النحل ٦٣
ترجمه
النحل ٦٢ | آیه ٦٣ | النحل ٦٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ»: اهریمن در این جهان سرپرست و متولّی امور ایشان است. شیطان امروز هم که روزگار آخرین رسالت است باز هم کسانی را گول میزند و از راه به در میکند. انگار اینان همفکران گذشتگان و از نسل ایشانند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۱ - ۶۴،سوره نحل
- مقصود از حسنه در دنيا كه خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است
- علت توصيف مهاجرين به دو صفت صبر و توكل
- مفاد آيه : ((و ما ارسلنا من قبلك الا رجالا...)) حصر رسالت در بشر عادى است
- معنا و موارد استعمال كلمه : ((ذكر))
- مراد از اهل ذكر در فاسئلوا اهل الذكر)) و اينكه مخاطبين اين خطاب كيانند
- معنا و مفاد آيه : ((و انزل اليك الذكر لتبين للناس مانزل اليهم ...))
- وجوهى كه مفسرين در تفسير آيه گفته اند
- حجت بودن بيانات رسول الله و عترت او (ائمه ) عليهم الصلاة و السلام
- انذار و تهديد مشركين كه از در مكه به خدا و پيامبرانش گناه مى كردند (مكروا السيئات )
- مراد از ((اخذ در تقلب )) و ((اخذ بر تخوف )) كه مشركين بدان تهديد شده اند
- گردش سايه اشياء نشانه خضوع و سجود موجودات در برابر خداست
- سجده جنبندگان آسمانها و زمين براى خدا به معناى خضوع وتذلل آنان در برابر خدا است
- توضيحى درباره استكبار در مقابل مخلوق و درمقابل خالق
- توضيحى درباره در مقابل مخلوق و در مقابل خالق
- وجه عدم استكبار عملى ملائكه در برابر خداى سبحان
- رد استدلال برخى به آيه : ((يخافون ربهم ...)) براىقول به اينكه ملائكه مكلف بوده خوف و رجا دارند وافضل از بشر هستند
- مقصود از جمله : ((لا تتخدوا الهين اثنين )) و معنايى كه از نهى از دو خدا گرفتن استفادهمى شود
- لازمه مالكيت مطلقه خدا اين است كه فقط او معبود و دين دائما از او باشد (له الدين و اصبا)
- در تنگناها و شدائد، اميد بستن به مسبب الاسباب و دست به دامان او شدن فطرى انسان است
- توضيح اينكه كفران نعمت غات و غرض شرك ورزيدن مشركين است
- مقصود از اينكه مشركين بخشى از روزى خود را نصيب ((ما لا يعملون )) قرار مى دهند
- منشاء و سبب اينكه مشركين ملائكه را مؤ نث و دختران خدا مى دانستند
- معناى جمله : ((و لهم ما يشتهون )) و گفتگوئى كه در مورد شده است
- حكايت دختر كشى مشركين و نكوهش آن
- ايمان به آخرت منبع همه خيرات و بركات و ايمان نداشتن به آخرت ريشه همه گناهاناست .
- منزه بودن خداى تعالى از هر قبيح عقلى و طبعى و از اتصاف به صفات ممكنات
- معناى جمله ((ولله المثل الاعلى ))
- اگر خدا مردم را به ظلمشان اخذ كند دابه اى روى زمين نخواهد ماند
- بيان ضعف استدلال به اين آيه براى قول به معصوم نبودن انبياء
- مراد از ((امم )) و ((اليوم )) در آيه : ((تالله لقد ارسلنا الى امم من قبلك ...))
- رواياتى كه در آنها اهل ذكر در جمله : ((فاسئلوااهل الذكر)) به اهل بيت عليهم السلام تفسير شده است
- بيان اينكه با توجه به سياق آيات مراد از اهل ذكراهل كتاب است و با قطع نظر از خصوص آيه مراداهل بيت عليهم السلام مى باشد
- چند روايت در معناى : ((فاسئلوا اهل الذكر))، ((افا من الذين مكروا))، ((له الدين واصبا)) و ((لله المثل الاعلى ))
نکات آیه
۱- سوگند خداوند به خویش، مبنى بر ارسال پیامبرانى به سوى امتهاى مختلف، پیش از ظهور اسلام (تالله لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک)
۲- خداوند قبل از پیامبر(ص)، انبیایى را به سوى امتهایى گسیل داشت. (تالله لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک)
۳- شیطان، اعمال زشت امتهاى گذشته را در نظر آنان زیبا جلوه داد. (لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم) تزیین کردارها و نیز ذیل آیه «و لهم عذاب ألیم» قرینه است بر اینکه مراد از «اعمال»، کردارهاى ناروا و قبیح است.
۴- تزیین اعمال ناروا، از راههاى اغواگرى شیطان (فزیّن لهم الشیطن أعملهم)
۵- گرایش و تمایل انسان به زیبایى و گریز از زشتى (فزیّن لهم الشیطن أعملهم) از اینکه شیطان اعمال زشت مردم را تزیین کرد و آنان را به وسیله همان عمل گمراه ساخت، نشان دهنده نکته فوق است.
۶- امتهاى پیشین، فریفته شیطان شده و تسلیم انبیاى خود نشدند. (لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم) جمله «زیّن لهم الشیطان أعمالهم» به قرینه وعده عذابى که در همین آیه به آن امتها داده شده، کنایه از عدم تسلیم آنها در برابر انبیاست.
۷- فریب دیگران با ظاهرسازى، امرى شیطانى و مذموم (فزیّن لهم الشیطن أعملهم)
۸- امتهایى که تحت تأثیر اغواى شیطان، تسلیم انبیا نشدند، تحت ولایت شیطانند. (أُمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم فهو ولیّهم الیوم)
۹- افتراها و نسبتهاى نارواى مشرکان به خداوند، برخاسته از اغواى شیطان بوده است. (و یجعلون لله البنت ... و یجعلون لله ما یکرهون ... لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم) ذکر قصه بعثت انبیا در میان امتهاى پیشین و تحت تأثیر اغواى شیطان قرار گرفتن آنان، مى تواند تعریضى باشد به مشرکان مکه که نسبتهاى ناروا به خداوند مى دادند.
۱۰- دلدارى خداوند به پیامبر(ص) در برابر تبلیغات سوء و افتراهاى مشرکان (و یجعلون لله البنت ... و یجعلون لله ما یکرهون ... تالله لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم) التفات از غیبت به خطاب در آیاتى که داراى سیاق واحدى اند، احتمال دارد براى بیان مطلب یاد شده باشد.
۱۱- ظاهرسازیهاى شیطان، از موانع حرکت و نهضت انبیا (تالله لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم)
۱۲- تسلیم اغوا و ظاهرسازیهاى شیطان شدن، ولایت او را در پى دارد. (فزیّن لهم الشیطن أعملهم فهو ولیّهم الیوم)
۱۳- مشابهت جریانهاى مخالف انبیا در طول تاریخ (تالله لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم فهو ولیّهم الیوم)
۱۴- کیفر امتهایى که به دعوت انبیا جواب مساعد ندادند، عذاب دردناک است. (و لهم عذاب ألیم)
۱۵- هشدار خداوند به مشرکان مکه براى اجتناب از اغواها و ظاهرسازیهاى شیطان (تالله لقد أرسلنا إلى أمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم ... و لهم عذاب ألیم)
موضوعات مرتبط
- اغواگرى: سرزنش اغواگرى ۷
- افترا: منشأ افترا به خدا ۹
- امتها: تزیین عمل امتها ۳
- امتهاى پیشین: اغواپذیرى امتهاى پیشین ۶
- انبیا: انبیاى قبل از محمد(ص) ۱، ۲; بعثت انبیا ۱; تاریخ انبیا ۲، ۱۳; دشمنان انبیا ۱۳; موانع نهضت انبیا ۱۱
- انسان: زیبایی طلبى انسان ۵; گرایشهاى انسان ۵
- تاریخ: تکرار تاریخ ۱۳
- خدا: انذارهاى خدا ۱۵; سوگند به خدا ۱
- زشتى: تنفر از زشتى ۵
- شیطان: آثار اغواپذیرى از شیطان ۱۲; آثار اغواگرى شیطان ۹، ۱۱; اجتناب از شیطان ۱۵; اغواگرى شیطان ۳، ۱۵; پیروان شیطان ۶; روش اغواگرى شیطان ۴; زمینه ولایت شیطان ۱۲; مشمولان ولایت شیطان ۸; ولایت بر پیروان شیطان ۸
- عذاب: مراتب عذاب ۱۴; موجبات عذاب ۱۴
- عصیان: آثار عصیان از انبیا ۸; عصیان از انبیا ۶، ۱۴; کیفر عصیان از انبیا ۱۴
- عمل: تزیین عمل ناپسند ۳، ۴; عمل شیطانى ۷; عمل ناپسند ۷
- قرآن: سوگندهاى قرآن ۱
- گرایشها: گرایش به زیبایى ۵
- محمد(ص): دلدارى به محمد(ص) ۱۰
- مشرکان: افتراهاى مشرکان ۱۰; منشأ افتراهاى مشرکان ۹
- مشرکان مکه: انذار مشرکان مکه ۱۵