التوبة ١٣
ترجمه
التوبة ١٢ | آیه ١٣ | التوبة ١٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَلا تُقَاتِلُونَ؟»: آیا نمیجنگید؟ استفهام انکاری است، یعنی باید که بجنگید. «هَمُّوا»: قصد کردند. در اینجا به معنی عزم را جزم کردند و تصمیم قاطعانه گرفتند (نگا: توبه / ). «بَدَءُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ»: آنان بار اوّل به اذیّت و آزارتان در مکّه پرداختند (نگا: انفال / ) و تصمیم به شکنجه دیگر مسلمانان گرفتند (نگا: نساء / ). «أَحَقّ»: درخورتر و سزاوارتر.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ إِذْ يَمْکُرُ بِکَ الَّذِينَ... (۲) وَ إِنْ کَادُوا لَيَسْتَفِزُّونَکَ... (۱) لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ... (۵)
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۱، سوره توبه
- اشاره به اختلاف در اينكه سوره توبه سوره اى مستقليا ملحق به سوره انفال مى باشد
- اعلائم برائت در: (( برائة من الله و رسوله ... )) صرف تشريع نيست بلكه انشاء حكم و قضاء بر برائت است
- عهد شكنى مشركين ، مجوز مقابله به مثل به آنان بوده است
- اقوام مفسرين درباره مراد از چهار ماه در آيه : (( فسيحوا فى الارض اربعة اشهر ))
- مراد از (( يوم الحج الاكبر )) در آيه : (( و اذان من الله و رسوله ... )) و اقوال مختلف در اين مورد
- عهد و پيمانى كه با مشركينى كه به پيمان خود وفادار بوده اند منعقد شده تا پايان مدت محترم است
- امر به از ميان برداشتن مشركين پيمان شكن و منقرض ساختن آنان بعد از انقضاء مهلت چهار ماهه، مگر آنكه توبه كنند...
- چنانچه مشركين توبه كردند آنان را رها كنيد
- امر به امان دادن به مشركى كه امان مى طلبد تا به بحث و بررسى درباره دين حق بپردازد
- هشت مطلب كه از بيانات گذشته معلوم مى گردد
- حكم وجوب امان دادن براى استماع كلام خدا، قابل نسخ نيست
- پذيرش دين حق بايد با اختيار باشد و در اصول اعتقادى بايد علم يقينىحاصل شود
- مشركين به هيچ ميثاق طبيعى يا قراردادى در برابر مؤ منين وفادار نيستند هر چند چربزبانى كنند.
- برادر خوانده شدن مؤ منين در قران كريم به نحو مجاز و استعاره نيست بلكه آثارى بر آنمترتب است
- تحريك و تشويق مسلمين به قتال و كارزار با بيان اينكه جهاد صحنه آزمون است و...
- حديث مزبور از مصادر اهل سنت
- اعلام برائت چند حكم ديگر را نيز اعلام نمود
- علاوه بر اين وظيفه اعلان برائت ، على (ع ) در آن سال اميرالحاج نيز بوده است
- پيامبر اسلام (ص ) امير المؤ منين (ع ) را با چهار پيغام براى مشركين روانه مكه مى كند
- سخن مغرضانه ابن كثير كه گفته است مخصوص به حكم برائت است و احكام ديگر راابوبكر و ابوهريره رساندند و...
- نقد و رد آن گفته ها
- خود عبارت (لا يودى عنك الا انت او رجل منك ) اشتراك در رسالت را مى رساند
- سخن صاحب المنار در مورد ابلاغ آيات برائت و بدگوئى او از شيعه و كوششى كه براىاثبات افضل بودن ابوبكر به عمل آورده است
- اشكالات وارده بر گفته هاى صاحب المنار
- موضوع امارت حاج با مساءله وحى آسمانى كه احدى حتى رسول خدا (ص ) هم حق مداخله و دخل و تصرف در آن را نداشته است فرق دارد
- اضطراب و اختلاف روايات راجع به اعلان آيات برائت
- خدشه اى كه صاحب المنار خواسته است بر يكى بودن نفس پيامبر (ص ) و على (ع ) كه ازجمله وحى استفاده مى شود وارد كند و جواب او
- اشكال سوم بر سخن صاحب المنار
- اشكال چهارم بر سخن صاحب تفسير المنار
- رواياتى درباره اينكه اعلام كننده آيات برائت على (ع ) بوده است
- در روايات شيعه روز حج اكبر، روز عيد قربان دانسته شده است
- روايتى درباره چهار ماه مهلت دادن به مشركين در ذيل آيات گذشته
- چند روايت در ذيل آيه (( فقاتلوا ائمة الكفر... ))
- چند روايت در ذيل آيه شريفه : (( الا تقاتلون قوما نكثوا ايمانهم ... ))
- بررسى و ريشه يابى انعقاد عقود و معاهدات (به معناى اعم ) بين اشخاص
- نياز اجتماعات به پيمانها و معاهدات
- اعتبار معاهدات در اسلام و لزوم احترام به آنها
- نقض ابتدائى عهد جايز نيست ولى مقابله به مثل تجويز شده است
- مقايسه بين اسلام و جوامع متمدن غير دينى از لحاظ احترام به پيمانها و تعهدات
- در ذيل جمله : (( قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم ))
- انتساب افعال به اسباب طولى در قرآن كريم
- استدلال اشاعره به آيه : (( قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم ... )) براى اثبات جبر و اينكهافعال انسان و آثار آن فقط مستند به خدا است
- جواب به اشاعره و بيان اشكال عمده مذهب آنان كه اصل عليت مى باشد
- سخن جبرى مذهبان از ماديون و پاسخ بدان
- جواب معتزله به اشاعره و اختيارشان قول به تفويض و استقلال انسان در اعمالش را
- رد مذهب تفويض و بيان اينكه عناوين گناه منسب به داوند نيست
نکات آیه
۱ - تشویق و تشجیع مسلمانان صدر اسلام به جنگ با مشرکان پیمان شکن و توطئه گر علیه پیامبر (ص) (ألا تقتلون قوماً نکثوا أیمنهم و همّوا بإخراج الرسول)
۲ - تشویق و تشجیع مسلمانان به پیکار با سران شرک و کفر (فقتلوا أئمة الکفر ... ألا تقتلون قوماً نکثوا أیمنهم و همّوا بإخراج الرسول)
۳ - وجود پیمان صلح میان مسلمانان صدر اسلام و مشرکان (قوماً نکثوا أیمنهم)
۴ - نقض پیمان عدم تعرض از سوى مشرکان معاهدِ صدر اسلام (ألا تقتلون قوماً نکثوا أیمنهم)
۵ - شرک پیشگان صدر اسلام، بر پیمان خود با مسلمانان سوگند وفادارى یاد کرده بودند. (قوماً نکثوا أیمنهم)
۶ - مشرکان، در راستاى خاموش کردن آواى توحید، تصمیم گرفته بودند پیامبر اکرم (ص) را از مکّه اخراج کنند. (و همّوا بإخراج الرسول)
۷ - تبیین علل پیکار با دشمن براى نیروهاى رزمى - در صورت مشاهده نوعى تردید و هراس در آنان - امرى شایسته است. (ألا تقتلون قوماً نکثوا أیمنهم و همّوا بإخراج الرسول)
۸ - مشرکان صدر اسلام، آغازگر جنگ با مسلمانان (و هم بدءوکم أوّل مرّة)
۹ - سرکوب آغازگران جنگ علیه اسلام و مسلمین، امرى لازم (ألا تقتلون قوماً ... و هم بدءوکم أوّل مرّة)
۱۰ - مشرکان صدر اسلام، از توان رزمى بالایى برخوردار بودند. (أتخشونهم)
۱۱ - پیکار با توطئه گران علیه رهبر جامعه اسلامى و سرکوبى آنان، امرى است لازم. (ألا تقتلون قوماً ... و همّوا بإخراج الرسول)
۱۲ - مسلمانان صدر اسلام، از نبرد با شرک پیشگان پیمان شکن، در هراس بودند. (أتخشونهم)
۱۳ - خداوند، مسلمانان صدر اسلام را به خاطر هراسشان از سطوت دشمن و خوددارى از نبرد با آنان ملامت کرد. (أتخشونهم)
۱۴ - لازمه ایمان راستین، بیم داشتن از خدا و نهراسیدن از قدرت و سطوت غیر اوست. (أتخشونهم فاللّه أحق أن تخشوه إن کنتم مؤمنین)
۱۵ - سزاوارترین کسى که باید از او در ترس و هراس بود، خداوند است. (فاللّه أحق أن تخشوه إن کنتم مؤمنین)
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳، ۴، ۶
- ایمان: شرایط ایمان ۱۴
- ترس: اهمیّت ترس از خدا ۱۴، ۱۵ ; ترس از جنگ ۱۲ ; ترس از دشمن ۱۳ ; ترس از غیر خدا ۱۴
- جنگ: اعراض از جنگ ۱۳ ; اهمیّت سرکوبى آغازگر جنگ ۹ ; تبیین فلسفه جنگ ۷ ; جنگ با دشمنان ۷ ; جنگ با دشمنان رهبرى ۱۱ ; جنگ با دشمنان محمّد(ص) ۱ ; جنگ با رهبران کفر ۲ ; جنگ با مسلمانان ۸ ; جنگ با مشرکان ۱، ۱۲ ; جنگ با ناقضان معاهده ۱
- جهاد: تشویق به جهاد ۱، ۲
- خدا: اختصاصات خدا ۱۵ ; سرزنشهاى خدا ۱۳
- دشمنان: اهمیّت سرکوبى دشمنان ۹
- دشمنى: دشمنى با توحید ۶ ; دشمنى با محمّد (ص) ۶
- رهبرى: اهمیّت رهبرى ۱۱
- عمل: عمل پسندیده ۷
- مجاهدان: اهمیّت تقویت روحیه مجاهدان ۷
- محمّد (ص): اخراج محمّد (ص) از مکّه ۶
- مسلمانان: ترس مسلمانان صدر اسلام ۱۲، ۱۳ ; تشویق مسلمانان صدر اسلام ۱ ; تشویق مسلمانان ۲ ; سرزنش مسلمانان صدر اسلام ۱۳ ; مسلمانان صدر اسلام و مشرکان ۱۲ ; معاهدات مسلمانان ۳، ۵
- مشرکان: توطئه مشرکان صدر اسلام ۶ ; جنگ افروزى مشرکان صدر اسلام ۸ ; دشمنى مشرکان صدر اسلام ۶ ; سوگند مشرکان صدر اسلام ۵ ; قدرت نظامى مشرکان صدر اسلام ۱۰ ; مشرکان معاهد ۵ ; مشرکان ناقض معاهده ۴ ; معاهده با مشرکان ۳ ; معاهده مشرکان ۵
- معاهده: معاهده صلح در صدر اسلام ۳ ; معاهده عدم تعرض ۴