النمل ٢٥

از الکتاب
کپی متن آیه
أَلاَّ يَسْجُدُوا لِلَّهِ‌ الَّذِي‌ يُخْرِجُ‌ الْخَبْ‌ءَ فِي‌ السَّمَاوَاتِ‌ وَ الْأَرْضِ‌ وَ يَعْلَمُ‌ مَا تُخْفُونَ‌ وَ مَا تُعْلِنُونَ‌

ترجمه

چرا برای خداوندی سجده نمی‌کنند که آنچه را در آسمانها و زمین پنهان است خارج (و آشکار) می‌سازد، و آنچه را پنهان می‌دارید یا آشکار می‌کنید می‌داند؟!

ترتیل:
ترجمه:
النمل ٢٤ آیه ٢٥ النمل ٢٦
سوره : سوره النمل
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَلاّ یَسْجُدُوا» تا سجده نبرند و عبادت نکنند. (أَلاّ) فراهم آمده است از (أَنْ) ناصبه و (لا) نافیه. «الْخَبْءَ»: نهان. پوشیده. مصدر است و به معنی اسم مفعول، یعنی مَخْبُوء است. «یُخْرِجُ الْخَبْءَ»: نهانیها را بیرون می‌آورد و از آسمانها اشعّه‌ها و بارانها و از زمین گنجها و معدنها و گیاهان را بیرون می‌دهد و به ظهور می‌رساند. بر غیب آسمانها و زمین مطّلع‌است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱ - انحراف آفرینى و اغواگرى شیطان، به منظور بازداشتن انسان ها از سجده به درگاه خداى یگانه (و زیّن لهم الشیطن ... ألاّیسجدوا للّه) «ألاّیسجدوا» مى تواند به تأویل مصدر و عطف بیان یا بدل براى «أعمالهم» در آیه پیش باشد. و هم چنین مى تواند به تقدیر لام تعلیل و مفعولٌ له براى «زیّن» باشد. برداشت یاد شده بر پایه احتمال دوم است; یعنى، «زیّن لهم الشیطان ضلالتهم لئلایسجدوا للّه; شیطان گمراهى و انحراف را در دیدگاه آنان زیبا جلوه داد، بدان منظور که آنان براى خدا سجده نکنند».

۲ - خداى پدیدآورنده موجودات آسمان و زمین از کتم عدم، شایسته پرستش است، نه مخلوقات و مظاهر طبیعت. (یسجدون للشمس ...ألاّیسجدوا للّه الذى یخرج الخبء فى السموت و الأرض) «ال» در «الخبء» براى جنس و مفید استغراق است «خَبْء» به معناى مستور (مصدر به معناى مفعول) مى باشد. بنابراین «یخرج الخبء»; یعنى، «یخرج جمیع الأشیاء المستورة تحت استار العدم منها إلى الوجود».

۳ - جهان آفرینش داراى آسمان هاى متعدد (یخرج الخبء فى السموت)

۴ - هدهد سپاه سلیمان، داراى شعور عالى و معرفت عمیق به آفریدگار جهان (یسجدون للشمس من دون اللّه ... ألاّیسجدوا للّه الذى یخرج الخبء فى السموت و الأرض)

۵ - بازماندن از اندیشه و تعقل در مظاهر هستى و پدیدآورنده آن، انحراف از مسیر فطرت و هدایت (فصدّهم عن السبیل ... ألاّیسجدوا للّه الذى یخرج الخبء) توصیف «اللّه» به «الذى یخرج الخبء» دربردارنده برهان و استدلال است; یعنى، به حکم عقل تنها آن کسى که در همه هستى اثر مى گذارد و آن را از کتم عدم پدید مى آورد، سزاوار پرستش است. این برهان، همان راه صحیح فطرى است که شیطان آن را سد کرده تا مردم به جاى روى آوردن به علت و پدیدآورنده هستى، پدیده ها و مظاهر هستى را بپرستند.

۶ - خداوند، آگاه بر اعمال نهان و آشکار آدمیان (و یعلم ما تخفون و ما تعلنون)

۷ - تنها خداى آگاه به هر آشکار و نهان سزاوار پرستش است، نه مظاهر طبیعت (چون خورشید، ماه و...). (یسجدون للشمس ... ألاّیسجدوا للّه ... و یعلم ما تخفون و ما تعلنون) عبارت «و یعلم ما تخفون...» عطف بر «یخرج» و استدلال دیگرى است بر این که تنها خداى یگانه سزاوار پرستش است، نه پدیده هایى چون خورشید، ماه و... .

۸ - قدرت و علم فراگیر و نامحدود، دو ملاک اصلى در شناخت معبود حقیقى (الذى یخرج الخبء ... و یعلم ما تخفون) «یخرج الخبء» بیانگر قدرت نامحدود و «یعلم» بیانگر علم گسترده الهى است. خداوند با طرح این دو اصل، به انسان یادآورى مى کند که معبود راستین باید از این دو صفت برخوردار باشد. در غیر این صورت شایسته پرستش نیست.

موضوعات مرتبط

  • آسمان: تعدد آسمان ها ۳; خالق موجودات آسمان ۲
  • انسان: رازهاى انسان ۶; عمل انسان ها ۶
  • تعقل: آثار عدم تعقل در آفرینش ۵
  • جهان بینى: جهان بینى و ایدئولوژى ۲
  • خدا: علم غیب خدا ۶، ۷
  • سجده: موانع سجده بر خدا ۱
  • شیطان: فلسفه اغواگرى شیطان ۱
  • عبادت: دلایل عبادت خدا ۷
  • گمراهى: زمینه گمراهى ۵
  • معبودراستین: خالقیت معبودراستین ۲; علم معبودراستین ۷، ۸; قدرت معبودراستین ۸; ملاک معبودراستین ۲، ۷، ۸
  • هدهد: شعور هدهد ۴

منابع