الأنعام ١٠٩

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ‌ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ‌ لَئِنْ‌ جَاءَتْهُمْ‌ آيَةٌ لَيُؤْمِنُنَ‌ بِهَا قُلْ‌ إِنَّمَا الْآيَاتُ‌ عِنْدَ اللَّهِ‌ وَ مَا يُشْعِرُکُمْ‌ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ‌ لاَ يُؤْمِنُونَ‌

ترجمه

با نهایت اصرار، به خدا سوگند یاد کردند که اگر نشانه‌ای [= معجزه‌ای‌] برای آنان بیاید، حتماً به آن ایمان می‌آورند؛ بگو: «معجزات فقط از سوی خداست (و در اختیار من نیست که به میل شما معجزه‌ای بیاورم)؛ و شما از کجا می‌دانید که هرگاه معجزه‌ای بیاید (ایمان می‌آورند؟ خیر،) ایمان نمی‌آورند!»

ترتیل:
ترجمه:
الأنعام ١٠٨ آیه ١٠٩ الأنعام ١١٠
سوره : سوره الأنعام
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الَّطِیفُ»: دقیق. آشنا به ریزه‌کاریها و دقائق اشیاء.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

محمد بن كعب القرظى و كلبى گویند: قریش نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمدند و گفتند: یا محمد ما را از عصاى حضرت موسی|موسى خبر بده كه آن را بسنگ می‌زد و دوازده چشمه از آن پدید مى آمد و از حضرت عیسی|عیسى خبر بده كه مرده را زنده می‌كرد و از ثمود خبر بده كه بر سر ناقه او چه بلائى آوردند تا به تو ایمان بیاوریم و نیز گفتند.

تو نیز كوه صفا را براى ما به طلا مبدل بگردان و یكى از مرده هاى ما را زنده كن تا حق بودن تو بر ما ثابت شود و نیز به ما فرشتگان و ملائكه را بنمایان كه به تو ایمان آورده اند.

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: اگر چیزهائى كه خواسته اید، بیاورم. آیا به من ایمان خواهید آورد یا نه؟ همه گفتند: بلى، پیامبر برخاست كه خواسته هاى آن‌ها را انجام دهد. جبرئیل آمد و گفت: اگر می‌خواهى كوه صفا را به طلا مبدل سازم ولى اگر به تو ایمان نیاورند.

آن‌ها را به عذاب خواهم كشید و اگر هم خواستى آن‌ها را به خودشان وامى گذارم تا این كه یك توبه‌كننده در میان آن‌ها ظاهر شود، رسول خدا صلی الله علیه و آله موضوع دوم را پذیرفت كه تائبى در میان آن‌ها بوجود آید سپس این آیات نازل گردید.[۳]

تفسیر


نکات آیه

۱- مشرکان مکه سوگند اکید یاد کردند که در صورت مشاهده معجزه مورد نظر خود ایمان مى آورند. (و أقسموا بالله جهد أیمنهم لئن جاءتهم ءایة)

۲- مشرکان مکه معتقد به «الله» بودند و به آن قسم یاد مى کردند. (و أقسموا بالله)

۳- مشرکان خواهان دریافت معجزه اى، جز آنچه پیامبر (ص) ارائه مى نمود، بودند. (و أقسموا بالله جهد أیمنهم لئن جاءتهم ءایة) بدیهى است که پیامبر (ص) قطعاً معجزاتى را به آنان نمایانده است و با این وصف آنان از سر بهانه جویى معجزات دیگرى را طلب مى کردند.

۴- انکار معجزه بودن معجزات ارائه شده از جانب پیامبر (ص)، از بهانه هاى منکران رسالت (لئن جاءتهم ءایة لیؤمننّ بها) تردیدى نیست که پیامبر (ص) معجزاتى را به مردم ارائه مى کرد، ولى مشرکان با درخواست نزول آیات گویا در صدد انکار آن معجزات بودند.

۵- ارائه معجزه تنها منوط به خواست خداوند است و نه به اختیار انبیا و تقاضاى مردم (إنما الأیت عند الله) مراد از آیات در «إنما الآیات» معجزات است و حصر مذکور بیانگر این است که معجزات تنها به خواست خداوند مى تواند ارائه شود و جز او در این زمینه اختیارى ندارد.

۶- برخى مشرکان، حتى با مشاهده معجزه مورد درخواست خویش، ایمان نخواهند آورد. (و ما یشعرکم أنها إذا جاءت لایؤمنون) «ما» در «ما یشعرکم» براى استفهام انکارى است، لذا در عین استفهام معنى انکار نیز دارد.

۷- ترفندها و سوگند دروغین مشرکان مبنى بر ایمان آوردن در صورت نزول آیات، در برخى مؤمنان مؤثر بوده است. (و ما یشعرکم أنها إذا جاءت لایؤمنون) «کم» خطاب به مؤمنین است و از این خطاب چنین بر مى آید که احتمالا برخى از مؤمنان تحت تأثیر خواسته مشرکان بودند و خواهان عملى شدن خواستهاى آنان مى شدند.

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳
  • اللّه: در جاهلیت ۲
  • انبیا: محدوده اختیارات انبیا ۵
  • خدا: اختصاصات خدا ۵; مشیّت خدا ۵
  • سوگند: به اللّه ۲
  • مؤمنان: تأثیر پذیرى مؤمنان ۷
  • محمّد (ص): تکذیب معجزه محمّد (ص) ۴
  • مشرکان: توطئه مشرکان ۷; خواسته هاى مشرکان صدر اسلام ۳; سوگند مشرکان ۲، ۷; شرایط ایمان مشرکان ۷; عقیده مشرکان به اللّه ۲; مشرکان و محمّد (ص) ۳; مشرکان هدایتخناپذیر ۶
  • مشرکان مکه: سوگند مشرکان مکه ۱; عهد مشرکان مکه ۱; مشرکان مکه و معجزه ۱
  • معجزه: درخواست معجزه ۳; معجزه اقتراحى ۶; منشأ معجزه ۵; نقش معجزه ۶
  • نبوت: بهانه جویى مکذّبان نبوت ۴ ۱ نبوت وارونه ساختن دل و دیده برخى مشرکان عنود سنت خداوندى است.

منابع

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۴، ص ۴۲۱.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۳۴۵.
  3. تفسیر مجمع البیان.