ریشه سکر
تکرار در قرآن: ۷(بار)
قاموس قرآن
(بر وزن قُفْل) مستى. (و بر وزن فَرَسْ) شراب و چيز مست كننده (راغب) و چون غفلت و بى خبرى نوعى از مستى لذا به آن سكرت گفته شده [حجر:72]و به جان تو كه آنها در غفلت خود سرگردان بودند و شايد مراد از آن گمراهى است كه آن هم شعبهاى مستى است. سَكْرَةُ المَوْت: مستى مرگ همان شدن مرگ است كه بر عقل غالب مىشود و هوش از سر مىرود [ق:19]. شدّت مرگ آمد و آن همان است كه فرار مىكردى بعضى «بالحق» را موت دانسته و گفتهاند: شدت مرگ، مرگ را آورد. * [حجر:15]. ممكن است «سُكِّرَت» در آيه بسته شدن باشد مىگويند چشمهاى ما بسته شده. در اقرب گويد «سُكِّرَن اَبْهارُنا» يعنى چشمهاى ما بسته و متحيّر شده كه نوعى مستى و بى شعورى است خلاصه آنكه چشم خود را تخطئه مىكنند و بلكه گويند كه محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم ما را سحر نموده است. * [نحل:67]. «سكر» چنانكه از راغب نقل شد و طبرسى و جوهرى و اقرب و قاموس گفته به معنى خمر است يعنى از ميوههاى درختان خرما و مو، شراب و روزى خوب بدست مىآوريد «رزق حسن» قرينه مبغوض بودن خمر در آيه است. سكران: مست. جمع آن سكارى است [نساء:43].
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
سُکَارَى | ۲ |
سُکِّرَتْ | ۱ |
سَکْرَتِهِمْ | ۱ |
سَکَراً | ۱ |
بِسُکَارَى | ۱ |
سَکْرَةُ | ۱ |