الانسان ١١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۴۷ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
فَوَقَاهُمُ‌ اللَّهُ‌ شَرَّ ذٰلِکَ‌ الْيَوْمِ‌ وَ لَقَّاهُمْ‌ نَضْرَةً وَ سُرُوراً

ترجمه

(بخاطر این عقیده و عمل) خداوند آنان را از شرّ آن روز نگه می‌دارد و آنها را می‌پذیرد در حالی که غرق شادی و سرورند!

|پس خدا آنها را از شرّ آن روز نگاه دارد و بهجت و سرور به آنها ارزانى دارد
پس خدا [هم‌] آنان را از آسيب آن روز نگاه داشت و شادابى و شادمانى به آنان ارزانى داشت.
خدا هم از شر و فتنه آن روز آنان را محفوظ داشت و به آنها روی خندان و دل شادمان عطا نمود.
پس خدا نگه دار آنان از آسیب و گزند آن روز است و شادابی و شادمانی به آنان عطا می کند.
خدا ايشان را از شر آن روز نگه داشت و آنان را طراوت و شادمانى بخشيد.
سپس خداوند آنان را از شر آن روز در امان دارد و به ایشان تازگی و خرمی بنمایاند
پس خداى ايشان را از بدى و سختى آن روز نگاه دارد و ايشان را تازگى و شادمانى پيش آرد.
به همین خاطر، خداوند آنان را از شرّ و بلای آن روز محفوظ می‌دارد، و ایشان را به خرّمی و شادمانی می‌رساند.
پس خدا (هم) آنان را از آسیب آن روز نگه داشت‌، و شادابی و شادمانی به آنان بسی ارزانی داشت.
پس نگهداشتشان خدا از بدی آن روز و بدیشان ارزانی داشت خرّمی و شادمانی‌

So Allah will protect them from the ills of that Day, and will grant them radiance and joy.
ترتیل:
ترجمه:
الانسان ١٠ آیه ١١ الانسان ١٢
سوره : سوره الانسان
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«شَرَّ»: بلایا و شدائد قیامت. مفعولٌ‌به دوم است. «لَقَاهُمْ»: ایشان را می‌رساند به. بدیشان می‌رساند و می‌بخشد. «نَضْرَةً»: سرسبزی و خرّمی. شادی و شادمانی (نگا: مطفّفین / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً «11» وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً «12» مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَى الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً «13» وَ دانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا «14» وَ يُطافُ عَلَيْهِمْ بِآنِيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَكْوابٍ كانَتْ قَوارِيرَا «15» قَوارِيرَا مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدِيراً «16» وَ يُسْقَوْنَ فِيها كَأْساً كانَ مِزاجُها زَنْجَبِيلًا «17» عَيْناً فِيها تُسَمَّى سَلْسَبِيلًا «18»

جلد 10 - صفحه 330

پس خداوند آنان را از شرّ آن روز مصون دارد و آنان را با شادى و سُرورى بس بزرگ روبرو كند. و به سبب صبرى كه كردند، بهشتى بزرگ و پوششى از حرير پاداششان دهد. در حالى كه در آن بر تخت‌ها تكيه زده‌اند، در آنجا نه آفتابى بينند و نه سرمايى. و سايه‌هاى درختان بر سرشان نزديك و خوشه‌هاى ميوه در دسترس آنان. بر دور آنان ظرف‌هاى نقره‌فام و تنگ‌هاى بلورين گردانده شود.

بلورهايى از نقره كه در اندازه‌هايى (معيّن و متفاوت) اندازه‌گيرى كرده‌اند. در آن بهشت، جامى نوشانده مى‌شوند كه با زنجبيل آميخته است. چشمه‌اى در آنجا است كه سلسبيل ناميده مى‌شود.

نکته ها

«نَضْرَةً» به معناى زيبايى و شادابى است. چنانكه در جاى ديگر مى‌خوانيم: «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ» «1» «ارائك» جمع «اريكة» به معناى تخت زينت داده شده است.

«زمهرير» به معناى سرماى شديد و «قطوف» جمع «قطف»، به معناى چيدن است.

«تذليل» در معناى رام كردن و در اختيار گذراندن است.

«أَكْوابٍ» جمع «كوب» به معناى كاسه و «قوارير» جمع «قارورة» به معناى شيشه و «سلسبيل» نام چشمه‌اى در بهشت است.

امام باقر عليه السلام ذيل آيه‌ «جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا» فرمود: پاداش ابرار به خاطر صبرى است كه در برابر فقر و مصيبت‌هاى دنيا داشتند. «2» چنانكه حضرت على عليه السلام فرمود: «صبرت و فى العين قذى و فى الحلق شجى» «3» صبر كردم در حالى كه در چشم، خار و در گلو تيغ داشتم. و درباره امام حسين عليه السلام مى‌خوانيم: «لقد عجبت من صبرك ملائكة السماوات» «4» همانا از صبر تو فرشتگان آسمان به تعجّب افتادند.

اطعام ابرار براى دو هدف صورت گرفت: «لِوَجْهِ اللَّهِ» و «نَخافُ مِنْ رَبِّنا» و به آن دو


«1». قيامت، 22.

«2». بحارالأنوار، ج 75، ص 186.

«3». نهج البلاغه، خطبه 3.

«4». بحارالانوار، ج 98، ص 239.

جلد 10 - صفحه 331

هدف هم رسيدند. «فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً»

صابران نه تنها در قيامت پاداش مى‌بينند، بلكه در دنيا، سلام و صلوات الهى را دريافت مى‌كنند. «سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ» «1»، «بَشِّرِ الصَّابِرِينَ‌ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ» «2»، «إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا» «3»

نعمت‌هاى بهشتى در اعلى‌ درجه خوبى هستند. تنوين در كلمات‌ «نَضْرَةً»، «سُرُوراً»، «جَنَّةً»، «حَرِيراً» براى عظمت است.

پیام ها

1- خداوند، مخلصان را به مراد خود مى‌رساند. إِنَّا نَخافُ‌ ... يَوْماً عَبُوساً- فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ‌

2- ثمره خوف از خدا، نجات از قهر اوست. إِنَّا نَخافُ‌ ... فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ‌

3- كيفر و پاداش بايد متناسب با عمل باشد. (حفظ و نجات محرومان، سبب حفظ و نجات انسان در قيامت است.) «فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ»

4- ترس امروز، امنيّت فردا و مسرور كردن امروز، مسرور شدن فردا را به دنبال دارد. نَخافُ مِنْ رَبِّنا ... فَوَقاهُمُ اللَّهُ‌ ... وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً

5- پاداش‌هاى الهى به خاطر صبر است. «جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا»

6- بهشتيان در آسايش و آرامش به سر مى‌برند. «مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَى الْأَرائِكِ»

7- هواى بهشت بسيار مطبوع است. «لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً»

8- در بهشت، نعمت‌ها تسليم ابرار هستند. «ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا»

9- خادمان بهشتيان، پروانه‌وار به دور آنان مى‌چرخند. «يُطافُ عَلَيْهِمْ»

10- ظرف‌هاى بهشت در شكل و اندازه‌هاى متفاوت و مطابق با اراده و ميل بهشتيان ساخته شده است. «قَدَّرُوها تَقْدِيراً»


«1». رعد، 24.

«2». بقره، 155.

«3». مؤمنون، 111.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌10، ص: 332

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً «11»

فَوَقاهُمُ اللَّهُ‌: پس نگهدارد خدا ايشان را، شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ‌: از بدى اين روز، يعنى از اهوال و شدايد آن، وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً: و پيش آرد ايشان را، يعنى بدهد به ايشان نضارت و طلاقت وجه كه آن تازگى و گشادگى روى و خوبروئى است، و فرح و شادى قلبى در مقابل ترش روئى كفار و حزن فجار.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً «11» وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً «12» مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَى الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً «13» وَ دانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلاً «14» وَ يُطافُ عَلَيْهِمْ بِآنِيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَكْوابٍ كانَتْ قَوارِيرَا «15»

قَوارِيرَا مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدِيراً «16» وَ يُسْقَوْنَ فِيها كَأْساً كانَ مِزاجُها زَنْجَبِيلاً «17» عَيْناً فِيها تُسَمَّى سَلْسَبِيلاً «18» وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً «19» وَ إِذا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيماً وَ مُلْكاً كَبِيراً «20»

عالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً «21» إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً «22»

ترجمه‌

پس نگاه داشت ايشانرا خداوند از آسيب آنروز و پيش آورد براى آنان گشاده روئى و شادمانى را

و پاداش داد آنانرا بسبب صبرشان بهشت‌


جلد 5 صفحه 319

و لباس ابريشمى را

تكيه زنندگانند در آن بر تختهائى آراسته نمى‌بينند در آن آفتابى و نه سرمائى را

و بهشت نزديك است بايشان سايه‌هايش و آسان شده است چيدن ميوه‌هايش آسان شدنى مخصوص‌

و به گردش در آورده ميشود گرد ايشان جامهائى از نقره و تنگهائى از آبگينه‌هائى‌

كه از نقره است ساخته و اندازه نموده‌اند آنها را به اندازه‌ئى كه موافق ميل آنان باشد

و نوشانده ميشوند در آن جاميكه باشد ممزوج بآن زنجبيل‌

از چشمه‌اى كه در آنست كه ناميده ميشود سلسبيل‌

و ميگردند گرد ايشان پسرانى باقى در جمال و خوبى كه چون بينى آنانرا پنداريشان مرواريد پراكنده‌

و چون به بينى آنجا را ميبينى نعمت و پادشاهى بزرگى را

در برشان جامه‌هاى حرير لطيف سبز و ديباى برّاق محكم است و آراسته شده‌اند بدستبندهائى از نقره و نوشانيده بآنان پروردگارشان شرابى پاكيزه‌

همانا اين است براى شما پاداش و ميباشد كوشش شما قدر دانى شده.

تفسير

خداوند متعال كسانيرا كه از ترس روز جزا و براى رضاى خدا عمل بوظائف خود نمودند و در آيات سابقه ذكر شد از شرّ و عذاب آنروز نگهدارى و حفظ فرمود و پيش آورد براى ايشان گشاده روئى و سرور قلبى را چنانچه در مجالس از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و پاداش داد بآنها در عوض صبرى كه در دنيا بر اطاعت و ترك معصيت خدا نموده بودند بهشت را براى سكونت و پارچه ابريشمى را براى لباس و فراش آنها در حاليكه تكيه زنندگانند بر تختهائى آراسته و پيراسته مانند حجله عروس چنانچه مستفاد از حديث سابق است نميبينند در آن آفتاب گرم و نه هواى سرد را چون هواى بهشت معتدل است و خورشيد آنجا نيست و لذا فرموده و آن بهشت چنانستكه نزديك است بايشان سايه‌هايش يعنى هميشه هست و براى بلند شدن خورشيد از بين نميرود و سهل و آسان شده است چيدن ميوه‌هاى آن بنحو خوشى كه در هر حال باشند از ايستاده و نشسته و بر بالش آرميده در دسترس ايشان است و گردانيده شود در گرد ايشان جامهائى از نقره بهشتى و تنگ‌هائى از بلور ولى بلورش مانند نقره است در سفيدى و استحكام و نقره‌اش مانند بلور است در روشنى و صفا چون هر دو از زمين بهشت اتّخاذ شده و سازندگان‌


جلد 5 صفحه 320

آنها ميل اهل بهشت را در شكل و ظرفيّت آنظروف اندازه گيرى نموده‌اند بطوريكه أشكال آنها با سليقه اهل بهشت موافق باشد و از مقدار اشتهاى ايشان كمتر و زيادتر جا نگيرد و بعضى گفته‌اند اندازه آنظروف بقدر رتبه و بر حسب اعمال صالحه ايشان مقدّر شده است و بعضى گفته‌اند ساقيان اندازه شراب را بقدر اشتهاى اهل بهشت تقدير مينمايند چون اگر مشروب در ظرف بقدر ميل باشد نه كم نه زياد گواراتر است و در مجمع از امام صادق عليه السّلام و قمّى ره نقل نموده كه نفوذ ميكند ديده در نقره بهشتى چنانچه نفوذ ميكند در شيشه و جام شرابى هم بايشان مى‌نوشانند كه ممزوج با زنجبيل بهشتى است براى معطر و گرم شدنش اگر طبعشان مايل بگرمى باشد و الا براى خنكى ممزوج بكافور خواهد شد كه در آيات سابقه ذكر گرديد از چشمه‌اى در بهشت كه نامش سلسبيل است چون بسيار روان و سهل التّناول و خوشگوار و بى‌آزار است و گزندگى زنجبيل در آن نيست و بر حسب بعضى از روايات آنچشمه از آن امير المؤمنين عليه السّلام و كوثر از آن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و ميگردند گرد آنان پسران خوش روئى هميشه براى خدمتگزارى مانند مرواريد غلطان پراكنده شده در صفاء و تلألؤ و درخشندگى و زيادى و گردش نمودن و وقتى مؤمن بهشت را با اين اوضاع مشاهده نمايد آنجا نعمت لا يزال و سلطنت بزرگ بى‌زوال را براى خود مشاهده خواهد نمود در حاليكه اهل ايمان يا خدمتگزاران ايشان در برشان لباس حرير است كه آن لباس ديباى سبز نازك و ديباى برّاق محكم است و آراسته شده‌اند بدستبندهائى از نقره بهشتى و علاوه بر دو شراب كه قبلا ذكر شد خداوند بايشان شراب طهور مى‌آشاماند كه ظاهر و باطن آنانرا از تمام پليديهاى صورى و معنوى پاك و پاكيزه مينمايد و بايشان گفته ميشود اين نعمتها و الطاف الهيّه پاداش اعمال شما است و سعى و زحمت شما در دنيا از طرف خداوند قدر دانى شده و بى‌نتيجه نمانده و مورد قبول واقع شده است و در بعضى از روايات صادقين عليهما السلام ملك كبير به استيذان ملائكه از ايشان براى ورود بر آنان تفسير شده و آنكه بدون اذن پيام آوران از جانب خداوند بر ايشان وارد نميشوند و سلطنت بزرگ اين است و چون قبلا ذكر شد كه تا اينجا


جلد 5 صفحه 321

آيات در شأن اهل بيت رسالت نازل شده و البته آنچه از نعم الهيّه شامل اهل ايمان شود ببركت ولايت آن خاندان است بنظر حقير بعيد نيست آيه تطهير اينجا نازل شده باشد و اهل عناد آنرا در سوره احزاب ذيل احوال ازواج پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وضع نموده باشند چون آنجا نامناسب و اينجا بسيار مناسب است و منافات با حجيّت ترتيب آيات ندارد چنانچه در اوائل كتاب ذكر شد و اللّه اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَوَقاهُم‌ُ اللّه‌ُ شَرَّ ذلِك‌َ اليَوم‌ِ وَ لَقّاهُم‌ نَضرَةً وَ سُرُوراً «11»

جلد 17 - صفحه 321

‌پس‌ حفظ فرمود خداي‌ متعال‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ شر ‌آن‌ يوم ‌که‌ يوم القيامة ‌باشد‌ و ‌آنها‌ ‌را‌ عنايت‌ فرمود صورت‌ باز و خرم‌ و مسرور و خوشحال‌ و دلخوش‌، نضرت‌ و سرور ‌اينکه‌ خاندان‌ مجرد بهشت‌ و درجات‌ ‌آن‌ نيست‌ زيرا اعلي‌ درجه‌ خاص‌ ‌آنها‌ ‌است‌ بلكه‌ نجات‌ شيعه‌ و محبين‌ ‌آنها‌ و قبول‌ شفاعت‌ ‌آنها‌ و حشر ‌آنها‌ ‌را‌ ‌با‌ ‌خود‌ ‌آنها‌ ‌است‌ و شرح‌ شفاعت‌ ‌اينکه‌ اهل‌ بيت‌ بسيار مفصل‌ و مبسوط ‌است‌، ‌از‌ پيغمبر اكرم‌ ‌است‌ ‌در‌ ذيل‌ ‌آيه‌ شريفه‌: وَ لَسَوف‌َ يُعطِيك‌َ رَبُّك‌َ فَتَرضي‌ الضحي‌ ‌آيه‌ 5 ميفرمايد: ‌تا‌ دو نفر ‌از‌ شيعيان‌ ‌در‌ صحراي‌ محشر باقي‌ هستند ‌من‌ راضي‌ نميشوم‌، ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌که‌ قسيم‌ الجنة و النار ‌است‌ و صديقه‌ طاهره‌ ‌که‌ سؤالش‌ ‌در‌ پيشگاه‌ احديت‌:

(رب‌ّ ذريتي‌ و شيعتي‌ و محبي‌ و محبي‌ ذريتي‌)

و مثل‌ مرغ‌ ‌که‌ دانه‌ خوب‌ ‌را‌ ‌از‌ بد جدا ميكند ‌در‌ صحراي‌ محشر شيعيان‌ و ذراري‌ ‌خود‌ و دوستان‌ و دوستان‌ ذريه‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ اهل‌ محشر جدا ميكند و هكذا شفاعت‌ ‌هر‌ يك‌ ‌از‌ ائمه‌ طاهرين‌ و علماء عاملين‌ و صلحاء مؤمنين‌ و ساير شفعاء يوم الدين‌. پروردگارا تو ‌را‌ قسم‌ ميدهم‌ بذات‌ مقدس‌ ‌خود‌ و باين‌ شفعاء ‌که‌ ‌ما ‌را‌ ‌از‌ شيعيان‌ و دوستان‌ ‌اينکه‌ خاندان‌ محشور فرما و ‌از‌ شفاعت‌ ‌آنها‌ بهره‌مند فرما.

فَوَقاهُم‌ُ اللّه‌ُ شَرَّ ذلِك‌َ اليَوم‌ِ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ زير سايه‌ عرش‌ پاي‌ منبر وسيله‌ زير لواي‌ حمد كنار حوض‌ كوثر مقرر فرمود.

وَ لَقّاهُم‌ نَضرَةً وَ سُرُوراً قبول‌ شفاعت‌ ‌آنها‌ و نيل‌ بمقام‌ محمود و اختيار بهشت‌ و جهنم‌ ‌را‌ بآنها واگذار فرمود.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 11)- در این آیه، به نتیجه اجمالی اعمال نیک و نیات پاکی که «ابرار» دارند اشاره کرده، می‌فرماید: به خاطر این عقیده و عمل «خداوند آنان را از شرّ آن روز نگه می‌دارد و آنها را می‌پذیرد در حالی که غرق شادی و سرورند» (فوقاهم الله شر ذلک الیوم و لقاهم نضرة و سرورا).

بنابر این، اگر در دنیا به خاطر احساس مسؤولیت از آن روز بیمناک بودند، خداوند در عوض آنها را در آن روز غرق شادمانی و سرور می‌کند.

نکات آیه

۱ - خداوند، ابرار را از تمامى شرور و گزندهاى روز قیامت حفظ خواهد کرد. (فوقیهم اللّه شرّ ذلک الیوم)

۲ - ابرار، داراى رخسارى شاداب و قلبى پرسرور در قیامت (و لقّیهم نضرة و سرورًا) «نضرة»به معناى حسن و زیبایى است و چون ابرار در مقابل کافرانى قرار دارند که چهره آنان بر اثر مشکلات قیامت عبوس و در هم کشیده است; مقصود از «نضرة» تابناکى چهره ابرار از نعمت هاى الهى خواهد بود; چنان که در آیه ۲۲ سوره قبل (قیامت) چنین آمده است: «وجوه یومئذ ناضرة».

۳ - مصونیت ابرار از شرور و گزندهاى قیامت و شادابى رخسار و سرور دل آنان، به دلیل ایمان آنان به قیامت و خوف آنان از آن روز است. (إنّا نخاف من ربّنا یومًا ... فوقیهم اللّه شرّ ذلک الیوم) «فا» در «فوقاهم» براى تفریع این آیه بر آیه قبل است; یعنى، مصونیت ابرار از شرور قیامت، به این دلیل است که آنان، از احوال آن روز در هراس بودند; روزى که چهره هاى کافران عبوس و دل هاى آنان محزون است.

۴ - ایمان به قیامت و خوف از احوال آن روز، موجب مصونیت از شرور روز قیامت و خرّمى رخسار و شادمانى دل (إنّا نخاف من ربّنا یومًا ... فوقیهم اللّه شرّ ذلک الیوم و لقّیهم نضرة و سرورًا)

۵ - وفاى به نذر، ایثار و انفاق خالصانه به نیازمندان و بیم از روز قیامت، موجب مصونیت از سختى هاى قیامت و شادمانى در آخرت است.    یوفون بالنذر و یخافون یومًا ... إنّما نطعمکم لوجه اللّه ... فوقیهم اللّه ... و لقّیهم نضرة و سرورًا برداشت یاد شده، مبتنى بر این احتمال است که آیه شریفه ناظر به مجموع آیات مربوط به ابرار و ویژگى هاى آنان باشد.

موضوعات مرتبط

  • ابرار: ایمان ابرار ۳; سرور اخروى ابرار ۲، ۳; سیماى اخروى ابرار ۲; مصونیت اخروى ابرار ۱، ۳
  • انفاق: آثار انفاق ۵; اخلاص در انفاق ۵
  • ایمان: آثار اخروى ایمان ۳; آثار ایمان به قیامت ۳، ۴
  • ترس: آثار ترس از قیامت ۳، ۴، ۵
  • سرور: عوامل سرور اخروى ۴، ۵
  • قیامت: مصونیت از شرور قیامت ۱، ۳
  • مساکین: انفاق به مساکین ۵
  • نذر: آثار وفاى به نذر ۵
  • نشاط: عوامل نشاط اخروى ۴، ۵

منابع