روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۳۰۲۵
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، أَبْوَابُ الصَّلَاةِ وَ حُدُودِهَا-بَابُ صَلَاةِ الْعِيدَيْن
و خطب امير المومنين ع يوم الفطر فقال :
من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۳۰۲۴ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۳۰۲۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۲ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۲۳
امير المؤمنين عليه السّلام در روز عيد فطر بخطبه برخاست و چنين فرمود: سپاس و ستايش خدائى را كه آسمانها و زمين را آفريد، و تاريكيها و نور را برقرار ساخت، و با اين همه آنان كه كافر شدهاند از پروردگارشان روى برمىتابند، و به او شرك مىورزند، و ما چيزى را شريك و انباز خدا نگيريم، ياورى و مولائى بجاى او نگزينيم. و حمد و سپاس كه هر آنچه در آسمانها و زمين است از آن اوست. و سپاس و ستايش او راست در [دنيا و] آخرت، و او حكيم و خبير است. و هر آنچه را كه در زمين جاى گرفته، و آنچه را كه از زمين بيرون مىآيد، و آنچه را از آسمان فرو ميريزد، و نيز آنچه را كه در فضاى آسمان بالا ميرود، او ميداند، و او مهربان و آمرزشگر است. اين چنين است خداوند كه هيچ معبود حقّى جز او نيست، و فرجام كار بسوى اوست. و سپاس و ستايش مخصوص خدائى است كه آسمان را از اينكه بدون خواست او از هم بگسلد و پراكنده شود، و نيز از فرو افتادن آن بر زمين نگه ميدارد (و يا مقدّرات آسمانى و ديگر نزولات سماوى بدون اذن او فرو نمىآيد) همانا كه خداوند نسبت به مردم البته صاحب رأفت و رحمت است. بار خدايا با رحمت بيكرانت ما را مورد مرحمت خويش قرار ده، و (سايه) آمرزشت را بر ما بگستران زيرا كه آن خداوند بلند مرتبه و بزرگ توئى. و سپاس و ستايش زيبنده آن خدائى است كه از رحمتش هيچ نوميدى، و از نعمتش بىنصيبى، و از عدل و نصرتش بىبهرهاى، و از عبادتش خويشتندار كبرورزى نيست. خداوندى كه با كلمهاش آسمانهاى هفتگانه برپا شده، و زمين چون بستر آرامشى استقرار يافته، و كوههاى راسخ استوار گشته، و بادهاى باروركننده وزيدن گرفته، و ابرها در فضاى آسمان روان گشته، و درياها بر حدود خود پابرجا مانده، و او معبود آنها، و قاهر و غالب بر آنها است، كه مدّعيان عزّت در پيشگاه او بزانوى تذلّل درمىآيند، و متكبّران در برابرش حقير و ناچيز مينمايند، و عوالم هستى خواه و ناخواه فرمانش را گردن مىنهند. او را چنان مىستائيم كه او خود، خويشتن را بدان گونه ستوده است. و همانسان كه شايسته آن است، و از او يارى و آمرزش و هدايت مىطلبيم، و شهادت ميدهيم كه هيچ معبود حقّى جز خداوند يكتاى بىانباز نيست. او آنچه را كه دلها در خود پنهان ميدارند، و درياها در اعماق خود مستور مىسازند، ميداند، و هيچ پرده ظلمتى در برابرش حاجب نمىشود، و هيچ نهانى از او پوشيده نمىماند، و هيچ برگى از درختى فرو نمىافتد، و دانهاى در تاريكيها (ى خاك) وجود ندارد، مگر اينكه او نسبت بهمه آنها آگاهى دارد. معبود حقّى جز او نيست، و هيچ تر و خشكى وجود ندارد، مگر اينكه در كتاب مبين علم او بر نوشته و مضبوط است. و او ميداند كه عملكنندگان، چه كارى انجام خواهند داد، و در چه مسيرى گام مىسپارند، و بكدام فرجام بازخواهند گشت. و ما از خدا مىطلبم كه براه راستمان هدايت فرمايد، و شهادت ميدهيم كه محمّد (صلّى اللَّه عليه و آله) بنده او و پيامبر او، و فرستاده اوست بسوى خلقش، و امين اوست بر وحيش، و نيز اينكه او رسالتهاى پروردگارش را تبليغ كرد، و در راه خداوند با آنان كه از راه او منحرف شدهاند، و ديگرى را با او برابر گرفتهاند، جهاد كرد. و خداوند را عبادت كرد تا آنگاه كه لحظه يقين و پيوستنش بجوار رحمت ربّ العالمين فرا رسيد. درود خدا بر او و خاندانش باد. اى بندگان خدا شما را به پرواى خداوندى سفارش مىكنم، كه نعمتى از جانب او زوال نمىپذيرد، و رحمتى از سوى او منقطع نميشود، و بندگان از او بىنياز نميگردند، و اعمال عاملان براى پرداخت بهاى نعمتهايش كفايت نميكند، خدائى كه مردم را به پرهيزكارى ترغيب فرموده، و به زهد در دنيا فرا خوانده، و از ارتكاب معاصى برحذر داشته، و همو كه ببقاء، عزّت يافته، و خلق خود را بوسيله مرگ و هلاك زبون ساخته است، و مرگ سرانجام دنياى آفريدگان، و راه جهان و جهانيان، و نقش پيشانى بازماندگان است. گريز فراريان از مرگ آن را از دستيابى به ايشان ناتوان و درمانده نمىسازد. و بهنگام فرا رسيدنش هوىپرستان را به بند اسارت ميكشد، و هر گونه لذّتى را نابود ميكند، و هر نعمتى را بزوال مىسپارد، و رشته هر بهجت و شادمانى را ميگسلد. با اينكه اين دنيا سرائى است كه خدا فنا را برايش رقم زده، و كوچ كردن از آن را براى اهل آن مقرّر فرموده است. ولى بيشتر مردم سوداى بقاى آن را در سر مىپرورند، و بناء (ساختمانها) را محكم مىسازند، و دنيا در كام اهلش شيرين و در چشمشان زيبا و خرم مىنمايد، و آن براى خواستارش آماده است. و محبتش با دل تماشاگر درآميخته است. و ثروتمند كوتهنظر بدان بخل مىورزد. و شخص خداترس و دل نگران زيستن در اين سرا را خوش نميدارد. پس شما- كه خدايتان رحمت كند- با بهترين ره توشهاى كه در اختيار داريد از اين سراى كوچ كنيد، و از دنيا بيش از اندكى براى رفع نياز طلب مكنيد، و از نعمتهاى آن چيزى بيش از كفاف مخواهيد، و به اندكى از آن راضى شويد، و بكامرانى كامرانان از نعمتهاى اين جهان چشم مدوزيد، و كار جهان گذران را آسان گيريد، و بدان دل مبنديد، و در اين جهان با شدّت و دقّت مواظب خود باشيد، تا بدام هلاك آن گرفتار نشويد. و زنهار كه از كامرانى و سرگرمى و مطايبات احتراز كنيد، كه آن موجب غفلت و غرور است. آرى دنيا ناآشنا شده، و چهرهاى زشت بخود گرفته و روى برتافته، و سپرى گشته و اعلام وداع نموده، و هشيار باشيد كه آخرت زين بر مركب نهاده، و بدينسو روى آورده، و مشرف شده، و اعلام ورود ناگهانى كرده است. بهوش باشيد كه امروز وقت آماده شدن، و فردا روز مسابقه است. آگاه باشيد كه جائزه اين مسابقه بهشت است، و پايان تلاش و كوشش تبهكاران آتش دوزخست. پس آيا تائبى نيست كه پيش از فرا رسيدن روز مرگش از گناه خود توبه كند؟ آيا عاملى نيست كه پيش از رسيدن روز سختى و نيازمندى و فقرش عملى براى خود انجام دهد؟ خداوند ما و شما را از كسانى قرار دهد كه از حسابخواهى او بيم دارند، و بثوابش اميدوارند. بدانيد امروز روزيست كه خدا آن را براى شما عيد قرار داده و شما را اهل آن ساخته است، پس خدا را ياد كنيد، تا شما را ياد كند، و او را بخوانيد تا شما را اجابت فرمايد، و زكات فطره خود را بپردازيد، زيرا كه آن سنّت پيامبرتان، و فريضه واجبى از جانب پروردگارتانست، پس همى بايد تا هر يك از شما آن را از جانب خود و از جانب همگى عائلهاش: مردان و زنان ايشان، و خرد و كلانشان، و آزاد برده ايشان، بابت هر كدام از ايشان صاعى از گندم، يا صاعى از خرما، يا صاعى از جو بپردازد؛ و خدا را در مورد آنچه بر شما واجب ساخته، و به انجام آن فرمان داده، همچون اقامه نماز، و پرداختن زكات، و حجّ خانه خدا، و روزه ماه رمضان، و امر بمعروف، و نهى از منكر، و احسان نسبت بزنانتان، و بردگانتان اطاعت كنيد، و در مورد آنچه شما را از آن نهى فرموده- از قبيل تهمت زدن بزنان با عفت، و ارتكاب فحشاء، و شرابخوارى، و كم گذاشتن از كيل- كمفروشى- و كاستن از وزن، و شهادت باطل، و فرار از برابر حمله دشمن- اطاعت كنيد خدا ما را و شما را بوسيله تقوى محفوظ بدارد. و پايان كار ما و شما را از آغاز آن بهتر قرار دهد. بيگمان بهترين حديث و رساترين موعظه پرهيزگاران كتاب عزيز و حكيم خداست. آنگاه در ادامه افزود: اعوذ باللَّه من الشيطان الرجيم بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم قل هو اللَّه احد- تا آخر سوره توحيد را قرائت فرمود. آنگاه اندكى نشست همانند كسى كه شتاب دارد، سپس بخطبه برخاست، و خطبهاى را كه ما در آخر خطبه جمعه آورديم پس از نشستن و برخاستن خود ايراد فرمود.