التوبة ١٤
کپی متن آیه |
---|
قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيکُمْ وَ يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْکُمْ عَلَيْهِمْ وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ |
ترجمه
التوبة ١٣ | آیه ١٤ | التوبة ١٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَوْمٍ مُّؤْمِنِینَ»: مراد مؤمنانی است که نتوانسته بودند از مکّه مهاجرت کنند، و همچنین مسلمانانی مورد نظر است که مشرکانی چون قوم خُزاعه درباره آنان غدر کردند و مکر و کید نمودند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
قتادة و عکرمه گویند: که این آیه درباره خزاعه نازل گردیده است که از حلفاء و همسوگندان رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده اند، چنان که از سدى نیز نقل شده[۱] و شیخ بزرگوار نیز آن را از سدى بدون عنوان شأن و نزول یاد کرده است.
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۱، سوره توبه
- اشاره به اختلاف در اينكه سوره توبه سوره اى مستقليا ملحق به سوره انفال مى باشد
- اعلائم برائت در: (( برائة من الله و رسوله ... )) صرف تشريع نيست بلكه انشاء حكم و قضاء بر برائت است
- عهد شكنى مشركين ، مجوز مقابله به مثل به آنان بوده است
- اقوام مفسرين درباره مراد از چهار ماه در آيه : (( فسيحوا فى الارض اربعة اشهر ))
- مراد از (( يوم الحج الاكبر )) در آيه : (( و اذان من الله و رسوله ... )) و اقوال مختلف در اين مورد
- عهد و پيمانى كه با مشركينى كه به پيمان خود وفادار بوده اند منعقد شده تا پايان مدت محترم است
- امر به از ميان برداشتن مشركين پيمان شكن و منقرض ساختن آنان بعد از انقضاء مهلت چهار ماهه، مگر آنكه توبه كنند...
- چنانچه مشركين توبه كردند آنان را رها كنيد
- امر به امان دادن به مشركى كه امان مى طلبد تا به بحث و بررسى درباره دين حق بپردازد
- هشت مطلب كه از بيانات گذشته معلوم مى گردد
- حكم وجوب امان دادن براى استماع كلام خدا، قابل نسخ نيست
- پذيرش دين حق بايد با اختيار باشد و در اصول اعتقادى بايد علم يقينىحاصل شود
- مشركين به هيچ ميثاق طبيعى يا قراردادى در برابر مؤ منين وفادار نيستند هر چند چربزبانى كنند.
- برادر خوانده شدن مؤ منين در قران كريم به نحو مجاز و استعاره نيست بلكه آثارى بر آنمترتب است
- تحريك و تشويق مسلمين به قتال و كارزار با بيان اينكه جهاد صحنه آزمون است و...
- حديث مزبور از مصادر اهل سنت
- اعلام برائت چند حكم ديگر را نيز اعلام نمود
- علاوه بر اين وظيفه اعلان برائت ، على (ع ) در آن سال اميرالحاج نيز بوده است
- پيامبر اسلام (ص ) امير المؤ منين (ع ) را با چهار پيغام براى مشركين روانه مكه مى كند
- سخن مغرضانه ابن كثير كه گفته است مخصوص به حكم برائت است و احكام ديگر راابوبكر و ابوهريره رساندند و...
- نقد و رد آن گفته ها
- خود عبارت (لا يودى عنك الا انت او رجل منك ) اشتراك در رسالت را مى رساند
- سخن صاحب المنار در مورد ابلاغ آيات برائت و بدگوئى او از شيعه و كوششى كه براىاثبات افضل بودن ابوبكر به عمل آورده است
- اشكالات وارده بر گفته هاى صاحب المنار
- موضوع امارت حاج با مساءله وحى آسمانى كه احدى حتى رسول خدا (ص ) هم حق مداخله و دخل و تصرف در آن را نداشته است فرق دارد
- اضطراب و اختلاف روايات راجع به اعلان آيات برائت
- خدشه اى كه صاحب المنار خواسته است بر يكى بودن نفس پيامبر (ص ) و على (ع ) كه ازجمله وحى استفاده مى شود وارد كند و جواب او
- اشكال سوم بر سخن صاحب المنار
- اشكال چهارم بر سخن صاحب تفسير المنار
- رواياتى درباره اينكه اعلام كننده آيات برائت على (ع ) بوده است
- در روايات شيعه روز حج اكبر، روز عيد قربان دانسته شده است
- روايتى درباره چهار ماه مهلت دادن به مشركين در ذيل آيات گذشته
- چند روايت در ذيل آيه (( فقاتلوا ائمة الكفر... ))
- چند روايت در ذيل آيه شريفه : (( الا تقاتلون قوما نكثوا ايمانهم ... ))
- بررسى و ريشه يابى انعقاد عقود و معاهدات (به معناى اعم ) بين اشخاص
- نياز اجتماعات به پيمانها و معاهدات
- اعتبار معاهدات در اسلام و لزوم احترام به آنها
- نقض ابتدائى عهد جايز نيست ولى مقابله به مثل تجويز شده است
- مقايسه بين اسلام و جوامع متمدن غير دينى از لحاظ احترام به پيمانها و تعهدات
- در ذيل جمله : (( قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم ))
- انتساب افعال به اسباب طولى در قرآن كريم
- استدلال اشاعره به آيه : (( قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم ... )) براى اثبات جبر و اينكهافعال انسان و آثار آن فقط مستند به خدا است
- جواب به اشاعره و بيان اشكال عمده مذهب آنان كه اصل عليت مى باشد
- سخن جبرى مذهبان از ماديون و پاسخ بدان
- جواب معتزله به اشاعره و اختيارشان قول به تفويض و استقلال انسان در اعمالش را
- رد مذهب تفويض و بيان اينكه عناوين گناه منسب به داوند نيست
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَ يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ «14»
با آنان بجنگيد تا خداوند آنان را به دستهاى شما عذاب كند و خوارشان سازد و شما را بر آنان پيروز كند و دلهاى (پردرد) مؤمنان را تشفّى و مَرهَم نهد.
نکته ها
سؤال: با اينكه آيهى 32 انفال مىفرمايد: تا پيامبر در ميان مردم است، خداوند عذابشان نمىكند، پس چگونه در اين آيه سخن از عذاب آنان آمده است؟
پاسخ: مقصود در آن آيه، عذابهاى آسمانى و ريشهكن كننده، مثل عذاب قوم عاد و ثمود است، و در اين آيه مراد عذاب و سختىهاى جنگ است.
پیام ها
1- جبهههاى جنگ، بستر امدادهاى الهى است. «قاتِلُوهُمْ، يَنْصُرْكُمْ»
(از شما حضور و جهاد، از خدا نصرت و امداد)
2- رزمندگان، بازوى حقّ و عوامل اجراى حكم خدايند. «يُعَذِّبْهُمُ بِأَيْدِيكُمْ»
3- سنّتهاى الهى، از مسير طبيعى و علل واسباب اجرا مىشود. «بِأَيْدِيكُمْ»
4- در پىشكست نظامى دشمن، شكست روحى وسياسى است. «يُعَذِّبْهُمُ، يُخْزِهِمْ»
5- خداوند خواستار شكست و ذلّت دشمنان دين و پيروزى و عزّت مؤمنان است. «يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ»
6- از اهداف جنگ، محو كفر و ذلّت كافران و آرامش مؤمنان است. يُعَذِّبْهُمُ ... يُخْزِهِمْ ... يَشْفِ صُدُورَ
7- پيش از جنگ، تشويق و تبليغ لازم است. خداوند به مؤمنان نويد قطعى مىدهد. «يَنْصُرْكُمْ، يَشْفِ صُدُورَ»
8- دلهاى مسلمانان از دست كافران هميشه جريحهدار و آكنده از رنج و آزار
جلد 3 - صفحه 389
است. «يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ»
9- گرچه در جنگ، عدّهاى شهيد و داغدار مىشوند، ولى امّت اسلامى در عزّت و آرامش زندگى مىكنند. «صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ» و نفرمود: «صُدُورِكُمْ»
10- سرنوشت مؤمنان در مسائل اجتماعى، به هم پيوند دارد و پيروزى شما، شفاى دل ساير مؤمنان است «يَنْصُرْكُمْ، يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَ يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ «14»
بعد از بيان موجب و تمكن قتال و اذلال ايشان و توبيخ و توعد بر ترك آن، امر به قتال فرمايد:
قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ: مقاتله كنيد با مشركان تا عذاب فرمايد خداى تعالى ايشان را به دستهاى شما، يعنى به شمشيرهاى شما مقتول شوند.
وَ يُخْزِهِمْ: و تا رسوا سازد ايشان را به مقهوريت و مغلوبيت. وَ يَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ:
و نصرت فرمايد شما را بر ايشان به تأييدات خود. وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ: و
ج5، ص 32
شفا دهد به سبب مخذوليت مشركان سينههاى جماعتى از مؤمنان را، يعنى بنى خزاعه يا گروهى كه از يمن به مكه آمده مشرف به اسلام شدند و از مشركان اذيت بسيار ديدند. چون شكايت خدمت حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نمودند، فرمود: بشارت دهيد كه فرج نزديك است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَ يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ «14» وَ يُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ وَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلى مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «15»
ترجمه
جنگ كنيد با آنها عذاب ميكند ايشانرا خدا بدستهاى شما و رسوا ميكند آنها را و نصرت ميدهد شما را بر آنها و شفا ميدهد سينههاى گروهى را كه اهل ايمانند
و
جلد 2 صفحه 562
ميبرد خشم دلهاى ايشانرا و مىپذيرد توبه كسيرا كه بخواهد و خدا داناى درست كار است.
تفسير
وعده است از خداوند به مسلمانان كه در صورت جنگ نمودن ايشان با كفار معهوده در آيه سابقه عذاب كند خدا آنها را بدستهاى مسلمانان يعنى قتل و اسر و ذلّت و خفّت آنها بحق و بجا واقع شود بدست ايشان و آنها مفتضح و رسوا شوند و مسلمانان منصور و مظفر گردند بكمك غيبى و نصرت الهى و شفاء بدهد خداوند سينههاى گروهى از اهل ايمان حقيقى را كه مجروح شده بود از آزار و اذيت آنها نسبت بخودشان و پيغمبر اكرم نه اهل ايمان ظاهرى كه باطنا با آنها همعقيده بودند و ظاهرا ادّعاء اسلام مينمودند و نيز پاك كند دلهاى ايشانرا كه پر شده بود از خشم و غضب بر كفار براى آن آزارهاى سابقه و موّفق بتوبه و قبول اسلام فرمايد از آنها كسيرا كه اراده فرموده است خدا اسلام و قبول توبه او را مانند عكرمة بن ابى جهل و سهيل بن عمرو و امثال ايشان كه قبول اسلام نمودند و تمام اين مواعيد الهيه بعد از جنگ انجاز شد و انجام يافت و اين يكى از معجزات قرآن است و خداوند عالم بما كان و ما يكون است امر بجهاد نمىفرمايد مگر بر طبق حكمت ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قاتِلُوهُم يُعَذِّبهُمُ اللّهُ بِأَيدِيكُم وَ يُخزِهِم وَ يَنصُركُم عَلَيهِم وَ يَشفِ صُدُورَ قَومٍ مُؤمِنِينَ «14»
مقاتله كنيد با آنها خداوند آنها را عذاب ميدهد بدستهاي شما و مخذول و منكوب ميفرمايد آنها را و نصرت ميبخشد شما را بر آنها و شفاء عنايت ميكند
جلد 8 - صفحه 189
قلوب جماعت مؤمنين را.
يكي از معجزات باهرات است که خداوند خبر ميدهد با اينكه بر حسب ظاهر آن قوت و قدرت مشركين و كفار و منافقين که داشتند با تمام قبائل همدست شدند و آن ضعف و كمي مؤمنين در جنگ احزاب چگونه نصرت بخشيد که امر فرمود قاتِلُوهُم شما نترسيد و وحشت نكنيد و از كمي عده خود باك نداشته باشيد و بكثرت جمعيت آنها نظر نكنيد با آنها مقاتله كنيد يُعَذِّبهُمُ اللّهُ بِأَيدِيكُم چنانچه ميفرمايد إِن يَكُن مِنكُم عِشرُونَ صابِرُونَ يَغلِبُوا مِائَتَينِ وَ إِن يَكُن مِنكُم مِائَةٌ يَغلِبُوا أَلفاً مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُم قَومٌ لا يَفقَهُونَ انفال آيه 77.
وَ يُخزِهِم خزي خفت و خواريست که تمام بچه ذلت افتادند و هلاك شدند وَ يَنصُركُم عَلَيهِم چه نصرتي خداوند بمؤمنين عنايت فرمود که ميفرمايد بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ، إِذا جاءَ نَصرُ اللّهِ وَ الفَتحُ وَ رَأَيتَ النّاسَ يَدخُلُونَ فِي دِينِ اللّهِ أَفواجاً النصر آيه 1 و 2.
وَ يَشفِ صُدُورَ قَومٍ مُؤمِنِينَ شفاء صدر نه مراد سينه صنوبري است بلكه روح ملكوتي است که تعبير بصدر و قلب ميشود ميگويي دلم خنك شد و نفرمود قوم من المؤمنين براي اينكه شامل جميع مؤمنين شود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 14)- در این آیه وعده پیروزی قطعی به مسلمانان میدهد و میگوید:
ج2، ص183
«با آنها پیکار کنید که خداوند آنها را به دست شما مجازات میکند» (قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدِیکُمْ).
نه فقط مجازات میکند بلکه «خوار و رسوایشان میسازد و شما را بر آنها پیروز میگرداند» (وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ).
و به این ترتیب «دلهای گروهی از مؤمنان را (که تحت فشار و شکنجه سخت این گروه سنگدل قرار گرفته و در این راه قربانیهایی داده بودند) شفا میدهد» و بر جراحات قلب آنها از این راه مرهم مینهد» (وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ).
نکات آیه
۱ - ضرورت نبرد با دشمن پیمان شکن و جنگ طلب (ألا تقتلون قوماً نکثوا أیمنهم ... قتلوهم) ضمیر «هم» در «قاتلوهم» به شرک پیشگان پیمان شکن و آغازگر جنگ در آیه پیش (قوماً نکثوا أیمانهم ... و هم بدءوکم أوّل مرّة) برمى گردد.
۲ - خدا، خواستار شکست و ذلّت دشمنان دین و پیروزى و عزّت مؤمنان است. (قتلوهم یعذبهم اللّه بأیدیکم و یخزهم و ینصرکم علیهم)
۳ - نابودى و ذلت دشمنان دین و چشیدن طعم پیروزى، در گرو نبرد با آنان است. (قتلوهم یعذبهم اللّه بأیدیکم و یخزهم و ینصرکم علیهم)
۴ - جنگاوران مؤمن، در عرصه نبرد، مجارى تحقق اراده خدا (پیروزى قواى اسلام و مرگ و ذلت دشمنان) هستند. (یعذبهم اللّه بأیدیکم و یخزهم و ینصرکم علیهم) خداوند پس از فرمان جنگ با دشمنان، نابودى و شکست آنان و پیروزى مؤمنان را به خود نسبت داد - با آنکه همه آنها نتیجه همان جنگ بود - از این مطلب استفاده مى شود که اراده خدا در مورد انسانها، از راه افعال خود آنان تحقق مى پذیرد.
۵ - جبهه نبرد، عرصه ظهور امدادهاى الهى نسبت به مؤمنان (قتلوهم یعذبهم اللّه بأیدیکم ... و ینصرکم علیهم)
۶ - دستیابى مؤمنان به ارزشها و آرمانهاى مکتبى، در پرتو تلاش و جهاد خود آنان میسّر است. (قتلوهم یعذبهم اللّه بأیدیکم)
۷ - خداوند مؤمنان صدر اسلام را به پیروزى قطعى بر مشرکان، در صورت درگیر شدن با آنان، نوید داد. (قتلوهم یعذبهم اللّه بأیدیکم ... و ینصرکم علیهم)
۸ - مرگ و ذلت مشرکان پیمان شکن صدر اسلام و پیروزى سپاه اسلام، شفابخش سینه دردمند مؤمنان آسیب دیده از تجاوز (یعذبهم اللّه بأیدیکم و یخزهم و ینصرکم علیهم و یشف صدور قوم مؤمنین)
۹ - دلهاى مؤمنان صدر اسلام، جریحه دار و آکنده از رنج و آزار مشرکان (و یشف صدور قوم مؤمنین)
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۷، ۹
- پیروزى: بشارت پیروزى ۷ ; زمینه پیروزى ۴ ; شرایط پیروزى ۳ ; عوامل پیروزى ۴
- جنگ: امدادهاى خدا در جنگ ۵ ; اهمیّت جنگ با جنگ طلبان ۱ ; اهمیّت جنگ با دشمنان ۱ ; جنگ با دشمنان دین ۳
- جهاد: آثار جهاد ۶
- خدا: بشارتهاى خدا ۷ ; مجارى تحقق اراده خدا ۴
- دشمنان: دشمنان ناقض معاهده ۱ ; زمینه ذلت دشمنان ۴ ; زمینه مرگ دشمنان ۴ ; شرایط ذلت دشمنان ۳ ; شرایط نابودى دشمنان ۳ ; عوامل ذلت دشمنان ۴ ; عوامل هلاکت دشمنان ۴
- دین: تحقق اهداف دین ۶ ; ذلت دشمنان دین ۲ ; شکست دشمنان دین ۲
- کارگزاران خدا: ۴
- مؤمنان: امداد به مؤمنان ۵ ; بشارت به مؤمنان صدر اسلام ۷ ; پیروزى مؤمنان ۲، ۷ ; رنجهاى مؤمنان صدر اسلام ۹ ; شفاى قلب مؤمنان ۸ ; عزّت مؤمنان ۲ ; عوامل شفاى قلب مؤمنان ۸ ; مسؤولیت مؤمنان ۶
- مجاهدان: پیروزى مجاهدان ۸ ; نقش مجاهدان ۴
- مشرکان: آثار ذلت مشرکان ۸ ; اذیتهاى مشرکان صدر اسلام ۹ ; مشرکان ناقض معاهده ۸
منابع
- ↑ تفسیر ابوالشیخ.