مريم ٨٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۴ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۲۲ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
وَ نَرِثُهُ‌ مَا يَقُولُ‌ وَ يَأْتِينَا فَرْداً

ترجمه

آنچه را او می‌گوید (از اموال و فرزندان)، از او به ارث می‌بریم، و به صورت تنها نزد ما خواهد آمد!

|و آنچه را مى‌گويد [از اولاد و امكانات‌] از او به ارث مى‌بريم و نزد ما تنها مى‌آيد
و آنچه را مى‌گويد، از او به ارث مى‌بريم و تنها به سوى ما خواهد آمد.
و آنچه (از مال و متاع و فرزند) که (به مفاخرت و غرور دایم) در گفتار داشت ما وارث آن شویم و او بی‌کس و تنها به جانب ما بازآید.
و آنچه را که [از مال و فرزند] می گوید، از او به میراث می بریم، و تنها نزد ما خواهد آمد.
آنچه را كه مى‌گويد از او مى‌ستانيم تا تنها نزد ما بيايد.
و مدعیاتش را میراث می‌بریم و به نزد ما یکه و تنها خواهد آمد
و آنچه را كه مى‌گويد- مال و فرزند- از وى ميراث مى‌بريم و تنها نزد ما مى‌آيد.
(و او را می‌میرانیم) و از او به ارث می‌بریم آنچه را که از آن دم می‌زند (که وجود مال و ولد است، و روز قیامت) تک و تنها پیش ما خواهد آمد (و نه مال و ولد، و نه یاور و پشتیبانی همراه او خواهد بود).
و آنچه را می‌گوید، از او به ارث می‌بریم، و سوی ما به تنهایی خواهد آمد.
و ارث بریم از او آنچه را گوید (یا ارث دهیمش آنچه را گوید) و بیاید ما را تنها

Then We will inherit from him what he speaks of, and he will come to Us alone.
ترتیل:
ترجمه:
مريم ٧٩ آیه ٨٠ مريم ٨١
سوره : سوره مريم
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَرِثُهُ مَا یَقُولُ»: مراد این است که او را می‌میرانیم و از دست او می‌گیریم اموال و اولادی را که از آنها صحبت می‌کند. «فَرْداً»: تک و تنها. حال است.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتِينا فَرْداً «80»

و هر چه (از مال و فرزند) دم مى‌زند ما وارث خواهيم شد و او بى كس و تنها نزد ما خواهد آمد.

جلد 5 - صفحه 305

نکته ها

امام باقر عليه السلام درباره‌ى شأن نزول‌ «أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ» فرمودند: عاص‌بن وائل به خبّاب بدهكار بود، خبّاب براى دريافت طلب خود نزد او آمد، ولى عاص گفت: آيا شما معتقد نيستيد كه در بهشت طلا و نقره و حرير هست؟ خبّاب گفت: آرى؛ عاص گفت: پس وعده‌ى ما در بهشت و قسم مى‌خورم كه در بهشت بهتر از آنچه شما داديد به شما داده شود. «1»

پیام ها

1- رها كردن خدا و پناه بردن به مال و فرزند، شگفت‌آور است. «أَ فَرَأَيْتَ»

2- كافر، دين را مانع پيشرفت، وكفر را عامل رشد مى‌داند. «كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ»

3- ملاك ارزش نزد كفّار، مال و فرزند است. «لَأُوتَيَنَّ مالًا وَ وَلَداً» (كافر در برابر منطق و تهديد، تنها به آنچه در دست دارد دلخوش است.)

4- مرفّهان كج فكر را تحقير كنيد تا در جامعه الگو نشوند. أَ فَرَأَيْتَ‌ ... أَطَّلَعَ الْغَيْبَ‌ ... نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ‌

5- خداوند با هيچ كس قرار دادى امضا نكرده است. «أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً»

6- گرچه عهد خداوند تخلّف ندارد، ولى كفّار با خداوند عهدى نبسته‌اند. «أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً»

7- پندارهاى باطل را با صراحت سركوب كنيد. «كَلَّا»

8- رفتار و گفتار آدمى در ديوان الهى ثبت مى‌گردد. «سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ»

9- براى هر گفتار و عملى تا مدّتى مهلت است، شايد پشيمان شده و توبه كند، ولى اگر آن مدّت سرآمد و پشيمان نشد، ثبت مى‌شود. حرف «سين» در «سَنَكْتُبُ» نشانه‌ى مهلت است. «2»


«1». تفسير قمى، ج 2، ص 53.

«2». در روايات نيز مى‌خوانيم: همين كه عمل بدى از انسان سر مى‌زند، تا مدّتى فرشتگان مأمور به ثبت نيستند، شايد پشيمان شود، ولى پس از پايان مدّت، ثبت مى‌شود.

جلد 5 - صفحه 306

10- سخن بايد به علم و دليل تكيه داشته باشد، چرا كه انسان مسئول گفته‌هاى خود است. «سَنَكْتُبُ ما قالُوا»

11- در قيامت، انسان مال و فرزندى را كه عامل كفر و غرور او گرديدند، رها مى‌كند و در پيشگاه خداوند، به تنهايى حاضر مى‌شود. «يَأْتِينا فَرْداً»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتِينا فَرْداً (80)

وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ‌: و ميراث بريم او را آنچه مى‌گويد كه فردا به من خواهند

جلد 8 - صفحه 222

داد، يعنى بازستانيم به مرگ او مال و فرزند را. وَ يَأْتِينا فَرْداً: و بيايد به محضر ما در حالى كه تنها باشد يعنى وقت مرگ يا روز قيامت تنها باشد از مال و فرزندى كه در دنيا قرين و مصاحب او بوده باشند، چه جاى آنكه زياده به او دهند.

تبصره: آيه شريفه شامل است آنان را كه مانند عاص بن وائل باشند در كفر و افترا و استهزا به آيات الهى و به عذاب او روز قيامت مبتلا خواهند بود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا (76) أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالاً وَ وَلَداً (77) أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً (78) كَلاَّ سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا (79) وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتِينا فَرْداً (80)

وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا (81) كَلاَّ سَيَكْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا (82)

ترجمه‌

و زياد ميكند خدا آنانرا كه هدايت يافتند هدايتى و كارهاى پاينده شايسته بهتر است نزد پروردگارت در پاداش خوب و بهتر است از جهت باز گشت كار

آيا ديدى آنرا كه كافر شد بآيتهاى ما و گفت هر آينه داده شوم‌


جلد 3 صفحه 490

البتّه مال و فرزند را

آيا اطلاع يافت بر غيب يا گرفت نزد خدا پيمانى‌

نه چنين است بزودى مى‌نويسيم آنچه را ميگويد و امتداد ميدهيم براى او عذاب را امتداد دادنى‌

و ارث ميبريم از او آنچه را ميگويد و ميآيد نزد ما منفرد

و گرفتند غير از خداوند خدايانى تا باشند براى آنها عزّت‌

نه چنين است زود باشد كه انكار كنند بندگى آنها را و باشند براى آنان مخالف و معاند.

تفسير

خداوند كسانى را كه قبول هدايت نمودند و در شاهراه دين مبين اسلام وارد شدند تأييد ميكند و توفيق اطاعت و عبادت مرحمت ميفرمايد و باين سبب هدايت و معرفت ايشان روز بروز زياد ميشود و بمقام قرب الهى و بهشت جاويد و اصل ميگردند و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند در روز ظهور امام زمان هدايت اهل ايمان را زياد ميكند بمتابعت آنحضرت كه هدايت ديگرى است و آن روزى است كه خداوند عذاب ميفرمايد گمراهان و كسانيرا كه منكر ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و ما خاندان شدند بدست آنحضرت و آنروزى است كه در آيه سابقه بآن اشاره شده كه ميدانند كدام يك از دو فرقه منكر و مقرّ، مكان و منزلشان بدتر و ياور و لشگرشان ضعيف‌تر است و باقيات صالحات كه كلّيه طاعات و عبادات است و فوائد و ثمرات اخروى آن هميشه باقى و برقرار است نزد خدا و بصاحبش عائد ميشود و مسترد ميگردد بهتر است كه مزد و بهره انسانى باشد و بهتر است كه مرجع و مئال و عاقبت كار آدمى گردد نه اين دارائيهاى دو روزه و تجمّلات خانمانسوزى كه كفّار بآنها فخريّه و مباهات مينمودند و در آيات سابقه اشاره بآن شده بود چنانچه در سوره كهف نيز شمّه‌اى از تفسير باقيات صالحات گذشت و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه عاص بن وائل يكى از كسانى بود كه بدين اسلام استهزاء مينمود و مديون خباب بن ارت بود چون براى مطالبه نزد او آمد گفت شما كه گمان ميكنيد در بهشت طلا و نقره و حرير است حباب هم تصديق نمود عاص گفت پس موعد ما آنجا باشد قسم بخدا بهتر از آنچه در دنيا بمن دادى بتو خواهم داد و بنابراين ممكن است اشاره باين يا ساير مقالات فاسده كفّار از اين قبيل باشد كه خداوند فرموده بطور استفهام تعجّب آميز كه اى حبيب من آيا ديدى و شنيدى كه آن كافر پليد و مستهزء عنيد چه‌


جلد 3 صفحه 491

گفت، گفت: هر آينه داده ميشوم من البته از جانب خداوند در آخرت مال و اولاد را و آنوقت طلب تو را خواهم داد آيا اين ملحد مقامش بجائى رسيده كه مطّلع بر عالم غيب شده كه چنين ادعائى مينمايد و قسم هم ياد ميكند يا از خداوند عهد و پيمانى گرفته كه باو مال و ولد عنايت كند چون راهى براى اين اعتقاد غير از اين دو امر نيست ولى نه چنين است كه اين خطا كار تصوّر نموده يا از باب استهزاء بزبان جارى كرده بلكه نويسنده ما گفتار او را مينويسد و عذاب او براى اين قبيل مزخرفاتش طولانى و زياد ميشود و بالاخره ميميرد و مال و اولادش بما ارث ميرسد يعنى براى ما در زمين باقى ميماند و روز قيامت خودش مجرد و تنها و منفرد بدون مال و اولاد نزد ما حاضر ميشود و ما هم باو چيزى نميدهيم چه قدر نادانند اين قبيل اشخاص بگمان آنكه موجب عزت و سعادت و وسيله قرب و شفاعت آنها باشد نزد خداوند هر قبيله‌اى مجسمه‌اى را براى خودشان خدا قرار دادند با آنكه امر برعكس است همين بتها روز قيامت از آنها و عبادتشان تبرّى ميكنند و بيزارى ميجويند و با آنها ضدّيت و عناد و خصومت مينمايند چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده ولى در ذيل روايت فرموده كه عبادت ركوع و سجود نيست بلكه آن اطاعت مردم است كسيكه اطاعت كند مخلوقى را در معصيت خالق بتحقيق عبادت نموده است او را فيض ره فرموده مراد امام عليه السلام آنستكه اراده فرموده خداوند از خدايانى كه گرفتند آنانرا بخدائى جز خدا رؤساء آنها را كه اطاعت آنان نمودند در معصيت خدا و بنظر حقير مراد امام عليه السّلام تعميم است و اينكه اختصاص به بتها ندارد نه آنكه شامل آنها نشود و خلاف ظاهر مراد باشد و كلمه ضدّ بر واحد و جمع اطلاق ميشود و اللّه اعلم ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


كَلاّ سَنَكتُب‌ُ ما يَقُول‌ُ وَ نَمُدُّ لَه‌ُ مِن‌َ العَذاب‌ِ مَدًّا (79) وَ نَرِثُه‌ُ ما يَقُول‌ُ وَ يَأتِينا فَرداً (80)

هرگز چنين‌ نيست‌ ‌که‌ مي‌گويد زود ‌باشد‌ ‌که‌ مي‌نويسم‌ ‌آن‌ چه‌ ‌را‌ ‌که‌ مي‌گويد.

و كشش‌ مي‌دهيد ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ ‌از‌ عذاب‌ كشش‌ دادني‌ و بارث‌ مي‌بريم‌ ‌آن‌ چه‌ ‌را‌ ‌که‌ مي‌گويد و ميآيد نزد ‌ما تنها يك‌ نفره‌.

(كلّا) ‌يعني‌ آنچه‌ خبر مي‌داد ‌که‌ ‌در‌ آيه قبل‌ ذكر شد ‌که‌ قال‌َ لَأُوتَيَن‌َّ مالًا وَ وَلَداً چنين‌ نيست‌ نه‌ مال‌ و نه‌ اولاد ‌او‌ ‌براي‌ ‌او‌ ميماند. سَنَكتُب‌ُ ما يَقُول‌ُ ‌در‌ نامه عملش‌ نوشته‌ مي‌شود ‌آن‌ چه‌ ‌را‌ ‌که‌ ميگويد ‌که‌ ‌در‌ آيه شريفه‌ مي‌فرمايد:

ما يَلفِظُ مِن‌ قَول‌ٍ إِلّا لَدَيه‌ِ رَقِيب‌ٌ عَتِيدٌ ق‌ آيه 17 و ‌در‌ خبر داريم‌ ‌که‌ ‌حتي‌ نفخ‌ بآتش‌ ‌را‌ مينويسند.

وَ نَمُدُّ لَه‌ُ مِن‌َ العَذاب‌ِ مَدًّا ‌که‌ ابد الآباد مخلد ‌در‌ عذاب‌ و آتش‌ مي‌شود و آخر ندارد و نجاتي‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ نيست‌. وَ نَرِثُه‌ُ ما يَقُول‌ُ ‌هر‌ چه‌ دارد ‌از‌ مال‌ و منال‌ و اولاد و عشيره‌ و اسم‌ و عنوان‌ و عزت‌ و رياست‌ مي‌گذارد و مي‌رود، ‌ يا ‌ بعذاب‌ دنيوي‌ هلاك‌ مي‌شود، ‌ يا ‌ بدست‌ مسلمين‌ كشته‌ مي‌شود، ‌ يا ‌ بمرگ‌ الهي‌ مي‌ميرد، و فقط ‌خدا‌

جلد 12 - صفحه 481

ميماند و بس‌، چنانچه‌ ميفرمايد:

كُل‌ُّ مَن‌ عَلَيها فان‌ٍ وَ يَبقي‌ وَجه‌ُ رَبِّك‌َ ذُو الجَلال‌ِ وَ الإِكرام‌ِ الرحمن‌ آيه 26.

و نيز ميفرمايد:

كُل‌ُّ شَي‌ءٍ هالِك‌ٌ إِلّا وَجهَه‌ُ قصص‌ آيه 88‌-‌ و مي‌فرمايد: وَ لِلّه‌ِ مِيراث‌ُ‌-‌ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ آل‌ عمران‌ آيه 180 حديد آيه 10‌-‌ و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌.

وَ يَأتِينا فَرداً ‌در‌ روز قيامت‌ ‌که‌ جن‌ و انس‌ تمام‌ مبعوث‌ مي‌شوند ‌هر‌ فرد ‌از‌ افراد جن‌ و انس‌ تنها وارد محشر مي‌شوند ‌حتي‌ فرياد وانفساه‌ ‌آنها‌ بلند ‌است‌ نه‌ پدر بفكر اولاد ‌است‌ و نه‌ مادر بفكر فرزند و نه‌ اولاد بفكر پدر و مادر و نه‌ برادر بفكر برادر. بلي‌ مؤمنين‌ ‌پس‌ ‌از‌ نجات‌ ‌خود‌ ‌در‌ مقام‌ شفاعت‌ ديگران‌ برميآيند ‌از‌ بستگان‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 80)- «و آنچه را او می‌گوید (از اموال و فرزندان) از او به ارث می‌بریم، و روز قیامت تک و تنها نزد ما خواهد آمد» (وَ نَرِثُهُ ما یَقُولُ وَ یَأْتِینا فَرْداً).

آری! سر انجام همه این امکانات مادی را می‌گذارد و می‌رود و با دست تهی در آن دادگاه عدل پروردگار حاضر می‌شود، در حالی که نامه اعمالش از گناهان سیاه و از حسنات خالی است.

نکات آیه

۱- خداوند، وارث و مالک نهایى اموال و فرزندان است. (قال لأُتینّ ... و نرثه ما یقول) مراد از «ما یقول» به قرینه آیه قبل، مال و فرزند است که کافر به کفرورزى خویش، در امید دستیابى به آن بود (لأُوتینّ مالاً و ولداً).

۲- قیامت، روز حضور همگان در پیشگاه خداوند (و یأتینا)

۳- کافران در صحنه قیامت، بدون سازوبرگ و تنها و بى کس، حاضر خواهند شد. (نرثه ما یقول و یأتینا فردًا)

۴- امکانات مادى و مال و فرزند کافران، آنان را از فقر و تنهایى در قیامت نجات نمى دهد. (و نرثه ما یقول و یأتینا فردًا)

موضوعات مرتبط

  • خدا: مالکیت خدا ۱; محضر خدا ۲; وراثت خدا ۱
  • قیامت: بى تأثیرى امکانات مادى در قیامت ۴; تنهایى در قیامت ۳، ۴; ویژگیهاى قیامت ۲
  • کافران: بى تأثیرى امکانات مادى کافران ۴; بى یاورى اخروى کافران ۳; تنهایى اخروى کافران ۳، ۴; نقش فرزندان کافران ۴

منابع