الأعراف ٥٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۰۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

آیا آنها جز انتظار تأویل آیات (و فرا رسیدن تهدیدهای الهی) دارند؟ آن روز که تأویل آنها فرا رسد، (کار از کار گذشته، و پشیمانی سودی ندارد؛ و) کسانی که قبلاً آن را فراموش کرده بودند می‌گویند: «فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند؛ آیا (امروز) شفیعانی برای ما وجود دارند که برای ما شفاعت کنند؟ یا (به ما اجازه داده شود به دنیا) بازگردیم، و اعمالی غیر از آنچه انجام می‌دادیم، انجام دهیم؟!» (ولی) آنها سرمایه وجود خود را از دست داده‌اند؛ و معبودهایی را که به دروغ ساخته بودند، همگی از نظرشان: گم می‌شوند. (نه راه بازگشتی دارند، و نه شفیعانی!)

آيا آنها جز در انتظار تأويل آنند؟ روزى كه تأويل آن بيايد، كسانى كه پيش‌تر آن را به فراموشى سپردند گويند: حقا فرستادگان پروردگارمان حق را آوردند، پس آيا براى ما شفيعانى هست كه شفاعت ما كنند، يا بازگردانده شويم تا غير از آنچه مى‌كرديم انجام دهيم؟ [آرى‌
آيا [آنان‌] جز در انتظار تأويل آنند؟ روزى كه تأويلش فرا رسد، كسانى كه آن را پيش از آن به فراموشى سپرده‌اند مى‌گويند: «حقاً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند. پس آيا [امروز] ما را شفاعتگرانى هست كه براى ما شفاعت كنند يا [ممكن است به دنيا] بازگردانيده شويم، تا غير از آنچه انجام مى‌داديم انجام دهيم؟» به راستى كه [آنان‌] به خويشتن زيان زدند، و آنچه را به دروغ مى‌ساختند از كف دادند.
آیا جز این انتظار دارند که تأویل آن (آیات و مآل اعمال آنها هنگام مرگ یا ظهور قیامت) به آنان برسد؟ آن روز که تأویل آن فرا رسد کسانی که آن را پیش از این فراموش کرده بودند خواهند گفت: همانا رسولان پروردگارمان حق را برای ما آوردند (کاش مخالفت نمی‌کردیم) آیا کسی به شفاعت ما بر خواهد خاست یا بار دیگر به دنیا باز می‌گردیم تا غیر از این اعمال زشت به اعمال صالحی بپردازیم؟ راستی که آن کافران خود را در زیان سخت افکنده‌اند و آنچه به دروغ می‌بافتند همه نابود شده و از دستشان رفته است.
آیا [منکران قرآن برای باور کردن آن] جز تحقّق وعده هایش را انتظار می برند؟! روزی که حقایق بیان شده در آن [به صورتی ظاهر و آشکار] بیاید، کسانی که از پیش، آن را فراموش کرده بودند، می گویند: یقیناً فرستادگان پروردگارمان حق را آوردند [ولی ما آن را نپذیرفتیم،] پس آیا [در چنین روزی] شفاعت کنندگانی برای ما هست که ما را شفاعت کنند یا [به دنیا] بازگردانده می شویم تا کاری غیر آنچه انجام می دادیم، انجام دهیم؟! به راستی آنان [سرمایه] وجودشان را تباه کردند و آنچه را به دروغ [به عنوان شریک خدا به خدا] نسبت می دادند [از دستشان رفت و] گم شد.
آيا جز نتيجه اعمال انتظارى دارند؟ روزى كه نتيجه اعمال پديدار شود، كسانى كه آن روز را از ياد برده مى‌گويند: پيامبران پروردگار ما به حق آمدند. آيا شفيعانى هستند كه ما را شفاعت كنند؟ يا آنكه كسى هست كه ما را باز گرداند تا كارهاى ديگرى جز آن كارها كه مى‌كرديم، انجام دهيم؟ به خود زيان رسانيدند و آن بتان را كه به دروغ ساخته بودند اينك از دست داده‌اند.
فقط منتظر سرانجام آن هستند، روزی که سرانجام آن درآید، کسانی که پیشتر آن را فراموش کرده بودند، گویند بی‌شک فرستادگان پروردگارمان حق و حقیقت را آوردند آیا شفیعانی داریم که برای ما شفاعت کنند یا [به دنیا] بازگردانده شویم و [این بار] کاری جز آنچه می‌کردیم در پیش بگیریم؟ به راستی که به خود زیان زدند و بر ساخته‌هایشان نابود گردید
آيا جز تأويل آن- تحقق و وقوع وعده‌هاى قرآن، از رستاخيز و حساب و جزا- را انتظار مى‌برند؟ آن روز كه تأويل آن فرا رسد آنها كه از پيش آن را فراموش كردند گويند: همانا فرستادگان پروردگارمان براستى و درستى آمدند آيا ما را شفيعانى هست كه از بهر ما شفاعت كنند، يا بازگردانده شويم و جز آن كنيم كه مى‌كرديم؟ براستى كه خويشتن را زيان كردند و آنچه به دروغ مى‌ساختند- يعنى بتها كه شفيعان خود مى‌پنداشتند- از آنها گم شد.
آیا (افراد بی‌باور) انتظار جز این را دارند که سرانجام تهدیدهای کتاب خدا را مشاهده کنند (و عقاب و عذاب موعود او را هم اینک ببینند؟). روزی چنین سرانجامی فرا می‌رسد (و عقاب و عذاب خدا گریبانگیرشان می‌گردد. در آن روز) آنان که در دنیا آن را فراموش کرده‌اند و پشت گوش انداخته‌اند، می‌گویند: بیگمان پیغمبرانِ پروردگارمان آمدند و حق را با خود آوردند (و ما و دیگران را به سوی آن دعوت کردند، ولی ما بدان کافر شدیم و اکنون پشیمانیم و راه چاره‌ای برای خود نمی‌دانیم) آیا میانجیگرانی داریم که برای ما میانجیگری کنند (و ما را از دست عذاب برهانند؟) یا (کاری کنند که مجدّداً به جهان) برگردانده شویم تا اعمالی انجام دهیم جدای از اعمالی که قبلاً می‌کردیم؟ (ولی مگر ممکن است چنین شود؟! آنان پاسخی برای خود نمی‌شنوند. چرا که با غرور بیجا در دنیا) ایشان خویشتن را زیانبار کرده‌اند و هستی خود را باخته‌اند، و معبودهائی را که به دروغ ساخته بودند همگی گم گشته‌اند و ناپدید شده‌اند.
آیا (آنان) جز نظر و انتظار تأویل آن را دارند؟روزی که تأویلش فرا رسد، کسانی که آن را پیش از آن به فراموشی سپرده‌اند گویند: «حقا (که‌) فرستادگان پروردگارمان (تمامی) حق را آوردند. پس آیا (امروز) ما را شفاعتگرانی هستند که برای ما شفاعت کنند یا (به دنیا) باز گردانیده شویم، تا غیر از آنچه انجام می‌داده‌ایم انجام دهیم‌؟» به‌راستی آنان خود را باخته و زیان کرده‌اند و آنچه را که افترا می‌زده‌اند از آنان گم گشته است.
آیا انتظاری جز تأویل آن دارند روزی که رسد تأویلش گویند آنان که فراموشش نمودند از پیش همانا بیامد فرستادگان پروردگار ما به حقّ آیا ما را است شفیعانی که شفاعت کنند برای ما یا بازگردانیده شویم تا بکنیم جز آنچه را بودیم می‌کردیم همانا زیان کردند خویشتن را و گم شد از ایشان آنچه بودند دروغ می‌بستند


الأعراف ٥٢ آیه ٥٣ الأعراف ٥٤
سوره : سوره الأعراف
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَأْوِیلَهُ»: سرانجام و عاقبت آن. مراد عقاب و عذابی است که وعده داده می‌شود. «مِن قَبْلُ»: قبلاً. در دنیا.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- تنها راه ایمان به قرآن براى منکران قرآن، تحقق تهدیدها و بروز حقایق آن است. (و لقد جئنهم بکتب ... هل ینظرون إلا تأویله) ضمیر در «تأویله» به «کتب» در آیه قبل برمى گردد. و مراد از تأویل کتاب الهى، به قرینه فرازهاى بعد، بروز و ظهور حقایق قرآن و تحقق تهدیدها و وعده هاى آن است. و جمله «هل ینظرون ... » با توجه به اینکه ناظر به آیه قبل است، چنین معنا مى شود: براى منکران قرآن جهت تصدیق آن راهى جز ظهور حقایق قرآنى، که در قیامت تحقق مى یابد، نیست.

۲- قیامت، روز تأویل و بروز حقایق مطرح شده در قرآن (هل ینظرون إلا تأویله یوم یأتى تأویله) مراد از «یوم» به دلیل فرازهاى بعد روز قیامت است.

۳- کافران مورد سرزنش خداوند به خاطر باور نکردن حقانیت قرآن جز با آمدن قیامت (هل ینظرون إلا تأویله یوم یأتى تأویله)

۴- منکران قیامت با برپایى آن به درستى و راستى گفتار انبیا درباره معاد پى خواهند برد و بدان اعتراف خواهند کرد. (یوم یأتى تأویله یقول الذین نسوه من قبل قد جاءت رسل ربنا بالحق) ضمیر مفعولى در «نسوه» مى تواند به «کتب» در آیه قبل برگردد. بر این مبنا «ال» در «الحق» جنسیه است و مراد از آن حقانیت رسالت انبیاست. و نیز مى تواند آن ضمیر به «یوم یأتى تأویله»، که همان روز قیامت است، برگردانده شود. در این صورت «ال» در «الحق» عهدیه است و اشاره به حقانیت روز قیامت دارد. برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است.

۵- منکران حقانیت قرآن، در روز قیامت و بروز حقایق قرآن، به حقانیت رسالت پیامبران اعتراف خواهند کرد. (یوم یأتى تأویله یقول الذین نسوه من قبل قد جاءت رسل ربنا بالحق) برداشت فوق مبتنى بر این است که ضمیر مفعولى در «نسوه» به«کتب» در آیه قبل برگردانده شود.

۶- رسالت پیامبران جلوه اى از ربوبیت خداوند بر انسانهاست. (قد جاءت رسل ربنا بالحق)

۷- منکران قرآن پس از برپایى قیامت در آرزوى یافتن شفیعان نجات دهنده از عذاب و یا بازگشت به دنیا براى انجام اعمالى سعادت آفرین (یقول الذین نسوه ... فیشفعوا لنا او نرد فنعمل غیر الذین کنا نعمل)

۸- حیات آخرت، فاقد هر گونه زمینه و فرصت براى انجام اعمال نیک (او نرد فنعمل غیر الذین کنا نعمل) آرزوى برگشت به دنیا براى انجام اعمال نیک و تدارک گذشته ها، دلالت بر این دارد که در آخرت فرصت براى انجام عمل نیک و تدارک گذشته ها نیست.

۹- منکران قرآن با بى اعتنایى به معارف آن، تباه کننده سرمایه عر خویش هستند. (قد خسروا أنفسهم)

۱۰- باور به تعالیم قرآن و انجام دستورات آن، راه جلوگیرى از تباه گشتن سرمایه عمر (قد خسروا أنفسهم) جمله «قد خسروا أنفسهم» در توصیف کسانى است که در دنیا قرآن را باور نکردند و به دستورات آن گردن ننهادند.

۱۱- کافران به قرآن، در قیامت، اندیشه ها و باورهاى خودبافته و مخالف تعالیم دین را سرابى بر باد رفته خواهند دید. (ضل عنهم ما کانوا یفترون)

۱۲- منکران قرآن، در قیامت، با پى بردن به زیانکارى خویش و واهى بودن افکار و عقاید خود، از اعمال و رفتار گذشته خویش پشیمان خواهند شد. (نرد فنعمل غیر الذى کنا نعمل قد خسروا أنفسهم و ضل عنهم ما کانوا یفترون) جمله «قد خسروا ... » و «ضل عنهم ... » به منزله تعلیلى است براى «نرد فنعمل ... » یعنى آرزوى بازگشت به دنیا و تدارک گذشته ها بدان علت است که کفرپیشگان خود را زیانکار مى بینند و باورهاى خویش را بر باد رفته مى یابند.

۱۳- کافران در قیامت هیچ اثرى از معبودان دروغین خویش نخواهند یافت. (و ضل عنهم ما کانوا یفترون) با توجه به زمان نزول قرآن که مخالفان اسلام مشرکان و بت پرستان بودند و آنان معبودان دروغین خویش را منشأ اثر در سرنوشت انسانها مى پنداشتند، مى توان گفت از مصادیق مورد نظر براى «ما کانوا یفترون» معبودان ساختگى و دروغین کفرپیشگان است.

موضوعات مرتبط

  • آرزو: هاى اخروى ۷
  • انبیا: حقانیت رسالت انبیا ۵ ; رسالت انبیا ۶ ; صداقت انبیا ۴
  • ایمان: آثار ایمان ۱۰ ; ایمان به قرآن ۱، ۱۰
  • بازگشت به دنیا: درخواست بازگشت به دنیا ۷
  • حیات اخروى: ویژگى حیات اخروى ۸
  • خدا: سرزنشهاى خدا ۳ ; مظاهر ربوبیت خدا ۶
  • رشد: عوامل رشد ۱۰
  • عذاب: موجبات نجات از عذاب ۷
  • عمر: تباهى سرمایه عمر ۹ ; موانع تباهى عمر ۱۰
  • عمل صالح: فرصت عمل صالح ۸
  • قرآن: آثار اعراض از قرآن ۹ ; آرزوى مکذبان قرآن ۷ ; اقرار مکذبان قرآن ۵ ; پشیمانى مکذبان قرآن ۱۲ ; تکذیب حقانیت قرآن ۳ ; زیانکارى مکذبان قرآن ۱۲ ; ظهور حقایق قرآن ۱، ۲، ۵ ; عمل به تعالیم قرآن ۱۰ ; مکذبان قرآن ۱، ۹ ; مکذبان قرآن در قیامت ۵، ۷، ۱۲
  • قیامت: آثار برپایى قیامت ۴، ۵ ; اقرار مکذبان قیامت ۴ ; پشیمانى در قیامت ۱۲ ; شفیعان در قیامت ۷ ; ظهور حقایق در قیامت ۲، ۳، ۴، ۵، ۱۱
  • کافران: سرزنش کافران ۳ ; عقیده پوچ کافران ۱۲ ; کافران در قیامت ۱۱، ۱۳
  • کفر: به قرآن ۱۱
  • معاد: حقانیت معاد ۴
  • معبودان باطل: در قیامت ۱۳

منابع