حقانیت قرآن ۱۸; دلایل بطلان شک در قرآن ۱۹; رفع شبهه از حقانیت قرآن ۱۵، ۱۷; شناخت حقانیت قرآن ۲۲; کافران به قرآن ۱۳، ۲۳; کیفر شک در قرآن ۱۶; گواهان حقانیت قرآن ۲، ۵، ۱۱; گواهى بر حقانیت قرآن ۷; گواهى قرآن ۲، ۳; مؤمنان به قرآن ۱۲; منشأ قرآن ۲۰; نقش قرآن ۲، ۳; وحیانیت قرآن ۲۰; ویژگیهاى قرآن ۱۸
- کافران: کافران در جهنم ۱۳
- کتب آسمانى: ۸ اهمیت کتب آسمانى ۱۰; رهبرى کتب آسمانى ۱۰
- کفر: کفر به قرآن ۲۱; کیفر کفر به قرآن ۱۳; مراد از کفر به قرآن ۲۶
- محمد(ص): بصیرت محمد(ص) ۱۱; فضایل محمد(ص) ۱۱; گواهان حقانیت محمد(ص) ۲۴; گواهى محمد(ص) ۱۱، ۲۵; محمد(ص) و تورات ۱۱; محمد(ص) و حقانیت قرآن ۱۱
- مردم: مردم و قرآن ۲۱، ۲۲
- مسیحیان: تکالیف مسیحیان ۱۴; مسیحیان در جهنم ۱۳
- مشرکان: تکالیف مشرکان ۱۴; مشرکان در جهنم ۱۳
- موسى(ع): کتاب موسى(ع) ۸
- یهود: تکالیف یهود ۱۴; یهود در جهنم ۱۳