التوبة ٩٠
کپی متن آیه |
---|
وَ جَاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَ قَعَدَ الَّذِينَ کَذَبُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ |
ترجمه
التوبة ٨٩ | آیه ٩٠ | التوبة ٩١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْمُعَذِّرُونَ»: عذرخواهان. عذرتراشان. «جَآءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ ...»: برخی چنین عربهای بادیهنشینی را صادق و برخی کاذب میدانند. اگر صادق به حساب آیند، «قَعَدَ الَّذِینَ کَذَبُوا ...»: غیر از ایشانند، و معنی آن در بالا گذشت. اگر کاذب به حساب آیند، گروه دومی در میان نیست و معنی چنین میشود: عذرتراشان منافق بادیهنشین به پیش تو آمدهاند تا بدیشان اجازه شرکت نکردن در جهاد داده شود. بدینوسیله میبینی کسانی خانهنشینی گزیدهاند که در اظهار ایمان به خدا و پیغمبرش دروغ گفتهاند. به چنین افراد بادیهنشینی عذاب بسیار دردناکی خواهد رسید.
تفسیر
- آيات ۹۶ - ۸۱، سوره توبه
- ادامه آيات مربوط به كسانى كه از رفتن به جنگ سرباز زدند و نكوهش و تهديد آنان به عذاب آخرت
- نهى از نمازگزاردن بر جنازه منافقين و ايستادن در كنار گور آنان
- بر خلاف منافقين ، مؤ منين به ماندن در خانه و شهر راضى نشدند بلكه بااموال و انفس خود به جهاد برخاستند
- نكته موجود در جمله : (( اعدّ الله لهم جنات ... )) و اينكه ورود به جنت براى مؤ منين مجاهد مشروط به باقى ماندن آنان به صفاى ايمان و اصلاحاعمال است
- مقايسه بين فقراء و تهيدستان كه آمادگى خود را براى جهاد اعلام نمودند، و دروغگويان منافق
- كسانى كه حكم وجوب جهاد از آنها برداشته شده و معذور مى باشند
- عذرخواهى منافقين از شما بعد از جنگ مسموع و مقبول نيست و نبايد از آنها راضى شويد
- روايتى در ذيل آيه شريفه : (( فرح المخلفون ... ))
- رواياتى در ذيل آيه اى كه از نمازگزاردن بر جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم )
- بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از نمازگزاردن پيامبر (ص ) بر جنازه عبدالله بن ابى و حضور او در كنار قبر او و... مى باشد
- چند روايت در مورد خوالف (كسانى كه با پيامبر به قصد تبوك نرفتند)
- چند روايت در مورد بكائين (چند نفرى كه به سبب نداشتن مركب براى حضور يافتن در جنگ بسيار گريستند)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ جاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَ قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «90»
باديهنشينانى كه (از شركت در جنگ) معذور بودند، (نزد تو) آمدند تا به آنان اذن داده شود (كه در جنگ شركت نكنند)، ولى كسانىكه به خدا و پيامبرش دروغ گفتند (و عذرى نداشتند)، از جنگ باز نشستند. بزودى به كسانى از آنان كه كفر ورزيدند، عذابى دردناك خواهد رسيد.
جلد 3 - صفحه 482
نکته ها
كلمهى «معذرون» هم مىتواند به معناى «معتَذرون» و عذرخواهان واقعى باشد كه عذر موجّه دارند و هم به معناى كسانىكه عذرتراشى مىكنند. «1»
برخى عذر واقعى داشتند و براى آن جهت مرخّصى مىگرفتند، ولى برخى بدون عذر، در جهاد شركت نكردند كه عذاب براى اين گروه است.
«اعراب»، باديهنشينان را مىگويند كه در بيابانها زندگى مىكنند و از تمدّن شهرى دور ماندهاند.
پیام ها
1- در جنگ تبوك فرمان بسيج عمومى بود كه هر كس شركت نمىكرد بايد عذرش را خدمت پيامبر بيان مىكرد و رسماً اجازه مىگرفت. «جاءَ الْمُعَذِّرُونَ»
2- جهاد، امرى حكومتى است نه فردى، لذا هم حضور در جبهه و هم تركِ آن بايد با اجازهى رهبر مسلمانان باشد. «2» جاءَ الْمُعَذِّرُونَ ... لِيُؤْذَنَ لَهُمْ
3- آنان كه به فريضهى جهاد، بىاعتنايى كرده و در پى فرارند، در ايمانشان دروغ مىگويند. «كَذَبُوا»
4- دروغ، تنها با زبان نيست، عمل انسان نيز گاهى نشانِ دروغ بودن ادّعاست.
«قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا»
5- بهانهجويانِ براى گريز از تكليف، بزودى تنبيه مىشوند. الْمُعَذِّرُونَ ... سَيُصِيبُ ... عَذابٌ أَلِيمٌ
«1». به اصطلاح ادبيات عرب، يا از باب تفعيل است كه عذر دروغ آوردن است و يا از باب افتعال و عذر واقعى داشتن است. تفسير راهنما.
«2». در مورد حضور در جبهه در آيات قبل خوانديم: فاستأذنوك للخروج فقل لنتخرجوا معى ابدا
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 483
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ جاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَ قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (90)
پس از تقدم ذكر متخلفين، حق تعالى آنها را منقسم به دو قسم فرمايد:
وَ جاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرابِ: و آمدند در وقت به غزوه تبوك عذر گويندگان از باديه نشينان به قلت مال و كثرت عيال، يعنى دو طايفه بنى اسد و غطفان. يا قوم عامل بن طفيل كه متعذر شدند به اينكه اگر ما به جهاد آئيم، بنى طى، اهالى و مواشى ما را غارت مىكنند. لِيُؤْذَنَ لَهُمْ: تا دستورى داده شوند در تخلف. نزد اكثر مفسرين عذر بىوجه بوده، لكن ابن عباس گويد:
اينها چند نفرى بودند از بنى غفار كه عذر صحيح داشتند و دال بر اين است فرمايش.
وَ قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ: و نشستند آنانكه دروغ مىگفتند به خداى تعالى و پيغمبر او در ادعاى ايمان. مراد منافقان اعرابند كه بيامدند و عذر نخواستند و بنابر اول آنانند كه عذر بىوجه و بىربط آوردند در تقاعد، و بعضى ديگر بدون اعتذار متقاعد شدند. رازى- لذا حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد: المعاذير اكثرها اكاذيب و حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ايّاك و ما يعتذر منه. سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ: زود باشد كه برسد آنانكه كافر شدند از اعراب. عَذابٌ أَلِيمٌ: عذابى دردناك در دنيا به قتل، يا در آخرت سوختن در جهنم.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ جاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَ قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (90)
ترجمه
و آمدند عذر آورندگان از باديهنشينان براى آنكه اذن داده شود بآنها و نشستند كسانيكه دروغ گفتند با خدا و پيغمبرش زود باشد كه برسد آنانرا كه كافر شدند
جلد 2 صفحه 610
از آنها عذابى دردناك.
تفسير
معذّر يا اسم فاعل از تعذير بمعنى تقصير است يا از اعتذار بمعنى عذر آوردن و بنابر اين احتمال تاء باب افتعال پس از نقل حركت آن بما قبل قلب بذال و ادغام در آن شده است و محتمل است واقعا هم معذور باشند و بنابر احتمال اول واقعا معذور نبودند چون مقصّر بودن آنها بملاحظه عذر آوردن آنها است با آنكه واقعا معذور نبودند و اعراب ظاهرا اسم جمع است بمعنى باديه نشينان و خلاصه مستفاد از آيه شريفه آنستكه يك فرقه براى جهاد عذر آوردند و فرقه ديگر بدون اظهار عذر تخلّف از جهاد كردند و آنها دروغ گفتند با خدا و رسول در ادعاء ايمان و محبّت بآندو و كفار از اين دو فرقه كه واقعا معذور نبودند و بعنوان استخفاف تمرّد نمودند بزودى در دنيا و آخرت معذب بقتل و آتش خواهند شد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ جاءَ المُعَذِّرُونَ مِنَ الأَعرابِ لِيُؤذَنَ لَهُم وَ قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللّهَ وَ رَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنهُم عَذابٌ أَلِيمٌ (90)
و آمدند عذرخواهان از اعراب باديهنشينان به اينكه بآنها اذن و اجازه دهي در قعود و ترك جهاد و قعود كردند كساني که دروغ گفتند خدا و رسول او را زود باشد اصابه كند كساني را که كافر شدند از آنها عذاب دردناك.
اينکه آيه شريفه را مفسرين مختلف معني كردند و لكن آنچه بنظر ميرسد و ميتوان از ظاهر آيه استفاده نمود آنكه اعراب بدوي آمدند خدمت حضرت و عذرخواهي كردند که ما معذور هستيم از خروج و جهاد که مفاد جمله وَ جاءَ المُعَذِّرُونَ مِنَ الأَعرابِ است و معذّر در اصل معتذر بوده از باب افتعال که طلب عذر باشد تا در ذال ادغام شد بواسطه قرب مخرج و چون التقاء ساكنين محال است عين را فتحه دادند معذر شد، و اينکه اعراب دو دسته بودند يك دسته واقعا معذور بودند چنانچه در آيه بعد بيان ميفرمايد و يك دسته تقلب كردند و خود را بصورت معذور درآوردند که باين جهت كافر شدند و هر دو دسته خدمت حضرت اجازه خواستند لِيُؤذَنَ لَهُم حضرت آنهايي که حقيقة معذور بودند اجازه داد و اما غير معذورين بدون اجازه توقف كردند وَ قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللّهَ وَ رَسُولَهُ يعني دروغ بخدا
جلد 8 - صفحه 290
و رسول گفتند که ما معذور هستيم و اينها كافر شدند و سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنهُم يعني من الاعراب عذاب اليم چه در دنيا و چه در آخرت.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 90)- در این آیه به تناسب بحثهای گذشته، پیرامون منافقان بهانهجو و عذر تراش اشاره به وضع دو گروه از تخلف کنندگان از جهاد شده است.
نخست میگوید: «گروهی از اعراب بادیه نشین که از شرکت در میدان جهاد واقعا معذور بودند نزد تو آمدهاند تا به آنها اجازه داده شود و معاف گردند» (وَ جاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرابِ لِیُؤْذَنَ لَهُمْ).
و در مقابل «کسانی که به خدا و پیامبر دروغ گفتند، بدون هیچ عذری در خانه خود نشستند» و به میدان نرفتند (وَ قَعَدَ الَّذِینَ کَذَبُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ).
ج2، ص240
در پایان آیه، گروه دوم را شدیدا تهدید کرده، میگوید: «به زودی به آن دسته از ایشان که کافر شدند عذاب دردناکی خواهد رسید» (سَیُصِیبُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ).
نکات آیه
۱ - اذن خواستن گروهى از بادیه نشینان معذور براى مشارکت نکردن در جنگ (و جاء المعذّرون من الأعراب لیؤذن لهم) «اعراب» اسم جمع و به معناى بادیه نشینان است. «معذّرون» مى تواند اسم فاعل از «باب تفعیل» باشد; یعنى، کسانى که از شرکت در جهاد کوتاهى مى کنند و به دروغ نشان مى دهند که عذر دارند و مى تواند اسم فاعل از «باب افتعال» باشد که در اصل «معتذرون» بوده و تاى باب افتعال، به جهت قرب مخرج با ذال، قلب به ذال شده و در آن ادغام گشته است; یعنى، کسانى که داراى عذر موجهند. برداشت فوق بر پایه احتمال دوم است.
۲ - بسیج عمومى همه مسلمانها براى شرکت در جنگ تبوک (و جاء المعذّرون من الأعراب) از آن جایى که حتى بادیه نشینان براى عذرخواهى نزد پیامبر(ص) آمدند، بسیج عمومى و وجوب جهاد بر همگان استفاده مى شود. گفتنى است که این بخش از آیات - چنانکه مفسّران گفته اند - درباره جنگ تبوک است.
۳ - عذرتراشى برخى از بادیه نشینان براى شرکت نکردن در جنگ (و جاء المعذّرون من الأعراب) برداشت فوق مبتنى بر این احتمال است که «معذّرون» اسم فاعل از باب تفعیل باشد.
۴ - مؤمنان واقعى، حافظان حرمت احکام دینى و اجتماعى صادر شده از سوى پیامبر(ص) و رهبر جامعه اسلامى (و جاء المعذّرون ... لیؤذن لهم) برداشت فوق بر این مبناست که «معذّرون» به معناى کسانى باشد که داراى عذر موجه بوده و با این وصف سر خود ترک جهاد نکرده اند ; بلکه نزد پیامبر(ص) آمدند و عذر خویش را عرضه کردند تا رسماً اجازه دریافت کنند.
۵ - توبیخ خداوند نسبت به آنان که براى تخلف از جنگ تبوک، حتى اجازه هم نگرفتند. (و جاء المعذّرون ... و قعد الذین کذبوا) از تقابل «قعد ... » با «جاء المعذّرون» استفاده مى شود که: گروه دوم، متخلفانى هستند که بدون هیچ عذر و بهانه اى و بدون اجازه خواستن از شرکت در جنگ امتناع ورزیدند.
۶ - تخلف بى دلیل و غیر موجه مسلمان از جنگ، نشان دروغین بودن ایمان وى به خدا و رسول خداست. (و قعد الذین کذبوا اللّه و رسوله)
۷ - عملکرد انسان، نشانه ایمان یا عدم ایمان وى به خدا و رسول او (و قعد الذین کذبوا اللّه و رسوله) با توجّه به اینکه خداوند عمل متخلفان از جنگ را، بازتاب دروغین بودن ایمان آنان شمرده است، برداشت فوق به دست مى آید.
۸ - میدان جهاد، صحنه تمایز مؤمنان راستین از منافقان بى ایمان (و قعد الذین کذبوا اللّه و رسوله)
۹ - عذاب دردناک، کیفر سخت متخلفان جنگ (سیصیب الذین ... عذاب ألیم)
۱۰ - عذاب و کیفر کافران و متخلفان از جنگ، عذابى است قریب الوقوع و نه چندان دور. (سیصیب الذین کفروا منهم عذاب ألیم) به کارگیرى حرف «سین» به جاى «سوف» مى تواند بیانگر برداشت فوق باشد.
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲
- ایمان: نشانه هاى ایمان ۷; نشانه هاى ایمان دروغین ۶
- بادیه نشینان: استیذان بادیه نشینان ۱ ; بادیه نشینان و جهاد ۱، ۳ ; بهانه جویى بادیه نشینان ۳
- جهاد: آثار تخلف از جهاد ۶ ; آثار جهاد ۸ ; معذوران از جهاد ۱ ; نزدیکى کیفر متخلفان از جهاد ۱۰
- خدا: سرزنشهاى خدا ۵
- دین: حافظان دین ۴
- عذاب: عذاب دردناک ۹ ; مراتب عذاب ۹
- عمل: آثار عمل ۷
- غزوه تبوک: بسیج عمومى در غزوه تبوک ۲ ; سرزنش متخلفان از غزوه تبوک ۵ ; قصه غزوه تبوک ۲ ; کیفر متخلفان از غزوه تبوک ۹
- کافران: زمینه تشخیص کافران ۸ ; نزدیکى کیفر کافران ۱۰
- مؤمنان: زمینه تشخیص مؤمنان ۸ ; ویژگیهاى مؤمنان ۴
- محمّد(ص): اوامر محمّد(ص) ۴
منابع