الجن ١٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۵۰ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى‌ آمَنَّا بِهِ‌ فَمَنْ‌ يُؤْمِنْ‌ بِرَبِّهِ‌ فَلاَ يَخَافُ‌ بَخْساً وَ لاَ رَهَقاً

ترجمه

و اینکه ما هنگامی که هدایت قرآن را شنیدیم به آن ایمان آوردیم؛ و هر کس به پروردگارش ایمان بیاورد، نه از نقصان می‌ترسد و نه از ظلم!

|و ما همين كه هدايت [قرآن‌] را شنيديم بدان گرويديم پس هر كه به پروردگار خود ايمان آورد، نه از نقصان [پاداش خود] مى‌ترسد و نه از ستمى
و ما چون هدايت را شنيديم بدان گرويديم؛ پس كسى كه به پروردگار خود ايمان آورد، از كمى [پاداش‌] و سختى بيم ندارد.
و ما چون به سخنان هدایت (یعنی آیات قرآن) گوش فرا دادیم (برخی) ایمان آوردیم و هر که به خدای خود ایمان آورد دیگر از نقصان خیر و ثواب و از احاطه رنج و عذاب بر خود هیچ نترسد.
و اینکه چون هدایت قرآن را شنیدیم به آن ایمان آوردیم؛ زیرا کسی که به پروردگارش ایمان آورد نه از کاسته شدن ثواب می ترسد و نه از اینکه عذاب و سختی و مشقت و رنج او را احاطه کند،
و چون سخن هدايت شنيديم، بدان ايمان آورديم. و هر كه به پروردگارش ايمان آورد نه از نقصان مى‌ترسد و نه از ستم.
و ما چون [پیام‌] هدایت را شنیدیم، به آن ایمان آوردیم، پس هر کس به پروردگارش ایمان آورد، نه از نقصانی بیم داشته باشد، و نه از ستمی‌
و چون رهنمونى [به راه راست‌]- قرآن- را شنيديم به آن ايمان آورديم، كه هر كه به پروردگار خويش ايمان آورد نه از كاستى- در پاداش- ترسد و نه از ستم- در كيفر-
ما هنگامی که رهنمود (قرآن را) شنیدیم، بدان ایمان آوردیم. هر کس که به پروردگارش ایمان بیاورد، نه از کاستی (پاداش) می‌ترسد، و نه از ستم (حاصل از افزودن بر بدیهایش).
«و اینکه ما چون هدایت را شنیدیم، به د‌رستی بدان گرویدیم. پس هر کس که به پروردگار خود ایمان آورد، از هیچ‌گونه کاستی ستمگرانه و نه در برگیری قاهرانه، بیم نداریم.»
و آنکه ما گاهی که شنیدیم راهنمائی را ایمان آوردیم بدان پس هر که ایمان آورد به پروردگار خویش نترسد کاهش و نه ستمی را

And when we heard the guidance, we believed in it. Whoever believes in his Lord fears neither loss, nor burden.
ترتیل:
ترجمه:
الجن ١٢ آیه ١٣ الجن ١٤
سوره : سوره الجن
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْهُدی»: رهنمود. مراد قرآن است (نگا: بقره / . «بَخْساً»: نقصان. کاهش. مراد کاستن از حسنات است. «رَهَقاً»: ستم. مراد افزایش بر سیّئات، و دچار ساختن به خواری و ذلّت آخرت است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدى‌ آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً «13» وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئِكَ تَحَرَّوْا رَشَداً «14» وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً «15»

جلد 10 - صفحه 249

و اينكه چون هدايت (قرآن) را شنيديم به آن ايمان آورديم، پس هر كس به پروردگارش ايمان آورد، نه از نقصان حقّى مى‌ترسد و نه از ستمى.

واينكه برخى از ما اهل تسليم و بعضى ستمكارند پس كسانى كه اهل تسليم هستند، آنان در جستجوى رشدند. ولى ستمكاران هيزم دوزخند.

نکته ها

«بخس» به معناى نقصان ظالمانه است و «رهق» در معناى سفاهت، طغيان، گناه، كذب و ظلم به كار مى‌رود. «1»

«قسط» به معناى بهره و نصيب است و «قاسط» به كسى گويند كه سهم ديگرى را مى‌گيرد و «مقسط» به كسى گويند كه سهم ديگران را بدهد. به اصطلاح، اگر از باب افعال باشد به معناى اجراى عدالت و اگر ثلاثى مجرد باشد به معناى ظلم به ديگران است.

كلمه‌ «تَحَرَّوْا» به معناى قصد كردن است.

چون «قاسطون» در مقابل «مسلمون» به كار رفته است، پس اهل تسليم بايد عدالت پيشه باشند.

از آن جا كه آيات اين سوره تا اين جا از بيان جنّيانى بود كه قرآن را شنيدند و سپس براى ديگر جنّيان افكار و عقايد و نظرات خود را بيان كردند، لذا توجه به شيوه سخن و محتواى مطالب آنان، مى‌تواند در بحث تبليغ دين براى مبلغان مفيد باشد. اكنون برخى از آن‌ها را به اجمال مرور مى‌كنيم:

با توجه گوش دادن. «اسْتَمَعَ»

حضور گروهى. «نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ»

در برابر حقّ شاد شدن و احساسات نشان دادن. «سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً»

تبليغات. فَقالُوا ... يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ

ابراز عقيده و گرايش. «فَآمَنَّا بِهِ»


«1». تفسير راهنما.

جلد 10 - صفحه 250

اظهار برائت از انحرافات. «وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً»

ردّ عقايد باطله. «مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً»

تحقير نااهلان. «يَقُولُ سَفِيهُنا عَلَى اللَّهِ شَطَطاً»

تأسف از انحراف ديگران. «ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِباً»

نفى خرافات و گرايش‌هاى باطل. «رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ»

بيان عظمت حق. «فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً»

بيان قدرت حق. «لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ»

بيان ضعف انسان. «لَنْ نُعْجِزَهُ هَرَباً»

اميد دادن به اهل ايمان. «فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً»

مقايسه ميان مسلمانان و ستمگران. «مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ»

با عمل خود ديگران را فرا خوانيم. سَمِعْنَا الْهُدى‌ آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ‌ ...

خوب ها و خوبى ها را برجسته كنيم. «مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذلِكَ»

با مسائل محورى و اصولى آغاز كنيم. «يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ‌، سَمِعْنا قُرْآناً، لَنْ نُعْجِزَهُ‌، لِجَهَنَّمَ حَطَباً»

پیام ها

1- قرآن يكسره هدايت است. سَمِعْنا قُرْآناً ... سَمِعْنَا الْهُدى‌

2- سرعت در كار خير ارزش آن را افزون مى‌كند. لَمَّا سَمِعْنَا ... آمَنَّا بِهِ‌

3- ايمان به قرآن، ايمان به پروردگار عالم است. سَمِعْنَا ... آمَنَّا بِهِ‌ ... يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ‌

4- ايمان، تضمين كننده پاداش بى كم و كاست است. «فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً»

5- مسلمان عدالت‌خواه است. «مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ»

6- جنّ، با اينكه وجود لطيفى است ولى عذابش جسمانى است. «لِجَهَنَّمَ حَطَباً»

7- هم انسان مجرم آتش گيرانه دوزخ است: «وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ» «1»* وهم جنّ منحرف هيزم دوزخ است. «فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً»


«1». بقره، 24.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌10، ص: 251

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدى‌ آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً «13»

وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدى‌: و بدرستى كه ما آن هنگام كه شنيديم قرآن را كه سبب هدايت عالميان است، آمَنَّا بِهِ‌: ايمان آورديم به او و به آن كس كه از او شنيديم، يعنى حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم. و محقق است كه هيچ پيغمبرى به جن مبعوث نبوده، مگر آن حضرت كه دعوت او به همه جن و انس، و تبليغ و نسبت به عام و خاص محقق باشد. فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ‌: پس هر كه ايمان آورد به پروردگار خود، فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً: پس نترسد او از نقصان در جزاى او، و نه از لحوق ظلم و كراهت و مذلت، بلكه اجر او بر اتمّ وجه باشد، زيرا او بخس حق ننموده و ظلم به كسى ننمايد.

تنبيه: آيه دال است بر آنكه از حق مؤمن آنست كه از مظالم مجتنب باشد، و حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: الا انبّئكم لم سمّى المؤمن مؤمنا؟ لايمانه النّاس على انفسهم و اموالهم. الا انبّئكم لم سمّى المسلم المسلم من سلم النّاس من يده و لسانه. فرمود: آيا خبر دهم شما را براى چه ناميده شد مؤمن مؤمن؛ به جهت مأمون بودن مردمان از او بر جان و مالشان. آيا خبر دهم شما را

جلد 13 - صفحه 347

براى چه ناميده شد مسلم مسلمان؛ به جهت سالم بودن مردمان از دست و زبان او. و نيز دلالت دارد بر قوت ايمان جنيان و قوت اسلام آنان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ أَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذلِكَ كُنَّا طَرائِقَ قِدَداً «11» وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَ لَنْ نُعْجِزَهُ هَرَباً «12» وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدى‌ آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً «13» وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئِكَ تَحَرَّوْا رَشَداً «14» وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً «15»

وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً «16» لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً «17» وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً «18» وَ أَنَّهُ لَمَّا قامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَداً «19» قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً «20»

ترجمه‌

و بدرستيكه از ما شايستگانند و از ما هستند كسانيكه كمتر از اينند هستيم فرقه‌هائى مختلف‌

و بدرستيكه ما دانستيم كه هرگز نميتوانيم عاجز كنيم خدا را در زمين و نميتوانيم عاجز كنيم او را بفرار

و بدرستيكه ما وقتى كه شنيديم قرآن را ايمان آورديم بآن پس هر كه ايمان آورد بپروردگارش پس نميترسد از نقصان جز او نه از ستمى‌

و بدرستى كه از ما هستند منقادان و از ما هستند متجاوزان پس هر كه منقاد شد پس آنگروه طلب نموده‌اند راه راست را

و امّا متجاوزان‌


جلد 5 صفحه 287

پس باشند براى جهنم هيزم‌

و آنكه امر از اين قرار است اگر استقامت نموده بودند بر راه حق هر آينه ميداديم بآنها آبى فراوان‌

تا بيازمائيمشان در آن و هر كه روى گرداند از ياد پروردگارش در مى‌آورد او را در عذابى سخت‌

و بدرستيكه مواضع سجود براى خدا است پس نخوانيد با خدا هيچ كس را

و بدرستيكه چون برخاست بنده خدا كه بخواند او را نزديك بود آنها بوده باشند بر او متراكم و چسبنده‌

بگو جز اين نيست كه ميخوانم پروردگارم را و شريك نميسازم با او كسى را.

تفسير

جنّيان در تعقيب مقالات خودشان گويند كه بعضى از ما افراد صالح و شايسته‌اى هستيم كه بوظائف دينى خود كاملا عمل مينمائيم و بعضى از ما بپاى آنها نميرسيم و مراعات وظائف دينى را كمتر از آنها مينمائيم و ما داراى طريقه- هاى متفرّقه‌اى هستيم و صاحبان مذاهب مختلفه ميباشيم چنانچه قمّى ره فرموده و پيش از اين در شأن نزول سوره ذكر شد و ما ميدانيم كه هرگز نميتوانيم خدا را عاجز نمائيم و نگذاريم بر ما مسلّط شود اگر اراده عذاب ما را داشته باشد در زمين و نميتوانيم عاجز نمائيم او را از اينكه بگيرد ما را بفرار نمودن بآسمان يا بنفوذ نمودن در زمين و ما وقتى قرآن را كه موجب هدايت ما شد از پيغمبر اسلام شنيديم ايمان آورديم بآن و كسيكه ايمان آورد بپروردگار خود نميترسد از نقصان ثوابش و زيادى عذابش از ميزان استحقاق و بعضى از ما منقاد و مطيع و تسليم در مقابل اوامر خدايند و بعضى جابر متجاوز از حق پس كسيكه منقاد اوامر الهى باشد طلب نموده راه رشد و هدايت و صلاح را كه ميرساند او را بنعيم ابدى و اما اشخاص متعدّى و متجاوز از طريق حق هيزم آتش جهنّم خواهند بود ظاهرا تا اينجا كلام جنّيان ختم شد حال خداوند در وحى خود به پيغمبر اكرم عطف بر اخبار از استماع جنيّان و نقل اقوال آنها ميفرمايد كه و همانا امر از اين قرار است كه اگر جنّ و انس استقامت نمايند بر طريقه مرضيّه الهيّه ما آنها را مشروب نمائيم از آب فراوانى چون گفته‌اند آنزمان مردم مكّه مبتلا بخشكى و سختى ارزاق عمومى بودند و خداوند به اين آيه وعده باران فراوان بآنها داده‌


جلد 5 صفحه 288

در صورت قبول اسلام و استقامت در آن و بعضى گفته‌اند آب فراوان كنايه از توسعه رزق است و در روايات ائمه اطهار طالبان رشد و كسانيكه استقامت بر طريقه حقّه نمودند به آنانكه ثابت قدم در ولايت امير المؤمنين و اولاد معصومين او باشند و اطاعت اوامر ايشانرا نمايند و توصيف آب دادن فراوان بآشاماندن ايشان ايمانرا بدلهاى شيعيان خاص تفسير شده و اين باران فراوان يا توسعه رزق يا افاضه ايمان براى اختبار و امتحان بندگان است كه تا چه درجه در آن نعمت كه هستند شكرش را بجا ميآورند و كسيكه اعراض نمايد از شكر نعمت حق و ياد خدا و ولايت مولى چنانچه قمى ره نقل نموده خداوند او را داخل در عذاب شاقّ متصاعدى خواهد فرمود و همانا مساجد سبعه كه پيشانى و دو كف دست و دو سر زانو و دو شست پاى بندگان ميباشد از آن خدا و ملك او است و نبايد در سجود غير او صرف شود چنانچه در روايات متعدّده از ائمه اطهار به اين معنى تصريح شده و بر طبق حكم حضرت جواد عليه السّلام در مذهب ما بدليل اين آيه چهار انگشت دزد را ميبرند و كف را باقى ميگذارند كه بايد براى خدا باشد و اين مسلّم است مع الوصف مفسّرين شيعه مساجد را بمسجدهائيكه ساخته شده و ميشود يا تمام روى زمين تفسير نمى‌نمايند و مدلول روايات را بر سبيل احتمال ذكر كرده‌اند با آنكه ظاهر آيه شريفه آنستكه بودن مساجد از آن خدا موجب آنستكه عبادت غير او را هيچ جا ننمايند و بودن مساجد ساخته شده از آن خدا موجب آنستكه عبادت غير او را در آنجا نكنند نه در جاهاى ديگر و بر تمام روى زمين مساجد اطلاق نميشود بلى روى زمين مسجد است چون پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرموده جعلت لى الارض مسجدا و طهورا و نفرموده مساجدا و اين نيست جز اعراض از اخبار ائمه اطهار و تبعيّت از اقوال مردود بى‌اعتبار و گفته‌اند وقتى حضرت ختمى مرتبت قيام بامر دعوت قريش بتوحيد و قرائت قرآن ميفرمود يا مشغول نماز ميشد آنها گرد حضرت جمع ميشدند و خود را باو مى‌چسباندند براى اذيت و آزار و باز داشتن از كار يا تماشاى افعال و اذكار و خداوند اينمعنى را باو وحى فرموده و آنكه بآنها بفرمايد من سخن تازه‌اى ندارم و كار تماشا دارى نميكنم من دعوت بتوحيد ميكنم كه پدران شما


جلد 5 صفحه 289

حضرت ابراهيم و اسمعيل ميكردند يا عبادت خداى يگانه را مينمايم و در مقابل بت سجده نميكنم و بعضى اين ازدحام و تهاجم را از جن براى تماشاى نماز و قرائت قرآن حضرت دانسته‌اند و بجاى قل قال قرائت نموده‌اند ولى سوق آيه اخيره و آيات آتيه مؤيّد قول اوّل است و لبد بريال شير و هو متراكم و چسبنده از پشم و موى و غيره اطلاق ميشود.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ أَنّا لَمّا سَمِعنَا الهُدي‌ آمَنّا بِه‌ِ فَمَن‌ يُؤمِن‌ بِرَبِّه‌ِ فَلا يَخاف‌ُ بَخساً وَ لا رَهَقاً «13»

و بدرستي‌ ‌که‌ ‌ما چون‌ شنيديم‌ كتاب‌ هدايت‌ كننده‌ ‌را‌ ايمان‌ آورديم‌ باو ‌پس‌ كسي‌ ‌که‌ ايمان‌ آورد بپروردگار ‌خود‌ ‌پس‌ نميترسد نقصي‌ و خسراني‌ و نه‌ فرو رفتن‌ ‌در‌ فساد و طغياني‌ نه‌ خسران‌ دارد نه‌ طغيان‌.

جلد 17 - صفحه 233

وَ أَنّا لَمّا سَمِعنَا الهُدي‌ مراد همان‌ سماع‌ قرآن‌ ‌است‌ ‌که‌ گفتند: إِنّا سَمِعنا قُرآناً عَجَباً و اطلاق‌ الهدي‌ ‌بر‌ قرآن‌ بواسطه آيه شريفه‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود: إِن‌َّ هذَا القُرآن‌َ يَهدِي‌ لِلَّتِي‌ هِي‌َ أَقوَم‌ُ وَ يُبَشِّرُ المُؤمِنِين‌َ بني‌ اسرائيل‌ آيه 9.

آمَنّا بِه‌ِ ‌که‌ گفتند: يَهدِي‌ إِلَي‌ الرُّشدِ فَآمَنّا بِه‌ِ وَ لَن‌ نُشرِك‌َ بِرَبِّنا أَحَداً آيه 2.

فَمَن‌ يُؤمِن‌ بِرَبِّه‌ِ ايمان‌ برب‌ ايمان‌ بجميع‌ آنچه‌ نازل‌ فرموده‌ ‌از‌ امور اعتقاديه‌ و اخلاقيه‌ و أحكاميه‌ ايمان‌ بجميع‌ انبياء و جميع‌ كتب‌ و جميع‌ دستورات‌.

فَلا يَخاف‌ُ بَخساً بخس‌ نقصان‌ ‌است‌ ‌يعني‌ هيچ‌ كوتاهي‌ نكرده‌ و خداوند متعال‌ ‌هم‌ ‌از‌ هيچ‌ فيضي‌ و مثوبتي‌ دنيوي‌ و اخروي‌ كسر نميگذارد چنانچه‌ ‌در‌ مورد قوم‌ شعيب‌ ميفرمايد: وَ يا قَوم‌ِ أَوفُوا المِكيال‌َ وَ المِيزان‌َ بِالقِسطِ وَ لا تَبخَسُوا النّاس‌َ أَشياءَهُم‌ هود آيه 87.

وَ لا رَهَقاً طغيان‌ و زياده‌ روي‌ و بالجمله‌ مؤمن‌ باللّه‌ ‌بر‌ صراط مستقيم‌ ‌است‌ نه‌ زياده‌ روي‌ دارد و نه‌ كوتاهي‌ ‌که‌ گفتند: خير الامور أوسطها نه‌ زياده‌ روي‌ غلو ‌در‌ حق‌ انبياء و ائمه‌ و بدعت‌ ‌در‌ دين‌ و نه‌ كوتاهي‌ ‌در‌ انكار بعض‌ احكام‌ و انكار بعض‌ شئونات‌ انبياء و ائمه‌ و بعض‌ صفات‌ ربوبي‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 13)- مؤمنان جن در ادامه کلام خود می‌افزایند: «ما هنگامی که هدایت قرآن را شنیدیم به آن ایمان آوردیم» (و انا لما سمعنا الهدی آمنا به).

و اگر شما را به هدایت قرآن فرا می‌خوانیم، قبلا خودمان به این برنامه عمل کرده‌ایم، بنابر این دیگران را به چیزی دعوت نمی‌کنیم که خود آن را ترک گفته باشیم.

سپس نتیجه ایمان را در یک جمله کوتاه بیان کرده، می‌گوید: «هر کس به پروردگارش ایمان بیاورد، نه از نقصان می‌ترسد و نه از ظلم» (فمن یؤمن بربه فلا یخاف بخسا و لا رهقا).

و هر کار کوچک و بزرگی را انجام دهد، اجر و پاداش آن را بی‌کم و کاست دریافت می‌نماید.

نکات آیه

۱ - برخى از افراد جن، به مجرد شنیدن آیات هدایت بخش قرآن، به آن ایمان آوردند. (و أنّا لمّا سمعنا الهدى ءامنّا به) مقصود از «الهدى» - به قرینه آیه «قالوا إنّا سمعنا قرءاناً عجباً . یهدى إلى الرشد...» - قرآن کریم است.

۲ - قرآن، کتاب هدایت است. (الهدى)

۳ - هادى و راهنما بودن قرآن، فلسفه ایمان آوردن جن (و أنّا لمّا سمعنا الهدى ءامنّا به)

۴ - در دیدگاه مؤمنان جن، ایمان آورندگان به ربوبیت خداى یکتا، از نقصان حق خویش و یا ستم شدن در مجازات، بیم نداشته و در امان اند. (فمن یؤمن بربّه فلایخاف بخسًا و لا رهقًا) «رَهَق» در معانى «سفاهت»، «گناه»، «کذب»و «ظلم» به کار مى رود; ولى در این آیه معناى اخیر مراد است.

۵ - پاداش مؤمنان، عادلانه و بى کم و کاست داده مى شود. (فمن یؤمن بربّه فلایخاف بخسًا و لا رهقًا)

۶ - ایمان به قرآن، ایمان به خدا و انکار آن، کفر به او است. (و أنّا لمّا سمعنا الهدى ءامنّا به فمن یؤمن بربّه) برداشت یاد شده، از تبدیل و تغییر ایمان به قرآن (آمنّا به)، به ایمان به خداوند (یؤمن بربّه) استفاده مى شود.

۷ - جن، داراى قدرت شنوایى و تشخیص حق از باطل در معارف الهى (و أنّا لمّا سمعنا الهدى ءامنّا به)

۸ - جن، موجودى مکلف و مسؤول و مورد مجازات الهى در آخرت (و أنّا لمّا سمعنا الهدى ءامنّا به ... فلایخاف بخسًا و لا رهقًا)

موضوعات مرتبط

  • ایمان: آثار ایمان به قرآن ۶; ایمان به قرآن ۱; نشانه هاى ایمان به خدا ۶
  • پاداش: عدالت در پاداش ۴، ۵
  • جن: استماع قرآن جن ۱; ایمان جن ۱; تکلیف جن ۸; شنوایى جن ۷; فلسفه ایمان جن ۳; عقیده جنیان مؤمن ۴; کیفر اخروى جن ۸; مسؤولیت جن ۸; ویژگیهاى جن ۷، ۸
  • حق: تمییز حق و باطل ۷
  • خدا: مؤمنان به ربوبیت خدا ۴
  • قرآن: آثار تکذیب قرآن ۶; ویژگیهاى قرآن ۲; هدایتگرى قرآن۲، ۳
  • کفر: نشانه هاى کفر به خدا ۶
  • کیفر: عدالت در کیفر ۴
  • مؤمنان: پاداش اخروى مؤمنان ۵; پاداش مؤمنان ۴

منابع