روایت:الکافی جلد ۸ ش ۸
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
علي بن ابراهيم عن ابيه عن عمرو بن عثمان عن علي بن عيسي رفعه قال :
الکافی جلد ۸ ش ۷ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۹ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۱ ترجمه رسولى محلاتى, ۶۰
على بن عيسى در حديث مرفوعى (كه سند را بمعصوم رسانده) روايت كند كه موسى عليه السّلام با خدا مناجات كرد، و خداوند در آن مناجات باو فرمود: اى موسى آرزويت در دنيا دراز نشود كه بخاطر آن دلت سخت گردد، و شخص سخت دل از من بدور است. اى موسى آن طور باش كه من در تو خوشحالم (كه چنان باشى) چون كه خوشحالى من آن است كه فرمانبردارى شوم و نافرمانى نشوم، پس دلت را با ترس بكش، كهنه جامه باش و زنده دل، در زمين گمنام باش و در آسمان معروف، خانهنشين باش و چراغ در شب، در پيشگاه من فرمانبردار و فروتن باش چون فرمانبردارى شكيبايان، از بسيارى گناه بدرگاه من فرياد كن چون فرياد گنهكار گريزان از دشمن، در دفع دشمن از من يارى بجوى كه براستى من ياور و مددكار خوبى هستم. اى موسى همانا من خدايم كه بر فراز بندگانم و بندگان زير دست منند و همگى در برابرم كوچك و درماندهاند، و از خودت نيز بر خويشتن نگران باش (چون بسيار شود كه انسانى از خود گول خورد) و فرزند خود را نيز بر موضوع دينت امين مدان مگر اينكه فرزند تو نيز مانند خودت خوبان را دوست بدارد. اى موسى تن خود را بشوى و غسل ده و ببندگان شايستهام نزديك شو. اى موسى در نماز مردم پيشواشان باش و در دعوا و نزاعشان رهبر باش و بدان چه من بتو نازل كردهام در ميانشان داورى كن كه من حكمى روشن و دليلى تابان و نورى بر تو فرو فرستادم كه گويا باشد بدان چه در اولين و آخرين بوده و خواهد بود. اى موسى من بتو سفارش ميكنم مانند سفارش دوستى مهربان بفرزند بتول عيسى بن مريم صاحب الاغ و برنس (كلاه يا شنل مخصوص عابدان) و زيت (روغن زيتون، يا روغنى كه در بنى اسرائيل نشانه نبوت بوده) و زيتون (كه اين هر دو خوراك عيسى عليه السّلام بوده است) و صاحب محراب، و بعد از او (تو را سفارش كنم) بصاحب شتر سرخ مو، آن پاك و پاكيزه و پاكسرشت، و صفت او در كتاب تو اين است كه او مؤمن است و بر همه كتابهاى آسمانى گواه و نگهبان است، راكع و ساجد است، و شائق و ترسان است، برادرانش مستمندان هستند، و يارانش مردم ديگرند (انصار مدينه) در زمان بعثت او مردم بفشار زندگى و بلاها و كشتار و بىپولى گرفتارند، نامش احمد، محمد امين، از باقيماندگان! از گروه پيشينيان گذشته (پيمبران بزرگوار گذشته) بهمه كتابهاى آسمانى ايمان دارد و همه رسولان را تصديق كند، و از روى اخلاص بتمام پيمبران گواهى دهد، امت او مورد رحمت و بركتند تا زمانى كه بر حقائق دين پابرجا مانند، ساعتهاى معينى دارند كه در آن ساعتها نماز خود را بخوانند چنانچه بنده وظيفه خود را نسبت بآقايش انجام دهد، پس او را تصديق كن، و از طريقهاش پيروى كن كه او برادر تو است. اى موسى او امّى است (يعنى منسوب بمكة است) و او بنده درستى (يا راستگوئى) است كه بر هر چه دست گذارد بركت پيدا كند و بر خود او نيز بركت داده شود، در علم من اين چنين بوده و اين گونه او را آفريدم، بوسيله او قيامت را بگشايم (يعنى نخستين كسى كه از قبر برآيد او است) و به امت او كليدهاى دنيا را مهر زنم (و جهان را درهم پيچم يعنى امت او آخرين امتند كه پس از آنها روزگار را پايان دهم) بستمكاران بنى اسرائيل دستور بده كه نامش را محو نكنند و از ياريش دست برندارند و اگر چه اين كار را خواهند كرد، دوست داشتنش در نزد من حسنه محسوب شود، من با او هستم و من از حزب اويم (كه او را يارى دهم) و او از حزب من است و حزب آنان پيروز است، مقدرات و حجتهاى من بدو تمام شود، بطور مسلم دينش را بر همه اديان پيروز گردانم و در همه جا مرا پرستش كنند، و بر او قرآنى فرو فرستم كه جداكننده (حق و باطل) و درمان سينهها باشد از وسوسههاى شيطانى، پس اى پسر عمران بر او درود فرست كه من و فرشتگانم نيز بر او درود فرستيم. اى موسى تو بنده منى و من هم معبود تو، شخص حقير و بينوا را خوار مشمار و بچيز اندكى كه شخص توانگر دارد بر او غبطه مخور، و در هنگام ياد كردن من فروتن باش و در وقت خواندن نامم برحمت من آرزومند، و نواى دلرباى توراة را بآوازى خاشع و حزين بسمع من برسان، در وقت ياد كردن آسوده خاطر باش، و يادآورى كن كسى را كه بمن آرامش خاطر يابد، مرا پرستش كن و چيزى را با من شريك مساز، خوشحالى مرا بجوى كه براستى منم آقاى بزرگ، من تو را از نطفه آبى بيمقدار آفريدم، و از كمى خاك كه آن را از زمينى پست و درهم بيرون آوردم و صورت انسانى بخود گرفت، من او را آفريدهاى ساختم، پس بزرگ است ذات من، و پاكيزه است كارم، چيزى مانندم نيست، و منم زنده جاويدانى كه نيست نشوم. اى موسى هر گاه مرا بخوانى ترسان و هراسان و بيمناك باش، براى من صورت بر خاك نه و با گرامى ترين اعضاء تنت برايم سجده كن، و براى فرمانبرداريم در پيش رويم به ايست، و هنگامى كه با من رازگوئى هراسان و با دلى لرزان باش، و در دوران زندگى بوسيله تورات من زنده باش، و اوصاف نيك مرا بنادانان ياد ده، و نعمتهاى مرا بيادشان آر، و بدانها بگو: در آن گمراهى كه فرو رفتهاند ادامه ندهند، كه براستى گرفتن من (يا مؤاخذهام) دردناك و سخت است. اى موسى اگر رشته پيوند تو از من بريد برشته ديگرى پيوند نشود، مرا بپرست و پيش رويم همانند ايستادن بنده بيمقدار و ندار، نفس خود را نكوهش كن كه آن بنكوهش سزاوارتر است، و بوسيله كتاب من (تورات) بر بنى اسرائيل گردنفرازى مكن، و اين كتاب كافى است كه پند دهنده و روشنكننده دلت باشد و آن سخن پروردگار جهانيان جل و تعالى است. اى موسى هر زمان مرا بخوانى و بمن اميدوار باشى من تو را بهر وصفى كه داشتهاى مىآمرزم، آسمان از ترسم مرا تسبيح گويد، و فرشتگان از بيمم هراس دارند، و زمين از روى طمع تسبيحم كند، و همه آفريدگان از روى كوچكى و خوارى تسبيحم گويند، پس از آن بر تو باد بنماز، نماز، زيرا كه او را در نزد من مقامى است، و در پيش من پيمان محكمى دارد، و بدنبال آن بياور آنچه را از نماز است يعنى زكاة- كه موجب تقرب است- از مال و خوراك حلال و پاك، زيرا من نپذيرم جز پاكى را كه بخاطر من پردازند، و صله رحم را نيز بدان مقرون و همراه كن كه براستى منم خداى بخشاينده مهربان، و پيوند خويشاوندى را من برحمت خود قرار دادم تا بندگان بدان وسيله بهمديگر مهربانى كنند و او را در پيشگاه من در روز معاد آخرت قدرت و سلطنتى است (كه شفاعتش را بپذيرم) و ببرم از هر كه رحم خود را ببرد، و پيوند كنم با هر كه رحم خود را پيوند كند، و چنين كنم با هر كه دستور مرا ضايع كند. اى موسى هر گاه سائل بنزد تو آمد او را گرامى دار باينكه به نيكى (و خوشروئى) او را بازگردانى يا بخشش اندك (يا گشايشمند چنانچه فيض (ره) احتمال داده) باو بدهى، زيرا ممكن است بنزد تو آيد سائلى كه نه از انس باشد و نه از جن، فرشتگان خداى رحمان باشند كه آمدهاند تا تو را بيازمايند كه در مورد نعمتى كه من بتو ارزانى داشتهام چگونه هستى و در آنچه بتو دادهام چگونه (با بيچارگان) همدردى و مواسات كنى، به زارى بدرگاهم فروتنى كن، و با آواز گريان كتاب (تورات) مرا بخوان، و بدان كه من ترا ميخوانم چنانچه آقائى برده خود را بخواند تا او را بجايگاهى شريف برساند، و اين فضلى است از جانب من بر تو و بر پدران پيشين تو. اى موسى در هر حالى (كه هستى) مرا فراموش مكن، و بثروت بسيار خورسند مباش، زيرا كه فراموش كردن من دلها را سخت كند، و ثروت بسيار گناه بسيار همراه دارد، زمين فرمانبردار (من) است و آسمان فرمانبردار، و دريا فرمانبردار است، و نافرمانى من بدبختى مخصوص جن و انس است و منم بخشاينده مهربان بخشاينده هر زمان، منم كه دشوارى آرم پس از فراوانى، و فراوانى آرم پس از دشوارى، و پادشاهانى آرم پس از پادشاهانى، و پادشاهى من هميشگى و پابرجا است كه نيستى ندارد، و چيزى نه در زمين و نه در آسمان بر من پوشيده نيست، و چگونه پوشيده ماند بر من چيزى كه آغازش از من بوده، و چگونه اندوه تو در آنچه نزد من است نباشد در صورتى كه بناچار بسوى من باز خواهى گشت. اى موسى مرا پناهگاه خود گير، و گنج خود را- كه كارهاى خوب تو است- در نزد من بنه، و از من بترس و از جز من مترس، و بازگشت بسوى من است. اى موسى رحم كن بر كسى كه در خلقت از تو پائينتر است، و رشك مبر بر آن كس كه بالاتر از تو است كه براستى صفت حسد و رشك كارهاى نيك و حسنات را ميخورد چونان كه آتش هيزم را ميخورد. اى موسى همانا دو فرزند آدم (هابيل و قابيل) در موردى و مقامى فروتنى كردند تا بدان وسيله بفضل و رحمتى از من برسند، و بدين منظور قربانى كردند و من نپذيرم جز از پرهيزكاران، و سرگذشت آنها چنان شد كه ميدانى و با صدور چنين كارى از برادر نسبت ببرادر خود، تو چگونه اعتماد برفيق و وزير بيگانه دارى؟ (اين معنائى است كه مجلسى (ره) از اين جمله كرده و ظاهر نيز همين معنا است كه جمله (و الوزير) عطف به «الصاحب» باشد، ولى فيض (ره) جمله «بعد الاخ و الوزير» را بمعناى استدراك گرفته و گفته است چون ظاهر اين جمله (كيف تثق) برادرش هارون را نيز شامل ميشد و معنايش اين بود كه بهارون نيز كه برادر و وزير تو است اعتماد نكن از اين رو خداوند استدراك فرمود كه هارون كه برادر و وزير تو است شايسته اعتماد تو هست چون او پيامبرى است مرسل …» اى موسى تكبر را واگذار و فخر مكن، و ياد آر كه تو در گور مسكن خواهى داشت و همين بايد تو را از پيروى شهوات باز دارد. اى موسى در توبه شتاب كن و گناه را واگذار و در هنگام توقف در پيشگاه من براى نماز بآهستگى و آرامى آن را انجام ده (و شتاب مكن) و بغير من اميدوار مباش، و مرا سپرى در برابر دشواريها و قلعه محكمى در پيش آمدهاى ناگوارت قرار ده. اى موسى چگونه فروتن گردد در برابر من مخلوقى كه زياده بخشى مرا در خويش نشناسد، چگونه بشناسد زياده بخشى مرا هر كسى كه در آن ننگرد و انديشه نكند، و چگونه در آن بنگرد كسى كه بدان ايمان ندارد، و چگونه ايمان بدان داشته باشد كسى كه اميد پاداش ندارد، و چگونه اميد پاداش داشته باشد كسى كه بدنيا قناعت كرده و آن را خانه نشيمن گرفته و چون ستمكاران بدان دل بسته. اى موسى در كار نيك با اهل آن (انجام دهندگان كار نيك) رقابت كن چون كار نيك مانند اسمش نيك است، و كار بد را واگذار براى هر كه شيفته آن گشته. اى موسى زبانت را در پشت دلت بنه تا سالم بمانى (يعنى هر سخنى را كه ميخواهى بگوئى ابتداء فكر سود و زيانش را در قلب خود بكن سپس بزبان آر) و در شب و روز بسيار ياد من كن تا بهرهمند شوى، و بدنبال خطاكارى مرو كه پشيمان شوى زيرا كه خطاكارى سرانجامش دوزخ است. اى موسى سخنت را با آنان كه ترك گناه كنند خوش كن و همنشينشان شو و براى غياب خود آنان را برادر گير (تا حفظ غيبت تو را بكنند) و در كار آنان كوشا باش تا با تو در كارت كوشا باشند. اى موسى بناچار مرگ سراغ تو خواهد آمد پس توشه گير توشه كسى كه ميهمان توشه خود گردد. اى موسى آنچه كه بخاطر من انجام شود زيادش كم است، و آنچه بخاطر غير من انجام شود كمش زياد است، و شايستهترين روزهاى تو روزى است كه در پيش دارى پس بنگر كه چه روزى است، و براى آن روز پاسخ آماده كن كه همانا تو بازداشت و پرسش شوى، پند خود را از روزگار و مردم روزگار بستان زيرا كه روزگار درازش نيز هر چه (هم دراز باشد) كوتاه است، و كوتاهش نيز (براى تحصيل توشه آخرت) دراز است، و هر چيزى فانى است، پس چنان كار كن كه گويا پاداش نيك كار خود را ببينى تا در نتيجه از روى ناچارى بهتر در كار آخرت طمعورزى كنى، زيرا آنچه از دنيا بجا ماند مانند آن است كه گذشته و رفته است، و هر كه (در اين جهان) كار كند روى بينائى و نقشهاى كار كند پس تو براى خويش در جستجو باش، اى پسر عمران شايد فرداى قيامت در روز بازپرسى كامياب (و سرفراز) شوى زيرا در آن روز بيهودهكاران زيان بينند. اى موسى دو كف دستت را بصورت خوارى در پيش روى من بدار همانند بندهاى كه به پيشگاه آقايش شيون كند كه چون چنين كردى مورد ترحم و مهر قرار گيرى و من بخشندهترين قدرتمندان هستم. اى موسى از فضل و رحمت من بخواه كه آن هر دو بدست من است و هيچ كس جز من اختيار آن دو را ندارد، و هنگامى كه از من درخواست كنى ببين شوق تو نسبت بآنچه من دارم چگونه است، براى هر كارگرى پاداشى است و گاهى شخصى ناسپاس نيز بكوششى كه كرده پاداش بيند. اى موسى دلت را از دنيا پاك كن و از آن بر كنار باش كه از آن تو نيست و تو از آن او نيستى. تو را بخانه ستمكاران چه كار؟ مگر براى كسى كه كار خيرى در آن انجام دهد كه براى او خوب خانهايست. اى موسى هر چه را بتو فرمان دهم بشنو، و هر زمان مصلحت تو ديدم (و گوشزدت كردم) انجام ده (يا هر زمان تو را ديدم انجام ده يعنى چنان عمل كن كه بدانى در ديدگاه من هستى و ممكن است مقصود دستور به ادامه كار و هميشگى انجام دادن آن باشد زيرا هميشه بنده خدا در ديدگاه خدا است، و اين دو احتمالى است كه فيض (ره) فرموده) حقائق تورات را در سينه گير، و در ساعتهاى شب و روز بدان حقائق بيدار باش، و فرزندان دنيا (و اهل دنيا) را بر سينه (و دل) خود مسلط مكن كه آن را آشيانه خود گيرند چون آشيانه پرندگان. اى موسى فرزندان دنيا و اهل دنيا سبب فتنه (شيفتگى، فريبندگى، گمراهى) همديگرند، و هر كه در هر چه هست همان برايش آرايش و زينت شده، و مؤمن كسى است كه آخرت در نظر او آرايش و زينت دارد، و از اين رو يكسره بدون فتور و سستى بدان بنگرد، و عشق او بآخرت ميان او و لذت زندگى دنيا حائل گشته، و همان عشق است كه او را در سحرگاهان به راهپيمائى در شب ميكشاند همانند رفتار سوارهاى كه مركب را بسوى مقصد ميراند، روزش به اندوه (رسيدن بمقصد) و شبش نيز بغم (رسيدن بسر منزل حقيقت) بگذرد، خوشا بر احوالش، كه چون پرده (زندگى و حيات اين جهان) از برابر ديدهاش بيكسو رود چه شادى و سرورى را بچشم خود خواهد ديد. اى موسى دنيا اندك آبى بيش نيست و اين آب اندك نتواند پاداش مرد باايمان قرار گيرد و نه كيفر شخص بدكار، پس حسرت طولانى از آن كسى است كه فروخته است پاداش (بىحساب) آخرت خود را بيك ليسيدن ناپايدار، و بيك دندان زدن (و گاز زدن) بىدوام، و اين چنين باش كه بتو دستور دادم كه همه دستورات من درست و بهدايت مقرون است. اى موسى هر گاه ديدى ثروت بتو روى آورد بگو: گناهى است كه در كيفرش شتاب شده، و اگر ديدى ندارى و فقر روى آورد بگو: خوش آمدى اى شعار خوبان، و زورگو و ستمگر مباش و با ستمگران همراه و قرين مشو. اى موسى آن عمرى كه پايانش نكوهش بار باشد عمر نيست اگر چه دراز باشد، و زيان نزند تو را آنچه از طومار زندگيت پيچيده شده در صورتى كه پايانش ستوده باشد. اى موسى كتاب (تورات يا نامه أعمال) بطور آشكار براى تو بيان كرده كه چه سرنوشتى در پيش دارى و با اين وضع چگونه چشمان بخواب ميرود يا اگر نبود غفلت ممتد و پيروى از شقاوت و شهوت، چگونه (با اين تذكار) مردمى بودند كه ميتوانستند لذت زندگى را بچشند؟ و مردمان راست پيشه بكمتر از اين (تذكار) بىتابى كنند. اى موسى دستور بده كه بندگانم براى هر كارى كه باشد (چه كوچك و چه بزرگ) مرا بخوانند پس از آنكه اعتراف دارند كه من مهربانترين مهربانانم، و اجابتكننده درماندگانم، و بدى را (از بندگانم) برطرف كنم، و زمان را تغيير دهم، و گشايش و فراخى آورم، و از اندك قدردانى كنم و بسيار پاداش دهم، و فقير را بىنياز كنم، و منم جاويدان نيرومند توانا، پس اگر يكى از خطاكاران بتو پناه آورد و بتو روآورد باو خوش بگو (و با روى باز او را بپذير) كه تو در آستان وسيعى (از آمرزش من) هستى (يا باو بگو كه: تو در فضاى وسيعى از آمرزش حق هستى يعنى) آستان پروردگار جهانيان و براى ايشان آمرزش بخواه (كه من آمرزندهام) و در ميان آنها چون يكى از آنها باش و بخاطر آن فضيلتى كه من بتو دادهام بر آنها گردن فرازى مكن، و بآنان بگو تا از فضل و رحمت من بخواهند كه كسى جز من داراى آن نيست، و منم صاحب فضل بزرگ. خوشا بر احوالت اى موسى كه پناهگاه خطاكاران، و همنشين درماندگان، و آمرزشخواه گنهكارانى، براستى جايگاه تو در پيش من جايگاه پسنديده و رضايت بخشى است، پس مرا بخوان با دل پاك و زبان راستگو، و چنان باش كه بتو دستور دادم، فرمانم را ببر، و بر آنها گردن فرازى مكن بخاطر داشتن چيزى كه از تو نيست، و بمن نزديك شو كه من بتو نزديكم، زيرا من از تو چيزى كه سنگينى و تحملش تو را بيازارد نخواستم، فقط از تو خواستهام كه مرا بخوانى تا اجابتت كنم، و از من بخواهى تا بتو عطا كنم، و بمن نزديكى جوئى بدان چه تو از من تأويل آن را دريافت كردى و بر من است كه تنزيل آن را كامل كنم. اى موسى بزمين نظر كن كه بزودى گور تو خواهد شد، و ديدگانت را بسوى آسمان بلند كن كه در آن سلطنت (يا فرمانرواى) بزرگى است، و تا هنگامى كه در اين دنيا هستى بر خويشتن گريه كن، و از مهلكههاى دنيا و نابودى بترس، و نقش و نگار دنيا و خرميش تو را فريب ندهد، و بستم راضى مشو، و ستمكار مباش كه من مراقب ستمكارم تا ستمديدهاش را بر او چيره سازم (و انتقامش را از او بستانم). اى موسى همانا كار نيك (پاداش آن) ده برابر است و از يك گناه هلاكت ببار آيد، بمن شرك مورز، روا نيست براى تو كه بمن شرك آورى، در كارها ميانهرو و محكم باش، و دعا كن بسوى من دعاى طمع كار شوقمند بدان چه در پيش من است، و دعاى شخصى كه از كردهاش پشيمان است، كه روشنى روز، سياهى شب را براندازد، هم چنين كار نيك كار بد را از بين ميبرد و تاريكى شب بر روشنى روز چيره گردد و هم چنين كار بد بر كار نيك پر ارج چيره گردد و آن را تيره و تار سازد.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۷۳
على بن عيسى سند خود را به معصوم رسانيده كه فرموده است: همانا خداوند تبارك و تعالى با موسى مناجات كرد و در مناجاتش به او فرمود: اى موسى! در اين دنيا آرزويت دراز نباشد تا دلت براى آن سخت گردد كه سخت دل از من دور است. اى موسى! چنان باش كه من در تو شادم، زيرا شادى من اين است كه فرمانم برند و نافرمانيم نكنند، و دلت را با ترس بكش و ژندهپوش باش و خرّم دل، در زمين گمنام باش و در آسمان پر آوازه و خانهنشين و شب تاب، و در برابرم به پرستش خيز مانند پرستش خيزى شكيبايان، و به درگاهم از بسيارى گناهان شيون كن چونان شيون گناهكاران گريزان از دشمن، و از من در اين راه يارى بجوى كه من چه نيكو يار و ياورى هستم. اى موسى! من بر فراز بندگانم و بندگان، زير دست منند، و همه در برابر من زبون و درمانده. از خود بر خود نگران باش، و فرزندانت را هم بر دينت امين مدان، مگر آنكه او هم چون تو خوبان را دوست داشته باشد. اى موسى! تن بشوى و غسل كن و به بندههاى خوبم نزديك شو. اى موسى! در نماز پيشواى ايشان باش و در كشمكشهاشان قاضى، و با آنچه من براى تو فرود آوردم در باره آنها حكم كن، كه من آن را حكمى روشن و برهانى درخشان ساختم و نورى كه گوياست بدان چه در پيشينيان بوده و آنچه در پسينيان خواهد بود. اى موسى! من به تو سفارش مىكنم چونان رفيقى مهربان در باره زاده بتول عيسى بنمريم، صاحب ماده الاغ و برنس [كلاه بلند عابدان] و زيت و زيتون و صاحب محراب، و پس از او به صاحب شتر سرخ مو كه طيّب و طاهر و مطهّر است، و نمونه او در كتاب تو تورات اين است كه مؤمن است و بر همه كتب آسمانى تسلّط دارد و راكع است و ساجد و راغب و راهب، برادرانش گدايند و ياورانش مردم ديگر. در دوران بعثت او تنگى و سختى و لرزش و كشتار و ندارى بر مردم حكمفرما است. نامش احمد است، محمّد امين است. اوست يادگارى از گروه اوّلين گذشته، و به همه كتب آسمانى ايمان دارد و همه رسولان را تصديق مىكند و از روى اخلاص گواه صادق همه پيامبران است. امّتش مرحوم و مبارك است، مادامى كه بر حقايق دين باقى بمانند. براى ايشان ساعات خاصى است كه در آن به نماز مىايستند، تا بنده وظيفه خود را نسبت به سرورش انجام دهد. به ويژه او را تصديق كن و از روش برنامه او پيروى نما، زيرا او برادر توست.