النحل ٣٦
ترجمه
النحل ٣٥ | آیه ٣٦ | النحل ٣٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الطّاغُوتَ»: شیطان و بتان و هرچیزی که باعث طغیان شود (نگا: بقره / . «حَقَّتْ»: ثابت و واجب شده است. «حَقَّتْ عَلَیْهُمُ الضَّلالَة»: یعنی خداوند به مردمان خرد داده است، فطرت ایشان را برای یکتاپرستی بسیج کرده است، پیغمبران را فرستاده است، و آیات تشریعی و تکوینی را به انسانها نموده است، آن گاه این مردمانند که بر اثر یک تصمیمگیری آزادانه دو دسته میشوند و به راه یزدان یا به راه شیطان میروند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي... (۱) قُلْ يَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا... (۱) وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ... (۲) وَ اسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ... (۲) أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ... (۵) وَ لَقَدْ کَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ... (۲) وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ... (۳) ثُمَ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَى... (۶) وَ اسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ... (۳) وَ مَا أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا... (۱)
وَ لاَ يَأْمُرَکُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا... (۰) ذٰلِکَ أَنْ لَمْ يَکُنْ رَبُّکَ... (۱) وَ إِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحاً... (۲) تِلْکَ الْقُرَى نَقُصُ عَلَيْکَ... (۳) الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ... (۳) فَکَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنَنَا... (۲) أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ... (۱) وَ لَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ... (۲) إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ بِالْحَقِ... (۳) أَلاَ لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَ... (۳) وَ قَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّحْمٰنُ مَا... (۱) وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْکَ الْکِتَابَ... (۵)
تفسیر
- آيات ۲۲ - ۴۰،سوره نحل
- اعتقاد به معاد لازمه توحيد كامل است
- بيان اينكه گمراه كنندگان همانند بار گناهان ناشى از اضلالشان را بر دوش مى كشند
- چگونگى تعدد وزر و عذاب در ازاء عمل واحد
- اشاره به استفاده هاى نادرستى كه از آيه ((ليحملوا اوزارهم كاملة يوم القيمة ))
- مقصود از كسانى كه علم داده شده اند در آيه :((قال الذين اوتوا العلم ...)) معصومين عليهم السلام هستند
- معناى آيه : ((قيل للذين اتقوا ماذا انزل اليكم قالوا خيرا)) و مراد از ((الذين اتقوا))
- معناى ((طيب )) و ((طاهر)) و مقصود از طيب بودن متقين درحال توفى و مرگ
- تعلق مشيت خداوند (لوشاء الله ) به امر عدمى (ما عبدنا) در آيه و توجيه آن
- تقرير و تبيين استدلال مشركين براى بت پرستى خود
- پاسخ به دليل مشركين : تنها وظيفه پيامبران ((بلاغ مبين )) است
- تقسيم امت ها به دو طائفه هدايت يافته و گمراه
- وجه اينكه گمراهى به خلاف هدايت به خود گمراهان نسبت داده شده است
- توضيح اينكه ((ضلالت )) امر عدمى است و نمى توان گفت خدا آن را ايجاد كرده است
- تسليت و دلدارى رسول خدا(ص ): نسبت به هدايت مشركين حريص مباش
- تفسير آيه توسط جبريون و مفوضه در جهت اثبات مذهب خود
- در قيامت ياورانى هستند كه مشركين از يارى آنها بهره مند نمى شوند
- مسئله رفع اختلاف و تبين آن يكى از معرفات روز قيامت است
- اشاره به تعابير مختلف از ايجاد خداى تعالى به :قول ، كلمه ، امر، اراده و قضاى خدا در ذيل (اننقول له كن فيكون )
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل : ((الذين اتوا العلم ))، ((... قالوا خيرا))، ((قالوااساطير الاولين )) و...)
- نقشه قريش در برابر جذابيت دعوت پيامبر اكرم (ص ) درذيل آيه ((و اذا قيل لهم ماذا...))
- روايتى درباره سلطنت و قدرت نامحدود خدا
نکات آیه
۱- تمامى امتها و جوامع، تحت پوشش رسالت پیامبران مبعوث شده از سوى خداوند (و لقد بعثنا فى کلّ أُمّة رسولاً)
۲- عبادت خدا و اجتناب از طاغوت، دو رکن اساسى تعالیم انبیا (و لقد بعثنا فى کلّ أُمّة رسولاً أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطغوت)
۳- اجتناب از هرگونه معبود باطلى، از دعوتهاى روشن همه انبیاى الهى (فهل على الرسل إلاّ البلغ المبین. و لقد بعثنا فى کلّ أُمّة رسولاً أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطغوت) «طاغوت» در لغت عبارت از هر معبود و مورد پرستشى جز خداوند است.
۴- سنت خداوند در بعثت انبیا، برانگیختن و اعزام آنان به سوى جوامع و امتهاست. * (و لقد بعثنا فى کلّ أُمّة رسولاً) از اینکه خداوند در مقام بیان بعثت انبیا و مورد تکذیب واقع شدنشان از سوى تکذیب کنندگان، از «امت» به جاى «ناس» استفاده کرده است و «امت» به گروهى اطلاق مى شود که عاملى آنان را جمع کرده باشد، مى توان نکته فوق را به دست آورد.
۵- برانگیختن انبیا در میان همه امتها براى دعوت به توحید عبادى، دلیل بطلان عقیده مشرکان به جبرى بودن شرکشان (و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شىء ... و لقد بعثنا فى کلّ أُمّة رسولاً أن اعبدوا الله) آوردن عبارت «قد بعثنا...» پس از بیان کلام مشرکان درباره جبرى بودن شرکشان، به منزله جواب براى آن است; با این بیان که اگر شرکْ خواست خداوند بود، نباید انبیا را مبعوث مى کرد و حال آنکه آنان را براى هدایت برانگیخته است و این حکایت از بطلان عقیده آنان دارد.
۶- برخى از امتها با اعزام انبیا به سوى آنان، هدایت یافتند و برخى دیگر بر گمراهى خود باقى ماندند. (فمنهم من هدى الله و منهم من حقّت علیه الضللة)
۷- هدایت شدن انسانها، برخاسته از توفیق خداوند است. (فمنهم من هدى الله)
۸- گمراه شدن گمراهان، به دست خود آنهاست. (و منهم من حقّت علیه الضللة) از آن جایى که خداوند در مقام بیان منشأ هدایت و گمراهى، تنها هدایت را به خود اسناد داده است، مى توان برداشت فوق را به دست آورد.
۹- لزوم جهانگردى و سیر و سیاحت، جهت مطالعه در عاقبت شوم تکذیب کنندگان انبیا (فسیروا فى الأرض فانظروا کیف کان عقبة المکذّبین) «انظروا» (از مصدر نظر) به معناى گرداندن چشم براى درک و دریافت چیزى و دیدن آن است.
۱۰- گروهها و اقوامى که در طول تاریخ، انبیاى الهى را تکذیب کردند، گرفتار عذاب شدند. (فسیروا فى الأرض فانظروا کیف کان عقبة المکذّبین) دعوت از مردم براى جهانگردى جهت مطالعه در عاقبت تکذیب کنندگان انبیا، دلالت بر این دارد که آنان دچار عذاب شده اند و مطالعه آن عبرت آموز است و اگر چنان چه به مرگ طبیعى مرده بودند، با انسانهاى دیگر تفاوتى نداشتند و در نتیجه مزیتى براى مطالعه نخواهند داشت.
۱۱- وجود انسانهایى در میان امتها، که مهر گمراهى خورده اند و هیچ گاه هدایت نخواهند شد. (و منهم من حقّت علیه الضللة) «حق» داراى چند معنا و استعمال است و از جمله آنها عمل و گفتارى است که رخ مى دهد به خاطر اینکه وقوع آن واجب و ضرورى است. بنابراین عبارت «حقّت علیه الضلالة»; یعنى، ضرورى و قطعى شده است بر او گمراهى.
۱۲- گستره همه مناطق زمین - که جوامع انسانى در آن جاها وجود داشته - شاهد اعزام پیامبران خدا به سوى خود. (و لقد بعثنا فى کلّ أُمّة رسولاً ... فسیروا فى الأرض فانظروا) «فا» در «فسیروا» تفریع است. دعوت از مردم براى جهانگردى، پس از بیان بعثت انبیا در میان هر امتى، به این معناست که: گستره زمین شاهد وضعیت و عاقبت کسانى است که انبیاى الهى را تکذیب کردند. در نتیجه مى توان آثار آنان را پیدا کرد و مورد مطالعه قرار داد.
۱۳- مطالعه تاریخ، وسیله عبرت و درس آموزى است. (فسیروا فى الأرض فانظروا کیف کان عقبة المکذّبین)
۱۴- پهنه زمین، داراى آثارى عبرت آموز از ملتهاى پیشین (فسیروا فى الأرض فانظروا کیف کان عقبة المکذّبین)
۱۵- عمل انسان، داراى نقشى تعیین کننده در سرنوشت اوست. (فانظروا کیف کان عقبة المکذّبین)
۱۶- قانونمندى و یکسانى راههاى کمال و سعادت آدمیان و نیز انحطاط آنها، در طول تاریخ (فسیروا فى الأرض فانظروا کیف کان عقبة المکذّبین) از اینکه با فعلهاى امر «سیروا» و «انظروا» مردم دعوت به سیر و مطالعه شده اند تا آنان به این وسیله عبرت بگیرند، حکایت از این دارد که قوانین یکسانى بر روند امور جارى است.
۱۷- مشرکان مکه، مورد تهدید خداوند به فرجامى شوم (و قال الذین أشرکوا ... فسیروا فى الأرض فانظروا کیف کان عقبة المکذّبین) بنابراین احتمال که مخاطبان امر «سیروا» مشرکان مکه اند استفاده مى شود که دعوت از آنان براى سیر و سفر در زمین جهت مطالعه سرانجام تکذیب کنندگان انبیا پس از بازگویى دیدگاه آن مشرکان در باره خداوند، هشدارى است به آنان.
۱۸- برخى از گناهان، در پى دارنده عذاب دنیوى اند. (فانظروا کیف کان عقبة المکذّبین) دعوت به دقت و ژرف کاوى در فرجام تکذیب کنندگان انبیا، مشعر به این نکته است که تکذیب گران گرفتار عذاب شده اند. بنابراین به دست مى آید که برخى از گناهان (تکذیب انبیا) عذاب دنیوى در پى دارند.
موضوعات مرتبط
- اقوام پیشین: تاریخ اقوام پیشین ۱۰، ۱۴; کیفر اقوام پیشین ۱۰
- امتها: گمراهى امتها ۶; هدایت امتها ۶; هدایت ناپذیران امتها ۱۱
- انبیا: ارکان تعالیم انبیا ۲; اهمیت بعثت انبیا ۱۲; جهان شمولى رسالت انبیا ۱، ۱۲; فلسفه بعثت انبیا ۴، ۵; کیفر مکذبان انبیا ۱۰; مطالعه فرجام مکذبان انبیا ۹; هدایتگرى انبیا ۶; هماهنگى دعوتهاى انبیا ۳
- انسان: قانونمندى انحطاط انسان ها ۱۶; قانونمندى سعادت انسان ها ۱۶
- تاریخ: آثار مطالعه تاریخ ۱۳;عبرت از تاریخ ۱۳، ۱۴
- توحید: دعوت به توحید عبادى ۵
- جبرواختیار: دلایل بطلان جبر ۵
- جهانگردى: اهمیت جهانگردى ۹
- خدا: انذارهاى خدا ۱۷; توفیقات خدا ۷; سنتهاى خدا ۴
- سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۱۵
- طاغوت: اهمیت اجتناب از طاغوت ۲
- عبادت: اهمیت عبادت خدا ۲
- عبرت: عوامل عبرت ۱۳، ۱۴
- عذاب: اهل عذاب ۱۰; موجبات عذاب دنیوى ۱۸
- عمل: آثار عمل ۱۵
- گمراهى: منشأ گمراهى ۸
- گناه: آثار گناه ۱۸
- مسافرت: اهمیت مسافرت ۹
- مشرکان: عقیده باطل مشرکان ۵
- مشرکان مکه: تهدید مشرکان مکه ۱۷; فرجام شوم مشرکان مکه۱۷
- معبودان باطل: اعراض از معبودان باطل ۳
- هدایت: منشأ هدایت ۷