الأحزاب ٦

از الکتاب
کپی متن آیه
النَّبِيُ‌ أَوْلَى‌ بِالْمُؤْمِنِينَ‌ مِنْ‌ أَنْفُسِهِمْ‌ وَ أَزْوَاجُهُ‌ أُمَّهَاتُهُمْ‌ وَ أُولُو الْأَرْحَامِ‌ بَعْضُهُمْ‌ أَوْلَى‌ بِبَعْضٍ‌ فِي‌ کِتَابِ‌ اللَّهِ‌ مِنَ‌ الْمُؤْمِنِينَ‌ وَ الْمُهَاجِرِينَ‌ إِلاَّ أَنْ‌ تَفْعَلُوا إِلَى‌ أَوْلِيَائِکُمْ‌ مَعْرُوفاً کَانَ‌ ذٰلِکَ‌ فِي‌ الْکِتَابِ‌ مَسْطُوراً

ترجمه

پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ و همسران او مادران آنها [= مؤمنان‌] محسوب می‌شوند؛ و خویشاوندان نسبت به یکدیگر از مؤمنان و مهاجران در آنچه خدا مقرّر داشته اولی هستند، مگر اینکه بخواهید نسبت به دوستانتان نیکی کنید (و سهمی از اموال خود را به آنها بدهید)؛ این حکم در کتاب (الهی) نوشته شده است.

ترتیل:
ترجمه:
الأحزاب ٥ آیه ٦ الأحزاب ٧
سوره : سوره الأحزاب
نزول : ٥ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَلنَّبِیُّ أَوْلی ...»: مراد این است که پیغمبر اسلام در جان و مال امّت محمّدی، حق تصرّف بیشتری از خود تصرّف مؤمنان در جان و مال خود دارد، و پیغمبر همیشه باید عزیزتر از جان و مال مؤمن در نزد مؤمن باشد، و فرمان و فرموده او مقدم بر اراده و خواست خود انسان (نگا: نساء / ). «أَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ»: همسران پیغمبر مادران امت محمّدی هستند، و لذا مؤمنان باید برابر فرمان آسمانی حرمت مقام مادری ایشان را رعایت کنند و یکایک مادران آسمانی را گرامی‌دارند (نگا: احزاب / ). «أُولُوا الأرْحَامِ، بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعضٍ ...»: این قسمت از آیه، بیانگر این واقعیّت است که مؤاخات و برادری موجود میان مهاجرین و انصار مدینه در صدر اسلام، و مؤاخات و برادری منعقد در هر زمانی، موجب ارث بردن نمی‌باشد. «کِتَابِ اللهِ»: مراد لوح محفوظ یا قضا و قدر الهی است و یا مراد قرآن کلام آفریدگار است که قوانین ارث در آن مقرّر است (نگا: بقره / نساء / و و و . «إِلاّ أَن تَفْعَلُوا ...»: اشاره بدین نکته است که اگر انسان در حق دوستان نیکی کرد و از دارائی به جای مانده، قسمتی را برابر وصیّت، به آنان دهد، بلامانع است. «الْکِتَابِ»: مثل بالا. «مَسْطُوراً»: مکتوب. نوشته شده.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

«شیخ طوسى» گویند: قتاده گوید: مسلمین به علت هجرت از یکدیگر ارث مى بردند تا این که این آیه نازل شد.[۱]

تفسیر


نکات آیه

۱ - پیامبراکرم(ص)، داراى ولایتى تام بر مؤمنان است. (النبىّ أولى بالمؤمنین من أنفسهم)

۲ - ولایت پیامبر(ص) بر مؤمنان، از ولایت خود آنان بر امورشان، برتر است. (النبىّ أولى بالمؤمنین من أنفسهم)

۳ - مؤمنان، داراى ولایت و حق تصمیم گیرى درباره امور مختلف خودند. (النبىّ أولى بالمؤمنین من أنفسهم)

۴ - مقام نبوّت، براى پیامبر(ص) حق ولایت و تصمیم گیرى ایجاد کرده است. (النبىّ أولى بالمؤمنین من أنفسهم)

۵ - همسران پیامبر(ص)، در حکم مادر مؤمنان اند. (و أزوجه أُمّهتهم)

۶ - رعایت احترام همسران پیامبر(ص) بر مؤمنان، لازم است. (و أزوجه أُمّهتهم) به منزله مادر معرفى شدن همسران پیامبر(ص) در آیه، به قرینه آیه پنجاه و سه - که در آن، ازدواج با همسران پیامبر(ص) حرام شده است - همان حرمت ازدواج است. این که از حرمت ازدواج با آنان، از چنین تعبیرى استفاده شده است، به خاطر یادآورى حرمت ویژه اى همانند مادران، براى همسران پیامبر است.

۷ - پیامبر(ص) همسران متعددى داشته است. (و أزوجه)

۸ - خویشاوندان نَسبى، در حقوق مقرر شده، بر دیگران ترجیح دارند. (و أُولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض فى کتب اللّه)

۹ - خویشاوندان نَسبى، در ارث بردن از هم، بر مؤمنان و مهاجران اولویت دارند. (و أُولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض فى کتب اللّه من المؤمنین و المهجرین) نوع مفسران برآن اند که مراد از اولویت خویشاوندان بر دیگران، اولویت در ارث است.

۱۰ - اولویت خویشان در ارث بردن، حکمى ثابت در کتاب خدا است. (و أُولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض فى کتب اللّه) «فى کتاب» مى تواند خبر مبتداى محذوف مثل «هذا الحکم» باشد. در این صورت، استفاده مى شود که حکم اولویت یاد شده جزء احکام کتاب خداوند است.

۱۱ - خویشاوندى و حفظ آن، امرى مورد توجه صاحب شریعت است. (و أُولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض)

۱۲ - قرآن، به عنوان کتاب الهى، منبعى براى تشریع قوانین مربوط به حقوق خویشاوندى است. (و أُولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض فى کتب اللّه)

۱۳ - مهاجران و برادران دینى (انصار) در صدراسلام، از هم ارث مى بردند. (و أُولوا الأرحام... أولى... من المؤمنین و المهجرین) ذکر مفضلٌ علیه «المؤمنین» و «المهاجرین» نشان دهنده این است که مؤمنان به عنوان برادران دینى و مهاجران هجرت کرده از مکّه، از هم ارث مى بردند.

۱۴ - مؤمنان، و همسران پیامبر(ص) با وجود حکم مادرى داشتن آنها براى مؤمنان، از هم، ارث نمى برند. (و أزوجه أُمّهتهم وأُولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض) احتمال دارد ذکر «أُولوا الأرحام...» پس از بیان مادر بودن همسران پیامبر براى مؤمنان، به خاطر دفع این شبهه باشد که حکم مادرى، ممکن است موجب ارث هم بشود. آیه، جواب مى دهد که خویشاوندى نَسبى، موجب ارث مى شود.

۱۵ - آنچه باعث ارث بردن مى شود، خویشاوندى نَسبى است و نه شبه خویشاوندى، مانند فرزند خواندگى، مادرى همسران پیامبر(ص)، برادرى دینى و... (ادعوهم لأباءهم ... و أزوجه أمّهتهم و أُولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض فى کتب اللّه من المؤمنین و المهجرین)

۱۶ - خویشاوندان مؤمنان و مهاجران، به ارث بردن از آنها نسبت به دیگران، اولویت دارند. (و أُولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض ... من المؤمنین و المهجرین) برداشت بالا، بنابراین است که «من المؤمنین» متعلق به عامل مقدر و وصف «أُولواالأرحام» باشد.

۱۷ - خویشاوندان نَسبى داراى ایمان، از مؤمنان ارث مى برند و نه خویشاوندان کافر آنان. (و أُولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض ... من المؤمنین) واژه «من» ممکن است بیانى باشد; یعنى، أُولوا الأرحام مؤمن و مهاجر، در ارث، بر خویشان کافر اولویت دارند.

۱۸ - مؤمنان، مجازند تا وصیت کنند که بخشى از مال شان، به غیر خویشاوندان نَسبى، داده شود. (إلاّ أن تفعلوا إلى أولیائکم معروفًا) مراد از «أن تفعلوا...معروفاً» به قرینه این که سخن از ارث بردن خویشاوندان نَسبى است، تصمیم شخص به اِعطاى بخشى از مال اش، پس از مرگ، به غیر وارثان است. لازم به ذکر است که «تفعلوا» به تأویل مصدر مى رود و مبتدا است و خبرش - که چیزى مانند «حسن و...» - مى باشد محذوف است.

۱۹ - وصیت به اِعطاى بخشى از مال، به کسى، باید بر اساس متعارف باشد. (إلاّ أن تفعلوا إلى أولیائکم معروفًا)

۲۰ - اولویت خویشاوندان نَسبى براى ارث بردن، امرى است که در لوح محفوظ ثبت است. (و أُولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض فى کتب اللّه ... کان ذلک فى الکتب مسطورًا) احتمال دارد که مراد از «الکتاب» لوح محفوظ باشد و احتمال دارد که منظور، کتاب هایى باشد که به انبیا(ع) داده شده است. برداشت بالا، بنابر احتمال نخست است.

۲۱ - اولویت خویشاوندان نَسبى براى ارث بردن، از جمله تعالیم آسمانى نازل شده در قرآن است. (و أُولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض ... کان ذلک فى الکتب مسطورًا) «ال» در «الکتاب» مى تواند عهد و اشاره به قرآن باشد.

۲۲ - قرآن کریم، حتى قبل از نزول همه آیات آن، کتاب نامیده مى شده است. (کان ذلک فى الکتب مسطورًا) در صورتى که مراد از «الکتاب» قرآن باشد، اطلاق کتاب بر آن، در این سوره - که بى شک آخرین سوره نازل شده بر پیامبر(ص) نیست - نکته یاد شده را مى رساند.

۲۳ - وصیت به اِعطاى بخشى از اموال به غیر وارثان، امرى ثبت شده در کتاب (تشریع الهى) است. (إلاّأن تفعلوا إلى أولیائکم معروفًا کان ذلک فى الکتب مسطورًا)

۲۴ - در صورت وصیت مورّث به اِعطاى بخشى از مال اش به غیر وارث، وارثان، نسبت به آن مال، از اولویت برخوردار نخواهند بود. (و أُولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض فى کتب اللّه ... إلاّأن تفعلوا إلى أولیائکم معروفًا)

روایات و احادیث

۲۵ - «عن أبى جعفر(ع) فى قول اللّه «و أُولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض فى کتاب اللّه» إنّ بعضهم أولى بالمیراث من بعض لأنّ أقربهم إلیه[رحما] أولى به...;[۲] از امام باقر(ع) درباره این سخن خداوند « و أُولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض فى کتاب اللّه» روایت شده که فرمود: بعضى از خویشاوندان، در ارث بردن بر دیگران مقدم اند، چون هر کس از نظر نَسبى نزدیک تر است، در ارث بردن مقدم است...».

۲۶ - «عن حنّان قال: قلت لأبى عبداللّه(ع) أىّ شىء للموالى؟ فقال: لیس لهم من المیراث إلاّ ما قال اللّه عزّوجلّ «إلاّ أن تفعلوا إلى أولیاءکم معروفاً;[۳] حنّان مى گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: چه چیز (از ارث) براى موالى مقرّر شده است؟ حضرت فرمود: براى آنان از میراث، چیزى نیست، مگر آنچه خداى عزّوجلّ در این آیه فرموده است: إلاّ أن تفعلوا إلى أولیائکم معروفاً».

۲۷ - «عن النبىّ(ص) قال: ما من مؤمن إلاّ و أنا أولى الناس به فى الدنیا و الأخرة اقرأوا إن شئتم: «النبىّ أولى بالمؤمنین من أنفسهم» فأیّما مؤمن ترک مالاً فلیرثه عصبته من کانوا . فإنْ ترک دیناً أو ضیاعاً فلیأتنى فأنا مولاه;[۴] از نبى اکرم(ص) روایت شده است که فرمود: هیچ مؤمنى نیست مگر این که من به ولایت بر او از مردم دیگر در دنیا و آخرت سزاوارترم. اگر خواستید، بخوانید: «النبىّ أولى بالمؤمنین من أنفسهم» پس هر مؤمنى که مالى را بعد از خود بگذارد، خویشان اش هر که باشند، آن را به ارث مى برند. اگر بدهى برجا گذاشته باشد و یا نان خوران فقیرى از او باقى مانده اند، باید به من رجوع کند; زیرا من ولىّ او هستم».

موضوعات مرتبط

  • ارث: احکام ارث ۹، ۱۰، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۲۰، ۲۱، ۲۴، ۲۵، ۲۶; ارث در صدراسلام ۱۳; اولویت در ارث ۹، ۱۰، ۲۰، ۲۱، ۲۴، ۲۵; خویشاوندى در ارث ۱۷، ۲۰، ۲۱، ۲۵، ۲۷; شرایط ارث ۱۷; موجبات ارث ۱۵
  • ایمان: آثار ایمان ۱۷
  • حقوق: منابع تشریع حقوق ۱۲
  • خویشاوندان: ارث خویشاوندان نسبى ۹; اولویت خویشاوندان ۱۰; اولویت خویشاوندان نسبى ۸، ۹; حقوق خویشاوندان نسبى ۸
  • خویشاوندى: آثار خویشاوندى نسبى ۱۵; اهمیت خویشاوندى ۱۱; حقوق خویشاوندى ۱۲
  • قانونگذارى: منابع قانونگذارى ۱۲
  • قرآن: تاریخ قرآن ۲۲; قرآن در صدراسلام ۲۲; نقش قرآن ۱۲
  • مؤمنان: ارث خویشاوندان مؤمنان ۱۶; ارث مؤمنان ۱۳; حقوق مؤمنان ۳; مادر مؤمنان ۵; مسؤولیت مؤمنان ۶; مؤمنان و همسران محمد(ص) ۱۴; ولایت بر مؤمنان ۱، ۲، ۲۷; ولایت مؤمنان ۲، ۳
  • محمد(ص): احترام همسران محمد(ص) ۶; اختصاصات محمد(ص) ۵; اولویت محمد(ص) ۲; چند همسرى محمد(ص) ۷; حقوق محمد(ص) ۴; مادرى همسران محمد(ص) ۵، ۱۴; ولایت محمد(ص) ۱، ۲، ۴، ۲۷
  • ملاکهاى عرفى :۱۹
  • موالى: ارث موالى ۲۶
  • مهاجران: ارث خویشاوندان مهاجران ۱۶; ارث مهاجران ۱۳
  • نبوت: آثار نبوت ۴
  • وصیت: احکام وصیت ۱۸، ۱۹; وصیت به انفاق ۱۹، ۲۳، ۲۴; وصیت به انفاق مال ۱۸

منابع

  1. صاحب مجمع البیان از قول کلبى گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله مسلمین را با یکدیگر برادر قرار داد و این برادرى میان هر دو نفر مسلمان بوده و وقتى یکى از آن دو می‌مرد. دیگرى از او ارث مى برد و به خانواده متوفى چیزى نمی‌رسید تا این که این آیه نازل شد و موضوع ارث بردن با قرابت و خویشاوندى گردید (چنان که در آیه ۷۵ سوره انفال صفحات ۳۹۹ و ۴.. ذکر شده است). صاحب کشف الاسرار گوید: سبب نزول این آیه چنین است که در موقع جنگ تبوک فرمان بیرون آمدن مردم براى جنگ از طرف رسول خدا صلی الله علیه و آله صادر شد. عده اى نزد پیامبر آمده و گفتند: یا رسول اللّه اجازه بده نزد پدران و مادران خود برویم و اجازه بگیریم سپس این آیه آمد. در تفسیر برهان از محمد بن یعقوب کلینى بعد از پنج واسطه از عبدالرحیم بن روح القصیر و او از امام باقر علیه‌السلام روایت کند که راجع به این آیه فرمود: درباره امارت و زمامدارى نازل گردیده که به اولاد امام حسین علیه‌السلام کشانیده و سپرده شده است سپس فرمود: ما به این امارت از دیگران از مهاجرین و انصار اولى و برتر مى باشیم سپس سؤال کردم یابن رسول اللّه آیا براى اولاد جعفر بن ابى‌طالب در این امارت بهره و نصیبى هست؟ فرمود: نه، سپس پرسیدم از براى اولاد عباس در این امارت نصیبى هست؟ فرمود: نه، سپس یکایک از اولاد بنى عبدالمطلب را نام بردم. فرمود: نه، در این میان فراموش کرده بودم که از اولاد امام حسن علیه‌السلام نامى ببرم پس از آن که یادم آمد. پرسیدم: آیا از براى اولاد امام حسن علیه‌السلام از این امارت بهره اى هست؟ فرمود: اى عبدالرحیم از اولاد رسول خدا صلی الله علیه و آله کسى غیر از ما در این امارت واقعى نصیب و بهره اى ندارد و باز در همان تفسیر از ابن بابویه و او بعد از شش واسطه از ثابت الثمالى او از على بن الحسین علیه‌السلام و ایشان از پدر بزرگوارش حسین بن على علیه‌السلام و ایشان نیز از پدر بزرگوارش على بن ابى‌طالب علیه‌السلام روایت نموده که فرمود: این آیه و نیز آیه ۲۸ سوره زخرف «وَ جَعَلَها کلِمَةً باقِیةً فِی عَقِبِهِ» درباره ما نازل گردیده است، و همچنین در تفسیر برهان محمد بن العباس بعد از چهار واسطه از عبدالرحمن بن روح القصیر او از امام صادق علیه‌السلام روایت کرده و گوید: از امام درباره نزول آیه «و اولوالارحام بعضهم اولى ببعض فی کتاب اللَّه من المهاجرین والانصار» پرسیدند. فرمود: درباره اولاد امام حسین علیه‌السلام نازل شده سپس گوید: من گفتم یابن رسول اللّه این آیه درباره فرائض (ارث) نازل شده است. فرمود: نه، بلکه درباره امارت و زمامدارى امور دینى نازل شده است. و نیز در تفسیر على بن ابراهیم چنین وارد شده که آیه «وَ أُولُواالْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ» درباره امامت نازل شده است.
  2. تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۷۲، ح ۸۶; بحارالأنوار، ج ۱۰۱، ص ۳۳۷، ح ۱۸.
  3. کافى، ج ۷، ص ۱۳۵، ح ۳; نورالثقلین، ج ۴، ص ۴۲۱، ح ۲۷.
  4. الدرالمنثور، ج ۶، ص ۵۶۶.