التوبة ١٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۲۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

آیا با گروهی که پیمانهای خود را شکستند، و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند، پیکار نمی‌کنید؟! در حالی که آنها نخستین بار (پیکار با شما را) آغاز کردند؛ آیا از آنها می‌ترسید؟! با اینکه خداوند سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمن هستید!

چرا با گروهى كه قسم‌هاى خود را شكستند و در بيرون راندن رسول خدا كوشيدند، نمى‌جنگيد؟ در حالى كه آنها بودند كه بار اول [جنگ را] با شما آغاز كردند. آيا از آنها مى‌ترسيد؟ اگر مؤمنيد خدا سزاوارتر است كه از او بترسيد
چرا با گروهى كه سوگندهاى خود را شكستند و بر آن شدند كه فرستاده [خدا] را بيرون كنند، و آنان بودند كه نخستين‌بار [جنگ را] با شما آغاز كردند، نمى‌جنگيد؟ آيا از آنان مى‌ترسيد؟ با اينكه اگر مؤمنيد خدا سزاوارتر است كه از او بترسيد.
آیا با قومی که عهد و پیمان خود را شکستند و اهتمام کردند که رسول خدا را (از شهر و وطن خود) بیرون کنند قتال و کار زار نمی‌کنید؟ در صورتی که آنها اول بار به دشمنی و قتال شما برخاستند، آیا از آنها ترس و اندیشه دارید؟ و حال آنکه سزاوارتر آن است که از خدا بترسید اگر اهل ایمانید.
چرا و برای چه نمی جنگید؟ آن هم با گروهی که پیمان های خود را شکستند، و عزمشان را بر بیرون کردن پیامبر از وطنش جزم کردند و هم آنان بودند که نخستین بار با شما جنگیدند، آیا از آنان می ترسید؟! در صورتی که اگر مؤمن هستید، خدا سزاوارتر است که از او بترسید.
آيا با مردمى كه سوگند خود را شكستند و آهنگ اخراج پيامبر كردند و آنها بر ضد شما دشمنى آغاز كردند، نمى‌جنگيد؟ آيا از آنها مى‌ترسيد، و حال آنكه اگر ايمان آورده باشيد سزاوارتر است كه از خدا بترسيد و بس؟
آیا نباید با قومی که سوگندها [و پیمانها]یشان را شکسته‌اند و در آواره ساختن پیامبر کوشیده‌اند و نخست‌بار بنای ستیزه با شما را گذارده‌اند، کارزار کنید، آیا از آنها می‌ترسید؟ حال آنکه اگر مؤمنید، سزاوارتر است که از خداوند بترسید
آيا- چرا- با گروهى كارزار نمى‌كنيد كه سوگند [و پيمان‌] خويش را بشكستند و آهنگ بيرون‌كردن پيامبر را نمودند، و آنها بودند كه نخستين بار [دشمنى و پيكار با شما را] آغاز كردند؟ آيا از آنان مى‌ترسيد؟ و خدا سزاوارتر است كه از او بترسيد، اگر مؤمنيد.
آیا با مردمانی نمی‌جنگید که پیمانهای خود را (مکرّراً) شکسته‌اند و (قبلاً نیز ایشان بودند که) تصمیم به اخراج پیغمبر (از مکّه) گرفته‌اند و (هم ایشان بودند که) نخستین بار (اذیّت و آزار و تجاوز و تعدّی به جان و مال) شما را آغاز کرده‌اند؟ آیا از ایشان می‌ترسید (و به جنگ آنان نمی‌روید؟). در صورتی که سزاوارتر آن است که از خدا بترسید (و از کیفر نافرمانی او بهراسید) اگر واقعاً ایمان دارید (و مؤمنان راستین هستید).
چرا با گروهی که سوگندهای خود را شکستند و برای بیرون راندن رسول همت گماشتند - و (هم)آنان نخستین بار (جنگ را) با شما آغاز کردند - کشتار نمی‌کنید؟ آیا از آنان می‌ترسید؟ پس اگر مؤمن بوده‌اید، خدا سزاوارتر است که از او بهراسید.
چرا پیکار نکنید با قومی که شکستند سوگندهای خود را و آهنگ آن کردند که پیمبر را برون کنند و ایشان آغاز (جنگ) کردند با شما نخستین‌بار آیا همی‌ترسیدشان پس خدا سزاوارتر است که بترسیدش اگر هستید مؤمنان‌


التوبة ١٢ آیه ١٣ التوبة ١٤
سوره : سوره التوبة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَلا تُقَاتِلُونَ؟»: آیا نمی‌جنگید؟ استفهام انکاری است، یعنی باید که بجنگید. «هَمُّوا»: قصد کردند. در اینجا به معنی عزم را جزم کردند و تصمیم قاطعانه گرفتند (نگا: توبه / ). «بَدَءُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ»: آنان بار اوّل به اذیّت و آزارتان در مکّه پرداختند (نگا: انفال / ) و تصمیم به شکنجه دیگر مسلمانان گرفتند (نگا: نساء / ). «أَحَقّ»: درخورتر و سزاوارتر.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - تشویق و تشجیع مسلمانان صدر اسلام به جنگ با مشرکان پیمان شکن و توطئه گر علیه پیامبر (ص) (ألا تقتلون قوماً نکثوا أیمنهم و همّوا بإخراج الرسول)

۲ - تشویق و تشجیع مسلمانان به پیکار با سران شرک و کفر (فقتلوا أئمة الکفر ... ألا تقتلون قوماً نکثوا أیمنهم و همّوا بإخراج الرسول)

۳ - وجود پیمان صلح میان مسلمانان صدر اسلام و مشرکان (قوماً نکثوا أیمنهم)

۴ - نقض پیمان عدم تعرض از سوى مشرکان معاهدِ صدر اسلام (ألا تقتلون قوماً نکثوا أیمنهم)

۵ - شرک پیشگان صدر اسلام، بر پیمان خود با مسلمانان سوگند وفادارى یاد کرده بودند. (قوماً نکثوا أیمنهم)

۶ - مشرکان، در راستاى خاموش کردن آواى توحید، تصمیم گرفته بودند پیامبر اکرم (ص) را از مکّه اخراج کنند. (و همّوا بإخراج الرسول)

۷ - تبیین علل پیکار با دشمن براى نیروهاى رزمى - در صورت مشاهده نوعى تردید و هراس در آنان - امرى شایسته است. (ألا تقتلون قوماً نکثوا أیمنهم و همّوا بإخراج الرسول)

۸ - مشرکان صدر اسلام، آغازگر جنگ با مسلمانان (و هم بدءوکم أوّل مرّة)

۹ - سرکوب آغازگران جنگ علیه اسلام و مسلمین، امرى لازم (ألا تقتلون قوماً ... و هم بدءوکم أوّل مرّة)

۱۰ - مشرکان صدر اسلام، از توان رزمى بالایى برخوردار بودند. (أتخشونهم)

۱۱ - پیکار با توطئه گران علیه رهبر جامعه اسلامى و سرکوبى آنان، امرى است لازم. (ألا تقتلون قوماً ... و همّوا بإخراج الرسول)

۱۲ - مسلمانان صدر اسلام، از نبرد با شرک پیشگان پیمان شکن، در هراس بودند. (أتخشونهم)

۱۳ - خداوند، مسلمانان صدر اسلام را به خاطر هراسشان از سطوت دشمن و خوددارى از نبرد با آنان ملامت کرد. (أتخشونهم)

۱۴ - لازمه ایمان راستین، بیم داشتن از خدا و نهراسیدن از قدرت و سطوت غیر اوست. (أتخشونهم فاللّه أحق أن تخشوه إن کنتم مؤمنین)

۱۵ - سزاوارترین کسى که باید از او در ترس و هراس بود، خداوند است. (فاللّه أحق أن تخشوه إن کنتم مؤمنین)

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳، ۴، ۶
  • ایمان: شرایط ایمان ۱۴
  • ترس: اهمیّت ترس از خدا ۱۴، ۱۵ ; ترس از جنگ ۱۲ ; ترس از دشمن ۱۳ ; ترس از غیر خدا ۱۴
  • جنگ: اعراض از جنگ ۱۳ ; اهمیّت سرکوبى آغازگر جنگ ۹ ; تبیین فلسفه جنگ ۷ ; جنگ با دشمنان ۷ ; جنگ با دشمنان رهبرى ۱۱ ; جنگ با دشمنان محمّد(ص) ۱ ; جنگ با رهبران کفر ۲ ; جنگ با مسلمانان ۸ ; جنگ با مشرکان ۱، ۱۲ ; جنگ با ناقضان معاهده ۱
  • جهاد: تشویق به جهاد ۱، ۲
  • خدا: اختصاصات خدا ۱۵ ; سرزنشهاى خدا ۱۳
  • دشمنان: اهمیّت سرکوبى دشمنان ۹
  • دشمنى: دشمنى با توحید ۶ ; دشمنى با محمّد (ص) ۶
  • رهبرى: اهمیّت رهبرى ۱۱
  • عمل: عمل پسندیده ۷
  • مجاهدان: اهمیّت تقویت روحیه مجاهدان ۷
  • محمّد (ص): اخراج محمّد (ص) از مکّه ۶
  • مسلمانان: ترس مسلمانان صدر اسلام ۱۲، ۱۳ ; تشویق مسلمانان صدر اسلام ۱ ; تشویق مسلمانان ۲ ; سرزنش مسلمانان صدر اسلام ۱۳ ; مسلمانان صدر اسلام و مشرکان ۱۲ ; معاهدات مسلمانان ۳، ۵
  • مشرکان: توطئه مشرکان صدر اسلام ۶ ; جنگ افروزى مشرکان صدر اسلام ۸ ; دشمنى مشرکان صدر اسلام ۶ ; سوگند مشرکان صدر اسلام ۵ ; قدرت نظامى مشرکان صدر اسلام ۱۰ ; مشرکان معاهد ۵ ; مشرکان ناقض معاهده ۴ ; معاهده با مشرکان ۳ ; معاهده مشرکان ۵
  • معاهده: معاهده صلح در صدر اسلام ۳ ; معاهده عدم تعرض ۴

منابع