الجاثية ٣٣
کپی متن آیه |
---|
وَ بَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَ حَاقَ بِهِمْ مَا کَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ |
ترجمه
الجاثية ٣٢ | آیه ٣٣ | الجاثية ٣٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بَدَا لَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا عَمِلُوا»: بدیهائی که کردهاند، تجسم مییابند و در برابرشان آشکار میشوند. کیفر و مجازات زشتیها و پلشتیهائی که کردهاند، گریبانگیرشان میگردد (نگا: نحل / ، زمر / ).
تفسیر
- آيات ۲۰ - ۳۷ سوره جاثيه
- رحمت خاص خداوند، نسبت به برخی از مؤمنان
- بدكاران، در حيات و ممات، با مؤمنان برابر نيستند
- ابطال پندار كفّار در يكسان دانستن مرگ نيكوكار و بدكار
- معناى «إله» گرفتن هواى نفس
- آنان که در قیامت دچار خسران می شوند
- توضیحی پیرامون کتابت اعمال و معنای آيه: «هذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيكُم بِالحَقّ إنّا كُنّا نَستَنسِخُ مَا كُنتُم تَعمَلُون»
- اقوال ديگر مفسران در تفسير اين آيه
- بحث روایتی
- رواياتى درباره كتابت و استنساخ اعمال
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «33»
و بدىهاى اعمالشان برايشان روشن شد و آنچه را به مسخره مىگرفتند، فراگيرشان شد.
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 541
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (33)
وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا: و ظاهر شود مر ايشان را بديهاى آنچه كرده باشند در دنيا، يعنى در آخرت به قبح عمل خود معرفت پيدا كنند و عاقبت وخيم آن را دريابند، وَ حاقَ بِهِمْ: و فرا گيرد ايشان را، ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ: جزاى آنچه را كه بودند استهزا مىكردند به آن از عقوبات قيامت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَ فَلَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْلى عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَ كُنْتُمْ قَوْماً مُجْرِمِينَ (31) وَ إِذا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ السَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها قُلْتُمْ ما نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلاَّ ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ (32) وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (33) وَ قِيلَ الْيَوْمَ نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ (34) ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (35)
فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ (36) وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (37)
ترجمه
و اما آنانكه كافر شدند خدا بآنها گويد آيا پس نبود آيتهاى من كه خوانده ميشد بر شما پس سركشى و تكبّر كرديد و بوديد گروهى گناهكاران
و چون گفته شد همانا وعده خدا حق است و قيامت نيست شكى در آن گفتيد نميدانيم چيست قيامت گمان نميكنيم مگر گمان ضعيفى و نيستيم ما يقين دارندگان
و ظاهر شد براى آنها بديهاى آنچه كردند و احاطه نمود بآنها جزاى آنچه بودند كه بآن استهزاء مينمودند
و گفته شود كه امروز واگذاريم شما را همچنانكه واگذارديد
جلد 4 صفحه 643
ملاقات امروزتان را و جاى شما آتش است و نباشد برايتان يارى كنندگانى
اين براى آنست كه شما گرفتيد آيتهاى خدا را باستهزاء و فريب داد شما را زيور زندگانى دنيا پس امروز بيرون آورده نميشوند از آن و نه بآنها دستور رسد كه عذرخواهى نمايند
پس مر خدا را است ستايش پروردگار آسمانها و پروردگار زمين پروردگار جهانيان
و براى او است بزرگى و بزرگوارى در آسمانها و زمين و او است ارجمند درستكردار.
تفسير
بيان حال كفّار مسبوق بذكر است در قيامت كه بعد از اتمام حجّت از خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله بر آنها بتلاوت آيات قرآن و ظهور اعجاز آن براى آنان باز اصرار بر كفر و معصيت داشتند در دنيا و صريحا اظهار شك و ترديد در معاد مينمودند و آنروز قبح اعمال آنها برايشان آشكار ميگردد بلكه بصور قبيحه مجسّم ميشود و جزاى كردارشان كه استهزاء بآيات الهيّه بود بر آنها احاطه مينمايد و آن عذابهاى گوناگون جهنّم است و از طرف خداوند بآنها گفته ميشود امروز ما شما را بحال شخص فراموش شده واگذار در جهنّم مينمائيم چنانچه شما هم در دنيا امروز را بحال فراموشى واگذار نموديد و تهيّه و تداركى براى آن نديديد و اعتنائى بآن نداشتيد جايگاه ابدى شما آتش جهنّم است و هيچ ناصر و معينى نداريد كه بتواند با شما مختصر كمكى كند چون شما در دنيا به پيغمبر و ائمه اطهار استهزاء مينموديد و زيور و زينت زندگانى دو روزه دنيا شما را فريب داده بود و كاملا سرگرم بجمال بىمثال او شده بوديد و ابدا بياد آخرت نبوديد پس آنان امروز بايد بدانند كه ديگر از آتش بيرون نمىآيند و تا خدا خدائى ميكند بايد بسوزند و بسازند و ديگر جاى توبه و انابه و عذرخواهى براى آنها باقى نمانده لذا در اين باب بآنها پيشنهادى نميشود و بهيچ وجه پوزش آنها پذيرفته نخواهد شد پس بايد دانست كه ستايش و پرستش لايق و سزاوار خداوندى است كه خالق و مربّى و نگهدار عالم و عالميان و منعم حقيقى ايشان است نه غير او و بزرگى و بزرگوارى و فرمانروائى زيبنده و در خور او است نه جز او چون آثار قدرت و عظمت او در تمام عالم ظاهر و هويدا است و كسى را نميرسد كه در برابر بزرگى و عظمت او تكبّر و بزرگ منشى نمايد و اگر بنمايد در جهنّم جايگير خواهد شد چنانچه در حديث قدسى بآن اشاره
جلد 4 صفحه 644
شده است و خداوند عزيز است كه هيچ كس هيچ وقت بر او غالب نشود و حكيم است كه جز بر وفق حكمت و مصلحت حكم نكند پس حمد و ثناى او واجب و تكبير و تعظيم او لازم و اطاعت و عبادت او فرض و حتم است و در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره جاثيه را قرائت نمايد ثوابش آنستكه هرگز آتش جهنّم را نمىبيند و زفير و شهيق آنرا نميشنود و با محمّد صلّى اللّه عليه و آله محشور خواهد بود فالحمد و الشكر للّه ربّ العالمين.
جلد 4 صفحه 645
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ بَدا لَهُم سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِم ما كانُوا بِهِ يَستَهزِؤُنَ (33)
و ظاهر شد براي آنها سيئاتي که آنچه عمل ميكردند و احاطه كرد بآنها آنچه که بودند باو استهزاء ميكردند.
وَ بَدا لَهُم سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا تمام اعمال آنها در قيامت ظاهر ميشود و مشاهده ميكنند و در دفتر الهي ثبت شده چنانچه ميفرمايد: وَ وُضِعَ الكِتابُ فَتَرَي المُجرِمِينَ مُشفِقِينَ مِمّا فِيهِ وَ يَقُولُونَ يا وَيلَتَنا ما لِهذَا الكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلّا أَحصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظلِمُ رَبُّكَ أَحَداً كهف، آيه 47.
وَ حاقَ بِهِم ما كانُوا بِهِ يَستَهزِؤُنَ که قيامتي و عذابي و جهنمي نيست و استهزاء ميكردند بآنها احاطه كرده که ميفرمايد: إِنّا أَعتَدنا لِلظّالِمِينَ ناراً أَحاطَ بِهِم سُرادِقُها وَ إِن يَستَغِيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالمُهلِ يَشوِي الوُجُوهَ بِئسَ الشَّرابُ وَ ساءَت مُرتَفَقاً كهف آيه 28.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 33)- این آیه از مجازات و کیفر آنها سخن میگوید، کیفری که شباهت با مجازاتهای قراردادی دنیای ما ندارد، میفرماید: «در آنجا سیّئات اعمالشان برای آنها آشکار میشود» (وَ بَدا لَهُمْ سَیِّئاتُ ما عَمِلُوا).
زشتیها و بدیها تجسّم مییابند، جان میگیرند، و در برابر آنها آشکار میشوند، و همدم و همنشین آنها هستند و دائما آزارشان میدهند! «و سر انجام آنچه را استهزا میکردند آنها را فرا میگیرد» (وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ).
نکات آیه
۱ - آشکار گشتن زشتى هاى اعمال کافران، براى آنان در قیامت (و بدا لهم سیّئات ما عملوا)
۲ - تجسّم اعمال زشت کافران، براى آنان در قیامت (و بدا لهم سیّئات ما عملوا) اضافه «سیّئات» به «ما عملوا» ممکن است اضافه بیانیه باشد. در آن صورت مى توان گفت: آشکار گشتن اعمال به معناى تجسّم آن است.
۳ - قیامت، صحنه ظهور عواقب گناه و بدکارى (و بدا لهم سیّئات ما عملوا) چنانچه قبل از «سیّئات» مضاف حذف شده و تقدیر آن «جزاء یا عقوبة سیّئات...» باشد، برداشت بالا به دست مى آید.
۴ - گرفتار آمدن منکران معاد، در قیامت به عذابى که آن را به استهزا مى گرفتند و انکار مى کردند. (و حاق بهم ما کانوا به یستهزءون)
۵ - شیوه کافران در انکار معاد، استهزاگرانه و نه منطقى (کانوا به یستهزءون) شیوه بودن استهزا از «کانوا به یستهزءون» که بر استمرار دلالت دارد استفاده مى شود.
۶ - نبودن کمترین گریزگاه در قیامت براى منکران معاد (و حاق بهم ما کانوا به یستهزءون) مفاد «حاق بهم» (نزول و احاطه بر کافران) مى تواند کنایه از این باشد که آنچه در قیامت بر کافران اتفاق مى افتد گریزناپذیر است.
موضوعات مرتبط
- عذاب: اهل عذاب ۴، ۶
- عمل: کیفر اخروى عمل ناپسند ۳
- قیامت: ظهور حقایق در قیامت ۱، ۳; ویژگیهاى قیامت ۳، ۶
- کافران: استهزاى کافران ۵; بى منطقى کافران ۵; تجسم عمل کافران ۲; روش برخورد کافران ۵; عمل ناپسند کافران ۱; کافران در قیامت ۱، ۲
- گناه: کیفر اخروى گناه ۳
- معاد: آثار استهزاى معاد ۴; آثار تکذیب معاد ۴; حتمیت عذاب مکذبان معاد ۶; عذاب مکذبان معاد ۴
منابع