الذاريات ٢٤

از الکتاب
کپی متن آیه
هَلْ‌ أَتَاکَ‌ حَدِيثُ‌ ضَيْفِ‌ إِبْرَاهِيمَ‌ الْمُکْرَمِينَ‌

ترجمه

آیا خبر مهمانهای بزرگوار ابراهیم به تو رسیده است؟

|آيا خبر مهمانان ارجمند ابراهيم به تو رسيده است
آيا خبر مهمانان ارجمند ابراهيم به تو رسيد؟
آیا حکایت مهمانان گرامی ابراهیم (فرشتگان) به تو رسیده است؟
آیا خبر مهمانان ارجمند و بزرگوار ابراهیم به تو رسیده است؟
آيا داستان مهمانان گرامى ابراهيم به تو رسيده است؟
آیا داستان مهمانان گرامی ابراهیم به تو رسیده است؟
آيا داستان مهمانان گرامى ابراهيم به تو رسيده است؟
آیا خبر مهمانهای بزرگوار ابراهیم به تو رسیده است؟
آیا خبر مهمانان ارجمند و گرامی ابراهیم به تو رسید؟
آیا رسیدت داستان مهمانان ابراهیم آن گرامیان‌

Has the story of Abraham’s honorable guests reached you?
ترتیل:
ترجمه:
الذاريات ٢٣ آیه ٢٤ الذاريات ٢٥
سوره : سوره الذاريات
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«ضَیْفِ»: مهمانها. این واژه برای مفرد و مثنی و جمع و مذکر و مؤنث بکار می‌رود (نگا: حجر / و ، هود / ). مراد فرشتگانی است که به صورت انسان به پیش حضرت ابراهیم آمدند. «الْمُکْرَمِینَ»: بزرگواران.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ «24» إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ «25»

آيا داستان ميهمانان گرامى ابراهيم به تو رسيده است؟ آنگاه كه بر او وارد شدند و سلام گفتند. (ابراهيم در پاسخ) گفت: سلام، شما را نمى‌شناسم.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ «24»


«1» منهج الصّادقين، ج 9، ص 40.

جلد 12 - صفحه 266

بعد از آن براى تذكر شمه‌اى از احوال حضرت ابراهيم عليه السّلام را فرمايد:

هَلْ أَتاكَ‌: و آيا آمد تو را «استفهام براى تفخيم و تنبيه بر آنكه اين از وحى ملك علام است نه از سخن پيغمبر و مراد از آن خبر است» يعنى البته آمده است به تو، حَدِيثُ ضَيْفِ‌: سخن مهمانان، إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ‌: حضرت ابراهيم كه گرامى كرده شده و بزرگوار بودند نزد او سبحانه، يا نزد حضرت ابراهيم عليه السّلام كه به نفس نفيس خود به خدمت ايشان قيام نمود. نزد بعضى مكرميت مهمان به سبب كريمى مضيف بود، چه اضياف كرام مكرم مى‌باشد.

در تبيان- فرموده كه ايشان چهار ملك بودند: جبرئيل، ميكائيل، اسرافيل، زرقائيل‌ «1». ابن عباس گفته: دوازده نفر بودند كه براى هلاك قوم لوط بر حضرت ابراهيم عليه السّلام نازل شدند «2». وجه تسميه ايشان به مهمان آنكه به صورت مهمان بر حضرت نازل شدند، يا آنكه به نظر حضرت مهمان آمدند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ «24» إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ «25» فَراغَ إِلى‌ أَهْلِهِ فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ «26» فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قالَ أَ لا تَأْكُلُونَ «27» فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قالُوا لا تَخَفْ وَ بَشَّرُوهُ بِغُلامٍ عَلِيمٍ «28»

فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَها وَ قالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ «29» قالُوا كَذلِكَ قالَ رَبُّكِ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ (30) قالَ فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ (31) قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى‌ قَوْمٍ مُجْرِمِينَ (32) لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ طِينٍ (33)

مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ (34) فَأَخْرَجْنا مَنْ كانَ فِيها مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (35) فَما وَجَدْنا فِيها غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ (36) وَ تَرَكْنا فِيها آيَةً لِلَّذِينَ يَخافُونَ الْعَذابَ الْأَلِيمَ (37)

ترجمه‌

آيا رسيد بتو خبر ميهمانان ابراهيم كه گرامى داشته شدگان بودند

وقتى كه وارد شدند بر او پس سلام كردند گفت سلام بر شما گروه ناشناختگان‌

پس آهسته روان شد بسوى اهل خود پس آورد گوساله‌اى فربه‌

پس نزديك نمود


جلد 5 صفحه 66

آنرا بطرف ايشان گفت آيا نميخوريد

پس بدل گرفت از ايشان ترسى گفتند نترس و بشارت دادند او را به پسرى دانا

پس پيش آمد زنش با فرياد پس زد بر روى خود و گفت پيرزنى نازا

گفتند اينچنين گفت پروردگارت همانا او است درست كار دانا

گفت ابراهيم پس چيست كار شما اى فرستادگان‌

گفتند همانا ما فرستاده شديم بسوى گروهى گناهكار

تا فرو فرستيم و بيافكنيم بر آنها سنگهائى از گل‌

با آنكه نشان كرده شده باشد نزد پروردگار تو براى از حدّ در گذرندگان‌

پس بيرون برديم هر كه بود در آن از مؤمنان‌

پس نيافتيم در آن جز خانه‌اى از منقادان‌

و بجا گذاشتيم در آن علامت و نشانه‌اى براى آنانكه ميترسند از عذاب دردناك.

تفسير

خداوند متعال قصّه مهماندارى حضرت ابراهيم و تعقّب آن بعذاب قوم لوط را مكرّر ذكر فرموده براى تهديد كفّار مكه چون آثار باقيه آنرا در سفر مشاهده مينمودند و عبرت نميگرفتند چنانچه در سوره اعراف و هود و حجر مفصلا بيان شد و اينجا به پيغمبر خود ميفرمايد آيا قبلا رسيد بتو خبر ميهمانهاى عزيز و محترم حضرت ابراهيم جدّ امجدت يعنى مسلما رسيده است و ما براى اهتمام بذكر آن تجديد مينمائيم وقتى كه چند نفر از ملائكه مقرّب نزد خدا بر آنحضرت وارد شدند و سلام نمودند و حضرت بوجه احسن ردّ فرمود چون آنها گفته بودند سلاما يعنى سلام ميكنيم سلام نمودنى و حضرت جواب فرمود سلام يعنى سلام بر شما و جمله اسميّه براى دلالتش بر دوام و ثبوت آكد است و ضمنا اظهار فرمود كه شما را بجا نميآورم و براى آنكه آنها مانع از آوردن غذا نشوند مخفيانه نزد اهل بيت خود رفت و گوساله فربهى كباب كرده نزد ايشان حاضر فرمود و گفت چرا ميل نمى‌كنيد و گفته‌اند آن زمان از مواشى جز گاو چيزى نداشت و آنها از خوردن امتناع نمودند و حضرت ترسيد مبادا قصد سوئى داشته باشند ولى اظهار نفرمود و آنها متوجّه شدند و عرضه داشتند نترس ما ملائكه‌ايم و از جانب خدا آمده‌ايم براى عذاب قوم لوط و بشارت دادند آن حضرت را بولادت حضرت اسحق پيغمبر از ساره خاتون براى او پس ساره زوجه دائمه آنحضرت كه تا آن تاريخ نازا بود و پيرو يائسه شده بود اقبال بايشان نمود در


جلد 5 صفحه 67

حاليكه از شوق فرياد ميكرد و با دست بصورت يا با انگشتان به پيشانى خود ميزد و از امام صادق عليه السّلام در مجمع راجع باين قسمت نقل نموده كه اقبال نمود در حالى كه در ميان جماعتى بود چون صرّه بمعناى جماعت هم ميباشد و قمّى ره علاوه فرموده كه پس پوشاند صورت خود را و ظاهرا زدن از روى تعجّب و پوشاندن از باب حيا باشد در هر حال پس از اقبال بملائكه گفت چگونه من اولاددار ميشوم با آنكه پير زنى نازا ميباشم و آنها گفتند خدا اين طور فرموده و افعال او بر طبق حكمت است و مصلحت بندگانرا بهتر ميداند و هر چه بفرمايد حق است و واقع خواهد شد و حضرت ابراهيم فرمود كار مهمّ شما فرستادگان خدا چيست كه جمعا در اين حدود آمده‌ايد عرضه داشتند ما براى عذاب قوم لوط كه مرتكب جرم بزرگى ميباشند فرستاده شديم و ضمنا مقرّر شد كه قبلا خدمت شما برسيم و سلام و بشارت را عرضه داريم و مأموريّت ما آنستكه آنها را بسنگى كه از گل ساخته و متحجّر شده و بدست قدرت الهى براى سر آنها نشان كرده شده نيست و نابود نمائيم چون آنها بكلّى از حدّ خودشان تجاوز نموده‌اند پس خدا ميفرمايد ما حكم كرده بوديم بخروج هر كس كه اهل ايمان و تقوى باشد از آن آباديها كه قوم لوط منزل داشتند ولى نيافتيم يعنى نيافتند مأمورين ما در آن قرى جز يك خانوار كه لوط و دو دخترش بودند از كسانيكه منقاد و مطيع اوامر ما شدند و باقى گذارديم در آنحدود آثار منازل ويران شده را براى عبرت و تنبّه كسانيكه از عذاب خدا ميترسند نه اشخاص بى‌باك بى‌فكر كه از همه چيز غافلند و بالاخره بجزاى خود خواهند رسيد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


هَل‌ أَتاك‌َ حَدِيث‌ُ ضَيف‌ِ إِبراهِيم‌َ المُكرَمِين‌َ «24»

آيا آمد تو ‌را‌ حكايت‌ مهماني‌ ابراهيم‌ مكرمين‌ ‌را‌.

خداوند قصه‌ مهماني‌ ابراهيم‌ ‌را‌ و نزول‌ ملائكه‌ ‌بر‌ ‌او‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ سوره‌ ‌در‌ چهارده‌ ‌آيه‌ بيان‌ ميفرمايد:

توضيح‌ اينكه‌ ملائكه‌ بصورت‌ اصلي‌ مشاهد انسان‌ نمي‌شوند مثل‌ ملائكه‌ حفظه‌ و كتبه‌ و موكلين‌ ‌به‌ نزول‌ ارزاق‌ و قطرات‌ باران‌ و مامورين‌ ‌به‌ الهام‌ ‌در‌ قلوب‌ مؤمنين‌ و ملائكه‌ ‌که‌ ‌در‌ جنگ‌ بدر نازل‌ شدند ‌براي‌ نصرت‌ مسلمين‌ و ‌غير‌ اينها و ‌اگر‌ بخواهند مشاهد انسان‌ شوند بايد متشكل‌ بصورت‌ شوند، مثل‌ اينكه‌ ‌بر‌ پيغمبر بسا روح‌ الامين‌ ‌به‌ صورت‌ دحيه كلبي‌ وارد مي‌شد و ‌اينکه‌ ملائكه‌ ‌که‌ ‌بر‌ ابراهيم‌ وارد شدند جبرئيل‌ و ميكائيل‌ و اسرافيل‌ ‌به‌ صورت‌ جوان‌ خوش‌ سيما ‌با‌ صورت‌ نوراني‌ ‌که‌ آثار صلاح‌ ‌از‌ ‌آنها‌ مشاهده‌ مي‌شد و حضرت‌ ابراهيم‌ بسيار مسرور شدند چون‌ سرتاسر دنيا ‌را‌ كفر و شرك‌ گرفته‌ ‌بود‌ اينها ‌را‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ صورت‌ ديد ‌به‌ عنوان‌ ضيافت‌ تلقي‌ كرد و ‌آنها‌ ‌را‌ محترم‌ داشت‌ و حضرت‌ ابراهيم‌ مهمان‌ دوست‌ ‌بود‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 24)- میهمانان ابراهیم (ع): از این به بعد گوشه‌هائی از سرگذشت انبیا و اقوام پیشین برای تأکید و تأیید مطالب گذشته مطرح می‌شود، و نخستین فراز آن

ج4، ص542

سرگذشت فرشتگانی است که برای عذاب قوم لوط در شکل آدمیان بر ابراهیم (ع) ظاهر شدند، و او را بشارت به تولد فرزندی دادند با این که ابراهیم به سن پیری رسیده بود و همسرش نیز مسن و نازا بود.

از یکسو عطا کردن این فرزند برومند در این سن و سال به این پدر و مادر پیر و فرتوت تأکیدی است برای آنچه در باره مقدر بودن سایر روزیها که در آیات گذشته آمد.

و از سوی دیگر دلیلی است بر قدر و توانائی حق، و آیتی است از آیات خدا شناسی که در آیات گذشته از آن بحث شده است.

و از سوی سوم بشارتی است برای اقوام با ایمان که مشمول حمایت حق هستند، همان گونه که آیات بعد که سخن از عذاب هولناک قوم لوط می‌گوید هشدار و تهدیدی است برای مجرمان بی‌ایمان.

نخست روی سخن را به پیامبر کرده، می‌فرماید: «آیا خبر مهمانهای بزرگوار ابراهیم به تو رسیده است»؟! (هَلْ أَتاکَ حَدِیثُ ضَیْفِ إِبْراهِیمَ الْمُکْرَمِینَ).

نکات آیه

۱ - سرگذشت ابراهیم(ع) و میهمانان گرامى او، شایان شنیدن و درس آموزى (هل أتیک حدیث ضیف إبرهیم المکرمین)

۲ - لزوم استفاده از شیوه هاى مختلف تمثیلى و داستانى، براى تفهیم حقایق به مردمان (إنّه لحقّ مثل ما أنّکم تنطقون . هل أتیک حدیث ضیف إبرهیم) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که خداوند در آیه قبل، از تمثیل و در این آیه از بیان سرگذشت میهمانان گرامى ابراهیم(ع) در جهت حقانیت وعده هاى خویش بهره جسته است.

۳ - اکرام و اجلال ابراهیم(ع) نسبت به میهمانان خویش (ضیف إبرهیم المکرمین) واژه «مکرمین» (اسم مفعول) بیانگر این معنا است که ابراهیم(ع)، نسبت به آنان اکرام کرده بود; نه این که با صرف نظر از عمل ابراهیم(ع) آیه شریفه در مقام بیان مقام و جلالت میهمانان وى باشد.

۴ - اجلال و گرامى داشت میهمانان، خصلتى پسندیده و پیامبرگونه (حدیث ضیف إبرهیم المکرمین)

۵ - ملائکه، موجوداتى گرامى و ارزشمند (ضیف إبرهیم المکرمین) برداشت یاد شده، بدان احتمال است که «المکرمین» وصفى باشد که ملائکه آن را بالذات داشته اند.

۶ - تجسم ملائکه به صورت انسان، براى ابراهیم(ع) (ضیف إبرهیم المکرمین) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که میهمانان ابراهیم(ع) از ملائکه بوده اند.

موضوعات مرتبط

  • ابراهیم(ع): احترام مهمانان ابراهیم(ع) ۳; عبرت از قصه ابراهیم(ع) ۱; عبرت از مهمانان ابراهیم(ع) ۱; مهمانان ابراهیم(ع) ۶; مهمان نوازى ابراهیم(ع) ۳
  • تبلیغ: روش تبلیغ ۲
  • حقایق: روش تبیین حقایق ۲
  • صفات: صفات پسندیده ۴
  • عبرت: عوامل عبرت ۱
  • قصه: فواید قصه ۲
  • مثال: فواید مثال ۲
  • ملائکه: احترام ملائکه ۵; تجسم ملائکه ۶; فضایل ملائکه ۵
  • مهمان: احترام مهمان ۴

منابع