الواقعة ٥٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۴ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۳۵ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
نَحْنُ‌ خَلَقْنَاکُمْ‌ فَلَوْ لاَ تُصَدِّقُونَ‌

ترجمه

» ما شما را آفریدیم؛ پس چرا (آفرینش مجدّد را) تصدیق نمی‌کنید؟!

|ما شما را آفريده‌ايم، پس چرا [آفرينش جديد را] تصديق نمى‌كنيد
ماييم كه شما را آفريده‌ايم، پس چرا تصديق نمى‌كنيد؟
ما شما را بیافریدیم پس چرا تصدیق نمی‌کنید؟
ما شما را آفریدیم، پس چرا [آفرینش دوباره خود را پس از مرگ] باورنمی کنید؟
ما شما را آفريده‌ايم؛ پس چرا تصديق نمى‌كنيد؟
ما شما را آفریده‌ایم، پس چرا تصدیق نمی‌کنید؟
ما شما را آفريده‌ايم- و از آينده شما باخبريم-، پس چرا باور نمى‌داريد؟
ما شما را (از نیستی به هستی آورده‌ایم و) خلقت بخشیده‌ایم، پس چرا (آفرینش دوباره‌ی خود را از خاک) نباید تصدیق و باور کنید؟
ما شما را آفریدیم، پس چرا تصدیقمان نمی‌کنید؟
ما آفریدیمتان پس چرا تصدیق نمی‌کنید

We created you—if only you would believe!
ترتیل:
ترجمه:
الواقعة ٥٦ آیه ٥٧ الواقعة ٥٨
سوره : سوره الواقعة
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ»: پس چرا نباید تصدیق بکنید؟ مفعول آن محذوف است که خلق و بعث، یعنی آفرینش تازه و حیات مجدد است. واژه (لَوْ لا) برای تحضیض و تحریک بر انجام کاری است.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ «57» أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ «58» أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ «59»

ما شما را آفريديم، پس چرا تصديق نمى‌كنيد؟ آيا آنچه را (در رحم) مى‌ريزيد ديده‌ايد؟ آيا شما آن را (به صورت انسان) مى‌آفرينيد يا ما آفريننده‌ايم؟

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ (57)

بعد از آن تخصيص كفار فرمايد بر تصديق بعث با اين احتجاج كه:

نَحْنُ خَلَقْناكُمْ‌: ما آفريديم شما را در ابتدا و شما معترفيد كه نبوديد و موجود شديد، و البته شي‌ء به خودى خود موجود نشود، موجد لازم دارد، و او خالق و صانع و آفريدگار شما باشد. فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ‌: پس چرا باور نمى‌كنيد آفرينش ما را در اينها و اعتراف ننمائيد قدرت ما را بر اعاده بملازمه، زيرا همه ارباب عقول و افهام واضح و لايح است ذاتى كه قادر باشد بر ايجاد در ابتدا، البته قادر خواهد بود بر اعاده در انتها.

بيان: احياى مردگان و عود ارواح به اجساد، اعجب نخواهد بود از خلقت انسانى از نطفه قذره متساوى الاجزاء كه به قدرت كامله الهيه تسويه اعضاى مختلفة الاجزاء و صورت انسانى كه احسن صورت است به او عطا فرمود؛ بنابراين چگونه تصديق اعاده و حشر را ننمائيد و حال آنكه موجد و محيى قادر متعال خواهد بود، و لذا حضرت سيد سجاد عليه السّلام فرمايد: و العجب كلّ العجب لمن انكر النّشأة الاخرى و هو يرى النّشأة الاولى: و عجب و تمامى عجب براى كسى است كه انكار كند ايجاد نشأه ديگر را كه قيامت باشد، و حال آنكه مى‌بيند نشأه اولى را كه دنيا باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ (57) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ (58) أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ (59) نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ (60) عَلى‌ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ (61)

وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى‌ فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ (62) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ (63) أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ (64) لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ (65) إِنَّا لَمُغْرَمُونَ (66)

بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ (67) أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ (68) أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ (69) لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ (70) أَ فَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ (71)

أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ (72) نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِينَ (73) فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ (74)

ترجمه‌

ما آفريديم شما را پس چرا تصديق نميكنيد

بگوئيد بدانم آنچه را كه ميريزيد در رحمها

آيا شما مى‌آفرينيد آنرا يا ما آفريننده آنيم‌

ما مقدّر و مقرّر نموديم ميان شما مرگ را و نيستيم ما عاجزشدگان‌

از آنكه بدل نمائيم شما را بأمثال خودتان و ايجاد كنيم شما را در آفرينشى كه نميدانيد

و بتحقيق دانستيد آفرينش نخستين را پس چرا ياد نميكنيد

بگوئيد بدانم آنچه را كه كشت ميكنيد

آيا شما ميرويانيد آنرا يا ما روياننده‌ايم‌

اگر بخواهيم هر آينه ميگردانيم آنرا خشك و خورد پس در روز ذكر آنرا مكرّر نمائيد

همانا ما ضرر كشيده و خسارت‌


جلد 5 صفحه 133

زدگانيم‌

بلكه ما بى‌بهرگانيم‌

بگوئيد بدانم آبى را كه مينوشيد

آيا شما فرو ريخته‌ايد آنرا از ابر يا مائيم فرو ريزندگان‌

اگر بخواهيم ميگردانيم آنرا تلخ و شور پس چرا شكر نميكنيد

آيا ديديد آتشى را كه بيرون ميآوريد

آيا شما آفريديد درختش را يا ما آفرينندگانيم‌

ما قرار داديم آنرا موجب تذكرى و مايه برخوردارى براى محتاجان‌

پس تسبيح گوى بنام پروردگارت كه بزرگ است.

تفسير

خداوند سبحان بعد از نقل انكار منكرين معاد در آيات سابقه اثبات فرموده است آنرا به بيانات مختلفه شگفت‌آورى كه حقّا الزام‌آور است از اين قبيل كه ما شما را از آب و خاك خلق نموديم و شما هم قبول داريد اين معنى را پس چرا تصديق نميكنيد كه ما شما را دو مرتبه از آب و خاك خلق ميكنيم با آنكه ميدانيد كسيكه يك مرتبه كارى را انجام داد دو مرتبه ميتواند انجام دهد خبر دهيد مرا از آبى كه ميريزيد شما در ارحام زنها كه آيا شما خلق ميكنيد آنرا و بصورت آدمى بيرون ميآوريد و جان ميدهيد او را يا ما اين كار را انجام ميدهيم ما خودمان مقدّر نموديم براى شما مرگ را در اوقات معيّنى و كسى عاجز ننموده است ما را از آنكه بعد از مردن شما و خاك شدن بدنهاتان امثال همان بدنهاتان را از همان خاك خلق نمائيم و روح شما را بآنها عودت دهيم در وقتى كه شما نميدانيد موعد آنرا كه قيامت است يا در ضمن هيئت و صورتى كه شما نميدانيد خوب است يا بد تا اشاره باشد به تبديل صورتها در قيامت از مؤمن و كافر بخوب و بد و اينكه امثال فرموده براى آنست كه وقتى بدن كه قالب روح است از روح خالى و خاك شد و دو مرتبه بصورت اوّل در آمد مثل آن بدن است تا آن روح بآن برگردد آن وقت همان شخص ميشود چون شخصيّت بروح است نه بجسم اين معنى در صورتى است كه قول خداوند على أن نبدّل متعلّق باشد بمسبوقين و محتمل است متعلق بقدّرنا باشد و ما نحن بمسبوقين جمله معترضه و بنابراين مراد آنستكه ما مقدّر نموديم ميان شما مرگ را براى آنكه شما را دو مرتبه زنده نمائيم و كسى در اين امر بر ما سبقت نگرفته است و اين معنى الطف از سابق است و آن اسهل از اين خلاصه آنكه قدرت ما باقى است و عجزى بر ما طارى نشده كه شما بگوئيد خدا دو مرتبه نميتواند ما را خلق نمايد شما كه دانستيد


جلد 5 صفحه 134

خلقت اوليّه ما را و ديديد كه چگونه از نطفه خلق شديد پس چگونه منكر ميشويد خلقت ثانويّه خودتان را و متذكّر نميشويد كه همان كس كه اوّلا شما را خلق نمود ميتواند دو مرتبه خلق كند در كافى از امام سجاد عليه السّلام نقل نموده كه خيلى تعجب است از كسيكه منكر خلقت ديگر شده با آنكه خلقت اولى را ديده در خلقت خودتان كه واضح است خودتان هيچ كاره‌ايد بفرمائيد بدانم آن تخمى را كه شما در زمين كشت ميكنيد و خودتان را زارع ميپنداريد و ميخوانيد شما از آن تخم پوسيده در زمين صد تخم يا كمتر يا بيشتر برداشت ميكنيد يا ما آنرا عمل ميآوريم و تحويل شما ميدهيم و اگر بخواهيم آنرا گياه خشك خرد يا كاه بى‌دانه ميسازيم پس شما بعدا روز خودتان را از ندامت بسخنان گوناگون اسف‌آميز در آن زمينه بپايان ميرسانيد از قبيل آنكه ما ضرر كرديم و غرامت كشيديم ما اصلا روزى نداريم بهره‌اى از دنيا خدا قسمت ما نكرده بگوئيد تا معلوم شود همين آبى كه ميآشاميد شما از ابر نازل نموديد يا ما اگر از اوامر ما تخلف نمائيد و ما بخواهيم ميتوانيم آنرا تلخ و شور كنيم كه قابل آشاميدن نباشد پس چرا شكر نميكنيد اين نعمت و امثال آنرا با آنكه با اينهمه معاصى باز ما اينكار را نكرده و نميكنيم آيا ديديد شما آتشى را كه از چوب تر بيرون ميآوريد شما آن درخت را خلق نموديد يا ما براى آنكه قدرت خودمان را بشما تذكر و ارائه دهيم و بهره‌بردارى كنند از آن محتاجان و مسافران در وقت نزول در بيابان بى‌آب و گياه چنانچه در سوره يس ذكر شد كه دو چوب تر از دو درخت را بهم ميسايند و از آن آتش بيرون ميآيد و اين از عجائب صنع الهى است در باديه عربستان و بنابراين ضمير در جعلناها بنار زناد يا شجره آن راجع است و مقصود متذكر شدن بقدرت الهى است ولى قمى ره فرموده تا متذكر آتش قيامت شوند و مقوى كه مفرد مقوين است كسى را گويند كه نازل در وادى قفر شده و قمى ره نقل فرموده كه مراد محتاجانند و جمله أ فرأيتم در اين مقامات اگر چه بمعناى اخبرونى است ولى باز معناى اصلى خود را از دست نميدهد و مقصود از استفهام گرفتن اقرار از طرف مقابل است پس بايد تنزيه و تقديس نمود خداوند را از آنچه لايق مقام او نيست و مشغول بود بذكر نام نامى او و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده‌


جلد 5 صفحه 135

كه چون اين آيه نازل شد فرمود قرار دهيد آنرا در ركوع خودتان و در فقيه نيز مانند آنرا نقل نموده پس بايد گفت سبحان ربّى العظيم و بحمده.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


نَحن‌ُ خَلَقناكُم‌ فَلَو لا تُصَدِّقُون‌َ (57)

‌ما ‌شما‌ ‌را‌ خلق‌ كرديم‌، ‌پس‌ ‌براي‌ چه‌ تصديق‌ نمي‌كنيد خداوندي‌ ‌که‌ قادر ‌است‌ نيست‌ ‌را‌ هست‌ كند معدوم‌ صرف‌ ‌را‌ لباس‌ وجود بپوشاند قادر ‌است‌ ‌بر‌ اعاده‌ و بعث‌، چنانچه‌ مي‌فرمايد:

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 57)- هفت دلیل بر مسأله معاد: از آنجا که در آیات گذشته سخن از تکذیب کنندگان معاد در میان بود، و اصولا تکیه بحثهای این سوره عمدتا روی مسأله اثبات معاد، است در اینجا به بحث و بررسی پیرامون ادله معاد می‌پردازد، روی هم رفته هفت دلیل بر این مسأله مهم ارائه می‌دهد که پایه‌های ایمان را در این زمینه قوی کرده، قلب انسان را به وعده‌های الهی که در آیات گذشته پیرامون مقربان و اصحاب الیمین و اصحاب الشمال آمده بود مطمئن می‌سازد.

در مرحله اول می‌گوید: «ما شما را آفریدیم پس چرا (آفرینش مجدد را) تصدیق نمی‌کنید»؟ (نَحْنُ خَلَقْناکُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ).

چرا از رستاخیز و معاد جسمانی بعد از خاک شدن بدن تعجب می‌کنید؟ مگر روز نخست شما را از خاک نیافریدیم؟

نکات آیه

۱ - خداوند، خالق و آفریدگار انسان ها (نحن خلقنکم)

۲ - اعتقاد به خالقیت خداوند، ناسازگار با تکذیب معاد (نحن خلقنکم فلولا تصدّقون) آیه شریفه درصدد اثبات معاد است. به این صورت که اگر قبول دارید که ما شما را آفریده ایم، پس باید بپذیرید که مى توانیم بار دیگر پس از مرگ شما را زنده کنیم. بنابراین راهى براى تکذیب رستاخیز - که پیامبران ما از آن خبر داده اند - ندارید.

۳ - آفرینش نخستین انسان ها، دلیل امکان حیات مجدد و رستاخیز دوباره آنان از سوى خداوند است. (نحن خلقنکم فلولا تصدّقون)

۴ - انکار معاد، به رغم اعتقاد به خالقیت خداوند، موضع گیرى نابخردانه و شایسته سرزنش (نحن خلقنکم فلولا تصدّقون) سرزنش در آیه شریفه، متوجه کسانى است که با وجود اعتقاد به خالقیت خداوند، در برابر موضوع معاد موضع گیرى ناباورانه داشتند.

موضوعات مرتبط

  • انسان: احیاى اخروى انسان ها ۳; خالق انسان ها ۱; خلقت اولیه انسان ها ۳
  • خدا: خالقیت خدا ۱
  • عقیده: آثار عقیده به خالقیت خدا ۲، ۴
  • معاد: دلایل معاد جسمانى ۳; سرزنش تکذیب معاد ۴; موانع تکذیب معاد ۲

منابع