التوبة ٨٠

از الکتاب
کپی متن آیه
اسْتَغْفِرْ لَهُمْ‌ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ‌ إِنْ‌ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ‌ سَبْعِينَ‌ مَرَّةً فَلَنْ‌ يَغْفِرَ اللَّهُ‌ لَهُمْ‌ ذٰلِکَ‌ بِأَنَّهُمْ‌ کَفَرُوا بِاللَّهِ‌ وَ رَسُولِهِ‌ وَ اللَّهُ‌ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْمَ‌ الْفَاسِقِينَ‌

ترجمه

چه برای آنها استغفار کنی، و چه نکنی، (حتّی) اگر هفتاد بار برای آنها استغفار کنی، هرگز خدا آنها را نمی‌آمرزد! چرا که خدا و پیامبرش را انکار کردند؛ و خداوند جمعیّت فاسقان را هدایت نمی‌کند!

ترتیل:
ترجمه:
التوبة ٧٩ آیه ٨٠ التوبة ٨١
سوره : سوره التوبة
نزول : ٧ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِسْتَغْفِرْ»: از لحاظ لفظ امر است و از نظر معنی مضارع. «إِسْتَغْفِرْ لَهُمْ أوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ ...»: اگر خواستی برای آنان طلب آمرزش کن و یا مکن. چه برای آنان طلب آمرزش کنی یا نکنی. «سَبْعِینَ مَرَّة»: هفتاد بار. مراد کثرت است؛ نه تحدید.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

«شیخ طوسى» گوید: سبب نزول آیه چنین بوده که هر وقت کسى وفات مى یافت، رسول خدا صلى الله علیه و آله بر او نماز می‌خواند و استغفار می‌نمود سپس خداوند به وى اعلام فرمود که کسانى که می‌میرند، منافق نیز میان آن‌ها وجود دارد. بنابراین استغفار او درباره منافقین نافع نخواهد بود چه به اندازه کم استغفار نماید و یا به مقدار زیاد سپس خداوند رسول خود را از نمازگذاردن بر میت منافق طى آیه ۸۴ همین سوره نهى فرمود.[۱]

تفسیر


نکات آیه

۱ - اعلام قطعیت عذاب الهى براى منافقان استهزاگر و عدم تأثیر استغفار مکرر (هفتاد بار) پیامبر (ص) براى آنان (و لهم عذاب ألیم. استغفر لهم أو لاتستغفر لهم)

۲ - تأثیر استغفار پیامبر (ص) براى مسلمانان (استغفر لهم أو لاتستغفر لهم) از اینکه خداوند در خصوص منافقان، از استغفار پیامبر (ص) نفى اثر کرده، برداشت مى شود که در موارد دیگر تأثیر داشته است.

۳ - منافقان استهزاگر و عهدشکن، محروم از غفران الهى (إن تستغفر لهم سبعین مرة فلن یغفر اللّه لهم)

۴ - رأفت پیامبر (ص) نسبت به همه مردم و تلاش آن حضرت براى هدایت همگان (إن تستغفر لهم سبعین مرة فلن یغفر اللّه لهم) لحن سخن الهى، حاکى از تمایل آن حضرت به استغفار براى منافقان است. استغفار براى مردمانى چون منافقان، نشانگر رأفت و رحمت گسترده آن حضرت نسبت به عموم مردم و تلاش او براى هدایت همگان است.

۵ - کافران به خدا و پیامبر (ص)، محروم از آمرزش الهى. (فلن یغفر اللّه لهم ذلک بأنهم کفروا باللّه و رسوله)

۶ - منافقان، کافر به خدا و پیامبر (ص) (ذلک بأنهم کفروا باللّه و رسوله)

۷ - کفر منافقان به خدا و رسول او، مانع آمرزش آنان (فلن یغفر اللّه لهم ذلک بأنهم کفروا باللّه و رسوله)

۸ - کفر به خدا و رسول او، فسق و کافران، مردمانى فاسقند. (ذلک بأنهم کفروا باللّه و رسوله و اللّه لایهدى القوم الفسقین)

۹ - منافقان، مردمانى فاسقند. (ذلک بأنهم کفروا ... و اللّه لایهدى القوم الفسقین)

۱۰ - فسق (خروج از اطاعت خدا) مانع برخوردارى انسان از هدایت الهى (و اللّه لایهدى القوم الفسقین)

۱۱ - فاسقان، محروم از هدایت الهى (و اللّه لایهدى القوم الفسقین)

موضوعات مرتبط

  • آمرزش: محرومان از آمرزش ۳، ۵
  • اعداد: عدد هفتاد ۱
  • خدا: عذابهاى خدا ۱; هدایتهاى خدا ۱۱
  • عصیان: آثار عصیان از خدا ۱۰
  • فاسقان: ۸، ۹ محرومیت فاسقان ۱۱
  • فسق: آثار فسق ۱۰; موارد فسق ۸
  • کافران: ۶، ۷ فسق کافران۸; محرومیت کافران ۵
  • کفر: آثار کفر به خدا ۵، ۷، ۸; آثار کفر به محمّد (ص) ۵، ۷، ۸; کفر به خدا ۶; کفر به محمّد (ص) ۶
  • محمّد (ص): آثار استغفار محمّد (ص) ۲; استغفار محمّد (ص) ۱; سیره محمّد (ص) ۴; صفات محمّد (ص) ۴; محمّد (ص) و منافقان ۱; مهربانى محمّد (ص) ۴; هدایتگرى محمّد (ص) ۴
  • مسلمانان: استغفار براى مسلمانان ۲
  • منافقان: آثار کفر منافقان ۷; استغفار براى منافقان ۱; حتمیت عذاب منافقان ۱; فسق منافقان ۹; محرومیت منافقان استهزاگر ۳; محرومیت منافقان عهد شکن ۳; موانع آمرزش منافقان ۷
  • هدایت: محرومان از هدایت ۱۱; موانع هدایت ۱۰

منابع

  1. در تفسیر على بن ابراهیم چنین آمده وقتى که پیامبر بعد از یک سفرى که به مدینه بازگشته بود، عبدالله بن ابى رئیس منافقین مریض شد. پسرش عبدالله بن عبدالله بن ابى که مرد مؤمنى بود نزد پیامبر آمد و از وى درخواست نمود که از پدرش عیادت نماید و گفت: یا رسول الله پدر و مادرم فداى تو باد. اگر به عیادت پدرم نیائید. در نزد مؤمنین سرافکنده خواهم گشت. پیامبر به عیادت عبدالله بن ابى رفت در حالتى که سایر منافقین هم نزد او بودند پسر عبدالله بن ابى از پیامبر درخواست کرد که براى پدرش استغفار نماید. پیامبر نیز استغفار نمود در این میان عمر بن الخطاب گفت: یا رسول الله مگر خداوند تو را از استغفارکردن منافقین نهى ننموده است؟ پیامبر به گفتار عمر توجهى ننمود و به استغفار خویش ادامه داد. سپس به عمر فرمود: خداوند مرا درباره استغفار مختار گردانید و فرمود: «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاتَسْتَغْفِرْ لَهُمْ» و وقتى که عبدالله بن ابى‌وفات یافت پسرش نزد پیامبر آمد و تقاضا کرد که براى تشییع جنازه وى حاضر شود، پیامبر حاضر گردید و بر سر قبر او توقف فرمود، باز عمر بن الخطاب گفت: یا رسول الله مگر خداوند تو را از نمازگذاردن بر جنازه منافق و ماندن بر سر قبر آنان منع نفرمود؟ پیامبر فرمود: واى بر تو اى عمر آیا تو می‌دانى که منظور من چیست؟ و چه چیزى بر زبان خود آورده ام؟ من از خدا خواسته ام که درون قبر او را پر از آتش کند و او را به دوزخ افکند سپس على بن ابراهیم گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله کارى را انجام داد که تمایل انجام آن را نداشته است.