محمد ١٠
کپی متن آیه |
---|
أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا کَيْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لِلْکَافِرِينَ أَمْثَالُهَا |
ترجمه
محمد ٩ | آیه ١٠ | محمد ١١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«دَمَّرَ»: هلاک و نابود ساخته است (نگا: اعراف / شعراء / نمل / ). «أَمْثَالُهَا»: امثال چنین عاقبت یا عقوبتی. ضمیر (هَا) به (عَاقِبَة) برمیگردد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لِلْكافِرِينَ أَمْثالُها «10»
پس آيا در زمين سير نكردند، تا بنگرند سرانجام كسانى كه قبل از آنان بودند چگونه بود؟ خداوند آنان را هلاك كرد و براى اين كافران نيز همانند آن كيفرها خواهد بود.
نکته ها
«دَمَّرَ» از «تدمير» به معناى نابودى، هلاكت و زير و رو كردن است و آنگاه كه در كنار آن، «على» قرار گيرد، شدّت را مىرساند.
در قرآن نابودى و هلاكت مردم، بر اساس عملكرد و خلق و خوى آنان است:
- گروهى به خاطر طغيان هلاك شدند. «فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ» «1»
- برخى به خاطر لجاجت و انكار. تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّها ... إِذْ كانُوا يَجْحَدُونَ «2»
- عدّهاى به دليل مكر و حيله. «فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْناهُمْ وَ قَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ» «3»
«1». حاقّه، 5.
«2». احقاف، 25.
«3». نمل، 51.
جلد 9 - صفحه 70
- گروهى به خاطر گناه. «فَأَهْلَكْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ» «1»
- برخى به خاطر ظلم و ستم. «أَهْلَكْناهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا» «2»
پیام ها
1- افراد غافل كه از هلاكت گذشتگان عبرت نمىگيرند، قابل توبيخ و سرزنش هستند. «أَ فَلَمْ يَسِيرُوا»
2- سير و سياحت و جهانگردى بايد هدفدار و براى بررسى تاريخ ملّتها و عامل عبرت و رشد باشد. أَ فَلَمْ يَسِيرُوا ... فَيَنْظُرُوا
3- مطالعه تاريخ و شناخت سرنوشت ملّتها، در جهان بينى و ايمان انسان نقش دارد. أَ فَلَمْ يَسِيرُوا ... فَيَنْظُرُوا
4- جلوههاى رفاه مهم نيست، پايان و عاقبت كار مهم است. «كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ»
5- كارهاى خداوند حكيمانه و قانونمند است. دَمَّرَ اللَّهُ ... وَ لِلْكافِرِينَ أَمْثالُها
6- اراده خداوند بر تاريخ و طاغوتها، غالب و حاكم است. دَمَّرَ اللَّهُ ...
7- قهر الهى در انحصار يك يا چند نمونه نيست، او مىتواند به شكلهاى گوناگون قهر خود را نشان دهد. «لِلْكافِرِينَ أَمْثالُها»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لِلْكافِرِينَ أَمْثالُها «10»
«1» تفسير برهان، ج 4، ص 182، روايت 2، چاپ دار الكتب العلميّه قم.
جلد 12 - صفحه 108
بعد از آن تهديد فرمايد به مخالفت توحيد و اوامر سبحانى كه:
أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ: آيا سير نمىكردند كافران در زمين، مراد استفهام تحريص است به سفر، يعنى بايد كه سفر كنند اين معاندان و منكران در بلاد عاد و ثمود، فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ: پس نگاه كنند و تأمل نمايند چگونه بوده است، عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ: خاتمه كار و سر انجام حال آنانكه پيش از ايشان بودهاند از اهل شرك و تكذيب، دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ: مستأصل ساخت و از بيخ و بن بركند خداى تعالى آنچه مخصوص آنها بود از مال و جان و اولاد، يعنى دمار از همه آنها برآورد و ايشان را نابود ساخت. پس بر سبيل تهديد فرمايد:
وَ لِلْكافِرِينَ أَمْثالُها: و براى كافران است مانند اين عاقبت، يعنى كافران مستحق اين نوع عقوبتند لكن حق تعالى دفع اين عذاب از امت تو نموده و عقوبت آنها در آخرت انداخته به جهت فضيلت و شرافت و مكرمت وجود شريف تو.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ «7» وَ الَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ «8» ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ «9» أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لِلْكافِرِينَ أَمْثالُها «10»
ترجمه
اى كسانيكه ايمان آورديد اگر يارى كنيد خدا را يارى ميكند شما را و ثابت ميگرداند قدمهاتانرا
و آنانكه كافر شدند پس نابودى و نگونسارى است براى آنها و باطل نمايد كارهاشانرا
اين براى آنست كه آنها ناخوش داشتند آنچه را فرو فرستاد خدا پس ضايع گردانيد كارهاشانرا
آيا پس سير نكردند در زمين پس
جلد 5 صفحه 5
بنگرند چگونه بود انجام كار آنانكه بودند پيش از آنها هلاك كرد خدا آنها را و براى كافران است امثال آن عقوبت.
تفسير
خداوند متعال وعده داده است باهل ايمان و عقائد حقّه اسلاميّه كه اگر يارى نمايند خدا و پيغمبر و امام زمانشان را بقيام بوظائف دينى و اطاعت از ولى و صاحب اختيارشان و جهاد با دشمنان يارى فرمايد ايشان را بغلبه و عزّت و نام نيك و سعادت در دنيا و آخرت و ثابت قدم فرمايد آنها را در مرام و مسلك و عقائد حقه و ميدان جنگ با كفّار و در عبور از پل صراط كه بالاترين فوائد ثبات قدم است و مقدّر فرموده براى كفّار لغزش و عثور و انحطاط و نگونسارى و هلاكت و نابودى را كه موارد استعمال كلمه تعس است و مفعول فعل واجب الاضمار ميباشد يعنى فتعسوا تعسا بحكم اللّه لهم و ضايع و باطل و فاسد فرموده هر عمل خيرى را كه از آنها صادر شود چون واجد شرط ايمان و اخلاص نبوده است و در آيات سابقه اشاره بآنشد و اين انحطاط و نگونسارى و نابودى براى آنها باين سبب مقدّر شد كه كراهت داشتند از آنچه خداوند بر پيغمبر خود نازل فرموده بود از ولايت امير المؤمنين (ع) و غير آن و خداوند ولايت ائمه اطهار را شرط قبول تمام اعمال قرار داده بود پس باطل شد تمام اعمال نيك آنها از جهاد و عتق و صدقه و ساير خيرات كه ذاتا عمل خير بر آنها صادق بوده و بايد نافع شود و براى آنها نشد و اخيرا اشاره فرموده است بعذابهاى گوناگون و وقايع امم سابقه كه از مراجعه بتواريخ و گردش در زمين معلوم و مشهود ميشود كه خداوند چه معاملاتى با مخالفين انبياء و اولياء فرموده و خواهد فرمود و بايد موجب عبرت اين امّت شود و دست از مخالفت بردارند و بدانند كه عقوبت اينها هم در دنيا و آخرت از همان قبيل خواهد بود و خداوند بالاخره انتقام مظلوم را از ظالم خواهد كشيد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ فَلَم يَسِيرُوا فِي الأَرضِ فَيَنظُرُوا كَيفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبلِهِم دَمَّرَ اللّهُ عَلَيهِم وَ لِلكافِرِينَ أَمثالُها «10»
آيا پس سير نميكنند در زمين پس نظر كنند که چگونه بوده عاقبت كساني که پيش از آنها بودند چگونه خداوند آنها را هلاك فرمود و بر آنها عذابهاي مهلكه فرستاد و آنها را از بين برد و از براي كافرين امثال اينکه عذابها هست.
أَ فَلَم يَسِيرُوا سير تاريخي و پرسش از حال سابقين فِي الأَرضِ در اطراف دنيا و شهرستانهاي سابقين و مساكن آنها.
فَيَنظُرُوا بنظر فكري و تأملي و تدبري كَيفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبلِهِم
جلد 16 - صفحه 171
قوم نوح، عاد، ثمود، قوم لوط، قوم شعيب، فرعونيان و امثال آنها حتي قوم ابرهه و اصحاب فيل.
دَمَّرَ اللّهُ عَلَيهِم دمار از روزگار آنها برداشت و بغرق و باد و صاعقه و امطار حجاره آنها را از بين برد و هلاك نمود، وَ لِلكافِرِينَ أَمثالُها بترسند از اينکه نوع بلاها زيرا سنت الهي تغيير پذير نيست ..
فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّهِ تَبدِيلًا وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّهِ تَحوِيلًا و اينكه چهار روز مهلت ميدهد حكمي دارد، يا اينكه در نسل آنها مؤمني بوجود ميآيد، يا اينكه بعض آنها بشرف اسلام و ايمان مشرف ميشوند، يا اينكه بار خود را سنگين كند بازدياد كفر و فسق و فجور يا حكم ديگري
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 10)- و از آنجا که قرآن مجید در بسیاری از موارد نمونههای حسی را به ظالمان سرکش ارائه میدهد در اینجا نیز آنها را به مطالعه احوال اقوام گذشته دعوت کرده، میفرماید: «آیا در زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنها بودند چگونه بود؟ (همانها که راه کفر و طغیان را پیش گرفتند و) خداوند آنها را درهم کوبید و هلاک کرد» (أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ).
سپس برای این که آنها گمان نکنند سرنوشت دردناکی که برای امتهای طغیانگر پیشین بود جنبه خصوصی داشت میافزاید: «و برای مشرکان و کافران نیز امثال این مجازاتها خواهد بود» (وَ لِلْکافِرِینَ أَمْثالُها).
آنها انتظار نداشته باشند که با انجام اعمال مشابه آنها از کیفرهای مشابه مصون و بر کنار بمانند، بروند آثار گذشتگان را بنگرند و آینده خود را در آئینه زندگی آنان ببینند.
نکات آیه
۱- توبیخ کافران از سوى خداوند، به خاطر عبرت نگرفتن از سرنوشت شوم کافران گذشته تاریخ (أفلم یسیروا فى الأرض فینظروا کیف کان عقبة الذین من قبلهم)
۲- لزوم سیر در زمین و بررسى تاریخ ملت ها، براى عبرت آموزى (أفلم یسیروا فى الأرض فینظروا)
۳- مطالعه تاریخ و فرجام ملت ها، داراى نقش در جهان بینى و گرایش به ایمان (أفلم یسیروا فى الأرض فینظروا کیف کان عقبة الذین من قبلهم) واژه «ینظروا» به معناى نگریستن براى بینش یافتن است; بینشى کلى در رابطه با هستى که جهان بینى انسان را تشکیل مى دهد.
۴- کفر و عواقب شوم آن، داراى پیشینه و نمادهاى بسیار در گذشته تاریخ (فینظروا کیف کان عقبة الذین من قبلهم)
۵- امکان دستیابى بشر در هر عصر، به آثار برجاى مانده از امت هاى نابودشده پیشین (أفلم یسیروا) قرآن، فقط براى مخاطبان عصر نزول سخن نمى گوید; بلکه پیام آن متوجّه همه عصرها و نسل ها است. باتوجه به این نکته استفاده مى شود که آثار برجاى مانده از امت هاى هلاک شده، به گونه اى است که در هر عصر قابل مشاهده و یا اکتشاف است.
۶- نابودى دیار کافران و هلاکت ایشان، نمودى از ذلت آنان و پوچى فرجامشان* (فتعسًا لهم و أضلّ أعملهم ... دمّر اللّه علیهم) بدان احتمال که «دمّر اللّه علیهم» تفسیر و بیان نمودى از «تعساً لهم» باشد، برداشت بالا استفاده مى شود.
۷- اراده الهى، حاکم بر تحولات تاریخ بشر (دمّر اللّه علیهم) بى شک نابودى کامل یک نسل در نتیجه کفر و عصیان، تحولى عمده در تاریخ بشر به حساب مى آید و خداوند این دگرگونى عظیم را به خود نسبت داده است.
۸- کافران، با تمامى امکانات خویش، در نهایت مغلوب قدرت قاهر خداوند (دمّر اللّه علیهم) واژه «دمّر» در صورت تعدّى با «على»، بیانگر شدت ویرانى و تخریب و نمایانگر نهایت قدرت و غلبه خداوند است.
۹- هشدار خداوند به کافران، نسبت به استمرار اراده او بر نابودى ملت هاى کفرپیشه (دمّر اللّه علیهم و للکفرین أمثلها)
۱۰- کفرپیشگى، از عوامل عمده نابودى ملت ها (دمّر اللّه علیهم و للکفرین أمثلها) وصف کفر در «للکافرین»، بیانگر این نکته است که کفر، عامل اصلى نابودى ملت ها است.
۱۱- ناخشنودى از دین و پیام هاى الهى، معلول نیندیشیدن به عاقبت کفر و کافران * (کرهوا ما أنزل اللّه ... أفلم یسیروا فى الأرض فینظروا) از ارتباط «أفلم یسیروا» با «کرهوا ماأنزل اللّه»، مى توان استفاده کرد که اگر کافران عصر بعثت به فرجام شوم پیشینیان کافر مى اندیشیدند، این چنین از پیام هاى دین، گریزان و ناخشنود نبودند.
۱۲- کیفر الهى براى کافران، داراى گونه هاى بسیار با نتایجى ویرانگر و مشابه* (دمّر اللّه علیهم و للکفرین أمثلها) جمع آمدن واژه «أمثالها» مى رساند که مجازات ملت هاى کفر پیشه، هر چند در نابودى و ویرانگرى همگون است; اما در شکل متفاوت است.
موضوعات مرتبط
- امتها: آثارباستانى امتهاى پیشین ۵; عوامل هلاکت امتها ۱۰
- ایمان: زمینه ایمان ۳
- تاریخ: آثار مطالعه تاریخ ۳; عبرت از تاریخ ۲; منشأ تحولات تاریخ ۷
- تعقل: آثار عدم تعقل در فرجام کفر ۱۱; آثار عدم تعقل در فرجام کافران ۱۱
- جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۱۰
- جهان بینى: عوامل مؤثر در جهان بینى ۳
- خدا: اراده خدا ۹; تفاوت کیفرهاى خدا ۱۲; حاکمیت اراده خدا ۷; سرزنشهاى خدا ۱; قدرت خدا ۸; قهاریت خدا ۸; هشدارهاى خدا ۹
- دارالکفر: نابودى دارالکفر ۶
- دین: عوامل ناخشنودى از دین ۱۱
- سیاحت: اهمیت سیاحت ۲
- عبرت: عوامل عبرت ۱، ۲
- کافران: آثار عبرت ناپذیرى کافران ۱; تشابه فرجام کافران ۱۲; تفاوت کیفر کافران ۱۲; سرزنش کافران ۱; عبرت از فرجام شوم کافران ۱; فرجام کافران ۶; مقهوریت کافران ۸; نشانه هاى ذلت کافران ۶; هشدار به کافران ۹; هلاکت کافران ۶، ۹
- کفر: آثار کفر ۱۰; تاریخ کفر ۴; فرجام کفر ۴
منابع